۱۳۸۹ خرداد ۲۰, پنجشنبه

صدای خس وخاشاک را بشنوید: News from Kaleme for 06/10/2010




Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



امید یاوری از دستگیر شدگان عاشورای حسینی که با اتهام اخلال در نظم عمومی بازداشت شد ه است هم اکنون با حکم پنج سال زندان در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر می برد .

به گزارش خبرنگار کلمه ،این جوان بیست ساله، در روز عاشورا با اتهام آتش زدن اتوبوس بازداشت شد . با اینکه پس از بازداشت وی مشخص شد او مشکل روحی دارد و پیش از دستگیری نیز تحت درمان روانپزشک بوده ، توسط شعبه ۲۸دادگاه انقلاب به پنج سال زندان تعزیری محکوم شد .در زمان بازجویی مشخص شد که یاوری برای درمان باید هر چه زودتر تحت نظر پزشکان باشد.

خانواده این جوان بیست ساله از مسولان تقاضا دارند که با در نظر گرفتن مشکلات روحی وی به او مرخصی دهند تا او بتواند درمانش را ادامه دهد . به گفته پزشک وی نگهداری او در زندان فقط مشکلا ت روحی اش را بیشتر خواهد کرد.


 


جهانگیر عبداللهی دانشجوی علوم سیاسی دانشگاه تهران هم چنان بلاتکلیف در زندان اوین به سر می برد . وی که یازدهم بهمن سال گذشته بازداشت شده با وجود پایان بازجویی ها و انتقال به بند عمومی، هم چنان وضعیتش نامعلوم است .

به گزارش خبرنگار کلمه ، عبداللهی که از زندانیان کرد است مقطع کارشناسی ارشد علوم سیاسی را می گذراند که به دلایل نامعلوم بازداشت شد.او هم اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر می برد .

با اینکه دادگاه با وثیقه ۵۰ میلیون تومانی برای آزادی این دانشجو پیش از عید هم موافقت کرد اما مامورین امنیتی وزارت اطلاعات تاکنون مانع از آزادی و ابلاغ وثیقه وی به زندان اوین شده اند.

پیش از این نیز اخبار مختلف از فشارهای زیاد بر این فعال دانشجویی حکایت داشت.

گفته می شود جهانگیر عبداللهی بارها تهدید به اعدام شده و بازجویان به او گفته اند مثل احسان فتاحیان اعدام خواهد شد .


 


فرمانده انتظامی تهران بزرگ از اجرای مانور ارتقای امنیت در پایتخت خبر داد.

به گزارش ایسنا، سردار حسین ساجدی‌نیا در رابطه با دلیل حضور نیروهای پلیس در خیابان‌های انقلاب و آزادی اظهار داشت: از ساعت ۹ صبح امروز نیروهای عملیاتی پلیس تهران بزرگ در یک تمرین عملیاتی به منظور ارتقای امنیت جامعه حضور یافتند تا میزان آمادگی نیروها از جهت سرعت و دقت در ماموریت‌ها سنجیده شود.

وی ادامه داد: خوشبختانه ظرف ۲۰ دقیقه ماموران در محل ماموریت حضور یافتند که این موضوع نشان دهنده چابکی و سرعت عمل نیروهای پلیس است.

فرمانده انتظامی تهران بزرگ با اشاره به اینکه ماموران پلیس امروز تا ساعت ۱۲ ظهر در محل‌های موردنظر در خیابان‌ انقلاب و برخی میادین اصلی پایتخت مستقر هستند تصریح کرد: تمرین عملیاتی امروز برای مواقع خاص که نیاز به حضور پلیس است انجام می‌شود.


 


اعظم ویسمه برای سومین بار با خانواده خود تماس گرفت.

به گزارش پارلمان‌نیوز، اعظم ویسمه در تماس با خانواده خود خبر از آن داد که امروز دادستان تهران با او ملاقات کرده است.

دادستان تهران در این دیدار اعلام کرده است که اتهام اعظم ویسمه همکاری با ارگان رسمی ۷۰ نماینده مجلس شورای اسلامی، پارلمان‌نیوز است.

اعظم ویسمه گفته است که همچنان در انفرادی به سر می‌برد.


 


حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی طی تماسی از اهانت‌های واقع شده در روز چهارده خرداد ابراز تاسف کردند.

به گزارش جماران، ‌این مرجع تقلید در این تماس فرمودند: «این حادثه روز ۱۴ خردادماه اهانتی به سید حسن خمینی وموجب تاثر و تاسف عمیق شد زیرا که المرء یحفظ فی ولده»

پیش از این نیز جمعی از مراجع عظام تقلید و جمع کثیری از روحانیون و علمای حوزه علمیه حضورا یا بوسیله تلفن انزجار خویش را از رفتار جمع اندکی در سالگرد ارتحال حضرت امام نسبت به یادگار ایشان ابراز نمودند .


 


روزنامه دولتی وطن امروز، روز یکشنبه ۹ خرداد ماه، به بهانه انتشار نامه سال گذشته آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به رهبری، اقدام به انتشار مجدد نامه رییس شورای سیاست ‌گذاری خویش کرد و روابط عمومی دفتر آیت‌الله هاشمی رفسنجانی نیز جوابیه‌ ای برای این روزنامه ارسال کرد که به ‌دلیل عدم انتشار این جوابیه توسط آن روزنامه، در اختیار رسانه‌ها قرار گرفته است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی، متن این جوابیه به شرح زیر است:

روزنامه وطن امروز، روز یکشنبه ۹ خرداد ماه ۱۳۸۹ به بهانه انتشار نامه سال گذشته آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به مقام معظم رهبری، اقدام به انتشار مجدد نامه رئیس شورای سیاستگذاری خویش نمود.

نامه‌ای که نویسنده با علم به دروغ بودن محتویات و غیراخلاقی بودن ادبیات نوشته خویش از میزان تأثیر آن در تشویش اذهان عمومی آگاه است و با اندک انصاف روزنامه‌نگاری خواستار پاسخ برای تنویر افکار عمومی شده است.

اگرچه پاسخ‌گویی به نامه‌های این‌چنینی که خالی از بدیهیات اخلاقی می‌باشد، نوعی گام نهادن به بیراهه است و به همین دلیل در چاپ اول، از کنار آن گذشتیم، اما بی‌پاسخ گذاشتن شبهات، باعث تسریع انحراف کنونی جامعه از اهداف انقلاب اسلامی و ظلمی مضاعف به آیندگان خواهد بود که می‌خواهند بدانند در مقطع ۳۰ ساله پس از انقلاب اسلامی بر کشورشان چه گذشته و می‌گذرد!

توضیح ضروری اینکه این پاسخ در کنار مخاطب خاص خویش، مخاطبان عام نیز دارد، به‌ویژه جوانان روشن‌ضمیر و پرسشگری که بلوغ عقلی و سیاسی آنان، با فریادهای سهم‌خواهی و ادبیات قدرت‌طلبانه گروهی که برای بقای خویش، زبرالحدیدهای امام راحل در مبارزه نفس‌گیر با رژیم پهلوی، یادگاران مردان و شهدای بزرگ انقلاب چون شهید بهشتی، شهید مطهری، آیت‌الله طالقانی، شهید رجایی، شهید همت، بیت شریف حضرت امام و مهمتر از همه تاریخ ۳۰ ساله انقلاب اسلامی را متهم به انحراف از خط اصیل اسلام می‌دانند و با هدف زیر سؤال بردن اقدامات امام راحل و مقام معظم رهبری، امین‌ترین یاران آن دو بزرگوار را آماج تیر تهمت خویش قرار می‌دهند.

نویسنده متن سراسر تهمت و توهین که کار کردن در شرکت صنعتی پارس خودرو!! مقدمه مسئولیتش در سایت شریف نیوز سابق و روزنامه وطن امروز فعلی می‌باشد، متن خویش را با جمله به ظاهر زیبای «اخلاق، گمشده سیاست است» آغاز کرده تا اولاً تئوری شیطنت‌آمیز جدایی دین از سیاست را القا نماید و ثانیاً با انتساب لقب دروغگویی به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به عنوان بارزترین روحانی عرصه‌های تقنینی و اجرایی در تاریخ معاصر، تهمت‌ها و ادعاهای دین‌ستیزان و روحانی‌گریزان را به کمال برساند. همان کاری که آن نامزد انتخاباتی در آن مناظره کذایی در حق سه روحانی دیگر این دو عرصه سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی، یعنی حجج‌الاسلام خاتمی، ناطق نوری و کروبی انجام داده است.

نویسنده که به مصداق آن ضرب‌المثل قدیمی، کم‌حافظه شده است، متن خویش را با دروغی بزرگتر آغاز کرده است که آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به خاطر اطلاع‌رسانی وطن امروز از روزنامه شکایت کرده است و این در حالی است که آیت‌الله هاشمی رفسنجانی از هیچ روزنامه‌ای و یا هیچ شخصی شکایت نکرده‌اند؟!!

بهانه چاپ مجدد این متن سراسر توهین و تهمت، انتشار نامه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به آیت‌الله خامنه‌ای در سایت شخصی است.

توجه به این نکته خالی از لطف نیست که این روزها بعضی از مراکز خبری و رسانه‌ای به بازبینی و انتشار مجدد آن نامه پرداختند که نمونه بارز آن اختصاص دو قسمت از مطالب مسلسل با عنوان «مطالبات غیرقانونی» توسط روزنامه کیهان است که به نقش آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در انتخابات و نامه ایشان به آیت‌الله خامنه‌ای پرداخته است.

چه شده است که انتشار نامه از سوی کیهان افشاگری فتنه و سران فتنه!!! تلقی می‌شود، اما اگر همین نامه از سوی سایت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی منتشر شود، دمیدن بر آتش فتنه تلقی می‌گردد؟!

نویسنده نامه، دفاع آیت‌الله هاشمی رفسنجانی از دستاوردهای ۳۰ ساله انقلاب در نامه به آیت‌الله خامنه‌ای را یک بدعت غیراخلاقی در مخالفت با رهبری معظم انقلاب می‌داند و با توجه به سوابق رسانه‌ای خویش فراموش کرده‌اند که آن بدعت غیراخلاقی، غیرانسانی و غیراسلامی در مناظره تلویزیونی پایه‌ریزی شده است و اینک توسط پاره‌ای از رسانه‌های وابسته به یک جریان خاص ادامه دارد.

جای تعجب است که جمله معروف رهبری معظم انقلاب در ۱۴ خرداد ۱۳۸۸ در حرم امام را که فرمودند: «صحیح و موردپسند نیست که یک نامزد در نطق‌های تلویزیونی برای اثبات خود به نفی دیگران متوسل شود» را یا نشنیدند و یا نمی‌خواستند بشنوند و رئیس جمهور را ولایی‌ترین رئیس جمهور تاریخ ایران می‌دانند و سپس ابراز مطالب خلاف در مناظره تلویزیونی را حق ایشان برای جبران عدم حمایت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی از دولت می‌شناسند.

به فرض محال که حمایت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی از آقای موسوی در انتخابات مسجل شده بود، آیا به گناه حمایت یک شخص از یک نامزد، باید هر دروغی را که به ذهن می‌آید، علیه آن شخص و خانواده ایشان در تلویزیون گفت؟!

گذشته از همه این مسائل، وقتی شخص آیت‌الله خامنه‌ای در ملاقات حضوری با آیت‌الله هاشمی رفسنجانی می‌فرمایند درباره اصل و محتوای نامه هیچ ملاحظه‌ای ندارند و یک بار به صورت خصوصی و یک بار در نماز جمعه هم به خلاف‌گویی‌های آن نامزد پاسخ می‌دهند، چگونه عده‌ای زیر لوای دروغین حمایت از رهبری، ملاحظه‌تراشی می‌کنند؟!

چگونه است که سخنان آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در مقام امام جمعه منصوب مقام ولایت در خصوص لزوم سلامت انتخابات، حمایت از یک نامزد تلقی می‌شود؟ مگر قبل از انتخابات اسب‌های همت زین شده بود که چه کسی انتخاب شود؟!

سابقه تذکرات آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در خصوص سلامت انتخابات، محدود به دیروز و امروز نیست، از همان ماههای نخستین پس از انقلاب اسلامی که به حکم مستقیم امام راحل به عنوان سرپرست وزارت کشور برای برگزاری انتخابات شدند، وقتی با سخنان دلسوزانه!!! یکی از مسئولین وقت وزارت کشور مواجه شد که بفرمایید انقلاب به چه کسانی نیاز دارد تا نامشان را از صندوق آرای مردم بیرون بیاوریم!!، عتاب آلود آن کلام دلنشین امام را تکرار کرده‌اند که «میزان رأی مردم است»

این چه شیوه ناشیانه در سیاست است که ۱۲ سال پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ اولاً وقیحانه خود را همه‌کاره انقلاب می‌دانید و ثانیاً وقیحانه‌تر می‌گویید اگر سخنان هاشمی رفسنجانی مبنی بر برخورد با تقلب در انتخابات نبود، خاتمی رئیس جمهور نمی‌شد؟!! آیا غیر از این است که اعتراف می‌کنید از همان سال به دنبال شکل‌دهی نطفه حرام تقلب انتخاباتی در رحم جامعه بودید؟!! آیا حضور ۱۰۶ درصدی همه مردم یکی از استان‌های غربی کشور در همان انتخابات کافی نیست که به عنوان منادیان دروغین مردم‌سالاری دینی اسلامی خجالت بکشید؟!

چرا نمی‌گویید دور جدید اظهار نگرانی‌های آیت‌الله هاشمی رفسنجانی از عدم توجه به رأی مردم و سلامت انتخابات از زمانی شروع شده است که بعضی از شخصیت‌های مؤثر دست‌اندرکار انتخابات صراحتاً اعلام می‌کردند که رأی مردم در حکومت اسلامی تشریفاتی و زینتی است؟!

چرا وقتی می‌خواهید تسلسل تاریخ برگزاری انتخابات را طی سال‌های اخیر بگویید و براساس دیدگاههای خویش تحلیل کنید، هنگامی که به انتخابات مجلس خبرگان در سال ۱۳۸۶ می‌رسید، سکوت می‌کنید؟! چرا وقتی از نتایج خیره‌کننده آن انتخابات و فاصله رأی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی با نفر دوم پرسیده می‌شود، حضور ناظران بی‌شمار ایشان در همه صندوق‌های حوزه انتخابیه استان تهران را دلیل می‌آورید؟ آیا این دلیل در قرینه خویش پاسخی غیر از این دارد که اگر ناظران آیت‌الله هاشمی رفسنجانی هنگام شمارش آرا نبودند، نتیجه انتخابات غیر از این بود؟

مگر نمی‌دانید در همان انتخابات وقتی مقام معظم رهبری حضور آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در انتخابات خبرگان را «متعیّن» می‌خوانند، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی هم نام‌نویسی خویش را مشروط به عدم دخالت نهادهای غیرمسئول در انتخابات می‌کنند و مقام معظم رهبری هم می‌فرمایند: «این شرایط را فراهم می‌کنم»؟!

چرا وقتی بحث انتخابات مجلس ششم می‌شود، فقط و فقط به خاطر عقده‌های قدیمی و کینه‌های شخصی با لباس اصول‌گرایان، مروج اندیشه‌های آن مبلغ سکولاریسم می‌شوید؟ چرا فکر نمی‌کنید که مقدمه انقلاب‌ستیزی و اسلام‌ستیزی نویسنده کتاب کذایی عالی جناب سرخ‌پوش هم مثل بعضی از شماها هاشمی‌ستیزی بوده است؟!

چرا در بیان نتایج انتخابات مجلس ششم در سال ۱۳۷۸ نعل وارونه می‌زنید؟ مگر نمی‌دانید با شمارش مجدد تنها ۲۰ درصد صندوق‌های حوزه انتخابیه تهران، که توسط شورای نگهبان انجام می‌گرفت، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی از رتبه سی‌ام به نوزدهم رسید؟ مگر نمی‌دانید وقتی آن آبروریزی داشت اساس انتخابات را زیر سؤال می‌برد، رهبر معظم انقلاب دستور توقف بازشماری را صادر فرمودند؟

در فرازی دیگر از نامه به جفاهای اصلاح‌طلبان در حق آیت‌الله هاشمی رفسنجانی اشاره شده و آمده است که آن موقع «همین بسیجی‌ها و امت حزب‌الله بودند که به میدان دفاع از جناب‌عالی آمدند.»

اولاً جفای در حق آیت‌الله هاشمی رفسنجانی معطوف به عملکرد افراطیون دیروز اصلاح‌طلبی و افراطیون امروز اصول‌گرایی نیست. اگر اسناد به اصطلاح تاریخی ساواک در قبل از پیروزی انقلاب را ورق می‌زدید، می‌خواندید که شیخ اکبر هاشمی ۴۰ میلیون تومان به خرابکاران اجتماعی پیرو امام خمینی(ره) کمک کرده است. اگر تورق آن اوراق را در شأن روحیه دین‌مداری خویش نمی‌دانید، تاریخ دو سه سال اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی را بخوانید که تهمت‌ها و توهین‌های امروز روزنامه وطن امروز، تکرار مطالب روزنامه «انقلاب اسلامی» دیروز است که توسط بنی صدر مدیریت و منتشر می‌شد.

ثانیاً تفاوت آنها با شما در هتک حرمت شخصیت‌های مؤثر انقلاب اسلامی چون شهید هاشمی‌نژاد، شهید بهشتی، شهید مفتح، شهید مطهری، شهید رجایی، شهید باهنر، آیت‌الله خامنه‌ای و آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، در نوع عملیات ترور فیزیکی و شخصیتی است.

تفاوت دیگر این است که اگر آن روز، گروهی هاشمی‌ستیزی را نردبانی برای روحانی‌ستیزی و اسلام‌ستیزی خویش قرار می‌دادند، فوراً با نهیب «این تذهبون» امام مواجه می‌شدند و امروز سکوت مصلحت‌آمیز رهبری معظم انقلاب که در نامه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به آن اشاره شده، کار را به جایی رسانده که یک نامزد به خود اجازه می‌دهد جلوی ۵۰ میلیون بیننده تلویزیونی دروغ و تهمت بزند و روزنامه‌های همسو قسم یاد کنند که با بهانه و بی‌بهانه هاشمی‌ستیزی را تیترهای اول و دوم هر روز خویش کنند.

ثالثاً، امت حزب‌الله و بسیجی‌های واقعی دیروز که با قانون سهمیه حضور رزمندگان در دانشگاهها، محققان و استادان دانشجویان امروز هستند و با اعتراف نماینده ولی فقیه در دانشگاهها ۷۰ درصد با افراطیونی چون شما نیستند، خون دل می‌خورند و وقتی می‌بینند به بهانه‌های سیاسی، فرمانده شهدا، بسیجیان، سپاهیان و ارتشیان در ۸ سال دفاع مقدس آماج تهمت‌ها قرار می‌گیرد و به قول خویش در آن نامه صبوری پیشه می‌کند، بر مظلومیت شهدا و فرمانده‌شان اشک می‌ریزند. مشکل اینجاست که اول بسیجیان قدیم را خانه‌نشین کردید و سپس لباس آنان را پوشیدید و به فرمانده‌شان می‌تازید. حکایتی که یادآور آن واقعه‌ای است که شخصی به آیت‌الله العظمی بروجردی عرض کرد که یک روحانی را در حال دزدی گرفتند و حضرتش برآشفت و گفت: نگویید یک روحانی دزدی می‌کرد، بگویید دزدی لباس روحانیت پوشیده بود.

رابعاً، گیریم که گروه اندک شما همان گروه کثیر مردمی حامیان آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در توطئه‌های تجزیه‌طلبی و شورش‌های کور و بعدها در غائله ۱۴ اسفند ۱۳۶۰ و بعدها در غائله اسفندماه ۱۳۷۸ است، چه شده است که کفاره آن حمایت‌ها را، تهمت‌های امروز قرار داده‌اید و عمق گناهی که برای آن حمایت‌ها احساس می‌کنید، چقدر است که تهمت را با توهین آمیخته‌اید، کلاه انصاف از سر گرفته‌اید و لباس بی‌تقوایی به تن کرده‌اید؟

دور از شأن شما در ادعای اصول‌گرایی و سیاستمداری است که در نقادی‌ها این‌گونه ناشیانه قلم روزنامه‌نگاری به دست گیرید و در یک متن به اصطلاح نامه دچار تضاد‌های آن‌چنانی شوید!!!

از یک طرف شکست آقای ناطق نوری در انتخابات ۷۶ را نتیجه به تنگ آمدن مردم از سیاست‌های دولت سازندگی می‌دانید و از طرف دیگر به میدان آمدن فرزندان آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و حزب کارگزاران را عامل پیروزی آقای خاتمی در همان انتخابات می‌دانید!!

از یک طرف پیش‌بینی‌های اظهر من الشمس نارضایتی مردم از سوی رئیس عالی‌ترین مجمع مشورتی مقام معظم رهبری به ایشان را القای تقلب در انتخابات می‌دانید و از طرف دیگر جمله معروف آن نماینده مجلس را که می‌گفت: «باشید تا رأی ۲۴ میلیونی آقای احمدی‌نژاد را در فردای انتخابات ببینید» حاصل درایت و دوراندیشی می‌دانید؟!!

از یک طرف قانون وضع می‌کنید که آیت‌الله هاشمی رفسنجانی می‌بایست برای افزایش «مشارکت حداقلی» در قبال سیل تهمت‌ها و توهین‌ها و دروغ‌ها تا پس از انتخابات ریاست جمهوری سکوت اختیار می‌کرد و از طرف دیگر حکم شرعی می‌دهید که آن نامزد انتخابات برای افزایش «مشارکت حداکثری» دروغ‌های مناظره را در سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های انتخاباتی تکرار کند!!!

از یک طرف می‌گویید «ما نمی‌گوییم نامه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی با نیت تقویت اردوکشی خیابانی نوشته شده و از طرف دیگر در چند سطر پایین‌تر می‌گویند «نامه هاشمی برای پشتیبانی از آشوبگران نوشته شده بود.»

از یک طرف ابراز نگرانی می‌کنید که فلان تئوریسین اجتماعی که به غرب گریخته، در نوشته‌های خویش اختلاف مسئولان عالی‌رتبه نظام را القا می‌کند و از طرف دیگر برای فراگیری این القای شیطانی از هیچ روزنی دریغ نمی‌کنید؟!

این بی‌انصافی‌ها نتیجه کدام نوع نگاه به مسئولان جمهوری اسلامی است؟ چرا برای جبران ضعف عملکرد خویش در اقتصاد و فرهنگ، راه چاره را دشمن‌تراشی از میان انقلابیون سابق می‌دانید؟ اگر آیت‌الله هاشمی رفسنجانی سکوت اختیار می‌کنند، برآشفته می‌شوید و وقتی لب به سخن می‌گشاید که اساس اسلام با رأی مردم بود و خواهد بود، آشفته‌تر می‌شوید؟!

نویسنده نامه که گویا نمایندگی همکاران رسانه‌ای خویش در یک جناح خاص را در نگارش این نامه به دوش می‌کشد، در هر جای نامه که فرصتی دست داد، مظلوم‌نمایی کرده و از شکایت سخن گفت؟!!

شکایتی که هرگز و هیچ‌گاه شخص آیت‌الله هاشمی رفسنجانی از رسانه یا فردی نکرده است؟!!

امید آنکه این مرقومه کوتاه، پاسخ به همه تهمت‌ها و توهین‌هایی باشد که از یک سال گذشته و همزمان با مناظره تلویزیونی شب ۱۳ خرداد کلید خورد و هنوز هم ادامه دارد، هرچند می‌دانیم هدف نویسندگانی از این دست شفاف‌سازی و اطلاع‌رسانی نیست، وگرنه با کمترین تأمل در سخنرانی‌های دو همسنگر دیرین یعنی آیت‌الله خامنه‌ای و آیت‌الله هاشمی رفسنجانی پی خواهند برد که القای اختلاف آن دو بزرگوار یک «توهم» بیش نیست.

شاید یکی از گناهان نابخشودنی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی از دیدگاه مدعیان دروغین پیرو خط امام و رهبری که این‌گونه هتاکانه به ایشان می‌تازند، عنایت ویژه امام به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی باشد که «وجود ایشان را برای انقلاب مفید می‌دانستند.»

و چه زیبا و دقیق آن عبد صالح در ۲۸ سال قبل پیش‌بینی فرمودند: «… احتمال قوی می‌دهم که بعد از من برای انتقام‌جویی از من به بعضی از نزدیکان و دوستانم تهمت‌های ناروا بزنند و به آتشی که باید مرا بسوزانند، آنان را بسوزانند…» (صحیفه نور، جلد ۱۷، ص‌۹۰)

برای حسن ختام توجه کسانی که خود را در خط امام می‌دانند و هتاکانه به حضرت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی می‌تازند، به خاطره‌ای از آیت‌الله حائری شیرازی جلب می‌نماییم که روزنامه دولتی ایران در تاریخ ۱۲/۳/۱۳۸۹ نقل و منتشر کرده است: «حضرت آیت‌الله‌ العظمی خامنه‌ای در دوران ریاست جمهوری به من فرموده بودند هر زمان آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به مسافرت می‌رفت، امام(ره) گوسفندی را برای سلامتی ایشان قربانی می‌کردند و زمانی که ایشان از سفر بازمی‌گشت نیز امام(ره)

گوسفند دیگری را به شکرانه سلامتی‌اش قربانی می‌کردند و برای ایشان اهمیت ویژه‌ای قائل بودند و معتقد بودند که وجود آیت‌الله هاشمی رفسنجانی برای انقلاب لازم است.»

امید آنکه در بیان تاریخ و خاطرات دوران مبارزه و پیروزی، حبّ و بغض‌ها مانع بیان حقیقت‌ها نشود و بیان واقعیت‌ها متقدم بر همه دروغ‌ها باشد که این بهترین کار برای رسانه و ارباب رسانه‌هاست.

والسلام علی من اتبع الهدی


 


کلمه: وبسایت روزآنلاین گفتگوی مکتوبی با مهدی کروبی انجام داده که در آن نامزد معترض انتخابات بزرگترین مشکل حاکمیت ایران را از دست دادن اعتماد مردم دانسته است. آقای کروبی از امنیتی شدن فضای کشور انتقاد کرده و پیش بینی کرده که شرایط بحرانی فعلی نمی تواند ادامه پیدا کند و نهایتا راهی جز بازگشت به اصلاحات نیست، ولو با خسارت های بسیار.

متن کامل این مصاحبه را بخوانید.

فرشته قاضی – روزآنلاین
آقای کروبی گفته اید پس از رحلت امام خمینی ما پیش بینی می کردیم که به تدریج از طرف «برخی افراد» منزوی شویم. کدام افراد؟ چرا؟

یک اختلاف سلیقه و مجادله ای در درون نیروها و گروه هاوجود داشت. به عبارت دیگر، برداشت هایی که برخی جریانات از اسلام و حکومت و جمهوری اسلامی داشتند، متفاوت بود. این جریانات چون به مراکز قدرت نزدیکتر بودند، بخصوص قدرت های معنوی و حیثیتی مانند جامعه مدرسین قم، دیدگاه و عقایدشان نیزنسبت به ما از قدرت اجرائی بیشتری برخوردار بود…

چه جریاناتی؟

گروه هایی مانند حزب موتلفه، بازار، جامعه روحانیت، جامعه مدرسین. ما با آنها اختلاف سلیقه داشتیم و بحث و جدل هایی بین ما جریان داشت. مباحثی مانند مالیات، زمین شهری، بند (ج) و تمام مباحث دیگری که آن زمان مطرح می شد، اما  حمایت های امام از ما و اندیشه های ما در مقابل آنان، موجب عقب نشینی آنها می شد. خود آنها هم به این نقطه رسیده بودند که امام سلیقه ما را بیشتر از سلیقه آنان می پسندد و قبول دارد؛ ضمن اینکه برای آنها هم احترام قائل بود و اعضای اصلی آنها را برای شورای نگهبان و… انتخاب می کرد. به هر حال وجود این اختلاف ها بود که باعث تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام شد. به قول آقای دکتر مهر پور اگر شورای نگهبان نسبت به مسائل بازتر برخورد می کرد و به تذکرات امام دقت میکرد و برداشت های قویتری از قانون اساسی داشت، مجمع تشخیص مصلحت تاسیس نمی شد. اما ما می دانستیم پس از رحلت امام، آن سلیقه حضور و قدرتش افزایش پیدا می کند و ما منزوی تر میشویم. و این اتفاق افتاد و این جریان بادراختیار داشتن وزارت اطلاعات، دادگاه ویژه روحانیت، شورای نگهبان و افرادی که نمی خواهم از آنها نام ببرم، موجب انزوای نیروهای خط امام شدند.

این افرادی که نمی خواهید از آنها نام ببرید، همان ها نیستند که به گفته شما "تحمل یک دفتر حزبی را نداشتند. تحمل روزنامه حزبی را نداشتند… "؟ اینها که "نمی گذارند"؛ اینها که "صرفا حکومت را برای خودشان و منافع خودشان می خواهند"، اینها که "از فردای رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی تقلب کردند"… اینها کیستند؟

همین ها که کشور الان در اختیارشان است. همین بخشی از قوه قضائیه که دستور می دهد دفاتر و روزنامه ها را ببندند. همین وزارت اطلاعات که بخشی از قوه اجرائی است؛ همین هایی که در مجلس سوم و ششم با آنها اختلاف شدید داشتیم. همین سپاه و بسیج و بخشی از امامان جمعه. همین جریانی که الان حاکم شده است. البته این را هم ذکر کنم که حتی آن جریان راست سنتی که ما قبلا با آن ها، هم دوست بودیم و هم اختلاف نظر داشتیم، تا حدودی در رده های بعدی قرار گرفته اند. متاسفانه اکنون یک مجموعه جدیدی آمده است که شامل آقای احمدی نژاد و کسانی که پشت سرش هستند می شود؛ این جریان در حال حاضر در راس است.

شما از "قایق نظام" گفته اید که ظرفیت ۷۰ میلیون نفر را ندارد. در این دریای طوفانی سیاست، آیا امکانی برای رسیدن یک "قایق" به ساحل وجود دارد؟

طبیعی است که هیچ قایقی در دریا ـ  حتی اگر آرام هم باشد ـ قدرت مانور ندارد. دریا، یک کشتی عظیم میخواهد؛ آنهم در شرایطی که این دریا دچار طوفان و تلاطم شود باید هفتاد میلیون حضور داشته باشند تا کشتی را به سمت همان ساحل اصلاحات هدایت کنند. لذا من معتقدم این شرایط فعلی ادامه نمی یابد و ما بالاخره مجبوریم به سمت اصلاحات بازگردیم. باید خسارت های زیادی را بدهیم ولی سرانجام به سوی اصلاح بازخواهیم گشت.

مهمترین مشکل داخلی کشور از نظر شما چیست؟

از دست دادن اعتماد مردم. نظامی وامنیتی کردن فضای جامعه و خارج شدن از مسیر آرمان های انقلاب. کار ما به جایی رسیده است که با نوه امام آنگونه برخورد می کنند. پس از بیست سال به آقای جمارانی میگویند به دلایل امنیتی برای امام مراسم برگزار نکن! آیا ما باید هر روز شاهد فضای امنیتی در جامعه باشیم؟ هر روز باید شاهد رژه نیروهای سپر به دست باشیم؟ اینگونه که کار پیش نمی رود. حکومت باید امنیت ایجاد کند نه اینکه امنیت را از مردم بگیرد. آنها تعریفشان از امنیت چیز دیگریست. البته بنده معتقدم شرایط اینگونه نخواهد ماند و سرانجام عقلاء میدان دار خواهند شد.

همه از لزوم بازنگری در قانون اساسی صحبت می کنند. از دید شما منشا ایرادات در قانون اساسی موجود، کجاست؟ چه باید کرد؟

هر قانون اساسی حتما ایراداتی دارد. من بارها گفته ام یک کتاب است که ایراد ندارد و آن قرآن است و آنهم ما مسلمانان میگوئیم! شاید یک غیر مسلمان به همین قرآن ما هم ایراد بگیرد. برای همین بود که امام در این قانون اساسی، امکان بازنگری گذاشت. در همه دنیا هم مرسوم و متداول است که با توجه به شرایط روز، قانون تغییر می کند. ولی اگر همین قانون اساسی هم اجراشودبسیاری ازمشکلات حل می شود.

براساس قانون اساسی موجود، رئیس قوه قضاییه توسط رهبر جمهوری اسلامی انتخاب می شود. این موضوع به استقلال این قوه صدمه نمی زند؟ در این روند تناقضی نمی بینید؟

آنهایی که در آن زمان این قانون را تدوین کردند کار درستی انجام دادند، اما در حال حاضر ماداریم با عملکردمان به این قانون ضربه می زنیم. ضمن اینکه در ابتدا قانون اینگونه نبود و بعدها به این صورت تغییر کرد. در آن زمان از پنج نفر ارکان قوه قضائیه ۲ نفر را رهبر و ۳ نفر را مجموعه قضات در فضایی آزاد انتخاب میکردند. چیزی که الان ایرادست این است که قوه قضائیه استقلال ندارد و دراختیارمسئولان امنیتی است.

از دید شما خواست اصلی جنبش سبز چیست و چه می تواند باشد؟

این جنبش که با اعتراضات آرام و بدور از خشونت و اکثراً در قالب نافرمانی های مدنی خود را نشان داده، از توهینی که به مردم شد و از نارضایتی ها در انتخابات های مختلف، بوجود آمد..

کدام انتخابات ها؟

انتخابات های مجلس هفتم و هشتم و ریاست جمهوری نهم و دهم. تمام آن نارضایتی ها جمع شد و در انتخابات دهم منفجر شد. این جنبش حرکتی است که از دل مردم، برآمده، خودجوش است و بر بستری که خود حاکمیت با فشار برای مردم آماده کرده بود، شکل گرفته است.

شما در این جنبش دنبال چه هستید؟

ما به دنبال این هستیم که قانون اساسی به طور کامل عمل شود، انتخاباتی سالم و آزاد داشته باشیم، مطبوعات و احزاب آزاد باشند، دانشگاهیان آزاد باشند و به یک معنا کسی برای مردم تصمیم نگیرد. بر این اساس من معتقدم اگر همین قانون اساسی هم که برخی به آن خرده میگیرند، اجرا شود می تواند برای ما بسیار کارساز باشد اما متاسفانه برخی اصلا تن به همین قانون هم نمی دهند. آقایانی که هم اکنون حاکم هستند، خودسر و خودکامه عمل می کنند.

جنبش سبز برای پیروزی، از این مقطع به بعد باید چگونه پیش رود؟ روند موجود نمی تواند فرسایشی شود؟ چه باید کرد؟ چه می توان کرد؟

نارضایتی مردمی ادامه خواهد داشت و خاموش نمی شود. درست است که هم اکنون این نارضایتی ها به دلایلی کمتر شده و مردم احتیاط می کنند، اما روحیه و اعتقادشان همچنان پایدار است و مردم به دنبال فرصت برای بروز آن میگردند. این روحیه مردمی موجب فرسایش حکومت میشود نه فرسایش جنبش، چرا که حکومت نمی تواند اینگونه ادامه دهد. اما در مورد چگونه پیش رفتن، اولا حضور، مهمترین لازمه هر جنبشی است. دوم اینکه نباید در هر جنبشی به دنبال موفقیت آنی و لحظه ای بود، چه بسا که باد آورده را باد میبرد! جنبش باید نشاط داشته باشد، تبلیغات ریشه دار داشته باشد.

این آقایان دارند برداشتی از جنبش به مردم میدهند که خلاف واقع است. آنها می گویند این جنبش می خواهد با دین شما، با اخلاق شما و با فرهنگ شما و غیره درگیر شود. آنها دارند تبلیغ می کنند که این جنبش موجب گسترش نا آرامی ها می شود و کشور را مانند فضای عراق و افغانستان، به سمت ناآرامی پیش می برد. ما باید با این شایعه گستری ها مقابله کنیم و تبلیغات ریشه ای داشته باشیم. ما طرفدار آرامش ایم و وفادار به این کشور هستیم؛ به دنبال مبارزه با خودسری ها و خودکامگی ها هستیم. ما می خواهیم قانون در کشور اجرا شود. لذا تبلیغ کردن، برنامه ریختن، تماس با هم داشتن و امثال اینها میتواند موثر باشد. اینها همان مواردیست که حکومت نسبت به آنها حساس است زیرا در هر شیوه و در هر مراسم عادی با این موارد برخورد می کند و این نشان از تاثیر این کارها دارد. لذا بر خلاف اینکه می گویند در جنبش ریزش وجود دارد؛ ما می گوییم روز به روز رویش داریم.

مهدی کروبی در سال ۵۷ چه فکر می کرد و چه شد؟

ما فکر میکردم یک انقلابی رخ خواهد داد که هر کس اندیشه اش مورداحترام قرار گیرد، حقوق مردم در آن رعایت شود، عدالت و اسلام در آن انجام شود. ولی آن چیزی که میخواستیم و فکر میکردیم نشد. در آن سالها مردم کاملا در درون حکومت بودند؛ از تمامی رخ دادها اطلاع داشتند و این ناشی از آن بود که حکومت به این اصول اعتقاد داشت و مشروعیتش را مردم تایید می کردند. ما می خواستیم برای دنیا الگو باشیم و در این راه سعی هم کردیم. البته برخی از ناکامی ها متوجه خودمان بود، برخی متوجه مسائل دیگر.

واقعیت این است که در ابتدای انقلاب یک سری جنگ افروزی هایی آغاز شد. بخش هایی از کشور اعلام استقلال کردند. پادگان ها را گرفتند. آذربایجان، گنبد، خوزستان و کردستان که مرحوم طالقانی و مرحوم فروهر برای صحبت و رایزنی به آنجا رفتند. بعد از آن ترورها شروع شد. ترور شخصیت های فکری و اندیشه ای و اساسی. شهید مطهری، بهشتی، قاضی طباطبائی، مفتح و بسیاری افراد دیگر. در آن زمان خانه های تیمی و گروه های مسلحانه شروع به شکل گرفتن کرد و درگیری ها آغاز شد. اینها ادامه داشت که جنگ نیز آغاز شد. حکومتی که دفتر ریاست جمهوری آن منفجر میشود، حزب اش منفجر میشود مسلم است که به سمت تندروی پیش میرود. به هر حال متاسفانه نگذاشتند آن آرمان ها پیاده سازی شود. چنین بود که ما مهلت اجرای آن آرمان ها را از دست میدادیم. ما در آن سالها و پس از انفجارها، بدترین وضع را در مجلس داشتیم. افراد حکومتی همیشه زیر فشار جنگ، ترور و در عین حال مدیریت کشور… بودند. روزگار سختی بود. آنهایی که آن اقدامات را انجام دادند به کشور ظلم کردند.

اگر ماجرای فلسطین و اسراییل به سویی رود که دو کشور، به تفاهم و توافق برسند، موضع شما چه خواهد بود؟

ممکن است ما موضعی آرمانی در ذهن خود داشته باشیم، لیکن باید بدانیم فلسطین از آن فلسطینیان است و اگر خودشان به یک توافقی رسیدند مبارکشان باشد. باید مورد پسند خودشان باشد.

ایران امروز در عرصه سیاست خارجی با مشکلات خطرناکی روبه روست. اگر اختیار با شما باشد، در موارد زیر چه سیاستی اتخاذ می کنید:

آمریکا:

من معتقدم جز با اسرائیل باید با همه کشورها رابطه داشته باشیم. یعنی علی رغم تمام وقایعی که میان ایران و آمریکا رخ داده است، بنده معتقدم با حفظ شأن و استقلال و آبروی کشور باید رابطه برقرار شود. اما متاسفانه رابطه با آمریکا در ایران تبدیل به یک بحث سیاسی داخلی شده است. گاها یک جناح سیاسی میخواهد و طرف دیگر نمی خواهد و یا برعکس و این به کشمکش های داخلی کشور تبدیل شده است.

روسیه و چین:

هم اکنون رابطه داریم و معتقدم باید با هردوی این کشورها رابطه داشته باشیم. بنده در زمان مجلس بارها به این کشور جهت گسترش روابط سیاسی و اقتصادی سفرکردم. از طرفی با روسیه هم به عنوان کشور همسایه قدیم باید ارتباط داشت. البته این نکته را یادآور شوم که طبیعی ست که کشورها در ارتباط با هم به دنبال منافع شخصی خودشان باشند. ارتباط با کشورها باید منافعی را به همراه داشته باشد.

پرونده هسته ای:

ما باید شفاف سازی کنیم. باید مذاکره کنیم. باید هم از حقوق مان دفاع کنیم و هم شفاف سازی کنیم.

پرونده حقوق بشر:

حقوق بشر به واقع حقوقیست که متعلق به بشر و مردم است. در بسیاری از کشورهای دنیا این حقوق یا از سوی حاکمان آن کشور و یا از سوی دیگر کشورها نادیده گرفته میشود. به طور مثال در فلسطین این حقوق از سوی اسرائیل کاملا نادیده گرفته میشود. البته در کشور ما هم در مواردی این حقوق نادیده گرفته می شود. لیکن ما نباید از حقوق بشر به عنوان یک حربه سیاسی استفاده کنیم. من معتقدم که نباید برای یک کشور حقوق بشر جدی و برای کشوری دیگر این حقوق به طور کامل نادیده گرفته شود. نمونه اش همین مسئله اسرائیل و فلسطین.

اگر دوره های  جمهوری اسلامی را تقسیم بندی  کنیم؛ کدام دوره از دید مهدی  کروبی  به آرمان های  انقلاب  اسلامی نزدیک تر و کدام دوره، دورتر  بوده است؟ چرا؟

این طبیعی ست که در هر انقلابی ابتدای آن به آرمان های آن نزدیکتر است. بارها گفته ام در هر انقلابی تندروی ها، خودسری ها و برخوردهای غلط بر اثر بی تجربگی رخ میدهد. من به طور قاطع میگویم اکثر افرادی که همکنون خودسری میکنند، همانهایی هستند که آنزمان تندروی و خودسری میکردند. دهه اول آرمانی بود. به تدریج وارد فضاهایی شدیم که نتیجه اش همین است که الان می بینیم. به اعتقاد بنده بدترین شرایط را همکنون داریم.

و سئوال آخر: امروز بزرگترین آرزوی شما چیست؟

حاکمیت مردم، نفی سلطه خارجی واستبدادداخلی، رفاه و شادابی ملت، سربلندی ایران، پیشرفت کشور، سربلندی اسلام و اجرای احکام آن. البته منظور من از احکام اسلام، اعمال سلیقه ها نیست. منظورم وارد شدن در زندگی خصوصی مردم نیست. منظورم دخالت در امور شخصی مردم نیست. منظورم از احکام اسلام، یعنی اینکه فضائل در جامعه حاکم باشد، عدالت حاکم باشد، حرمت همه افراد جامعه حفظ شود.


 


مدیر کل سیاسی وزارت کشور در خصوص برخی خبرها درباره درخواست مجوز برای راهپیمایی در سالگرد انتخابات توضیحاتی را ارائه داد.

به گزارش فارس، محمود عباس‌زاده مشکینی مدیرکل سیاسی وزارت کشور در جمع خبرنگاران در خصوص نحوه صدور راهپیمایی اظهار داشت: اولاً طبق اصل ۲۷ قانون اساسی تشکیل اجتماعات و راهپیمایی‌ها بدون حمل سلاح به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است و طبق تبصره ۲ ماده ۶ قانون فعالیت احزاب و جمعیت‌ها مصوب ۱۳۶۰ مرجع تشخیص اینکه یک راهپیمایی مخل مبانی اسلام است یا نه، از اختیارات کمیسیون ماده ۱۰ احزاب است که اعضای آن نمایندگان سه قوه کشور هستند.

وی در ادامه این مطلب خاطرنشان کرد: ثانیاً براساس ماده ۳۰، ۳۱، ۳۲ تصویب نامه شماره ۳۰۵۳۰ مورخ ۱۳۶۱٫۴٫۹ هیئت وزیران که با امضای نخست وزیر وقت آقای میرحسین موسوی برای اجرا به وزارت کشور ابلاغ شده است؛ گروه متقاضی راهپیمایی باید یک هفته قبل از انجام راهپیمایی کتباً و حضوراً توسط نماینده رسمی و معرفی شده گروه درخواست خود را به وزارت کشور تسلیم کند.

دبیر کمیسیون ماده ۱۰ قانون فعالیت احزاب به "نماینده رسمی و معرفی شده گروه» و کلید واژه « حضوراً » در قانون اشاره کرد و گفت: براساس ماده ۳۲ همین قانون گروه موظف است در موقع تسلیم درخواست خود موارد زیر را دقیقاً مشخص کرده و مدارک لازم را ارائه دهد.

عباس‌زاده مشکینی به مواردی که در ماده ۳۲ نماینده رسمی گروه موظف است در موقع تسلیم درخواست ارائه کند اشاره کرد و افزود: موضوع راهپیمایی یا اجتماع و هدف از برگزاری آن، تاریخ برگزاری و ساعت آغاز و پایان آن، مسیر راهپیمایی و ابتدا و انتهای آن، محل سخنرانی و قرائت قطعنامه، مشخصات کامل مسئولین اجرایی و انتظامی مراسم با معرفی‌نامه کتبی از گروه مربوطه، سخنرانان و موضوع سخنرانی، شعارهای راهپیمایی، یک نسخه از قطعنامه تهیه شده و یک نسخه از طرح و شیوه انتظامات داخلی راهپیمایی باید در اساس قانون در اسرع وقت به مسولین زیر ربط ارائه شود.

وی ادامه داد: طبق ماده ۳۱ همان قانون نماینده رسمی گروه موظف است تعهدی مبنی بر عدم حمل سلاح و عدم اخلال نسبت به مبانی اسلام و امنیت به وزارت کشور تسلیم کند.

مدیرکل سیاسی وزارت کشور تصریح کرد: نتیجه می‌گیریم نماینده رسمی گروه متقاضی برگزاری راهپیمایی باید «حضوراً» به وزارت کشور مراجعه و تعهدات و مدارک مصرح در قانون را ارائه کند تا در خواست بصورت شفاف و تکمیل شده و برای اخذ نظر کمیسیون ماده ۱۰ احزاب در دستور کار قرار گیرد و به نظر بنده این شیوه قانونی برای حراست از نعمت آزادی و حقوق مردم و تأمین امنیت و رعایت نظم و قانون ساز و کاری کاملاً منطقی و عقلایی است.

عباس‌زاده مشکینی در خصوص برخی شایعات در زمینه راهپیمایی در روزهای آینده، تاکید کرد: ما هم مثل شما این روزها در برخی از رسانه‌ها شایعات و اخباری را پیرامون درخواست مجوز توسط برخی اشخاص و گروهها دیده‌ایم که لازم می‌دانم در این زمینه مطالبی را عنوان کنم.

وی ادامه داد: اولا " نماینده رسمی هیچ حزبی حضوراً برای طرح درخواست و ارائه مدارک قانونی برای تکمیل درخواست برای طرح در کمیسیون ماده ۱۰ احزاب به وزارت کشور مراجعه نکرده‌است ثانیاً تنها نشانه‌ای که ما یافته‌ایم این است چند روز پیش یادداشتی غیر رسمی مبنی بر درخواست مجوز راهپیمایی به دبیر خانه وزارت کشور ارسال شده‌است که عنوان چند حزب از جمله دو حزب توقیف شده ذیل این یادداشت درج شده که حتی یکی نیز فاقد امضاء است که البته تکلیف حزب توقیف شده مشخص است.

مدیرکل سیاسی وزارت کشور تاکید کرد: کارشناس مربوطه در وزارت کشور تلاش کرده‌است با مسئولین رسمی گروه‌هایی که عنوان آنها در ذیل این یادداشت آمده‌است تماس گرفته و خواسته‌است در صورتی که مفاد یادداشت، موضع و درخواست رسمی گروه است طبق قانون و بصورت شفاف طرح درخواست کنند و با عرض پوزش باید عرض کنم " قائم با شک بازی " نکنند.لیکن کسی حاضر به قبول مسئولیت این یادداشت نشده است.

عباس زاده مشکینی با بیان اینکه بنده نمی دانم از این رفتار در فرهنگ سیاسی و اجتماعی با چه تعبیری یاد کنم، افزود:البته رفتار قاطبه احزاب کشور ما بحمدالله مقوّم عنصر عقلانیت و مدنیت و قانون گرایی است. اما متأسفانه تعداد انگشت شماری از احزاب و شبه احزاب با این گونه رفتارها، در تعمیق روحیه بی اعتمادی تاریخی به مقوله تحزب نقش مؤثری ایفاد می‌کنند که با اصل «مسئولیت‌های اجتماعی سازمان‌ها »منافات دارد.


 


کلمه: محمد حسین سهرابی راد، یکی از زندانیان سیاسی گمنام که در ارتباط با قضایای بازداشتگاه کهریزک بازداشت شده، نزدیک به ده ماه است که در زندان اوین محبوس است.

به گزارش ادوار نیوز، آقای سهرابی راد که در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته از اعضای ستاد مهدی کروبی نیز بوده، به اتهام تشویش اذهان عمومی، فعالیت تبلیغی علیه نظام، نشراکاذیب و توهین به مقامات در  شعبه ی ۲۸ دادگاه انقلاب به ۴ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده است و از ماه شهریور در زندان است.

بنا به همین گزارش، این فعالِ در بند از خانواده شهداست.


 


کلمه: در آستانه اولین سالگرد انتخابات بحث بر انگیز ریاست جمهوری سال گذشته ایران، مهدی کروبی یکی از دو نامزد معترض به نتایج این انتخابات در گفتگو با العربیه بار دیگر بر وجود تقلب در این انتخابات و ضرورت برگزاری راهپیمایی اعتراضی در سالگرد آن تأکید کرد، اگر چه به گفته او نیروهای "لباس شخصی" در صدد به خشونت کشاندن این راهپیمایی برخواهند آمد.

آقای کروبی معتقد است که خواست مردم در راهپیمایی میلیونی روز ۲۵ خرداد (۱۵ ژوئن) بررسی مجدد نتایج اعلام شده انتخابات بود اما به دلیل برخوردهای صورت گرفته خواست های مردم عمیق تر شد و به یک جنبش مردمی تبدل شد. دبیر کل حزب اعتماد ملی معتقد است که دولت آقای محمود احمدی نژاد علاوه بر فقدان مشروعیت نا کارآمد نیز هست.او می گوید که "این دولت به راحتی دروغ می گوید و سخنان خود را نقض می کند و قانون را زیر پا می گذارد."

آقای کروبی در باره علت ارسال دو نامه محرمانه به آقای هاشمی رفسنجانی رییس مجلس خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت نظام ایران درباره شکنجه و تجاوز در زندان ها می گوید که ابتدا فکر می کرده که آقای هاشمی با توجه به نفوذی که دارد و نزدیکیش به رهبر توانایی پی گیری موضوع را دارد اما بعد خلاف آن را در میابد، چرا که خود آقای هاشمی هم تحت فشار است بنابر این تصمیم به انتشار عمومی این نامه ها می گیرد.

او قبول ندارد که سرکوب اعتراض های خیابانی مردم را ترسانده و از مطالباتشان دور کرده است بلکه معتقد است که مرحله قبل مرحله "اعلام حضور جنبش سبز" بود و اکنون این جنبش وارد مرحله تثبیت شده است. نامزد معترض به نتایج انتخابات می گوید که فشارها بر فعالین سیاسی و مطبوعاتی بسیار زیاد است و عملا امکان فعالیت حزبی وجود ندارد، زیرا بیم آن می رود که در صورت برگزاری جلسه ای حزبی نیروهای امنیتی به محل جلسه یورش ببرند و تعدادی را دستگیر کنند. او تنها راه ارتباط سران معترض با مردم را با توجه به غیاب مطبوعات مستقل، از مجرای فضای مجازی و شبکه های اجتماعی می داند.

آقای کروبی به شدت از سیاست های داخلی و خارجی احمدی نژاد انتقاد می کند و او را در این دو حوزه نا موفق می داند. و می گوید موضع جمهوری اسلامی در عرصه بین المللی تضعیف شده و دولت با کشورهایی رابطه دارد که هیچ جایگاه و تآثیر گزاری راهبردی در عرصه جهانی ندارند.

نکات مهم و متن کامل این مصاحبه را بخوانید:

  • جنبش از مرحله اعلام و حضور هر روزه گذشته است و ما اکنون در مرحله تثبیت هستیم،
  • دولت احمدی نژاد علاوه بر فقدان مشروعیت ، فقدان کارآمدی هم دارد
  • این دولت به آسانی دروغ می گوید و به آسانی هم تصمیمات و سخنان قبل خودش را نقض می کند
  • با چنین وضعیتی و حجم عظیم معترضان داخلی بعید می دانم این دولت بتواند برای چهار سال به فعالیت ادامه دهد.
  • نیروهای خودسر اطلاعاتشان را رسماً از سپاه و نیروی انتظامی می گیرند
  • هاشمی و خانواده اش در معرض حملات سنگین است و دیگر نمی توان از او انتظاری داشت
  • تعویق انتخابات شوراها زمینه چینی برای تعطیل انتخابات است
  • مجلس اگر قدرتمند بود با دولت و اقدامات قانون شکنانه اش برخورد می کرد
  • دولت فعلی اصولا اعتنایی به قانون حتی قوانین مصوب خودش هم ندارد،
  • دوستان احمدی نژاد در صحنه بین الملل هیچ ارزش استراتژیکی برای ما ندارند
  • در داخل کشور در ۳۰ سال از انقلاب گذشته هیچ دولتی مانند دولت فعلی تا این اندازه مورد مخالفت نخبگان دانشگاهی و حوزوی نبوده است
  • هیچیک از مراجع تقلید دینی مطرح حاضر به صدور پیام نبریک برای دولت نشدند چون در مورد اتنخاب وی ابهام جدی داشتند.
  • یرای مسوولین جمهوری اسلامی که اکثر ایشان برخواسته از حوزه های علمیه هستند این یک پیام واضح است که بسیاری از مراجع تقلید حاضر به پذیرش رئیس دولت نیستند.
  • مردم از مسئولین بیشتر میفهمند و از مسئولین کمتر اشتباه می کنند.
  • جنبش مردم ایران یک جنبش پرتعداد از مردمی است که بخش عظیمی از آنها را نخبه ها و تحصیلکردگان تشکیل می دهند. با فیلتر کردن چند سایت و بستن روزنامه ها نمی توان جلوی دسترسی ایشان به اخبار را گرفت.

دبی – فرزانه بذرپور، العربیه
-جناب آقای کروبی کمتر از یک هفته دیگر جنبش سبز به یک سالگی می رسد، شما و آقای موسوی در بهمن ماه گذشته اعلام کردید که استراژی جنبش سبز را معین می کنید و به اطلاع مردم می رسانید، درباره این استراتژی توضیحی می دهید؟

یک مقدمه ای کوتاه وجود دارد و آن اینکه حاکمیت مسئله را اینقدر پیچیده و مشکل کرد. اساس این حرکت و جنبش، اعتراض به نتایج انتخابات بود البته نتایج انتخابات های دیگر هم بود چون در سال های اخیر در دیگر انتخابات ها هم حرکت های خودسرانه ای وجود داشت .

در این انتخابات به صورت انفجاری منجر به راهپیمایی عظیم و اعتراض مردم مواجه شد. برای همین شعار مردم این بود که رای ما را پس دهید . ما هم همین را خواستیم و اینکه هیاتی مورد اطمینان تشکیل شود تا آنها انتخابات را بررسی کنند چون ما یقین داشتیم که اگر بررسی دقیق و بی طرفانه انجام گیرد ؛ انتخابات باید ابطال شود تقلب در این انتخابات به گونه ای گسترده بود که نمی شد با هیچ توجیهی آن را جمع کرد . بنابراین این اصل حرکت ما بوده است که انتخابات انتخاباتی نادرست بود و ما باید تلاش کنیم که انتخابات درست و آزاد برگزار شود .

اگرچه متاسفانه با توجه به حوادث خاص فشارهای که هست عده ای که در زندان هستند برای اینکه دستگیرها گسترده تر نشود تاکنون به موضوع استراتژیها نپرداخته ایم . اما کف خواست ما اجرای همان اصول قانون اساسی است که می گوید مطبوعات و روزنامه ها آزاد، تجمعات آزاد بر طبق قانون اساسی و راهپیمایی بدون حمل سلاح را آزادانه داشته باشیم. ما درخواست برگزاری انتخابات آزاد را داریم. این اصل حرکت اعتراضی ما بوده و هست.

-به تجمعات اشاره کردید . شما در مصاحبه ها و پیام ها از دعوت به تجمع اعتراضی در سالگرد انتخابات خبر دادید . آیا شما میخواهید در این تجمع هم شخصا شرکت کنید؟ و فکر میکنید حاکمیت اجازه برگزاری تجمع به هواداران شما میدهد؟

وظیفه ما این بود که درخواست خودمان را بدهیم. ما بارها خواستیم که تجمعی داشته باشیم که حکومت اعلام کرده که درخواست ندادید درحالیکه داده بودیم. لذا برای اینکه هیچ ابهامی نباشد ما از طریق رسانه ها اعلام کردیم که درخواستمان را برای راهپیمایی در سالگرد انتخابات به وزارت کشور ارسال کردیم.

ما بر این درخواست پافشاری هم می کنیم. ما تعهد و تضمین میدهیم که هیچ گونه حادثه ای هم رخ ندهد من مطمئنم که گروهی از شبه نظامیان تلاش می کنند اگر تجمعی برگذار شد آنرا به خشونت بکشند اما مردم ما آنقدر عاقل و بالغ و سیاسی هستند که حتی اگر افرادی هم وارد شده و شعارهای تندی دهند مردم قدرت این را دارند که شرایط را کنترل کنند و با آنها برخورد کنند . اما چنانچه اجازه راهپیمایی ندادند بعد باید تصمیم گرفت که چه باید کرد الان نمی شود گفت .

-شما یکی از معدود روحانیونی هستید که علاقه خاصی به فعالیت حزبی دارید و در سابقه شما عضویت و دبیرکلی حزب مانده است آیا این درخواست ها را از طریق حزب میدهید و آیا اکنون امکان فعالیت برای حزب شما هست؟ در ماههای اخیر برخی احزاب از جمله مشارکت و مجاهدین پروانه فعالیت شان لغو شده و برخی از احزاب با محدودیت های دیگری مواجه شده اند. آیا درباره حزب اعتماد ملی ( حزب منسوب به شما) چنین محدودیت هایی اعمال شده است؟

سوال شما چند بخش داشت. بله من کاملا مقیدو معتقد به تشکیلات هستم لذا مجمع روحانیون مبارز را تاسیس و ثبت کردیم این تنها تشکلی روحانیون است که قانونا ثبت شده است. اگر ما بخواهیم یک کار تشکیلاتی منسجم کنیم در نظامی که همه ی ارکان آن متکی به رای است. پس طبیعی است که تشکیلات با هم رقابت و فعالیت کنند .علت اینکه احزاب ما قدرت نگرفتند این است که کمتر افراد دنبال حزب بودند. بلکه کمتر می خواستند پایگاه حداکثری و تشکیلات فراگیر و نیروی عظیم داشه باشند. چیزی که با روحیه حزبی و تکثر آرا منافات دارد.
پس لازمه قانون اساسی ما که متکی بر رای است در مرحله اول تشکیلات می خواهد تا بهتر هم نتیجه گیرد . وقتی تشکیلاتی حرکت نکنند دچار تفرد می شوند.
درباره سوال دیگرتان از فعالیت حزب اعتماد ملی باید بگویم که محدودیت که برای اعضای دیگر احزاب پیش امده برای ما هم تا حدی پیش امده است. از جمله اینکه دفتر حزب پلمپ شده است. اعضای حزب اجتماعی با هم ندارند و جلسه رسمی شورای مرکزی اگر تشکیل شود نگرانیم که بیایند بعضی ها را بگیرند و اینها همه اخطار دستگاه های اطلاعاتی بوده و هیچ توجیه قانونی هم ندارد. اما اینکه صحبت از لغو کنند هنوز چنین چیزی مطرح نشده است. اما به هرحال به شدت مانع از فعالیت حزب شده اند.
و بعضی از نفرات ما در بازداشت به سر میبرند به هر حال فشارشدیدی علیه ما هستاما من به صورت شخصی فعالیت هایی دارم و دفتر شخصی خودم را دارم اما با این حال بارها اعضای آن را احضار کرده اند. حتی پسران من را هم گذرنامه های شان را گرفتند و اجازه خروج از کشور ندارند.
-دو پسر شما اجازه خروج از کشور ندارند از سفر اقای خاتمی هم جلوگیری شده است. ایا شما برای خروج از کشور یا شهر تهران محدودیت های دارید؟

درباره آقای خاتمی من شنیدم که مورد خاص بوده و خود ایشان هم در مجمع روحانیون مبارز گفته است که به وی مراجعه کردند و گفته اند این یک مورد خاص بوده و شما ممنوع الخروج نیستید . اما در مورد خودم برنامه ای برای مسافرت به خارج از کشور ندارم و چیزی هم نشنیدم واگر بخواهم بروم گذرنامه دارم و طبیعتا نباید مشکلی وجود داشته باشد . درباره خروج از شهر تهران، هم محدودیتی ندارد .اما تا جایی میرویم با توجه به اینکه نیروهای پاسدار هم همراه ما هستند و به قول خودشان برای انجام وظیفه به نیروی انتظامی آن شهر اطلاع می دهند.

نیروی انتظامی به جای حفاظت، به گروه های خودسر خبر می دهند که هر جا میرویم آنجا جمع می شوند. و برای ما مزاحمت ایجاد کنند. در قزوین و در قم این اتفاق افتاد. حتی درباره آقای موسوی و سفرشان به قم، به ایشان اطلاع داده شد که اگر شما به آنجا بروید قرار است که گروههای خودسر شما را مورد هدف قرار دهند به هر حال بارها نیروی انتظامی چنین هشدارهای به ما داده است. حتی وقتی که برخی افراد مزاحمت در محل زندگی من و خانواده ام ایجاد می کنند پیش تر نیروی انتظامی باخبر است اما کاری نمی کند و تنها می ایستد و نظاره می کند.در واقع نیروهای خودسر اطلاعاتشان را رسماً از سپاه و نیروی انتظامی می گیرند.

-جناب کروبی شما نامه اعتراضی تان را نسبت به تجاوز و کشتار در زندان‌های جمهوری اسلا می خطاب به هاشمی رفسنجانی نوشتید ، با این حساب می توانیم فرض کنیم که شما معتقدید آقای هاشمی همچنان در قدرت نقش موثری دارد و اگر چنین است آیا شما تصور می کنید که آقای هاشمی به وظایف خود عمل کرده است و اصولا شما از ایشان که دو ریاست مهم بر مجلس خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت را بر عهده دارند چه انتظاری دارید؟

من دو نامه به هاشمی نوشتم . یک نامه درباره مسئله تجاوز در زندان ها بود و در آن گفتم با توجه به جایگاه شما و نزدیکی به رهبری لازم است این کار بررسی شود که ایشان هم حواله داد به قوه قضائیه که نتیجه جلساتی شد که از من هم خواستند که اسنادی را ارائه کنم اما آنها هم نتیجه ای نداد و به جای پیگیری موضوع، حوادث دیگری رخ داد. عاقبت دفتر من را هم بستند و نیروهای ما را گرفتند و آنچه از اسناد و مدارک در دفتر بود با خودشان بردند. بله من آن موقع فکر میکردم آقای هاشمی می تواند موثر باشد و احترامی که برای ایشان قائل هستند بتواند اقدامی انجام بدهد اما گویا شرایط دشواری بوده و خود آقای هاشمی و خانواده اش در معرض حملات سنگین است و دیگر نمی توان انتظاری داشت . من مدتها ست که با اقای هاشمی دیدار نکردم.
- درباره مدارکی که براساس آن به آقای هاشمی نامه نوشتید و حاکمیت را متهم به شکنجه مخالفان کردیدو اعلام کردید که هر وقت لازم شود اسناد و مدارک بیشتری هم دارید. آیا قصد انتشار مدارک جدیدی دارید؟

من نظام را متهم نکردم. من خود را عضو نظام جمهوری اسلامی می دانم . و خود را از فرزندان کوچک این انقلاب می دانم و اینکه در این زمینه کار کردم. ما خیراندیش آینده نظام هستیم و دلسوز نظام هستیم پس باید نقد کنیم و تذکر هم بدهیم.  در بسیاری از مقاطع من اعتراض و نقد به عملکرد مسئولین داشته ام و برخی از آنها هم در سطح رسانه ها منتشر شده است.

مثالی از آنجه که علنی شده است در سال ۷۷ در جریان برخورد با شهرداری ها، من نامه نگاری انتقادی کردم و درباره اینکه بسیاری از شهرداران شکنجه شده ند و بی جهت در زندان ها نگه داشته شدند در چند سال پیش اعتراض کردم. این قضیه چون شدید تر و سنگین تر بود با احتیاط برخورد کردم و مصاحبه نکردم و نامه ای محرمانه به اقای هاشمی نوشتم و تاکید کردم که باید بررسی شود و تجاوز جنسی را در زندان ها ممکن است صورت گرفته باشد. وقتی ده روز گذشت و اقای هاشمی جواب نداد احساس تکلیف کردم و نامه را روی سایت گذاشتیم. به جای اینکه بخواهند از ما که اسناد را ارائه دهیم تا بررسی کنند، یکباره تمامی ائمه جمعه علیه من وارد میدان شدند و من احساس کردم که اینگونه می خواهند من را از میدان بیرون ببرند . و الان به مسوول سایت من فشار می آورند که تکذیب کنند و بگوید که من اغفال شدم و حتی او را به پنج سال زندان محکوم کرده اند.

درباره شکنجه، چون چند نفر کشته شدند چند مامور نهایتا مجبور شدند که اقرار کنند که بوده است . ما آنجا نبودیم که ببینیم و من می گفتم که عده ای به سراغ من امده اند و چنین گفته اند به محض اطلاع به سراغ آن افراد می رفتند و تهدیدشان می کردند و ازارشان می دادند به گونه ای که قربانیان تجاوز به شدت می ترسیدند و یا فرار می کردند و ساکت می شدند.

آقایان میخواستند پافشاری کنند که همه سکوت کنند. به من می گفتند که این آبروریزی است. یک خانمی می گوید که در ماشین نیروهای انتظامی و امنیتی برای من این اتفاق افتاده است یا فلان آقا می گوید که در فلان کلانتری در فلان شهر این اتفاق برای من افتاده است. این برای نظام بد است و انتظار حداقلی ما بررسی و کنکاش در موضوع بدون جنجال آفرینی بود تا اعتماد مردم به نظام بازگردد.

-جناب کروبی شما از مبارزان با نظام شاهنشاهی بودید و پس از انقلاب اسلامی مناصب مختلفی از جمله ریاست مجلس شو رای اسلامی داشتید، بسیاری از اصلاح طلبان دیگر که امروز در زندان به سر می برند هم در جمهوری اسلامی مناصب بلند پایه ای داشته اند ،شما فکر می کنید خودتان و دیگر کسا نی که در انقلاب اسلامی حضور داشته اند چه اشتباهاتی مرتکب شده اند که امروز به زعم شما و آقای موسوی جمهوری اسلامی از اهداف انقلاب ۵۷ فاصله بسیار گر فته است؟

همیشه باید اعتراض را شنید. طبیب هم که میخواهدبیمار را معالجه کند سوالات مختلف می کند و می گردد ببیند که کسالت چیست و مهمترین موفقیت برای یک پزشک این است که تشخیص بیماری را بدهد چون در صورت تشخیص میتواند تجویز دارو کند.

اولین کاری که باید می شد این بود که این معترضین چه میگویند و نیروهای امنیتی حاکم بر قضات نباشد و ما می گوییم که شورای نگهبان نظارت کند و نه قیمومیت . وقتی اجرای قانون اساسی به درستی صورت نمی گیرد خوب طبیعی است که افراد اعتراض می کنند . در پی اعتراضات به جای پاسخگویی ، برخورد می شود. در زمانی که مسئولیتی داشتم من خودم از کسانی بودم که هم اعتراض میکردم و هم رایزنی می کردم.

اینها به چند اصل قانون اساسی تکیه می کنند و باقی اصول را به فراموشی میسپارند و آنچه را از قانون اجرا می کنند که به نفع و صلاح خودشان است و نتیجه ان می شود که عده ای معترض ایستاده باقی می مانند و عده ای دیگر منزوی می شونند.چقدر از معاونان و استانداران سابق را به زندان بردند و چه تعداد که احضار کردند و چه تعداد بیشماری را منزوی کردند و بخش زیادی هم هستند که معترض هستند.

این برخورد که با مطبوعات دارند و اینقدر فشار بر مطبوعات هست و وزارت ارشاد که مدافع مطبوعات باید باشد اینقدر فشار وارد می کنند حکومت اسلامی متکی بر ارای مردم است و هر جمعیتی باید تلاش کنند که رای مردم را جمع کنند و اگر رای نیاوردند باید بمانند اما عده ای می خواهند که از این ابزار استفاده کنند و من می گویم که این شیوه از جمهوری در انقلاب ۵۷ فاصله گرفته است. و این موجب درگیری نیروهای نظام شود و این فاصله گرفتن از حکومت از رهنمودهای امام و مردم است .

- به دو نکته مهم اشاره کردید در بحث آخر، یکی اینکه هر کس رای آورد؟ با توجه به تغییری که در انتخابات شوراها انجام شده است . هرگونه انتخابات قریب الوقوعی هم به تاخیر افتاده است . در جنین شرایط فعالیت های پارلمانتاریستی به نوعی تعطیل شده است. در این شرایط باید چطور عمل کرد؟

من معتقدم هر انتخابات به موقع خودش باید برگزار شود . البته می توان انتخابات خبرگان رهبری را که برای صنف خاصی است و محدود هم هست میتوان با هر انتخاباتی تجمیع شود. اما انتخابات شوراها، مجلس و ریاست جمهوری با توجه به گستردگی دایره رای دهنده گان و نامزدها، به نظر اقدام درستی نیست. یکبار که بگویند برای دوسال انتخابات شوراها را به تعویق بیاندازیم تا به انتخابات ریاست جمهوری برسد. می توانند بگویند دوسال دیگر هم اصلا انتخابات نباشد در کشوری که تا استقرار یابد دو رییس جمهور رفت یکی شهید شد و دیگری یک سال بیشتر نبود و سومی هم دستش بر گردنش آویزان بود و همان موقع انتخابات برگزار شد . به نظر من تعویق انتخابات شوراها در واقع زمینه چینی برای تعطیل انتخابات است هر چند که انتخاباتی ومثل انتخابات ریاست جمهوری دهم بود و نبودش چندان فرقی ندارد.

امام یک جمله ای دارد که می گوید هیچ کس از مادر دیکتاتور زاییده نمیشوند بلکه به تدریج این اتفاق می افتد. وقتی انتخابات را کم رنگ کنید، به سمت بی خاصیت شدن و نهایتا تعطیل شدن رخ می دهد. و به تدریج به ورطه ی دیکتاتوری سقوط میکنید. انتخابات یک روز نباید به تاخیر بیافتد. حوادث بسیار مهمی در کشور اتفاق می افتاد آن موقع هم می شد انتخابات را تعطیل کرد اما هیچ وقت این رخ نداد.

-شما بر اجرای کامل قانون اساسی تاکید دارید . جمعی از هوادران شما می گویند که برخی از اختیارات که برای نهادها ی ختاص درنظر گرفته شده دلیل این شرایط است. و بر اصلاح اصول قانون اساسی به عنوان راه حل معتقدند. آیا شما هم با این نظر موافقید؟

من نمی گویم که اختیارات زیاد اثر منفی یا مثبت دارد . اما آنچه که مهم است این نیست. اختیارات مسئولیت را هم به دنبال دارد اگر اختیار زیاد ، مسئولیت و نظارت هم همراه باشد مشکل نداره . دولت نظارت دارد. رهبری نظارت دارد. مجلس نظارت دارد. دولت هم نظارت بر آن هست. اگر درست نظارت انجام شود اختیارات زیاد مشکلی ایجاد نمی کند اما اگر اختیار داده شد و رها شود ایجاد اشکال می کند. دولت فعلی بر اساس قانون اختیارات زیادی دارد و متاسفانه هر آنچه که بخواهد می کند.

دعواهای که با مجلس و مجمع دارد و برخوردهای بسیار بدی که از سوی دولت با مجلس می شود . برای دولت، سوال استیضاح و تحقیق و تفحص برای آن هست. اگر درست اجرا شود . اختیارات ایجاد مشکل نمی کند. اما باید نظارت و مسئولیت را در کنار اختیارات دیدید. الان مجلس محترم تلاش می کند اما آنقدر نیرومند نیست که جلوی بی قانونی های دولت را بگیرد. مجلس اگر قدرتمند بود با دولت و اقدامات قانون شکنانه اش برخورد می کرد. دولت فعلی اصولا اعتنایی به قانون حتی قوانین مصوب خودش هم ندارد، هر سال مبلغی به عنوان بودجه به مجلس ارسال می کند اما هیچوقت به ان عمل نمی کند و منابع کشور را هدر می دهد و یا هر گونه که بخواهد مصرف می کند.
-شما در داخل کشور بارها تاکید کردید که احمدی نژاد را مشروع نمی دانید اما به عنوان دولت مستقر به رسمیت می شناسید.

بله من دولت کنونی را به عنوان دولت مستقر می شناسم / به هر حال دولت امنیت با اوست. زمانی که مزاحمت برای من و خانه ام ایجاد می شود من باید از نیروی انتظامی زیرمجموعه دولت باید بخواهم . اگر گذرنامه بخواهم باید به دولت مراجعه کنم اما به هیچ وجه احمدی نژاد را برخاسته از رای مردم نمی دانم.

-در مورد سیاست خارجی، آیا احمدی نژاد خواست های جمهوری اسلامی را مطرح می کند و آیا نماینده مشروع مردم است یا به اعتبار رئیس دولت نظرات خودش را مطرح میکند؟ به ویژه در موضوعات چالش برانگیز سیاست خارجی احمدی نژاد؟
یک بحث اینکه قرارداد و معاملات و تفاهماتی بین دول است و هر دولتی انجام میدهد آقای احمدی نژاد هم این کارها را به عنوان رئیس دولت مستقر انجام می دهد اما ما معتقدیم که احمدی نژاد با این حرفهاش ایران را در صحنه بین الملل منفعل کرده رفتارهای وی هزینه بالایی برای جمهوری اسلامی داشته است . ما واقعا متاسف می شویم وقتی مسئول موساد میگوید خدمتی که احمدی نژاد به ما کرده است هیچ کسی نمی کرد. و عملا هم داریم میبینیم که وی چه حساسیتی در دنیا به وجود آورده است که به نفع اسرائیل شد.
-در مورد ارتباط دولت کنونی با کشورهای دیگر چه نظری دارید؟
من واقعا دلیل ارتباط این دولت با برخی کشورها و سرانشان را نمی فهمم. بسیاری از دوستان آقای احمدی نژاد در صحنه بین الملل هیچ ارزش استراتژیکی برای ما ندارند و در مقابل در چهار سال گذشته مجموع روابط ایران با دیگر کشورهای دنیا ضعیف تر شده است و همه اینها به خاطر موضع گیری های نسنجیده رئیس دولت در صحنه بین الملل است. علیرغم صرف هزینه های کلان برای جلب حمایت کشورهای درجه سه حتی آنها هم حاضرنیستند از اظهارات نابخردانه دفاع کنند.
-و انرژی هسته ای ؟
من هم مانند بقیه ایرانیان عقیده دارم که ما حق داریم از انرژی هسته ای برای مصارف صلح آمیز استفاده کنیم و مطمئنم که اگر این موضوع را بدون جنجال آفرینی و هوچی گری مطرح کنیم سایر کشورهای دنیا بجز انهایی که مشکل بنیادی با ایران دارند ناچار به قبول خواسته ما خواهند شد.
-در مورد سیاست داخلی چطور؟
در داخل کشور هم ۳۰ سال از انقلاب گذشته هیچ دولتی مانند دولت فعلی تا این اندازه مورد مخالفت نخبگان دانشگاهی و حوزوی نبوده است . اعضای آکادمی های علوم ایران با احمدی نژاد مخالفند و به همین دلیل وی سعی در تغییر بافت آکادمی های علوم دارد. مسئولین رسمی اعلام کردند که ۸۰% دانشگاهیان کشور به نامزدهایی غ


--
دریافت این پیام بدلیل تمایل شما به شنیدن صدای خس وخاشاک است
خواهشمند است برای اطلاع دوستانتان، این ایمیل رابرای ایشان فوروارد کنید
برای عضویت جدید در این گروه، یک ایمیل ارسال کنید به
sedayekhasokhashak+subscribe@googlegroups.com
برای لغو عضویت در این گروه، یک ایمیل ارسال کنید به
sedayekhasokhashak+unsubscribe@googlegroups.com

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر