۱۳۸۹ خرداد ۸, شنبه

Our Iran متن کامل نامه مهم هاشمی رفسنجانی به رهبری

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
متن کامل نامه مهم هاشمی رفسنجانی به رهبری
 

پارسال ، چنین روزهایی بود که بعد از انتقادات احمدی نژاد ، هاشمی رفسنجانی نامه ای به خامنه ای نوشت که البته آن زمان تنها بخشهایی از آن منتشر شد. عدم پاسخ خامنه ای به هاشمی که بیسابقه بود ،  همان روز ها ،  این تلقی را به وجود آورد که خامنه ای چراغ سبز تقلب را به دولت نشان داده  است. این نامه را بخوانید . یکسال بعد ، هنوز نکات زیادی دارد.

بسم الله الرحمن الرحیم

مقام معظم رهبری آیت‌الله خامنه‌ای زیده عزّه

متأسفانه اظهارات عاری از حقیقت و غیرمسئولانه آقای احمدی‌نژاد در جریان مناظره با مهندس موسوی و مقدمه‌چینی‌های قبل و حوادث بعد از آن، خاطرات تلخ اظهارات و اقدامات منافقان و گروهک‌‌های ضدانقلاب در سالهای اول بعد از پیروزی انقلاب و نیز تهمت‌زدن‌ها در انتخابات ۸۴ و انتخابات مجلس ششم ولجن‌‌پراکنی‌های باند پالیزدار که در دادگاه محکوم شده را به نمایش گذاشت و از آنجا که بخشی از این اظهارات قبلاً در رسانه‌های دولتی و آتش تهیه آن در سخنرانی مشهد مقدس مطرح شده، ادعای اینکه مطالب او تحت تأثیر فضای مناظره گفته شده و فاقد برنامه‌ریزی قبلی است، پذیرفتنی نیست و گویا برای تحت‌الشعاع قرادادن گزارشهای مستند و مکرر دیوان محاسبات در خصوص مفقودالاثر بودن یک میلیارد دلار و ارتکاب چند هزار تخلّف در اجرای بودجه‌ها می‌باشد و شاید هم رقیب اصلی خود را افتخارات ربع قرن انقلاب اسلامی می‌داند.

دهها میلیون نفر در داخل و خارج ناظر دروغ‌پردازیها و خلافگویی‌هایی بودند که برخلاف شرع و قانون و اخلاق و انصاف، افتخارات نظام اسلامی‌مان را نشانه گرفته بود.

زیر سئوال بردن تصمیمات بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و تلاشهای امام راحل و مردم مسلمان و متعهد و روحانیت عظیم‌القدر که در نیم قرن گذشته با مجاهدت‌های خویش توانستند بنای باشکوه نظام اسلامی را ایجاد و مستقر و بالنده کنند، از این بدتر نمی‌شد. دوران مشعشعی که خود شما پشت سر امام(ره) در قامت مجاهد پیشتاز، رئیس‌جمهور و نهایتاً رهبری نظام نقش و مسئولیت‌های ممتازی بعهده داشته‌اید..

نقطه قابل توجه دراین تهمت‌ها این است که غیرمستقیم، مقام ولایت در زمان رهبری امام راحل و جناب‌عالی که هادی دولت‌ها بوده‌اید و با اظهارات صریح، مدیریت‌ها را مورد تأیید و تحسین قرارداده‌اید، نشانه گرفته است.

بعد از جریان شوم ۱۴ اسفندماه ۱۳۵۹ با ارشاد امام و بنیان‌گذار جمهوری اسلامی، شهید مظلوم دکتر بهشتی و جناب‌عالی و اینجانب که در شعارهای مردمی به عنوان «سه یاور خمینی» شناخته شده بودیم، با همراهی نیروهای انقلابی و بخصوص نمایندگان متعهد مجلس اول و حزب جمهوری اسلامی توانستیم در جهت زدودن غبارهای ابهامات و سم‌پاشی‌ها اقدامات مؤثری انجام دهیم و امام راحل درد آشنا با تشکیل گروه حقیقت‌یاب و داور، بخشی از حقایق را آشکار ‌کردند. نتایج آن، آگاهی بیشتر مردم و رسوایی فتنه‌گران و در نهایت نجات کشور از خطری بود که دشمنان استکباری و ضد انقلاب طراحی کرده بودند.

البته اینجانب قصد ندارم که دولت موجود را مثل دولت بنی‌صدر معرفی کنم و یا سرنوشتی شبیه آن دولت را برای این دولت بخواهم، بلکه مقصود این است که باید مانع گرفتار شدن کشور به سرنوشت آن روزگار شد.

اینجانب برای پرهیز از آلوده‌شدن فضای سیاسی کشور در آستانه انتخابات به تشنجات بیشتر، از عکس‌العمل فوری که مورد انتظار ملت است، خودداری کردم.

در مراسم بزرگداشت سالگرد امام(ره) به آقای احمدی‌نژاد گفتم که در اظهارات او خلاف‌گویی‌‌های فراوانی وجود داشته و ادعای کذب تماس تلفنی من با یکی از سران عرب و ادعای کارگردانی مبارزات انتخاباتی رقبا و اتهامات ناروا به جمعی از بزرگان نظام، از جمله جناب آقای ناطق نوری و فرزندان من و بدتر از همه زیرسئوال بردن اقدامات امام راحل را یادآوری و پیشنهاد کردم با صراحت اتهام‌های نادرست را پس بگیرد که نیازی به اقدامات قانونی افراد و خانواده‌هایی که ناجوانمردانه و مظلومانه هدف تیرهای ناسزاگویی قرار گرفته‌اند، نباشد.

از صدا و سیما هم خواسته شد که فرصتی در اختیار طرفهای ذیحق براساس مقررات سازمان قرار دهد که از خود دفاع نمایند. گرچه در گذشته به بخشی از این اتهامات پاسخ داده شده و رئیس قوه قضاییه وقت جناب آقای یزدی در پایان کار ریاست جمهوری اینجانب، در عمل به اصل ۱۴۲ قانون اساسی رسماً اعلام پاکی و منزّه بودن خانواده رئیس‌جمهور و حتی کم‌شدن دارایی‌ها در دوران مسئولیت را نمودند، ولی تکرار اتهام تکرار جواب را می‌طلبد.

مع‌الاسف، این دو پیشنهاد خیرخواهانه عملاً پذیرفته نشده و رهبر معظم هم صلاح را در سکوت‌شان دیدند و بی‌شک جامعه و بخصوص نسل جوان نیازمند اطلاع از حقیقت است. حقیقتی که با اعتبار نظام و همدلی ملت ارتباط جدّی دارد و اگر محدود به حق چند نفر بود؛اقدام به نوشتن چنین نامه ای نمی کردم.

معتقدم جناب‌عالی بخوبی می‌دانید که اینجانب و بسیاری از بزرگان تأثیرگذار انقلاب و حتی خود جناب‌عالی از دوران مبارزه و سالهای اول انقلاب و در تعدادی از مقاطع مورد تهاجم افراد لاابالی و ضدانقلاب بوده‌ایم و همیشه صبورانه تهمت‌ها و اهانت‌ها را پشت سر گذاشته‌ایم و در دور جدید تهمت‌ها و هجمه‌ها هم از حدود پنج سال پیش تاکنون دندان روی جگر دارم و بخاطر خداوند و مصالح انقلاب و کشور اندوه خویش را مکتوم می‌د‌ارم و از این جهت هم مورد گلایه بسیاری از دلسوزان اسلام و انقلاب و بستگانم قرار می‌گیرم ومهم این است که اینبار این تهمت ها توسط رئیس جمهور و در رسانه ملی مطرح شده است. البته در موقع مناسب انحرافات و حق‌کشی‌های ناگفته انتخابات و اعمال دولت نهم در اختیار مردم و تاریخ قرار خواهد گرفت،

تاریخ گواه است که اکثریت مردم متعهد و انقلابیمان کمتر تحت تأثیر خلاف‌گوئیها قرار می‌گیرند و دلیل آن آراء افتخارآمیز مردم به اینجانب در آخرین انتخابات مجلس خبرگان رهبری است و نیز خوب می‌دانید که در جریان انتخابات جاری، تاکنون به خاطر مسئولیت های رسمی ام در رسانه هامطلبی به نفع یا ضرر افراد و جریانهای درگیر در انتخابات نگفته‌ام و در موراد ضروری به کلیاتی مبتنی بر حضور حداکثری مردم در پای صندوقها و سلامت انتخابات اکتفا کرده‌ام و رسماً گفته‌ام برنامه شرکت در انتخابات ندارم.

چهار نامزد موجود برای آمدن به صحنه با اطلاع از نظر و سیاست اینجانب از من نظر نخواسته‌اند و بعد از نامزدی هم از اینجانب درخواست حمایت نکرده‌اند و اگر هم در جلساتی بهم رسیده باشیم، چیزی جز همان کلیات فوق‌الذکر را از من نشنیده‌اند و اگر حزب یا گروهی در مورد جهت‌گیری در انتخابات نظر خواسته‌اند، گفته‌ام براساس آیین‌نامه خود عمل کنند و حقیقتاً آنها با تصمیم‌خودشان و همکارانشان در صحنه‌اند و عمل می‌کنند و انصافاً تهمت دست‌نشانده بودن آنان ستم و بی‌حرمتی غیرقابل توجیه است.

بجاست که به این حقیقت هم توجه شود که احتمالاً عوامل دولت از نظر اینجانب مطلعند که من ادامه وضع موجود را به صلاح نظام و کشور نمی‌دانم و خود جناب‌عالی هم از این نظر من مطلعید و دلایل آن را هم می‌دانید. ولی این نظر را رسانه‌‌ای نکرده‌ام و خود عوامل دولت در این مورد بزرگ‌نمایی کرده‌اند که هدف بزرگ‌نمایی در آن مناظره روشن شد.

با اینهمه بر فرض اینکه اینجانب صبورانه به مشی گذشته ادامه دهم، بی‌شک بخشی از مردم و احزاب و جریانها این وضع را بیش از این بر نمی‌تابند و آتش‌فشانهایی که از درون سینه‌های سوزان تغذیه می‌شوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونه‌های آن را در اجتماعات انتخاباتی در میدانها، خیابانها و دانشگاهها مشاهده می‌کنیم.

اگر نظام نخواهد یا نتواند با پدیده‌های زشت و گناه‌آالودی مثل تهمت ها ؛ دروغ‌ها و خلاف‌گوییهای مطرح شده در آن مناظره برخورد کند و اگر مسئولان اجرای قانون نخواهند و یا نتوانند به تخلّف‌های صریح خلاف قانون در اعلان افراد به عنوان فاسد که فقط بعد از اثبات تخلّف در دادگاه قابل اعلان است، رسیدگی کنند و اگر فردی در موقعیت ریاست جمهوری بدون مراعات ‌شأن منصب مقدسش خود را مجاز به ارتکاب چنین گناهان کبیره و اخلاق‌شکن علیرغم سوگند به مراعات شرع و قانون بداند، چگونه می‌توانیم خود را از پیروان نظام مقدس اسلامی بدانیم؟

رهبری معظم انقلاب؛

اکنون که امام راحل (ره) آن پیر فرزانه و حلّال مشکلات و ملجاء همه و یار صبور و دیرینه هر دوی ما آیت‌الله شهید مظلوم دکتر بهشتی و بسیاری از همسنگران قدیم که یا به فیض عظمای شهادت رسیدند و یا به دیار باقی شتافتند ؛ در بین ما حضور ندارند، شما مانده‌اید و من و معدودی از یاران و همفکران قدیم. از جناب‌عالی با توجه به مقام و مسئولیت و شخصیت‌تان انتظار است برای حل این مشکل و برای رفع فتنه‌های خطرناک و خاموش کردن آتشی که هم اکنون دودش در فضا قابل مشاهده است، هرگونه که صلاح می‌دانید اقدام مؤثری بنمایید و مانع شعله‌ورتر شدن این آتش در جریان انتخابات و پس از آن شوید.

لذا در فرصت باقی‌مانده ضروری به نظر می‌رسد خواسته حق حضرت‌عالی و مردم در خصوص انجام انتخاباتی سالم و پرابهت و حداکثری تحقق یابد. کاری که می‌تواند عامل نجات کشور از خطر و باعث تحکیم وحدت ملی و اعتماد عمومی باشد و فتنه‌گران نتوانند با حدس و گمان نصّ پیامتان در مشهد و در مرقد امام راحل را با هوس خود تحریف کنند و با نادیده گرفتن قانون، بنزین بر آتش‌افروخته بریزند.

سرچشمه شاید گرفتن به بیل           چوپر شد نشاید گرفتن به پیل

دوست، همراه، و هم سنگر دیروز، امروز و فردایتان
اکبر هاشمی رفسنجانی

 

 
 
================================================
 
 
 
 
 
 
 
 

یکشنبه ۹ خرداد ۱۳۸۹
ابراهیم نبوی

شهر در امن و امان نیست

شهر در امن و امان نیست، فعلا برادران بسیج دارند دو میلیون نیرو از همه شهرستانها می آورند تهران که اول سینه بزنند، بعدا گریه کنند، بعدا به کروبی و موسوی و هاشمی و خاتمی فحش بدهند، بعدا نماز بخوانند، وسط نماز گریه کنند، بعدا عصبی بشوند، بعدا سوار وانت بشوند، بعدا حمله کنند به خانه مردم، بعدا شورای امنیت برای حفظ جان مسوولان کشور خانه آنها را محاصره کند، بعدا، .... اینکه شد همان داستان حصر آقای منتظری. منظورم این بود که چهاردهم خرداد راهپیمایی دولتی است و قرار است فامیل از شهرستانها بیاید و همه همدیگر را می بینیم. مواظب گازگرفتگی باشید. از اینها به کنار، راهپیمایی خواهران بسیجی شیراز در اعتراض به بدحجابی انجام گرفت. این اقدام بسیار مهمی است که بعد از سی سال هنوز به اندازه کافی مملکت در حال تولید بی حجاب و بدحجاب است و معلوم می شود که اصولا بدحجابی مثل اینکه در فطرت بشر است.

خبر خوش دیگر اینکه جامعه مندرسین حوزه علمیه قم دکتر عبدالکریم سروش را مرتد اعلام کرد، احتمالا دادستان کل کشور بزودی حکمش را صادر می کند و حکم را برای اجرا می فرستند به دادستانی کلرادو یا لندن که اول حسابی سکولاریزه اش کنند و بعد قیمه قورمه بشود. علاوه بر این وقایع مولمه، مقادیر معتنابهی تصاویر دادگاه عبدالمالک ریگی منتشر شده بود. اولش فکر کردم دادگاه سعید عسگر یا عکس حامیان احمدی نژاد است، هم لباس اش حزب اللهی دونبش بود، هم قیافه اش. جالب این است که اصولا قیافه طرف همیشه همین طور بوده.

درست برخلاف آقای شاهرخ قائم مقامی سابق، یا محمد قائم مقامی فعلی که قبلا قیافه اش یک جور دیگری بود که شبیه جان لنون بود، حالا شبیه شیخ فضل الله نوری شده. این برادر قائم مقامی همان شاهرخ قائم مقامی است که قبل از انقلاب اولین کارهای نمایشی ابسورد را روی صحنه برد و کلی توپ در کرد و مدتی هم مانده بود که اووردوز کند، یا اسلام بیاورد که به راه دوم رفت. ماشاء الله کوچک زاده یکی دوتا نیست، البته این قائم مقامی آن زمان واقعا آدم باسوادی بود. فقط پای راستش خل بود که فعلا بهتر شده. ایشان یک نامه به نوری زاد نوشته و کلی بدوبیراه نثارش کرده. این هم از فواید بالانشینی است که آدم عادت می کند که بزند توی دهن هر چه زندانی و گرفتار و حالی هم می کند از این اقتدار بیش از حد. حالا همه این حرف ها را کنار بگذارید و به سووالاتی که جواب دادن به آنها بهتر از جواب ندادن به همانهاست توجه کنید.

 

سووال اول، صادق محصولی وزیر رفاه میلیاردر است. او گفته است: " دولت دهم از جنس مردم محروم است." چه نتیجه ای می گیریم؟

گزینه اول:محرومان همه میلیاردر هستند مثل وزیر رفاه  

گزینه دوم: محرومان قبلا محروم بودند بعد میلیاردر شدند مثل وزیر رفاه

گزینه سوم: محرومان اگر استاندار و وزیر بشوند میلیاردر می شوند مثل وزیر رفاه

گزینه چهارم: اصولا آدم وقتی توی قصر زندگی کند، محرومیت مردم را خوب می فهمد.

 

سووال دوم، علی لاریجانی گفت: " نظام در حوادث پس از انتخابات صبورانه و مشفقانه عمل کرد." با توجه به این جمله با کلمات " صبورانه و مشفقانه" جمله بسازید.

گزینه اول: با ابطحی صبورانه و مشفقانه در خیابان برخورد کردند، زخمی شد.

گزینه دوم: دندان سعید شریعتی به دلیل برخوردهای مشفقانه و صبورانه بازجو شکست.

گزینه سوم: به دلیل برخوردهای مشفقانه زندانبان مجید توکلی لکنت زبان پیدا کرد.

گزینه چهارم: ندا آقا سلطان به دلیل برخورد صبورانه و مشفقانه پلیس کشته شد.

گزینه پنجم: وقتی بخاطر برخورد صبورانه و مشفقانه صد نفر کشته و پنج هزار نفر زندانی می شوند، وحشیانه برخورد می کردند لابد همه مردم را می انداختند توی چرخ گوشت.

 

سووال سوم، رجانیوز نوشته است: " اتهام 65 درصد کودکان زندانی فلسطینی پرتاب سنگ به دیوار حائل است." اتهام 95 درصد زندانیان ایرانی چیست؟

گزینه اول: بستن دستبند سبز در روز روشن.

گزینه دوم: فریاد کشیدن روی پشت بام در شب تاریک

گزینه سوم: ای میل زدن به بی بی سی برای گرفتن فیلترشکن

گزینه چهارم: ممانعت از پرتاب سنگ و دادن شعارهای آرام

 

سووال چهارم، با توجه به گفته معاون نوسازی و تحول اداری ریاست جمهوری: " در یک روز 1265 نفر در پایگاه اینترنتی انتقال از تهران ثبت نام کرده اند." از طرف دیگر به گفته احمدی نژاد پنج میلیون نفر باید از تهران بروند، تا چند روز دیگر پنج میلیون نفر داوطلب رفتن از تهران خواهند شد؟

گزینه اول: 3952 روز

گزینه دوم: یازده سال و ده ماه و دو روز

گزینه سوم: بیش از ده سال

گزینه چهارم: تا یک سال بعد از ظهور امام زمان

گزینه پنجم: ده سال بعد از افتتاح بزرگراه شهید احمدی نژاد و هشت سال بعد از سفر آقا به کومورعلیا

 

سووال پنجم، اگر قبول داشته باشیم که بقول لاریجانی: " با تنگ نظری نمی شود کشور را اداره کرد." و از طرف دیگر شک نداشته باشیم که در کشور تنگ نظری وجود دارد، چه نتیجه ای می گیریم؟

گزینه اول: مگر کسی کشور را اداره کرده است؟

گزینه دوم: به همین دلیل است که اداره نمی شود و همه چیز خرتوخر است.

گزینه سوم: خرتوخر کلمه مناسبی نیست، بنویسیم شیرتوشیر

گزینه چهارم: هم تنگ نظری است، هم پاچه گشادی

 

سووال ششم، با شنیدن این جمله که "نمازجمعه 14 خرداد بوسیله آیت الله خامنه ای اقامه می شود." چه واکنشی طبیعی است؟

گزینه اول: یا ابوالفضل! باز وحشی ها اومدن!

گزینه دوم: دوباره یک اشتباه دیگه

گزینه سوم: ساندیس خورها سمت راست، نامه به دست ها سمت چپ

گزینه چهارم: خودتان را به انواع وسایل ضد گاز گرفتن و گاز اشک آور مجهز کنید.

 

سووال هفتم، دولت وسایل جلوگیری از بارداری در تهران را بطور رایگان توزیع کرد. این کار در راستای کدام جمله رئیس جمهور است؟

گزینه اول: هر خانواده باید هفت هشت تا بچه داشته باشد. 

گزینه دوم: دو تا بچه سیاست استعماری است.

گزینه سوم: پنج میلیون نفر باید از تهران بیرون بروند.

گزینه چهارم: ما توانایی اداره یک ایران سیصد میلیون نفری را داریم.

 

سووال هشتم، اگر حسین الله کرم راست گفته باشد که: " نفوذی ها به ابطحی حمله کردند." نفوذی ها چند نفر هستند و چه زمانی نفوذ کردند؟

گزینه اول: نه میلیون نفر، بسیج، بیست سال

گزینه دوم: هشت میلیون نفر، بسیج، بیست سال

گزینه سوم: بین پنج تا شش میلیون نفر، بسیج، پانزده سال

گزینه چهارم: ده میلیون بود ریخت، پنج میلیون شد، بسیج، دو سال.

 

سووال نهم، علی لاریجانی گفت: " افکار انقلاب اسلامی طوری است که همه می توانند در آن فعالیت کنند." منظور این علی از " همه" چیست؟

گزینه اول: من و داداش جواد و داداش صادق و محمود و آقامون.

گزینه دوم: خانواده ما و خانواده آقا و محمود.

گزینه سوم: خودمم بعضی اوقات راه نمی دن.

گزینه چهارم: هاشمی و صانعی و خاتمی و کروبی و موسوی بشینن توی این اتاق تا برگردیم

روزآنلاین

=======================

 
 
 
 
 
 
 
 
 
دكترسروش برای سومین بار مرتد اعلام شد

نتیجه توصيه مهاجرت به علماي ديني

دكتر عبدالكريم سروش براي سومين بار در دولت احمدي نژاد مرتد وكافر اعلام شد. ديروز خبرگزاري ها از قول روزنامه كيهان، از بيانيه جامعه مدرسين قم خبر دادند كه براساس آن دكتر سروش مرتد اعلام شده است. پيش از اين دفتر سياسي سپاه در شهريور ماه گذشته اين انديشمند دینی را مرتد دانسته بود. اما گويي اعلام ارتداد اين نهاد نظامي كفايت نكرده كه نهاد سياسي ـ مذهبي حامی افراطیون نيزوارد گود تكفير وارتداد شده است. پيش تر در اسفند 86 مجيد مجيدي، كارگردان سينما دكتر سروش را كافر دانست ودر پی آن در تظاهراتي در قم، جمعي از نماز گزاران حكم به ارتداد دكتر سروش دادند.

 

توصيه به مهاجرت يعني ارتداد

اعلام دور سوم حکم ارتداد دكتر سروش، پس از آن صورت می گیرد که وی در نامه اخيرش به علماي دين از آنها خواست در اعتراض به وضعيت موجود به نجف مهاجرت كنند؛توصيه ای که از نظر جامعه مدرسين مساوي با ارتداد اعلام شده است.

دکتر سروش در این نامه که در آستانه سالگرد جنبش سبز منتشر شده، از مراجع و عالمان دین خواسته بود در برابر "حاکمان ظالم"، آرام ننشینند و "برای بیان حقیقت،  بی واهمه از جنود حرامیان، به حوزه علمیه نجف هجرت" کنند تا "هم از قبح استبداد بگویند هم از حسن آزادی؛ و دین ورزی را در هوایی آزاد و پر رقیب تجربه کنند و اجتهادات نوین خود را با تشنگان معنویت در میان بگذارند".

دو روز بعد از نگارش اين نامه، كاظم انبار لويي سردبير روزنامه رسالت در سرمقاله اين روزنامه نوشت: "جريان منورالفکري هيچ گاه در يکصد سال اخير به اين درجه از افلاس و ورشکستگي نرسيده است. از سويي در اهانت به مقدسات مردم مسابقه گذاشته اند و از سوي ديگر براي هتاکي و فحاشي به عالمان، عارفان و مراجع ديني از هيچ زباني دريغ نمي کنند. زبان به رهنمود و نصيحت نيز گشوده اند. "

انبار لويي در ادامه این نوشته، اگر چه سروش را عامل وجاسوس سرويس هاي اطلاعاتي غرب و "لات وبي سروپا" خوانده اما در عین حال توصيه سروش به مهاجرت علما را با مهاجرت علما در زمان مشروطه مقايسه کرده است؛مهاجرتي كه باعث پيروزي جنبش مشروطه شد.

سردبير رسالت نوشته است: "سروش فرمان مهاجرت علما را به نجف صادر مي کند و خود را در نقطه اي از جايگاه مرجعيت منورالفکري مي نشاند و مي خواهد از لندن، پايتخت استعمار پير به علما و مراجع ما امر و نهي و بايد و نبايد کند. !درجه خودشيفتگي او به حدي است که طمع مي کند در کرسي فتوا بنشيند و خطاب به علما و رهبران روحاني چنين فرماني را صادر کند. ظاهر اين حرف ها مضحک است اما باطني هم ممکن است داشته باشد. سروش پرده از سياست هاي شوم سرويس هاي جاسوسي انگليس عليه مرجعيت و روحانيت در نجف و قم برداشته است. اين نامه يک روي سکه توطئه انگليسي ها عليه مرجعيت است. سرويس هاي آمريکا و انگليس در نجف و قم ارتباطاتي دارند و مراوداتي که به اين ارتباطات و مراودات هم دل بسته اند. آنها فکر مي کنند همانند نهضت ملي و انقلاب مشروطه مي توانند روي ذهنيت حوزه اثر بگذارند. حوزه و مراجع ما در دهه80 با حوزه و مراجع ما در دهه40 و20 و ايام مشروطيت از زمين تا آسمان تفاوت دارند. امروز درجه بصيرت نخبگان و آگاهي مردم در اوج است".

 

قم ونجف يكپارچه هستند!

البته در انتقادهاي اين عضو بلند پايه موتلفه وسردبير روزنامه رسالت سخني از ارتداد نبود ولي ديروز خبر گزاري ها خبراز اعلام ارتداد سروش از سوي جامعه مدرسين دادند؛جامعه اي كه پيش از اين، آيت الله شريعتمداري و آيت الله صانعي را فاقد شرايط مرجعيت دانسته بود. مضمون بيانيه ارتداد سروش اتفاقا همان نكته اي است كه انبار لويي معترض آن شده بود. يعني دكتر سروش به خاطر توصيه به مهاجرت از نظر جامعه مدرسين از مسلماني خارج شده است.

در بيانيه منتشر شده از سوي اين جامعه آمده است: "حوزه هاي علميه بلاد اسلامي تفكيك ناپذير بوده و مراجع تقليد قم و نجف پشتيبان نظام مقدس جمهوري اسلامي و ولايت فقيه هستند. اعضاي جامعه مدرسين حوزه علميه قم با بررسي اظهارات جديد سروش مبني بر ضرورت مهاجرت مراجع تقليد از حوزه هاي علميه قم به نجف تصريح كردند دشمنان از نقش مهم و تاثيرگذار مراجع تقليد قم و نجف در جهان تشيع هراسان هستند".

اين ادعا در حالي مطرح شده كه حوزه نجف با نظريه ولايت فقيه همراهي ندارد  وچهره شاخص اين حوزه، یعنی  آيت الله سيستاني در زمره طرفداران ولایت فقیه محسوب نمی شود.

مدرسين حوزه علميه قم با این حال می نویسند: "سروش با تخطئه مباني نظام اسلامي و ولايت فقيه ارتداد خود را بر همگان ثابت كرد و با همراهي اپوزيسيون خارج نشين در جهت سازماندهي فتنه 88 همدستي خود با سازمان اطلاعاتي سيا و موساد را به اثبات رساند بنابراين اظهارات اخيرش مبني بر ضرورت مهاجرت مراجع قم به نجف در راستاي اهداف شوم دشمنان نظام و به خاطر ترس از نقش تاثيرگذار مراجع قم و نجف در جهان تشيع مي باشد. لذا مراجع تقليد براي اظهارات اين مرتد خارج نشين كوچكترين ارزشي قائل نبوده و توطئه هاي شوم دشمنان براي ايجاد شكاف و نفاق ميان مراجع قم و نجف و مراجع عظام با نظام جمهوري اسلامي را در هم مي شكنند".

عليرضا سليمي يكي از اعضاي اين جامعه در اين خصوص گفته است: "سروش با فرار از كشور دچار توهم خود بزرگ بيني شده. كسي كه از سازمان هاي خارجي براي فعاليت عليه نظام جمهوري اسلامي پول دريافت مي كند كوچكتر از اين است كه بخواهد درباره مسائل داخلي نظام اسلامي به ويژه مسائل مربوط به اداره حوزه هاي علميه و مراجع عظام اظهارنظركند".

سيديونس موسوي، ديگر عضو اين جامعه حامی افراطیون نیز گفته است: "با توجه به اظهارنظرهاي اخير سروش درباره دين اسلام و ولي فقيه وي به دره ارتداد سقوط كرده است بنابراين اپوزيسيون خارج نشين همراه با دشمنان نظام مقدس جمهوري اسلامي حق اظهارنظر در امور كشور را ندارند".

 

ترس از مهاجرت؟

گفتني است كه مهاجرت علما در فرهنگ شيعه يك رفتار سياسي واعتراضي است كه در جنبش مشروطه باعث پيروزي اين جنبش عليه استبداد قاجاري شد. در يك سال گذشته هم اين بحث در بيوت برخي مراجع بزرگ به صورت يك گزينه دهان به دهان چرخیده، هرچند عمومي نشده است. اما به گفته یک منبع آگاه، ظاهرا  نامه اخير دكتر سروش اين بحث را عمومی کرده؛به همین علت جامعه مدرسين به عنوان نهادي نزديك به حاكمیت از اين موضوع آشفته شده وتوصيه به مهاجرت را ارتداد خوانده است.

نه ماه پيش كه دكتر سروش نامه اي اعتراضي به آيت الله خامنه اي نوشت وجمهوري اسلامي را «فاقد مشروعيت» اعلام كرد جامعه مدرسين واکنشی نشان نداد، اما نشريه صبح صادق وابسته به دفتر سياسي سپاه، حكم ارتداد دكتر سروش را اعلام كرد. البته اعلام ارتداد سروش در اين سالها رويه اي عادي شده است چرا كه در اسفند 86 هم مجيد مجيدي در اعتراض به مباحث دكتر سروش در خصوص در يافت وحي توسط پيامبر اسلام او را كافر اعلام كرده بود. پس از سخنان وی، شيخ عليرضا پناهيان هم بعد ازنماز جمعه قم يك راهپيمايي در قم به راه انداخت وحکم ارتداد سروش را صادر كرد. در  اظهار نظری مشابه، آیت الله نوری همدانی مرجع حامی محمود احمدی نژادهم سروش را با سلمان رشدی مقایسه کرد و گفت: "جریان سلمان رشدی در سب النبی منحصر می‌شد، ولی آقای سروش ریشه نبوت، قرآن و وحی رازده است که اگر از روی غرض باشد، تکلیف دیگری داریم".

 

ارتداد سياسي هم صادر كرديم

منتقدين واصلاح طلبان جامعه مدرسين را يك نهاد سياسي  ميدانند كه در لباس مذهب به سياسي كاري مشغول است؛ به عنوان نمونه اين جامعه در طول چند سال گذشته در دو مقطع سازمان مجاهدين انقلاب را فاقد مشروعيت ديني دانسته وخواستار انحلال اين سازمان شده بود. این موضع در خرداد ماه سال گذشته نيز بروز دوباره اي يافت كه اين سازمان در اعتراض به اين نهاد وجامعه سياسي نوشت: "اگر از تمام دلایل و شواهد دال بر ماهیت حزبی و سیاسی جامعه مدرسین چشم بپوشیم، نامه اخيرتان در خصوص سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي  به روشنی حاکی از ماهیت سیاسی و حزبی تشکیلات متبوع شماست. زیرا تنها چیزی که اثری از آن در این بیانیه مشاهده نمی‌شود فقه و فقاهت و روحانیت است. ادبیات فقهی غنی شیعی و اسلامی پیش روی ماست؛ خوبست حتی یک نمونه ارایه دهید که تحت عنوان «مبانی نظری» و توجیه شرعی یک فتوا و یا حکم فقهی به جای سند و مدرک فقهی و استناد به اصول استنباط فقهی، هر رطب و یابس سیاسی به هم بافته شده باشد".

سازمان مجاهدین انقلاب در خرداد 88افزوده بود: "بیانیه اخیر حزب متبوع شما در واقع چیزی نیست جز یک بیانیه سیاسی با هدف تحریک احساسات دینی مخاطبان و البته در سطحی بسیار نازل و متأسفانه بدور از اخلاق و تقوای سیاسی و مملو از فحش و اهانت و ناسزاهایی نظیر «هتاک»، «مزدور»، « پیرو اسلام آمریکایی» و «سیاسی کار» علیه یک رقیب سیاسی و درجهت توجیه یک موضع سیاسی".

پس از اين واكنش سازمان مجاهدين در اسفند 88 رو در روي اين جامعه ايستاد و اين جامعه را فاقد شرايط مرجعيت دانست. سازمان مجاهدين با خطاب قرار دادن شيخ محمد يزدي رياست اين جامعه و حامی احمدی نژاد نوشت: "ماهیت سیاسی رفتار جناب آقای یزدی برکسی پوشیده نیست. علائق و گرایش های تند سیاسی ایشان و حمایت های افراطی و عجیب وی از دولت نهم و دهم موجب شده جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در دوره دبیری ایشان بیش از پیش از جایگاه علمی و دینی خود فاصله گرفته و به هویت یک حزب سیاسی را به خود بگیرد".
روزآنلاین
 
 
 

=========================

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
آیت الله صانعی: نمی دانستم دروغ، فرهنگ می شود
 
 
 
جرس:  پنج سال قبل گفتم که دروغ دارد شایع می شود، ولی نمی دانستم که دروغ اصلاً فرهنگ می شود. «کیف بکم اذا رأیتم المعروف منکراً و المنکر معروفاً». چرا نمی گویند که امام افراد را حفظ می کرد؟ چرا همه متخصصان و افرادی را که در این دولت ها خدمت کردند، کنار زدند؟ اگر همه اینها ضد انقلاب هستند پس چه کسی انقلابی است؟  

در آستانه بیست و یکمین سالگرد در گذشت بنیانگذار جمهوری اسلامی  و حادثه 15 خرداد مسؤلان مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) - نمایند گی قم - به دیدار آیت الله صانعی رفتند.

 
به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، در این دیدار آیت الله  صانعی خطاب به مسوولان موسسه گفت: شما علاقه مرا به امام امت(سلام‌الله‌علیه) می دانید و از اینکه مرا مشمول لطف خود قرار داده و در ارتباط با امام مورد تفقد قرار می‌دهید، سپاسگزارم. یک روز در رأس مرکز نشر آثار، یک انسان مبارز، آگاه و مجتهد -یعنی مرحوم حاج احمد آقا بود و امروز هم فرزند بزرگوارش مسئولیت آن جا را به عهده دارد. خود شما آقایان هم دارای فضل هستید. وقتی موسسه ای با این عظمت را چنین شخصیت هایی اداره کرده باشند، خوب اداره شده و امیدوارم که از این به بعد نیز چون گذشته عمل کند.


وی به هجمه ها و فشارهایی که به مؤسسه وارد می شود، اشاره کرد و اظهار داشت: باید بدانید که «وأمّا الزبد فیذهب جفاء» این تحریف‌ها، تهمت ها، افتراها و بی انصافی ها تمام می شود و روزی آن ها که این اعمال را انجام داده اند، پشیمان خواهند شد و قبل از آخرت، در همین دنیا و در مقابل شما زانو زده و از شما تقاضای عفو خواهند کرد.

آیت الله صانعی خاطرنشان ساخت: تاریخ به گونه ای است که بی‌انصافی بی‌نتیجه نمی ماند، نمی‌شود ظلم کیفرش را نبیند، به هر حال، نتیجه اش را خواهد دید، اما باید صبر کرد و امید داشت. به یاد می آورم وقتی به فیضیه حمله کردند و شهید هم داده شد، امام همان روز پس از این واقعه فرمود: «هنیئاً لکم» و بعد فرمود: اینها نفسهای آخرشان را دارند می‌کشند.


به گزارش جماران، وی افزود: این سخنان در چه زمانی گفته شد؟ هنگامی که هنوز پانزده سال به انقلاب مانده بود. صدها نفر در زندان‌ها زیر شکنجه از بین رفتند، صدها نفر اسیر و زندانی شدند، سرمایه‌ها از دست رفت، تعطیلی بازارها پیش آمد و نیروها گرفتار شدند. ایشان می‌فرمود که: «هنیئاً لکم» و گوارا باد بر شما! اینها نفس‌های آخرشان را می‌کشند.

این مرجع عظام تقلید در ادامه به ذکر خاطره ای از رهبر انقلاب اسلامی  پرداخت و تشریح کرد: مرحوم آیت‌الله ربانی شیرازی (قدس‌سره‌الشریف) از افراد بسیار قوی‌ای بود که تحمل و استقامتش معروف بود، زمانی من از شهید قدوسی که در زندان بود، پرسیدم: در زندان، فلانی استقامتش بیشتر بود یا فلان آقا؟ گفت: نه، مرحوم ربانی شیرازی بسیار بیش از او استقامت داشت و معروف است که محاسنش را دانه‌دانه می‌کندند و او حرف خودش را می‌زد. پس از آن که از زندان آزاد شده بود، در تظاهراتی بعد از فوت حاج آقا مصطفی که می‌زدند و می‌کشتند، دوستان خدمت مرحوم ربانی رفته و گفتندکه آقا، زدند، کشتند. فرمود: نه اینها تهدید است. گفتند: آقا، جنازه را برداشته، بردیم و دفن کردیم. فرمود: تهدید است.

وی ادامه داد: مبارزه راهش این است که همیشه باید از موضع امید صحبت کرد و خداوند هم امید را در انسانها آفریده؛ اصلاً تشیع بر پایه امید زنده است، امید به آمدن مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه الشریف).به هرحال همه به انتظار آمدن مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و به امید دیدن حاکمیت عدل فرزند پیامبر هستند تا شیعیان، عدالت، انسانیت و احترام به کرامت انسانی را ببینند.


آیت الله صانعی گفت: باید سختی ها را تحمل کرد، البته ممکن است عده ای بخواهند مقام علمی آقاسیدحسن را پایین بیاورند؛ کاری که با امام کرده و می گفتند: امام فقه بلد نیست و فقط فلسفه می داند.

وی ادامه داد: زمانی که امام در زندان بود، یک منبری را آورده بودند تا جوّ موجود را بشکند و درباره او می گفتند این آقا منبری خوبی است، و تبلیغات بسیاری برای او به راه می انداختند. او نیز مأموریت داشت امام را تضعیف کند و با این هدف می گفت؛ درس اخلاق ایشان خوب است؛ یعنی فقه امام خوب نیست، اما خدا به او قدرت و عظمت داد تا بر تمامی دشمنانش پیروز شود.

آیت الله صانعی در بخش دیگری از سخنان خود خطاب به دست اندرکاران موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) گفت: بدانید تنها موسسه نشر آثار و آثار امام مورد هجمه و تهمت نیست، یاران امام هم مورد حمله و هجمه همه جانبه قرار دارند. بازار تهمت و افترا هم فراوان است.

وی تاکید کرد: من امروز با صراحت به شما عرض می‌کنم که دشمنی با امام یک دشمنی ریشه‌دار است و پایان نمی پذیرد، اما تا می توانید، روی جنبه های مثبت امام تکیه کنید. مأیوس هم نباشید که در این هجوم، تنها هستید، خیر، بلکه حمله به همه هست، تنها نشر آثار نیست. هرکسی را که می توانند مورد هجوم قرار می دهند و این، دلیل بر ضعف آنان است.


وی با بیان اینکه باید از زحماتی که موسسه نشر آثار برای تحریرالوسیله متحمل شد، تشکر کنم،‌گفت: با این کار، این کتاب وزین علمی ماندگار شد و ما نظریاتی را که از خود امام الهام گرفته بودیم، نوشتیم. در باره بحث ترجمه کتب امام نیز باید توجه داشته باشید که ترجمه هیچگاه حکم کتاب را ندارد. این یک بحث فقهی است. ترجمه قرآن هیچ وقت حکم قرآن را ندارد، چرا که مترجم نمی‌تواند تمام هدف و مقصد گوینده و نویسنده را بیان کند.این که بیان داشتید، قصد دارید کتاب اخلاق امام را ترجمه کنید، کار خوبی انجام می دهید، ولی سعی کنید ابتدا متن کلمات امام باشد و سپس ترجمه آن در پایین آن قرار گیرد.

آیت الله صانعی در بخش دیگری با بیان اینکه اگر می خواهید مباحث اخلاقی و عرفانی امام را در جامعه بسط و گسترش دهید، باید تدریس کتاب‌های امام را مردمی و حوزوی کنید،‌اظهار داشت: باید کتابهای امام تدریس بشود. باید تلاش کنید وقتی که درس‌ها شروع می شود، کتاب‌های امام هم تدریس بشود. من 10 سال قبل، این مطلب را گفتم که بگذارید شاگردانی از متن حوزه بیایند و در متن حوزه، حرف‌های امام را تدریس کنند. خود دوستان بنشینند و درس امام را بیان کنند -همانگونه که بنده در درسم روزی نمی‌گذرد که مطلبی را از امام عنوان نکنم- به دوستان سفارش کنید مطلبی از امام عنوان کرده و به تدریس کتاب‌ها بپردازند، اگر چنین شد، هم کتاب حفظ شده و هم هدف شما برآورده می شود.


وی افزود: مبادا به عقب بازگردیم و خودمان مرتجع شویم. باید به خواسته‌های امام عمل کنیم. خواسته امام عبارت بود از عمق دادن به فقه، تحقیق و آزادی مردم از قید اسارت‌ها و بندهای فکری و استعماری. خواسته امام این بود که همه چیز مال مردم است و ما هم مرهون مردم هستیم. همه چیز از مردم است و هیچ کس هیچ چیز از خود ندارد. اگر مردم به من احترام نگذارند، من و شما نیستیم، کسی نیست. ما نباید مردم را تحقیر کنیم و به آنان بی‌احترامی روا داریم . نترسیم، چون ترس بسیار بد است. به دیگران هم بگویید که نترسید، خیال نکنید که می توانند هر کاری بکنند. چند روزی بیش نیست و تمام می‌شود. «للحق دولة و للباطل جولة» دوران عذاب، تهمت و دروغ به پایان می رسد و به نصرت و توفیق الهی ایمان داشته باشید.

آیت الله صانعی تاکید کرد: هیچ چیزی نباید از حوزه کنار برود. اگر از حوزه جدا شد، نابود شده و باب افتراء و تهمت فراوان می‌شود، اما حوزه را نمی توانند به این سادگی نابود کنند، البته دشمنان با آگاهی به دنبال این هستند که حوزه را نیز از هویت و واقعیت اصلی اش جدا ساخته و حوزه‌ای بسازند که هر چه خودشان می‌گویند، تکرار کند، ولی طول می کشد و به نظر ما امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) آن را حفظ کرده و می کند.


وی با این گفته که باید هوشیار بود و نقشه های دشمنان را از بین برد، گفت: یکی از اهداف دشمنان،‌ این است که می خواهند دشمنان امام را روی کار بیاورند و در زبان دوستی، امام و بیت امام را تضعیف کنند. شاهد این مدعی نیز این است که حسینیه جماران را خراب کردند و هیچ خبری نشد، آب از آب هم تکان نخورد. به سیدحسن آقا توهین کردند، کسی دم بر نیاورد. برخی رسانه‌ها نیز هماهنگ حرکت کردند که چهره خشنی از امام نشان داده تا خشونت های خود را به نام او و پیروی از خط او جلوه دهند.

وی در ادامه به رفتار امام در مورد کودتای نوژه اشاره کرد و گفت: چرا این جمله را نمی‌گویید که وقتی کودتای نوژه کشف شد، امام فرمود؛ به خانواده‌های اینها رسیدگی کنید تا مبادا در مشکل و فشار قرار بگیرند. چرا اینهمه عاطفه و مهربانی‌های امام را نمی‌گویید؟ چرا نمی‌گویید که امام در طول حاکمیتش اگر افرادی به جهاتی استعفا می‌دادند یا کنار می‌رفتند و یا مردم اینها را نمی‌خواستند، امام به آن ها مسئولیت دیگری می داد تا آبرویشان حفظ شود، چراکه به هر حال در انقلاب و نهضت نقش داشتند؟

آیت الله صانعی اضافه کرد: چرا نمی گویید که در زمان امام دروغ نبوده و الان این همه دروغ گفته می شود؟ چرا نمی گویید که دو نفر خواستند از امام تعریف کنند، امام جلوی آن ها را گرفت و فرمود؛ از من تعریف نکنید؟ اما امروز باب تملق باز شده و خیلی ها با تملق و دروغ به همه چیز می رسند.

وی به مشکلات اخلاقی جامعه اشاره کرد و خاطرنشان ساخت: 5 سال قبل گفتم که دروغ دارد شایع می شود، ولی نمی دانستم که دروغ اصلاً فرهنگ می شود. «کیف بکم اذا رأیتم المعروف منکراً و المنکر معروفاً». چرا نمی گویند که امام افراد را حفظ می کرد؟ چرا همه متخصصان و افرادی را که در این دولت ها خدمت کردند، کنار زدند؟ اگر همه اینها ضد انقلاب هستند پس چه کسی انقلابی است؟


گفتنی است، در ابتدای این دیدار، حجت الاسلام والمسلمین موسوی ضمن ارائه گزارشی از روند فعالیت های مؤسسه در قم، به بیان چگونگی انجام تحریفات در سخنان و کتاب های بینانگذار جمهوری اسلامی  پرداخته و نگرانی از هجمه هایی که افکار و اندیشه های ایشان  را نشانه رفته است، ابراز کرد. 
 
جرس
http://www.rahesabz.net/story/16317 
 
=================================================
 
 
 
 
 
 
 
 
 
واگذاری ۵ فاز جدید حوزه پارس جنوبی به سپاه پاسداران
 
 
 

قراردادهای چند میلیاردی قرارگاه خاتم الانبیا

 
جــرس: مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس، با اشاره به امضای تفاهم نامه قرارداد فازهای ۲۲، ۲۳ و ۲۴ حوزه پارس جنوبی به قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا(متعلق به سپاه پاسداران)، از واگذاری قرارداد فاز ۱۳ و ۱۴ پارس جنوبی به کنسرسیومی متشکل از آن قرارگاه و چند مجموعه داخلی خبر داد.

به گزارش خبرگزاری مهر، علی وکیلی پیرامون واگذاری طرح توسعه فازهای ۲۲ تا ۲۴ پارس جنوبی به قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا، گفت: در حال حاضر تفاهم نامه توسعه این سه فاز پارس جنوبی با خاتم الانبیا امضا شده و زمین برای آغاز عملیات اجرایی نیز تحویل این مجموعه شده است.


گفتنی است چند هفته پیش اکونیوز خبر داده بود "پس از کنارگذاشتن ترکیه از طرح توسعه فازهای۲۲ تا ۲۴ پارس جنوبی، مذاکرات با قرارگاه خاتم الانبیا برای واگذاری قرارداد این سه فاز گازی مراحل پایانی خود را پشت سر می گذارد."


مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس در ادامه سخنان خود، از واگذاری قرارداد فاز ۱۳ و ۱۴ پارس جنوبی به کنسرسیومی متشکل از شرکتهای داخلی نیز خبر داد و یادآور شد: به نظر می رسد قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا، صدرا، شرکت ملی حفاری و شرکت مهندسی و ساخت تاسیسات دریایی اعضای این کنسرسیومها را تشکیل خواهند داد.


به گزارش اکو نیوز، چندی پیش رستم قاسمی، فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا در تشریح وضعیت فاز ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبی گفته بود "این طرح تا دو سال آینده تکمیل می‌شود و در مدار بهره برداری قرار خواهد گرفت" و تاکید کرد وزارت نفت به تازگی با برخی بانک‌های داخلی توافق کرده تا طرح توسعه پارس جنوبی مشکل بی‌پولی نداشته باشد.


سردار قاسمی همچنین از امضای تفاهم نامه تازه میان قرارگاه خاتم الانبیا و شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی برای ساخت سه خط لوله انتقال فرآورده‌های نفتی خبر داد.

 

 

این گزارش تصریح کرده بود "این تفاهم نامه پیرامون ساخت سه رشته خط لوله انتقال فرآورده های نفتی به طول هزار و ۸۱۰ کیلومتر و به ارزش نزدیک به ۸۵۰ میلیون دلار می باشد."

 

لازم به ذکر است طرح توسعه فازهای ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبی به ارزش دو میلیارد و ۹۷ میلیون دلار، ساخت خط لوله ۹۰۰ کیلومتری انتقال گاز عسلویه به ایرانشهر به ارزش یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار از جمله پروژه‌های مهمی است که قرارگاه خاتم الانبیا اجرای آن را برعهده دارد.


چندی پیش نیز، جرس به نقل از منابع آگاه خبری گزارش داده بود که دهها پروژه عمرانیِ استان بوشهر نیز، با ارزشی بالغ بر ۱۲۶۰ میلیارد تومان و "بدون انجام تشریفات مناقصه" به قرارگاه خاتم الانبیا واگذار شده است.


این خبر توسط سردار پاسدار ابوطالب شفقت، استاندار بوشهر تایید گردید؛ چرا که وی در گفتگو با سایت استانداری بوشهر خاطرنشان کرد "دهها پروژه عمرانی در زمینه های مختلف، از سد و بندر گرفته تا پارك فناوری، با ارزشی بالغ بر۱۲۶۰ میلیارد تومان به قرارگاه خاتم الانبیا واگذار شده است."


این فرمانده سپاه، پروژه های راه آهن شیراز، بوشهر، عسلویه، بزرگراه اهرم، برازجان، گناوه و دیلم، بزرگراه شیف گناوه، بزرگراه بوشهر، دیر، زیر ساخت دهكده دانایی، دانشگاه بین‌المللی علوم پزشكی، طرح آبخیزداری جم، ریز و باغان را نیز، از جمله مهم‌ترین پروژه‌های وزارت نفت ذکر کرد که از این به بعد به سپاه واگذار می شود.


در جریان آخرین سفر محمدرضا رحیمی(معاون اول احمدی نژاد) به جنوب کشور، مقرر شده بود پروژه های وزارت نفت به سپاه واگذار شود.


موارد فوق، یکی از دهها مورد واگذاریِ غیرقانونی و بدون تشریفاتِ پروژه ها و امتیازات به سپاه یا شرکت های وابسته به آن نهاد نظامی است؛ سال گذشته شرکت مخابرات ایران نیز به صورت ناگهانی و مشکوک به یکی از شرکت های جدیدالتاسیسِ وابسته به سپاه واگذار شد.


قرارگاه موسوم به خاتم الانبیا که زیر مجموعه سپاه محسوب می شود، در سال ۱۳۶۸ به دستور آقای خامنه‌ای تاسیس شد. این قرارگاه اکنون دارای حدود ۸۱۲ شرکت مختلف در داخل و خارج ایران است و تاکنون بیش از هزار و ۷۰۰ پروژه و طرح را در زمینه‌های مختلف اجرا نموده است.


میرحسین موسوی اخیرا هشدار داده بود که "واگذاری قراردادهای چند میلیارد دلاری به سپاه نه به نفع نظام است و نه به نفع سپاه."

 

جرس
 
==========================
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
یکشنبه ۹ خرداد ۱۳۸۹
در حمله به دانشگاه آزاد

اسناد جنایات لباس شخصی ها ربوده شد

با انتشار مجدد نامه شدید الحن و بدون سلام هاشمی رفسنجانی به آیت الله علی خامنه ای در سایت شخصی وی، دور جدیدی از تحرکات تخریبی علیه رئیس مجمع تشخیص نظام، با حمله لباس شخصی ها به دفتر هیات امناء دانشگاه آزاد ـ دفتر سابق مهدی هاشمی ـ و همچنین حمله به ساختمان فدراسیون اسلامی ورزش زنان ـ دفتر  کار فائزه هاشمی ـ  کلید خورد. نامه رفسنجانی یک سال پیش در انتقاد از محمود احمدی نژاد و اقدامات تخریبی حامیان وی نوشته و منتشر شده بود. اینک در حالی که رسانه های حامی دولت با انتشار اخبار و گزارشاتی یورش لباس شخصی ها به دفاتر فرزندان هاشمی را قانونی جلوه می دهند، اخبار حکایت از آن دارد که در این یورش اسناد مربوط به جنایات لباس شخصی ها در دانشگاه مشهد و همچنین تخلفات تحصیلی وابستگان احمدی نژاد از جمله فرزندوی و همچنین سعید مرتضوی ربوده شده است.

 

حمله به دفتر دانشگاه آزاد

بیست تن از نیروهای لباس شخصی چهار شنبه شب گذشته با حمله به ساختمان محل دفتر هیات امناء دانشگاه آزاد که دفتر مهدی هاشمی در طبقه ششم آن قرار دارد، با بازداشت موقت نگهبانان ساختمان و تخریب برخی واحدهای اداری، اقدام به سرقت برخی از اسناد و مدارک مربوط به این دانشگاه کردند.

دو روز بعد از این حمله دادسرای تهران در اطلاعیه ای مسئولیت حمله به دفتر دانشگاه آزاد را بر عهده گرفت و مدعی شد که حمله شبانه لباس شخصی ها به دفتر این دانشگاه قانونی بوده، و حمله کنندگان لباس شخصی نبوده بلکه ضابطین قضایی بوده اند. دادسرای تهران البته در این اطلاعیه توضیح نداده که ضابطین قضایی دارای حکم قانونی چرا شبانه به دفتر دانشگاه آزاد و دفتر مرکز علوم فناوری های پیشرفته هجوم برده و اقدام به تخریب واحدهای اداری این دفاتر کرده اند.

داد سرای تهران اموال به سرقت رفته از این دفتر را هم تعدادی از اسناد و مدارک مربوط به دانشگاه و کیس ها کامپیوتری عنوان کرده ومدعی شده: "مدارک و اسناد کشف شده شامل «اسناد زیادی درباره برخی قراردادهای نفت و گاز»، «اسناد مالی غير مرتبط با دانشگاه آزاد»، «اسناد محرمانه دولتی »و نيز «گزارش‌های مرتبط با يكی از متهمان حوادث بعد از انتخابات» است و ربطی به این دانشگاه ندارد."

دادسرای تهران در بخش دیگری از اطلاعیه خود، اسناد و مدارک ضبط شده را مربوط به مهدی هاشمی و زمان مسئولیت وی در وزارت نفت دانسته که "گویا عده ای درصدد بوده اند این اسناد و مدارک را به خارج از کشور انتقال دهند".

این بیانیه در حالی صادر شده که هیات امناء دانشگاه آزاد یک روز بعد از حمله به دفتر این دانشگاه، در نمابری ضمن محکوم کردن حمله لباس شخصی ها به دفتر دانشگاه آزاد، خواستار رسیدگی فوری مراجع ذیصلاح قانونی و قضایی به این مساله شده بود. هیات امناء دانشگاه آزاد در این نمابر، حمله به این دفتر را ادامه تحرکاتی دانسته که طی روزهای اخیر علیه دانشگاه آزاد و به دنبال اعلام تغییرات غیر قانونی در اساسنامه این دانشگاه و معرفی اعضای جدید هیات امناء و همچنین برگزاری تجمعات خلاف تعدادی از لباس شخصی ها مقابل دفاتر مختلف دانشگاه آزاد صورت گرفته است.

 

مدارک ربوده شده

از سوی دیگر در واکنش به ادعاهای دادسرای تهران مبنی بر اینکه اسناد و مدارک بدست آمده در دفتر دانشگاه آزاد مربوط به مهدی هاشمی و قراردادهای نفتی و گازی وی در زمان مسئولیت اش در وزارت نفت بوده، پایگاه اطلاع رسانی نوروز وابسته به جبهه مشارکت از احزاب اصلاح طلب مخالف دولت، طی گزارشی در این خصوص نوشت: "دقیقا یک هفته پس از عدم قرائت گزارش کمیته تحقیق مجلس در خصوص حادثه کوی دانشگاه تهران که با اعتراض نمایندگانی مانند علی مطهری نیز مواجه گردید، گزارش کمیته تحقیق حادثه دانشگاه آزاد مشهد که از آن بعنوان کوی دانشگاه دوم و حتی بدتر از آن نام می برند و توسط هیات امنای این دانشگاه تهیه شده بود، در حمله نیروهای امنیتی و لباس شخصی از دفتر هیات امنای دانشگاه آزاد ربوده شد".

این سایت اصلاح طلب در ادامه با تشریح جزئیات بیشتری از ماجرای حمله به کوی دانشگاه آزاد مشهد،نوشته است: "در گزارشی که نیروهای امنیتی آن را به عنوان اسناد و مدارک ربوده اند مستنداتی از چگونگی حمله لباس شخصی ها، مشخصات آنان و فیلم ها و عکس های این حمله به دانشگاه آزاد مشهد وجود دارد که هیات امنای دانشگاه آزاد برای روشن شدن واقعیت های تلخ این حادثه اقدام به جمع آوری آن نموده بود. براساس این گزارش ماموران امنیتی برای جلوگیری از انتشار این گزارش و افشا شدن چهره و نامهای حمله کنندگان به دانشگاه آزاد مشهد طی یک برنامه از قبل طراحی شده اقدام به حمله و ربودن این گزارش نموده اند."

 

تخلف تحصیلی وابستگان احمدی نژاد

بر اساس گزارش این سایت برخی دیگر از اسناد و گزارشات ربوده شده، مربوط به مدارک تخلفات تحصیلی برخی از مدیران دولتی، از جمله محمدرضا رحیمی معاون اول احمدی نژاد است. علاوه بر این در بین اسناد ربوده شده مدارک تخلفات تحصیلی افراد دیگری نظیر سعید مرتضوی دادستان قبلی تهران و ملک زاد معاون رحیم مشایی و دستکم شش تن دیگر از مدیران ارشد دولتی موجود بوده است. یکی دیگر از مدارکی در جریان این هجوم ربوده شده، مدارک تخلفات تحصیلی فرزندان و برادرزاده های احمدی نژاد است که به صورت غیرقانونی به دانشگاه آزاد تهران مرکز منتقل شده اند.

به نوشته پایگاه اطلاع رسانی جبهه مشارکت، "از جمله اسناد و گزارشات دیگری که توسط هیات امناء دانشگاه آزاد تهیه و جمع آوری شده بود مربوط به برخوردهای غیرقانونی نهادهای امنیتی و اطلاعاتی با اساتید و دانشجویان دانشگاه آزاد و اسناد مربوط به نظرسنجی های انتخابات سال گذشته بود که توسط موسسسه نظرسنجی دانشگاه آزاد تهیه گردیده بود و در آن پیش بینی پیروزی مهندس موسوی به صورت قطعی وجود داشت".

این منبع اطلاع رسانی البته در پایان گزارش خود خبر داده که "بر اساس گفته های یک منبع آگاه نسخه های دیگری از برخی از اسناد و مدارک ربوده شده موجود می باشد که در محل دیگری نگهداری می شود".

 

فائزه هاشمی: حمله مغولان به ایران

در فاصله کمتر از چهل و هشت ساعت پس از حمله به دفتر هیات امناء دانشگاه آزاد ـ دفتر سابق مهدی هاشمی ـ  دفتر فائزه هاشمی نیز مورد حمله ای قرار گرفت  که دختر رئیس خبرگان رهبری آن را "وحشیانه و شبیه به حمله مغولان به ایران" دانست. فائزه هاشمی که ریاست دفتر فدراسیون اسلامی ورزش زنان را برعهده دارد با انتشار اطلاعیه ای کوتاه به این حمله واکنش نشان داد.

فائزه هاشمی که از دوم خردادماه سال گذشته وپس از سخنرانی علیه احمدی نژاد در بزرگداشت دوم خرداد، مورد خشم بیشتر حامیان احمدی نژاد قرار گرفته و روزبروز فشارها علیه وی به دلیل بیان دیدگاه هایش در دفاع از جنبش سبز و مواضع پدرش بیشتر شده، در اطلاعیه خود نوشته: "صبح شنبه هشتم خرداد، هنگامی که کارکنان فدراسیون اسلامی ورزش زنان بر سرکار خود حاضر شدند با صحنه غیر منتظره ای روبرو گردیدند: قفل شکستۀ درها، اتاق های بهم ریخته، میزهای زیر و رو شده، اسناد و مدارک بیرون ریخته شد... همه چیز حاکی از آن بود که عده های با داشتن زمان کافی وخیال راحت از جنبه امنیتی با بازکردن و بعضاً شکستن قفل ها نسبت به بهم ریختن و شکستن وسایل، زیر و رو کردن اوراق اداری نه به قصد سرقت که به قصد ایجاد وحشت و آزار و اذیت اقدام نموده اند."

این نماینده سابق مجلس که پیش از این نیز در خیابان مورد آزار و اذیت نیروهای لباس شخصی قرار گرفته، در اطلاعیه خود همچنین به انگیزه و هدف از حمله به دفتر خود اشاره کرده و نوشته: "اقداماتی نظیر جابجایی گاوصندوق و شکستن قفل آن بدون دست زدن به داخل آن، صدمه زدن به پنکه ها، شکستن المنت سماور، ریختن مقادیر زیادی دستمال در توالت و جاگذاشتن رشته کلید های ساخته شده با نام قفل ساز نمی تواند کار سارقانی باشد که از خود با شربت و پرتقال نیز پذیرایی کرده اند. در این یورش وحشیانه که بیشتر شبیه حمله مغولان به ایران بوده، و نشاندهنده ماهیت عاملان آن است فقط یک مانیتور مستعمل و دو جعبه خاتم (صنایع دستی) و چند کالای کوچک دیگر که احتمالاً برای ردگم کردن بوده به سرقت رفته است."

 

انتشار مجدد یک نامه؛ اوجگیری فشارها

حمله به دفتر مرکزی دانشگاه آزاد، و سپس حمله به دفتر فائزه هاشمی، در حالی صورت گرفت که هفته گذشته سایت شخصی هاشمی اقدام به انتشار مجدد نامه ای کرد که هاشمی سال پیش با لحنی تند در اعتراض به توهین و تخریب های احمدی نژاد در برنامه های تبلیغاتی خود علیه وی، خانواده و نزدیکانش،به آیت الله علی خامنه ای نوشته بود؛ نامه ای که حامیان احمدی نژاد طی یک سال گذشته از تریبون ها و به بهانه های مختلف آن را دستاویزی برای تخریب بیشتر هاشمی و خانواده وی کرده اند و از آن به عنوان نامه "بدون سلام و و السلام" نام می برند.

حملات چند روز گذشته به فرزندان هاشمی و نزدیکان وی در حالی فزونی گرفته که منابع خبری و رسانه های وابسته به دولت، به بهانه انتشار مجدد این نامه در وب سایت شخصی هاشمی، روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت و مسئولان سایت هاشمی را تحت فشار شدیدی قرار داده اند.

سایت رجا نیوز، یکی از منابع خبری امنیتی وابسته به دفتر احمدی نژاد که طی یک سال گذشته با انتشار صدها خبر و گزارش ساختگی در مورد هاشمی و خانواده وی سهم عمده ای در تخریب چهره رئیس خبرگان رهبری داشته در خصوص انتشار مجدد نامه هاشمی به آیت الله خامنه ای نوشته: "سایت شخصی آقای هاشمی در اقدامی سوال‌برانگیز و مشکوک، در آستانه سالگرد انتخابات ریاست جمهوری، اقدام به انتشار مجدد نامه جنجالی و بدون سلام وی به رهبر انقلاب کرده است. "

این سایت در ادامه با اشاره به اینکه "رئیس دفتر هاشمی از انتشار مجدد این نامه اظهار بی اطلاعی کرده" تلویحا شخص هاشمی را متهم به انتشار مجدد این نامه در آستانه سالگرد انتخابات کرده است. این سایت امنیتی همچنین نامه بدون سلام هاشمی به آیت الله خامنه ای را بزرگترین اشتباه سیاسی رئیس مجمع تشخصی مصلحت نظام خوانده است!

 

حذف رقیب در اولین حمله

محمود احمدی نژاد و نزدیکان وی پنج سال پیش پروژه تصرف دانشگاه آزاد را با هماهنگی کامل با برخی از دیگر مراکز مخالف هاشمی در رسانه های وابسته به خود، کلید زدند. این اقدام احمدی نژاد در دولت نهم به سرانجامی نرسید و با مقاومت هاشمی و عبدالله جاسبی رئیس دانشگاه آزاد روبرو شد. اما در دوره اخیر، با از سرگیری کشمکش ها بر سر تغییر اساس نامه این دانشگاه و برکناری عبدالله جاسبی رئیس کنونی دانشگاه آزاد و صحبت وقف اموال این دانشگاه، آیت الله خامنه نیز به نفع احمدی نژاد وارد ماجرا شد. احمدی نژاد با ابلاغ اساس نامه و تعیین هیات امناء جدید این دانشگاه، عملا دانشگاه آزاد را زیر مجموعه دولت قرار داده است. گفتنی ست مهندس میرحسین موسوی،اولین نامی بود که  احمدی نژاد از فهرست اعضای این هیات حذف کرد.

http://www.roozonline.com/persian/news/newsitem/article/2010/may/30//-9cc60cabf0.html


--
==========================
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
یکشنبه ۹ خرداد ۱۳۸۹
سناریوی ضرغامی برای حامیان جنبش سبز در خارج

حقیقت جو از خامنه ای شکایت می کند

صدا و سیمای جمهوری اسلامی که در یک سال پس از برگزاری انتخابات 22 خرداد، به عنوان تریبون نهادهای نظامی ـ امنیتی و  دولت مستقرعمل کرده، در دور جدیدی از موضع گیری هایی از این دست به پخش برنامه هایی تحت عنوان "مستند" با عنوان "فتنه" روی آورده است. اولین برنامه این مجموعه، به فاطمه حقیقت جو، از نمایندگان اصلاح طلب مجلس ششم اختصاص داشت؛با این نماینده مجلس ششم که اینک در آمریکا اقامت دارد، در مورد این برنامه مصاحبه کرده ایم.وی قصد دارد از صدا و سیما به قوه قضاییه شکایت کند؛هر چند امیدی به اینکه قوه قضاییه شکایت وی را پیگیری کند،ندارد.

آن گونه که مسوولان صدا و سیما اعلام کرده اند قرارست این مستند تا سالگرد انتخاباتی که به کودتا شهرت یافته، به طور مرتب پخش شود.  این خبر راعزت الله ضرغامی، رییس سازمان صدا و سیما، در کنگره جمعیت ایثارگران اعلام کردو افزود:  "براي سالگرد انتخابات مستندي تهيه شده است كه قضيه فتنه از قبل تا پس از انتخابات براي بينندگان تشريح مي‌كند، زيرا خاصيت فتنه اين است كه بعد از وقوع آن همگان متوجه واقعيات  مي‌شوند و لذا وقتي اين فتنه تبيين شد، واقعيات در مورد آن باور‌پذيرتر مي‌شود."

و اولین برنامه درباره حقیقت جوبود؛ از اولین افراد مستعفی از مجلس ششم و از جمله نمایندگانی که به دلیل نطق پیش از دستورش در مجلس درباره عملکرد سپاه، با شکایت این نهاد، رو به رو شد.

صدا و سیما در مستند خود، فاطمه حقیقت جو را متهم کرده وی از طرفداران "مجاهدین"، "بی قانونی" و از همکاران موسسات آمریکایی وابسته به وزارت خارجه آمریکاست. فاطمه حقیقت جو در نامه ای به عزت الله ضرغامی از وی خواسته است جوابیه اش را از صدا و سیما پخش کند درغیراینصورت به دستگاه قضایی و نهادهای بین المللی شکایت خواهد کرد.

مصاحبه با خانم حقیقت جو در پی می آید.

 

خانم حقیقت جو، در نامه خود به صدا و سیماخواسته اید جوابیه شما را هم پخش کنند. واقعا امید دارید که این اتفاق بیفتد؟

بحث، بحث قانون است، چون این آقایان ادعا می کنند قانون مدار هستند و  ما را قانون شکن معرفی می کنند. این نکته ای است که در برنامه مورد نظر هم پخش کردند. بر طبق قانون مطبوعات و تلویزیون، موظف اند وقتی درباره کسی برنامه ای خلاف واقع پخش می کنند یا مطلبی می نویسند، به همان اندازه به فرد مورد نظر وقت بدهند تا از خود دفاع کند. براساس این قانون باید به من پنج دقیقه و سی و پنج ثانیه وقت بدهند تا جوابیه ام قرائت شود یا فیلم ضبط کنم و صدا و سیما پخش کند. بر اساس قانون متخلف هم قابل پیگرد است.

 

نگفتید واقعا فکر می کنید که این جوابیه منتشر می شود؟

من به همین دلیل در نامه هم نوشته ام که اگر پخش نشود، خودم را محق می دانم که به دادگاه های داخلی و بین المللی شکایت می کنم.

 

 یعنی از صدا و سیما شکایت می کنید؟

بله، من از صدا و سیما و آقای ضرغامی به قوه قضاییه شکایت می کنم، گرچه امیدی ندارم که قوه قضاییه شکایت من را پیگیری کند. با این حال ده روز منتظر می مانم که ببینم صدا و سیما چه می کند، اگر پخش نشد، شکایت ام را از طریق دستگاه قضایی پیگیری می کنم. بعداگر صدا و سیما جوابیه من را منتشر نکند، از آقای خامنه ای شکایت می کنم. چون صدا و سیما زیر نظر آقای خامنه ای است. باید ببینیم این آقایان چه قدر اهل قانون هستند. من یک شهروند ایرانی ام و آقای خامنه ای هم یک شهروند ایرانی است و طبق قانون باید به شکایت من از ایشان رسیدگی شود.

 

و اگر قوه قضاییه هم به این شکایت رسیدگی نکرد؟

در این صورت به طور جد از طرق بین المللی مسایل مربوط به صدا و سیما را پیگیری می کنم. یعنی کمپین بسیار جدی تری علیه صدا و سیما راه می اندازم. کمپین به  این معنا که تلاش می کنیم تلویزیون جنبش سبز سریع تر راه بیفتد و فشاری وارد شود که تلویزیون ایران اجازه نداشته باشد از کانال های ماهواره ای استفاده کند. در تمام این زمینه ها تلاش خواهم کرد. نه فقط به این دلیل که علیه من برنامه ای پخش شده، بلکه به این دلیل که این مجموعه برنامه ها، علیه دیگران هم ادامه خواهد داشت.

 

خانم حقیقت جو، سال ها بود که اعلام می شد فعالانی که از ایران خارج می شوند عملا تاثیر مشخصی بر جامعه ندارند،اما مدتی است که رسانه های حامی دولت و صدا و سیما، حملات گسترده ای علیه حامیان جنبش سبز در خارج از ایران سامان دهی کرده اند. علت این حمله را چه می دانید؟

به نظر من، به همان میزانی که فعالان جنبش سبز در داخل خوب عمل کرده اند، فعالان جنبش در خارج از کشور هم توانسته اند به خوبی صدای مردم معترض داخل ایران را به مجامع بین المللی برسانند، فعالیت های دیپلماتیک انجام بدهند و حتی وقتی سال گذشته رییس جمهور متقلب به نیویورک آمد، چندین روز راه پیمایی علیه وی  مقابل سازمان ملل انجام دهند. این ها می بینند که به هر مجمع بین المللی که می روند، ایرانیان در آن جا هستند،به همین دلیل است که آقای خامنه ای می گوید آبروی نظام رفته است. به نظر من این ها از صدای خارج از کشور ضربه خورده اند و چون به هیچ عنوان منتقدی را نمی پذیرند، سعی می کنند آن ها را تخریب کنند و  علیه آنها برنامه بسازند.

 

این برنامه ها روی ذهنیت مردم اثری منفی درباره فعالان خارج از کشور نمی گذارد؟

این برنامه ها نه تنها اثر منفی ندارد، بلکه اثر مثبت هم دارد.  من در همین چند روز تماس های زیادی داشته ام که به من تبریک می گویند که صدا و سیما علیه من برنامه ساخته و می گویند این نشان دهنده این است که به هر حال شما فعالیت های مثبتی داشته اید. در واقع می خواهم بگویم ساختن این برنامه ها، نشان دهنده این است که این ها از فعالیت خارج نشینان می ترسند. ضمن آنکه این فعالیت ها هم روی مردم داخل و هم روی رهبران جنبش سبز تاثیر دارد.

 

تاثیر روی رهبران جنبش سبز به چه معنا؟

منظورم بیشتر تاثیر حرکت کل ایرانیان به عنوان یک مجموعه است. وقتی رهبران می بینند در بیش از 150 شهر راهپیمایی در حمایت از جنبش سبز برگزار شده، به هر حال این تاثیر مثبتی روی آنان و فعالان جنبش دارد. ضمن اینکه رهبران جنبش از تفکرات ایرانیان فعال در خارج از کشور از طرق مختلف با خبر می شوند و حتی ممکن است روابط غیرمستقیمی هم وجود داشته باشد.

 

به بحث ایرانیان خارج از کشور و راه پیمایی ها اشاره کردید. یکی از بحث های صدا و سیما، بحث سخنرانی شما در بوستن بود. قضیه آن سخنرانی چه بود؟

من باید این توضیح را بدهم که نکته ای که اتفاق افتاده بود، دعوا بر سر پرچم بود. این دعوا هم نه مربوط به شهر بوستون که مربوط به خیلی از شهرها بود. یعنی بعضی ها دوست داشتند با پرچم شیر و خورشید در این برنامه ها حضور داشته باشند و الزاما همراه داشتن این پرچم را به معنای سلطنت طلبی نمی دانستند. عده ای هم معتقد بودند این نماد سلطنت طلب هاست و نمی خواستند با پرچم آن ها در برنامه حاضر باشند. یعنی نمی خواستند این راه پیمایی سلطنت طلب ها تلقی شود. این مساله واقعا باعث دعوا شده بود. در آن جا بحث من اساسا این بود که بگذاریم نماد ما همان علامت سبز باشد. در آن جا گفتم که شاید بعضی از شما سلطنت طلب باشید و بعضی از مجاهدین و بعضی هم از مذهبی ها. این جا منظورم واقعا مجاهدین انقلاب بود و نه مجاهدین خلق. چون در این صورت می گفتم مجاهدین خلق. چون اقشار مختلف ایرانیان با هر نوع طرز فکری در این برنامه ها حضور داشتند و می شد تنوع زیاد طرز تفکر ایرانیان را در این برنامه ها دید.

 

خانم حقیقت جو، بحثی در برنامه صدا و سیما درباره شما وجود داشت که شما در نامه تان هم به آن اشاره کردید. آن هم بحث تغییری است که شما از آن صحبت می کنید. اصولا آنچه که اصلاح طلبانی که سال ها در حاکمیت بوده اند، می خواهند چه نوع تغییری است؟ شما از طریق جنبش سبز به دنبال چه نوع تغییری هستید؟

من فکر می کنم این سئوال را باید به و شکل مطرح کرد: اول اینکه فعالان جنبش به دنبال چه تغییری هستند و بحث دوم اینکه فاطمه حقیقت جو به دنبال چه نوع تغییری است.  این برای این است که دچاراین اشکال نشویم که بگوییم جنبش ماییم. جنبش، یک جنبش متکثر و متنوعی است و از همه طیف ها و گروه ها در آن وجود دارند: از وفاداران به اصل نظام تا حامیان تغییر رژیم.به نظر من این جنبش زاییده این شعارست: "رای من کجاست." این بدان معناست که پذیرفته بود در چارچوب همین نظام به بازی سیاسی بپردازد و به دنبال تحولات حداقلی هم بود. یعنی حتی کاندیداهای انتخابات هم شاید حداقل آن چیزی بودند که مردم می خواستند، اما مردم به هر حال کسانی را انتخاب کردند و به آن ها رای دادند، اما آرای آن ها به شکل دیگری خوانده شد و کس دیگری از صندوق بیرون آمد. بنابراین من فکر می کنم عموم فعالان جنبش حداقل در ابتدای حرکت، به دنبال این بودند که تحولات را در داخل ساختار موجود پیگیری کنند.

اماوقتی پاسخ نظام گلوله و تجاوز و زندان و کشتار شد، دیگرباید توجه داشت که هیچ نظامی با ظلم پایدار نیست. در حال حاضر به نظرم تردیدهای بسیار زیادی در بسیاری از افراد ایجاد شده که آیا اصلا این نظام اصلاح پذیر هست یا نه و فکر می کنم در حال حاضر اکثریت معتقدند که قانون اساسی باید تغییر پیدا کند و انعکاس این مساله را در سخنان رهبران جنبش سبز ـ آقایان موسوی و کروبی ـ هم می بینیم. یعنی می گویند باید همه قانون اساسی مورد توجه قرار بگیرد و معتقد هم نیستند که آنان که خواهان تغییر قانون اساسی هستند، خائن اند. این بدان معنا است که قشر عظیمی از مردم به دنبال تغییر قانون اساسی هستند.

من فکر می کنم هر چه قدر رژیم تصلب بیشتری از خود نشان دهد و هر چه قدر کمتر به خواسته های حداقلی مردم تن دهد، مردم را بیشتر به سوی تغییر نظام سوق می دهدو مردم می گویند این رژیم دیکتاتوری است و دیکتاتور باید برود. فکر می کنم عملکرد غلط رژیم باعث شده است که این تلقی در میان بسیاری از جوانان در حال حاضر وجود داشته باشد.

 

و خواسته خود شما ـ یا تعبیر شما ـ از تغییر چیست؟

از نظر من تغییر بنیادی این است که قانون اساسی باید عوض شود و رژیمی سکولار جایگزین شود. البته حاکمیت به عمد سکولاریسم را به گونه ای معادل با بی دینی معرفی کرده است، این هم دلیلی نداشته جز حساس کردن مردم دین دار. در حالی که سکولاریسم از نظر من یعنی احترام به دین. در این جمهوری اسلامی و در دوران آقای خامنه ای و به ویژه در سال های اخیر و بخصوص در یک سال اخیر، روحانیون مستقل به همان اندازه تحت فشار بوده ا ند که بقیه مردم و فعالان تحت فشار بوده اند. گاهی می بینیم که چیزهایی به نام دین ارایه می شود، که بیشتر شبیه بازی است. مثلت اینکه بگوییم مردم در چهارشنبه سوری از روی آتش بپرند یا نه، چگونه می توان از نظر دینی نسبت به آن نظر داد؟ این بازی ای است که اقای خامنه ای با دین انجام می دهد. یعنی دین ابزار مستبد می شود.به نظر من هم از حوزه دفاع از دین و هم دفاع از حقوق مردم، باید نهاد دین از نهاد سیاست جدا شود. یعنی هم مذهبیون و هم سکولارها باید در آینده ایران نقش داشته باشند و هیچ کدام به علت دین دار بودن یا غیردینی بودن، بر یکدیگر برتری نداشته باشند. منشا قانون هم مردم و رای آن هاست. این تغییری است که باید اتفاق بیفتد؛ در قانون اساسی باید برابری کامل وجود داشته باشد. قانون اساسی موجود تبعیض را قانونی کرده و این قابل قبول نیست. مثلا عملا رهبری از بقیه جداست، در حالی که طبق اصل 107 رهبر در برابر قانون با بقیه آحاد مردم برابر است. به هر حال این منظور من از تغییر است، گرچه به عنوان یک فرد مذهبی، از این مساله ناراحت ام که به نام دین، به حقوق مردم تجاوز می شود، به سوی آن ها گلوله شلیک می کنند، در زندان مورد شکنجه قرار می گیرند و... اما به هر حال با توجه به عملکرد رژیم در حال حاضر اکثر مردم خواهان سکولاریسم هستند

روزآنلاین
 
 
 
==============================================
 
 
 

***************************

این ایمیل را برای دوستان خود نیز ارسال کنید. رسانه شمایید

جهت عضو شدن در گروه ايران ما. كافي است كه به آدرس زير يك ايميل ارسال کنید. لازم نيست كه هيچ چيزي در ايميل بنويسيد. سپس یک ایمیل از جانب گروه دریافت خواهید کرد و باید روی لینک داده شده در ایمیل کلیک کرده و درخواست خود را تایید نمایید.
OUR_IRAN+subscribe@googlegroups.com

چنانچه مایل به دریافت این ایمیلها نیستید برای لغو عضویت خود به آدرس زیر یک ایمیل ارسال کنید و لازم نیست که در ایمیل چیزی بنویسید:
OUR_IRAN-unsubscribe@googlegroups.com

--
---------------------------------------------------------------------------------------------------
You received this message because you are subscribed to the Google Groups "OurIran" group.
To post to this group, send email to OUR_IRAN@googlegroups.com
 
To unsubscribe from this group, send email to OUR_IRAN-unsubscribe@googlegroups.com
 
To subscribe to this group, send and email to OUR_IRAN+subscribe@googlegroups.com
 
For more options, visit this group at http://groups.google.com/group/OUR_IRAN?hl=fa

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر