---------- Forwarded message ----------
From: Hossin Movahedzadeh <h.movahedzadeh@gmail.com>
Date: Wed, 31 Dec 2014 09:29:15 +0330
Subject: Re: {تفريح و سرگرمي}, [24511] آومديم ارشاد كنيم كه ارشاد شديم.
خیلی متشکرم. از اینکه نظرات خودتان را می نویسید. .
From: Hossin Movahedzadeh <h.movahedzadeh@gmail.com>
Date: Wed, 31 Dec 2014 09:29:15 +0330
Subject: Re: {تفريح و سرگرمي}, [24511] آومديم ارشاد كنيم كه ارشاد شديم.
خیلی متشکرم. از اینکه نظرات خودتان را می نویسید. .
داستان ستاره خانم حرف نداشت. این را خودم هم می دانم. ولی من یک قطعه از داستان ایشان را بعوان داستانی مستقل آوردم که فکر نکنم چهار یا پنج کلمه را اضافه یا کم کرده باشم. قصه همان بود که هست.
فقط یک تفاوت این یک قطعه داستان با کل داستان دارد و آن این است که ممکن است کل داستان را در کتاب یا مجله ای چاپ نکنند ولی امکان چاپ این قطعه خیلی زیاد است. داستانی است که من برای اولین بار آنرا شنیده بودم. متشکرم
نع، قصه ستاره چيز ديگري بود.
احمد جون دستت درد نكنه. ولي مال ستاره به دلنشينتر بود.
On 12/31/14, 'ahmad ghorbani' via تفريح و سرگرمي
<taf_sar@googlegroups.com> wrote:
> با سلام من داستان ستاره خانم را باز نويسي كردم كه شكل و فرم يك داستان را
> بخود بگيرد
>
>
> يك حاج آقا از خاطرات خود تعريف مي كرد
>
نع، قصه ستاره چيز ديگري بود.
احمد جون دستت درد نكنه. ولي مال ستاره به دلنشينتر بود.
On 12/31/14, 'ahmad ghorbani' via تفريح و سرگرمي
<taf_sar@googlegroups.com> wrote:
> با سلام من داستان ستاره خانم را باز نويسي كردم كه شكل و فرم يك داستان را
> بخود بگيرد
>
>
> يك حاج آقا از خاطرات خود تعريف مي كرد
>
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر