۱۳۹۰ بهمن ۷, جمعه

{تفريح و سرگرمي}, [14134] با قائم مقام فراهانی بیشتر آشنا شویم

میهنم ایران - دیارم آذرآبادگان

 

 

زمانی که قائم مقام صدراعظم ایران شد همه چیز از هم پاشیده بود ,از نظر نظامی ایران از روسیه شکست خورده بود. قراردادی بین ایران و روس به امضا رسیده بود که متضمن تحمیل کاپیتولاسیون و هم تحمیل تجارت آزاد و اقتصاد درباز بود ,بنیه اقتصادی ایران قابل توجه نبود ,نظام اقتصادی همان نظام سنتی بود .

قائم مقام اولین نفر از نخست وزیران ایران بود که این مصائب را خوب می شناخت و بنابر آن داشت که با آنان به «مردی و نامردی» گلاویز شود(1)

قائم مقام در شرایطی شبیه به روی کار آمدن امیر کبیر به روی کار آمد ,شاه پیشین مرده بود و در خزانه ولیعهد پولی برای سفر به پایتخت نیز یافت نمی شد .با پخش شدن خبر فوت شاه در هر گوشه ای از ایران شاهزاده ای ادای تاج و تخت می نمود.


از نظز فکری, قائم مقام در زمان خود و نسبت به فرهنگ ایران پیشکسوت بود . واز نظر شخصیتی چون کوه با صلابت و استوار و فسادناپذیر بود. از حد زمان خود البته فرزانه تر بود .دقایق مسائل سیاسی و اقصادی را نیک می دانست . دست پرورده پدرش میرزای بزرگ(میرزا عیسی قائم مقام)پیشکار عباس میرزای ولیعهد بود . (2)

پیش از او صدراعظمی در ایران امری شریفاتی و در حد نام بود زیرا که تمامی امرا و حکام محلی به میل و سلیقه خود به اداره شهرها و حتی روستا ها می پرداختند و پس از پرداخت مبالغی به دربار حکومت آن دیار را در حقیقت می خریدند و برای جبران نمودن هزینه پرداختی به دربار در چپاول بیشتر مردم می کوشیدند...ولی قائم مقام نمونه یک صدر اعظم مقتدر بود اجازه دخالت هیچ کس را در امور مملکتی نمی داد ,اقتداری که شاه جوان تا زمانی که برای تحکیم قدرت خود و از میان بردن مدعیان تاج تخت بدان نیاز داشت, در پی احیای آن بود ولی پس از استقرار دولت نو بنیادش در پی حذف آن برآمد.

تمامی صاحبان قدرت سیاسی و اقتصادی ایران در آن دوران ,در پی مخالفت یا تتمیع او بودند و سفارتخانه ها نیز از این امر حمایت می کردند ولی او فساد ناپذیر بود و حتی از قبول هدایا نیز امتناع داشت.

قائم مقام برای تنظیم امور مالی دولت دست مفتخوران را از خزانه حکومتی کوتاه کرد و بسیار را با خود دشمن نمود.این تکیه کلام او بود که»دولت سرباز می خواهد ,دعاگو نمی خواهد«(3)

در فهم سیاسی و پاسداری از حقوق ایران و مقاومت در برابر زورگویی های انگلیس و روس قائم مقام مقامی بس ارجمند دارد. در مناظره سیاسی که میان قائم مقام و سفیر انگلیس در گرفت(انگلیسی ها سعی داشتند امتیازهایی نظیر قرارداد تجاری ترکمنچای برای خود به دست آورند)به سفیر گفت:آن تجارت,وسیله نابودی تدریجی این مملکت فقیر و ناتوان می گردد و عاقبتش این است که ایران بین دو شیر قوی پنجهای که چنگالشان را در کالبد آن فرو برده اند تقسیم شود...ایران به عنوان ملتی واحد در زیر دندان یک شیر جان به سلامت نمی برد ,چه رسد به به اینکه دو شیر در میان باشند. ایران تاب آن را نخواهد آورد و بدون تردید تحت استیلای قدرت آن دو از پای خواهد در می آید و جان خواهد سپرد. و در مقابل پافشاری سفیر انگلیس  می گفت که اگر انگلیس خیرخواه ماست به کمک ایران آید تا شرایط عهدنامه تجاری ترکمچای را باطل کنیم.(4)

قائم مقام در فکر دفاع از تمامیت ارضی ایران بود .او در فکر الحاق مناطق جدا گشته از ایران بود .قبل از او ارتش ایران یکسره تحت اختیار افسران انگلیسی بود .او آنان را برکنار و با نیروهای ایرانی جایگزین می کرد و منصب جدیدی را نیز به بیگانگان اعطا نمی کرد او اعتقاد داشت که تاسس کنسولگیری برای ایران همچون زهر است و در مقابل سخن سفیر انگلیس که می گفت:چون روس ها ایجاد کرده اند پس تاسیس کنسولگری دولت انگلیس چون پادزهر می ماند می گفت :ایران آن قدر زهر خورده است که دیگر رمقی برایش باقی نمانده.

نمونه ای از دیپلماسی و وطنخواهی او را در این نامه می توان دید:

زمانی که میرزا محمد علی آشتیانی را به مذاکرات صلح ارزنه الروم روانه کرد دستوراتی به وی داد که حکایت از پافشاری و ی در دفاع از حقوق ایرانیان دارد . وی به میرزا محمد علی می نویسد:

اگر خدای ناخواسته ,دست آن عالیجاه از دامن هر چاره و گریز کوته شود ,تا این حد هم اذن و اجازت می دهم که الفاظ مبهم و فقرات ذواحتمالین در فصلی که موقع ذکر این مطلب است به زور میرزایی و قوه انشایی بگنجاند که راه سخن برای ما باقی بماند و این تصرف و تسلطی که حالا داریم سلب نشود و از روی عهد نامه بحث بر ما وارد نیاید. و این آخرالدواء و آخر اعلاج است و معلوم است هرگاه طورهای دیگر ان شاء الله تعالی پیش برود البته بهتر و خوبتر و با شکوه تر خواهد بود.(5)

در نهایت صدراعظم شایسته ای همچون قائم مقام را در ژوئن 1835 (صفر 1251ه.ق)در باغ نگارستان خفه کردند تا روند نخبه کشی درایران با صلابتی همچون گذشته, به پیش رود

آذرماد تبریزی زمستان 1390 خورشیدی

 

(1)تحولات سیاسی اجتماعی ایران-دکتر علی رضا امینی,دکتر حبیب الله ابولحسن شیرازی

(2)همانجا

(3)امیر کبیر و ایران-فریدون آدمیت

(4)همانجا

(5)تحولات سیاسی اجتماعی ایران-دکتر علی رضا امینی,دکتر حبیب الله ابولحسن شیرازی

--
اين ايميل را براي دوستان خود هم بفرستيد.
و به آنها بفرماييد، روي خط پايين كليك كنند تا براي آنها هم مطالب خوب و جالب بفرستيم
http://groups.google.com/group/taf_sar/subscribe
اين ايميل بدليل عضويت شما در گروه تفريح و سرگرمي است.
ايميل گروه اين است. taf_sar@googlegroups.com
اگر از دست ما ناراحت هستيد و نمي خواهيد مطالب ما بدست شما برسد پس خط پايين را كليك كنيد.
taf_sar+unsubscribe@googlegroups.com

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر