۱۳۹۰ بهمن ۱۲, چهارشنبه

[گروه لیمو:8277] متن شعری از ستاره مشرقی

شعر "بیا...فقط بیا!" از شاعر "ستاره مشرقی"
بیا که دوباره شکوه چشمانت
نجات بخش قلب من باشد
در این شب بی رویا و بی لبخند
شکوه دست های تو، یار من باشد
بیا به جان هرچه بهار است قسم دادم
نگاه آخرت اولین خزان من باشد
بمیرم و یک دم سخن نخواهم گفت
اگر که در طنین صدایت، یاد من باشد
بیا به حرمت آن حضور زیبایت
تمام آینه ها رو به سوی من باشد
تمام رنگ زندگی ام آسمانی باد!
اگر که ذره ای از عشق تو به جان من باشد
بیا که در پس هر خدا خدا کردن
فقط سلامتی ات آرزوی من باشد
سحر به شوق تو پر می کشم به رویاها
به شب رسیدن بی تو عذاب من باشد
بیا که در پس هر قرار ، عهدی هست
به صبح قیامت، انتظار، این وفای من باشد
نرفته دلم جز تو در ره دگری
شود که بیایی ، دلت نصیب من باشد!

مشاهده شعر در سایت شعرنو http://shereno.ir/file.php?id=57573

www.shereno.com

--
***من «فکر» می کنم؛ پس در «عبادتم»!***
دریافت این پیام بدلیل ثبت نام شما در گروه است گروه Google Groups "لیمو
»« Lemon".
جهت ارسال به این گروه، ایمیل را ارسال کنید به lymoo@googlegroups.com
 
برای سایر گزینه ها، به این گروه مراجعه کنید در
http://groups.google.com/group/lymoo?hl=fa?hl=fa

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر