درود بر سرشت پاک ایرانی
من به شما و تمامی ایرانیان این شب را که یکی از زیباترین شبهای سال ایرانی است فرخنده می شمارم
و امیدوارم که در گرد خانواده ی بزرگ آنراجشن گرفته و تا بر آمد خورشید لب هایتان پر از خنده و وجودتان سرشار از شادی باشد
در گذشته ایی نچندان دور که شهر تهران تنها دو یا دو نیم میلیون شهروند داشت و آن همه خیابان و جاده و ماشین نبود
و به همین دلیل هم هوا آنچنان آلوده و گیتی هستی یا به گفته ی این سوی اقیانوس گلوبال کلایما گرم نبود
و زمستانهای سرد و سخت و پر برفی داشتیم و در یک یا دو اتاقی کُرسی گزاشته بودیم
ما بچه ها با کمک مادر و مادر بزرگ شروع میکردیم از پس از ظهر انارها را دانه کردن, گردو ها فندق و بادام ها را پوست کندن
آنها را در سینی های مسی و لب کُنگره یی »مجمعه« ریختن تا تاریکی آسمان همه جا را فرا گرفته و سپس شام کوچکی خورده می شد
تا دیگر افراد فامیل می آمدند بویژه پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها, اگر هنوز در گیتی بودند, که بودن آنها در این گردهمایی های خانوادگی بایدی بود
همه زیر و دور کُرسی می نشستیم و پدر بزرگ که آنروزها نزدیک به 90 و خُرده ایی سالش بود
از خاطرات خود و از تاریخ تهران و غیره برای ما می گفت. چه دوران شیرینی بود
همچنین شبهایی را برای همه آرزو دارم
پاینده و فرخنده باشید
س بهخو
2010/12/15 hossein abdolvand <hossein.abdolvand@gmail.com>
با درودپیشا پیش شب زایش خورشید را به تمام دوستان و یاران ایرانی ام شاد باش گفته و برای همگی آرزوی تندرستی و شادکامی میکنم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر