مشرق: جواد عنایتی در اردیبهشت سال ۱۳۴۳، در محله فخارخانه، در شهرستان بیدگل متولد شد جواد عنایتی، به تاریخ ۲۱ دی ماه ۱۳۶۵، در سومین روز عملیات کربلای پنج در منطقه شلمچه در جریان بمباران شیمیایی دشمن بعثی مجروح شد و ۶ روز بعد در بیمارستان شهید فیاض بخش تهران، به دلیل شدت جراحات وارده بال در بال ملائک گشود. خواهرهایی جواد، مثل همهٔ خواهرها واقعادوست داشتند عروسیاش را ببینند. راستش خیلیها چشم به راه ازدواج او بودند. شخصیت و مرامش به قدری شاخص و توی چشم بود که هر کس علاقه داشت ببیند چنین دسته گلی، چگونه خانه و خانواده تشکیل خواهد داد. یک بار همشیرههایش دورش را گرفتند و گفتند: دیگه وقتشه جواد. ما میخوایم زنت بدیم. نه نیاری که دل آیجیها میشکنه؟ بگو چشمت دنبال کیه تا بریم پاشنهٔ در خونه شو دربیاریم. از خداشم باشه. کی بهتر از تو... و از این جور حرفا. جواد خیلی تو دار و با حیا بود. صد تا رنگ عوض میکرد وقتی پای این حرفا میومد وسط. دخترها که دیدند قفل زبان برادر باز نمیشود، پا پیاش شدند که باید روی کاغذ برای ما اسمشو بنویسی. جواد برگه را برداشت و نوشت. خواهرها کلی ذوق کردند و ورق را قاپ زدند و خواندند اما از قیافههایشان معلوم بود که دمق شدهاند اما چیزی هم نگفتند. من که شاهد قضایا بودم، رفتم کاغذ را برداشتم و خواندم. دلم هری ریخت. نوشته بود مزد جهاد، شهادت است راوی: پدر شهید |
***من «فکر» می کنم؛ پس در «عبادتم»!***
دریافت این پیام بدلیل ثبت نام شما در گروه است گروه Google Groups "لیمو
»« Lemon".
جهت ارسال به این گروه، ایمیل را ارسال کنید به lymoo@googlegroups.com
برای سایر گزینه ها، به این گروه مراجعه کنید در
http://groups.google.com/group/lymoo?hl=fa?hl=fa
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر