۱۳۸۹ فروردین ۳۰, دوشنبه

صدای خس وخاشاک را بشنوید: April 20 2010 : بالاترین





دوستان گرامی! آیا بی مذهبان انسان، هموطن شما و ایرانی نیستند؟

Posted: 19 Apr 2010 04:48 AM PDT

من به عنوان بی مذهب، هیچ حق و حقوقی در ایران نداشته‏ام، ندارم و به نظر می‏رسد که در آینده هم نخواهم داشت... گناه من و دوستان بی مذهب چیست؟؟؟ ... آیا مردم گناه و جرم بزرگی مرتکب شده‏اند که مانند شما نیستند؟ آیا همه باید به ساز شما برقصند، مانند شما باشند و مانند شما فکر کنند؟ آیا انسانیت یعنی همه یک شکل و یکسان باشند؟ آیا ایرانی بودن منحصر به چیزهایی خاص از جمله مذهب است؟ آیا گروههای بی مذهب، دگر اندیش، قومیت‏ها و اقلیت‏های مذهبی تا زمانی خوب و ایرانی محسوب می‏شوند که حرفی از خواسته‏هایشان نزنند، ساکت باشند و حق و حقوقشان به بهانه اتحاد و جلوگیری از تفرقه نادیده گرفته شود؟ آخر این چه اتحاد و وحدتی است که در آن همه باید به جای همدل شدن، همکاری، همفکری و کار گروهی برای رسیدن به خواسته‏های ملی و گروهی خود (در عین حال همه خودشان باشند و هر کسی عقاید و اندیشه‏های خودش را داشته باشد)، همه باید حتماً تن به یک اندیشه و عقیده خاص بدهند؟ چرا معیارهای انسانی را ابزار و وسیله کار خود قرار ندهیم؟ چرا ایرانی بودن و هموطن هم بودن معیار کارهای ما نباشد؟ گیرم که گروهی اکثریت مطلق و نسبی جامعه ایران باشند، آیا اصرار این گروه به حذف و حل نمودن دیگران در درون خود، کار درستی است؟ این اتحاد و وحدت نیست. این به معنی "با ما متحد شدن" نیست. این یعنی مانند ما شوید و خود را تبدیل به انسانی مشابه ما کنید تا شاید شما را هم در جمع خودمان بپذیریم. چنین گروهی و با چنین کارهایی حتی اگر زمانی به قدرت برسد، شکست خواهد خورد. چون راهش را درست انتخاب نکرده است و هدف وسیله را برای او توجیه کرده است. برای رسیدن به هدف خود، دیگران را نادیده گرفته است و در خودخواهی‏های خودش غرق شده است. آن گروهی که با چهار تا نظر مخالف، متفاوت و منتقد دچار تفرقه و فروپاشی داخلی شود... آن گروهی که تحمل شنیدن صدای دیگران و خواندن اندیشه‏های ایشان را ندارد... آن گروهی که فوراً همه را از خود می‏راند و برای همه حکم صادر می‏کند و در نهایت محدود به یک اندیشه خاص است ولی ادعای فراگیر بودن، مردمی بودن و ملی دارد، همان بهتر که نباشد. چون دیکتاتوری فردی و درون گروهی در نهایت به دیکتاتوری سراسری ختم خواهد شد. ایران یعنی مجموعه همه مردمان آن. یعنی همه کسانی که در این کشور زندگی می‏کنند. همانطوری که اکثریت حق حیات و زندگی دارند، اقلیت هم باید چنین حقوقی داشته باشند و با گروههای بزرگتر و اکثریت برابر باشند. گروههایی که شاید در ظاهر و به صورت اسمی اقلیت باشند اما در واقعیت، در مجموع و به صورت برآیند گروهی، جمعیت چشمگیری از جامعه ایران را تشکیل می‏دهند. ای کاش روزی برسد که به جامعه انسان مدار و انسان محور دست بیابیم... ای کاش روزی برسد که همه ایرانی باشند و گروههایی ایرانی تر و خودی محسوب نشوند و بقیه مردم به جرم و گناه دگر اندیش بودن، مذهب متفاوت داشتن، قومیت متفاوت و ... اقلیت، بیگانه، غیر خودی، دشمن و خائن محسوب شوند... ای کاش...
با ۲۳۰ امتیاز و ۱۱۸ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

مهدی کروبی : عجبا! مدیریت جهان و کشور کم بود که اینک قصد مدیریت در حوزه خصوصی خانواده ها را دارند؟

Posted: 19 Apr 2010 03:23 AM PDT

در حالیکه بدلیل افزایش فقر شاهد افزایش و گسترش حاشیه نشینی کلان شهرها هستیم و نرخ دو رقمی و سنگین تورم بر زندگی مردم سایه افکنده و بی کاری گریبان گیر خانواده ها شده است و برای زندگی بهتر سالها در جهت کنترل جمعیت تلاش گردیده است به یکباره می شنویم که اعلام می کنند ما در این کشور فقر نداریم! کشور ظرفیت پذیرش ۱۵۰ میلیون ایرانی را در رفاه کامل دارد! دو فرزند کم است پس بچه دار شوید و به ازای هر نوزادی هم یک میلیون تومان هدیه بگیرید!! عجبا! مدیریت جهان و کشور کم بود که اینک قصد مدیریت در حوزه خصوصی خانواده ها را دارند!! طبق آمارهای رسمی ۱۴ میلیون از ۷۵ میلیون ایرانی زیر خط فقر زندگی می کنند. پیشنهاد می دهم بروید و از کمیته امام و طرح شهید رجایی که خانواده های زیر خط فقر شدید را پوشش می دهند بپرسید که چند میلیون تحت پوشش آنها هستند؟!
با ۱۹۷ امتیاز و ۴ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

هشيار باشيم که فاشيست شمشير را از رو بست : فعاليت حزب مشاركت و سازمان مجاهدين متوقف شد

Posted: 19 Apr 2010 04:56 AM PDT

روزهاي سرنوشت سازي در پيش است . از طرفي بوي نحس جنگ فضا را پر کرده است و از سويي قداره بندان رژيم هلهله کنان آتش زير اين ديگ را الو ميدهند . ديوانگان ميرقصند بر گرد اين آتشي که مام ميهن را هر لحظه تهديد ميکند . از ديگر سو اما تحديدي ديگر است . با وقاحت نشريات را که سکوت مرگبارشان هم حکومت را ميترساند از تيغ ميگذرانند و امروز هم که فعاليت دو شبه حزب را ممنوع کرده اند . فاشيست شمشير را از رو بسته است . هشيار باشيم که روزهايي آبستن حوادثي ژرف در راه است .
با ۱۸۷ امتیاز و ۱۸ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

دریاسالار مولن: برای حمله به ایران منتظر دستور اوباما هستیم

Posted: 19 Apr 2010 01:28 AM PDT

دریاسالار مایک مولن در کنفرانسی در دانشگاه کلمبیای آمریکا با اشاره به آمادگی نیروهای آمریکای برای حمله به ایران گفت که همه گزینه‌ها از جمله گزینه نظامی در برخورد با برنامه هسته‌ای ایران روی میز قرار دارد و نیروهای مسلح آمریکا آماده‌اند که هر زمان رییس جمهور آمریکا دستور دهد به ایران حمله کنند.
با ۱۸۴ امتیاز و ۲۹ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

حکم اعدام به جرم محاربه برای ۵ عضو یک خانواده که عصر روز عاشورا در منزل بازداشت شدند

Posted: 19 Apr 2010 08:29 AM PDT

یکباره در روز عاشورا مادر، پدر، برادر، دوست نزدیک پدر و یکی از اقواممان را بازداشت کردند و وقتی من به منزل آمدم تنها با یادداشتی مواجه شدم که روی آن نوشته شده بود از سوی وزارت اطلاعات بازداشت شده اند / مطهره (سیمین) بهرامی حقیقی به اتفاق همسرش، محسن دانش پور مقدم، پسرش، احمد دانش پور مقدم روز عاشورا به همراه یکی از اقوام خود به نام ریحانه حاج ابراهیم بازداشت شدند. هادی قائمی یکی از دوستان نزدیک محسن دانش پور نیز روز عاشورا بازداشت و او نیز به اتهام محاربه، به اعدام محکوم شده است یک پسر این خانواده که از سالها پیش به عضویت سازمان مجاهدین خلق درآمده، در پایگاه اشرف در عراق به سر می برد و همین نسبت فامیلی مبنای انتساب اتهام محاربه و صدور حکم اعدام برای دیگر اعضای این خانواده شده است میثم دانش پور، فرزند مطهره بهرامی و محسن دانش پور، روز گذشته در گفتگو با "روز" با تایید صدور حکم اعدام اعضای خانواده اش گفت: "پرونده فعلا در مرحله تجدید نظر است و هنوز حکم نهایی به ما ابلاغ نشده است او که به شدت از بازداشت خانواده و اتهام و صدور حکم اعدام برای آنها شوکه بود به "روز" گفت: "متاسفانه یکی از برادران من در عراق به سر می برد اما ما هیچ ارتباطی با او نداریم و نه تنها علاقه ای به سازمان مجاهدین نداریم بلکه این سازمان را گروهی تروریستی میدانیم میثم دانش پور افزود: "در تمام این سالها تنها ارتباط ما با برادرم سفر مادرم به عراق بود. او به هر حال یک مادر است و برادرم عضو هر گروهی باشد بچه اوست مادرم در سفری به عراق با برادرم دیدار کرد و بعد به ایران بازگشت. نه موقع بازگشت و نه تا ماهها بعد از آن هم هیچ مشکلی برای مادرم پیش نیامد و حتی سئوالی نیز از او نکردند اما یکباره در روز عاشورا مادر، پدر، برادر، دوست نزدیک پدر و یکی از اقواممان را بازداشت کردند و وقتی من به منزل آمدم تنها با یادداشتی مواجه شدم که روی آن نوشته شده بود از سوی وزارت اطلاعات بازداشت شده اند به گفته میثم دانش پور، اعضای خانواده او که در بازداشت به سر می برند هیچ گونه فعالیت سیاسی ندارند او با ابراز نگرانی شدید از وضعیت خانواده اش، خواستار آزادی آنها شد و گفت "پدر من 67 سال سن دارد و موقعی که بازداشت شدند وضعیت روحی و جسمی خوبی نداشتند و ما به شدت نگران هستیم. ضمن اینکه هنوز در شوک هستیم که چرا آنها را بازداشت کرده اند و چرا به اینجا کشیده است همزمان یکی زندانیانی که در زندان اوین، مطهره بهرامی را از نزدیک دیده است به "روز" گفت: "مطهره بهرامی، یک زن عامی و کم سواد است که از مسائل سیاسی نیز چیزی نمیداند و مبنای اتهامات و حکم صادره، واقعا سئوال برانگیز است
با ۱۳۵ امتیاز و ۱ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

مولن: پنتاگون برای حمله احتمالی به ایران طرح‌های آماده دارد

Posted: 19 Apr 2010 01:35 AM PDT

ايران / سياسی مولن: پنتاگون برای حمله احتمالی به ایران طرح‌های آماده دارد مایک مولن و رابرت گیتس مایک مولن و رابرت گیتس ۱۳۸۹/۰۱/۳۰ ژنرال مایک مولن، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا، روز یکشنبه ضمن ابراز نگرانی از پیامدهای حمله به ایران، اظهار داشت که پنتاگون، طرح‌های آماده نظامی برای حمله به ایران را در اختیار دارد. مایک مولن در جلسه‌ای در دانشگاه کلمبیا در نیویورک گفت: «ما در پنتاگون، همیشه برای احتمالات برنامه‌ریزی می‌کنیم و قطعا گزینه‌هایی (برای حمله به ایران) موجود است.» ژنرال مایک مولن همچنین اظهار داشت که «نگرانی» وی از رسیدن ایران به «ظرفیت» ساخت بمب از این است که دیگر کشورهای منطقه نیز به دنبال ساخت بمب خواهند رفت. رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا گفت: «کسانی هستند که می‌گویند، مولن! قبول کن؛ آنها(به هرحال) به بمب می‌رسند.» مایک مولن افزود: «قبول کردن این امر، پیامدهای ناخواسته‌ای دارد که من گمان نمی‌کنم همه ما به آن اندیشیده باشیم.» وی افزود: «من نگرانم که دیگر کشورهای منطقه نیز به دنبال (ساخت بمب) بروند؛ در حقیقت، من می‌دانم که آنها نیز به دنبال سلاح هسته‌ای خواهند رفت؛ این مارپیچ از جای بسیاری بدی سردرخواهد آورد.»
با ۱۲۸ امتیاز و ۱۰ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

توقیف پروانه احزاب مشارکت و سازمان‌مجاهدین‌انقلاب

Posted: 19 Apr 2010 06:15 AM PDT

دبیر کمیسیون ماده ۱۰ احزاب، در نامه‌هایی جداگانه به احزاب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب، از توقیف پروانه فعالیت این دو حزب اصلاح‌طلب خبر داد. به گزارش سایت روزنامه ایران روز دوشنبه محمود عباس‌زاده مشکینی دبیر کمیسیون ماده ۱۰ احزاب با ارسال نامه‌ای به دو حزب مشارکت و مجاهدین اسلامی از توقیف پروانه فعالیت آن‌ها خبر داد. در بخشی از این نامه آمده است: «پیرو اخطار کتبی به آن حزب برای رعایت قانون، گزارشات و مستندات واصله در خصوص عمل‌کرد، رفتارها و مواضع آن تشکل پس از بحث و بررسی، به دلیل انطباق برخی از فعالیت‌های آن گروه با بندهای ماده ۱۶ قانون احزاب که گروه‌ها صراحتن از ارتکاب آن منع شده‌اند اعضای کمیسیون به اتفاق و به استناد بند ۳ و ۴ ماده ۱۷ قانون احزاب رای به توقیف پروانه فعالیت آن حزب داده و مقرر نمودند مستندات و گزارش تخلفات برای انحلال گروه به دادگاه ارسال شود». دبیر کمیسیون ماده ۱۰ احزاب در پایان نامه به سازمان مجاهدین و حزب مشارکت تاکید کرده است که تا تعیین تکلیف پرونده آن‌ها در مرجع قضایی، از هرگونه فعالیت خودداری کنند. گفتنی است در جریان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری اکثر اعضای این دو تشکل اصلاح‌طلب بازداشت شدند و احکام قضایی سنگینی علیه آن‌ها صادر شد. محسن میردامادی و محمد سلامتی دبیرکلی حزب مشارکت و مجاهدین انقلاب را برعهده دارند.
با ۱۲۵ امتیاز و ۵ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

روزنامه« بهار» توقیف شد

Posted: 19 Apr 2010 05:41 AM PDT

پارلمان‌نیوز: بر اساس تصمیم هیات نظارت بر مطبوعات روزنامه اصلاح‌طلب «بهار» توقیف شد. بر اساس گزارش‌های رسیده به پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره) مجلس«پارلمان‌نیوز»، این روزنامه بر اساس تصمیم جلسه هیات نظارت بر مطبوعات توقیف شده است. تا این لحظه حکم توقیف به سعید پورعزیزی، مدیرمسئول روزنامه بهار ابلاغ نشده است.دقایقی پیش روابط عمومی معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام کرد: در جلسه مورخ 30/1/89 هیئت نظارت بر مطبوعات موضوع تخلفات روزنامه "بهار " مطرح شد و به دلیل درج مطالب خلاف واقع‌، ایجاد شبهه در موضوعات اساسی چون انتخابات، زیر سؤال بردن اركان نظام جمهوری اسلامی و همچنین افترا به نهادها و ارگان‌های رسمی كشور، مشمول بندهای 1 ، 8 و 11 ماده 6 قانون مطبوعات تشخیص داده شد و به سبب اصرار بر تداوم تخلفات مورد اشاره در شماره‌های دو ماهه اخیر‌، مقرر شد با عنایت به تبصره 2 ماده 6 و به استناد تبصره ماده 12 قانون مطبوعات‌، توقیف و موضوع جهت پیگرد قانونی به مرجع قضایی ارسال شود.
با ۱۲۲ امتیاز و ۱۲ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

توقیف پروانه جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی از سوی خانه احزاب

Posted: 19 Apr 2010 07:36 AM PDT

دبیر کمیسیون ماده 10 احزاب، در نامه‌هایی جداگانه به احزاب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب، از توقیف پروانه فعالیت این دو حزب خبر داد. به گزارش سایت روزنامه ایران در نامه محمود عباس‌زاده مشکینی آمده است: "پیرو اخطار کتبی شماره 82475/43 مورخ 27/5/88 به آن حزب برای رعایت قانون، گزارشات و مستندات واصله در خصوص عملکرد، رفتارها و مواضع آن تشکل درجلسه مورخ 23/1/ 89 کمیسیون موضوع ماده 10 قانون فعالیت احزاب و جمعیت های طرح و پس از بحث و بررسی، به دلیل انطباق برخی از فعالیت های آن گروه با بندهای "الف"، "ه" ، " و"، "ز"، و "ح" ماده 16 قانون احزاب که گروهها صراحتا از ارتکاب آن منع شده اند اعضای کمیسیون به اتفاق و به استناد بند 3 و 4 ماده 17 قانون احزاب رای به توقیف پروانه فعالیت آن حزب داده و مقرر نمودند مستندات و گزارش تخلفات برای انحلال گروه به دادگاه ارسال شود." بنابراین گزارش بندهای مورد نظرعباس‌زاده در ماده 16 قانون احزاب به شرح زیر است: مواردی که "گروههای موضوع این قانون باید در نشریات، اجتماعات و فعالیت‌های دیگر خود از ارتکاب موارد زیر خودداری کنند": الف) ارتکاب افعالی که به نقض استقلال کشور منجر شود ه) ایراد تهمت، افترا و شایعه پراکنی و) نقض وحدت ملی و ارتکاب اعمالی چون طرح ریزی برای تجزیه کشور ز) تلاش برای ایجاد و تشدید اختلاف میان صفوف ملت با استفاده از زمینه های متنوع فرهنگی و مذهبی و نژادی موجود در جامعه ایران. ح) نقض موازین اسلامی جمهوری اسلامی. بر اساس نامه عباس‌زاده مشکینی برخی از فعالیت های حزب مشارکت و سازمان مجاهدین با این بندها انطباق داشته است. دبیر کمیسیون ماده 10 احزاب در پایان نامه به سازمان مجاهدین و حزب مشارکت تاکید کرده است که تا تعیین تکلیف پرونده آن‌ها در مرجع قضایی، از هرگونه فعالیت خودداری کنند. گفتنی است که اعضای کمیسیون ماده 10 احزاب پیش از این نامه ای به دادسرای عمومی و انقلاب تهران ارسال کرده اند و خواستار صدور حکم قضایی برای انحلال این دو تشکل شدند.
با ۱۱۸ امتیاز و ۲ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

خدا پدر و مادر شاهرودي را رحمت کند که حکم اعدام را يکي يکي ميداد و نه خانوادگي- مملکته داريم ؟

Posted: 19 Apr 2010 11:44 AM PDT

آنچه در ايران جاي شگفتي دارد اين است که هر مقامي که ميرود ، بعدي حتما بدتر از اوست . اصلا مهم نيست که شاهرودي به قول خودش ويرانه اي را از شيخ محمد يزدي تحويل گرفت . به قولي او به ادعاي ساختن برج ، کوبيد همان ويرانه را و آلونکي هم بر جايش نساخت . اما اين جديد ترين قاضي القضات ، احوالي ديگر دارد که جاي دعا و ثنا و ستايش ميگذارد بر اسلاف خود . فله اي حکم اعدام ميدهند در دوره ايشان . خانوادگي . يعني چه بايد گفت وقتي پنج تن از اعضاي يک خانواده را در روز عاشورا بازداشت کنند و يکجا به همه حکم اعدام دهند ؟ آيا به غير از اين واژه را سزاور است : مملکنه داريم ؟
با ۱۱۷ امتیاز و ۹ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

دولتي که مدعي است سامانه S300 ميسازد و هنوز باتوم و نفربرهاي سرکوب شهري را وارد ميکند

Posted: 19 Apr 2010 03:10 AM PDT

در اقتدار اين دولت که هيچ بحثي نيست . در حد ميخ طويله محکم است و چنان بر ديوار کهن اين ديار فرو رفته که ميتوان بر آن پوتين را هم آويخت . همان پوتيني که بر خلاف توافقات في مابين قرار بود s300 بفروشد و آنقدر ناز کرد و باج گرفت از جهان که آقايان مجبور شدند از همان دخترکي که در آشپزخانه هسته اتم را ميشکافت کمک بگيرند و خودشان چنان سامانه اي بسازند که پشه را در هوا نعل ميکند . صحبت پشه شد ياد سرنوشت کرمها و سوسکهايي افتادم که به فضا رفتند و رفتند ديگر از ذهنها گويي . شايد پناهنده شده باشند به آسمان از دست اين دولت مهرورز . و اما همين دولت مقتدر ، هنوز باتوم ميخرد و نفربر سرکوب شهري از چشم باداميها تا ببندد چشمان باز و درشت هموطنان ما را که مبادا ببينند چه زيبا خوياني هستند اين هيئت حاکمه . نميدانم آيا ترکيب باتوم که نشان از جدايي مردم و حکومت است و موشک هاي s300 که نشان از قلدر بازي جهاني ميباشد ، ما را به سوي جنگي تمام عيار ميبرد و دروازه هاي بدون سرباز و يا دنيا خواهد خنديد از خود هنرمند بيني آقايان . به هر روي آنچه روشن است بر هر انسان آزاده اي ، واژه ترس داخلي و خارجي اين قوم گروگان گير است و اينکه باتوم ، نخواهد گذارد که s300 کارا باشد .
با ۱۰۴ امتیاز و ۹ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

حکم اعدام برای پنج تن از اعضای يک خانواده-- بازداشت شدگان روز عاشورا

Posted: 19 Apr 2010 09:43 AM PDT

خبرگزاری هرانا - در حاليکه افکار عمومی و نهادهای حقوق بشری به شدت نسبت به بازداشت های خانوادگی که به نوعی گروگانگيری محسوب می شود، اعتراض دارند، گزارش های "روز" از صدور حکم اعدام خانودگی برای ۵ تن از بازداشت شدگان روز عاشورا حکايت دارد. از سوی ديگر "روز" در پيگيری های خود از سناريويی باخبر شد که از سوی وزارت اطلاعات، برای به دام انداختن و نسبت دادن حاميان موسوی و طرفداران جنبش سبز به سازمان مجاهدين خلق طراحی شده است. سناريويی که بخصوص درباره بازداشت شدگان روز عاشورا به مرحله اجرا درآمده و تعدادی از اين بازداشت شدگان را با همين عنوان به محاربه متهم و محکوم به اعدام کرده اند. همه اعضای يک خانواده مطهره بهرامی، يکی از بازداشت شدگان روز عاشورا است که پيش از اين سايت "زندانيان سبز" از صدور حکم اعدام برای او خبر داده بود. او به اتفاق همسر، پسر، يکی از اقوام و يکی از دوستان همسرش در روزعاشورا بازداشت شد و اينک اخبار حاکی از صدور حکم اعدام برای اين ۵ بازداشتی روز عاشوراست. مطهره (سيمين) بهرامی حقيقی به اتفاق همسرش، محسن دانش پور مقدم، پسرش، احمد دانش پور مقدم روز عاشورا به همراه يکی از اقوام خود به نام ريحانه حاج ابراهيم بازداشت شدند. هادی قائمی يکی از دوستان نزديک محسن دانش پور نيز روز عاشورا بازداشت و او نيز به اتهام محاربه، به اعدام محکوم شده است. يک پسر اين خانواده که از سالها پيش به عضويت سازمان مجاهدين خلق درآمده، در پايگاه اشرف در عراق به سر می برد و همين نسبت فاميلی مبنای انتساب اتهام محاربه و صدور حکم اعدام برای ديگر اعضای اين خانواده شده است. ميثم دانش پور، فرزند مطهره بهرامی و محسن دانش پور، روز گذشته در گفتگو با "روز" با تاييد صدور حکم اعدام اعضای خانواده اش گفت: "پرونده فعلا در مرحله تجديد نظر است و هنوز حکم نهايی به ما ابلاغ نشده است." او که به شدت از بازداشت خانواده و اتهام و صدور حکم اعدام برای آنها شوکه بود به "روز" گفت: "متاسفانه يکی از برادران من در عراق به سر می برد اما ما هيچ ارتباطی با او نداريم و نه تنها علاقه ای به سازمان مجاهدين نداريم بلکه اين سازمان را گروهی تروريستی ميدانيم." ميثم دانش پور افزود: "در تمام اين سالها تنها ارتباط ما با برادرم سفر مادرم به عراق بود. او به هر حال يک مادر است و برادرم عضو هر گروهی باشد بچه اوست. مادرم در سفری به عراق با برادرم ديدار کرد و بعد به ايران بازگشت. نه موقع بازگشت و نه تا ماهها بعد از آن هم هيچ مشکلی برای مادرم پيش نيامد و حتی سئوالی نيز از او نکردند اما يکباره در روز عاشورا مادر، پدر، برادر، دوست نزديک پدر و يکی از اقواممان را بازداشت کردند و وقتی من به منزل آمدم تنها با يادداشتی مواجه شدم که روی آن نوشته شده بود از سوی وزارت اطلاعات بازداشت شده اند." به گفته ميثم دانش پور، اعضای خانواده او که در بازداشت به سر می برند هيچ گونه فعاليت سياسی ندارند. او با ابراز نگرانی شديد از وضعيت خانواده اش، خواستار آزادی آنها شد و گفت: "پدر من ۶۷ سال سن دارد و موقعی که بازداشت شدند وضعيت روحی و جسمی خوبی نداشتند و ما به شدت نگران هستيم. ضمن اينکه هنوز در شوک هستيم که چرا آنها را بازداشت کرده اند و چرا به اينجا کشيده است." همزمان يکی زندانيانی که در زندان اوين، مطهره بهرامی را از نزديک ديده است به "روز" گفت: "مطهره بهرامی، يک زن عامی و کم سواد است که از مسائل سياسی نيز چيزی نميداند و مبنای اتهامات و حکم صادره، واقعا سئوال برانگيز است." سناريوی وزارت اطلاعات همزمان عبدالرضا قنبری، معلم ۴۷ ساله يکی از مدارس پاکدشت هم با اتهام محاربه به اعدام محکوم شده است. استناد قاضی صلواتی در صدور حکم اعدام اين معلم که ۲۴ دی ماه بازداشت شده "محاربه از طريق ارتباط با گروه‌های معاند که از مصاديق اين موضوع داشتن ايميل‌های مشکوک و ارتباط با يکی از رسانه‌های تلويزيونی خارج از کشور" بوده است. اما منظور از اين "ايميل های مشکوک و ارتباط با يکی از رسانه های تلويزيونی خارج از کشور" چيست؟ بررسی های روز نشان می دهد که عبدالرضا قنبری در آذر ۸۸ ايميلی دريافت ميکند که به ظاهر از سوی سازمان مجاهدين خلق بوده است. او به اين ايميل پاسخ نمی دهد اما پس از مدتی تلفنی با او تماس گرفته می‌شود و فردی که خود را نماينده سازمان مجاهدين خلق معرفی ميکرده، از وی می‌خواهد در تجمعات خيابانی حضور يابد و گزارش ارسال کند. براساس اطلاعاتی که نزديکان آقای قنبری در اختيار "روز" قرار داده اند، اين فرد بار ديگر در روزعاشورا با آقای قنبری تماس می گيرد و اين معلم دبيرستانی، گزارشی يک دقيقه ای پای تلفن به او می دهد و فيلمی در حدود نيم دقيقه نيز به آدرس ايميل وی ارسال می‌کند. يک هفته بعد در روز ۱۴ دی ۱۳۸۸ او را در محل کارش که دبيرستانی در پاکدشت بوده دستگير می‌کنند و بنابراين درخواست آنان را مبنی بر همکاری، حضور در دادگاه علنی و بيان اظهارات خلاف واقع و اغراق‌آميز عليه خود می‌پذيرد. در روز ۹ بهمن او را به اتفاق جمعی همچون مرتضی سيمياری و پيام فناييان به محل دادگاه می برند، سئوالاتی را که قرار بوده قاضی روز بعد از ايشان بپرسد به آنان می دهند و به آنان گفته می‌شود اگر اين پاسخ‌ها را بدهيد در مجازات شما تخفيف داده می شود. همچنين به او و سايرين گفته می‌شود که از درخواست وکيل تعيينی صرف‌نظر کنند تا به آن‌ها بيشتر ارفاق شود و سپس مانند سکانس‌های آزمايشی از ايشان فيلم‌برداری می‌شود. روز بعد يعنی دهم بهمن، دادگاه با رياست قاضی صلواتی تشکيل می شود و آن‌ها هم طبق موافقت قبلی موارد را اعلام می‌کنند. اما پی گيريهای خبرنگار "روز" نشان می دهد ايميلی که به ظاهر از سوی سازمان مجاهدين و تلويزيون آنها برای عبدالرضا قنبری فرستاده شده متعلق به اين سازمان نيست و به نظر می رسد سناريويی از سوی وزارت اطلاعات برای به دام انداختن عبدالرضا قنبری و موارد مشابه ديگر بوده است. در همين زمينه می توان به هادی عابد خدا اشاره کرد که که ۱۷ دی ماه از سوی وزارت اطلاعات بازداشت شد. او از زندانيان دهه شصت بوده که هنگام بازداشت در دهه شصت بر اثر اصابت گلوله، فلج شده بود. اين فعال سياسی سابق که به اتهام شرکت در تجمعات اعتراضی بعد از انتخابات بازداشت شده، متهم به همکاری با سازمان مجاهدين خلق است و با همين اتهام به دو سال حبس تعزيری محکوم شده است. اين در حاليست که او سالهاست هيچ گونه فعاليت سياسی ندارد.
با ۱۰۳ امتیاز و ۳ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

جواب يک خطي باراک اوباما به نامه محمود احمدي نژاد

Posted: 19 Apr 2010 02:56 AM PDT

من يزدگرد نيستم که نامه ات را پاره کنم . خودم ميايم تهران و ...نت را پاره ميکنم
با ۱۰۳ امتیاز و ۲۳ نظر سرگرمی فرستاده شده در بخش
نظرات

توقیف پروانه ۲ حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب

Posted: 19 Apr 2010 07:53 AM PDT

کلمه:دبیر کمیسیون ماده ۱۰ احزاب،در نامه‌هایی جداگانه به احزاب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب،از توقیف پروانه فعالیت این دو حزب خبر داد.دبیر کمیسیون ماده ۱۰ احزاب در پایان نامه به سازمان مجاهدین و حزب مشارکت تاکید کرده است که تا تعیین تکلیف پرونده آن‌ها در مرجع قضایی،از هرگونه فعالیت خودداری کنند.در نامه محمود عباس‌زاده مشکینی آمده است:پیرو اخطار کتبی شماره ۸۲۴۷۵/۴۳ مورخ ۲۷/۵/۸۸ به آن حزب برای رعایت قانون،گزارشات و مستندات واصله در خصوص عملکرد،رفتارها و مواضع آن تشکل درجلسه مورخ ۲۳/۱/ ۸۹ کمیسیون موضوع ماده ۱۰ قانون فعالیت احزاب و جمعیت های طرح و پس از بحث و بررسی، به دلیل انطباق برخی از فعالیت های آن گروه با بندهای الف، ه ، و، ز، و ماده ۱۶ قانون احزاب که گروهها صراحتا از ارتکاب آن منع شده اند اعضای کمیسیون به اتفاق و به استناد بند ۳ و ۴ ماده ۱۷ قانون احزاب رای به توقیف پروانه فعالیت آن حزب داده و مقرر نمودند مستندات و گزارش تخلفات برای انحلال گروه به دادگاه ارسال شود. بنابراین گزارش بندهای مورد نظرعباس‌زاده در ماده ۱۶ قانون احزاب به شرح زیر است:مواردی که "گروههای موضوع این قانون باید در نشریات، اجتماعات و فعالیت‌های دیگر خود از ارتکاب موارد زیر خودداری کنند": الف) ارتکاب افعالی که به نقض استقلال کشور منجر شود ه) ایراد تهمت، افترا و شایعه پراکنی و) نقض وحدت ملی و ارتکاب اعمالی چون طرح ریزی برای تجزیه کشور ز) تلاش برای ایجاد و تشدید اختلاف میان صفوف ملت با استفاده از زمینه های متنوع فرهنگی و مذهبی و نژادی موجود در جامعه ایران. ح) نقض موازین اسلامی جمهوری اسلامی. اعضای کمیسیون ماده ۱۰ احزاب پیش از این نامه ای به دادسرای عمومی و انقلاب تهران ارسال کرده اند و خواستار صدور حکم قضایی برای انحلال این دو تشکل شدند.
با ۱۰۲ امتیاز و ۴ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

روزنامه بهار هم توقیف شد

Posted: 19 Apr 2010 07:37 AM PDT

در جلسه امروز هیئت نظارت بر مطبوعات روزنامه بهار توقیف شد و نشریه پنجره تذکر گرفت. به گزارش روابط عمومی معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در جلسه مورخ ۳۰/۱/۸۹ هیئت نظارت بر مطبوعات موضوع تخلفات روزنامه "بهار " مطرح شد و به دلیل درج مطالب خلاف واقع‌، ایجاد شبهه در موضوعات اساسی چون انتخابات، زیر سؤال بردن ارکان نظام جمهوری اسلامی و همچنین افترا به نهادها و ارگان‌های رسمی کشور، مشمول بندهای ۱ ، ۸ و ۱۱ ماده ۶ قانون مطبوعات تشخیص داده شد و به سبب اصرار بر تداوم تخلفات مورد اشاره در شماره‌های دو ماهه اخیر‌، مقرر شد با عنایت به تبصره ۲ ماده ۶ و به استناد تبصره ماده ۱۲ قانون مطبوعات‌، توقیف و موضوع جهت پیگرد قانونی به مرجع قضایی ارسال شود. همچنین در این جلسه موضوع تخلف شماره‌ اخیر نشریه "پنجره " مطرح و مقرر شد بدلیل عدم رعایت رسالت مطبوعاتی‌، به آن نشریه تذکر داده شود.
با ۹۹ امتیاز و ۲ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

مادر هنگامه شهیدی در دیدار با کروبی : بیشتر زندانیان گمنام برای شما دعا میکنند

Posted: 19 Apr 2010 07:31 AM PDT

خانم شهیدی روز ۵شنبه پس از ملاقات با دخترش در زندان اوین مستقیما به حضور آقای کروبی رسیدند و از سرنوشت دخترش اظهار نگرانی نمود . مادر هنگامه شهیدی حکم اولیه ایشان را ۶سال ذکر کرد و افزود البته جهت تجدید نظر اقدام نموده ایم. ایشان اظهار داشتند که بیشتر زندانیان گمنام برای شما (آقای کروبی ) دعا میکنند و میگویند که اگر برخورد ایشان نبود معلوم نبود که سرنوشت هرکدام ما به کجا میرسید در این دیدار آقای کروبی اظهار داشتند امیدوارم مسئولین امر هر چه زودتر بخود آیند و هرچه سریعتر اقدام به آزادی زندانیان سیاسی نمایند
با ۹۹ امتیاز و ۴ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

مهدی کروبی: حرکت مردم وارد مرحله رشد و بلوغ خود شده است، مردم هوشيارتر شده اند

Posted: 19 Apr 2010 12:38 PM PDT

مردم هوشيارتر شده اند// تداوم و تشديد فشارها، تهديدها و ايجاد ارعاب در جامعه ناشی از کوته نگری عده ای است که برای بقاء خود راهی جز اين متصور نيستند. افراطيون با توقيف روزنامه ها، تذکرات روزمره به آنانيکه حتی تمامی جوانب را رعايت می کنند، تاييد احکام سنگين در دادگاه های تجديد نظر، احضارهای پی در پی، ملاقات ندادن به خانواده های بازداشت شده گان، بازگرداندن برخی از زندانيان آزاد شده به زندان حتی با وجود وثيقه های بسيار سنگين و ... به زعم خود بر اوضاع مسلط شده و کنترل بحران را به دست گرفته اند در حاليکه واقعيتهای اجتماعی حکايت از اخبار ديگری دارد. خواستگاه به حق مردم و تفکر آنان بر قوت خويش باقيست. آنچه که تغيير يافته همانا هوشيارتر شدن مردم در مواجهه با اعمال فشارها و تهديدهاست.استقبال و ابراز محبت مردم در کوچه و خيابان، در بازار و محل کار و در هر موقعيتی مناسب از زندانيان آزاد شده، آيا نشان دهنده کنترل و تسلط بر اوضاع است ؟! و يا حکايت از مهر تائيد مردم بر اتخاذ چنين شيوه و سياستی است؟! حرکت مردم رو به رشد است حرکت هوشمندانه چهره به چهره ی مردم در جهت دستيابی به خواستگاه به حقشان که همان عمل به قانون اساسی است، با افزايش تاثيرگذاری در لايه های اجتماعی و سياسی وارد مرحله رشد و بلوغ خود گرديده است. اين موضوع عرصه را چنان بر افراطيون دولتی تنگ نموده که کارشان از زنده ها گذشته و سخت در تلاشند تا مديريت کفن و دفن و مراسم های خاکسپاری و فاتحه ی مرده ها را تحت پوشش مديريتی خود!! قرار دهند!! وی در ادامه همين مبحث افزود: در مواردی حق برگزاری مراسم يادبود و فاتحه را از مردم سلب کرده اند! با نحوه عملکردشان چنان عرصه را بر نظام و مردم تنگ کرده اند که مردن هم در نوع خود دردسر گشته است! گويا با مردن، فرد جرمی را مرتکب می شود که اينگونه با مراسمش برخورد می کنند! متاسفانه مشاهده شده در مواردی حق برگزاری مراسم يادبود و فاتحه را از مردم سلب کرده اند! و اخيرا مانع برگزاری مراسم های خاکسپاری، سالگرد و فاتحه برای برخی از چهره ها و شخصيتها و بزرگان شده اند! اجازه برگزاری سالگرد دوم آيت ا.. توسلی را در مسجد ندادند و خانواده ايشان بدليل آنکه از برخوردهای خودسر خائف بودند و حسينيه جماران امنيت لازم را نداشت از برگزاری مراسم در حسينيه منصرف و نهايتا در يکی از اتاقهای دفتر امام مجلسی محقر برگزار کردند! مراسم تشييع مادر شهيدی بزرگ که عمری را رنج ديده و غمها تحمل کرده بود را به حوادثی تلخ در قم تبديل می کنند! و سالگرد برخی شخصيتها که همگان حتی با وجود اختلاف سليقه، بر ايمان و تدين وی شهادت می دهند و معترفند بر عدم ترک نماز شب وی و روزه گرفتن های ايشان از رجب تا رمضان، جلوگيری بعمل آوردند! همه اينها در حاليست که به ياد داريم رژيم فاسد گذشته مانع برگزاری مراسم های سالگرد و فاتحه نمی گرديد. آيت ا.. سعيدی به سال ۴۹ در زندان شاهنشاهی به شهادت رسيدند. مجامع فاتحه برگزار گرديد که اولين جلسه آن نيز با حضور مرحوم آيت ا.. طالقانی بود. مرگ مشکوک آيت ا.. حاج آقا مصطفی خمينی که امام آنرا از الطاف خفيه الهی برشمردند با وجود حساسيت بسيار بالا، برگزار گرديد. برای آيت ا.. غفاری که در زندان به شهادت رسيدند، مرحوم دکتر علی شريعتی که در انگلستان رحلت نمودند، مرحوم دکتر شيبانی و ديگران، بدون ممانعتی مجامع فاتحه برگزار گرديد در حاليکه جملگی اينان از مخالفين و مبارزين رژيم بودند. در همين راستا، کروبی به درج مقاله ای از روزنامه بهار اشاره نموده و ادامه می دهند: سلايق و شيوه های دولتمداری خود را بر دستورات اکيد اسلام ترجيح می دهند! مباحث مطروحه تاکنون ممکن است شائبه سياسی داشته باشد اما مواردی وجود دارد که به هيچ وجه شائبه سياسی در آن نيست. مقاله ای تحت عنوان "غريب وطن" در روزنامه بهار به تاريخ هيجدهم فروردين ۸۹ در ارتباط با پسر شيخ حسنعلی نخودکی خواندم. مرحوم آيت ا.. شيخ حسنعلی نخودکی عالمی بزرگ و عارفی وارسته بود که کرامات ايشان حتی در محافل برخی از روشنفکران دانشگاهی نيز زبانزد است. مردم خراسان با آوازه و نام اين عالم ربانی آشنا و به وی ارادتها دارند. پسر ايشان مرحوم آيت ا... شيخ علی مقدادی که بيش از ۸۰ سال عمر داشته است در اسفند ماه سال گذشته دار فانی را وداع گفته و نزد رحمت ايزدی شتافتند. جمعی از مريدان و دوستداران ايشان طبق وصيت وی جهت دفن در حرم مطهر امام رضا(ع) و يا نزد مقبره پدرشان که در صحن انقلاب حرم مطهر قرار دارند، اقدام می کنند. شرح قسمتی از ماجرا عينا" از مقاله روزنامه بهار نقل می گردد: "صبح آنروز آقازاده هايش به اتفاق وصی آن مرحوم جهت خريد يک باب غرفه در خواجه ربيع به آستان قدس مراجعه کردند، ابتدا موافقت نشد و گفته شد پيش فروش نداريم. ليکن پس از تماس يکی از بستگان با نزيکان مقام توليت مقرر شد ليست صاحبان قبور با کپی شناسنامه داده شود تا قرارداد فروش غيرقابل انتقال به ديگری منتقل شود. روز جمعه بود، پول نقد موجود نبود و چک را هم قبول نمی کردند، از خريد غرفه انصراف دادند و جلوی غرفه را خريداری کردند..." صبح روز بعد آبولانس بدون تابوت مراجعه می کند که پس از آوردن تابوت بنزين تمام می کند !! " پس از طواف و ادای نماز ميت و مراسم خطبه خوانی بر سر مزار پدرش برده شد که ناگهان خبر رسيد جهت دفن در گنبد سبز کنار قبر شيخ مومن موافت شد. حضار اشک شوق ريختند و جنازه را به گنبد سبز منتقل کردند. پس از دقايقی ماموران و روسای نيروی انتظامی وارد عمل شده و از دفن ايشان ممانعت بعمل آوردند. مجددا تصميم گرفته شد جنازه به خواجه ربيع منتقل شود.." در نهايت جنازه آن مرحوم پس از چند روز بلاتکليفی، با استخاره فرزندانش در روستايی به نام فارمد دفن گرديد.! ايشان در اين باره افزودند: مگر نه آنست که اسلام تاکيد نموده جنازه بر زمين نماند و در اسرع وقت دفن شود؟! وليکن گويا سلايق و شيوه دولتمداری بر دستورات اسلام ارجحيت يافته است! يعنی حکومت ما اينقدر ناتوان و ضعيف گشته که حتی در مراسم به خاکسپاری مردم اعم از سياسی و غير سياسی به مشکل برخوده است؟! چرا می خواهيد نظام مقتدر و توانمند ما را در اذهان ملتها و دولتها ضعيف بنمائيد؟! تمامی حکومتها چه صالح و چه ناصالح سعی در جلب رضايت عموم مردم دارند و بی جهت دشمن تراشی نمی کنند. متاسفانه گويا بناست ما بجای جذب حداکثری و دافعه حداقلی به دفع حداکثری و جذب حداقلی دست يابيم!! کروبی با ابراز تاسف از وضعيت بوجود آمده، چنين ادامه می دهند: فصل مرگ طبيعی نيست! با اين اوصاف، انسان با خود می انديشد مبادا با فرا رسيدن مرگش موجبات آزار و اذيت مردم را فراهم سازد!! در اين راستا نقل خاطره ای خالی از لطف نيست: يکی از نمايندگان روحانی مجلس اول بنام آقای کشفی پس از آنکه از نوشتن نامه و پيگيری موضوع از طريق وزير آموزش و پرورش و مسوولين مربوطه در خصوص مشکلاتش ره به جايی نبرد، نامه ای به جبرئيل نوشت که "ای جبرئيل حال که کسی پاسخگوی من نيست، پس تو پيام مرا به خدا برسان" و آنرا منتشر کرد. گويا اکنون ما هم بايد نامه ای به عزرائيل بنويسيم تا پيام ما را به خدا برساند که "خدايا! اگر بناست اين ايام، ايام مرگ طبيعی ما باشد! مجالی اعطاء فرما و از آمدن عزرائيل جلوگيری کن". اکنون زمان مرگ طبيعی نيست چرا که کار را به جايی رسانده اند که مرگ در اين ايام مايه گرفتاری مردم می شود و صد البته با سخاوتمندی دادگاهها که به دست گرفتن سنگی را حکم محاربه می دهند چه بسا در ايام مرگ ما نيز با ايجاد درگيری و ضرب و شتم مردم، عده ای را نيز محارب قلمداد کنند! سپس مهدی کروبی درباره گله مندی جوانان و دانشجويان از وضعيت سخت اقتصادی، بی کاری و سخنان اخير مقامات اجرايی، افزود: تحميل هزينه گزاف بر نظام! از طرح برخی مباحث جديد سخت متحيرم! طرح خروج ۵ ميليون نفری از پايتخت در ازاء اعطای زمين، افزايش ۵۰ درصدی حقوق و مزايا و ترفيع مقام!! آيا تحميل هزينه گزاف بر نظام نيست؟! بحثی در مورد کاهش جمعيت در تهران نداريم وليکن سياستهای دوگانه و متضاد که از يک سو تشويق به رفتن می کنند و از سوی ديگر خواهان افزايش جمعيت هستند، آيا جز راه اندازی يک جنگ روانی است؟! جالب آنکه برای سودجويان زمينه سازی می شود. چه تضمينی وجود دارد که زمين را گرفته و دوباره به تهران بازنگردند؟! بهتر آنست که بجای طرح شعارهای غيرعملی و بالا بردن سطح توقعات و تحميل هزينه بر نظام، از طريق توزيع ثروت و عدالت از مهاجرت آنهايی که در شهرستانها و روستاها هستند جلوگيری بعمل آيد و طی يک استراتژی بلند مدت نسبت به کاهش جمعيت پايتخت نايل شد. دبيرکل حزب اعتماد ملی درباره سخنان اخير مقامات اجرايی اينچنين ادامه دادند:
با ۹۴ امتیاز و ۱ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

رویترز : حکومت ایران روزنامه برجسته اصلاح طلب را تعطیل کرد

Posted: 19 Apr 2010 12:50 PM PDT

::: حکومت ایران روز دوشنبه یک روزنامه برجسته اصلاح طلب (بهار) را که پس از مناقشات انتخابات ریاست جمهوری همچنان منتشر می شد، به جرم چاپ مقاله دروغین متوقف و تعطیل کرد ::: هیئت نظارت بر مطبوعات می گوید که روزنامه بهار تاکنون چندین بار قانون مطبوعات را نقض کرده است ::: تاکنون حداقل چهار روزنامه اصلاح طلب پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران تعطیل شده و هم اکنون ده ها روزنامه نگار در زندان ها بسر می برند ...
با ۹۴ امتیاز و ۱ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

حکم اعدام برای اعضای یک خانواده

Posted: 19 Apr 2010 12:35 PM PDT

در حالیکه افکار عمومی و نهادهای حقوق بشری به شدت نسبت به بازداشت های خانوادگی که به نوعی گروگانگیری محسوب می شود، اعتراض دارند، گزارش های "روز" از صدور حکم اعدام خانودگی برای ۵ تن از بازداشت شدگان روز عاشورا حکایت دارد. از سوی دیگر "روز" در پیگیری های خود از سناریویی باخبر شد که از سوی وزارت اطلاعات، برای به دام انداختن و نسبت دادن حامیان موسوی و طرفداران جنبش سبز به سازمان مجاهدین خلق طراحی شده است. سناریویی که بخصوص درباره بازداشت شدگان روز عاشورا به مرحله اجرا درآمده و تعدادی از این بازداشت شدگان را با همین عنوان به محاربه متهم و محکوم به اعدام کرده اند. همزمان محمد نوری زاد به شلاق و زندان متهم شده است و عیسی سحرخیز نیز به نمایندگی از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ نیز نامه ای به دبیر کل سازمان ملل نوشته است. همه اعضای یک خانواده مطهره بهرامی، یکی از بازداشت شدگان روز عاشورا است که پیش از این سایت "زندانیان سبز" از صدور حکم اعدام برای او خبر داده بود. او به اتفاق همسر، پسر، یکی از اقوام و یکی از دوستان همسرش در روزعاشورا بازداشت شد و اینک اخبار حاکی از صدور حکم اعدام برای این ۵ بازداشتی روز عاشوراست. مطهره (سیمین) بهرامی حقیقی به اتفاق همسرش، محسن دانش پور مقدم، پسرش، احمد دانش پور مقدم روز عاشورا به همراه یکی از اقوام خود به نام ریحانه حاج ابراهیم بازداشت شدند. هادی قائمی یکی از دوستان نزدیک محسن دانش پور نیز روز عاشورا بازداشت و او نیز به اتهام محاربه، به اعدام محکوم شده است. یک پسر این خانواده که از سالها پیش به عضویت سازمان مجاهدین خلق درآمده، در پایگاه اشرف در عراق به سر می برد و همین نسبت فامیلی مبنای انتساب اتهام محاربه و صدور حکم اعدام برای دیگر اعضای این خانواده شده است. میثم دانش پور، فرزند مطهره بهرامی و محسن دانش پور، روز گذشته در گفتگو با "روز" با تایید صدور حکم اعدام اعضای خانواده اش گفت: "پرونده فعلا در مرحله تجدید نظر است و هنوز حکم نهایی به ما ابلاغ نشده است." او که به شدت از بازداشت خانواده و اتهام و صدور حکم اعدام برای آنها شوکه بود به "روز" گفت: "متاسفانه یکی از برادران من در عراق به سر می برد اما ما هیچ ارتباطی با او نداریم و نه تنها علاقه ای به سازمان مجاهدین نداریم بلکه این سازمان را گروهی تروریستی میدانیم." میثم دانش پور افزود: "در تمام این سالها تنها ارتباط ما با برادرم سفر مادرم به عراق بود. او به هر حال یک مادر است و برادرم عضو هر گروهی باشد بچه اوست. مادرم در سفری به عراق با برادرم دیدار کرد و بعد به ایران بازگشت. نه موقع بازگشت و نه تا ماهها بعد از آن هم هیچ مشکلی برای مادرم پیش نیامد و حتی سئوالی نیز از او نکردند اما یکباره در روز عاشورا مادر، پدر، برادر، دوست نزدیک پدر و یکی از اقواممان را بازداشت کردند و وقتی من به منزل آمدم تنها با یادداشتی مواجه شدم که روی آن نوشته شده بود از سوی وزارت اطلاعات بازداشت شده اند." به گفته میثم دانش پور، اعضای خانواده او که در بازداشت به سر می برند هیچ گونه فعالیت سیاسی ندارند. او با ابراز نگرانی شدید از وضعیت خانواده اش، خواستار آزادی آنها شد و گفت: "پدر من ۶۷ سال سن دارد و موقعی که بازداشت شدند وضعیت روحی و جسمی خوبی نداشتند و ما به شدت نگران هستیم. ضمن اینکه هنوز در شوک هستیم که چرا آنها را بازداشت کرده اند و چرا به اینجا کشیده است." همزمان یکی زندانیانی که در زندان اوین، مطهره بهرامی را از نزدیک دیده است به "روز" گفت: "مطهره بهرامی، یک زن عامی و کم سواد است که از مسائل سیاسی نیز چیزی نمیداند و مبنای اتهامات و حکم صادره، واقعا سئوال برانگیز است." سناریوی وزارت اطلاعات همزمان عبدالرضا قنبری، معلم ۴۷ ساله یکی از مدارس پاکدشت هم با اتهام محاربه به اعدام محکوم شده است. استناد قاضی صلواتی در صدور حکم اعدام این معلم که ۲۴ دی ماه بازداشت شده "محاربه از طریق ارتباط با گروه‌های معاند که از مصادیق این موضوع داشتن ایمیل‌های مشکوک و ارتباط با یکی از رسانه‌های تلویزیونی خارج از کشور" بوده است. اما منظور از این "ایمیل های مشکوک و ارتباط با یکی از رسانه های تلویزیونی خارج از کشور" چیست؟ بررسی های روز نشان می دهد که عبدالرضا قنبری در آذر ۸۸ ایمیلی دریافت میکند که به ظاهر از سوی سازمان مجاهدین خلق بوده است. او به این ایمیل پاسخ نمی دهد اما پس از مدتی تلفنی با او تماس گرفته می‌شود و فردی که خود را نماینده سازمان مجاهدین خلق معرفی میکرده، از وی می‌خواهد در تجمعات خیابانی حضور یابد و گزارش ارسال کند. براساس اطلاعاتی که نزدیکان آقای قنبری در اختیار "روز" قرار داده اند، این فرد بار دیگر در روزعاشورا با آقای قنبری تماس می گیرد و این معلم دبیرستانی، گزارشی یک دقیقه ای پای تلفن به او می دهد و فیلمی در حدود نیم دقیقه نیز به آدرس ایمیل وی ارسال می‌کند. یک هفته بعد در روز ۱۴ دی ۱۳۸۸ او را در محل کارش که دبیرستانی در پاکدشت بوده دستگیر می‌کنند و بنابراین درخواست آنان را مبنی بر همکاری، حضور در دادگاه علنی و بیان اظهارات خلاف واقع و اغراق‌آمیز علیه خود می‌پذیرد. در روز ۹ بهمن او را به اتفاق جمعی همچون مرتضی سیمیاری و پیام فناییان به محل دادگاه می برند، سئوالاتی را که قرار بوده قاضی روز بعد از ایشان بپرسد به آنان می دهند و به آنان گفته می‌شود اگر این پاسخ‌ها را بدهید در مجازات شما تخفیف داده می شود. همچنین به او و سایرین گفته می‌شود که از درخواست وکیل تعیینی صرف‌نظر کنند تا به آن‌ها بیشتر ارفاق شود و سپس مانند سکانس‌های آزمایشی از ایشان فیلم‌برداری می‌شود. روز بعد یعنی دهم بهمن، دادگاه با ریاست قاضی صلواتی تشکیل می شود و آن‌ها هم طبق موافقت قبلی موارد را اعلام می‌کنند. اما پی گیریهای خبرنگار "روز" نشان می دهد ایمیلی که به ظاهر از سوی سازمان مجاهدین و تلویزیون آنها برای عبدالرضا قنبری فرستاده شده متعلق به این سازمان نیست و به نظر می رسد سناریویی از سوی وزارت اطلاعات برای به دام انداختن عبدالرضا قنبری و موارد مشابه دیگر بوده است. در همین زمینه می توان به هادی عابد خدا اشاره کرد که که ۱۷ دی ماه از سوی وزارت اطلاعات بازداشت شد. او از زندانیان دهه شصت بوده که هنگام بازداشت در دهه شصت بر اثر اصابت گلوله، فلج شده بود. این فعال سیاسی سابق که به اتهام شرکت در تجمعات اعتراضی بعد از انتخابات بازداشت شده، متهم به همکاری با سازمان مجاهدین خلق است و با همین اتهام به دو سال حبس تعزیری محکوم شده است. این در حالیست که او سالهاست هیچ گونه فعالیت سیاسی ندارد. شلاق و زندان برای محمد نوری زاد از سوی دیگر محمد نوری زاد، روزنامه نگار و نویسنده، به سه سال و نیم زندان، همراه با ۵۰ ضربه شلاق محکوم شد. براساس گزارش سایت کلمه، متن حکم دادگاه بدوی نوری زاد حاوی نکات بدیع و عجیبی است به طوری که اگر مخاطب ندانسته با این متن حقوقی مواجه شود آن را با سرمقاله روزنامه کیهان اشتباه می گیرد. نکته عجیب این حکم توهین به محمد نوری زاد در متن یک سند حقوقی و متوهم خواندن وی و نیز نیت خوانی و سوء برداشت از نامه های دلسوزانه وی است. به طوری که در حکم آمده، علت این نامه ها این بوده است که کاندیدای مورد نظرش اعتماد عمومی را جلب نکرده است! براساس حکم منتشره، محمد نوریزاد، به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به یک سال حبس تعزیری، به اتهام توهین به رهبری به دو سال حبس تعزیری، ۹۱ روز حبس تعزیری به اتهام توهین به رئیس قوه قضائیه و ۹۱ روز حبس تعزیری به اتهام توهین به رئیس جمهور متهم شده است. نوری زاد همچنین به اتهام توهین به علم الهدی، امام جمعه مشهد نیز به ۵۰ ضربه شلاق محکوم شده است. نکته قابل تامل در حکم صادره این است که در حکم آمده: "متهم درعین حال خود را دوست و همدم با رهبر معرفی کرده‌ که به نظر می‌رسد با وجود چنین دوستی برای تخریب شخصیت مقامات کشوری نیازی به دشمن نیست". نامه زندانیان سیاسی به دبیر کل سازمان ملل جمعی از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ با ارسال نامه ای برای دبیرکل سازمان ملل از وی خواسته اند که در جریان سفر خود به ایران از بازداشتگاههای سیاسی و امنیتی و بند ۳۵۰ زندان اوین بازدید و بصورت خصوصی با محکومان و زندانیان ملاقات و گفتگو کند.متن این نام هبه شرح زیرست: در شرایطی که رادیو و تلویزیون دولتی ایران سانسور همه جانبه ای را در برنامه های خبری خود اعمال می کند و دسترسی به کلیه روزنامه های کثیر الانتشار ایران بویژه نشریات متعلق به دگر اندیشان و اصلاح طلبان برای ما زندانیان سیاسی و مطبوعاتی محبوس در بازداشتگاههای امنیتی و بند ۳۵۰ اوین ممنوع است، اطلاع یافتیم که جنابعالی به دعوت دولت ایران طی روزهای آینده به تهران سفر خواهید کرد. حداقل درخواست ما، به ویژه گروه گسترده ای که در جریان انتخابات ریاست جمهوری ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ ایران و رویدادهای پس از آن به بهانه های واهی و اتهام های ساختگی تهدید و دستگیر و محاکمه و زندانی شده اند این است که در جریان سفر خود به ایران از بازداشتگاههای سیاسی و امنیتی و بند ۳۵۰ زندان اوین بازدید نمایید و بصورت خصوصی با محکومان و زندانیان ملاقات و گفتگو کنید.این اقدام فرصتی را فراهم می آورد تا جنابعالی بطور دقیق در جریان بخشی از موارد زیر پا گذاردن اصول اولیه آزادی، دموکراسی و عدالت و همچنین ابعاد گسترده نقض حقوق بشر بویژه موارد شاخص دوران دستگیری ها، بازجویی ها، تفهیم اتهامها و محاکمه های فرمایشی تحت فشارهای روحی و جسمی اخیر قرار بگیرید و از نزدیک با شرایط خاص بازداشتگاهها و زندانهای ایران بخصوص بند ۳۵۰ زندان اوین اشنا شوید. با احترام فراوان عیسی سحرخیز[به نمایندگی از طرف جمعی از زندانیان بند ۳۵۰ زندان اوین] بیخبری از مدیر سابق پرشین بلاگ با گذشت بیش از یک ماه از بازداشت مهدی بوترابی، خانواده او در بی خبری مطلق از وضعیت وی به سر می برند. همسر مهدی بوترابی با بیان اینکه پیگیری‌ها برای مشخص شدن وضعیت همسرش بجایی نرسیده، به پارلمان نیوز گفته است: با گذشت بیش از یک ماه از بازداشت ایشان هنوز خبری در مورد محل نگهداری ایشان نداریم. اعظم سقفی افزوده است: تاکنون علی‌رغم مراجعه به دادستانی و زندان اوین موفق به کسب خبر درباره همسرم و اینکه در چه مکانی و تحت چه شرایطی نگهداری می‌شود نشده‌ایم. ۶ سال حبس قطعی برای مسعود لواسانی مسعود لواسانی، به ۶ سال حبس قطعی و ۱۰ سال محرومیت از فعالیت های مطبوعاتی محکوم شد. به گزارش وبسایت "تا آزادی روزنامه‌نگاران زندانی"، دادگاه تجدید نظر این روزنامه نگار را به ۶ سال حبس تعزیری و ۱۰ سال محرومیت از فعالیت های مطبوعاتی محکوم کرد. مسعود لواسانی در دادگاه بدوی به ۸ سال و نیم زندان محکوم شده بود. این حکم صبح روز پنجشنبه به او ابلاغ شد.
با ۹۲ امتیاز و ۰ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

با توقیف دو سازمان بزرگ؛ جنبش سبز مردمی تر از قبل

Posted: 19 Apr 2010 12:00 PM PDT

دولت بی پشتوانه نهم در راستای این که هیچگاه نتوانسته با فشارها و اعمال ناجوانمردانه خود صدای حق طلبی و اعتراض مردم, رسانه ها، گروه ها و احزاب و همچنین مطبوعات مختلف را بگیرد، در یک اقدامی تعریف نشده و بدون فکر اقدام به توقیف دو حزب که از معدود احزاب داخلی هستند که به جز اعای خودشان هم طرفدار دارند را تعلیق کرد تا نشان بدهد که هنوز که هنوز است به درک این موضوع که این جنبش مردمی بوده و احزاب و گروه ها به دنبال آن هستند و نه مردم به دنبال آن ها نرسیده و همچنان در خیال های خود باقی است که با دستگیری و بستن روزنامه و همان اعمال بیهوده سابق را تکرار کرد. هر انسان عاقل و بالغی که به عمق نفوذ جنبش سبز در دل های مردم ÷ی برده باشد به این موضوع رسیده که با بستن روزنامه و تعطیل کردن دفت و لغو مجوز احزاب, تغییری در روند همیشه رو به جلوی جنبش سبز ایجاد نخواهد شد و فقط آن هایی که پیش از این حزبی بوده اند و گروهی کار می کردند، حالا به خیل میلیون ها نفر مردم عادی که خود و با خون فرزندان شان جوانه های جنبش سبز را رو به رشد بیش تر بردند تا به این جا رسیده که تمام دنیا را به شگفتی واداشته است، خواهند پیوست.
با ۹۱ امتیاز و ۰ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

کروبی : مردم هوشيارتر شده اند و حرکت آنان رو به رشد است(سايت ادوار نيوز)

Posted: 19 Apr 2010 09:22 AM PDT

جمعی از فعالین مدنی، سیاسی، دانشگاهی و خانواده های بازداشت شدگان با حجت الاسلام والمسلمین مهدی کروبی دیدار کردند. در این دیدار مسائل متعددی مطرح شد که کروبی ضمن مهم قلمداد کردن مسائل مطرح شده، سخنانی را در این جمع بیان کرد. مهدی کروبی درباره تداوم فشارها و نقش مردم گفت:«تداوم و تشدید فشارها، تهدیدها و ایجاد ارعاب در جامعه ناشی از کوته نگری عده ای است که برای بقاء خود راهی جز این متصور نیستند. افراطیون با توقیف روزنامه ها، تذکرات روزمره به آنانی که حتی تمامی جوانب را رعایت می کنند، تایید احکام سنگین در دادگاه های تجدید نظر، احضارهای پی در پی، ملاقات ندادن به خانواده های بازداشت شد گان، بازگرداندن برخی از زندانیان آزاد شده به زندان حتی با وجود وثیقه های بسیار سنگین و … به زعم خود بر اوضاع مسلط شده و کنترل بحران را به دست گرفته اند در حالیکه واقعیتهای اجتماعی حکایت از اخبار دیگری دارد.» وی تصریح کرد:« خواستگاه به حق مردم و تفکر آنان بر قوت خویش باقی است. آنچه که تغییر یافته همانا هوشیارتر شدن مردم در مواجهه با اعمال فشارها و تهدیدهاست.استقبال و ابراز محبت مردم در کوچه و خیابان، در بازار و محل کار و در هر موقعیتی مناسب از زندانیان آزاد شده، آیا نشان دهنده کنترل و تسلط بر اوضاع است ؟! و یا حکایت از مهر تائید مردم بر اتخاذ چنین شیوه و سیاستی است؟!» حرکت مردم رو به رشد است به گفته کروبی، حرکت هوشمندانه چهره به چهره ی مردم در جهت دستیابی به خواسته های به حقشان که همان عمل به قانون اساسی است، با افزایش تاثیرگذاری در لایه های اجتماعی و سیاسی وارد مرحله رشد و بلوغ خود شده است. این موضوع عرصه را چنان بر افراطیون دولتی تنگ نموده که کارشان از زنده ها گذشته و سخت در تلاشند تا مدیریت کفن و دفن و مراسم های خاکسپاری و فاتحه ی مرده ها را تحت پوشش مدیریتی خود

--
دریافت این پیام بدلیل تمایل شما به شنیدن صدای خس وخاشاک است
خواهشمند است برای اطلاع دوستانتان، این ایمیل رابرای ایشان فوروارد کنید
برای عضویت جدید در این گروه، یک ایمیل ارسال کنید به
sedayekhasokhashak+subscribe@googlegroups.com
برای لغو عضویت در این گروه، یک ایمیل ارسال کنید به
sedayekhasokhashak+unsubscribe@googlegroups.com

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر