گلگشتی در گلها
محمود خوشنام
در سالهای دههی ۳۰ خورشیدی، موسیقی ایران در همهی حوزههای زیستی خود، روی به دگرگونی نهاده بود.
نفوذ و تاثیر موسیقی غرب، بهویژه موسیقی جاز و پاپ، جوانان و حتی میانسالان را بهسوی خود کشیده و موسیقی بازمانده از دورهی قاجار، بعد اجتماعی خود را رفتهرفته از دست داده و نیازمند دگرگونی شده بود.
شاگردان مکتب وزیری و صبا، هرکدام به سبک خود میکوشیدند با تکیه بر نوآوری، زنگار ملال را از بدنهی این موسیقی بزدایند. شیوهی تکنوازیها تغییر میکرد و آهنگها و تصنیفها از جاذبهی بیشتری برخوردار میشدند.
این کوششهای همهجانبه البته سخت موثر افتاد و موسیقی سنتی را از ورطهی ملال و یکنواختی بهدر آورد. ولی در میان همهی برنامهها، جای برنامهای خالص و فاخر که همهی ابعاد ارزشی این موسیقی را آشکار سازد خالی مانده بود. برنامهای که از مضراب زدنهای تقریبی فراتر رود و جلوههای رنگارنگ خویشاوندی میان شعر و موسیقی را در پهنهی فرهنگ ایران به تماشا بگذارد.
داوود پیرنیا، سرپرست برنامه گلها
باری این جای خالی را داوود پیرنیا، مردی از فرهیختگان ایرانزمین با تهیه و تدوین برنامهای با عنوان «گلهای جاویدان» پر کرد. گلهایی از گلزار ادبیات ایران درآمیخته با دلاویزترین نغمههای موسیقی سنتی:
به چه كار آيدت ز گل طبقي
از گلستان من ببر ورقی
گل همين پنج روز و شش باشد
وين گلستان هميشه خوش باشد
داوود پیرنیا از تحصیلکردگان دورهی رضاشاهی بود که در اروپا حقوق خوانده و در بازگشت به ایران به خدمت وزارت دادگستری درآمده بود.
او را از بنیانگذاران نخستین کانون وکلا در ایران نیز بهشمار میآورند. پیرنیا در دورهی صدارت قوامالسلطنه به معاونت او نیز برگزیده شد. ولی او ورای همهی مشاغل قضایی و سیاسی، از جوانی دل و جانی وابسته به شعر و موسیقی داشت. در دیدارهای هفتگی خود با دوستان نخبهی فرهنگی دربارهی موقعیت آن روزی شعر و موسیقی به بحث و گفتوگو میپرداخت و ایدههای خود را برای آینده با آنها در میان میگذاشت.
در یکی از این نشستها که با حضور نامآورانی مثل علی دشتی، بدیعالزمان فروزانفر، لطفعلی صورتگر، حسن شهباز، رهی معیری و ابوالحسن صبا برگزار میشد، داوود پیرنیا ساخت و پرداخت یک برنامهی رادیویی را برای جلوگیری از به ابتذال کشیده شدن شعر و موسیقی ایران پیشنهاد کرد؛ برنامهای که «گلهای جاویدان» نام گرفت و به معرفی و دکلاماسیون سرودههای شاعران نامآور ایران و اجرای موسیقی فاخر سنتی ایران میپرداخت.
در نخستین برنامهی «گلهای جاویدان» که تنها دهدقیقه به درازا میکشید و در نوروز سال ۱۳۳۵ از رادیو ایران پخش شد، عبدالعلی وزیری، احمد عبادی و علی تجویدی شرکت داشتند.
برنامهی داوود پیرنیا، تنها به «گلهای جاویدان» محدود نشد و در طول ۲۲ سال شاخههای پربار بیشتری پیدا کرد و حتی پس از مرگ او با نام «گلهای تازه»، بهسرپرستی هوشنگ ابتهاج، شاعر گرانمایه به کار خود ادامه داد.
در جمع ۱۴۰۰ برنامهی فاخر شعر و موسیقی سنتی در ۸۸۶ ساعت به ضبط و پخش درآمد و گنجینهای گرانبها را برای فرهنگ ایران به یادگار گذاشت. از هفتهی آینده در گلزار بزرگ گلها، گلگشتی میزنیم، با پرورندگان آن تجدید دیدار میکنیم و سرودهها و نواهای دلپذیرشان را به گوش جان میگیریم.
مرا عاشقی شیدا، فارغ از دنیا
تو کردی، تو کردی
مرا عاقبت رسوا، مست و بیپروا
تو کردی، تو کردی
نداند کس جانا چه کردی
چهها کردی با ما چه کردی؟
دو چشمم را دریا، دُرافشان
گوهرزا تو کردی، تو کردی
روان از چشم ما گهرها
دریاها، تو کردی، تو کردی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر