On 8/29/10, hamed <hamedhesar2009@gmail.com> wrote:
> احادیث منتخب از کتاب کافی
>
> مجموعه احادیث منتخب ازکتاب شریف کافی شامل : فروع کافی ، روضة الکافی ،
> اصول کافی
>
> اصبغ بن نباته از علی (ع) روایت میکند که جبرئیل بر آدم نازل شد و گفت :
> ای آدم من مامور شده ام که تو را در انتخاب یکی از سه چیز مخیر سازم پس
> یکی را برگزین و دوتا را واگذار.آدم گفت چیست آن سه چیز ؟ گفت : عقل و
> حیاء و دین . آدم گفت عقل را برگزیدم.جبرئیل به حیاء و دین گفت شما باز
> گردید و او را واگذارید.آندو گفتند ای جبرئیل ما ماموریم هرجا که عقل
> باشد با او باشیم.گفت خود دانید و بالا رفت.
>
> شرح - از مجموع این روایت چنین استفاده میشود که عقل با حیاء و دین لازم
> و ملزومند و از یکدیگر جدا نشوند پس خداوند به هرکس عقل عنایت کند حیاء و
> دین هم عنایت کرده است و کسی را که با حیاء و متدین یافتیم باید او را
> عاقل بدانیم. اصول کافی جلد 1 صفحه 11
>
> شخصی از امام ششم (ع) پرسید عقل چیست ؟ فرمود چیزی است که بوسیله آن خدا
> پرستش شود و بهشت بدست آید . آن شخص گوید : گفتم پس آنچه معاویه داشت چه
> بود ؟ فرمود : آن نیرنگ است , آن شیطنت است , آن نمایش عقل را دارد ولی
> عقل نیست. اصول کافی جلد 1 صفحه 11
>
> امام صادق (ع) : همانا خدای عزوجل وقتی بنده مومنش توبه کند شاد می شود
> مانند کسی که چیزی گم کرده و بعد گمشده اش را پیدا کند و خوشحال شود.
> اصول کافی جلد 4 صفحه 169
>
> امام صادق (ع) : رسولخدا (ص) فرموده است : هر که یکسال پیش از مرگش
> توبه کند خداوند توبه اش را می پذیرد سپس فرمود : یکسال هم زیاد است هرکه
> یکماه پیش از مرگش توبه کند خدا توبه اش را بپذیرد سپس فرمود یکماه زیاد
> است هرکه یک هفته پیش از مرگش توبه کند خدا توبه اش را بپذیرد سپس
> فرمود : یک هفته زیاد است هر که یک روز پیش از مرگش توبه کند خدا توبه اش
> را بپذیرد سپس فرمود : یک روز زیاد است هرکه پیش از دیدار مرگ ( ملک
> الموت ) توبه کند خدا توبه اش را بپذیرد. اصول کافی جلد 4 صفحه 174
>
> امام باقر (ع) : همین که جان به اینجا رسید ( و اشاره به گلوی خود
> فرمود ) برای عالم ( و دانا ) توبه نباشد و برای نادان وقت توبه ( باقی )
> است. اصول کافی جلد 4 صفحه 174
>
> حمران گوید : از حضرت باقر (ع)درباره مردیکه ( با زن شوهرداری زنا کرده
> است ) و حد بر او جاری شده و سنگسار شده آیا در آخرت هم عقاب شود ؟
> ( شرح : آیا در آخرت باز هم عذاب میشود) امام (ع) فرمودند : خدا کریمتر
> از آن است ( که با اینکه در دنیا کیفر شده در آخرت نیز او را کیفر
> کند ) . اصول کافی جلد 4 صفحه 179
>
> امام صادق (ع) : همانا مومن خواب هولناک ( ترسناک ) ببیند و ( بواسطه
> همان ترسی که به او رسیده ) گناهش آمرزیده شود و وقتی هم تنش رنج کار
> ببیند پس گناهش آمرزیده شود ( شرح : یعنی اگر در کار کردن رنج و سختی
> بکشد گناهش آمرزیده شود). اصول کافی جلد 4 صفحه 180 الی 181
>
> امام صادق (ع) فرمودند : امیرالمومنین (ع) فرموده : دست برداشتن از گناه
> آسانتر از طلب توبه است و بسا شهوترانی یک ساعت که سالها اندوه بجای
> گذارد. و مرگ دنیا را رسوا کرده و برای هیچ صاحب خردی شادی نگذاشته.
> اصول کافی جلد 4 صفحه 188
>
> حضرت موسی بن جعفر (ع) : از ما نیست کسی که هر روز به حساب کار خود نرسد
> پس اگر کار نیکی کرده است از خدا زیادی آنرا خواهد ( شرح : یعنی دعا کند
> که باز هم توفیق کار خیر به او عطا شود ) و اگر گناه و کار بدی کرده از
> خدا آمرزش خواهد و بسوی او بازگشت کند ( و توبه نماید ). اصول کافی جلد 4
> صفحه 190 الی 191
>
> امام صادق (ع) فرمود : از سفارشات امیرالمومنین (ع) به اصحابش این است :
> بدانید که قرآن هدایت شب و روز است ( یعنی در همه احوال و اوقات هدایت
> کننده است ) و نور شب تاریک است . برای هر سختی و نیازی ( راه نجات را در
> گرفتاری و بلا نشان دهد ) پس چون بلائی فرا رسد اموال خود را سپر جانتان
> سازید و چون حادثه ای پیش آمد ( که مربوط به امر دین است و جز با دادن
> جان مرتفع نشود ) جان خود را فدای دینتان کنید و بدانید که هلاک شده کسی
> است که دینش تباه شود و غارت زده کسی است که دینش را به ربایند همانا پس
> از رسیدن به بهشت نیازی نیست و بعد از دوزخ بی نیازی نیست ( هرکه در دنیا
> عمل صالح کند و مستوجب بهشت گردد فقیر و نیازمند نیست هر چند دست تنگ و
> گرفتار باشد و کسی که خود را مستوجب دوزخ سازد بی نیازی ندارد هر چند
> ثروتمند و مرفه باشد ) اسیر دوزخ آزاد نگردد و نابینایش بهبودی نیابد.
> اصول کافی جلد 3 صفحه 306
>
> از رسولخدا (ص) سوال شد محبوبترین مردم نزد خدا کیست ؟ فرمود : کسی که
> سودش به مردم بیشتر باشد. اصول کافی جلد 3 صفحه 239
>
> امام صادق (ع) : کمترین آزار ( به پدر و مادر ) گفتن اف به آنهاست و اگر
> خدای عزوجل چیزی را آسان تر و خوارتر از آن می دانست از آن نهی می فرمود.
> ( یعنی اگر کلمه ای کوچکتر از( اف ) بود که به سبب آن به پدر و مادر
> توهین شود خداوند می گفت) اصول کافی جلد 4 صفحه 49
>
> امام صادق (ع) : پیوسته شیطان تا دو مسلمان با هم قهر هستند شادمان است و
> همین که با هم آشتی کنند زانوهایشان بلرزد و بندهایش از هم جدا شود و
> فریاد زند : ای وای بر من از هلاکتی که به من رسید. اصول کافی جلد 4
> صفحه 46
>
> امام صادق (ع)فرمودند : رسول خدا (ص) به زنها سلام می کرد و آنها نیز
> جواب می دادند . امیر المومنین(ع) نیز سلام می کرد ولی خوش نداشت که به
> زنهای جوان سلام کند و می فرمود : می ترسم از صدای آنها خوشم آید و زیاد
> تر از آن اجری (ثوابی) که کسب می کنم ( گناه ) به من رسد. اصول کافی جلد
> 4 صفحه 464
>
> امام باقر و امام صادق (ع) فرمودند : هر بدعتی گمراهی و هر گمراهی راهش
> بسوی دوزخ است. اصول کافی جلد 1 صفحه 72
>
> امام باقر (ع) : به خدا که محبوبترین اصحابم نزد من پرهیزکارتر و فقیه تر
> و حدیث نهان دارتر ( کسی که حدیث بیشتر میداند و عمل میکند ) آنها است و
> بدترین و مبغوضترین اصحابم نزد من کسی است که هرگاه حدیثی را شنود که بما
> نسبت دهند و از ما روایت کنند آنرا نپذیرد و بدش آید و انکار ورزد و هرکه
> را به آن معتقد باشد تکفیر کند در صورتیکه که او نمی داند شاید آن حدیث
> از ما صادر شده و به ما منسوب باشد و او به سبب انکارش از ولایت ما خارج
> شود. اصول کافی جلد 3 صفحه 317
>
> امام باقر (ع) : بهترین عبادت عفت شکم و فرج است. اصول کافی جلد 3 صفحه
> 125
>
> امام صادق (ع) : همانا گناه بنده را از روزی محروم می دارد. اصول کافی
> جلد 3 صفحه 372
>
> امام صادق (ع) : با یکدیگر مصافحه کنید ( دست بدهید ) زیرا مصافحه کینه
> را می برد. اصول کافی جلد 3 صفحه 264
>
> امام باقر (ع) : چون دو مومن بهم بر خورند و مصافحه کنند خدا به آنها رو
> کند و گناهان از چهره آنها بریزد تا از یکدیگر جدا شوند. اصول کافی جلد 3
> صفحه 264
>
> امام صادق (ع) : مردم سه دسته اند : دانشمند و دانشجو و خاشاک روی آب (که
> هر لحظه آبش به جانبی برد ) مانند مردمیکه چون تعمق دینی ندارند هر روز
> به کیشی گروند و دنبال هر صدائی برآیند. اصول کافی جلد 1 صفحه 41
>
> امام صادق (ع) : هرکه برای خدا علم را بیاموزد و بدان عمل کند و به
> دیگران بیاموزد در مقامهای بلند آسمانها عظیمش خوانند و گویند : آموخت
> برای خدا و عمل کرد برای خدا و تعلیم داد برای خدا. اصول کافی جلد
> 1 صفحه 43
>
> امام صادق (ع) : دانش آموزید . به وجود آن خود را با خویشتن داری و
> سنگینی بیارائید و نسبت به دانش آموزان خود تواضع کنید و نسبت به استاد
> خود فروتن باشید و از علماء متکبر نباشید که رفتار باطلتان حق شما را
> ضایع کند. اصول کافی جلد 1 صفحه 44
>
> امام صادق (ع) : عیسی بن مریم فرمود : وای بر علماء بد که چگونه آتش
> دوزخ بر آنها زبانه کشد. اصول کافی جلد 1 صفحه 59
>
> مردی بحضرت ابوالحسن (ع) عرضکرد : مرا سفارشی نما . فرمود : زبانت را
> نگهدار تا عزیز باشی و افسار خود را به دست مردم مده که خوار و زبون شوی.
> اصول کافی جلد 3 صفحه 175
>
> امام باقر (ع) : حکایت شخص حریص به دنیا حکایت کرم ابریشم است که هرچه
> بیشتر بر خود تند راه بیرون آمدنش دورتر شود تا آنکه از غصه بمیرد. اصول
> کافی جلد 3 صفحه 202
>
> رسول خدا (ص) : کسیکه در مالش با فقیر مواسات کند و به مردم از خود انصاف
> دهد او مومن حقیقی است. اصول کافی جلد 3 صفحه 318
>
> امام باقر (ع) : بخدا که در آسمان هفتاد صف از ملائکه است اگر تمام مردم
> روی زمین جمع شوند که یک صف از آنها را بشمارند نتوانند و آن فرشتگان
> همگی ولایت ما (ائمه(ع) )را معتقدند. اصول کافی جلد 2 صفحه 320
>
> امام صادق (ع) : برخی از حقوق مسلمان بر برادرش این است که چون او را دید
> سلامش کند و چون بیمار شود عیادتش نماید و چون غائب شود خیر خواهیش کند و
> چون عطسه کند دعایش کند ( یرحمک الله گوید ) و چون بمیرد تشییعش کند.
> اصول کافی جلد 3 صفحه 248
>
> حضرت محمد (ص) : هرکه صبح کند و به امور مسلمین همت نگمارد مسلمان نیست.
> اصول کافی جلد 3 صفحه 238
>
> حضرت صادق (ع) فرمودند : رسولخدا (ص) ( به اصحاب ) فرمود : آیا شما را به
> بدترینتان آگاه نکنم ؟ عرض کردند : چرا یا رسول الله ( بگویید ) فرمود :
> آنان که سخن چینی میکنند و میان دوستان جدائی می اندازند و برای مردمان
> پاک دامن عیب جوئی کنند. اصول کافی جلد 4 صفحه 74
>
> حضرت صادق (ع) : برای مومن سزاوار نیست که در مجلسی بنشیند که خداوند در
> آن مجلس نافرمانی شود و آن مومن قدرت به هم زدن آن مجلس نداشته باشد.
> اصول کافی جلد 4 صفحه 82
>
> امام صادق (ع) : هرکه در خدا و رسولش شک کند کافر است. اصول کافی جلد 4
> صفحه 98
>
> ابواسحاق خراسانی گوید : امیر المومنین (ع) در خطبه اش میفرمود : تردید
> ( درباره دین و احکام آن) به خود راه ندهید تا به شک افتید پس کافر
> شوید. اصول کافی جلد 4 صفحه 117
>
> جابر گوید : شنیدم حضرت باقر (ع) میفرمود : توبه کننده از گناه همانند
> کسی است که گناه ندارد و آنکه در گناه بماند با اینکه آمرزش خواهد چون
> مسخرچی است. ( یعنی اینکه کسی در گناهش مانده و گناه میکند با آینکه توبه
> و آمرزش میخواهد باز هم به گناه خود ادامه می دهد ) اصول کافی جلد 4 صفحه
> 168
>
> امام صادق (ع) فرمودند : هرکس گناهی کند هفت ساعت از روز درباره آن
> ( گناه ) به او مهلت دهند ( تا توبه کند ) پس اگر سه بار گفت : (( استغفر
> الله الذی لا اله الا هو الحی القیوم )) آن گناه بر او نوشته نشود.
> ( البته استغفار شرایطی دارد که بزودی شرایط آن از گفتار مولا علی (ع)
> آورده میشود)اصول کافی جلد 4 صفحه 170
>
> امام باقر (ع) : همین که جان به اینجا رسید ( و اشاره به گلوی خود
> فرمود ) برای عالم ( و دانا ) توبه نباشد و برای نادان وقت توبه ( باقی )
> است. اصول کافی جلد 4 صفحه 174
>
> امام صادق (ع) : چون نماز صبح و مغرب را خواندی هفت بار بگو : (( بسم
> الله الرحمن الرحیم : لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم )) زیرا
> همانا هرکس آنرا بگوید از دیوانگی و خوره و پیسی و هفتاد نوع ( دیگر ) از
> انواع بلا به او نرسد. اصول کافی جلد 4 صفحه 304
>
> امام باقر (ع) : جز اوصیاء پیغمبر(12 امام معصوم) کسی نمی تواند ادعا کند
> ظاهر و باطن تمام قرآن نزد اوست( یعنی ظاهر و باطن تمام قرآن را
> میفهمد ). اصول کافی جلد 1 صفحه 332
>
> رسولخدا فرمود : حواریین به عیسی (ع) گفتند یا روح الله با که بنشینیم ؟
> فرمود : با کسی که دیدارش شما را به یاد خدا اندازد و سخنش دانشتانرا
> زیاد کند و کردارش شما را به آخرت تشویق کند. اصول کافی جلد 1 صفحه 49
>
> امام صادق (ع) : خدای تبارک و تعالی در قرآن بیان هر چیز را فرو فرستاده
> تا آنجا که بخدا سوگند چیزی را از احتیاجات بندگان فرو گذار نفرموده . تا
> آنجا که هیچ بنده ای نتواند بگوید ای کاش این مسئله هم در قرآن آمده بود
> جز آنکه خدا آنرا در قرآن فرو فرستاده است. اصول کافی جلد 1 صفحه 76 الی
> 77
>
> عبدالاعلی گوید : شنیدم امام صادق (ع) میفرمود : من زاده رسول خدایم و به
> قرآن دانایم در قرآن است آغاز خلقت و آنچه تا روز قیامت رخ دهد و خبر
> آسمان و زمین و خبر بهشت و دوزخ و خبر گذشته و خبر آینده تمام اینها را
> میدانم چنانکه به کف دست خود می نگرم . همانا خدا میفرماید : در قرآنست
> بیان آشکار هر چیز. و فرمود : قرآنست که هر خبریکه پیش از شما بوده و هر
> خبریکه بعد از شما باشد در آنست و داور میان شما است و ما آنرا
> میدانیم. اصول کافی جلد 1 صفحه 79
>
> رسول خدا (ص) : همنشینی با اهل دین شرف دنیا و آخرت است. اصول کافی جلد
> 1 صفحه 49
>
> امام صادق (ع) : هیچ امری نیست که دو نفر در آن اختلاف نظر داشته باشند
> جز آنکه برای آن در کتاب خدا ریشه و بنیادی است ولی عقلهای مردم به آن
> نمی رسد. اصول کافی جلد 1 صفحه 78
>
> امام صادق (ع) : چیزی نیست جز آنکه درباره اش آیه قرآن یا حدیثی هست.
> اصول کافی جلد 1 صفحه 77
>
> مولا علی (ع) : دردی دردناکتر از گناه برای دل نیست و ترسی سخت تر از مرگ
> نیست و گذشته برای اندیشیدن ( و عبرت گرفتن ) بس است و مرگ برای اندرز
> دادن کافی است. اصول کافی جلد 3 صفحه 377
>
> امام صادق (ع) : ریشه های کفر سه چیز است : 1.حرص 2.تکبر 3.حسد اصول
> کافی جلد 3 صفحه 396
>
> امیرالمومنین علی (ع) : ریاکار سه نشانه دارد چون مردم را بیند ( در
> عبادت ) به نشاط آید.و هرگاه تنها باشد کسل باشد ( در هنگام تنهایی کسل
> است و عبادت نمی کند ) و دوست دارد که در هرکاری از او تعریف کنند و او
> را بستایند. اصول کافی جلد 3 صفحه 403
>
> امام صادق (ع) : غضب کلید هر شری است. اصول کافی جلد 3 صفحه 412
>
> رسول خدا (ص) : غضب ایمان را فاسد کند چنانکه سرکه عسل را. اصول کافی جلد
> 3 صفحه 413
>
> امام صادق (ع) : غضب دل شخص حکیم را نابود کند ( از این رو بجای حکمت از
> او سفاهت بینند ) و فرمود : هرکس مالک غضب خود نباشد مالک عقل خود نخواهد
> بود. اصول کافی جلد 3 صفحه 415
>
> امام صادق (ع) : حسد ایمان را میخورد چنانکه آتش هیزم را میخورد. اصول
> کافی جلد 3 صفحه 416
>
> امام صادق (ع) : مومن از چهارچیز در اذیت است : 1.مومنی که بر او حسد برد
> که این از همه برای او سخت تر است.2.منافقی که از او دنبال گیری کند.
> 3.دشمنی که به جنگ با او برخیزد.4.شیطانیکه گمراهش کند. اصول کافی جلد
> 3 صفحه 349
>
> امام صادق (ع) : دنیا زندان مومن است و از چه زندانی خیر و خوشی آید ؟
> اصول کافی جلد 3 صفحه 349
>
> امام علی (ع) : تو که اعمال رسوا کننده مرتکب شده ای خنده دندان نما
> مکن . و کسیسکه گناهانی کرده از بلای شبگیر و پیش آمد ناگهانی نباید ایمن
> باشد. اصول کافی جلد 3 صفحه 371
>
> امام رضا (ع) : مثل استغفار (و ریختن گناهان به سبب آن) چون برگی است بر
> درختی که ( در فصل پاییز آن درخت ) تکان بخورد و آن برگ بریزد و کسی که
> از گناهی که کرده استغفار و آمرزش از خدا بخواهد ولی باز به انجام دادن
> آن گناه کوشش کند و انجام دهد مانند این است که پروردگار خود را مسخره
> کرده است.اصول کافی جلد 4 صفحه 266 ( البته استغفار و آمرزش خواستن
> از خدا شرایطی دارد که مولا علی (ع) در حدیثی آنها را بیان کرده مانند
> پشیمانی از گناه. برنگشتن دوباره به آن گناه. با رنج عبادت گوشتهایی که
> با لذت گناه فربه شده از بین برود . حق کسانی را که ضایع شده است را ادا
> کند )
>
> امام باقر (ع) : دعایی که بیشتر امید استجابت آن میرود و زودتر به اجابت
> می رسد دعا برای برادر دینی است در پشت سر او ( در غیاب او ) اصول کافی
> جلد 4 صفحه 269
>
> امام صادق (ع) : هرکه قرآن را از روی آن بخواند ( یعنی از حفظ نخواند و
> از روی قرآن بخواند ) از دیدگان خود بهره مند شود ( یعنی چشمانی سالم
> داشته باشد ) و سبب آمرزش پدر و مادرش گردد گرچه آندو کافر باشند. اصول
> کافی جلد 4 صفحه 417
>
> امام صادق (ع) : هیچ کسی نیست که آخر سوره کهف را بخواند جز اینکه در هر
> ساعتی که بخواهد از خواب بیدار شود. اصول کافی جلد 4 صفحه
> 443 شرح : هرکس آیه آخر سوره کهف را بخواند در هرساعتی که
> بخواهد از خواب بیدار شود. البته با یقین و باور. سوره کهف آیه 110 : قل
> انما انا بشر مثلکم یوحی الی انما الهکم اله واحد فمن کان یرجو القاء ربه
> فلیعمل عملا صالحا و لا یشرک بعباده ربه احدا.
>
> امام صادق (ع) : رسولخدا(ص) فرموده : دعاء سلاح مومن و ستون دین و نور
> آسمانها و زمین است. اصول کافی جلد 4 صفحه 213
>
> حضرت محمد (ص) : خوش همسایگی خانه ها را آباد سازد و اجل را به تاخیر
> اندازد ( کنایه از درازی عمر است.) اصول کافی جلد 4 صفحه 492
>
> امام صادق (ع) : از شوخی بپرهیزید زیرا آبرو را بریزد و شکوه و بزرگی
> مردان را ببرد ( یعنی در مزاح حد اعتدال را نگهدارید و زیاده روی
> نکنید ) اصول کافی جلد 4 صفحه 488
>
> امام صادق (ع) : خنده بسیار دل را بمیراند و فرمود : بسیار خندیدن دین را
> آب کند چنانچه آب نمک را آب میکند. اصول کافی جلد 4 صفحه 486
>
> امام صادق (ع) : هرگاه سه نفر با هم هستند دو نفر از آنها با هم در گوشی
> صحبت نکنند زیرا که این کار باعث ناراحتی و اذیت و آزار رفیق سومی است.
> اصول کافی جلد 4 صفحه 481
>
> امام صادق (ع) : عطسه برای تمام اعضای بدن سودمند و مفید است چنانچه از
> سه عدد نگذرد و چون از سه عدد بگذرد درد و بیماری است. اصول کافی جلد
> 4 صفحه 476
>
> مولا علی (ع) : هرکس وقتی عطسه کرد بعد از آن بگوید : (( الحمدلله رب
> العالمین علی کل حال )) درد گوش و دندان نبیند. اصول کافی جلد 4 صفحه
> 475
>
> امام صادق (ع) فرمودند : رسول خدا (ص) فرمود : سلام کردن مستحب است و
> جواب دادن آن واجب است. اصول کافی جلد 4 صفحه 459
>
> امام صادق (ع) : شایسته نیست برای مرد مسلمان که با شخص تبهکار و احمق و
> دروغگو رفاقت کند. اصول کافی جلد 4 صفحه 454
>
> حضرت امام صادق (ع) : محبوبترین برادرانم نزد من کسی است که عیبهای مرا
> پیش من هدیه آورد. ( و آنها را به من گوشزد کند ) اصول کافی جلد 4 صفحه
> 452 ( شرح : یعنی بهترین دوستان و برادران شما کسانی هستند که عیبها و
> زشتی های شما را به شما بگویند )
>
> امام صادق (ع) فرمودند : رسولخدا (ص) فرموده : صداهای خود را به صلوات
> فرستادن بر من بلند کنید که نفاق را از بین می برد. اصول کافی جلد 4
> صفحه 251
>
> امام باقر (ع) : هیچ قطره ای نزد خدا محبوبتر از آن قطره ی اشکی که در
> تاریکی شب از ترس خدا بریزد و جز خدا چیز دیگری به آن منظور نباشد.
> ( یعنی نیتش فقط برای خدا باشد ) اصول کافی جلد 4 صفحه 234
>
> امام باقر (ع) : خدای عزوجل برای بدی قفلهائی قرار داده و کلیدهای آنها
> را شراب قرار داده و دروغ بدتر از شراب است. اصول کافی جلد 4 صفحه 35
> شرح : اگر همه بدیها را در یک جا جمع کنید (مانند اتاق) کلید آن شراب است
> یعنی اگر شراب بخوری همه گناهان را انجام می دهی دروغ بدتر از شراب است.
>
> از امیر المومنین علی (ع) روایت شده که رسولخدا (ص) فرموده : خدا حرام
> کرده است بهشت را بر هر فحاش بی آبرو و کم شرمی که باک ندارد از آنچه
> درباره کسی بگوید یا درباره اش بگویند ندارد زیرا اگر بازرسی از حالش
> بکنی یا از راه زنا است یا از راه شرکت شیطان اصحاب عرض کردند : ای
> رسولخدا (ص) آیا در میان مردم شرکت شیطان هم است( از راه اولاد ) ؟
> فرمودند : بله آیا گفتار خدای عزوجل را نخوانده ای که ( به شیطان
> فرمود : ) ( و شرکت کن با ایشان در مالها و فرزندان ) سوره اسراء آیه
> 64 . اصول کافی جلد 4 صفحه 14 شرح : کسانی که بی باک پشت سر مردم
> حرف میزنند (غیبت میکنند ) یا فحاشی میکنند یا از راه زنا هستند یا از
> راه شرکت شیطان اصحاب پرسیدند یا رسول الله از راه شرکت شیطان ؟ فرمودند
> بله از راه شرکت شیطان مگر نخوانده ای سوره اسراء آیه 64 که خدا
> میفرماید : ای شیطان شرکت کن در مال و اولادشان.
>
> امام صادق (ع) : پدرم (ع) فرمود : هیچکس قرآن را به هم نزد جز اینکه کافر
> شده است. ( یعنی : قرآن را به طبق دلخواه خود تفسیر کند یا اینکه آیات
> متشابهات را طبق دلخواه خود و بدون دلیل و مدرکی از امام معصوم (ع) تفسیر
> کند ) اصول کافی جلد 4 صفحه 442
>
> امام صادق (ع) : شایسته نیست برای مرد مسلمان که با شخص تبهکار و احمق و
> دروغگو رفاقت کند. اصول کافی جلد 4 صفحه 454
>
> حضرت ابوالحسن (ع) فرمود : عیسی بن مریم (ع) فرموده است : همانا شخص
> بدکار بدیش سرایت میکند به دوست و هم نشینش و هم نشین بد انسان را به
> هلاکت می افکند پس بنگر و متوجه باش با چه کسی هم نشین هستی ( یا با چه
> کسی دوست هستی ) اصول کافی جلد 4 صفحه 454
>
> حضرت محمد (ص) : هرکه پیش از سلام کردن آغاز به حرف زدن کرد پاسخش را
> ندهید.و فرمودند : پیش از حرف زدن و سخن گفتن با کسی اول سلام کنید.
> اصول کافی جلد 4 صفحه 459
>
> امام صادق (ع) : بخیل( خسیس) کسی است که از سلام کردن بخل کند.( سلام
> نکند) اصول کافی جلد 4 صفحه 460
>
> امام صادق (ع) : هیچ رگی نزند و پائی به سنگ نخورد و سر درد و مرضی پیش
> نیاید مگر به جهت گناهی که انسان مرتکب شده و برای همین است که خدای
> عزوجل در قرآن میفرماید : هر مصیبتی که به شما می رسد برای کاری است که
> به دست خود کرده اید و خدا از بسیاری ( از معصیت ها ) هم گذشت میکند
> ( سوره شوری آیه 30 ) سپس امام (ع) فرمودند : آنچه خدا از آن می گذرد از
> آنچه از آن مواخذه میکند بیشتر است. ( شرح : یعنی آن گناهانی که خدا از
> آن میگذرد بیشتر است از آن گناهانی که خدا بوسیله آن گناه عذاب میکند)
> اصول کافی جلد 3 صفحه 370
>
> حضرت محمد (ص) : دو بار لعنت کردند کسی را که پرستش دینار و درهم کند
> ( پول پرست باشد ) باز دو بار لعنت کردند کسی را که نابینائی را کور کند
> ( یعنی کسی را که دینی را برای خود انتخاب نکرده باشد را به کفر و گمراهی
> و ضلالت کشاند و گمراهش کند ) و باز دو بار لعنت کردند کسی را که با
> حیوانی نزدیک کند ( عمل قبیحی انجام دهد ) اصول کافی جلد 3 صفحه 371 الی
> 372
>
> حضرت محمد (ص) : من شهر علم هستم و علی (ع) در اوست. دروغ گوید هرکه فکر
> میکند از غیر در به شهر وارد شده و نیز دروغ میگوید هرکه گمان دارد مرا
> دوست دارد و علی (ع) را دشمن دارد ( و با او دشمنی میکند) اصول کافی جلد
> 3 صفحه 336
>
> امام باقر (ع) : از پیغمبر (ص) پرسیدند : بهترین بندگان چه کسانی هستند ؟
> فرمودند کسانی که چون کار خوب و نیکی کنند خوشحال و شاد گردند و چون کار
> بدی کنند از خدا طلب بخشش و آمرزش خواهند و چون به آنها نعمتی عطا شود و
> نعمتی به آنها داده شود شکر کنند و چون گرفتار شوند صبر کنند و چون
> عصبانی و خشمناک شوند چشم پوشی کنند ( خشم را کنترل میکنند ) اصول کافی
> جلد 3 صفحه 337
>
> امام صادق (ع) : مومن یاری کردنش نیکو و خرجش کم و سبک است و زندگیش را
> خوب اداره میکند و از یک سوارخ دو بار گزیده نمیشود ( یعنی از یک راه دو
> بار گول نمی خورد بلکه در همان بار اول عبرت میگیرد و بار دیگر گول نمی
> خورد ) اصول کافی جلد صفحه 339
>
> حضرت محمد (ص) : کسی را که از همه کسی به من دورتر است را به شما معرفی
> نکنم : گفتند چرا یا رسول الله فرمودند : کسی که از فحش گفتن و فحش شنیدن
> پروا نداشته باشد ( فحش دهد ) و بد زبان است و بخیل ( خسیس ) و متکبر و
> کینه توز و حسود و سخت دل و از هر خیری که به آن امید میرود دور است و از
> هر شر و بدی که از آن پرهیز میشود از او ایمنی نیست و انجام می دهد. ( از
> هر کار خیر دور است و انجام نمی دهد و از هر بدی و شر دور نیست و انجام
> می دهد) اصول کافی جلد 3 صفحه 399
>
> امام صادق (ع) : رفاعه گوید : شنیدم امام (ع) می فرمود : مصاحفه ( دست
> دادن ) کردن مومن از مصاحفه ملائکه بهتر است ( کنایه از اینکه مقام مومن
> از مقام فرشته برتر است ) اصول کافی جلد 3 صفحه 265
>
> امام صادق (ع) : مومن برادر مومن است . مومن راهنمای مومن است . مومن
> نسبت به مومن خیانت و ستم نمی کند و مومن نسبت به مومن خلف وعده و بد
> قولی نمی کند. اصول کافی جلد 3 صفحه 242
>
> حضرت محمد (ص) : هرکه صبح کند و به امور مسلمین همت نگمارد مسلمان نیست.
> ( شرح : هرکه صبح کند و به فکر راه انداختن کار مسلمانان و کمک کردن به
> مسلمانان نباشد مسلمان نیست ) اصول کافی جلد 3 صفحه 238
>
> امام باقر (ع) : ابوعبیده حذاء گوید : به امام باقر (ع) عرض کردم : حدیثی
> به من بفرما که از آن سود برم . فرمود : ای ابا عبیده بسیار یاد مرگ کن
> زیرا شخصی که مرگ را زیاد یاد کند به دنیا بی رغبت میشود. اصول کافی جلد
> 3 صفحه 198
>
> حضرت محمد (ص) : خدای عزوجل فرموده : آن کسی که با جنگ آشکارا با من
> برخاسته کسی است که بنده مومن مرا اذیت و خوار کند.اصول کافی جلد 4 صفحه
> 53
>
> حسن بن جهم گوید : از امام رضا (ع) شنیدم که میفرمود : دوست هر انسانی
> عقل اوست و دشمن هرکس جهل و نادانیش است. اصول کافی جلد 1 صفحه 11 الی
> 12
>
> حضرت ابوالحسن (ع) : هرکه یک آیه از قرآن را تکذیب کند ( قبول نداشته
> باشد ) اسلام را پشت سر انداخته ( کافر شده ) و همه قرآن و پیامبران و
> رسولان را تکذیب کرده ( و دروغگو پنداشته ) است. روضة الکافی جلد 2 صفحه
> 42
>
> امام صادق (ع) : هیچ باطلی نیست که در برابر حق قیام کند جز آنکه حق بر
> باطل پیروز گردد ، و دلیل آن گفتار خدای عزوجل است که میفرماید : (( بلکه
> حق را بر باطل بیفکنیم تا آنرا در هم بشکند و یکباره آن باطل نابود گردد
> و از بین رود )) ( سوره انبیاء آیه 18 ) روضة الکافی جلد 2 صفحه 51
>
> امام صادق (ع) : سودمندترین چیزها برای انسان ها آن است که زودتر از
> دیگران عیب خویش را پیدا کند و برطرف کند ، و سخت ترین کارها پنهان کردن
> مستمندی و نداری ( یعنی آبرو داری و به قول معروف به سیلی صورت خود را
> سرخ نگه داشتن ) است و بی فایده ترین چیزها ( دو چیز است ) 1.نصیحت کردن
> کسی که آنرا نمی پذیرد و گوش نمی کند 2.همسایگی و مجاورت با شخص حریص و
> آزمند ، و آسایش دهنده ترین چیزها نا امیدی از مردم است ( یعنی اینکه
> انسان به جز خدا به هیچ کسی امید نداشته باشد ) روضة الکافی جلد 2 صفحه
> 52
>
> ابو الربیع شامی گوید : از امام صادق (ع) درباره گفتار خدای عزوجل
> ( سوره انفال آیه 24 ) پرسیدم : که میفرماید : (( ای کسانی که ایمان
> آورده اید خدا را اجابت کنید و پیغمبران را نیز اجابت کنید زیرا شما را
> به چیزی که زندگیتان می دهد ( حیات می بخشد ) دعوت کنند )) حضرت
> فرمودند : این آیه درباره ولایت علی (ع) نازل شده. ( زیرا ولایت علی (ع)
> است که مایه جان و دل و خرد است ) روضة الکافی جلد 2 صفحه 59
>
> حضرت محمد (ص) : روزگاری بر مردم بیاید که از قرآن جز نشان ( نوشته ای )
> بجای نماند ( به قرآن عمل نمیشود و فقط آنرا میخوانند یا ماچ میکنند ) ،
> و از اسلام جز نامی نماند ( ظاهرا همه مسلمان هستند ولی به دستورات قرآن
> و خدا و ائمه (ع) عمل نمیشود ) ، مردم خود را مسلمان می نامند در
> صورتیکه از همه چیزدورتر به اسلام هستند ، مسجدهای آنان ( در ظاهر )
> آباد است ولی ( در باطن ) از هدایت ( و حقیقت ) ویران ، فقهای آنان
> بدترین فقهای زیر آسمان هستند ، فتنه از نزد آنها بیرون آید و به خودشان
> بازگردد. روضة الکافی جلد 2 صفحه 138
>
> امام صادق (ع) : همانا حکمت و علم و فرزانگی گمشده مومن است ، پس در هر
> جا که یکی از شماها گمشده خود را پیدا کرد آنرا فرا گیرد. روضة الکافی
> جلد 1 صفحه 245
>
> امام صادق (ع) : هنگامی که ( منافقین در عقبه ) شتر رسول خدا (ص) را رم
> دادند شتر ( به سخن آمده ) و به رسول خدا (ص) گفت : به خدا سوگند گام
> برندارم ( راه نروم ) گرچه تکه تکه شوم ( و به هیچ وجه شما را به مخاطره
> نمی اندازم ) روضة الکافی جلد 1 صفحه 243
>
> توضیح : داستان رم دادن شتر رسول خدا (ص) را که به وسیله منافقین مکه
> انجام شد طبرسی (ره) به طور تفصیل در کتاب احتجاج نقل کرده که هرکه خواهد
> بخواند به آن کتاب مراجعه کند.
>
> امام صادق (ع) : به راستی و درستی که بهترین ارثی که پدران برای پسرانشان
> می گذارند ادب است نه مال ، زیرا مال از بین می رود ولی ادب می ماند ،
> ( مسعدة که راوی حدیث است گوید : ) مقصود از ادب علم است. روضة الکافی
> جلد 1 صفحه 220
>
> امام صادق (ع) : رسول خدا (ص) فرمود : هرکه به خدا و روز قیامت ایمان
> دارد باید به وعده ای که می دهد وفا کند. اصول کافی جلد 4 صفحه 69
>
> امام صادق (ع) : رسولخدا (ص) ( به اصحاب ) فرمود : آیا شما را به
> بدترینتان آگاه نکنم ؟ عرض کردند : چرا یا رسول الله ، فرمود : آنان که
> سخن چینی می کنند و میان دوستان جدائی افکنند ، و برای مردمان پاک دامن
> عیب جوئی کنند. اصول کافی جلد 4 صفحه 75
>
> مردی خدمت امیرالمومنین (ع) آمد و عرض و کرد : سنت و بدعت و جماعت و فرقت
> را برایم توضیح دهید : فرمود : سنت روشی است که پیغمبر ( ص) آنرا گذاشته
> و بدعت چیزی است که بعد از آنحضرت به وجود آمده و جماعت اهل حق هستند
> اگرچه کم باشند و فرقت اهل باطلند اگرچه بسیار باشند. اصول کافی جلد 2
> صفحه 261
>
> مردی از امام (ع) راجع به قول خدای تعالی : (( هرکس از هدایت من پیروی
> کند گمراه نشود و بدبخت نگردد )) ( 123 سوره 20 ) پرسید : حضرت فرمودند :
> یعنی هرکس به ائمه (ع) معتقد باشد و از فرمانشان پیروی کند و از اطاعتشان
> بیرون نرود. اصول کافی جلد 2 صفحه 279
>
> رسول خدا (ص) : هرکه به امامی بی وفائی ( و عهد شکنی ) کند با دهن کج
> وارد محشر گردد تا به دوزخ رود.اصول کافی جلد 4 صفحه 34
>
> امام باقر (ع) : از دروغ کوچک و بزرگ ، جدی و شوخی بپرهیزید ، زیرا آن
> کسی که در مساله ای کوچک دروغ گفت به گفتن دروغ بزرگ نیز جرات پیدا می
> کند ، آیا نمی دانید که رسول خدا (ص) فرمود : انسان پیوسته راست می گوید
> تا خدا او را صدیق و راستگو نویسد ، و پیوسته دروغ گوید تا خدا او را
> کذاب ( و دروغگو ) نویسد. اصول کافی جلد 4 صفحه 35
>
> امام باقر (ع) : دروغ ویران کننده ایمان است. اصول کافی جلد 4 صفحه 36
>
> مولا علی (ع) : هیچ بنده مزه ی ایمان را نمی چشد تا دروغ را ترک کند چه
> شوخی باشد و چه جدی. اصول کافی جلد 4 صفحه 37
>
> مولا علی (ع) : بشنوید و بفهمید و باور کنید و بعد به کار ببندید. اصول
> کافی جلد 4 صفحه 194
>
> حضرت صادق (ع) : براى مؤ من سزاوار نيست كه در مجلسى بنشيند كه خداوند در
> آن مجلس نافرمانى شود و آن مؤ من قدرت بر بهمزدن آن مجلس نداشته باشد.
> اصول كافى جلد 4 صفحه 82
>
> وليد بن عقبه هجرى گويد: شنيدم حضرت باقر عليه السلام فرمود: به خدا
> سوگند هيچ بنده اى در دعا پافشارى و اصرار به درگاه خداى عزوجل نكند جز
> اينكه حاجتش را برآورد. اصول كافى جلد 4 صفحه 224
>
> حضرت صادق (ع ) فرمود: رسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود: خدا رحمت
> كند بنده اى را كه از خداى عزوجل حاجتى بخواهد و در دعاى درباره آن
> پافشارى و اصرار كند، خواه اجابت شود و خواه اجابت نشود، و اين آيه را
> تلاوت فرمود (كه ابراهيم عليه السلام فرمايد:) ((و دعاكنم بدرگاه
> پروردگار خود شايد به وسيله دعاى پروردگارم تيره بخت نباشم ) (سوره مريم
> آيه 48). اصول كافى جلد 4 صفحه 224
>
> حضرت صادق (ع) : با اهل بدعت رفاقت و هم نشينى نكنيد تا نزد مردم چون يكى
> از آنها محسوب شويد، رسولخدا (ص ) فرمود: انسان بر كيش دوست و رفيق خود
> است. اصول كافى جلد 4 صفحه 83 ( یعنی با خوبان رفاقت کن تا خوب شناخته
> شوی و با بدان رفاقت نکن که بد شناخته میشوی )
>
> امام صادق عليه السلام فرمود: هرگاه بنده استغفار كند (و از خداوند آمرزش
> خواهد) نامه عملش بالا رود در حاليكه مى درخشد. اصول كافى جلد 4 صفحه
> 266
>
> محمد بن مسلم از يكى از دو امام باقر و صادق عليهماالسلام حديث كند كه
> فرمود: در ميزان (و ترازوى اعمال در قيامت ) چيزى سنگين تر از صلوات بر
> محمد و آل محمد نيست ، و همانا مردى باشد كه اعمالش را در ميزان گذارند و
> سبك باشد، پس ثواب صلوات او در آيد و آنرا در ميزان نهد پس بسبب آن سنگين
> گردد و (بر كفه ديگر) بچربد. اصول كافى جلد 4 صفحه 252
>
> حضرت صادق (ع ) فرمود: هر كه بدرگاه خداى عزوجل حاجتى دارد بايد بصلوات
> بر محمد و آلش شروع كند، و سپس حاجت خود را بخواهد، و در آخر هم بصلوات
> بر محمد و آل محمد پايان دهد، زيرا كه خداى عزوجل كريم تر از آن است كه
> دو طرف (دعا) را بپذيرد، و وسط (دعا) را واگذارد (و به اجابت نرساند)
> زيرا صلوات بر محمد و آل محمد محجوب نيست (و بدون بر خورد به حجابى بالا
> رود). اصول كافى جلد 4 صفحه 252
>
> حضرت صادق عليه السلام فرمود: رسول خدا (ص ) فرموده : هيچ مردمى نباشد كه
> در انجمنى گرد هم آيند و نام خداى عزوجل را نبرند، و بر پيغمبر صلى اللّه
> عليه و آله صلوات نفرستند جز اينكه آن مجلس مايه حسرت و زيان بر آنها
> باشد. اصول كافى جلد 4 صفحه 255
>
> حضرت صادق عليه السلام فرمود: در آنچه خدا با موسى مناجات كرد (اين بود
> كه ) فرمود: اى موسى مرا در هيچ حالى فراموش مكن زيرا كه فراموش كردن من
> دل را مى ميراند. اصول كافى جلد 4 صفحه 257( یعنی در همه حال به یاد خدا
> باشیم و گناه نکنیم )
>
> حضرت صادق (ع ) فرمود: شيعيان ما آنهائى هستند كه هرگاه تنها باشند ذكر
> خدا بسيار كنند. ( در تنهایی به یاد خدا هستند و گناه نمی کنند ) اصول
> كافى جلد 4 صفحه 259
>
> وليد بن عقبه هجرى گويد: شنيدم حضرت باقر عليه السلام فرمود: به خدا
> سوگند هيچ بنده اى در دعا پافشارى و اصرار به درگاه خداى عزوجل نكند جز
> اينكه حاجتش را برآورد. اصول كافى جلد 4 صفحه 224
>
> حضرت صادق (ع) فرمود: رسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود: خدا رحمت كند
> بنده اى را كه از خداى عزوجل حاجتى بخواهد و در دعاى درباره آن پافشارى و
> اصرار كند، خواه اجابت شود و خواه اجابت نشود، و اين آيه را تلاوت فرمود
> (كه ابراهيم عليه السلام فرمايد:) ((و دعاكنم بدرگاه پروردگار خود شايد
> به وسيله دعاى پروردگارم تيره بخت نباشم )) (سوره مريم آيه 48). اصول
> كافى جلد 4 صفحه 224
>
> حضرت صادق عليه السلام فرمود: هر كه در خدا و رسولش شك كند كافر است.
> اصول كافى جلد 4 صفحه 98
>
> حضرت صادق عليه السلام فرمود: مردى پيش ابى ذر آمد و گفت : اى اباذر
> چگونه است كه ما مرگ را بد (و ناخوش ) داريم ؟ گفت : زيرا شما دنيا را
> آباد كرده ايد و آخرت را ويران ساخته ايد و خوش نداريد كه از (خانه )
> آبادان به منزل ويران رويد آن مرد از او پرسيد: ورود ما را بر خداوند
> چگونه بينى ؟ گفت : اما نيكوكاران شما مانند مسافرى است كه بخاندان خود
> وارد شود، و اما بدكرداران و (گناهكاران ) شما چون بنده گريخته ايست كه
> نزد آقايش باز گردانند، گفت : حال ما را نزد خداوند چگونه بينى گفت :
> كردارتان را بر قرآن عرضه كنيد (و بوسيله آن سنجش كنيد) خداوند (در
> قرآن ) فرمايد: همانا نيكان در نعمتها هستند و گنهكاران در دوزخند (سوره
> انفطار آيه 13،14) حضرت فرمود: پس آنمرد گفت : پس رحمت خدا كجاست ؟
> فرمود: رحمت خدا به نيكوكاران نزديك است (يعنى بايد مستحق رحمت باشد تا
> باو برسد). اصول كافى جلد 4 صفحه 197
>
> حضرت صادق (ع ) فرمود: ريشه و سر هر خطا كارى دوستى دنيا است. اصول كافى
> جلد 4 صفحه 2
>
> بايد دانست كه دنيا و دوستى آن بخودى خود مذموم نيست ، آنچه مذموم است آن
> دنيائى است كه انسانرا از كسب كمالات و تحصيل آخرت باز دارد، و او را
> بمهالك اندازد، و گرنه وسيله بسيارى از سعادت همين دنيا و دوستى آن است ،
> دنيا است كه محل نزول فرشتگان رحمت ، و خانه پيمبران ، و جاى تجارت
> اولياء خدا بوده ، چنانچه اميرالمؤ منين (ع ) فرمايد، و روى همين اصل ،
> پيمبران و ائمه اطهار از خداى تعالى طول عمر و ماندن در دنيا را مى
> خواستند، چنانچه در كلام سيد الساجدين عليه السلام است ، كه از خدا براى
> صرف در اطاعتش طول عمر مى خواهد، و البته اين چنين دنيائى عين آخرت است ،
> چنانچه در روايت صحيح از ابن ابى يعفور حديث شده است كه گويد: عرض كردم
> بحضرت صادق عليه السلام كه ما دنيا را دوست داريم ؟ فرمود: ميخواهى براى
> چه كار؟ عرض كردم : مى خواهم بوسيله بوسيله آن ترويج كنم و حج بجاى
> آورم و برنانخورهاى خود انفاق كنم ، و به برادران دينى خود برسانم ، و
> صدقه دهم ؟ فرمود: اين از دنيا نيست ، (بلكه ) اين آخرت است . پس
> رويهمرفته آنچه از اخبار و آيات استفاده مى شود آن است كه دوستى دنيائى
> كه باعث فراموشى آخرت و تن پرورى و واگذاردن دستورات الهى و حرص بر لذات
> و شهوات و گناهان و امثال اينها باشد مذموم است ، و بعبارت روشنتر دنيا
> را براى دنيا بخواهند نه براى آخرت ، ولى اگر دنيا را براى درك سعادات و
> كسب كمالات و آخرت بخواهد مذموم نيست بلكه ممدوح است (اين بود ملحض كلام
> مجلسى عليه الرحمة در باب ذم دنيا).
>
> امام صادق (ع ) فرمود: شيطان پسر آدم را در هر چيز مى چرخاند ( و به هر
> گناهى پيشنهاد مى كند ) همين كه او را خسته كرد، در كنار مال كمين مى
> كند، و چون بدان جا رسد گريبانش را مى گيرد. اصول كافى جلد 4 صفحه 3
>
> مقصود اينست كه مال و ثروت بزرگترين كمينگاه شيطان است زيرا بسيار كم است
> كه به ثروت برسد و او را نفريبد.
>
> اميرالمؤ منين عليه السلام فرمود: رسول خدا صلى الله عليه و آله فرموده :
> درهم و دينار ( و دوستى آنها ) آنان را كه پيش از شما بودند هلاك
> كردند، و همان دو هلاك كننده شمايند. اصول كافى جلد 4 صفحه 4
>
> از حضرت امام صادق (ع ) حديث شده كه حضرت باقر عليه السلام فرمود: شخص
> حريص بر دنيا مانند كرم ابريشم است كه هر چه بيشتر ابريشم بر خود مى
> پيچيد راه بيرون شدنش دورتر و بسته تر ميگردد، تا اينكه از غم و اندوه
> بميرد. اصول كافى جلد 4 صفحه 4
>
> حضرت صادق عليه السلام : مردم بشناسائى ما و مراجعه بما و تسليم شدن
> براى ما ماءمورند ( در مقابل گفتار ائمه (ع) باید تسلیم باشیم و چون و
> چرا نکنیم )، سپس فرمود: و اگر چه روزه بگيرند و نماز گزارند و گواهى
> دهند كه معبودى جز خداى يگانه نيست ؛ ولى پيش خود فکر کنند كه بما مراجعه
> نكنند ( و سخنانمان را گوش نکنند ) به همین گفتار مشرك گردند. اصول كافى
> جلد 4 صفحه 114
>
> حضرت صادق (ع) : براى مؤ من سزاوار نيست كه در مجلسى بنشيند كه خداوند در
> آن مجلس نافرمانى شود و آن مؤ من قدرت بر بهمزدن آن مجلس نداشته باشد.
> اصول كافى جلد 4 صفحه 82
>
> حضرت صادق (ع) : با اهل بدعت رفاقت و هم نشينى نكنيد تا نزد مردم چون يكى
> از آنها محسوب شويد، رسولخدا (ص ) فرمود: انسان بر كيش دوست و رفيق خود
> است. اصول كافى جلد 4 صفحه 83 ( یعنی با خوبان رفاقت کن تا خوب شناخته
> شوی و با بدان رفاقت نکن که بد شناخته میشوی )
>
> امام صادق (ع ) فرمود: در مناجات موسى عليه السلام آمده است كه : اى موسى
> دنيا خانه كيفر است ، من آدم را براى خطائى كه از او سر زد در آن كيفر
> دادم ، و دنيا را ملعونه قرار دادم ، آنچه در آنست ملعونست مگر آنچه براى
> من باشد، اى موسى بندگان شايسته من باندازه دانششان در دنيا زهد ورزيدند،
> و ديگران باندازه نادانيشان بدان رغبت كردند، و كسى نيست كه آنرا بزرگ
> شمارد و چشمش در آن روشن گردد، و هيچكس آنرا زبون و پست نشمرد جز آنكه
> بدان بهره مند شود. اصول كافى جلد 4 صفحه 5
>
> امام صادق (ع ) فرمود: خداوند درى از دنيا بر بنده نگشايد جز اينكه
> بمانند آن درى از حرص بر او بگشايد. اصول كافى جلد 4 صفحه 7 مقصود اين
> است كه هر مقدار مال زياد گردد بهمان مقدار حرص زياد شود چنانچه تجربه
> شده است .
>
> از امام صادق (ع ) حديث شده كه حضرت عيسى (ع ) فرمود: اى مردم شما، براى
> دنيا كار ميكنيد در صورتيكه بدون كارى روزى بشما داده شود، و براى آخرت
> كار نميكنيد در حاليكه در آخرت جز در برابر كردار بشما روزى داده نشود،
> واى بر شما علماى بدكردار، مزد را بگيريد و كا را ضايع سازيد، نزديك است
> كه صاحب كار، كارش را بپذيرد و نزديك است كاركنان از تنگناى دنيا بتاريكى
> گور روند، چگونه دانشمند است كسى كه در راه آخرت است و رو بدنيا دارد، و
> آنچه باو زيان رساند محبوبتر است نزدش از آنچه باو سود رساند. اصول كافى
> جلد 4 صفحه 7
>
> امام صادق(ع): دورترين حالى كه بنده از خداى عزوجل دارد اينست كه اندوهى
> جز براى شكم و فرج نداشته باشد. ( فکری جز پر کردن شکم و شهوترانی
> نداشته باشد ) اصول كافى جلد 4 صفحه 8
>
> امام صادق عليه السلام دوستى داشت كه آن حضرت را بهرجا كه مى رفت رها
> نميكرد و از او جداست نمى شد، روزى در بازار كفشها همراه حضرت مى رفت ، و
> دنبالشان غلام او كه از اهل سند بود مى آمد، ناگاه آن مرد به پشت سرخود
> متوجه شده و غلام راست خواست و او را نديد و تا سه مرتبه بدنبال برگشت و
> او راست نديد، با چهار كه او را ديد گفت : اى زنازاده كجا بودى ؟ امام
> صادق عليه السلام دست خود را بلند كرده و به پيشانى خود زد و فرمود:
> سبحان الله مادرش راست بزنا متهم كنى ؟ من خيال مى كردم تو خوددار و
> پارسائى ، اكنون مى بينم كه ورع و پارسائى ندارى ؟ عرض كرد: قربانت گردم
> مادرش زنى است از اهل سند و مشرك است ؟ فرمود: مگر ندانسته اى كه هر ملتى
> براى خود ازدواجى دارند، از من دور شو عمر و بن نعمان (راوى حديث ) گويد:
> ديگر او را نديدم كه با آنحضرت راه برود تا آنگاه كه مرگ ميان آنها جدائى
> انداخت. و در روايت ديگرى است كه فرمود: (آيا ندانسته اى كه ) براى هر
> امتى ازدواجى است كه بوسيله آن از زنا جلوگيرى كنند.
>
> اصول كافى جلد 4 صفحه 15
>
> از امام صادق عليه السلام حديث شده كه فرموده : در بنى اسرائيل مردى بود
> كه سه سال پيوسته دعا مى كرد كه خدا پسرى به او روزى كند (دعايش مستجاب
> نمى شد) همينكه ديد خدا خواهش او را بر نمى آورد عرض كرد: پروردگارا آيا
> من از تو دورم و تو سخن مرا نمى شنوى ، يا تو بمن نزديكى و پاسخ نمى
> دهى ؟ كسى در خواب نزدش آمد و باو گفت : تو سه سال تمام خدا را با زبانى
> بد و هرزه ، و دلى سركش و ناپرهيزكار، و نيتى نادرست ميخوانى ، پس بايد
> از هرزه گويى بد آئى ، و دلت پرهيزكار، و نيتت درست گردد (تا خواهشت بر
> آورده شود) حضرت فرمود: آنمرد بدستور عمل كرد سپس دعا كرد و خدا را خواند
> و داراى پسرى شد.
>
> از اين حديث معلوم مى شود كه استجابت دعا شرايطى دارد كه از آنجمله است
> پاكى زبان و پرهيزكارى دل و درستى نيت ، و اين منافاتى باوعده خدا در
> اجابت دعا ندارد.اصول كافى جلد 4 صفحه 16
>
> امام صادق (ع) : رسولخدا (ص) فرمود : دشنام اگر بصورتى در بیايد صورت بدى
> است. اصول كافى جلد 4 صفحه 16
>
> امام صادق (ع) : دشنام دادن و بدزبانى و هرزه گوئى از (نشانه هاى ) نفاق
> و دوروئى است. اصول كافى جلد 4 صفحه 17
>
> امام صادق (ع) : هر كس به برادر مسلمان خود دشنام دهد خدا بركت از روزى
> او بر دارد، و او را بخودش واگذارد، و زندگيش را تباه سازد. اصول كافى
> جلد 4 صفحه 17
>
> امام صادق عليه السلام فرمود : كسيكه مردم از زبانش بترسند ، او در آتش
> است. اصول كافى جلد 4 صفحه 19
>
> امام صادق (ع) : رسول خدا (ص) فرمود: زودرس ترين بديها از نظر كيفر و
> عقوبت تجاوز كارى و ستمگرى است. اصول كافى جلد 4 صفحه 19
>
> مجلسى (ره ) گويد: مقصوداز تعجيل در كيفر او اينست كه در دنيا نيز كيفر
> كردارش باو ميرسد، بلكه در دنيا نيز زود باو برسد.
>
> امام صادق عليه السلام فرمود: شيطان به لشكرهاى خود گويد: ميان افراد
> آدميزاد حسد و ستم افكنيد، زيرا ايندو در نزد خداوند با شرك برابرند.
> اصول كافى جلد 4 صفحه 19
>
> مجلسى (ره ) گويد: برابرى آندو با شرك براى آنست كه آنها نيز در بيرون
> بردن از دين و كيفر و تاءثير در فساد نظام جهان همانندند زيرا بيشتر
> مفاسد جهان از مخالفت با پيمبران و اوصياء ايشان و پيروى نكردن از آنان و
> شيوع گناهان از اين دو خصلت سرچشمه گرفته ، چنانچه شيطان به آدم عليه
> السلام حسد ورزيد، و چنانچه سركشان هر ملت و امتى بحجتهاى الهيه تعدى و
> ستم كردند.
>
> حضرت على بن الحسين عليه السلام فرمود: عجب است از انسان متکبر برخود
> بالنده ( مغرور) ، آنكس كه ديروز نطفه (بد بو و بى ارزش ) بوده ، و سپس
> فردا مردارى (گنديده ) است. اصول كافى جلد 4 صفحه 20
>
> امام صادق عليه السلام فرمود: كه مردى نزد رسول خدا آمد عرض كرد: اى رسول
> خدا من فلان پسر فلانم و تا نه نفر از پدران خود را شمرد، رسول خدا (ص )
> بوى فرمود: تو دهمى آنانى در دوزخ . اصول كافى جلد 4 صفحه 21
>
> مجلسى (ره ) در معناى حديث گويد: يعنى پدرانت كافر بوده اند و در دوزخند،
> پس اين چه افتخارى است كه تو بآنان دارى و تو نيز مانند آنان كافر هستى
> در باطن اگر منافق بوده ، و در مظاهر اگر كافر بوده است ، پس هيچ راهى
> براى باليدن خود بايشان ندارى .
>
> در آنچه خداى عزوجل با موسى عليه السلام مناجات كرد اين بود كه : اى موسى
> در دنيا آرزوى خود را دراز مكن كه دلت سخت ، و سخت دل از من دور
> است .اصول كافى جلد 4 صفحه 22
>
> مجلسى عليه الرحمة گويد: درازى آرزو اينستكه انسان مرگ را فراموش كند و
> دور پندارد، و گمان كند كه عمرش دراز باشد، يا آرزوهاى بسياريكه جز در
> طول عمر بدست نيايد، و اين مايه سخت دلى است ، يعنى نترسيدن و نداشتن
> هراس از ترسناكيها، و نپذيرفتن پندها سودمند، چنانكه ياد مرگ دل انسان
> راست نرم و هنگام تذكر خدا و مرگ ترسناك كند.
>
>
>
> حضرت امام صادق عليه السلام فرمود: هر كه صبح كند و در دل قصد ستم كردن
> بكسى را نكند خداوند هر گناهيكه آن روز كرده بيامرزد تا خونى نريزد، و
> مال يتيمى را بحرام (و ناحق ) نخورد.اصول كافى جلد 4 صفحه 25
>
> امام صادق عليه السلام فرمود: هر كه ستم بكسى كند بهمان ستم گرفتار شود،
> در خودش باشد يا در مالش در فرزندش . اصول كافى جلد 4 صفحه 26
>
> امام صادق (ع) : ستمكار و كمك كار او و آنكه بستم او راضى باشد هر سه
> آنان در ستم شريكند. اصول كافى جلد 4 صفحه 28
>
> امام باقر عليه السلام فرمود: خداوند از (هيچ ) ستمكارى انتقام نگيرد و
> مگر بوسيله ستمكار ديگرى ، و اينست گفتار خداى عزوجل ((و بدينسان بگماريم
> بعضى از ستمگران را بر بعضى ))
>
> (سوره انعام آيه 129) اصول كافى جلد 4 صفحه 29
>
> امام صادق (ع) : رسول خدا (ص) فرمود: زودرس ترين بديها از نظر كيفر و
> عقوبت تجاوز كارى و ستمگرى است. اصول كافى جلد 4 صفحه 19
>
> مجلسى (ره ) گويد: مقصوداز تعجيل در كيفر او اينست كه در دنيا نيز كيفر
> كردارش باو ميرسد، بلكه در دنيا نيز زود باو برسد.
>
> از امام صادق عليه السلام روايت شده كه رسول خدا(ص ) فرمود: آفت حسب بخود
> باليدن است . اصول كافى جلد 4 صفحه 22
>
> حضرت موسى بن جعفر عليه السلام بمن فرمود: بپرهيز از نردبانيكه بالا
> رفتنش آسان و پائين آمدنش دشوار است . اصول كافى جلد 4 صفحه 32
>
> فيض و مجلسى عليها الرحمة گويند: شايد مقصود نهى از طلب جاه و رياست و
> ساير شهوات دنيا و بلنديهاى آن باشد كه اگرچه به آسانى بدست آيد ولى
> عاقبت و سرانجام بدى دارد، و خلاصى از گرفتاريهاى آن بى نهايت دشوار
> است ، و حاصل اينكه پيروى نفس و بالا رفتن از پله هاى هوى و هوس گرچه
> آسانست و بر آمدن بر هر پله بسهولت انجام شود، و بآسانى بدست آيد ولى
> هنگام مرگ دست از همه شستن و گذاردن و رفتن و حساب پس دادن آن دشوار
> است ، و بمانند كسى است كه اندك اندك بر قله كوهى بالا رود و در فرود
> آمدن حيران و سرگردان بماند، و همانند كسى است كه پله پله بر نردبانى بر
> آيد و در پله آخرين ناگهانى در افتد. پس هر مقدار پله ها زيادتر باشد
> زيان سقوط بيشتر و خطر آن زيادتر است .
>
> (برگرديم بدنباله حديث عبدالرحمن بن حجاج ) گويد و حضرت صادق عليه السلام
> ميفرمود: نفس (سركش ) را بميل و خواهش خود رها مكن ، زيرا كه نابوديش در
> خواهش آن است ، رها كردن نفس بآنچه خواهد براى آن درد، و جلوگيرى از آن
> آنچه خواهد درمان آن است .
>
> امام باقر عليه السلام فرمود: دروغ ويران كننده ايمان است . اصول كافى
> جلد 4 صفحه 36
>
> امام باقر (ع ) فرمود: اولين كسيكه دروغگو را تكذيب كند خداوند عزوجل
> است ، سپس دو فرشته كه با او هستند، سپس خود او هم ميداند كه دروغگو
> است . اصول كافى جلد 4 صفحه 36
>
> در حديثى مرفوع روايت شده كه نزد امام صادق عليه السلام گفته شد: كه
> بافنده ملعونست ؟ حضرت فرمود: اين آن بافنده ايست كه بر خدا و بر رسولش
> دروغ ببافد. اصول كافى جلد 4 صفحه 37
>
> امام صادق عليه السلام فرمود: عيسى بن مريم عليه السلام فرمود: هر كه
> دروغش زياد شد، آبرويش برود. اصول كافى جلد 4 صفحه 37
>
> امير المؤ منين عليه السلام فرمود: براى مرد مسلمان سزاوار و شايسته است
> كه از رفاقت دروغگو بپرهيزد، زيرا كه او دروغگويد تا بدانجا كه اگر راست
> هم بگويد باور نشود. اصول كافى جلد 4 صفحه 38
>
> امام صادق عليه السلام فرمود: سخن بر سه گونه است : راست ، و دروغ ، و
> اصلاح ميان مردم ، (راوى ) گويد: به آن حضرت عرض شد: قربانت اصلاح ميان
> مردم چيست ؟ فرمود: از كسى سخنى درباره ديگرى مى شنوى كه اگر آن سخن به
> او برسد بد دل مى شود، پس تو او را ديدار كنى و باو بگوئى : از فلانى
> شنيدم كه درباره خوبى تو چنين و چنان ميگفت ، بر خلاف آنچه شنيده اى .
> اصول كافى جلد 4 صفحه 38
>
> حضرت صادق عليه السلام فرمود: اصلاح كننده (بين دو نفر يا دو جمعيت )
> دروغگو نيست . اصول كافى جلد 4 صفحه 41
>
> حضرت صادق عليه السلام فرمود: هر كه با مسلمانان به دورو و دو زبان
> برخورد كند، روز قيامت بيايد در حاليكه براى او دو زبان از آتش باشد.
>
> شرح مقصود كسانى هستند كه براى جلب نفع دنيوى نزد هر كسى مطابق تمايلات
> او سخن گويند و باصطلاح معروف نان را بنرخ روز خورند، و اينكار باعث
> حقيقت پوشى ها و حق كشيهاى زيادى گردد و بقول علامه مجلسى (ره ) و ديگران
> اين عين نفاق است . اصول كافى جلد 4 صفحه 42
>
> حضرت باقر عليه السلام فرمود: چه بد بنده ايست آن بنده ايكه داراى دو رو
> و دو زبان است ، در حضور برادرش او را ستايش كند (و يا در تمجيد او از حد
> بگذراند) و در پشت سر او را بخورد يعنى غيبت او كند چنانچه خدايتعالى
> فرمايد: ((و غيبت نكند برخى از شما برخى را آيا دوست دارد يكى از شما كه
> بخورد گوشت برادر مرده خويش را، همانا خوش داريد آنرا)) (سوره حجرات آيه
> 12) اصول كافى جلد 4 صفحه 43
>
> حضرت صادق عليه السلام فرمود: پيوسته شيطان تا دو مسلمان باهم قهر هستند
> شادمان است ، و همينكه با هم آشتى كنند زانوهايش بلرزد و بندهايش از هم
> جدا شود و فرياد زند: اى واى بر او (مقصود از او خود شيطان است بشرحى كه
> يايد) از آنچه بدو رسد از هلاكت . اصول كافى جلد 4 صفحه 45
>
> حضرت صادق عليه السلام فرمود: كمترين آزار (به پدر و مادر) گفتن اف (به
> آنها) است ، و اگر خداى عزوجل چيزى را آسان تر و خوارتر از آن ميدانست از
> آن نهى مى فرمود. اصول كافى جلد 4 صفحه 49
>
> حضرت صادق عليه السلام فرمود: چون روز قيامت شود، پرده از پرده هاى بهشت
> را كنار زنند، پس هر جاندارى بوى آنرا از مسافت پانصد سال ران بشنود، جز
> يكدسته ، عرض كردم : آنها كيانند؟ فرمود: عاق والدين خود. اصول كافى جلد
> 4 صفحه 49
>
> حضرت صادق عليه السلام فرمود: هر كس بپدر و مادر خود نظر دشمنى كند در
> صورتيكه آندو باو ستم (نيز) كرده باشند، خداوند نمازش را نپذيرد. يعنى در
> صورت ستم باو نيز قبول نشود تا چه رسد باينكه نيكى باو كنند. اصول كافى
> جلد 4 صفحه 50
>
> حضرت صادق عليه السلام فرمود: اگر خداوند چيزى را (در آزردن پدر و مادر)
> كمتر از اف مى دانست از آن نهى ميكرد، و آن كمترين مراتب آزردن است ، و
> از جمله آزردن است كه كسى به پدر و مادر خود خيره نگاه كند.اصول كافى جلد
> 4 صفحه 50
>
> حضرت صادق عليه السلام فرمود: چون روز قيامت شود يك منادى ندا كند:
> كجايند روگردانان از دوستان من ؟ پس دسته اى كه صورت آنها گوشت ندارد
> برخيزند، پس گفته شود: اينهايند آنكسانى كه مؤ منين را آزردند، و با آنان
> دشمنى كردند، و عناد ورزيدند، و آنها را در دينشان با درشتى سرزنش كردند،
> سپس فرمان شود كه آنان را بدوزخ برند.اصول كافى جلد 4 صفحه 52
>
> حضرت صادق عليه السلام فرمود: هر كه مؤ منى را خوار شمارد چه (آن مؤ من )
> مستمند باشد يا غير مستمند، پيوسته خداى عزوجل او را خوار و دشمن دارد تا
> آنگاه كه از خوار شمردن آن مؤ من برگردد. اصول كافى جلد 4 صفحه 52
>
> و نيز حضرت باقر عليه السلام فرمود: كه در كتاب رسولخدا يافتيم (نوشته
> بود): هر گاه پس از من زنا پديدار شود مرگ ناگهانى فراوان گردد، و هرگاه
> از پيمانه و ترازو كم شود، خداوند آنان را بقحطى و كمى (خوار و بار و
> ساير وسائل زندگى ) ماءخوذ دارد، و هرگاه از دادن زكاة دريغ كنند، زمين
> بركات خود را از زراعت و ميوه ها و معادن همه آنها (از آنان ) دريغ كند،
> و هرگاه در احكام بنا حق حكم كنند همكارى در ستم و عدوان كنند (و بستم
> همديگر دچار شوند) و چون پيمان شكنى كنند خداوند دشمنشان را بر آنان مسلط
> كند، و چون قطع رحم كنند خداوند اموال (و ثروتها) را در دست اشرار قرار
> دهد، و چون امر بمعروف و نهى از منكر نكنند و پيروى از نيكان اهل بين من
> ننمايند خداوند اشرار آنان را بر ايشان مسلط گرداند، پس نيكان آنها دعا
> كنند و مستجاب نشود. اصول كافى جلد 4 صفحه 81
>
> حضرت صادق عليه السلام فرمود: رسول خدا صلى الله و آله و سلم فرموده
> است : هر كه كار زشتى را فاش كند چون كسى است كه آن را انجام داده ، و هر
> كه مؤ منى را به چيزى سرزنش كند نميرد تا مرتكب آن شود ( نمیرد تا در آن
> مسئله امتحان شود ). اصول كافى جلد 4 صفحه 59
>
> مفضل بن عمر گويد: امام صادق عليه السلام به من فرمود: هر كه بر ضرر مؤ
> من داستانى بگويد و قصدش عيب او و ريختن آبرويش باشد كه از چشم مردم
> بيفتد خداوند او را از دوستى خود بدوستى شيطان براند و شيطان هم او را
> نپذيرد. اصول كافى جلد 4 صفحه 62
>
> از امام صادق عليه السلام روايت شده كه رسول خدا صلى الله عليه و آله
> فرمود: دشنام گوى مؤ من مانند كسى است كه در پرتگاه هلاكت است . اصول
> كافى جلد 4 صفحه 63
>
> امام صادق عليه السلام فرمود: همينكه مؤ من برادر (دينى ) خود را تهمت
> زند ايمان از دلش زدوده شود، چون نمك در آب . اصول كافى جلد 4 صفحه 66
>
> امام صادق عليه السلام فرمود: رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم
> فرموده : هر كه بخدا و روز جزا ايمان دارد بايد بوعده كه ميدهد وفا كند.
> اصول كافى جلد 4 صفحه 69
>
> حضرت صادق عليه السلام فرمود: هر مردى از شيعيان ما كه نزد مردى از
> برادرانش برود و درباره حاجتى از او كمك بخواهد و او با اينكه قدرت بر آن
> دارد كمكش نكند خداوند او را گرفتار كند كه حاجت ديگرى از دشمنان ما را
> بر آورد و بدان واسطه خداوند در روز قيامت او را عذاب كند. اصول كافى جلد
> 4 صفحه 72
>
> امام صادق (ع) فرمود : هر كه به نيم كلمه بر ضرر مؤ منى اقدام كند روز
> قيامت خداى عزوجل را ديدار كند و ميان دو چشمش نوشته شده : نا اميد است
> از رحمت من . اصول كافى جلد 4 صفحه 75
>
> حضرت صادق عليه السلام فرمود: رسولخدا (ص ) (باصحاب ) فرمود: آيا شما را
> ببدترينتان آگاه نكنم ؟ عرض كردند: چرا يارسول الله ، فرمود: آنان كه
> بسخن چينى روند، و ميانه دوستان جدائى افكنند، و براى مردمان پاك دامن
> عيب جوئى كنند. اصول كافى جلد 4 صفحه 75
>
> از حضرت صادق عليه السلام حديث شده كه رسولخدا (ص ) فرمود: هر كس خوشنودى
> مردم را بخشم خدا جويد، خداوند ستايش كننده او را نكوهش كننده اش قرار
> دهد. اصول كافى جلد 4 صفحه 78
>
> حضرت صادق عليه السلام فرمود: براى مؤ من سزاوار نيست كه در مجلسى بنشيند
> كه خداوند در آن مجلس نافرمانى شود و آن مؤ من قدرت بر بهمزدن آن مجلس
> نداشته باشد. اصول كافى جلد 4 صفحه 82
>
> ضريس از امام صادق (ع) عليه السلام حديث كند كه در گفتار خداى عزوجل (در
> همين آيه ) فرمود: شرك در طاعت است نه شرك در عبادت ، و از گفتار خداى
> عزوجل ((و برخى از مردمند كه خدا را بر حرف پرستش كنند)) (سوره حج آيه 11
> پرسيدم ؟) فرمود: آيه درباره مردى نازل شده و سپس درباره پيروان او هم
> باشد، پس من عرضكردم : هر كه در برابر شما چيزى بر پا دارد او از كسانى
> است كه خدا را بر حرف پرستيده ؟ فرمود: آرى و گاهى مشرك محض باشد. اصول
> كافى ج 4 صفحه 114
>
> عميره گويد: از حضرت صادق عليه السلام شنيدم كه مى فرمود: مردم بشناسائى
> ما و مراجعه بما و تسليم شدن براى ما ماءمورند، سپس فرمود: و اگر چه روزه
> بگيرند و نماز گزارند و گواهى دهند كه معبودى جز خداى يگانه نيست ؛ ولى
> پيش خود بنا گذارند كه بما مراجعه نكنند بهمان سبب مشرك گردند. اصول كافى
> جلد 4 صفحه 114
>
> اميرالمؤمنين عليه السلام در خطبه اش مى فرمود: ترديد (درباره دين و
> احكام آن ) بخود راه ندهيد تا بشك افتيد، پس كافر شويد. اصول كافى جلد 4
> صفحه 117
>
>
>
> ابو بصير گويد: پرسيدم از حضرت صادق (عليه السلام ) از (تفسير) گفتار
> خداى عزوجل : ((آنانكه ايمان آوردند و ايمانشان را به ستم آلوده
> نكردند )) (سوره انعام آيه 82) فرمود: (مقصود از ستم ) شك است (يعنى
> ايمانشان را به شك نيالوده اند). اصول كافى جلد 4 صفحه 118
>
> حضرت صادق عليه السلام فرمود: همانا بنده بامداد كند در حالى كه مؤ من
> است و شام كند در حالى كه كافر است ، و (بالعكس گاهى شود كه ) صبح كند
> كافر و شام كند مؤ من ، (و در اين ميان ) مردمى هستند كه ايمانشان عاريت
> است و سپس از آنها گرفته شود و آنها را معارين (يعنى عاريت داده شدگان )
> نامند، سپس فرمود: فلانى از آنها است . اصول كافى جلد 4 صفحه 146
>
> عمرو گويد روزى حضرت صادق عليه السلام بما فرمود: (گاهى ) مردى را مى
> بينيد كه در سخنورى در يك لام يا واوى خطا نكند، خطيب (و سخنورى ) است و
> زبردست و شيوا و همانا دلش از شب تاريك و ظلمانى تاريكتر و سياهتر است ،
> و (گاهى ) مردى را بينى كه نتواند آنچه در دل دارد به زبان آورد، اما دلش
> مانند چراغ نورافشانى كند. اصول كافى جلد 4 صفحه 151
>
> على احمسى از حضرت باقر عليه السلام حديث كند كه فرمود: به خدا سوگند از
> گناه نجات نيابد (و رها نشود) جز كسى كه بدان اعتراف كند.
>
> گويد: و نيز آن حضرت عليه السلام فرمود: در توبه پشيمانى كافى است . اصول
> كافى جلد 4 صفحه 157
>
> حضرت صادق عليه السلام فرمود: همانا خداوند دوست دارد بنده اى را كه در
> گناه بزرگ به او توجه كند (و از او آمرزش بخواهد) و مبغوض دارد بندهايى
> را كه گناه اندك را خوار شمارد و به آن بى اعتنا باشد (و در مقام توبه و
> تدارك آن نباشد).اصول كافى جلد 4 صفحه 159
>
> حضرت صادق (ع ) فرمود: از خودت براى خودت باز گير، از تندرسيت پيش از
> آنكه بيمار شوى باز گير، و در توانائى پيش از آنكه ناتوان گردى ، و در
> زندگى پيش از مردن (از خودت بنفع خودت بهره بردارى كن ). اصو ل كافى جلد
> 4 صفحه 193
>
> حضرت صادق (ع ) فرمود: چون روز آيد (بمردمان ) گويد: اى فرزند آدم در اين
> روز كار نيكى كن تا من در روز قيامت نزد پروردگارت براى تو گواهى دهم ،
> زيرا من كه در گذشته پيش تو نيامدم ، و پس از اين هم نزدت نيايم ، و شب
> هم هنگامى كه آيد همين سخن را گويد. اصول كافى جلد 4 صفحه 193
>
> مردى نزد امير المؤ منين عليه السلام آمد و عرضكرد: اى اميرمؤ منان مرا
> سفارش كن براهى از راههاى خير و خوبى كه بدان نجات يابم ؟ اميرالمؤ منين
> عليه السلام فرمود: اى آنكه پرسيدى بشنو و سپس بفهم و پس از آن باور كن و
> سپس بكار بند:
>
> مردم سه گروهند: زاهد (پارسا) و صابر (شكيبا) و راغب (خواهان دنيا)، اما
> زاهد كسى استكه اندوهها و شاديها از دلش بيرون رفته نه بچيزى از دنيا شاد
> شود، و نه بر چيزى كه از دستش رفته افسوس خورد پس او آسوده خاطر است ، و
> اما صابر آنكس است كه در دل آرزوى دنيا كند و چون بدان رسد بخاطر سرانجام
> بد آن و زشتى منظر آن (در نظر خرد) بنفس خود لگام زند كه از آن برنگيرد،
> (و چنانست ) كه اگر بر دلش آگاه شوى از پارسائى و فروتنى و دور انديشى او
> در شگفت شوى ، و اما راغب باك ندارد كه دنيا از چه راهى بدست او رسد: از
> حلال است يا از حرام ، و باك ندارد كه درباره آن آبرويش چركين شود، و خود
> را هلاك كند، و مردانگى خود را از بين ببرد، پس آنهايند كه در گرداب سخت
> (دنيا) سرگردان و مضطربند. اصول كافى جلد 4 صفحه 194
>
> حضرت صادق (ع ) مى فرمود: اگر بتوانى كه شناخته نشوى (و گمنام باشى )
> همان كار را بكن ، چه باكى بر تو باشد كه مردم تو را نستايند؟ و چه باكى
> است تو را كه نزد مردم نكوهيده باشى در صورتيكه نزد خدا پسنديده باشى ؟
> سپس فرمود: پدرم على بن ابى طالب عليه السلام فرموده خيرى در زندگى نيست
> جز براى دو نفر: (يكى ) مردى كه هر روز كار خيرى (بر كارهاى خير گذشته )
> بيفزايد، و (ديگر) مردى كه مرگش را با توبه تدارك ببيند و كجا توبه
> تواند؟ بخدا سوگند اگر سجده كند تا گردنش بريده شود بجز با ولايت (و
> دوستى ) ما اهل بيت ، خداى تعالى توبه اش را نپذيرد، آگاه باشيد آيا كيست
> كه حق ما را بشناسد و اميد ثواب بوسيله ما داشته باشد؟ و بخوراك نيم مد
> (كه تقريبا پنج سير است ) در هر روز راضى باشد، و بدانچه از جامه كه
> عورتش را بپوشاند و سرش را در خود مستور سازد (خشنود باشد) با اينكه در
> همين اندازه هم ترسان و هراسان باشند، و دوست دارند بهره شان از دنيا
> همان باشد و بهمين سان خداى عزوجل آنها را توصيف كرده و فرموده است : ((و
> آنانكه در راه خدا بدهند آنچه بآنها داده شده و دلشان ترسان است كه بسوى
> پروردگارشان بازگشت كنند)) (سوره مؤ منون آيه 60) سپس فرمود: چه چيز
> بآنها داده شده ؟ بخدا سوگند بدانها با اطاعت خدا محبت و ولايت (ما
> خاندان ) داده شد و با اينحال باز هم ترسانند، ترسشان شك و ترديد نيست ،
> بلكه مى ترسند مبادا در دوستى و فرمانبردارى از ما مقصر باشند؟ اصول كافى
> جلد 4 صفحه 195
>
> محمد بن مسلم گويد: از امام باقر عليه السلام شنيدم كه ميفرمود: چه بسيار
> خوب است حسنات (كارهاى نيك و شايسته ) بدنبال سيئات (كارهاى بد و
> گناهان ) و چه بسيار بد است سيئات در دنبال حسنات . اصول كافى جلد 4
> صفحه 196
>
> امام صادق عليه السلام فرمود: مردى بابى ذر نوشت : اى اباذر چيزى از علم
> بمن تحفه بده ، در جوابش نوشت : همانا علم بسيار است ولى اگر بتوانى
> بآنكه دوستش دارى بدى نكنى ، آنرا بكن ، آنمرد گفت : آيا تاكنون كسى را
> ديده اى كه بآنكه دوستش دارد بدى كند؟ گفت : آرى تو خودت را از همه كس
> بيشتر دوست دارى ، و چون نافرمانى خدا كنى بداى بدى كرده اى . اصول كافى
> جلد 4 صفحه 197
>
> حضرت صادق (ع ) فرمود: اميرالمؤ منين عليه السلام فرموده : دست برداشتن
> از گناه آسانتر از طلب توبه است ، و بسا شهوترانى يكساعت كه اندوه درازى
> بجا گذارد. و مرگ دنيا را رسوا كرده و براى هيچ صاحب خردى شادى نگذاشته .
> اصول كافى جلد 4 صفحه 188
>
> حضرت موسى بن جعفر عليهما السلام فرمود: از ما نيست كسى كه هر روز حساب
> خود را نكند، پس اگر كار نيكى كرده است از خدا زيادى آن را خواهد، و اگر
> گناه و كار بدى كرده در آن گناه از خدا آمرزش خواهد و بسوى او بازگشت كند
> (و توبه نمايد). اصول كافى جلد 4 صفحه 190
>
> حضرت صادق (ع ) فرمود: بر دنيا شكيبا باشيد كه آن ساعتى است ، زيرا آنچه
> كه از دنياى گذشته (اكنون ) نه دردى از آن احساس كنى و نه شادى ، و آنچه
> نيامده كه ندانى چيست ؟ همانا دنياى تو آن ساعتى است كه در آنى پس در آن
> يكساعت بر طاعت خدا صبر كن و از نافرمانى خداوند شكيبا باش (و خود را
> نگاهدار). اصول كافى جلد 4 صفحه 191
>
> حضرت صادق (ع ) بمردى فرمود: تو را طبيب خودت كرده اند، و درد را هم
> برايت گفته اند و نشانه سلامتى را هم برايت ياد داده اند، و بدارو هم تو
> را راهنمايى كرده اند اكنون بنگر تا چگونه درباره آن رفتار كنى . اصول
> كافى جلد 4 صفحه 192
>
> مجلسى (ره ) گويد: درد همان اخلاق زشت گناهان كشنده است ، و نشانه سلامتى
> همان نشانه هايست كه خدا و رسول و ائمه اطهار فرموده اند مانند اول سوره
> مؤ منون و ساير آنچه در اوصاف مؤ منين و متقين گفته شده است و بسيارى از
> آنها گذشت ، و دارو و توبه و استغفار است و هم چنين هم نشينى با احيار و
> پرهيز كردن از اشرار و زهد در دنيا و تحقيق در اطراف امراض جسم كردن و
> مداواى هر كدام را بضد خودش .... تا آنجا كه گويد: ((اكنون نگاه كن ببين
> چگونه در رسيدگى بخودت قيام كنى ، و دردهاى آن را درمان كنى ، و اگر در
> اين باره كوتاهى كنى خود را كشته اى و هر كه خودكشى كند سزايش تا ابد
> دوزخ است .
>
> حضرت باقر (ع ) فرمود: هيچ قطره اى نزد خدا محبوبتر نيست از آن اشكى كه
> در تاريكى شب از ترس خدا بريزد و جز خدا چيز ديگرى بآن منظور نباشد. اصول
> كافى جلد 4 صفحه 234
>
> حضرت صادق (ع ) فرمود: هر چشمى در روز قيامت گريان است جز سه چشم چشمى كه
> از (ديدن و نظريه ) آنچه خداوند حرام كرده بر هم نهاده شده ، و چشمى كه
> در راه اطاعت خداوند بيدارى كشيده ، و چشمى كه در دل شب از ترس خدا
> گريسته است . اصول كافى جلد 4 صفحه 234
>
> حضرت صادق (ع ) باءبى بصير فرمود: اگر از وقوع چيزى ترس داشتى يا حاجتى
> خواستى بنام خدا (دعا را) آغاز كن ، و او را تمجيد كن و ستايشش كن چنانچه
> شايسته آن است ، و بر پيغمبر صلى اللّه عليه و آله صلوات بفرست و حاجت
> خود را بخواه و خود را به گريه وادار كن اگر چه به اندازه سرمگسى باشد،
> همانا پدرم هميشه مى فرمود: نزديكترين حالى كه بنده به پروردگار عزوجل
> دارد آنزمانى است كه در سجده باشد و گريان . اصول كافى جلد 4 صفحه 235
>
> شنيدم حضرت صادق (ع ) مى فرمود: مردى وارد مسجد شد و پيش از ستايش بر خدا
> و صلوات بر پيغمبر (ص ) شروع بدعا كرد، رسول خدا (ص ) فرمود: اين بنده در
> (دعا و درخواست از) پروردگارش شتاب كرد، سپس مرد ديگرى وارد شد و نماز
> خوانده و خداى عزوجل را ستايش نمود و بر رسول خدا (ص ) صلوات فرستاد، پس
> رسول خدا (ص ) بوى فرمود: بخواه تا بتو داده شود.اصول كافى جلد 4 صفحه
> 239
>
> حضرت صادق عليه السلام فرمود: هر كه ايمان بخدا و روز قيامت دارد در
> مجلسى كه امامى را مذمت كنند يا مؤ منى را عيب كنند ننشيند.اصول كافى جلد
> 4 صفحه
>
> محمد بن مسلم گويد: از امام باقر عليه السلام شنيدم كه ميفرمود: چه بسيار
> خوب است حسنات (كارهاى نيك و شايسته ) بدنبال سيئات (كارهاى بد و
> گناهان ) و چه بسيار بد است سيئات در دنبال حسنات . اصول كافى جلد 4
> صفحه 196
>
> امام صادق عليه السلام فرمود: مردى بابى ذر نوشت : اى اباذر چيزى از علم
> بمن تحفه بده ، در جوابش نوشت : همانا علم بسيار است ولى اگر بتوانى
> بآنكه دوستش دارى بدى نكنى ، آنرا بكن ، آنمرد گفت : آيا تاكنون كسى را
> ديده اى كه بآنكه دوستش دارد بدى كند؟ گفت : آرى تو خودت را از همه كس
> بيشتر دوست دارى ، و چون نافرمانى خدا كنى بداى بدى كرده اى . اصول كافى
> جلد 4 صفحه 197
>
> حضرت صادق عليه السلام فرمود: اى موسى بهترين دو روز (زندگانى دنيا و
> آخرتت ) همان روزى كه در پيش دارى (كه روز آخرت باشد) پس ببين كه آنروز
> چه روزى است و جوابى براى آن آماده و مهيا كن ، زيرا تو بازداشت شوى ، و
> پرسش شوى ، و تو پند خود را از دنيا بگير، زيرا روزگار هم دراز است و هم
> كوتاه ، پس چنان كار كن كه گويا ثواب كردارت را بچشم خود ببينى تا بآخرت
> خود اميدوارتر باشى ، زيرا آنچه از دنيا بيايد همانند آنست كه رفته است .
> اصول كافى جلد 4 صفحه 198
>
> امام باقر عليه السلام فرمود: همانا خداوند بندگان خاصى دارد كه از بلا
> آنها را نگهدارد، پس در عافيت آنان را زنده بدارد، و در عافيت روزيشان
> دهد، و در عافيت بميراند و در عافيت زنده داشته ، و در عافيت در بهشت
> آنانرا سكونت دهد. اصول كافى جلد 4 صفحه 203
>
> حضرت صادق عليه السلام فرمود: دعاء از نيزه نافذتر است . اصول كافى جلد 4
> صفحه 214
>
> حضرت ابى الحسن (كاظم ) عليه السلام فرمود: همانا دعاء برمى گرداند آن
> چه را مقدر شده و آنچه را مقدر نشده ، عرض كردم : مقدر شده را دانستم
> مقدر نشده كدام هست ؟ فرمود: تا اينكه تقدير در مورد آن نشود. اصول كافى
> جلد 4 صفحه 215
>
> يعنى دعاء جلو تقدير را مى گيرد و بداء حاصل گردد.
>
> حضرت صادق (ع ) به من فرمود: بر تو باد بدعاء زيرا آن درمان هر دردى
> است . اصول كافى جلد 4 صفحه 217
>
> حضرت صادق (ع ) فرمود: دعا مخزن و گنجينه اجابت است چناچه ابر مخزن باران
> است . اصول كافى جلد 4 صفحه 217
>
> مجلسى (ره ) گويد: ((الدعاء كهف الاجابة )) يعنى مخزن و محل و مظنه اجابت
> است چناچه ابر محل و مظنه باران است ... تا اينكه گويد: و گفته شده :
> اينكه تشبيه بابر فرموده اشاره باينست كه ابر محل باران است جز اينكه روى
> نبودن مصلحت گاهى باران نبارد، دعا نيز اين چنين است كه گاهى نبودن مصلحت
> در دنيا مستجاب نگردد ولى در آخرت عوض آن را بدهند.
>
> حضرت صادق (ع)فرمود: هر كه از بلائى بترسد كه بدو رسد و پيش از رسيدن آن
> بلا در باره (بر طرف شدن ) آن دعا كند خداى عزوجل هرگز آن بلا را بدو
> ننماياند. اصول كافى جلد 4 صفحه 220
>
> حضرت باقر عليه السلام فرمود: به خدا سوگند هيچ بنده اى در دعا پافشارى و
> اصرار به درگاه خداى عزوجل نكند جز اينكه حاجتش را برآورد. اصول كافى جلد
> 4 صفحه 224
>
> حضرت صادق (ع ) فرمود: همانا خداى عزوجل خوش ندارد كه مردم در انجام حاجت
> به هم ديگر اصرار كنند ولى براى خودش آن را دوست دارد، خداى عزوجل دوست
> دارد كه از او در خواست شود و آنچه نزد او است خواهش شود. اصول كافى
> جلد 4 صفحه 224
>
> حضرت باقر عليه السلام فرمود: نه به خدا سوگند هيچ بنده اى به درگاه خداى
> عزوجل اصرار نورزد جز اينكه خداوند دعايش را مستجاب كند. اصول كافى جلد 4
> صفحه 224
>
> حضرت صادق (ع ) فرمود: رسول خدا فرموده است : بهترين وقتيكه در آن خداى
> عزوجل را بخوانيد (و دعا بدرگاهش كنيد) سحرها است ، و اين آيه را كه
> درباره گفتار حضرت يعقوب عليه السلام است تلاوت فرمود: (دعا كردن براى
> آنها را) بسحر تاءخير انداخت (و مولكول بوقت سحر كرد). اصول كافى جلد 4
> صفحه 227
>
> حضرت باقر عليه السلام فرمود: خداى عزوجل از ميان بندگان مؤ منش آن بنده
> اى را دوست دارد كه بسيار دعا كند، پس بر شما باد به دعا از هنگام سحر تا
> زدن آفتاب زيرا آن هنگامى است كه درهاى آسمان در آن هنگام باز گردد، و
> روزيها در آن تقسيم شود، و حاجتهاى بزرگ بر آورده شود. اصول كافى جلد 4
> صفحه 228
>
> حضرت صادق (ع ) فرمود: رسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود: خدا رحمت
> كند بنده اى را كه از خداى عزوجل حاجتى بخواهد و در دعاى درباره آن
> پافشارى و اصرار كند، خواه اجابت شود و خواه اجابت نشود، و اين آيه را
> تلاوت فرمود (كه ابراهيم عليه السلام فرمايد:) ((و دعاكنم بدرگاه
> پروردگار خود شايد به وسيله دعاى پروردگارم تيره بخت نباشم )) (سوره مريم
> آيه 48). اصول كافى جلد 4 صفحه 224
>
> مجلسى (ره ) گويد: حاصل معناى حديث اينست كه : براى تاءخير در اجابت دعا
> اصرار ( در دعا کردن ) را رها نكند و استشهاد به آيه براى آنست كه
> ابراهيم (عليه السلام ) اظهار اميدوارى و بلكه اطمينان كرد زيرا لفظ
> ((عسى )) براى اثبات است باينكه دعا بدرگاه خداوند موجب عدم شقاوت او
> گردد... و متحمل است كه در كلام تقديرى باشد يعنى پس از پافشارى و اصرار
> راضى شود چه باجابت رسد و چه نرسد و دنبالش بر خداوند اعتراض نكند و
> بدگمان باو نشود پس استشهاد به آيه باينست كه حمل شود بر اين معنا كه :
> ((اميد است كه دعاى من سبب شقاوت و تيره بختى من نگردد)). و متحمل است كه
> ذكر آيه شريفه فقط بخاطر بيان فضيلت دعا باشد.
>
> حضرت صادق (ع ) فرمود: خداى تبارك و تعالى ميداند كه بنده اش چه ميخواهد
> هرگاه بدرگاهش دعا كند، ليكن دوست دارد كه حاجتها بدرگاهش شرح داده شود
> پس هرگاه دعا كردى حاجتت را نام ببر.
>
> و در حديث ديگرى گويد: كه فرمود: خداى عزوجل حاجت تو را مى داند و نيز
> داند كه تو چه خواهى ولى دوست دارد كه حاجتهاى (خود را) بدرگاه او شرح
> دهى . اصول كافى جلد 4 صفحه 225
>
> حضرت صادق (ع ) فرمود: دعا را در چهار هنگام بخوانيد: هنگام وزيدن بادها،
> و (گاه ) بر طرف شدن سايه ها (يعنى هنگام ظهر)، و (نزد) فرو شدن باران ،
> و (هنگام ) ريخته شدن اولين قطره خون مؤ من (در جهاد يا غير آن ) زيرا در
> اين چيزها درهاى آسمان باز شود. اصول كافى جلد 4 صفحه 226
>
> حضرت صادق (ع ) فرمود: اميرالمؤ منين عليه السلام فرموده است : دعا را در
> چهار جا غنيمت شماريد: نزد قرائت قرآن ، و نزد گفتن اذن ، و نزد آمدن
> باران ، و نزد برخورد كردن دو صف (از مؤ منين و كفار) براى جنگ . اصول
> كافى جلد 4 صفحه 226
>
> حضرت صادق (ع ) فرمود: هرگاه دل يكى از شما رقت كرد (و نرم شد) در آن حال
> دعا كند، زيرا دل تا پاك نشود رقت نكند. اصول كافى جلد 4 صفحه 227
>
> مجلسى (ره ) گويد: رقت ضد قساوت است و نشانه رقت دل گريه است ، و حاصل
> اينكه رقت نشانه پاكى دل از دغلى و حسد و افكار باطله و خيالاتى است كه
> انسانرا از توجه به خداى تعالى سرگرم كند، و خلوص و پاكى دل نشانه و سبب
> اجابت دعاء است .
>
> حضرت صادق (ع ) فرمود: اميرالمومنين عليه السلام (اين جمله را) زياد در
> خطبه اش ميفرمود: اى مردم دين خود را نگهداريد، دين خود را نگهداريد،
> زيرا گناه در آن بهتر از حسنه در غير آن است ، گناه در آن آمرزيده شود و
> حسنه در غير آن پذيرفته نشود. اصول كافى جلد 4 صفحه 207
>
> بهتر بودن گناه در اين دين از حسنه در غير آن ظاهرا بهمان اعتبارى است كه
> در خود حديث است كه گناه در اين دين آمرزيده شود و حسنه در غير آن
> پذيرفته نشود.
>
> حضرت صادق عليه السلام بمن فرمود: اى ميسر دعا كن و مگو كه كار گذشته است
> و آنچه مقدر شده همان شود (و دعا اثرى ندارد)، همانا نزد خداى عزوجل
> منزلت و مقامى است كه بدان نتوان رسيد جز بدرخواست و مسئلت ، و اگر بنده
> اى دهان خود ببندد و درخواست نكند چيزى باو داده نشود، پس درخواست كن تا
> بتو داده شود،اى ميسر هيچ درى نيست كه كوبيده شود جز اينكه اميد آن رود
> كه بر وى كوبنده باز شود. اصول كافى جلد 4 صفحه 211
>
> امام صادق عليه السلام فرمود: اميرالمؤ منين عليه السلام فرمايد:
> محبوبترين در (روى ) زمين براى خداى عزوجل دعا است ، و بهترين عبادت
> پرهيزكارى و پارسائى است و اميرالمؤ منين عليه السلام مردى بود كه بسيار
> دعا مى كرد. اصول كافى جلد 4 صفحه 213
>
> امام صادق عليه السلام فرمود: رسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرموده :
> دعا سلاح مؤ من و ستون دين و نور آسمانها و زمين است . اصول كافى جلد 4
> صفحه 213
>
> پيغمبر صلى اللّه عليه و آله فرمود آيا شما را به سلاحى راهنمائى نكنم كه
> شما را از دشمنان رهائى دهد و روزى شماها را فراوان سازد؟ عرض كردند:
> چرا، فرمود: پروردگارتان را در شب و روز بخوانيد زيرا سلاح مؤ من دعا
> است . اصول كافى جلد 4 صفحه 214
>
> اميرالمؤ منين عليه السلام فرمود: دعا سپر مؤ من است ، و هر گاه بسيار
> درى را كوبيدى به روى تو باز شود. اصول كافى جلد 4 صفحه 214
>
> حضرت رضا عليه السلام هميشه به اصحاب خود مى فرمود: بر شما باد به اسلحه
> پيمبران به او عرض شد: اسلحه پيمبران چيست ؟ فرمود: دعاء است . اصول كافى
> جلد 4 صفحه 214
>
> حضرت ابى الحسن (كاظم ) عليه السلام فرمود: همانا دعاء برمى گرداند آن
> چه را مقدر شده و آنچه را مقدر نشده ، عرض كردم : مقدر شده را دانستم
> مقدر نشده كدام هست ؟ فرمود: تا اينكه تقدير در مورد آن نشود. اصول كافى
> جلد 4 صفحه 215
>
> يعنى دعاء جلو تقدير را مى گيرد و بداء حاصل گردد.
>
> حضرت صادق (ع ) به من فرمود: بر تو باد بدعاء زيرا آن درمان هر دردى
> است . اصول كافى جلد 4 صفحه 217
>
> حضرت صادق (ع ) فرمود: دعا مخزن و گنجينه اجابت است چناچه ابر مخزن باران
> است . اصول كافى جلد 4 صفحه 217
>
> مجلسى (ره ) گويد: ((الدعاء كهف الاجابة )) يعنى مخزن و محل و مظنه اجابت
> است چناچه ابر محل و مظنه باران است ... تا اينكه گويد: و گفته شده :
> اينكه تشبيه بابر فرموده اشاره باينست كه ابر محل باران است جز اينكه روى
> نبودن مصلحت گاهى باران نبارد، دعا نيز اين چنين است كه گاهى نبودن مصلحت
> در دنيا مستجاب نگردد ولى در آخرت عوض آن را بدهند.
>
> حضرت صادق (ع)فرمود: هر كه از بلائى بترسد كه بدو رسد و پيش از رسيدن آن
> بلا در باره (بر طرف شدن ) آن دعا كند خداى عزوجل هرگز آن بلا را بدو
> ننماياند. اصول كافى جلد 4 صفحه 220
>
> حضرت باقر عليه السلام فرمود: به خدا سوگند هيچ بنده اى در دعا پافشارى و
> اصرار به درگاه خداى عزوجل نكند جز اينكه حاجتش را برآورد. اصول كافى جلد
> 4 صفحه 224
>
> حضرت صادق (ع ) فرمود: همانا خداى عزوجل خوش ندارد كه مردم در انجام حاجت
> به هم ديگر اصرار كنند ولى براى خودش آن را دوست دارد، خداى عزوجل دوست
> دارد كه از او در خواست شود و آنچه نزد او است خواهش شود. اصول كافى
> جلد 4 صفحه 224
>
> حضرت باقر عليه السلام فرمود: نه به خدا سوگند هيچ بنده اى به درگاه خداى
> عزوجل اصرار نورزد جز اينكه خداوند دعايش را مستجاب كند. اصول كافى جلد 4
> صفحه 224
>
> حضرت صادق (ع ) فرمود: رسول خدا فرموده است : بهترين وقتيكه در آن خداى
> عزوجل را بخوانيد (و دعا بدرگاهش كنيد) سحرها است ، و اين آيه را كه
> درباره گفتار حضرت يعقوب عليه السلام است تلاوت فرمود: (دعا كردن براى
> آنها را) بسحر تاءخير انداخت (و مولكول بوقت سحر كرد). اصول كافى جلد 4
> صفحه 227
>
> حضرت باقر عليه السلام فرمود: خداى عزوجل از ميان بندگان مؤ منش آن بنده
> اى را دوست دارد كه بسيار دعا كند، پس بر شما باد به دعا از هنگام سحر تا
> زدن آفتاب زيرا آن هنگامى است كه درهاى آسمان در آن هنگام باز گردد، و
> روزيها در آن تقسيم شود، و حاجتهاى بزرگ بر آورده شود. اصول كافى جلد 4
> صفحه 228
>
> حضرت باقر (ع ) فرمود: هيچ قطره اى نزد خدا محبوبتر نيست از آن اشكى كه
> در تاريكى شب از ترس خدا بريزد و جز خدا چيز ديگرى بآن منظور نباشد. اصول
> كافى جلد 4 صفحه 234
>
> حضرت صادق (ع ) فرمود: هر چشمى در روز قيامت گريان است جز سه چشم چشمى كه
> از (ديدن و نظريه ) آنچه خداوند حرام كرده بر هم نهاده شده ، و چشمى كه
> در راه اطاعت خداوند بيدارى كشيده ، و چشمى كه در دل شب از ترس خدا
> گريسته است . اصول كافى جلد 4 صفحه 234
>
> حضرت صادق (ع ) باءبى بصير فرمود: اگر از وقوع چيزى ترس داشتى يا حاجتى
> خواستى بنام خدا (دعا را) آغاز كن ، و او را تمجيد كن و ستايشش كن چنانچه
> شايسته آن است ، و بر پيغمبر صلى اللّه عليه و آله صلوات بفرست و حاجت
> خود را بخواه و خود را به گريه وادار كن اگر چه به اندازه سرمگسى باشد،
> همانا پدرم هميشه مى فرمود: نزديكترين حالى كه بنده به پروردگار عزوجل
> دارد آنزمانى است كه در سجده باشد و گريان . اصول كافى جلد 4 صفحه 235
>
> شنيدم حضرت صادق (ع ) مى فرمود: مردى وارد مسجد شد و پيش از ستايش بر خدا
> و صلوات بر پيغمبر (ص ) شروع بدعا كرد، رسول خدا (ص ) فرمود: اين بنده در
> (دعا و درخواست از) پروردگارش شتاب كرد، سپس مرد ديگرى وارد شد و نماز
> خوانده و خداى عزوجل را ستايش نمود و بر رسول خدا (ص ) صلوات فرستاد، پس
> رسول خدا (ص ) بوى فرمود: بخواه تا بتو داده شود.اصول كافى جلد 4 صفحه
> 239
>
> حضرت صادق (ع) عليه السلام فرمود: همانا بنده اى دعا كند پس خداى عزوجل
> بدو فرشته (كه موكل بر انسان هستند يا دو فرشته ديگر) فرمايد: من دعاى او
> را باجابت رساندم ولى حاجتش را نگهداريد، زيرا كه من دوست دارم صدای او
> را بشنوم ، و همانا بنده اى هم هست كه دعا كند پس خداى تبارك و تعالى
> فرمايد: زود حاجتش را بدهيد كه دوست ندارم صدایش را بشنوم. اصول كافى جلد
> 4 صفحه 245
>
> منصور صقيل گويد: به حضرت صادق (ع ) عرضكردم : بسا مردی هست كه دعا كند و
> دعايش مستجاب گرديده ، ولى تا مدتى (اثر آن استجابت ظاهر نگردد و) پس
> افتد؟ فرمود: آرى (چنين است ) عرضكردم : اين براى چيست ؟ آيا براى اينست
> كه بيشتر دعا كند، فرمود: آرى اصول كافى جلد 4 صفحه 245
>
> اسحاق بن عمار گويد: بحضرت صادق عرضكردم : (ممكن است ) دعاى مردى مستجاب
> شده (باشد) ولى بتاءخير افتد (و اثر استجابت آن همان زمان ظاهر نگردد؟
> فرمود: آرى تا بيست سال (ممكن است تاءخير افتد). اصول كافى جلد 4 صفحه
> 245
>
> حضرت صادق (ع) فرمود: ميان گفته خداى عزوجل (كه بموسى و هارون در مقابل
> تقاضاى نابودى فرعون و پيروانش فرمود:) ((هر آينه دعاى شما باجابت رسيد))
> (سوره يونس 89) و ميان نابودى فرعون چهل سال طول كشيد. اصول كافى جلد 4
> صفحه 245
>
> ابو بصير گويد: حضرت صادق (ع ) فرمود: پيوسته مؤ من در حال خير و
> اميدوارى است تا ماداميكه شتاب نكند پس نوميد شود و دعا را رها كند،
> عرضكردم : چگونه شتاب كند؟ فرمود: گويد: از فلان وقت و فلان وقت دعا كرده
> ام و اجابت آن را نمى بينم ؟ اصول كافى جلد 4 صفحه 246
>
> حضرت صادق (ع ) فرمود: پيوسته دعا محجوبست (و ميانه آن و استجابش حجاب و
> پرده اى حائل است ) تا بر محمد و آلش صلوات فرستاده شود (كه آنگاه پرده و
> حائل برطرف شود). اصول كافى جلد 4 صفحه 247
>
> حضرت صادق عليه السلام فرمود: چون نام پيغمبر صلى اللّه عليه و آله برده
> شد بسيار بر او صلوات بفرستيد، زيرا هر كس يك صلوات بر پيغمبر صلى اللّه
> عليه و آله فرستد خداوند هزار بار در هزار صف از فرشته ها بر صلوات
> فرستد، و چيزى از مخلوقات خدا نماند جز اينكه بر اين بنده صلوات فرستد
> براى آنكه خداوند و فرشتگان براى او صلوات فرستند، و هر كس در اين فضيلت
> رغبت نكند پس او نادان و مغرور است ، و خدا و رسول و خاندانش از او
> بيزارند. اصول كافى جلد 4 صفحه 249
>
> رسول خدا (ص ) فرمود: صلوات بر من و بر اهل بيت من نفاق را مى برد. اصول
> كافى جلد 4 صفحه 250
>
> حضرت صادق عليه السلام فرمود: هر دعائى كه خداى عزوجل بدان خوانده شود
> از رفتن به آسمان محجوبست تا صلوات بر محمد و آل محمد فرستاده شود. اصول
> كافى جلد 4 صفحه 250
>
> حضرت صادق (ع ) فرمود: اى اسحاق بن فروخ هر كه ده بار بر محمد و آل محمد
> صلوات بفرستد خداوند و فرشتگان او صد بار بر او صلوات فرستند، و هر كه صد
> بار بر محمد و آل محمد صلوات فرستد خداوند و فرشتگانش هزار بار بر او
> صلوات فرستند، آيا گفتار خداى عزوجل را نشنيده اى (كه فرمايد:) ((او است
> آن خداوندى كه رحمت (يا درود) فرستد بر شما (او) و فرشتگانش تا برون آرد
> شما را از تاريكيها بسوى روشنائى و بوده است بمؤ منان مهربان )) (سوره
> احزاب آيه 43).اصول كافى جلد 4 صفحه 251
>
> امام صادق عليهماالسلام فرمود: در ميزان (و ترازوى اعمال در قيامت )
> چيزى سنگين تر از صلوات بر محمد و آل محمد نيست ، و همانا مردى باشد كه
> اعمالش را در ميزان گذارند و سبك باشد، پس ثواب صلوات او در آيد و آنرا
> در ميزان نهد پس بسبب آن سنگين گردد و (بر كفه ديگر) بچربد. اصول كافى
> جلد 4 صفحه 252
>
> حضرت صادق (ع ) فرمود: هر كه بدرگاه خداى عزوجل حاجتى دارد بايد بصلوات
> بر محمد و آلش شروع كند، و سپس حاجت خود را بخواهد، و در آخر هم بصلوات
> بر محمد و آل محمد پايان دهد، زيرا كه خداى عزوجل كريم تر از آن است كه
> دو طرف (دعا) را بپذيرد، و وسط (دعا) را واگذارد (و به اجابت نرساند)
> زيرا صلوات بر محمد و آل محمد محجوب نيست (و بدون بر خورد به حجابى بالا
> رود). اصول كافى جلد 4 صفحه 252
>
> عبد السلام بن نعيم گويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم : من وارد
> خانه (كعبه ) شدم و هيچ دعائى بخاطر نداشتم جز صلوات بر محمد و آل محمد؟
> فرمود: آگاه باش كه هيچ كس مانند تو (در فضيلت و ثواب ) از خانه بيرون
> نيامده است . اصول كافى جلد 4 صفحه 252
>
> حضرت صادق (ع ) فرمود: هرگاه يكى از شماها نماز بخواند و در نماز خود نام
> پيغمبر (ص ) (و آل او) را نبرد، با اين نماز بجز راه بهشت مى رود (يعنى
> اين نماز او را به بهشت نخواهد برد). و رسول خدا(ص ) فرمود: هر كس كه من
> نزد او نامم برده شود و بر من صلوات نفرستد به دوزخ رود، پس خدايش (از
> رحمت خود) دور كند. و فرمود (ص ): و هر كس كه من نزدش نام برده شوم و
> صلوات (فرستادن ) را بر من فراموش كند از راه بهشت به خطا رفته است .
> اصول كافى جلد 4 صفحه 253
>
> حضرت صادق (ع ) فرمود: هيچ مردمى ، در انجمنى فراهم نشوند كه در آن ذكر
> خداى عزوجل و ذكر ما نباشد جز اينكه آن انجمن در روز قيامت مايه حسرت و
> افسوس آنان باشد، سپس فرمود: (پدرم ) حضرت ابوجعفر عليه السلام فرمود:
> همانا ذكر ما ذكر خدا است و ذكر دشمن ما ذكر شيطان است . اصول كافى جلد 4
> صفحه 254
>
> حضرت صادق عليه السلام فرمود: رسول خدا (ص ) فرموده : هيچ مردمى نباشد كه
> در انجمنى گرد هم آيند و نام خداى عزوجل را نبرند، و بر پيغمبر صلى اللّه
> عليه و آله صلوات نفرستند جز اينكه آن مجلس مايه حسرت و زيان بر آنها
> باشد. اصول كافى جلد 4 صفحه 255
>
> حضرت صادق (ع) فرمود: خداى عزوجل به موسى وحى كرد: اى موسى به زيادى
> مال شاد مشو، و ذكر مرا در هر حالى وا مگذار (از ياد من غافل مشو) زيرا
> زيادى مال گناهان را فراموش سازد، و واگذاردن ذكر من دلها را سخت
> كند.اصول كافى جلد 4 صفحه 256
>
> حضرت صادق (ع ) فرمود: شيعيان ما آنهائى هستند كه هرگاه تنها باشند ذكر
> خدا بسيار كنند. اصول كافى جلد 4 صفحه 259 ( در حالت تنهایی به یاد خدا
> هستند و گناه نمی کنند )
>
> حضرت صادق (ع ) فرمود: تسبيح فاطمه زهراء عليهاالسلام از جمله ذكر بسيارى
> است كه خداى عزوجل فرموده است : ((خدا را ياد كنيد ياد كردن بسيار))
> (سوره احزاب آيه 41). و نيز مانند اين حديث را سعيد اعرج از آن حضرت عليه
> السلام روايت كرده است . اصول كافى جلد 4 صفحه 259
>
> و نيز آن حضرت عليه السلام فرمود: همانا بنده اى به خداى عزوجل حاجتى
> دارد، و به ثناء و ستايش بر خدا و صلوات بر محمد و آل محمد شروع كند
> تااينكه حاجت خود را فراموش كند (و سرگرم ثناء بر خدا و صلوات شود) پس
> خداوند حاجت او را بر آورد بى آنكه درباره آن درخواستى كرده باشد. اصول
> كافى جلد 4 صفحه 261
>
> ابى مفراى خصاف در حديث مرفوعى از اميرالمؤ منين عليه السلام حديث كند كه
> فرمود: هر كس خداى عزوجل را در نهان ياد كند (از جمله كسانى است كه ) ذكر
> خدا را بسيار كرده ، زيرا منافقان را شيوه اين بود كه آشكارا (پيش
> مسلمانان ) ذكر خدا مى كردند ولى در نهان ذكر خدا نمى كردند، پس خداى
> عزوجل فرمود: ((خود نمائى كنند به مردم و ياد نكنند خدا را جز اندكى ))
> (سوره نساء آيه 142). اصول كافى جلد 4 صفحه 262
>
> حضرت صادق (ع ) فرمود: كسيكه در ميان بى خبران ياد خداى عزوجل كند مانند
> كسى است كه در ميان جنگجويان (فرارى يا آنانكه هستند ولى جنگ نكنند)
> باشد، و (تنها) بجنگد (و از ديگران دفاع كند). اصول كافى جلد 4 صفحه 263
>
> حضرت صادق (ع ) فرمود: چون نماز صبح و مغرب را خواندى هفت بار بگو: ((بسم
> اللّه لرحمن الرحيم : لا حول و لا قوة الا باللّه لعلى العظيم )) زيرا
> همانا هركس آنرا بگويد ديوانگى و خوره و پيسى و هفتاد نوع (ديگر) از
> انواع بلا باو نرسد. اصول كافى جلد 4 صفحه 304
>
> حضرت ابوالحسن (حضرت كاظم و يا حضرت رضا عليهما السلام ) فرمود: چون نماز
> مغرب را خواندى پايت را نكش و با كسى سخن مگو تا صدبار بگوئى : ((بسم
> اللّه لرحمن الرحيم ، لا حول و لا قوة الا باللّه العلى العظيم )) و صد
> بار هم پس از نماز صبح بگو، پس هر كه آنرا گويد خداوند از او صد نوع از
> انواع بلا دفع كند كه از آن انواع است : پيسى و خوره و (بلائى كه از)
> شيطان و سلطان (رسد).اصول كافى جلد 4 صفحه 304
>
> حضرت صادق (ع ) فرمود: رسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود: خدا رحمت
> كند بنده اى را كه از خداى عزوجل حاجتى بخواهد و در دعاى درباره آن
> پافشارى و اصرار كند، خواه اجابت شود و خواه اجابت نشود، و اين آيه را
> تلاوت فرمود (كه ابراهيم عليه السلام فرمايد:) ((و دعاكنم بدرگاه
> پروردگار خود شايد به وسيله دعاى پروردگارم تيره بخت نباشم )) (سوره مريم
> آيه 48). اصول كافى جلد 4 صفحه 224
>
> مجلسى (ره ) گويد: حاصل معناى حديث اينست كه : براى تاءخير در اجابت دعا
> اصرار ( در دعا کردن ) را رها نكند و استشهاد به آيه براى آنست كه
> ابراهيم (عليه السلام ) اظهار اميدوارى و بلكه اطمينان كرد زيرا لفظ
> ((عسى )) براى اثبات است باينكه دعا بدرگاه خداوند موجب عدم شقاوت او
> گردد... و متحمل است كه در كلام تقديرى باشد يعنى پس از پافشارى و اصرار
> راضى شود چه باجابت رسد و چه نرسد و دنبالش بر خداوند اعتراض نكند و
> بدگمان باو نشود پس استشهاد به آيه باينست كه حمل شود بر اين معنا كه :
> ((اميد است كه دعاى من سبب شقاوت و تيره بختى من نگردد)). و متحمل است كه
> ذكر آيه شريفه فقط بخاطر بيان فضيلت دعا باشد.
>
> حضرت صادق (ع ) فرمود: خداى تبارك و تعالى ميداند كه بنده اش چه ميخواهد
> هرگاه بدرگاهش دعا كند، ليكن دوست دارد كه حاجتها بدرگاهش شرح داده شود
> پس هرگاه دعا كردى حاجتت را نام ببر.
>
> و در حديث ديگرى گويد: كه فرمود: خداى عزوجل حاجت تو را مى داند و نيز
> داند كه تو چه خواهى ولى دوست دارد كه حاجتهاى (خود را) بدرگاه او شرح
> دهى . اصول كافى جلد 4 صفحه 225
>
> حضرت صادق (ع ) فرمود: دعا را در چهار هنگام بخوانيد: هنگام وزيدن بادها،
> و (گاه ) بر طرف شدن سايه ها (يعنى هنگام ظهر)، و (نزد) فرو شدن باران ،
> و (هنگام ) ريخته شدن اولين قطره خون مؤ من (در جهاد يا غير آن ) زيرا در
> اين چيزها درهاى آسمان باز شود. اصول كافى جلد 4 صفحه 226
>
> حضرت صادق (ع ) فرمود: اميرالمؤ منين عليه السلام فرموده است : دعا را در
> چهار جا غنيمت شماريد: نزد قرائت قرآن ، و نزد گفتن اذن ، و نزد آمدن
> باران ، و نزد برخورد كردن دو صف (از مؤ منين و كفار) براى جنگ . اصول
> كافى جلد 4 صفحه 226
>
> حضرت صادق (ع ) فرمود: هرگاه دل يكى از شما رقت كرد (و نرم شد) در آن حال
> دعا كند، زيرا دل تا پاك نشود رقت نكند. اصول كافى جلد 4 صفحه 227
>
> مجلسى (ره ) گويد: رقت ضد قساوت است و نشانه رقت دل گريه است ، و حاصل
> اينكه رقت نشانه پاكى دل از دغلى و حسد و افكار باطله و خيالاتى است كه
> انسانرا از توجه به خداى تعالى سرگرم كند، و خلوص و پاكى دل نشانه و سبب
> اجابت دعاء است .
>
> حضرت صادق (ع ) فرمود: هر كه می خواهد شاد شود و دعايش به اجابت رسد بايد
> كسب خود را پاك و حلال كند. اصول كافى جلد 4 صفحه 241
>
> و نيز آنحضرت عليه السلام فرمود: دعا كننده و آمين گو در مزد و اجر
> شريكند. اصول كافى جلد 4 صفحه 242
>
> حضرت صادق (ع ) فرمود: رسول خدا (ص ) فرمود: هرگاه يكى از شماها دعا كند
> پس عموميت دهد (و همه را دعا كند) زيرا كه آن باجابت نزديكتر است . اصول
> كافى جلد 4 صفحه 242
>
> احمد بن محمد بن ابى نصر گويد بحضرت ابى الحسن (رضا) عليه السلام
> عرضكردم : قربانت : من چند سال است كه از خدا حاجتى درخواست كرده ام و از
> تاءخير اجابتش در دلم شبهه و نگرانى آمده است ؟ فرمود: اى احمد مبادا
> شيطان بر (دل ) تو راهى باز كند، تا تو را نا اميد كند همانا امام باقر
> عليه السلام مى فرمود: هر آينه مؤ من حاجتى از خدا بخواهد و اجابت آن پس
> افتد براى محبوبيت صدایش (نزد خداوند) و شنيدن صداى گريه اش ، سپس فرمود:
> بخدا سوگند آنچه خداى عزوجل براى مؤ منين از آنچه خواهند پس اندازد، بهتر
> است براى ايشان از آنچه زود بآنها عطا فرمايد، و دنيا چيست ؟ امام باقر
> عليه السلام مى فرمود: سزاوار است براى مؤ من كه دعايش در حال آسايش
> همانند دعاى او در حال سختى باشد، و چون باو داده شد (آنچه درخواست كرده
> از دعا) سست نشود، پس تو از دعا خسته مشو زيرا كه دعا نزد خداى عزوجل
> منزلتى دارد (بس بزرگ ) و بر تو باد بشكيبائى و دنبال روزى حلال رفتن ، و
> صله رحم كردن و مبادا با مردم اظهار دشمنى كنى ، زيرا كه ما خاندانى
> هستيم كه پيوند كنيم با هر كه از ما ببرد، و نيكى كنيم بهر كه بما بدى
> كند، پس بخدا سوگند در اين كار سرانجام نيكودى ببينيم (چه در دنيا و چه
> در آخرت )، همانا كسى كه در اين دنيا داراى نعمت است اگر هر گاه درخواست
> (چيزى از خدا) كند و باو داده شود (حرصش زياد گردد) و جز آنرا نيز
> بخواهد، و (در نتيجه ) نعمت خدا در چشم او كوچك و خوار گردد، و از هيچ
> چيز سير نشود، و چون نعمت فراوان شود مسلمان از اينراه بخطر افتد، (و اين
> خطر) بخاطر آن حقوقى (است ) كه بر او واجب شود، و بخاطر آن چيزى است كه
> بيم آن رود بواسطه اين حقوق در فتنه و آزمايش افتد (و در اءداء آنها
> كوتاهى كند)، بگو بدانم كه اگر من بتو چيزى گفتم بدان وثوق و اعتماد
> دارى ؟ عرضكردم : فدايت گردم اگر من بگفته شما اعتماد نكنم پس بگفتار چه
> كسى اعتماد كنم با اينكه شما حجت خداوند بر خلق او هستى ؟ فرمود: پس تو
> بخدا (و وعده ها و گفتارهاى او) اعتمادت بيشتر باشد، زيرا خداوند بتو
> وعده اجابت داده است (يا اينكه اجابت دعاى تو بموعودى واگذار شده ) آيا
> خداى عزوجل نفرمايد: ((و هرگاه پرسندت بندگان من از من ، پس همانا من
> نزيكم و اجابت كنم دعاى آنكه مرا خواند)) (سوره بقره آيه 186)؟ و فرموده
> است : ((نوميد نباشيد از رحمت خدا)) (سوره زمر آيه 53) و نيز فرموده
> است : ((و خدا نويدتان دهد بآمرزش و فضل )) (سوره بقره آيه 268) پس تو به
> خداى عزوجل اعتمادت بيشتر باشد از ديگران ، و در دل خود جز خوبى راه
> ندهيد، كه شما آمرزيده ايد. اصول كافى جلد 4 صفحه 243
>
> امام صادق (ع) : راوی گوید امام صادق (ع) عرض کرد : آیا از ریشه اسلام و
> شاخه اسلام و قله بلند اسلام با خبرت سازم ؟ من گفتم : آری ، امام صادق
> (ع) فرمود : ریشه اسلام نماز است و شاخه اسلام زکات است و قله بلند اسلام
> جهاد در راه خداست ، حضرت صادق (ع) عرض کردند : آیا از درهای خیر ، با
> خبرت سازم ؟ بدان که روزه سپر آتش است. گزیده کافی جلد 3 صفحه 125
>
> امام صادق (ع) : اجر و پاداش کسی که افطار می دهد مانند اجر و پاداش روزه
> گیران است. گزیده کافی جلد 3 صفحه 127
>
> امام صادق (ع) : موقعی که هلال ماه رمضان آشکار میشد ، امام صادق (ع) می
> گفت : (( بار خدآیا این ماه مبارک را با صلح و صفا بر ما وارد کن ، همراه
> با یقین و ایمان و نیکی و احسان ، با موفقیت ما به طاعتی که دوست داری و
> از ما خشنود میشوی )) گزیده کافی جلد 3 صفحه 128
>
> امام صادق (ع) : به امام صادق (ع) عرض شد : اگر کسی روز سی ام شعبان روزه
> بگیرد و بعدا معلوم شود که اول ماه رمضان بوده است ، روزه او چه صورت
> دارد ؟ امام صادق (ع) فرمودند : با توفیق الهی به روزه اول ماه رمضان
> موفق شده است. گزیده کافی جلد 3 صفحه 132
>
> امام صادق (ع) فرمود : هرگاه روزه گرفتی ، باید گوش و چشم و مو و پوست و
> همه اعضایت روزه بگیرد ، ( باید چیزهای خلاف گوش نکنی ، باید با چشمهایت
> به چیزی که خدا حرام فرموده نگاه نکنی ، باید بدنت را به نامحرم نزنی )
> امام صادق (ع) فرمود : باید روزی که روزه میگیری با روزهای دیگری که روزه
> نیستی فرق کند. گزیده کافی جلد 3 صفحه 134
>
> امام صادق (ع) : روزه گرفتن تنها جلوگیری از خوردن و آشامیدن نیست . مریم
> مادر عیسی (ع) گفت : (( من نذر کرده ام که برای خدای رحمان روزه باشم ))
> یعنی جز به ستایش خدای رحمان ، دهان خود را باز نکنم . اگر روزه گرفتید ،
> زبان خود را حفظ کنید . چشم خود را از نگاه کرده به چیزهای حرام ببندید ،
> نزاع مکنید ، حسادت نکنید ، رسول خدا (ص) : شنید که یکی از بانوانش با
> دهان روزه خادم خود را فحش می دهد ، رسول الله (ص) فرمود : تا برایش
> خوراکی حاضر کنند و بعد به آن خانم گفت : میل کنید . خانم گفت : من روزه
> هستم ، رسول خدا (ص) به او گفت : (( چگونه روزه ای هستی که خادم خود را
> دشنام می دهی ؟ روزه گرفتن تنها جلوگیری از خوردن آب و غذا نیست )) امام
> صادق (ع) فرمود : هرگاه روزه گرفتی و دهان خود را از نوشیدنی و خوردنی
> بستی ، باید گوش و چشم تو نیز از حرام و ناشایست بسته شود ، بحث و جدل
> مکن ، خادمت را با نیش زبان آزار مده ( خادمت را با ناسزا اذیت مکن ) ،
> آرامش و وقاری که ویژه روزه داری است را از دست مده . مبادا روزی که روزه
> هستی اعمالت با روزهای قبل یکسان باشد. گزیده کافی جلد 3 صفحه 135
>
> امام صادق (ع) : راوی گوید از امام صادق (ع) پرسیدم : کسی که میخواهد
> روزه بگیرد ، باید سحری بخورد ؟ امام (ع) فرمود : لازم نیست سحری تناول
> کند ، اما در ماه رمضان بهتر آن است که سحری تناول کند ، ما اهل بیت دوست
> داریم که سحری ماه رمضان ترک نشود. گزیده کافی جلد 3 صفحه 140
>
> امام صادق (ع) فرمودند : در هر شب ماه مبارک رمضان ، هنگام افطار بگو :
> (( سپاس خدا را که با یاری او روزه گرفتیم و با روزی او افطار کردیم .
> بار خدآیا روزه این روز را از ما بپذیر و باز هم ما را یاری کن تا سایر
> روزهای این ماه روزه بگیریم.ما را در این ماه سالم بدار تا روزه های آن
> را با سهولت و عافیت ادا کنیم.سپاس خدا را که توفیق داد و روزه یک روز را
> سپری کردیم )). گزیده کافی جلد 3 صفحه 141
>
> امام باقر (ع) : انسان روزه دار ، میتواند داخل آب برود و بر سر خود آب
> بریزد ، با پیراهن تر بدن خود را خنک کند ، با یک بادبزن حصیری خیس خود
> را باد بزند ، اما نباید سر خود را در آب فرو ببرد. گزیده کافی جلد 3
> صفحه 155
>
> از امام صادق (ع) پرسیده شد : کسی که روزه است ، میتواند حجامت کند ؟
> امام صادق (ع) فرمود : بله می تواند ، ولی در صورتی که باعث ضعف بدن
> نشود. گزیده کافی جلد 3 صفحه 157
>
> از امام صادق (ع) پرسیده شد : کسی که روزه است ، میتواند مسواک بزند ؟
> امام صادق (ع) فرمود : بله ، در هر ساعتی از ساعات روز که مایل باشد ،
> میتواند مسواک بزند. گزیده کافی جلد 3 صفحه 160 توجه : مسواک زدن با
> خمیر دندان اشکال دارد ، زیرا مواد آن جذب میشود.
>
> امام صادق (ع) : مانعی ندارد که در حال روزه خلط دهان را فرو ببرند.
> ( اگر خلط در دهان بیاید نباید آن را فرو برد ، و باید بیرون انداخت )
> گزیده کافی جلد 3 صفحه 162
>
> مولا علی (ع) اجازه نمی داد که در حال روزه خود را با مشک آهو معطر
> سازند. گزیده کافی جلد 3 صفحه 161
>
> امام صادق (ع) : اگر کسی در ماه رمضان مسافرت کند ، باید روزه خود را
> افطار کند ، ولی اگر در اثر جهالت و نادانی روزه بگیرد ، روزه او قضا
> ندارد. گزیده کافی جلد 3 صفحه 177
>
> حضرت صادق عليه السلام فرمود: رسول خدا (ص ) چنان بود كه روزى سيصد و
> شصت بار خدا را حمد (ستايش ) مى كرد بشماره رگهاى بدن ، (و اينگونه مى
> فرمود: ((الحمد للّه رب العالمين كثيرا على كل حال )) (يعنى ستايش مخصوص
> پروردگار جهانيانيست بسيار بر هر حال ). اصول كافى جلد 4 صفحه 264
>
> حضرت صادق (ع ) فرمود: رسول خدا (ص ) فرمود: بهترين دعا استغفار (و آمرزش
> خواهى ) است . اصول كافى جلد 4 صفحه 265
>
> امام صادق عليه السلام فرمود: هرگاه بنده استغفار كند (و از خداوند آمرزش
> خواهد) نامه عملش بالا رود در حاليكه مى درخشد. اصول كافى جلد 4 صفحه
> 266
>
> حضرت رضا عليه السلام فرمود: مثل استغفار (و ريختن گناهان بسبب آن ) چون
> برگى است بر درختى كه (در فصل پاييز آن درخت ) بجنبد و آن برگ بريزد، و
> كسيكه از گناهى استغفار كند و باز آنرا انجام دهد مانند كسى است كه
> پروردگار خود را مسخره كند. اصول كافى جلد 4 صفحه 266
>
>
>
> حضرت باقر (ع ) فرمود: دعائى كه بيشتر اميد استجابت آن مى رود و زودتر
> باجابت رسد دعا براى برادر دينى است در پشت سر او.اصول كافى جلد 4 صفحه
> 269
>
> حضرت صادق (ع ) در تفسير گفتار خداى تبارك و تعالى : ((و مى پذيرد از
> آنانكه ايمان آوردند و كردار نيك كردند، و بيفزايد براى ايشان از فضل
> خويش )) (سوره شورى آيه 25) فرمود: مقصود مؤ منى است كه براى برادر
> (دينى ) خود در پشت سر او دعا كند، پس فرشته براى دعاى او آمين گويد، و
> خداى عزيز جبار فرمايد: براى تو است دو برابر آنچه (براى برادرت )
> درخواست كردى ، و آنچه (نيز براى او) درخواست كردى ، بخاطر اينكه او را
> دوست داشتى بتو داده شد (و دعايت در حق او مستجاب شد). اصول كافى جلد 4
> صفحه 270
>
> امام صادق (ع) : سه چیز است که اگر در کسی باشد به خوبی و نیکوکاری او
> امیدی نباشد : 1.کسی که از عیب شرم ندارد ( کسی که از گناه کردن شرمی
> نداشته باشد و بی باک گناه کند ) 2.در خلوت و تنهایی از خدا نترسد و گناه
> کند 3.در پیری ( ازگناه ) دست نکشد. روضة الکافی جلد 2 صفحه 21
>
>
>
>
> --
> دریافتـ اینـ پیامـ بدلیلـ اینکهـ شما یکیـ از بهترینـ اعضایـ شناختهـ شدهـ در
> گروهـ لـــــــیـــــــمــــــو هستید.
>
> برایـ دیدنـ از گروهـ :
> http://groups.google.com/group/lymoo
> http://groups.google.com/group/lymoo
> http://groups.google.com/group/lymoo
>
>
> ساده ترینـ راهـ برایـ گذاشتنـ یکـ مطلبـ و فرستادنـ آنـ برایـ همهـ ، استفادهـ
> از لینکـ زیر استـ:
> http://groups.google.com/group/lymoo/post
>
> یا می توانید پستـ خود را به آدرسـ زیر بفرستید :
> (اینـ بهترهـ)
> lymoo@googlegroups.com
>
>
> وبسایتـ عمومیـ :
> http://1shadmehr.ir
> http://1shadmehr.com
> http://1shadmehr.ir
> http://1shadmehr.com
>
>
> my mail: lymoo.group@gmail.com
>
>
>
> برایـ سایر گزینهـ ها ، بهـ اینـ گروهـ مراجعهـ کنید در
> http://groups.google.com/group/lymoo?hl=fa
>
> با تشکر:
> مـــدیــریــتــــ گروهـــ
> http://1shadmehr.ir
>
--
دریافتـ اینـ پیامـ بدلیلـ اینکهـ شما یکیـ از بهترینـ اعضایـ شناختهـ شدهـ در گروهـ لـــــــیـــــــمــــــو هستید.
-----------------------------------------------
برایـ دیدنـ از گروهـ :
http://groups.google.com/group/lymoo
-----------------------------------------------
ساده ترینـ راهـ برایـ گذاشتنـ یکـ مطلبـ و فرستادنـ آنـ برایـ همهـ ، استفادهـ از لینکـ زیر استـ ، (مطلب را آماده کنید و به آدرس زیر بفرست) :
(اینـ بهترهـ)
lymoo@googlegroups.com
-----------------------------------------------
برایـ سایر گزینهـ ها ، بهـ اینـ گروهـ مراجعهـ کنید در
http://groups.google.com/group/lymoo?hl=fa
-----------------------------------------------
ویرایشـ عضویتــ ::
http://groups.google.com/group/lymoo/subscribe?hl=fa_US
-----------------------------------------------
با تشکر:
مـــدیــریــتــــ گروهـــ
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر