MediaNews.ir |
- جدول تناوبی عناصر رسانههای اجتماعی
- نگاه انتقادی به بازنمایی رسانهها
- سخنگوی جبهه پیروان خط امام و رهبری، امریکاییها را به استفاده از ظرفیتهای روزنامهنگاری شهروندی دعوت کرد
- شبکه اجتماعی خصوصی برای تلفنهای همراه هوشمند
- توافق اپل و گوگل: کارمندان یکدیگر را ندزدیم!
- گزارشهای راهبردی رسانه منتشر شد
جدول تناوبی عناصر رسانههای اجتماعی Posted: 24 Jun 2010 01:29 PM PDT ماهنامهی دنیای کامپیوتر و ارتباطات، محمدمهدی مولایی - در مباحث مربوط به تحولات پرشتاب دنیای اینترنت، چند سالی است که «رسانههای اجتماعی» جایگاه ویژهای پیدا کردهاند. هر هفته دهها خبر، تحلیل و گزارش درباره فعالیتها و تحولات رسانههای اجتماعی در وبلاگها و وبسایتهای حوزه رسانه و تکنولوژی منتشر میشود. در کنار مقالات علمی و تخصصی، برخی نویسندگان با مطالب فانتزی و غیر علمی نگاهی متفاوت به دنیای رسانههای اجتماعی دارند. ترسیم «جدول تناوبی عناصر رسانههای اجتماعی» از جمله مطالب جالب توجه در این حوزه است. ریک لیبلینگ در وبسایتش به نشانی www.rickliebling.com دنیای رسانههای اجتماعی را به علم شیمی تشبیه کرده و با الگوبرداری از «جدول تناوبی عناصر»، جدولی برای عناصر رسانههای اجتماعی ترسیم کرده است. ![]() جدول عناصر شیمی با جدول تناوبی عناصر از کتابهای شیمی دوران دبیرستان آشنا هستیم. جدولی که عنصرهای شیمیایی شناخته شده در طبیعت و عناصر آزمایشگاهی را بر حسب ویژگیهای آنها به صورت منظم در خود جای داده است. این جدول به وسیله شیمیدانی روسی به نام «مندلیف» تکمیل شده و با نام او نیز شناخته میشود. در این جدول عناصر در چند سطر و ستون در کنار یکدیگر قرار داده شدهاند و برحسب ویژگیهایشان در چند گروه تقسیمبندی میشوند. عناصر در جدول تناوبی مندلیف با رنگهای متفاوتی مشخص شدهاند که نشان میدهد به گروههای متفاوت زیر تعلق دارند: قلیایی فلزیها، قلیایی خاکیها، لانتانیدها، آکتینیدها، فلزات انتقالی، فلزات ضعیف، شبه فلزات، غیر فلزات، هالوژنها و گازهای کامل. جدول عناصر رسانههای اجتماعی جدول تناوبی عناصر در شیمی حالا الگویی شده برای ترسیم جدولی که عناصر رسانههای اجتماعی را مشخص میکند. در جدول تناوبی عناصر رسانههای اجتماعی نیز عناصر با رنگهای متفاوتی مشخص شدهاند که نشاندهنده تعلق آنها به گروههای متفاوت است. عناصر رسانههای اجتماعی در ۹ گروه دستهبندی شدهاند. گروه «رفتارهای رسانههای اجتماعی»، گروه «ابزارهای رسانههای اجتماعی» و گروه «تمرینهای شبکههای اجتماعی» سه گروه اصلی عناصر هستند. در شش گروه دیگر کاربران فعال رسانههای اجتماعی در یوتیوب، فیسبوک، توییتر، وبلاگها و سایر رسانهها قرار دارند. هر گروه از عناصر با رنگی خاص از قبیل سفید، زرد، بنفش، صورتی، قرمز، سبز و غیره در جدول متمایز شده که در شکل قابل مشاهده است. گروه «رفتارهای رسانههای اجتماعی» هشت عنصر در گروه «رفتارهای رسانههای اجتماعی» قرار دارند. این عناصر خانههای ۱، ۳،۴، ۱۱، ۱۹، ۳۷، ۵۵ و ۸۷ جدول را به خود اختصاص دادهاند. عنصر Sh مخفف Share، عنصر Mt مخفف Monitor، عنصر Fr مخفف Friend، عنصر Cv مخفف Converse، عنصر Cu مخفف Customize، عنصر Li مخفف Listen، عنصر En مخفف Engage و عنصر Di مخفف Dialogue در این بخش قرار گرفتهاند. به عبارتی رفتارها و فعالیتهای اصلی در رسانههای اجتماعی شامل به اشتراکگذاری، مونیتور کردن، دوستبازی کردن، صحبت کردن، سفارشی کردن، گوش کردن، درگیر شدن و گفتوگو کردن هستند. گروه «ابزارهای رسانههای اجتماعی» در گروه «ابزارهای رسانههای اجتماعی» چهارده عنصر قرار داده شدهاند. این گروه شامل وبسایتهای کلیدی در حوزه رسانههای اجتماعی است که بیشترین کاربران را در دنیای اینترنت دارند. عنصر De مخفف عنوان سایت دلیشز (Delicious)، عنصر Su مخفف عنوان سایت استامبلاپان (StumbleUpon)، عنصر Td مخفف عنوان سایت توییتدک (TweetDeck)، عنصر Fe مخفف عنوان سایت فیدبرنر (FeedBurner)، عنصر Dp مخفف عنوان سایت داپلر (Dopplr)، عنصر Tu مخفف عنوان سایت تینی.یو.آر.ال (TinyURL)، عنصر Tb مخفف عنوان سایت تامبلر (Tumblr)، عنصر Fb مخفف عنوان سایت فیسبوک (Facebook)، عنصر Lk مخفف عنوان سایت لینکدین (LinkedIn)، عنصر Te مخفف عنوان سایت تکنوراتی (Technorati)، عنصر Fk مخفف عنوان سایت فلیکر (Flickr)، عنصر Ms مخفف عنوان سایت مای.اسپیس (MySpace)، عنصر Go مخفف عنوان سایت گوگل (Google) و عنصر Dg مخفف عنوان سایت دیگ (Digg) مهمترین رسانههای اجتماعی دنیای مجازی محسوب میشوند. سایر عناصر رسانههای اجتماعی در گروه تمرینهای رسانههای اجتماعی، اقدامات اینترنتی که موجب افزایش تجربه کاربران در رسانههای اجتماعی میشود، معرفی شدهاند. این موارد شامل ۲۸ تمرین از قبیل دنبال کردن (Follow)، پستزدن (Post)، بهروزکردن استاتوس (Status Update)، فید (Feed)، ری.توییت (Retweet)، کامنت (Comment)، آپلود (Upload) و غیره است که هر کدام با حرف اختصاری در جدول مشخص شدهاند. در سایر گروهها، کاربران فعال و شناخته شده انواع رسانههای اجتماعی مشخص شدهاند. مثلاً در گروه کاربران توییتر ۱۲ نفر از فعالترین افراد در زمینه میکروبلاگینگ قرار گرفتهاند. از جلمه میتوان به عنصر Bo اشاره کرد که مخفف نام باراک اوباماست (Barack Obama) که در توییتر حضور فعالی دارد، یا عنصر Sc که مخفف نام رابرت اسکوبل (Robert Scoble) است. به همین ترتیب سایر خانههای جدول به معرفی پیشگامان و حرفههای دنیای رسانههای اجتماعی اختصاص دارد. «ریک» تهیهکننده جدول تأکید دارد که انتخاب این نامها و کاربران بر اساس نظرات و تجربههای شخصی او از حضور در فضای مجازی است. به نظر میرسد مشخص کردن ترکیبی از سایتها و ابزارها، رفتارها، فعالیتها و تمرینها و افراد به عنوان عناصر تشکیلدهنده دنیای رسانههای اجتماعی، انتخاب مناسبی است. این انتخاب که در آن وزن اشخاص و افراد بیشتر است، نشان میدهد در عصر رسانههای جدید اجتماعی، تا چه اندازه کاربران نقشی کلیدی دارند و بدون فعالیت گسترده و مستمر آنها این رسانهها بیمعنی میشوند. |
نگاه انتقادی به بازنمایی رسانهها Posted: 24 Jun 2010 01:28 PM PDT وبسایت مرکز آموزش موسسه همشهری، علی شاکر- رسانه، یکی از عرصههای نمایش فرودستی اجتماعی بعضی از گروههای جنسی، اجتماعی و برخی از اقلیتهای فرهنگی است. برای نمونه، نمیتوان این واقعیت را نادیده گرفت که در عرصه جنسیت یا نژاد، موقعیت فرودستی برای زنان -علاوه بر ساختارهای اجتماعی و عینی جامعه مردسالار- تحت تاثیر بازنمایی رسانهای هم هست. به عبارت دیگر، بازنمایی رسانهها در تبلیغات تجاری، سریالهای تلویزیونی و حتی زبان روزمره موقعیت فرودستی زنان یا اقلیتهای نژادی را بازتولید میکند. یکی از کسانی که در سالهای اخیر به موضوع بازنمایی و رسانهها توجه زیادی نشان داده «دکتر سیدمحمد مهدیزاده»، استادیار دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی است. موضوع رساله دکتری او بازنمایی ایران در مطبوعات غرب بود. او اکنون نظریههای ارتباطات و مطالعات انتقادی را در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی تدریس میکند. از دکتر مهدیزاده، تاکنون مقالات زیادی در فصلنامه تخصصی «رسانه» منتشر شده و آخرین کتاب این پژوهشگر حوزه ارتباطات «رسانهها و بازنمایی» است. مهدیزاده هماکنون در حال تالیف کتابی در حوزه نظریههای ارتباطات است. به بهانه علاقه و تخصص دکتر مهدیزاده در مباحث بازنمایی و مطالعات انتقادی گفتوگویی با موضوع رسانهها و بازنمایی با وی انجام دادهایم که متن آن در ادامه از نظرتان میگذرد. *** * بحثهای مربوط به بازنمایی از چه زمانی در حوزههای ارتباطات و رسانه شکل میگیرد؟ مفهوم «بازنمایی» در حوزه مطالعات ارتباطی متاثر از مطالعات فرهنگی و بهویژه پژوهشهای استوارت هال در انگلستان است. او به بحث بازنمایی نژاد، جنسیت و فرهنگ پرداخت تا آنکه این بحث به تدریج در مطالعات ارتباطی راه پیدا کرد. البته در مطالعات تجربی و کلاسیک ارتباطات شما خیلی این مفاهیم را نمیبینید. همچنین مفهوم بازنمایی برگرفته از رویکردهای زبانشناختی جدید است؛ یعنی تحت تاثیر چرخش زبانی در فلسفه، این باور رایج که میگوید زبان مانند آینهای واقعیت را منعکس میکند و هیچ ابهامی ندارد، زیر سوال رفت. ساختارگرایان میگویند که زبان خود سازنده واقعیت است نه انعکاسدهنده آن؛ زبان امری خنثی نیست و خود رویه دلالت است و هر رویه دلالت میتواند دلالتکننده بر نوعی از مناسبات قدرت باشد. این اندیشههای جدید در حوزه زبانشناسی و مطالعات فرهنگی و در کل تفکر جدید در فلسفه غرب باعث گسترش مفاهیم جدید انتقادی در حوزه مطالعات ارتباطی و رسانهای شده است. * شما به وجه انتقادی این مفاهیم جدید اشاره کردید، ولی بعد از انتشار کتاب شما با عنوان «رسانهها و بازنمایی»، نقدی بر این کتاب وارد شد که میگفت، رویکرد کتاب مشخص نیست... سه رویکرد در پژوهشهای ارتباطی داریم؛ تجربی، تفسیری و انتقادی. رویکرد من در این کتاب کاملا انتقادی است. وقتی شما نحوه بازنمایی اقلیتهای فرهنگی، نژاد و جنسیت را نقد میکنید و زیر سوال میبرید کاملا رویکرد شما انتقادی است. یکی از دستورکارهای مطالعات انتقادی چه در حوزه مطالعات فرهنگی و چه در رویکردهای فمنیستی، نقد رویکردهای بازنمایی اقلیتهای فرهنگی، نژاد و جنسیت در رسانههاست. * رویکرد انتقادی در مطالعات ارتباطی چه خاستگاهی دارد؟ هابرماس میگوید: هر دانش و روشِ شناختی زاییده یک نوع تعلق است. به گفته وی، رویکرد تجربی زاییده تعلق به «سلطه» است. رویکرد هرمونوتیک زاییده تعلق به «فهم» و در نهایت رویکرد انتقادی زاییده تعلق به «آزادی و رهایی» است. اگر شما دغدغه رهایی سوژهها را داشته باشید و بخواهید آنها را از موقعیت فرودستی آزاد کنید، روشی که میتواند تعلقِ شما را برآورده کند رویکرد انتقادی یا به قول هابرماس رویکرد دیالکتیکی است. به همین دلیل افراد بر اساس علایق خود میتوانند رویکردی را انتخاب کنند که باعث برآورده شدن تعلقات آنها باشد. به نظر من، بخشی از رویکرد اجتماعی به اقلیتها چه در سطح اجتماعی و چه در سطح بینالمللی ناشی از نحوه بازنمایی آنهاست. به همین دلیل رویکرد من در آن کتاب «انتقادی» است. * یکی از شیوههای بازنمایی کارهای گفتمان «طبیعیسازی» است. برای نمونه این نوع طبیعیسازی میگوید زنان همیشه ضعیف بودهاند و بر اساس احساس عمل کردهاند یا سیاهپوستان همیشه خشونتطلب هستند. حال اگر رسانهای برخلاف این جریان برنامه بسازد و پخش کند، آیا مخاطبی که ذهنش متاثر از گفتمانهای مرسوم و طبیعیساز است میتواند چنین رویکردی را قبول کند؟ درست است؛ یکی از شیوههای بازنمایی طبیعیسازی است؛ یعنی میگوید موقعیت فرادست و فرودستی امری طبیعی و محتوم است. اما یکی از وظایف و مسئولیتهای رویکردهای مطالعات انتقادی، درعلوم انسانی ساختارشکنی همین گفتمانهایی است که نابرابریها را طبیعی فرض میکنند. پس میشود با جریان غالب مبارزه کرد. در کشورهای غربی، تحت تاثیر این اندیشههای انتقادی بخش زیادی از شیوههای بازنمایی اقلیتهای اجتماعی مثل سیاهپوستان تعدیل شده است؛ یعنی نگاه انتقادی و جنبشهای نوین اجتماعی -که بهطور عمده جنبشهای مقاومت هستند- پادگفتمانی را ایجاد میکنند که در برابر گفتمان رسمی میتوانند مقاومت کنند. ولی اگر کاری نکنیم در واقع ما هم تسلیم همین جریان طبیعیسازی شدهایم. * از طریق چه فرایندی این سلطه غالب شکسته میشود؟ برای نمونه جنبشهای فمینیستی چگونه در دهه 70 توانستند نگاه برنامهسازان را تغییر دهند؟ یکی از راهکارهای جنبش فمینیسم استفاده از زنان در تحریریههای رسانهها و راهاندازی رسانههایی ویژه زنان بود. ولی یکی از عرصههای جدید جنبش فمینیسم زبان است. این جنبش سعی میکند ساختار زبان رسمی مردسالارانه را بشکند... * اینها به صورت یک تشکل عمل میکنند یا این اتفاقی تدریجی در نظریههای غالب است؟ جنبشهای اجتماعی ساختار سفت و سخت و رسمی احزاب را ندارند، اما در عین حال چون روی یکسری از مسائل دغدغههای مشترک دارند پس فعالیتهایشان حالتی منسجم پیدا میکند. * به بحث بازنمایی برگردیم؛ میدانیم که مطالعه هال روی تلویزیون انجام شده است؛ اکنون با ظهور رسانههای جدید که فرستنده تبدیل به کاربر میشود؛ نوع بازنمایی این رسانههای جدید از موضوعات چه تغییری پیدا میکند؟ آیا نظریههای مربوط به این حوزه نیز عوض شده است؟ بحث نظری ویژهای که ناشی از تفاوت فاحش باشد وجود ندارد. درست است که در دنیای مجازی گستره انتخاب مخاطب بیشتر شده، ولی آن ذهنیت ما در یک فضای فرهنگی شکل میگیرد. رسانه غالب در فضای فرهنگی هم هنوز تلویزیون است. به نظر من سایتها و وبلاگها میتوانند یکی از عرصههای مقاومت باشند و شما میتوانید برساختههای فرهنگی و اجتماعی را در هم بشکنید و دست به مقاومت بزنید و معناسازیهای متفاوت اجتماعی و فرهنگی را شکل دهید. بنابراین معناسازی قدرتمندی که اینترنت به جنبشهای اجتماعی اکنون داده است، تلویزیون نمیدهد. * آیا تلویزیون میتواند سازنده جریانی برای بازنمایی باشد؟ منظورم این است که بازنمایی را باید یک پروسه دید یا پروژه؟ هم میتواند پروژه باشد و هم پروسه؛ برای نمونه ادوارد سعید، شرقشناسی را نظام بازنمایی شرق میداند در اندیشههای محافل آکادمیک غرب؛ یعنی در گفتمان شرقشناسیِ کشورهایِ غربی، درکی که از باورهای و اعتقادهای شرقیها ساخته میشود هم میتواند پروسه باشد؛(یعنی بر اساس آگاهی غربی نباشد!) و هم پروژه؛ چون یکی از عرصههایی که غرب میتواند سلطه خود را تداوم ببخشید عرصه زبانی است و رسانهها میتوانند در نحوه بازنمایی شرق در اندیشه غربیها نقش داشته باشد. * در این میان رسانه مقوم آن گفتمان است؟ خیلی رابطه علت و معلولی نمیتوان برای این جریان در نظر گرفت و بیشتر این رابطه، دیالکتیکی است. * پس یک ابزار نمیتواند باشد... صرفا نه؛ در واقع رسانه میتواند هم تحت تاثیر ساختارهای عینی و اجتماعی، مروج بازنمایی ویژهای باشد و هم میتواند خودش سازنده یک گفتمان باشد. اگر همه چیز را یک نوع برساخت (Construction) اجتماعی یا فرهنگی ببینیم، خود رسانهها هم میتوانند نقش زیادی را در برساختن واقعیتهای اجتماعی و فرهنگی داشته باشند. * آیا در یک سمت بازنمایی همیشه باید رسانهها حضور داشته باشند؟ نه؛ بازنمایی حتی در مراودات زبان روزمره ما نیز میتواند وجود داشته باشد. برای نمونه پژوهشی انجام شده برای سنجش فرادستی و فرودستی بین زنان و مردان در زبان و ادبیات فارسی. ضربالمثلها و لطیفهها هم جزء مراودات زبانی ماست که در همه اینها این نوع بازنمایی را میتوان دید. اما در مقایسه با دیگر عناصر مولفه جامعهپذیری رسانهها در شکل دادن به آگاهی و شناخت و نگرش انسان نقش موثری دارند. البته آموزش و پرورش هم سهم مهمی دارد. چون یکی از عرصههای بازنمایی در کتابهای درسی است و ذهنیت ما در مدرسه و دانشگاه است که ساخته میشود. * به همین دلیل بازنمایی را معنادهنده رفتار و زبان و به عبارتی دیگر جهان میدانند. بله؛ ممکن است یک برداشت از بازنمایی این باشد که زبان انعکاسدهنده واقعیت بیرونی است. اما وقتی صحبت از نظام بازنمایی میشود، منظور تولید معنا از راه چارچوبهای مفهومی، زبانی و گفتمانی است. بازنمایی یکنوع برساخت زبانی و رسانهای است. معنا امری ذاتی و بیرونی نیست که زبان بتواند فقط و فقط آن را منعکس کند. زبان خود سازنده معناها و باورهاست. * تفاوت بازنمایی و آنچه بودریار از آن به «وانمایی واقعیت» یاد میکند، چیست؟ آن مفهوم وانمایی که کاستلز هم از آن به عنوان مجاز- واقعیت یاد میکند به این معنی است که ما در دنیایی از نمایش رسانهای زندگی میکنیم. بودریار معتقد است که تحت تاثیر دنیای نشانهها و نمادها، واقعیت دگرگون شده و کپی مهمتر از اصل شده است. درکی که ما از جنگ داریم بر اساس آن چیزی است که رسانهها برای ما میسازند. بودریار معتقد است که در شبیهسازی و وانمایی فرقی بین واقعیت و وانمایی نیست. انگار کسی وانمود کند که بیمار است. درک ما از دنیای بیرون بر اساس تصاویر و شبیهسازی رسانهای است. کاستلز میگوید بهتر است بهجای واقعیت مجازی بگوییم مجاز-واقعیت؛ چون خود امر مجازی تبدیل به واقعیت شده است. به گفته او همیشه اینگونه است که ما از طریق یکسری از علائم واقعیت را میفهمیم. انتقادی که از سوی فمنیستها نسبت به بودریار هم مطرح میشود همین است که او با مطرح کردن این بحث، واقعیتِ تلخ ستمِ جنسیتی را نادیده میگیرد؛ چون میگوید واقعیتی وجود ندارد و هرآنچه که هست حاصل علائم و نشانههای رسانهای است و این یعنی نادیده گرفتن ظلم نابرابری جنسیتی. * اما به نظر میرسد، برعکس چنین نگاهی، کسانی که به بازنمایی اعتقاد دارند، میگویند که واقعیت بیرونی وجود دارد؟ بله؛ واقعیتی وجود دارد که همیشه بهوسیله رسانهها میتواند برساخته شود؛ ولی وقتی بگوییم هرآنچه در جهان ساخته میشود وانمایی است، این وانمایی و شبیهسازی ربطی به واقعیت ندارد و مستقل از واقعیت است. * این نگاه وانمایی شبیه همان گفته فوکو است که میگوید خارج از گفتمان هیچچیزی معنا ندارد و هرآنچه هست داخل گفتمان است... میتواند باشد. فوکو به یک معنا تفکر پستمدرن داشت. فوکو همیشه امکان پادگفتمان و مقاومت را مطرح میکند. انتقاد به پستمدرنیستها هم این است که بحثهای آنان با واقعیت موجود فاصله دارد و این گسست باعث میشود که امکان نقد واقعیت را از منتقدان اجتماعی گرفته شود. برای نمونه در این تفکر مفهوم عقل و خرد متلاشی میشود و هابرماس میگوید معیار نقد عقل است. فرض کنید شما میتوانید با عقل ارتباطی، عقل ابزاری را نقد کنید. اما وقتی همه چیز نسبی باشد، هیچ معیار سیاسی و اخلاقی باقی نمیماند و نقد هم چندان معنی ندارد. به قول هابرماس این یعنی یک نوع محافظهکاری جدید و تن دادن به وضعیت موجود. * اقتصاد سیاسی رسانهها نیز در نحوه بازنمایی میتواند موثر باشد... بله، منظور از این مفهوم منافع سیاسی و اقتصادی است که عاید فرادستان اجتماعی میشود. در بحث نژاد میبینیم عمده نیروی کار در کشورهای غربی همین اقلیتهای نژادی هستند. منافع مادی و اقتصادی که عاید صاحبان سرمایه میشود اهمیت دارد؛ چون بخش زیادی از نیروی کار کشورهای غربی همین افراد هستند. تصویری که از این افراد منعکس میشود این است که گویی اینها باید بیشتر کارهای یدی انجام دهند که نیازی به تخصص و علم ندارد و سفیدپوستان کارهای علمی و تخصصی را انجام دهند. در این میان، ممکن است آن اقلیت نژادی هم موقعیت فرودستی را بپذیرد؛ و موقعیت سوژگی را در نظام بازنمایی قبول کند. |
Posted: 24 Jun 2010 01:28 PM PDT خبرگزاری فارس - سخنگوی جبهه پیروان خط امام و رهبری درباره انتشار تصاویر برخورد وحشیانه پلیس آمریکا با تظاهرکنندگان این کشور گفت: شهروندان آمریکایی میتوانند برای نجات هموطنان خود با گوشیهای موبایل از صحنههای برخورد پلیس فیلمبرداری و آن را در اختیار رسانههای مستقل قرار دهند. سیدکمال سجادی سخنگوی جبهه پیروان خط امام و رهبری در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس با اشاره به پخش فیلم نحوه برخورد پلیس آمریکا با معترضان آمریکایی از سیمای جمهوری اسلامی، اظهار داشت: آمریکا اجازه نمیدهد نحوه برخورد پلیس و نیروهای امنیتی این کشور با شهروندان آمریکایی از طریق دوربینها فیلمبرداری و به افکار عمومی ارائه شود که این در راستای ادعای حقوق بشری و آزادی آمریکا جالب توجه است. وی با بیان اینکه آمریکا سالهاست که با سیاهپوستان و سرخپوستان آمریکایی برخوردی تبعیضآمیز دارد ، افزود: آمریکا برای سرکوب اعتراض شهروندان خود از نیروهای امنیتی که حتی استفاده آنها در جنگهای نظامی غیرمنصفانه است استفاده از میکند و به شدیدترین حالت ممکن معترضان را ضرب و شتم میکند. سفیر سابق کشورمان در ویتنام میگوید که آمریکاییها با دوربین همانند سلاح برخورد میکنند و هر کس که در هنگام اعتراضات و اغتشاشات دوربین به دست داشته باشد فرقی نمیکند با او همانند یک فرد مسلح برخورد میکنند که این بهخلاف حقوق خبرنگاران است. سجادی در ادامه با بیان اینکه سازمان ملل در خصوص رفتارهای نامناسب و غیراخلاقی پلیس آمریکا با معترضان این کشور سکوت کرده است، گفت: شهروندان آمریکایی میتوانند برای نجات هموطنان خود با گوشیهای موبایل از صحنههای برخورد پلیس فیلمبرداری و آن را در اختیار رسانههای مستقل قرار دهند. وی با بیان اینکه پخش صحنههایی از نحوه برخورد پلیس آمریکا با شهروندان و معترضان آمریکایی احترام به حقوق و ملت آمریکاست، گفت: شبکههای ماهوارهای ایران باید در انتقال پیام ملت آمریکا به جهانیان فعالیت خود را بیشتر کنند و به جای پخش برنامههای تکراری مستندهای جنایات آمریکا را برای جهانیان روشن سازد. |
شبکه اجتماعی خصوصی برای تلفنهای همراه هوشمند Posted: 24 Jun 2010 01:28 PM PDT خبرآنلاین، محبوبه عمیدی - زمانی که مطلب یا تصویری را در یک سایت یا شبکههای اجتماعی با سایر کاربران یا دوستانمان به اشتراک میگذاریم، سرورهای پشیبانی این وبسایتها نیز به آن دسترسی خواهند داشت. اما Contrail شبکه اجتماعی خصوصی که توسط محققان مایکروسافت بای تلفنهای هوشمند طراحی شده به ما اجازه میدهد دادهها را تنها به صورت رمزدار و بین گروهی خاص از کاربران -بنا به درخواست هر کاربر- رد و بدل کنیم به گونهای که دسترسی به این اطلاعات برای افراد دیگر و سرورهای شبکه مقدور نباشد. اقبال محمد از پژوهشگران مایکروسافت در منطقه سیلیکونولی که توسعه این شبکه را به عهده داشته است میگوید: «در کانتریل هم مانند تمامی شبکهها اطلاعات توسط ابر رد وبدل خواهند شد. با این تفاوت که تمامی دادهها به صورت رمزشده و تنها برای دریافتکنندگانی که از پیش تعیین شدهاند، ارسال خواهد شد. تلفن همراه این افراد اطلاعات کدشده را دانلود خواهد کرد و فرد پس از رمزگشایی پیام میتواند به اطلاعات دسترسی پیدا کند». به گزارش تکنولوژیریویو، کاربران در کانتریل میتوانند نوع اطلاعات دریافتی از دوستانشان را انتخاب کنند، برای رمزگشایی پیامهای ارسال شده توسط هر فرد فیلتر جداگانهای برای تلفن همراه آنها ارسال خواهد شد. به عنوان مثال مادری را در نظر بگیرید که میخواهد تمامی دادهها و عکسهای ارسالی فرزندش با عنوان خانواده را دریافت کند. او فیلتر دریافتی را روی تلفن همراهش نصب میکند و هر بار که اطلاعات ارسالی با عنوان خانواده توسط فرزندش بهروز شوند، او هم مانند افراد دیگری که این فیلتر اختصاصی را روی تلفن همراهشان دارند، یک نسخه از دادههای رمزگذاری شده را دریافت خواهد کرد و پس از رمزگشایی آنها توسط کلید رمزگشایی مرتبط با همین فیلتر امکان دیدن آنها را خواهد داشت. برای ارسال دادهها نیز روش مشابهی مورد استفاده قرار خواهد گرفت. کاربران میتوانند علاوه بر به اشتراکگذاری دادهها، موقعیتهای مکانی را نیز توسط این شبکه به اشتراک بگذارند. به عنوان مثال والدین میتوانند از حضور فرزندان در نقاط مختلفی از شهر که روی نقشه مشخص شده است توسط این سیستم اطلاعرسانی آگاه شوند. حتی کارفرمای شما هم میتواند هنگام انجام مأموریت جابجایی مکانی شما را روی تلفن همراهش داشته باشد. البته این اطلاعات محدودیتهایی دارند و شما میتوانید پس از یکهفته این امکان را لغو کنید. کانتریل با استفاده از Windows Azure، سرویس محاسبات ابری مایکروسافت در دسترس خواهد بود. همزمان نرمافزار کاربردی سازگار با این شبکه برای تلفنهای هوشمند اچ.تی.سی که از سیستمعامل ویندوز موبایل استفاده میکنند نیز تهیه شده و در اختیار کاربران قرار خواهد گرفت. |
توافق اپل و گوگل: کارمندان یکدیگر را ندزدیم! Posted: 24 Jun 2010 01:28 PM PDT ایتنا - طبق گزارشهای واصله، گوگل و اپل بر اساس قراردادی نانوشته تصمیم گرفتهاند از استخدام کارمندان یکدیگر جلوگیری به عمل آورند. سایت خبری تککرانچ با استناد به سخنان کارمندان سابق گوگل مدعی شده است که دو شرکت گوگل و اپل بر اساس یک تفاهمنامه نانوشته قرار شده است کارمندان یکدیگر را برای شرکت متبوع خود استخدام نکنند و به عبارت دیگر آنها را نربایند! بر اساس این گزارش به نظر میرسد استعفای اریک اشمیت مدیر عامل گوگل از عضویت در هیئت مدیره اپل، بر اساس همین قرارداد غیررسمی صورت پذیرفته است. چندی پیش کمیسون تجارت فدرال آمریکا موسوم به FCC با گشودن پروندهای، به تحقیق در مورد نقش اریک اشمیت در هیئت مدیره اپل و میزان تعاملات و همکاریهای دو شرکت اپل و گوگل با یکدیگر پرداخت. اصولاً هر از چندگاهی اخباری مبنی بر اینکه یک مهندس و مهره کلیدی یک شرکت IT، از محل کار خود استعفا کرده است به گوش میرسد. تا اینجا، مشکل خاصی مشاهده نمیشود ولی وقتی چندی بعد گزارشهایی درز میکند مبنی بر اینکه همین کارمند حرفهای، سر از دفتر شرکت رقیب درآورده است، موضوع قدری جدیتر میگردد. |
گزارشهای راهبردی رسانه منتشر شد Posted: 24 Jun 2010 01:28 PM PDT روابط عمومی دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها - چهار شماره از سلسله گزارشهای راهبردی رسانه با موضوعات «جنگ سایبری»، «شبکههای اجتماعی»، «رسانه و فرهنگ کار مضاعف» و «بی.بی.سی فارسی در یک نگاه» منتشر شد. ![]() فراگیری و رشد رسانهها در جهان امروز از پیشرفت و گسترش خاصی برخوردار شده و توجه به آن برای کمک به شناخت بیشتر دگرگونیهای جدید اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و سیاسی افزایش یافته است. مطالعات مربوط به رسانهها و تحولات جهشی در فنآوریهای رسانهای همراه با شناخت و کارکرد آنها در عرصههای بینالمللی و داخلی کمک میکند تا با برنامهریزیهای راهبردی در عرصه بروز تحولات و تغییرات به شیوهای کارسازتر عمل شود. گزارشهای راهبردی رسانه که طی شماره های متوالی و با عناوین موضوعی مختلف منتشر شده به موضوعات زیر اشاره دارد: اولین شماره از این گزارشها به موضوع «جنگ سایبری» اختصاص دارد که نویسنده در آن با تعریف و توصیف سایبر و فضای سایبر، شیوهها و روشهای جنگ سایبری، به جایگاه و نقش رسانههای مکتوب در جنگ سایبر میپردازد و راهکارهای پیشنهادی جهت موفقیت در جنگ سایبری را ارئه میدهد. گزارش دوم «شبکههای اجتماعی» را مورد بررسی قرار میدهد و با بررسی شبکههای اینترنتی، سیاستهای اینترنتی بینالمللی و شبکههای مجازی، خواننده را با نحوه فعالیت شبکههای اجتماعی آشنا میسازد. رسانهها و فرهنگ «کار مضاعف» موضوعی است گه گزارش سوم به آن پرداخته است. با توجه به نامگذاری راهبردی سال 89 توسط رهبر معظم انقلاب به نام «همت مضاعف، کار مضاعف »، لازم است رسانهها با ارائه الگویی نظری برای تحلیل موانع توسعه یافتگی در ایران به نقش مهم و برجسته فرهنگ کار در این زمینه بپردازند و نشانهها و مصادیقی را برای طرح ارتقای فرهنگ و اخلاق کار ارائه نمایند. این گزارش با تمرکز بر کارکرد رسانه ها ، کنش متقابل «فرهنگ و رسانه» و رسانه و پویایی فرهنگ، به برخی موانع و راهکارهای عملیاتی شدن فرهنگ کار و همت مضاعف و الزامات آن میپردازد. «بی.بی.سی فارسی در یک نگاه» موضوع شماره چهار این گزارش را دربر میگیرد. در این گزارش نقش بی.بی.سی فارسی به عنوان یک کنشگر ارتباطی در جامعه مطرح شده و رویکردهای این شبکه در ارتباط با مخاطبان مورد بررسی قرارگرفته است. موضوعات مهم این گزارش عبارتند از: پیشینه بی.بی.سی فارسی، برنامههای بی.بی.سی فارسی، مخاطبان بی.بی.سی فارسی و راهکارهای پیشنهادی برای مقابله با این شبکه. |
You are subscribed to email updates from MediaNews.ir To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر