درود بر دوستان
تصنیف های ارسالی دوست عزیز اقای ارتین به نام جوانی در گلهای رنگارنگ شماره 240 و240 با همکاری حسین قوامی ومرتضی محجوبی وحبیب الله بدیعی وجلیل شهناز در دستگاه افشاری به اهنگسازی حسین یاحقی وترانه سرایی نواب صفا اجرا گردیده است
و در گلهای رنگارنگ شماره 247 با صدای الهه وهمکاری گلپایگانی ومرتضی محجوبی واهنگسازی حسین یاحقی وترانه سرایی نواب صفا در دستگاه افشاری اجرا گردیده است
که پیوند هر سه برنامه جهت اطلاع دوستان ارسال میگردد.
با احترام سعیدپور
---------- Forwarded message ----------
From: artin20 <amirtom20@yahoo.de>
Date: 2010/12/13
Subject: الهه،قوامی،جوانی
To: دوستان راديو گلها <friends-of-radio-golha@googlegroups.com>
درود
ترانه بسیار زیبای جوانی با صدای زنده یادها الهه و قوامی.آرتین
http://www.4shared.com/audio/_M7dmcIC/GhavamiJavani.html
http://www.4shared.com/audio/tZq9hxqR/ElaheJavani2.html
http://www.4shared.com/photo/vYqha1Ij/Elahe5a.html
اي جوانــــــي ،
رفتي ز دستـــم ، در خون نشستــم
جوانــــــي، کجايــــي
چرا رفتـــي که من بر تو عهدي نبستم
غم پيري ، نبود ديري ، که در هم شکستــم
چه اميد به کف داده ام را يگاني
کنون حسرت برم روز و شب بر جواني
نه هوشيار و نه مستم
ندانم که چه هستم
جواني چو رفتي تو ز دستم
نديدم سود از جواني در زندگانــــــــي
چه حاصل از زندگاني دور از جواني
جفا کن که بودم دردا که ديدم از مهربانان ، نامهرباني
غمت را نهفتم در سينه اما با کس نگفتم راز نهاني
نديدم سود از جواني در زندگانــــــــي
چه حاصل از زندگاني دور از جواني
چو اين دل به نشا دادم
که چون جويم از رهابم
اميدم کجايــــي ، کجايـــــي
اگر در برم نيايــــي ، بخوانم با سوز هجر و داغ جدايـــــي
بخوانم با سوز هجر و داغ جدايــــي
--------
From: artin20 <amirtom20@yahoo.de>
Date: 2010/12/13
Subject: الهه،قوامی،جوانی
To: دوستان راديو گلها <friends-of-radio-golha@googlegroups.com>
درود
ترانه بسیار زیبای جوانی با صدای زنده یادها الهه و قوامی.آرتین
http://www.4shared.com/audio/_M7dmcIC/GhavamiJavani.html
http://www.4shared.com/audio/tZq9hxqR/ElaheJavani2.html
http://www.4shared.com/photo/vYqha1Ij/Elahe5a.html
اي جوانــــــي ،
رفتي ز دستـــم ، در خون نشستــم
جوانــــــي، کجايــــي
چرا رفتـــي که من بر تو عهدي نبستم
غم پيري ، نبود ديري ، که در هم شکستــم
چه اميد به کف داده ام را يگاني
کنون حسرت برم روز و شب بر جواني
نه هوشيار و نه مستم
ندانم که چه هستم
جواني چو رفتي تو ز دستم
نديدم سود از جواني در زندگانــــــــي
چه حاصل از زندگاني دور از جواني
جفا کن که بودم دردا که ديدم از مهربانان ، نامهرباني
غمت را نهفتم در سينه اما با کس نگفتم راز نهاني
نديدم سود از جواني در زندگانــــــــي
چه حاصل از زندگاني دور از جواني
چو اين دل به نشا دادم
که چون جويم از رهابم
اميدم کجايــــي ، کجايـــــي
اگر در برم نيايــــي ، بخوانم با سوز هجر و داغ جدايـــــي
بخوانم با سوز هجر و داغ جدايــــي
--------
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر