۱۳۸۹ آبان ۸, شنبه

{تفريح و سرگرمي}, [5106] ناگفته ها

 

وقتی چمدانش را به قصد رفتن بست،

نگفتم:"عزیزم، این کار را نکن."

نگفتم:" برگرد

و یک بار دیگر به من فرصت بده."

وقتی پرسید دوستش دارم یا نه،

رویم را برگرداندم.

حالا او رفته، و من

تمام چیزهایی را که نگفتم می شنوم.

 

نگفتم:"عزیزم، متاسفم،

چون من هم مقصر بودم."

نگفتم:" اختلاف را کنار بگذاریم،

چون تمام آنچه می خواهیم عشق و وفاداری و مهلت است."

گفتم:"اگر راهت را انتخاب کرده ای،

من آن را سد نخواهم کرد."

حالا او رفته،و من

تمام چیزهایی را که نگفتم می شنوم.

 

او را در آغوش نگرفته ام و اشک هایش را پاک نکرده ام

نگفتم": اگر تو نباشی

زندگی ام بی معنی خواهد بود."

فکر می کردم از تمامی آن بازی ها خلاص خواهم شد.

اما حالا، تنها کاری که می کنم

گوش دادن به چیزهایی است که نگفتم.

 

نگفتم:" بارانی ات را در آر...

قهوه درست می کنم و با هم حرف می زنیم."

نگفتم:" جادهء بیرون خانه

طولانی و خلوت و بی انتهاست."

گفتم:" خدانگهدار، موفق باشی،

خدا به همراهت."او رفت

و مرا تنها گذاشت

تا با تمام آن چیزهایی که نگفتم زندگی کنم.

                                                         شل سیلور استاین


▪•●●●Bano0♥ღ㋡
 ♥♫☆☼ღ Best Regards ღ☯☠☮♥

--
اين ايميل را براي دوستان خود هم بفرستيد.
و به آنها بفرماييد، روي خط پايين كليك كنند تا براي آنها هم مطالب خوب و جالب بفرستيم
http://groups.google.com/group/taf_sar/subscribe
اين ايميل بدليل عضويت شما در گروه تفريح و سرگرمي است.
ايميل گروه اين است. taf_sar@googlegroups.com
اگر از دست ما ناراحت هستيد و نمي خواهيد مطالب ما بدست شما برسد پس خط پايين را كليك كنيد.
taf_sar+unsubscribe@googlegroups.com

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر