۱۳۸۹ دی ۶, دوشنبه

{تفريح و سرگرمي}, [7113] هيچ مگو










لقمان حكيم رضى الله عنه پسر را گفت:ا
 ((امروز طعام مخور و روزه دار، و هر چه بر زبان راندى، بنويس . شبانگاه همه آنچه را كه نوشتى، بر من بخوان؛  آنگاه روزه‏ات را بگشا و طعام خور
 
((شبانگاه، پسر هر چه نوشته بود، خواند.  ديروقت شد و طعام نتوانست خورد.ا
روز دوم نيز چنين شد و پسر هيچ طعام  نخورد.ا
روز سوم باز هر چه گفته بود، نوشت و تا نوشته را بر خواند،آفتاب روز چهارم  طلوع كرد و او هيچ طعام نخورد .ا
 روز چهارم، هيچ نگفت . شب، پدر از  او خواست كه كاغذها بياورد و نوشته‏ها  بخواند.ا
پسر گفت:  امروز هيچ نگفته‏ام تا برخوانم.ا
 
لقمان گفت: ((پس بيا و از اين نان كه بر  سفره است بخور و بدان كه روز قيامت،  آنان كه كم گفته‏اند، چنان حال خوشى دارند  كه اكنون تو دارى)).ا











--

 

Best regards

sara 




--
اين ايميل را براي دوستان خود هم بفرستيد.
و به آنها بفرماييد، روي خط پايين كليك كنند تا براي آنها هم مطالب خوب و جالب بفرستيم
http://groups.google.com/group/taf_sar/subscribe
اين ايميل بدليل عضويت شما در گروه تفريح و سرگرمي است.
ايميل گروه اين است. taf_sar@googlegroups.com
اگر از دست ما ناراحت هستيد و نمي خواهيد مطالب ما بدست شما برسد پس خط پايين را كليك كنيد.
taf_sar+unsubscribe@googlegroups.com

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر