درود بر یاران گلها
به مناسبت روز مادر این غزل را مجددا تقدیم تمام مادران دنیا
و یاران گلها می کنم
امیدوارم مورد پسند شما عزیزان قرار گیرد
مادرم مجنون لیلای رخ زیبای تو مادرم فرهادم و
جان میدهم در پای تو
چرخ گردون مینشاند زخم بر قلبم چه غم مرهم زخم دلم
باشد نوازشهای تو
گرچه تیره گردد این روز سیه بر حال من شام من روشن ز روی ماه
بی همتای تو
میخراشد گوش من هر نغمه شیرین چرا؟ چون شنیدم نغمه ی
لالایی و آوای تو
بی تو در مرداب دنیا ره به نابودیم نیست شش جهت راهم دهد
آغوش بی پهنای تو
یاد آن شبها که بودی همدم تنهایی ام وه که غافل
بودم از آه دل تنهای تو
چشم عقلم کور و چشمان دلم بینا نشد تا ببینم سرو من
آن قامت و بالای تو
گرچه ناچیزست جانم لیک در کف بیش نیست جان من جانا فدای آن
دل دریای تو
گرچه امید از همه عالم به نومیدی رسید بی تو نومید است آن
امید غم افزای تو
شعر:امید قادری صفت
1388/03/24
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر