Sent to you by Hot News via Google Reader:
via بالاترین by harfehesaab on 4/7/10
{برگی از تاریخ: نامه ی پرنکته ی احمد قابل به علی خامنه ای در 10 خرداد 84 پیرامون جنایتها، اعدامها و سرکوبهای صورت گرفته در دوران رهبری او و پیش از آن.} ... ٢- از آغاز جمهوری اسلامی ، حکومت ایران در صحنهی سیاست داخلی ، به دام خشونتطلبان افتاد و چهرهی « اسلام » با غبار خشونتهای غیر اصولی و اعدامهای مکرر و تصمیم به حذف و هتک مخالفان سیاسی و اعتقادی همراه شد…کشور از سوی دو نیروی مخالفان مسلح انقلاب اسلامی و برخی حامیان مسلط بر قدرت ، که وجه مشترک آنان « اسراف در قتل و خون ریزی » بود ، به وادی خشونت بیمهاری کشیده شد که حاصل آن ، کشتار هزاران نفر از سرمایههای انسانی بود که بسیاری از آنان «جرمی در حد قتل » نداشتند و به ناحق کشته شدند ، برخی از سوی مخالفان حکومت و بسیاری از سوی حامیان خشونت طلب حکومت.ملت ایران هرگز از یاد نخواهد برد که در دو طرف قضیه ، افرادی قرار داشتند که در تصمیم گیری نسبت به سلب « حق حیات » دیگران و گرفتن جان آنان شدیدا اسراف کردند و اساسا هیچ ارزشی برای « انسانیت انسان » قائل نبودند و به راحتی ، دستور قتل و خونریزی مخالفان خود را صادر کرده و یا خود اقدام به کشتن آنان میکردند. گویی « جانی بالفطره » بودند و از جنایتکاری لذت میبردند.نقش شما در این میان ، چه در هنگامی که به مراجعان خود از پاسداران انقلاب در خراسان توصیه میکردید که : « خان ستمگری از اهالی بجنورد را بدون ارجاع به دادگاه انقلاب و گرفتاری در پیچ و خم آن ، اعدام کنند و از شرش راحت شوند » و چه در هنگامهی « محاکمه و اعدام دوست و همراه و همفکر سابق شما ، مرحوم شیخ حبیبالله آشوری ، به اتهام ارتداد » که سکوت کردید و شاهد جان باختن فردی شدید. 3 ) ….در دوران رهبری شما ( ١٦ سال )…مخالفان سیاستهای شما ، شدیدا سرکوب شده و با محرومیتهای مختلف از حقوق فردی و اجتماعی مواجه بودهاند. به نمونههایی از آن تذکر میدهم : الف ) ترورهای مخالفان سیاسی و اعتقادی در داخل و خارج کشور… ب ) برخوردهای نامشروع و غیرقانونی با علما و مراجع مخالف سیاستهای شما درحوزهها از قبیل آقایان: سید حسن قمی ، سید صادق روحانی ، مرحوم سید محمد روحانی ، مرحوم سید محمد شیرازی و… پ ) برخوردهای خشن و غیر قانونی و غیر اخلاقی با آیةالله منتظری و منسوبان و اماکن مربوط به ایشان…به یاد آورید که در پاسخ برخی پیشنهادات مبنی بر رفع حصر از ایشان ، با تأکید گفته بودید: « تا من زندهام ، ایشان باید در حصر بماند » !!! ت ) سریال قتلهای زنجیرهای و اظهارات عجیب شما پس از قتل مرحوم فروهر و اسکندری ، بدون آنکه تسلیتی به بازماندگانشان بگویید و شتاب بیش از حد شما در انتساب بیدلیل آن اتفاقات فجیع به « استکبار جهانی و اسرائیل » و محکوم کردن کسانی که انگشت اتهام را به سوی نهادهای حکومتی نشانه میگرفتند…به یاد آورید که « بوش و بلر » در مورد « اطلاعات غلط در مورد جنگ عراق » از ملت خود عذر خواهی کردند ولی شما در تمام دوران زمامداری خویش ، از این وسیلهی مطلوب خدا و خلق خدا ( عذر خواهی از مردم ) ، بهره نگرفتهاید…سکوت و رضای شما به این اقدامات ، تا آنجا پیش رفت که مباشر اصلی قتلهای زنجیرهای سال ٧٧ ( کاظمی ) آن را دلیلی بر رضایت شما نسبت به قتلهای زنجیرهای دانسته بود و به هیئت مشترک شما و رئیس جمهوری گفت : « ما در موارد مشابهی به آقای خامنهای گفتیم که از ترور استفاده کردهایم و ایشان لبخند زد و در مورد دیگری سکوت کرد ». ث ) در مورد متهم شدن روزنامههای اصلاحطلب از طرف شما به عنوان « پایگاه دشمن » که بدون ارائهی دلیل در سال ٧٩ تحقق یافت و توقیف موقت تعداد کثیری از نشریات ، مبتنی بر اظهار نظر شما…آیا رهبری نظام حق دارد که بدون دلیل معتبر و به صرف حدس و گمان ، کارکنان نشریات را به انواع اتهامات متهم کرده و سالها از درآمد مشروع خویش محروم کند. چ ) …بستن دست و پای دو دولت آقای خاتمی و بستن دست و پای مجلس ششم با فعالتر کردن شورای نگهبان ، مجمع تشخیص مصلحت نظام و قوهی قضائیه و ایجاد نهادهای موازی اطلاعاتی که با هدایت و تأیید شما انجام گرفته است ، تنها بهرهای که رساند این بود که ؛ « در این کشور تنها یک نفر حکومت میکند و اگر او نخواهد ، نه رئیس جمهور و نه دولت و نه مجلس شورا ( دو قوهی اصلی و انتخابی نظام ) هیچ اقدام مثبتی نمیتوانند انجام دهند ». ح ) در انتخابات مجلس خبرگان رهبری در سال ٧٧ با تمام وجود به صحنه آمدید و لشکر شکست خوردهی جناح راست را سازمان دهی کردید تا تمامی مخالفان سیاستهای شما ( جز ١٠ تا ١٢ ) نفر را رد صلاحیت کنند تا نظارت مؤثر بر عملکرد ، استیضاح یا عزل رهبری در مجلس خبرگان ناممکن گردد. اظهار نظرهای مکرر و دفاع بیپایان شما از اقدامات غیر قانونی شورای نگهبان ، از چشم بیدار ملت دور نمانده است. د ) زندانی کردن عبدالله نوری و سایر روزنامهنگاران زندانی همچون عمادالدین باقی و اکبر گنجی و بسیاری از فعالان سیاسی ملی و مذهبی و روحانیان مخالف سیاستها ( که از دیگر افراد فعلا گرفتار زندان به آقایان ؛ ناصر زر افشان ، رضا علیجانی ، هدی صابر ، تقی رحمانی و عباس عبدی نیز اشاره میکنم ) روند بیاعتمادی به نهادهای مورد حمایت شما را به نهاد حامی آنان ( نهاد رهبری ) تسری داده است. ذ ) انتخابات مجلس ششم…نتیجهی ملموس آن ابطال بیدلیل و غیر قانونی ٧٥٠ هزار رأی مردم تهران و نشاندن آقای حداد عادل بر کرسی آقای علیرضا رجایی بود. گویی گرفتن حقوق ماهیانهی دیگری ونشستن بر جایگاهی که حق دیگری است ، نه عنوان « غصب » را دارد و نه « لقمهی حرام » را تداعی میکند!!. ز ) اقدامات دستگاه قضایی و ضابطان آن در مورد بازداشت و شکنجهی شهرداران مناطق تهران و محاکمه و زندانی کردن آقای کرباسچی اعتبار این دستگاه تحت امر شما را از بین برد. شما از تعقیب آقای تیمسار نقدی و عوامل آن فاجعه حمایت نکردید و هرگز آنان مجازات نشدند.این در حالی بود که دستگاه قضائی مکررا ( قبل و بعد از این فاجعه ) مورد تأیید شما نیز قرار گرفت. ژ ) میخواهم بدانم که، « اگر سخنان آقای آقاجری اهانت به مقدسات بود ( که نبود ) آیا اقدام بازجویان خانم سعید امامی که با شکنجه و تهدید ، زن مسلمانی را وادار به اعتراف دروغ در مورد "شنیعترین اهانت به قرآن" میکردند؛ مصداق اهانت به قرآن و مقدسات نبود و نباید به این جرم محاکمه میشدند؟!! ». آیا با توجه به اینکه نوار آن شکنجهها به شما داده شد و از متن آن اطلاع یافتید ، هیچ اقدامی برای توبیخ یا مجازات این اهانت کنندگان حقیقی و واقعی انجام دادید؟ چرا آن افراد هنوز مورد توجه و عنایت شما و دوستان شما هستند؟!!. س ) فاجعهی قتل زهرا کاظمی که نقش مجرمانهی قاضی مرتضوی در آن ( که شما در خصوص اقداماتش بر علیه مطبوعات ، شدیدا و مکررا از وی حمایت کرده بودید و با نظر مساعد شما ، ارتقاء یافته و دادستان تهران شده است ) …چیزی جز رسوایی و اضمحلال اخلاقی و سیاسی حاکمان ایران را تداعی نمیکند. بر فرض که آن بانوی محترم ، تخلف کرده یا جرمی مرتکب شده بود ، آیا از نظر حکومت شما مستحق قتل بود؟ اگر جناب عالی با این اقدامات موافق نبودید ، باید با پی گیری شدید نسبت به آن واکنش نشان میدادید و مجرمان را شدیدا تنبیه میکردید. ولی گویا کشتن مظلومانهی یک زن مسلمان ایرانی بیپناه در خلوت بازداشتگاه ، از نظر شما ارزشی کمتر از تعرض به یک زن یهودی تحت حمایت حکومت اسلامی و سرقت زینت و زیور او دارد که علی (ع) میفرماید: « اگر آدمی از غم این واقعه ( سرقت ) بمیرد ، سزاوار است » و شما از دادن یک پیام تسلیت ( برای قتل حکومتی ) و اظهار تأسف ، خودداری کردید !!. ش ) جناب آقای خامنهای ، اختصاص بودجههای کلان دولتی برای سفرهای جنابعالی و همراهان در داخل کشور که تنها در سال ٨٠ ، بالغ بر ٣٧ میلیارد تومان بوده است ، تحمیل هزینهای هنگفت به بودجهی عمومی است. ض ) حساسیت فوقالعادهی شخص رهبری نسبت به عناوین بکار رفته در مطبوعات و بیانات افراد که آیا از عناوینی چون « رهبر معظم » بهره میگیرند یا خیر؟ آیا « تیتر اول را به رهبری اختصاص میدهند یا خیر؟ » و…پخش مکرر مراسم دست بوسیها و مدیحه سراییها در مورد رهبری از صدا و سیما را با واکنش منفی آیةالله خمینی در مراسم حسینیهی جماران و تعاریف آقای فخرالدین حجازی ، مقایسه کنید تا معلوم گردد که کدام روش ناپسند ، جمهوری اسلامی را تا این حد در معرض سقوط قرار داده است و مقصران اصلی این معرکهی خسارت بار ، چه افرادی هستند؟ و….. گر بگویم جملهی آمار را // مثنوی هفتاد من کاغذ شود.
با ۱۰۸ امتیاز و ۱۱ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات
با ۱۰۸ امتیاز و ۱۱ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات
Things you can do from here:
- Subscribe to بالاترین using Google Reader
- Get started using Google Reader to easily keep up with all your favorite sites
این پیام از گروه اخبار داغ رسیده است
"HOT NEWS" group.
برای عضویت ایمیل بزنید به:
hotreads@gmail.com
برای حذف عضویت ایمیل بزنید به
hotreads+unsubscribe@googlegroups.com
برای تنظیمات بیشتر
http://groups.google.com/group/hotreads?hl=fa
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر