ميرحسين موسوی: نظام دچار مشکلاتی شده که فقط به تظاهرات خيابانی محدود نمیشود، ندای سبز آزادی
ـ حاکميت فکر میکند با جمع کردن تظاهرات خيابانی مسئله معترضان حل شده است
ـ پایههای اعتبار و مشروعیت نظام در حال از بین رفتن است
ندای سبز آزادی: نمايندگان اصلاح طلب فراکسيون سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی در مجلس ششم به ديدار مهندس ميرحسين موسوی رفتند.
به گزارش ندای سبز آزادی، در اين ديدار ابتدا چند تن از اعضای فراکسيون سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی سخنانی را بيان کردند و سپس مهندس ميرحسين موسوی با مهم خواندن سخنان اعضای سازمان گفت: نظام ما دچار مشکلاتی شده است که بازتاب آن فقط در تظاهرات خيابانی محدود نمی شود، مسائل و مشکلات خيلی عميق تر از اينهاست. يکی از اينها همين است که حاکميت فکر کند با جمع کردن تظاهرات خيابانی مسئله معترضان حل شده است.
مهندس موسوی ادامه داد: تمام مسائل و مقوله هايی که پايه های اعتبار و مشروعيت يک نظام را تشکيل می دهد در حال از بين رفتن است. نظام ها معمولا نيروهای سخت افزاری ( نيروی های انتظامی و نظامی و امنيتی ) را در نهايت برای حفظ خود به هر قيمت بکار خود می گيرند اما اين در کشور ما اتفاق افتاد و اين جای تامل و توجه بسيار دارد. مسئله دروغ مسئله اصلی ما شده و مردم نسبت بدان اعتراض دارند که متاسفانه در همه سطوح حاکميت و تبليغات جريان دارد و مردم را نسبت به اصل و اساس اين نظام مسئله دار و در باورهاشان ترديد ايجاد کرده است. اصلی ترين عامل که باعث تثبيت و حفظ نظام بوده و آن اعتماد مردم به حاکميت بوده است از بين رفته است. مسائل اخلاقی ، عدم کارآمدی، سياست خارجی، فساد فراگير، ... همه اينها يک نوع بی اعتمادی نسبت به حاکميت و نظام ايجاد کرده است. آيا اين مسائل با سرکوب و بکارگيری قوه قهريه حل می شود ؟
نخست وزير دوران دفاع مقدس در ادامه گفت: اين وضعيت جريان سرمايه گذاری در کشور را کاملا مختل کرده است چرا که آينده غيرقابل پيش بينی شده است برخلاف جامعه ای مثل ژاپن که جريان سرمايه گذاری در آن توسط برخی خانواده ها قدمتی بيش از دو قرن دارد. در جامعه ما زود سود بردن هدف شده چون اميد به آينده نيست و بدليل شرايط کسی بدنبال سرمايه گذاری توليدی و دراز مدت و اشتغال پايدار نيست و آيا نتيجه تداوم اين وضعيت بيکاری و فقر بيشتر نيست؟ متوسط نرخ رشد سرمايه گذاری در پنج سال اخير به حدود ۷ درصد کاهش يافته در حاليکه بر طبق قانون برنامه چهارم توسعه اين رقم بايد ۲/۱۲ درصد در سال رشد می داشت و البته اين نرخ رشد بايد با هزينه ۸۲ ميليارد دلار در قوانين بودجه سنواتی توسط دولت حاصل می شد که با هزينه بيش از ۲۲۰ ميليارد دلار(۷/۲ برابر) نه تنها اين اتفاق نيافتاده بلکه نسبت به گذشته نيز پشترفت داشته است ! و آيا اين رخداد يک فاجعه نيست؟
نامزد معترض به نتايج انتخابات رياست جمهوری در ادامه سخنان خود با اشاره به طرح هدفمند شدن يارانه که توسط رئيس دولت مطرح شده گفت: دراجرای اين طرح هدفمندی يارانه ها و دعواهای جاری هم مسئله اصلی دولت اجازه گرفتن هزينه ميليارد تومان برای جلب و خريد رای است و لاغير !
واقعيت موجود و تبليغات رسمی بگونه ای شده است که همه نسبت به آمارهای رسمی اعلامی و اينکه نرخ تورم به ۸/۱۰ درصد در سال گذشته کاهش يافته است دچار ترديد جدی شدهاند و همه اينها نشانه هايی است از اينکه موريانه های بی اعتمادی دارد پايه های نظام را می خورد و از درون تهی می کند .
مهندس موسوی استفاده نامناسب و ابزاری از ارزشها را نشانه ديگری از عدم اعتماد جامعه به حاکميت دانست و افزود: نشانه های ديگری که می شود بدان اشاره کرد يکی استفاده ابزاری و بد از ارزشها ( اسلام ، انقلاب و امام ) باعث اغتشاش و آشفتگی فکری و روحی در جامعه شده است . نوع معرفی امام خمينی از صدا و سيمای غيرملی و رسانه های خارجی چهره مغشوشی از امام به نسل جوان ارائه می دهد و دراين آشفته بازار افراد چه برداشتی می توانند از امام داشته باشند؟
ميرحسين موسوی با اشاره به برخورد با حاميان محيط زيست در کنار درياچه ارومه گفت: برخورد عجيب اخير با مردمی است که برای حفظ محيط زيست درياچه اروميه رفته بودند نيز نشانه ديگری است از همين روند.
وی ادامه داد: يا پادگانی کردن بهشت زهرا در روز ۱۲ فروردين يا ... و آيا همه مسائل را با امنيتی و پادگانی کردن می توان حل کرد؟ نظام را می خواهند با حاکميت يک فرقه اداره کنند که نمی شود.
اين نامزد معترض به نتايج انتخابات در ادامه از حاضر بودنش برای تمکين به نتيجه انتخابات سخن گفت و افزود: حقيقت اين است که اگر حاکميت می توانست يک کارآمدی نسبی در اداره امور داشته باشد با هر تخلف انتخاباتی تمکين می کردم و مسائل و مشکلات کشور به سمت حل شدن می رفت اما ما اينراهم نداريم و بطور اشاره دولت در انجام يک پروژه عسلويه درمانده است يا در سياست خارجی هر روز مشکل پيش می آيد و وضع بحرانی تر می شود . روند طی شد پيرامون پرونده هسته ای در يکسال گذشته بهترين شاهد مثال در اين باره است .
نخست وزير دوران جنگ با اشاره به نحوه حل مشکلات در نظام های سياسی با محوريت دموکراسی گفت: در نظام های سياسی مردمسالار و معقول تلاش می شود که برای حل مسائل مهم و کليدی کشور به ويژه در عرصه سياست خارجی حتی از طريق مشورت با منتقدين و مخالفين نوعی اجماع نسبی حاصل شود در حاليکه مشاهده می کنيم در اينجا در باره اين موضوع حتی بين حاکميت موجود اجماعی وجود ندارد و اين نشانه چه می تواند باشد؟
ميرحسين موسوی با توجه به گزينه های اشاره شده فوق نتيجه گيری می کند: با توجه با اين وضعيت و مسائل اجرای بدون تنازل قانون اساسی را به عنوان خواسته و محور اصلی جنبش سبز می دانم و بايد در اين باره کالبد شکافی بيشتری در ادبيات جنبش انجام گيرد . اصول متعددی از اين قانون که متضمن حقوق ملت است به فراموشی سپرده شده است ( بطور خاص فصل حقوق ملت يا اصل ۱۶۸ در مورد رسيدگی به جرائم سياسی و مطبوعاتی در دادگاههای علنی با حضور هيات منصفه ) و اگر اينها خوب مطرح شود اجماعی کلی را در جنبش بوجود می آورد .
وی ادامه می دهد: پايه هر تغييری در جامعه تولد يک ايده است و اين ايده در جامعه ما متولد شده و ميل به تغيير و باز بينی همه گير شده است . بايد به مردم هشدار داد که منافع عده ای در برخی نهاد ها نمی گذارد که اينها به آسانی تسليم خواسته های جنبش و ملت شوند و بايد صبر به معنای ايستادن ، تامل و پايداری در اينراه را معنا کرد و اينکه حفظ همين منافع است که جلوی برخورد با مفاسد و دانه درشتها را گرفته است .
ميرحسين موسوی چشم انداز ادامه فعاليت جنبش سبز را اينگونه تبيين می کند: ما بايد ايده های روشنی را مطرح و باز تعريف کنيم و برای گسترش دادن آنها مقاومت و استواری داشته باشيم و راههايی را پيدا کنيم که بتوانيم سازمانيافته تر از گذشته کارها را به پيش ببريم. به نظام و حاکميت بايد گفت کم هزينه ترين راه در اداره کشور آزادی فعاليت تشکل ها ، رسانه ها ، نهادهای صنفی و مدنی و...است و نه تقابل و مقابله با آنها .
و می گويد: جنبش سبز بايد با همه قشرهای اجتماعی پيوند خورد و مسائل آنها را مطرح کند. کارگران و معلمان و ... هدف جنبش سبز ايجاد زندگی بهتر برای همه و به ويژه اقشار فرودست و آسيب پذير اجتماعی است. ما بايد در جامعه از کارگران و کارآفرينان بطور توامان دفاع کنيم و اينکه منافع ايندو قشر بهم گره خورده و در تعامل مثبت با يگديگر قرار دارد و اينکه تعامل سازنده اين دو باعث پيشترفت و توسعه جامعه می شود . جامعه معلمان ما که قشر وسيعی را در برمی گيرد و نقشی مهم و سرنوشت ساز در حيات اجتماعی ما دارند مسائلشان بايد مطرح و پيگيری شود ، و همينطور ديگر اقشار و گروهها .
اين نامزد انتخابات دوره دهم رياست جمهوری ابراز اميدواری کرد: برداشت و اميد من اين است که جريان حاکم به اجرای قانون اساسی و همه اصول آن برگردند و فضای امنيتی و نظامی را کنار گذارند و فضا را باز کنند ولی اگر اينراه رفته نشود مجبوريم بايستيم چون ما نظام و کشور و انقلاب را دوست داريم.
وی ادامه داد: من می پرسم اگر اول انقلاب به نيروهای مذهبی گفته می شد که حاضريد حاکم شويد و آدم بکشيد ، هيچکس اينرا قبول نمی کرد بنابراين ما نمی توانيم نسبت به اين وضعيت بی تفاوت باشيم . جنبش سبز مطالبه زيادی ندارد اما ظاهرا اجرای همين خواسته برای آنها بسيار سخت است و از اينرو افسانه سازی در مقابله با اين جنبش می کنند و خود در دام اين افسانه سازی و دروغ هايی که می بافند ، می افتند. با اين حال دعا می کنم که جريان حاکم از اين دائره تنگی که برای خود ساخته اند خارج شوند و اداره کشور به مسير و روال مطلوب باز گردد .
وی به حاکميت توصيه کرد: اگر اينها فکر می کنند که با ادامه اين نگاه و بينش مسائل و مشکلات کشور حل می شود اشتباه بزرگی است و ما بايد بايستيم تا مسائل و مشکلات حل شود . مردم در اين مدت هزينه سنگينی پرداختند و چون آرمان بلند و درستی دارند به اين هزينه دادن عادت کردند و الان شما می بينيد زندانی ها قهرمان مردم شده اند و چه استقبالی از آنها می شود و اين نشانه بی اثری اينگونه کارها در مقابله با جنبش و خواست مردم است و راه حل درست بازگشت به قانون اساسی و اجرای تام و تمام آن است.
وی در در انتها گفت: تشکل های سياسی که در کشور فعال هستند ظرفيت هاشان بيشتر از اين است و بايد بيشتر فعال شوند و تحليل و بيانيه و ... بدهند و با مردم ارتباط دائمی داشته باشند تا با تلاش همگی بتوان جريان رشد و پيشترفت جامعه مان را دامن زد و فردايی بهتر ساخت
سایت ندای سبز آزادی
=======================
مهندس موسوی: امام هیچ تصمیمی که مربوط به سرنوشت مردم بود را به تنهایی اتخاد نمیکردند
نخست وزیر دوران دفاع مقدس عدم رجوع به عقل جمعی و دیدن تنها یک فرقه و جناح که بر خلاف مشی امام خمینی(ره) بود را عامل حوادث بعد از انتخابات دانست، وی همچنین نوع معرفی امام راحل در صدا و سیما را ویران کردن پایههای نظام عنوان کرد و گفت:« صدا و سیما رفتار و دکترین امام راحل را تخریب میکنند و این درست کاری است که رسانههای بیگانه هم انجام میدهند.»
به گزارش «پارلماننیوز»، صبح امروز اعضای فراکسیون خط امام(ره)مجلس در ابتدای دیدارهای بهارانه خود با شخصیتهای سیاسی کشورمان به دیدار میرحسین موسوی رفتند.
در ابتدای این دیدار ، دبیرکل فراکسیون خط امام(ره)مجلس با تبریک سال جدید به نخست وزیر مورد حمایت امام راحل ابراز امیدواری کرد که سال جدید قرین خیر و برکت برای ملت بزرگ ایران و نیز خانوادههای شهدا، ایثارگران ، آسیب دیدگان حوادث بعد از انتخابات و همه دلسوزان انقلاب اسلامی ایران باشد.
محمدرضا تابش سپس اظهار داشت:«سال گذشته ملت در دفاع از دستاوردهای انقلاب و با حضور پرشکوه در انتخابات سنگ تمام گذاشت اما متاسفانه پاسخ درخوری نشنید و حاکمیت معامله خوبی با ملت انجام نداد.»
وی سپس با اشاره به انتخاب نام خط امام(ره) برای فراکسیون اصلاحطلبان مجلس افزود:« ما به عنوان اعضای این فراکسیون میبایست مبلغ و معرف اندیشهها و راه امام باشیم.»
نماینده اصلاحطلب اردکان تصریح کرد:«متاسفانه این روزها در کشور چهرهای از امام راحل بویژه در صدا و سیما ارائه و به تصویر در می آید که جفای بزرگی در حق ایشان است و با پخش گزینشی فرمایشان ایشان بدون اشاره به فراز و فرودهای آن و اینکه مربوط به چه زمان یا کدام اتفاق است این سئوال را برای نسل جوان ایجاد کرده است که این امامی که همه آنقدر از او تعریف میکنند این است؟»
در ادامه ، مهندس موسوی با تبریک سال نو به نمایندگان حاضر در جلسه و آرزوی سربلندی ملت بزرگ ایران ، ضمن سخنانی بخشی از خاطرات خود در این خصوص را بیان نمود .
وی گفت:« علی رغم حمایت موثری که امام راحل از دولت و اینجانب بعمل می آوردند هیچ تصمیمی که به مربوط به سرنوشت مردم بود را به تنهایی اتخاد نمیکردند و برای اتخاد تصمیم با کسانی که لازم بود مشورت می کردند و اصولا برای مشورت خود در اینگونه تصمیمات وظیفهای شرعی و عقلی قائل بودند.»
موسوی تصریح کرد:« امام راحل علیرغم منزلت بینظیری که در بین مردم داشتند و همچنین اختیارات و تواناییهایی که بر اساس قانون و اقبال مردم به ایشان دارا بودند و نیز نگاه تیز و دقیق به مسائل ، باز هم در مسائلی که به سرنوشت ملت مربوط میشد همواره مشورت با سران قوا و نخبگان در آن امر را در اولویت قرار میدادند و نظر شخصی یا یک گروه خاص را مبنا قرار نمیدادند، تشکیل جلسات سران قوا در آن زمان که هنوز مجمع تشخیص مصحلت وجود نداشت و سپس تشکیل مجمع تشخیص مصحلت نظام ( قبل از تثبیت آن به عنوان یکی از اصول قانون اساسی در بازنگری آن ) ناشی از همین روحیه و تفکر امام راحل بود.»
نخست وزیر مورد تائید امام راحل یادآور شد:« یکی از دلایل کارآمد بودن نظام و عبور از بحرانها در آن زمان به این رویه و نیز ارتباطی که به طور مستقیم مردم با نظام و حاکمیت و رهبری داشتند بر میگشت، به اضافه اینکه تصمیمات هم عقلانی و با مشورت جمعی اتخاد میشد.»
میرحسین موسوی سپس به وقایع سال گذشته اشاره کرد و اظهار داشت:« اگر در این جریانات و حوادث بعد از انتخابات متناسب با این رویه و مشی امام به عقل جمعی رجوع میشد و این راه و منش امام راحل که نگاهی وسیع به قضایا داشتند و تنها یک فرقه یا جناح را نمیدیدند عمل میشد شاهد این اتفاقات تلخ نبودیم.»
وی یادآور شد:« امام راحل زمینه حضور همه جناحها و سلائق را فراهم میکرد و مانع از حضور کسی نمیشد و این مردم بودند که با رای خود زمینه در مسئولیت قرار گرفتن یک گروه یا تفکر را فراهم میکردند.»
وی تاکید کرد:« اگر امام آنچنان که بود معرفی و شناسانده میشد مشروعیت نظام بیشتر میشد اما متاسفم که برخی از این ظرفیت بزرگ استفاده نمیکنند و برعکس ریشههای نظام را با این نوع تبلیغ مورد حمله و تخریب قرار میدهند.»
موسوی خاطر نشان کرد:« حوادث و جریانات سال گذشته موجب بازگشت به این واقعیت شد که خوب است یکبار دیگر به گذشته نگاه شود و با مبنا قرار دادن عقل جمعی و الگو قرار دادن امام آنگونه که بود و نه آنگونه که توسط برخی رسانهها معرفی میشود گذشته را جبران کرد.
نخست وزیر دوران دفاع مقدس عدم رجوع به عقل جمعی و دیدن تنها یک فرقه و جناح که بر خلاف مشی امام خمینی(ره) بود را عامل حوادث بعد از انتخابات دانست، وی همچنین نوع معرفی امام راحل در صدا و سیما را ویران کردن پایههای نظام عنوان کرد و گفت:« صدا و سیما رفتار و دکترین امام راحل را تخریب میکنند و این درست کاری است که رسانههای بیگانه هم انجام میدهند.»
به گزارش «پارلماننیوز»، صبح امروز اعضای فراکسیون خط امام(ره)مجلس در ابتدای دیدارهای بهارانه خود با شخصیتهای سیاسی کشورمان به دیدار میرحسین موسوی رفتند.
در ابتدای این دیدار ، دبیرکل فراکسیون خط امام(ره)مجلس با تبریک سال جدید به نخست وزیر مورد حمایت امام راحل ابراز امیدواری کرد که سال جدید قرین خیر و برکت برای ملت بزرگ ایران و نیز خانوادههای شهدا، ایثارگران ، آسیب دیدگان حوادث بعد از انتخابات و همه دلسوزان انقلاب اسلامی ایران باشد.
محمدرضا تابش سپس اظهار داشت:«سال گذشته ملت در دفاع از دستاوردهای انقلاب و با حضور پرشکوه در انتخابات سنگ تمام گذاشت اما متاسفانه پاسخ درخوری نشنید و حاکمیت معامله خوبی با ملت انجام نداد.»
وی سپس با اشاره به انتخاب نام خط امام(ره) برای فراکسیون اصلاحطلبان مجلس افزود:« ما به عنوان اعضای این فراکسیون میبایست مبلغ و معرف اندیشهها و راه امام باشیم.»
نماینده اصلاحطلب اردکان تصریح کرد:«متاسفانه این روزها در کشور چهرهای از امام راحل بویژه در صدا و سیما ارائه و به تصویر در می آید که جفای بزرگی در حق ایشان است و با پخش گزینشی فرمایشان ایشان بدون اشاره به فراز و فرودهای آن و اینکه مربوط به چه زمان یا کدام اتفاق است این سئوال را برای نسل جوان ایجاد کرده است که این امامی که همه آنقدر از او تعریف میکنند این است؟»
در ادامه ، مهندس موسوی با تبریک سال نو به نمایندگان حاضر در جلسه و آرزوی سربلندی ملت بزرگ ایران ، ضمن سخنانی بخشی از خاطرات خود در این خصوص را بیان نمود .
وی گفت:« علی رغم حمایت موثری که امام راحل از دولت و اینجانب بعمل می آوردند هیچ تصمیمی که به مربوط به سرنوشت مردم بود را به تنهایی اتخاد نمیکردند و برای اتخاد تصمیم با کسانی که لازم بود مشورت می کردند و اصولا برای مشورت خود در اینگونه تصمیمات وظیفهای شرعی و عقلی قائل بودند.»
موسوی تصریح کرد:« امام راحل علیرغم منزلت بینظیری که در بین مردم داشتند و همچنین اختیارات و تواناییهایی که بر اساس قانون و اقبال مردم به ایشان دارا بودند و نیز نگاه تیز و دقیق به مسائل ، باز هم در مسائلی که به سرنوشت ملت مربوط میشد همواره مشورت با سران قوا و نخبگان در آن امر را در اولویت قرار میدادند و نظر شخصی یا یک گروه خاص را مبنا قرار نمیدادند، تشکیل جلسات سران قوا در آن زمان که هنوز مجمع تشخیص مصحلت وجود نداشت و سپس تشکیل مجمع تشخیص مصحلت نظام ( قبل از تثبیت آن به عنوان یکی از اصول قانون اساسی در بازنگری آن ) ناشی از همین روحیه و تفکر امام راحل بود.»
نخست وزیر مورد تائید امام راحل یادآور شد:« یکی از دلایل کارآمد بودن نظام و عبور از بحرانها در آن زمان به این رویه و نیز ارتباطی که به طور مستقیم مردم با نظام و حاکمیت و رهبری داشتند بر میگشت، به اضافه اینکه تصمیمات هم عقلانی و با مشورت جمعی اتخاد میشد.»
میرحسین موسوی سپس به وقایع سال گذشته اشاره کرد و اظهار داشت:« اگر در این جریانات و حوادث بعد از انتخابات متناسب با این رویه و مشی امام به عقل جمعی رجوع میشد و این راه و منش امام راحل که نگاهی وسیع به قضایا داشتند و تنها یک فرقه یا جناح را نمیدیدند عمل میشد شاهد این اتفاقات تلخ نبودیم.»
وی یادآور شد:« امام راحل زمینه حضور همه جناحها و سلائق را فراهم میکرد و مانع از حضور کسی نمیشد و این مردم بودند که با رای خود زمینه در مسئولیت قرار گرفتن یک گروه یا تفکر را فراهم میکردند.»
وی تاکید کرد:« اگر امام آنچنان که بود معرفی و شناسانده میشد مشروعیت نظام بیشتر میشد اما متاسفم که برخی از این ظرفیت بزرگ استفاده نمیکنند و برعکس ریشههای نظام را با این نوع تبلیغ مورد حمله و تخریب قرار میدهند.»
موسوی خاطر نشان کرد:« حوادث و جریانات سال گذشته موجب بازگشت به این واقعیت شد که خوب است یکبار دیگر به گذشته نگاه شود و با مبنا قرار دادن عقل جمعی و الگو قرار دادن امام آنگونه که بود و نه آنگونه که توسط برخی رسانهها معرفی میشود گذشته را جبران کرد.
ندای سبز آزادی
=====================================
خرد کردن سازهایِ دانشجویانی که برای آزادی زندانیانِ جنبش نواخته بودند
جرس: تمامی سازهای اعضای کانون موسیقی دانشگاه صنعتی شریف که در آخرین روزهای سال گذشته (۸۸)، برای گرامیداشتِ دانشجویان دربند نواخته و برنامه اجرا کرده بودند، خرد و تخریب شد.
به گزارش سامانه خبری پارلمان نیوز، دانشجویان گروه موسیقیِ دانشگاه صنعتی شریف، بعد از اتمام تعطیلات نوروزی و با بازگشت به دانشگاه و مراجعه به اتاق موسیقی، تمامی سازهای خود را شکسته مشاهده کردند.
بنا به گفته یکی از دانشجویان آن دانشگاه، در روزهای پایانی سال گذشته طی برنامهای تحت عنوان «جشن شب عید» که همه ساله طبق روال مرسوم اجرا میشد، شعری برای دانشجویان در بند این دانشگاه خوانده شد و بعد از آن سرودی با همراهی سازهای توسط دانشجویان اجرا شد.
به گزارش پارلمان نیوز، این دانشجوی دانشگاه شریف با بیان این نکته که "تا آخرین چهارشنبه سال و پیش از تعطیلی ساختمان فوق برنامه در ساعت ۱۲ ظهر و تعطیلی دانشگاه به دلیل نوروز، اعضا در این مرکز حضور داشته و کلیه اموال و سازهای دانشجویان سالم در محلشان قرار داشت"، خاطرنشان کرد "هنگامیکه برخی اعضا در روز ۱۴ فروردین درب اتاق را باز میکنند، سازهای گروه موسیقی را به شکل معنادار و مغرضانهای شکسته شده مشاهده می کنند."
با توجه به اینکه در طول تعطیلات و زمان عادی، ورود و خروج به آن محل تحت نظارت و کنترل مسئولین دانشگاه می باشد، این دانشجوی فعال خاطرنشان نمود "به نظر میرسد با توجه به اینکه تا پایان سال سازها سالم و در تعطیلات درب ساختمان توسط مسؤلان فوق برنامه بسته بوده و عملا دانشجویی به سازها دسترسی نداشته است و با توجه به نحوه شکسته شدن سازها که نشانگر غیظ و خشم برخی بوده است، این عمل وقیح توسط افراد معلوم الحالی صورت گرفته که نه تنها با موسیقی اصیل و پاک ایرانی عناد و دشمنی دارند، بلکه از یادکردن دانشجویان در بند برآشفتهاند."
جرس: تمامی سازهای اعضای کانون موسیقی دانشگاه صنعتی شریف که در آخرین روزهای سال گذشته (۸۸)، برای گرامیداشتِ دانشجویان دربند نواخته و برنامه اجرا کرده بودند، خرد و تخریب شد.
به گزارش سامانه خبری پارلمان نیوز، دانشجویان گروه موسیقیِ دانشگاه صنعتی شریف، بعد از اتمام تعطیلات نوروزی و با بازگشت به دانشگاه و مراجعه به اتاق موسیقی، تمامی سازهای خود را شکسته مشاهده کردند.
بنا به گفته یکی از دانشجویان آن دانشگاه، در روزهای پایانی سال گذشته طی برنامهای تحت عنوان «جشن شب عید» که همه ساله طبق روال مرسوم اجرا میشد، شعری برای دانشجویان در بند این دانشگاه خوانده شد و بعد از آن سرودی با همراهی سازهای توسط دانشجویان اجرا شد.
به گزارش پارلمان نیوز، این دانشجوی دانشگاه شریف با بیان این نکته که "تا آخرین چهارشنبه سال و پیش از تعطیلی ساختمان فوق برنامه در ساعت ۱۲ ظهر و تعطیلی دانشگاه به دلیل نوروز، اعضا در این مرکز حضور داشته و کلیه اموال و سازهای دانشجویان سالم در محلشان قرار داشت"، خاطرنشان کرد "هنگامیکه برخی اعضا در روز ۱۴ فروردین درب اتاق را باز میکنند، سازهای گروه موسیقی را به شکل معنادار و مغرضانهای شکسته شده مشاهده می کنند."
با توجه به اینکه در طول تعطیلات و زمان عادی، ورود و خروج به آن محل تحت نظارت و کنترل مسئولین دانشگاه می باشد، این دانشجوی فعال خاطرنشان نمود "به نظر میرسد با توجه به اینکه تا پایان سال سازها سالم و در تعطیلات درب ساختمان توسط مسؤلان فوق برنامه بسته بوده و عملا دانشجویی به سازها دسترسی نداشته است و با توجه به نحوه شکسته شدن سازها که نشانگر غیظ و خشم برخی بوده است، این عمل وقیح توسط افراد معلوم الحالی صورت گرفته که نه تنها با موسیقی اصیل و پاک ایرانی عناد و دشمنی دارند، بلکه از یادکردن دانشجویان در بند برآشفتهاند."
سایت جرس
===================
پناهندگان هسته ای؛ یکی پس از دیگری
امیری، شاه کلید ترور علیمحمدی
همزمان با پناهندگی یکی دیگر از دانشمندان هسته ای و انتشار ابعاد جدیدی از پرونده هسته ای، منابع خبری، از رابطه "صمیمانه و گرم" شهرام امیری و دکتر علیمحمدی خبر می دهند. بنا بر این گزارش ها شهرام امیری، دانشمند هسته ای ایران که به تازگی به آمریکا پناهنده شده از دوستان صمیمی استادی است که دی ماه سال گذشته در مقابل خانه اش در تهران ترور شد و رسانه های دولتی ایران سعی کردند وی را نزدیک به دولت معرفی کنند.
پناهندگی و ترور
داستان "شهرام امیری" دانشمند هسته ای ایران، هر روز ابعاد جدیدی از اوضاع هسته ای ایران و اتفاقات مرتبط با آن را فاش می کند. از جمله این مسایل می توان به بحث ترور دکتر مسعود علی محمدی، استاد فیزیک دانشگاه تهران اشاره کرد.
جولیان بروگرو مقاله نویس روزنامه گاردین با استناد به اظهارات یکی از ماموران سیا می گوید که شهرام امیری با مسعود علی محمدی، دیگر دانشمند هسته ای ایرانی که دی ماه سال گذشته در مقابل خانه اش در تهران ترور شد، در ارتباط بود وسپاه پاسداران را مسئول تصفیه وی قلمداد کرد.
شک و تردیدها درباره ترور این استاد فیزیک، زمانی بیشتر شد که اعلام شد ماموران وزارت اطلاعات، یک روز قبل از ترور مسعود علیمحمدی، به خانه این استاد دانشگاه رفته و كليه اسناد و جزوات وی را ضبط کرده بودند.
تفتیش منزل دکتر علیمحمدی، درست یک روز قبل از ترور وی در حالی صورت میگرفت که دكتر علیمحمدی از دو هفته قبل از آن از کليه همكاریهايش با مراكز حساس هستهای استعفا کرده بود.
پس از ترور این استاد دانشگاه نیز خانواده او از سوی وزارت اطلاعات تهدید شدند که موضوع تفتیش منزل این استاد دانشگاه و ضبط مدارک و اسناد او را افشا نکنند.
همچنین حضور ماموران اطلاعات در صحنه ترور و جمع كردن جنازه وی پس از وقوع انفجار و همچنین در مراسم ختم دکتر علیمحمدی بسیار چشمگیر بود.
ترور علیمحمدی برای بسیاری از دانشمندان ایرانی زنگ خطری بود. هفته نامه نیچر به نقل از یکی از محققان ایرانی که خواست نامش فاش نشود، مینویسد: "همه نگران آن هستند که این اتفاق ممکن است سرآغازی باشد و اساتید بیشتری کشته شوند".
نیچر پس از تماس با چند تن از دانشمندان ایرانی که مسعود علی محمدی را میشناختند و خواسته اند نامشان فاش نشود مینویسد: "آنها ابراز تعجب کردهاند که چرا علی محمدی برای ترور انتخاب شده است". یکی از آنها میگوید: "میتوانستم انتظار داشته باشم که بعضی از چهرههای مؤثر سیاسی ترور شوند، اما انتظار ترور او را نداشتم".
محققان و دانشمندان ایرانی در گفتوگو با نیچر به شدت با تصویر ارائه شدهاز علی محمدی در رسانههای رسمی ایران و اینکه او حامی احمدی نژاد بوده مخالفت و آن را رد کردهاند.
آنها میگویند، علی محمدی مخالف رژیم کنونی و سرکوب خشونتبار معترضان پس از انتخابات ریاست جمهوری بود. آنها همچنین این گفتهی رژیم مبنی بر اینکه علی محمدی در برنامهی هستهای ایران دخالت داشت و به همین دلیل هدف قرار گرفت را رد کردهاند.
اکنون شاید شهرام امیری، دانشمند هسته ای ایران که به تازگی به آمریکا پناهنده شده، سوژه مناسبی برای تحقیق در زمینه این ترور باشد. منابع خبری مختلف، رابطه میان این دو نفر را "صمیمانه و گرم" نامیده اند و حتا برخی منابع اعلام کرده اند که علیمحمدی از وضعیت امیری اطلاع کاملی داشته است.
انتشار اخبار اتمی پس از پناهندگی امیری
خبر شبکه خبری ABC مبنی بر پناهنده شدن امیری به آمریکا و همکاری وی با سازمان سیا، در واقع خط بطلانی بود بر ادعاهای مقامات جمهوری اسلامی که پیش از این خبر از ناپدید شدن شهرام امیری در سفر حج و سپس ربوده شدن وی توسط سرویس اطلاعاتی آمریکا با همکاری سرویس اطلاعاتی عربستان سعودی داده بودند.
داستان پناهنده شدن امیری و همکاری اطلاعاتی وی برای فاش کردن نکات جدیدی درباره برنامه هسته ای جمهوری اسلامی، نخستین بار چند ماه پیش و توسط خبرگزاری فرانسه اعلام شد.
خبرگزاری فرانسه گزارش داده بود که شهرام امیری از مطلعین ساخت دومین مرکز غنیسازی اورانیوم ایران در نزدیکی شهر قم است و خبر وجودِ این سایت جدید غنی سازی اورانیوم در ایران، سه ماه بعد از مفقود شدن شهرام امیری منتشر و رسانه ای شد.
روزنامه انگلیسی ساندی تلگراف نیز در همان زمان به نقل از منابع آگاه اعلام کرده بود: "یک دانشمند ایرانی که شش ماه قبل در عربستان سعودی ناپدید شده، بعضی از اسرار منتشر نشدۀ برنامه اتمی جمهوری اسلامی را در اختیار بازرسان آژانس اتمی سازمان ملل قرار داده است."
روزنامه ساندی تایمز ـ دیگر روزنامه انگلیسی ـ اما روایت پناهندگی امیری را این گونه روایت کرد: "سازمان سیا سال گذشته پس از سفر امیری به فرانکفورت (در ارتباط با کارهای تحقیقاتی اش)، از طریق یک بازرگان آلمانی (واسطه) با وی ارتباطی برقرار نمود و کمی بعد که امیری برای کمک به نماینده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی به وینِ اتریش سفر کرده بود، تماس نهایی برقرار گردید. امیری چندی بعد به زیارت مکه رفت و از آن زمان تاکنون دیده نشده است."
اما مقامات جمهوری اسلامی، حضور امیری در برنامه هسته ای را تکذیب کرده اند. علی اکبر صالحی، رییس سازمان انرژی اتمی ایران، در گفتگو با خبرگزاری فارس در پاسخ به سئوالی در مورد شهرام امیری گفته بود: "بنده اعلام میکنم حتی نمیدانم آقای امیری چه کسی است."
شبکه تلویزیونی ABC همچنین اعلام کرده است که ناپدیدشدن شهرام امیری بخشی از عملیات بلندمدت سیا برای پناهنده شدن او بوده است. سیا در ایران از طریق یک واسطۀ خاص به شهرام امیری نزدیک شده و به او پیشنهاد اقامت در آمریکا را داده بود.
این شبکه تلویزیونی همچنین اضافه کرده است که از زمان پناهندگی امیری به آمریکا، سازمان سیا به صورت گستردهای از او اطلاعات خواسته و امیری نیز کمک کرده است تا ارزیابیهای اطلاعاتی آمریکا درباره برنامه هستهایِ جمهوری اسلامی تقویت شود.
داستان ناپدید شدن شهرام امیری از زمانی آغاز شد که در اواخر پاییز گذشته، منوچهر متکی، وزير امور خارجه جمهوری اسلامی، آمريکا را متهم کرد که شهرام اميری را که "برای حج عمره در عربستان به سر میبرده"، ربوده است و مقامات عربستان در این زمینه مسئول هستند.
حسن قشقاوی، که در آن زمان سخنگوی وزارت امور خارجه بود نیز خبر پناهندگی امیری را تکذیب کرده بود: "وی برای انجام سفر عمره مفرده به عربستان سفر کرده و در آن کشور ناپدید شده است، ما و خانواده او هم بهشدت پیگیر هستیم و مسئولیت عربستان در مورد سرنوشت وی کماکان پابرجاست." اما عربستان همواره این اتهامات را تکذیب و از این سخنان "ابراز تعجب" کرده است.
فرانسه، میزبان پناهنده هسته ای جدید
اینک پایگاه اینترنتی ایتالیایی "آی ام جی پرس" روز دوشنبه با انتشار گزارشی از پناهنده شدن یک مهندس هسته ای ایرانی به فرانسه خبر داده است.براساس این گزارش محمد معرفی 34 ساله اهل تهران پس از فرار به ترکیه و پذیرش بوسیله کمیساریای عالی امور پناهندگان ونیز کمیساریای عالی حقوق بشر وابسته به سازمان ملل متحد از حق پناهندگی در فرانسه برخوردار وبه این کشور منتقل شد.
به نوشته این سایت ایتالیایی محمد معرفی یک مهندس اتمی است که در زمینه ساخت راکتورهای هسته ای نیز تخصص دارد.
وی در مراحل مختلفی برای دولت ایران کار کرده و در سال های اخیر به ویژه پس از انتخاب احمدی نژاد در سال 2005 به سمت ریاست جمهوری ایران مستقیما به برنامه های هسته ای ایران، به ویژه در بخش غنی سازی اورانیوم پیوسته بود.
آی ام جی پرس در ادامه می نویسد: "در پایان سال 2004 و در ماه های اول سال 2005 میلادی، محمد دچار تردید هایی جدی درباره عملیات سازمان انرژی هسته ای و پنهانکاری های آن شد و از آزمایش های هسته ای که تاثیر منفی بر سلامت مردم و اوضاع اقتصادی آنها دارد مطلع گردید."
مسئولان ایرانی پس از تقاضای محمدی جهت استعفا از سازمان انرژی هسته ای و درخواست کناره گیری از دیگر فعالیت ها، به وی پیشنهاد ریاست گروه فنی را دادند اما محمد معرفی با اعلام اینکه با برنامه ها، سیاست ها و آزمایش هایی که دولت انجام می دهد موافق نیست پیشنهاد آنها را رد کرد.
محمد معرفی گفته است در سال 2005 میلادی یک روز صبح که به محل کار خود می رفت خودرویی در کنارش متوقف شد و دو فرد از آن پیاده شدند و او را به داخل خودرو هدایت کردند و بعدا مشخص شد آنها مامور وزارت اطلاعات ایران بودند.
معرفی درادامه می گوید: "مرا که ترسیده بودم به وزارت اطلاعات بردند در حالی که همسر باردارم در خانه تنها بود و واهمه داشتم که مبادا هرگز به خانه بر نگردم... دو ماه در آنجا در یک سلول انفرادی تاریک و بدون تهویه با ابعاد یک در دو متر در بازداشت به سر بردم. آنها هر سه یا چهار روز یک بار به مدت زمان پنج دقیقه به من اجازه استحمام می دادند."
وی سپس به برخورد بازپرسان با خود می پردازد و آن را وحشتناک توصیف کرده می افزاید: "آنها با قرار دادن صندلی من رو به دیوار از من بازپرسی می کردند... و گاهی مرا کتک می زدند."
این مهندس اتمی پناهنده افزود که پس از دو ماه حبس در زندان او را به شهر بوشهر در جنوب ایران منتقل کردند و در یک سلول سه در چهار متری در کنار هفده نفر دیگر زندانی کردند.
وی می افزاید: "در بوشهر علاوه بر ماموران وزارت اطلاعات افراد دیگری نیز ضمن بازجویی، تهدید کردند در صورت عدم همکاری او را به قتل خواهند رساند."
به نوشته این وبسایت، یک ماه پس از آزادی محمد معرفی، همسرش درنتیجه شرایط سخت روحی فرزندش را از دست داد و او نیز پس از چند ماه در پی تهدید به بازداشت دوباره مجبور به طلاق همسرش شد.
معرفی در ادامه می گوید: "من تنها در مدت یک سال همسر، فرزند و شغلم را برای همیشه از دست دادم و در سال 2006 میلادی به اتهام جاسوسی علیه رژیم محاکمه شدم و به زندان اوین درتهران منتقل شدم.
آی ام جی پرس می نویسد، پس از گذشت چند ماه، با دخالت وکیل مدافعش و به خاطر وضعیت بد جسمی و روانی، بازداشت او به حال تعلیق در آمده و در این فرصت موفق به تهیه گذرنامه شد و از طریق زمینی به آنکارا در ترکیه رفت.
در ترکیه تماس های تلفنی تهدید آمیزی از جانب کسانی که خود را ماموران دستگاه اطلاعاتی ایران معرفی کردند، دریافت کرد. آنها به او گفتند در صورت ماندن در ترکیه او را به قتل خواهند رساند.
چهار کشته و مفقود مرتبط با پرونده هسته ای
تاکنون حداقل اخبار رسمی از کشته یا مفقود شدن 4 تن از مرتبطین با برنامه هسته ای ایران منتشر شده است. از جمله می توان به مرگ اردشير هاشم پور، کارشناس اتمی ايران که در مرکز فرايند اتمی اصفهان به کار مشغول بود، اشاره کرد. وی در سال ۲۰۰۷ بر اثر مسموميت مشکوک ناشی از استنشاق گاز جان خود را از دست داد.
در همان سال عليرضا عسگری، معاون وزير دفاع و از فرماندهان سپاه پاسداران نيز بعد از سفر به ترکيه در استانبول ناپدید شد. نام عليرضا عسگری نيز در کنار نام شهرام اميری، در فهرستی که وزارت خارجه ايران از چهار فرد مفقود وابسته به خود تهيه کرده و در اختيار سازمان ملل قرار داده ديده مي شود. اخباری که در آینده از پرونده هسته ای ایران منتشر خواهد شد می تواند اهمیت پناهندگی این کارشناسان را بیشتر از گذشته نشان دهد و توجه مطبوعات داخلی و خارجی را به خود جلب کند
امیری، شاه کلید ترور علیمحمدی
همزمان با پناهندگی یکی دیگر از دانشمندان هسته ای و انتشار ابعاد جدیدی از پرونده هسته ای، منابع خبری، از رابطه "صمیمانه و گرم" شهرام امیری و دکتر علیمحمدی خبر می دهند. بنا بر این گزارش ها شهرام امیری، دانشمند هسته ای ایران که به تازگی به آمریکا پناهنده شده از دوستان صمیمی استادی است که دی ماه سال گذشته در مقابل خانه اش در تهران ترور شد و رسانه های دولتی ایران سعی کردند وی را نزدیک به دولت معرفی کنند.
پناهندگی و ترور
داستان "شهرام امیری" دانشمند هسته ای ایران، هر روز ابعاد جدیدی از اوضاع هسته ای ایران و اتفاقات مرتبط با آن را فاش می کند. از جمله این مسایل می توان به بحث ترور دکتر مسعود علی محمدی، استاد فیزیک دانشگاه تهران اشاره کرد.
جولیان بروگرو مقاله نویس روزنامه گاردین با استناد به اظهارات یکی از ماموران سیا می گوید که شهرام امیری با مسعود علی محمدی، دیگر دانشمند هسته ای ایرانی که دی ماه سال گذشته در مقابل خانه اش در تهران ترور شد، در ارتباط بود وسپاه پاسداران را مسئول تصفیه وی قلمداد کرد.
شک و تردیدها درباره ترور این استاد فیزیک، زمانی بیشتر شد که اعلام شد ماموران وزارت اطلاعات، یک روز قبل از ترور مسعود علیمحمدی، به خانه این استاد دانشگاه رفته و كليه اسناد و جزوات وی را ضبط کرده بودند.
تفتیش منزل دکتر علیمحمدی، درست یک روز قبل از ترور وی در حالی صورت میگرفت که دكتر علیمحمدی از دو هفته قبل از آن از کليه همكاریهايش با مراكز حساس هستهای استعفا کرده بود.
پس از ترور این استاد دانشگاه نیز خانواده او از سوی وزارت اطلاعات تهدید شدند که موضوع تفتیش منزل این استاد دانشگاه و ضبط مدارک و اسناد او را افشا نکنند.
همچنین حضور ماموران اطلاعات در صحنه ترور و جمع كردن جنازه وی پس از وقوع انفجار و همچنین در مراسم ختم دکتر علیمحمدی بسیار چشمگیر بود.
ترور علیمحمدی برای بسیاری از دانشمندان ایرانی زنگ خطری بود. هفته نامه نیچر به نقل از یکی از محققان ایرانی که خواست نامش فاش نشود، مینویسد: "همه نگران آن هستند که این اتفاق ممکن است سرآغازی باشد و اساتید بیشتری کشته شوند".
نیچر پس از تماس با چند تن از دانشمندان ایرانی که مسعود علی محمدی را میشناختند و خواسته اند نامشان فاش نشود مینویسد: "آنها ابراز تعجب کردهاند که چرا علی محمدی برای ترور انتخاب شده است". یکی از آنها میگوید: "میتوانستم انتظار داشته باشم که بعضی از چهرههای مؤثر سیاسی ترور شوند، اما انتظار ترور او را نداشتم".
محققان و دانشمندان ایرانی در گفتوگو با نیچر به شدت با تصویر ارائه شدهاز علی محمدی در رسانههای رسمی ایران و اینکه او حامی احمدی نژاد بوده مخالفت و آن را رد کردهاند.
آنها میگویند، علی محمدی مخالف رژیم کنونی و سرکوب خشونتبار معترضان پس از انتخابات ریاست جمهوری بود. آنها همچنین این گفتهی رژیم مبنی بر اینکه علی محمدی در برنامهی هستهای ایران دخالت داشت و به همین دلیل هدف قرار گرفت را رد کردهاند.
اکنون شاید شهرام امیری، دانشمند هسته ای ایران که به تازگی به آمریکا پناهنده شده، سوژه مناسبی برای تحقیق در زمینه این ترور باشد. منابع خبری مختلف، رابطه میان این دو نفر را "صمیمانه و گرم" نامیده اند و حتا برخی منابع اعلام کرده اند که علیمحمدی از وضعیت امیری اطلاع کاملی داشته است.
انتشار اخبار اتمی پس از پناهندگی امیری
خبر شبکه خبری ABC مبنی بر پناهنده شدن امیری به آمریکا و همکاری وی با سازمان سیا، در واقع خط بطلانی بود بر ادعاهای مقامات جمهوری اسلامی که پیش از این خبر از ناپدید شدن شهرام امیری در سفر حج و سپس ربوده شدن وی توسط سرویس اطلاعاتی آمریکا با همکاری سرویس اطلاعاتی عربستان سعودی داده بودند.
داستان پناهنده شدن امیری و همکاری اطلاعاتی وی برای فاش کردن نکات جدیدی درباره برنامه هسته ای جمهوری اسلامی، نخستین بار چند ماه پیش و توسط خبرگزاری فرانسه اعلام شد.
خبرگزاری فرانسه گزارش داده بود که شهرام امیری از مطلعین ساخت دومین مرکز غنیسازی اورانیوم ایران در نزدیکی شهر قم است و خبر وجودِ این سایت جدید غنی سازی اورانیوم در ایران، سه ماه بعد از مفقود شدن شهرام امیری منتشر و رسانه ای شد.
روزنامه انگلیسی ساندی تلگراف نیز در همان زمان به نقل از منابع آگاه اعلام کرده بود: "یک دانشمند ایرانی که شش ماه قبل در عربستان سعودی ناپدید شده، بعضی از اسرار منتشر نشدۀ برنامه اتمی جمهوری اسلامی را در اختیار بازرسان آژانس اتمی سازمان ملل قرار داده است."
روزنامه ساندی تایمز ـ دیگر روزنامه انگلیسی ـ اما روایت پناهندگی امیری را این گونه روایت کرد: "سازمان سیا سال گذشته پس از سفر امیری به فرانکفورت (در ارتباط با کارهای تحقیقاتی اش)، از طریق یک بازرگان آلمانی (واسطه) با وی ارتباطی برقرار نمود و کمی بعد که امیری برای کمک به نماینده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی به وینِ اتریش سفر کرده بود، تماس نهایی برقرار گردید. امیری چندی بعد به زیارت مکه رفت و از آن زمان تاکنون دیده نشده است."
اما مقامات جمهوری اسلامی، حضور امیری در برنامه هسته ای را تکذیب کرده اند. علی اکبر صالحی، رییس سازمان انرژی اتمی ایران، در گفتگو با خبرگزاری فارس در پاسخ به سئوالی در مورد شهرام امیری گفته بود: "بنده اعلام میکنم حتی نمیدانم آقای امیری چه کسی است."
شبکه تلویزیونی ABC همچنین اعلام کرده است که ناپدیدشدن شهرام امیری بخشی از عملیات بلندمدت سیا برای پناهنده شدن او بوده است. سیا در ایران از طریق یک واسطۀ خاص به شهرام امیری نزدیک شده و به او پیشنهاد اقامت در آمریکا را داده بود.
این شبکه تلویزیونی همچنین اضافه کرده است که از زمان پناهندگی امیری به آمریکا، سازمان سیا به صورت گستردهای از او اطلاعات خواسته و امیری نیز کمک کرده است تا ارزیابیهای اطلاعاتی آمریکا درباره برنامه هستهایِ جمهوری اسلامی تقویت شود.
داستان ناپدید شدن شهرام امیری از زمانی آغاز شد که در اواخر پاییز گذشته، منوچهر متکی، وزير امور خارجه جمهوری اسلامی، آمريکا را متهم کرد که شهرام اميری را که "برای حج عمره در عربستان به سر میبرده"، ربوده است و مقامات عربستان در این زمینه مسئول هستند.
حسن قشقاوی، که در آن زمان سخنگوی وزارت امور خارجه بود نیز خبر پناهندگی امیری را تکذیب کرده بود: "وی برای انجام سفر عمره مفرده به عربستان سفر کرده و در آن کشور ناپدید شده است، ما و خانواده او هم بهشدت پیگیر هستیم و مسئولیت عربستان در مورد سرنوشت وی کماکان پابرجاست." اما عربستان همواره این اتهامات را تکذیب و از این سخنان "ابراز تعجب" کرده است.
فرانسه، میزبان پناهنده هسته ای جدید
اینک پایگاه اینترنتی ایتالیایی "آی ام جی پرس" روز دوشنبه با انتشار گزارشی از پناهنده شدن یک مهندس هسته ای ایرانی به فرانسه خبر داده است.براساس این گزارش محمد معرفی 34 ساله اهل تهران پس از فرار به ترکیه و پذیرش بوسیله کمیساریای عالی امور پناهندگان ونیز کمیساریای عالی حقوق بشر وابسته به سازمان ملل متحد از حق پناهندگی در فرانسه برخوردار وبه این کشور منتقل شد.
به نوشته این سایت ایتالیایی محمد معرفی یک مهندس اتمی است که در زمینه ساخت راکتورهای هسته ای نیز تخصص دارد.
وی در مراحل مختلفی برای دولت ایران کار کرده و در سال های اخیر به ویژه پس از انتخاب احمدی نژاد در سال 2005 به سمت ریاست جمهوری ایران مستقیما به برنامه های هسته ای ایران، به ویژه در بخش غنی سازی اورانیوم پیوسته بود.
آی ام جی پرس در ادامه می نویسد: "در پایان سال 2004 و در ماه های اول سال 2005 میلادی، محمد دچار تردید هایی جدی درباره عملیات سازمان انرژی هسته ای و پنهانکاری های آن شد و از آزمایش های هسته ای که تاثیر منفی بر سلامت مردم و اوضاع اقتصادی آنها دارد مطلع گردید."
مسئولان ایرانی پس از تقاضای محمدی جهت استعفا از سازمان انرژی هسته ای و درخواست کناره گیری از دیگر فعالیت ها، به وی پیشنهاد ریاست گروه فنی را دادند اما محمد معرفی با اعلام اینکه با برنامه ها، سیاست ها و آزمایش هایی که دولت انجام می دهد موافق نیست پیشنهاد آنها را رد کرد.
محمد معرفی گفته است در سال 2005 میلادی یک روز صبح که به محل کار خود می رفت خودرویی در کنارش متوقف شد و دو فرد از آن پیاده شدند و او را به داخل خودرو هدایت کردند و بعدا مشخص شد آنها مامور وزارت اطلاعات ایران بودند.
معرفی درادامه می گوید: "مرا که ترسیده بودم به وزارت اطلاعات بردند در حالی که همسر باردارم در خانه تنها بود و واهمه داشتم که مبادا هرگز به خانه بر نگردم... دو ماه در آنجا در یک سلول انفرادی تاریک و بدون تهویه با ابعاد یک در دو متر در بازداشت به سر بردم. آنها هر سه یا چهار روز یک بار به مدت زمان پنج دقیقه به من اجازه استحمام می دادند."
وی سپس به برخورد بازپرسان با خود می پردازد و آن را وحشتناک توصیف کرده می افزاید: "آنها با قرار دادن صندلی من رو به دیوار از من بازپرسی می کردند... و گاهی مرا کتک می زدند."
این مهندس اتمی پناهنده افزود که پس از دو ماه حبس در زندان او را به شهر بوشهر در جنوب ایران منتقل کردند و در یک سلول سه در چهار متری در کنار هفده نفر دیگر زندانی کردند.
وی می افزاید: "در بوشهر علاوه بر ماموران وزارت اطلاعات افراد دیگری نیز ضمن بازجویی، تهدید کردند در صورت عدم همکاری او را به قتل خواهند رساند."
به نوشته این وبسایت، یک ماه پس از آزادی محمد معرفی، همسرش درنتیجه شرایط سخت روحی فرزندش را از دست داد و او نیز پس از چند ماه در پی تهدید به بازداشت دوباره مجبور به طلاق همسرش شد.
معرفی در ادامه می گوید: "من تنها در مدت یک سال همسر، فرزند و شغلم را برای همیشه از دست دادم و در سال 2006 میلادی به اتهام جاسوسی علیه رژیم محاکمه شدم و به زندان اوین درتهران منتقل شدم.
آی ام جی پرس می نویسد، پس از گذشت چند ماه، با دخالت وکیل مدافعش و به خاطر وضعیت بد جسمی و روانی، بازداشت او به حال تعلیق در آمده و در این فرصت موفق به تهیه گذرنامه شد و از طریق زمینی به آنکارا در ترکیه رفت.
در ترکیه تماس های تلفنی تهدید آمیزی از جانب کسانی که خود را ماموران دستگاه اطلاعاتی ایران معرفی کردند، دریافت کرد. آنها به او گفتند در صورت ماندن در ترکیه او را به قتل خواهند رساند.
چهار کشته و مفقود مرتبط با پرونده هسته ای
تاکنون حداقل اخبار رسمی از کشته یا مفقود شدن 4 تن از مرتبطین با برنامه هسته ای ایران منتشر شده است. از جمله می توان به مرگ اردشير هاشم پور، کارشناس اتمی ايران که در مرکز فرايند اتمی اصفهان به کار مشغول بود، اشاره کرد. وی در سال ۲۰۰۷ بر اثر مسموميت مشکوک ناشی از استنشاق گاز جان خود را از دست داد.
در همان سال عليرضا عسگری، معاون وزير دفاع و از فرماندهان سپاه پاسداران نيز بعد از سفر به ترکيه در استانبول ناپدید شد. نام عليرضا عسگری نيز در کنار نام شهرام اميری، در فهرستی که وزارت خارجه ايران از چهار فرد مفقود وابسته به خود تهيه کرده و در اختيار سازمان ملل قرار داده ديده مي شود. اخباری که در آینده از پرونده هسته ای ایران منتشر خواهد شد می تواند اهمیت پناهندگی این کارشناسان را بیشتر از گذشته نشان دهد و توجه مطبوعات داخلی و خارجی را به خود جلب کند
روزآنلاین
***************************
این ایمیل را برای دوستان خود نیز ارسال کنید. رسانه شمایید
جهت عضو شدن در گروه ايران ما. كافي است كه به آدرس زير يك ايميل ارسال کنید. لازم نيست كه هيچ چيزي در ايميل بنويسيد. سپس یک ایمیل از جانب گروه دریافت خواهید کرد و باید روی لینک داده شده در ایمیل کلیک کرده و درخواست خود را تایید نمایید.
OUR_IRAN+subscribe@googlegroups.com
چنانچه مایل به دریافت این ایمیلها نیستید برای لغو عضویت خود به آدرس زیر یک ایمیل ارسال کنید و لازم نیست که در ایمیل چیزی بنویسید:
OUR_IRAN-unsubscribe@googlegroups.com
---------------------------------------------------------------------------------------------------
You received this message because you are subscribed to the Google Groups "OurIran" group.
To post to this group, send email to OUR_IRAN@googlegroups.com
To unsubscribe from this group, send email to OUR_IRAN-unsubscribe@googlegroups.com
To subscribe to this group, send and email to OUR_IRAN+subscribe@googlegroups.com
For more options, visit this group at http://groups.google.com/group/OUR_IRAN?hl=fa
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر