۱۳۸۹ دی ۵, یکشنبه

پنجم دیماه سالگرد خاموشی استاد ایرج بسطامی



  سلام بر  دوستان

پنجم دی ماه سالگرد قربانیان حادثه زلزله تاسف بار بم وخاموشی استاد ایرج بسطامی 





ایرج بسطامی در سال ۱۳۳۶در بم به دنیا آمد و تا قبل از بروز زلزله دلخراش این منطقه، در همین شهر زندگی می کرد.

 او موسیقی را نزد عموی خود، یدالله بسطامی فرا گرفت سپس برای تکمیل آموزه هایش به تهران آمد

 و از محضر استاد محمدرضا شجریان بهره برد.

سیروس علی نژاد، روزنامه نگار سرشناس، می گوید:

 "موسیقی را نزد استادان فن از جمله شجریان آموخته بود و وقتی درست آموخته بود، پا به صحنه گذاشته بود.

 می گفت که موسیقی در خانواده پدری او ریشه دار است.

 پدرش هنوز در ساعات فراغت ساز می زد. اما خود را بیشتر مدیون عمویش یدالله بسطامی می دانست که از نظر او در موسیقی استادی و مهارت داشت. او بود که صدا و ذوق ایرج را ب

 موسیقی کشف کرده بود و از همان نوجوانی شروع کرده بود به آموختن گوشه ها و ردیف های موسیقی اصیل

 به او. این عمو در اوایل انقلاب فوت شد. پس از مرگ او، ایرج به تهران آمد

و نزد استادان و بیشتر از همه خود مشکاتیان موسیقی خواند و کم کم به میدان آمد.

بسطامی در فعالیت هنری خودبا اساتید دیگری همچون پرویز مشکاتیان ،محمد رضا درویشی و کیوان ساکت همکاری داشته است.

وی یک بار در سال ۱۹۹۰به همراه پرویز مشکاتیان به اروپا رفت

 و کنسرتهای متعددی در سراسر اروپا ترتیب داد.

در سال ۱۹۹۴هم به همین منوال با پرویز مشکاتیان همراه شد و به اروپا سفر کرد

 اماپس از آن در بم گوشه نشین شد.

پرویز مشکاتیان می گوید: "شرایط جاری موسیقی امروز،همه را بی انگیزه و خانه نشین کرده است. بسطامی با امید و انگیزه ای والا به تهران آمد و تنها به تعالی هنرش می اندیشید، اما پس از چندی دیگر چشم انداز روشنی ندید. آرزوی او دا

شتن سقفی بود که باران بر سرش نریزد اما آن را هم نداشت.

"شهرام ناظری، خواننده سرشناس ایران ضمن اظهار تاسف از بروز ضایعه جبران ناپذیر فقدان بسطامی می گوید:

 "اگر بنا باشد از بهترینهای خوانندگان پس از انقلاب مثالی بیاورم ایرج بسطامی را نام می برم.

 او از ذوق ذاتی خاصی بر خوردار بود و نقطه امیدی در عرصه آواز بعد از انقلاب محسوب می شد."

بسطامی در آلبوم "رقص آشفته" با ترجیع بند "من ماندم تنهای تنها"

و در مجموعه "افق مهر"، با "ای خوشا مست و خراب اندر خرابات آمده" بر سر زبانها افتاد.

تصنیف "دلم ای وای دل" سروده خواجوی کرمانی و "خوش نوای بی نوا" از جمله خوانده های وی است.

 که با استقبال دوستداران مواجه شد. مجموعه افق مهر که نخست در کنگره جهانی خواجوی کرمانی اجرا شد

 سپس در اروپا طی ۲۶ شب اجرا شد و مورد استقبال قرار گرفت.

عبد الحسین مختاباد،خواننده موسیقی سنتی ایران درباره بسطامی می گوید:

 "وی تنها خواننده چپ کوک زمان خود بود ( قدرت خواندن گام های بالا را داشت) و به لحاظ جنس و طعم ویژه ای که صدایش داشت

 در سه یا چهار دهه گذشته بی مانند بود.

"مختاباد، معتقد است خواندن مجموعه "موسم گل" که عموما شامل آهنگهای چپ کوک ( گام بالا ) است

 تنها از عهده بسطامی بر می آمد.او هم به مشکلات مالی و معیشتی ایرج بسطامی اشاره دارد و می گوید

 به همین دلیل آن مرحوم از سالهای پایانی دهه ۷۰دیگر کار جدی نکرد.

با اینهمه، پرویز مشکاتیان یادآور می شود که او یکی از پرتیراژترین نوارهای موسیقی را دو سال پیش به بازار عرضه کرد،

در آلبومی که "وطن من" نام دارد و روی شعری از ملک الشعرا بهار ساخته شده است

 سیروس علی نژاد به یاد می آورد که اول باری که بسطامی را دید سال ۱۳۶۹ در تالار رودکی بود.

 او تازه به جامعه موسیقی ایران معرفی شده بود: " آن شب بسطامی در جمع گروه عارف غوغا می کرد.

 جذبه موسیقی گروه عارف و آواز ایرج بسطامی که تازه پا به عرصه نهاده بود، نفس ها را در سینه ها حبس کرده بود.

وقتی شروع کرد چنان مجلس را گرفت که همه از خود بی خود شدند.

 شجریانِ دیگری ظهور کرده بود.

شعر سعدی را می خواند و سوزی که در صدایش بود مجلس را به آتش می کشید،

دلها را به فغان وا می داشت و آه از سینه ها بر می آورد.

 وی بعدها وقتی برای یک مصاحبه از نزدیک با بسطامی سخن گفت او را جوانی یافت "با حجب و حیای بچه های شهرستانی

و هنری به قول نظامی عروضی در « آسمان هفتم »اما به اعتقاد سیروس علی نژاد،

 "آن نوارها که بسطامی بعد از « افشاری مرکب » بیرون داد نشان از افت صدایش داشت.

اعتیاد از او جلو افتاده بود و کارش را در زایل کردن صدا بهتر از خود او در پرورش صدایش پیش می برد.

مختاباد، افشاری مرکب، اولین اجرای او را از جدی ترین کارهای موسیقی آوازی ایران خواند

و از جمله امتیازات ویژه دیگر بسطامی

 ، توانایی فوق العاده در ارایه کار صحنه ای و برخورداری از بخش بم شاخص در گستره آوایی، برشمرد.

کیوان ساکت ، آهنگساز و نوازنده سه تار ، همراه و همکار قدیمی خواننده فسانه،

 وی را از همراهی در اولین اجرا یعنی افشاری مرکب به خاطر دارد و می گوید:

 "ایرج که تا آخرین روز عمر نگهداری از همسر و فرزندان برادر درگذشته اش را بر عهده داشت،

علیرغم بر خورداری از امتیازات برجسته صوتی که می توانست موجب شود وی امکانات مادی فراوان داشته باشد،

به اینگونه مسایل توجهی نداشت.

 او با صدایی سوخته و باطنی زلال همیشه در دل ما باقیست.

"مشکاتیان او را خواننده ای می داند که در عین فقر خود را حفظ کرد و به سرودخوانی تن نداد.

مختاباد پیشنهاد می کند خانه موسیقی، متولی احداث سالنی به نام این هنرمند فقید در بم بشود

تا علاوه بر زنده نگه داشتن خاطر وی بعدها میزبان فعالیت های فرهنگی آن دیار باشد .
ایرج بسطامی در سن ۴۰ سالگی به اوج فعالیت هنری خود رسید و در طول چهارده سال فعالیت هنری

 خود یازده کاست به جای گذاشت.
او به دور از جنجال و هیاهوی هنری در شهرستان بم و استان کرمان به تدریس آواز و سرپرستی خانواده برادر مرحومش

( نصرت‌الله بسطامی ) پرداخت (‌ که تنها بازمانده این خانواده پس از فاجعه بم دختری است به نام « خاطره » )
سرانجام در پنجم دی ماه یکهزار و سیصد و هشتاد و دو،

 در زلزله خونین بم، طاق آمال شیفتگان صدای داوودی ایرج به همراه ستون های ارگ بم فروشکست

 و ایرج را با خود تا آستان دوست بالا برد.

ایرج بسطامی در عین حال که از صدای رسا، پر وسعت و مستقل برخوردار بود.

شخصیت و هویت آوازی منحصر به خود داشت به این سبب آواز او تنها به خودش شبیه بود.


 روحش شاد 



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر