زماني که من 18 سالم بود ، وقتي دل ميباختي نه موبايلي در کار بود، نه اينترنتي، نه هيچ ابزار مدرن ديگري. يادم ميآد تمام ابزار
ارتباطي منحصر ميشد به تلفنهاي گاه و بيگاه و نامههاي واقعي روي کاغذهاي واقعي که بوي خاص آدم نويسنده اش را با خود
داشت، منحصر به فرد بودند. عاشقي انتظار میطلبید، صبوري ميطلبيد و آدم ارزش شنيدن صداي معشوقش را ميدانست. يک
تکنولوژي همه چيز را آسان کرده و اين آساني با خودش توقع سهولت آورده، ارتباط آسان انگار ما را متوقع کرده به آساني به دست
بياوريم، عجول باشيم و کم طاقت. تناقض همين جاست: آنچه سهل است ارتباط با آدم ديگريست نه روحش ، شناختش و داشتنش.
تکنولوژي نميتواند از روح انسان راز زدايي کند. عشق هنوز و احتمالن تا هميشه، يک راز است. راز، طاقت ميخواهد؛ طاقت، صبر
میخواهد؛ صبر، اميد میخواهد؛ اميد، روياپردازي میخواهد؛ روياپردازي، فاصله میخواهد .....و تکنولوژي دشمن فاصله است. آدم ها
آسان نيستند، ما بد عادت شده ايم. عشق شايد تنها دريچه هنوز باز جهان است که حرمت راز را به ما ياداوري ميکند. در دنيايي
آسان........ عشق عزيزترين دشوار جهان است...... و شاید آخرين سنگر...... شايد
--
اين ايميل را براي دوستان خود هم بفرستيد.
و به آنها بفرماييد، روي خط پايين كليك كنند تا براي آنها هم مطالب خوب و جالب بفرستيم
http://groups.google.com/group/taf_sar/subscribe
اين ايميل بدليل عضويت شما در گروه تفريح و سرگرمي است.
ايميل گروه اين است. taf_sar@googlegroups.com
اگر از دست ما ناراحت هستيد و نمي خواهيد مطالب ما بدست شما برسد پس خط پايين را كليك كنيد.
taf_sar+unsubscribe@googlegroups.com

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر