۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۶, پنجشنبه

صدای خس وخاشاک را بشنوید: کلمه 05/07/2010


Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



کلمه:شاهین فضلی عصر امروز از زندان تبریز آزاد شد. وی پس از آنکه بیش از سه ماه را در بازاداشت به سر برده بود امروز با قرار وثیقه ی پنجاه میلیون تومانی آزاد شد.

به گزارش ندای سبز آزادی،دادگاه این فعال دانشجویی ۱۸ خرداد ماه برگزار می شود و اتهامات وارده به وی مواردی همچون همکاری با گروه های خارج از کشور، تبلیغ علیه نظام، اخلال در نظم عمومی و تشویش اذهان عمومی عنوان شده است.

شاهین فضلی، فعال مدنی –دانشجویی، منتقد سینما و دانشجوی دانشگاه علمی-کاربردی تبریز، بهمن ماه سال گذشته به حکم دادستانی وزارت اطلاعات در منزل شخصی خود در تبریز بازداشت شد و مأموران در تفتیش منزل وی کتاب ها، کامپیوتر، آرشیو فیلم و برخی لوازم شخصی وی را با خود بردند.

شاهین فضلی پیش از انتخابات ریاست جمهوری در خرداد سال هشتاد و هشت به اتاق ۳۷ زندان تبریز (دفتری که در مجاورت زندان مرکزی تبریز قرار دارد) احضار شده بود و پس از بازداشت به مکانی نامعلوم منتقل شده و چند روز تحت بازجویی و شکنجه بدنی قرار گرفته بود که اثر خاموش کردن سیگار روی گردن وی باقی مانده است.


 


کلمه:مهدی محمودیان در نامه ای از اوین خطاب به همسر سابقش از اینکه نهادهای امنیتی به قهقرای سقوط رفته اند، اظهار تاسف کرد و نوشت: با کسانی طرف هستیم که برای ماندن در عرصه قدرت حاضر به انجام هر کار غیر اخلاقی هستند.

به گزارش جرس متن این نامه  به شرح زیر است:

الهام عزیزم، سلام

وقتی گفتی که به تو زنگ زده اند و خواسته اند که بر علیه من شکایت کنی و تو چنین پاسخی دادی اشک های غم و شوقم در هم آمیخت.اشک شوق که توانسته ام چند صباحی در کنار تو زندگی کنم و اشک غم از اینکه نهادهای امنیتی این چنین به قهقرای سقوط رفته اند.

اشک شوق که فرزندم مادر بزرگی همچون تو دارد و غمگین و اندوهگین از کسانی که حقارتشان را در میدان سیاست اینچنین جبران می کنند.

اشک شوق از اینکه ایران عزیز، زنان سرافرازی همچون تو دارد و سرشکسته و شرمسار از شهیدانی که جانشان را دادند تا کسانی این چنین بر جایشان تکیه بزنند.

الهام عزیز، می دانم و گفتی که پس از انتشار آن خبر از تو خواسته اند که خبر را تکذیب کنی و با آنکه تهدید به بازداشتت کرده اند از تکذیب آن سر باز زده ای. اما از آنجا که بیم بازداشت تو را دارم از تو می خواهم آنچه را که می خواهند بگویی چون با کسانی طرف هستیم که برای ماندن در عرصه قدرت حاضر به انجام هر کار غیر اخلاقی هستند. مگذار که زینب دخترمان که ماهها از داشتن پدر محروم است و به طور قطع باید سالها این دوری را تحمل کند از داشتن مادر خوبی همچون تو نیز محروم شود.

امیدوارم در زندگی آینده ات در ایرانی آزاد و آباد، زندگی سرشار از موفقیت داشته باشی.

مهدی محمودیان

زندان اوین ۱۴ اردیبهشت

به گزارش کلمه، هفته گذشته ماموران وزارت اطلاعات تماسی با همسر سابق «مهدی محمودیان» روزنامه نگار زندانی می گیرند و از او می خواهند تا از "مهدی" به خاطر پرداخت نکردن مهریه شکایت کند تا آنها بتوانند علاوه بر ۵ سال حکم زندانش بین ۱۰ تا ۱۵ سال دیگر او را در زندان نگه دارند.

همسر سابق محمودیان در این تماس به ماموران اطلاعاتی یادآور می شود که او و همسر سابقش پیش از این جریانات و به علت مسائل شخصی و در کمال رعایت احترام طرفین و با توافق جدا شدند.

همسر سابق محمودیان در این تماس تلفنی تاکید کرده است که راه و اهداف مهدی ده ها برابر مادیات برایش ارزش دارد و برای مسیری که در پیش گرفته بسیار احترام قائل است و هرگز این کاری را که از او می خواهند را انجام نمی دهد.

هم چنین نکته ای که در این تماس تلفنی مطرح شد این بود که با توجه به اینکه هنوز دادگاه محمودیان برگزار نشده و حکمی از سوی قاضی صادر نشده اما تماس گیرندگان حکم او را ۵ سال عنوان کرده اند .

محمودیان بیش از ۷ ماه است که در زندان اوین به سر می برد. اتهام او افشاگری درباره بازداشتگاه کهریزک است.

او نخستین کسی بود که دو سال قبل درباره اعمال روش های غیرانسانی و غیرقانونی با با متهمان در این بازداشتگاه، اطلاع رسانی کرد.همچنین او بیش از دو ماه است که در زندان از بیماری تنفسی رنج می برد ولی رسیدگی لازم به وضعیت او صورت نگرفته است و هنوز با این بیماری درگیر است.


 


کلمه:رئیس‌جمهور سابق کشورمان عصر امروز به عیادت وزیر مضروب شده کابینه خود رفت.

به گزارش «پارلمان‌نیوز»، حجت الاسلام و المسلمین سیدمحمد خاتمی با حضور در بیمارستان مهر ضمن عیادت و دعا برای بهبود هرچه سریع‌تر دکتر محمدرضا معتمدی، وزیر ارتباطات و فناوری دولت اصلاحات، در جریان آخرین وضعیت پزشکی او قرار گرفت.

گفتنی است، دکتر معتمدی صبح دوشنبه در دانشگاه امیرکبیر توسط شخصی که ادعا کرده در زمان وزارت معتمدی متحمل خسارتهایی شده که نتوانسته از سوی مجاری قضایی آنها را مطالبه کند و پیش از این نیز به دلیل درگیری با مسؤولان مخابرات کرج و چاقوکشی در زندان به سر می‌برده است، توسط چاقو مضروب شد.


 


کلمه:عبدالله نوری جهت دیدار و گفتگو با مصطفی تاج زاده معاون سیاسی خویش در وزارت کشور دولت اصلاحات در محل استراحت وی حاضر شد.

در این دیدار، نوری از آخرین وضعیت درمانی تاج زاده پس از عمل جراحی مطلع شد.عبدالله نوری برای بهبود کامل مصطفی تاج زاده دعا کرد.


 


کلمه:پنج شنبه شب مراسم چهلم بانو ربانی همسر مرجع تقلید ومادر شهید با آرامش کامل برگزارشد.

به گزارش کلمه، مراسم بعد از نماز مغرب وعشا آغاز شد و با حضور پر شور مردم مواجه گردید .علارغم تمامی فشارها بر اطرفیان و طرفداران بیت آقای منتظری مردم با حضور گسترده خود بار دیگر احترام خود ابراز کردند و با خانواده ی این عالم ربانی و مادر شهید همدردی کردند .

چهلم این مادر شهید که با شهادت بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمه (س) مواجه شده بود حال و هوای خاصی را به مجلس داده بود .مردم به علت کمبود جا و حضور گسترده  به زحمت نشسته و یا بعضی ها ایستاده بودند.

حضور مردم از هر قشرها و طبقه های مختلف از جمله روحانیون ، بازاری ها ،فرهنگیان و کارگران جلب توجه می کرد.حاضران  ضمن ابراز همدردی  در غم از دست دادن این بانوی مبارز که همواره در کنار همسر خود به حمایت های بی شائبه ای از حق پرداخته بود به خانواده ی ایشان و مریدان ومقلدان این بیت تسلیت گفتند.


 


کلمه : مهدی میردامادی ،فرزند ارشد محسن میردامادی دبیرکل جبهه مشارکت با یک تماس تلفنی به دادسرای فن آوری اطلاعات احضار شد.

به گزارش کلمه، هم زمان با این احضار تلفنی ،مادرش نیز با دریافت احضاریه کتبی به دادسرای اوین احضار شد.

مهدی میردامادی ۲۶ شهریورماه سال پیش نیزهم زمان با موج دستگیری فرزندان فعالان سیاسی و روحانیون اصلاح طلب نیز بازداشت شده بود که پس از تحمل هفده رو حبس با قرار کفالت آزاد شد.


 


کلمه: در پی تجمعات پی در پی خانواده های زندانیان سیاسی در مقابل زندان اوین طی هفته های اخیر، شامگاه چهاردهم اردیبهشت ماه و در حالی که خانواده ها در هوایی نامساعد بر روی زمین نشسته بودند، تعدادی از جوانان بازداشت شده در حوادث پس از انتخابات، با قید وثیقه آزاد شدند.

به گزارش کانون حمایت از خانواده جان باختگان و بازداشتی ها ، اولین نفری که شامگاه چهاردهم اردیبهشت آزاد شد، حسام ترمسی بود که از دهم تیرماه گذشته در بازداشت به سر می برد و خانواده وی در انتظار آزادیش لحظه شماری می کردند و بنا بر همین گزارش، آثار تحمل فشار روحی در چهره پدر و مادر این جوان به خوبی مشهود بود .

این گزارش خاطرنشان کرد علت تاخیر در آزادی ترمسی، تنها بدلیل شرکت نکردن او دراعترافات تلویزیونی بود که وی آنرا نپذیرفته بود .

شاهدان عینی نیز گزارش دادند وقتی این زندانی از در اوین خارج شد چنان شور وشادی حاکم شد که وصف ناپذیر بود و پایین پله های مقابل درب زندان نیز، گروهی از مادران عزادار و حامیانِ آنها بودند که با شادیِ خود به خانواده ها انرژی میدادند وحسام را همراهی می کردند.

کانون حمایت از خانواده جان باختگان و بازداشتی ها همچنین گزارش داد بعد از حسام، جوان دیگری حدودا ۲۲ ساله آزاد شد که اتهام او داشتن چند عکس از تظاهرات و حوادث بعد از انتخابات بود و وی از ده ماه پیش در بازداشت به سر برد.

دخترجوان دیگر، زندانی سوم بود که از زندان آزاد شد و مادر پا به سن گذاشته اش به همراه برادرش برای آزادیش لحظه شماری می کردند که آنها نیز به محض آزادی وی، اشک ریزان از وی استقبال کردند.

گزارش مذکور خاطرنشان ساخت "صحنه های آزادی برای حاضرین بسیار منقلب کننده بود و با آزادی آنها، همه حاضران بهمراه خانواده زندانیان آزاده شده غرق شادی می شدند ."

طی ماههای اخیر و بویژه دو ماه گذشته، تعداد زیادی از خانواده های زندانیان سیاسی و حامیانِ جنبش، با حضور در مقابل درب زندان اوین، خواستار آزادی زندانیان و بازداشت شدگانِ حوادثِ اخیر شده بودند.

هم اکنون تعداد زندانیان و بازداشتی های بندهای مختلف زندان اوین از جمله، دو- الف، ۲۰۹، ۲۴۰، ۳۵۰، سالن های مختلف اندرزگاه هفت، ویژه روحانیت و نسوان مشخص نمی باشد.


 


کلمه: آیت الله مکارم شیرازی با تاکید بر ضرورت حفظ استقلال حوزه‌های علمیه خواستار شناسایی، جذب و حمایت از نخبگان حوزه‌های علمیه شد.

به گزارش ایلنا، این مرجع تقلید در دیدار با هیات رئیسه مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم، در سخنانی با قدردانی از اقدامات و فعالیت‌های این مجمع، نظارت بر تحصیل طلاب را از جمله امور مهم دانست و خطاب به دست اندرکاران مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: طلاب از نظر علمی باید قوی شوند و باید با ساز و کار مناسب افرادی را داشته باشید تا بر این امر نظارت کنند.

آیت‌الله مکارم شیرازی توجه به مساله اخلاق را از دیگر بایدهای ضروری این مجمع دانست و بیان داشت: شما باید به این موضوع توجه ویژه‌ای داشته باشید چون عوامل فساد در عصر کنونی بسیار زیاد شده است و شما باید مسائل اخلاقی را کنترل کنید. طلاب را تا جایی که ممکن است باید مسلح به سلاح بیان و قلم بکنید تا توانایی نوشتن و خوب سخنرانی کردن را داشته باشند.

این استاد برجسته حوزه علمیه قم در ادامه خواستار شناسایی، جذب و حمایت طلاب نخبه شد و گفت: در بین طلاب حوزه‌های علمیه افراد نخبه‌ای وجود دارند که باید با برنامه‌ریزی مناسب، آنها را جذب و حمایت کرد تا از ظرفیت‌های آنان بهتر بتوان استفاده کرد.

این اندیشمند برجسته جهان اسلام در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به سخنان امام راحل و مقام معظم رهبری مبنی بر ضرورت حفظ استقلال حوزه‌های علمیه خاطرنشان کرد: حوزه‌های علمیه باید استقلال داشته باشند.

آیت‌الله مکارم شیرازی بیان داشت: حوزه و مراجع اگر دولتی شوند مشکل خواهند داشت، البته حوزه و مراجع باید حامی نظام و دولت اسلامی باشند اما این موضوع به معنای وابستگی نیست و مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم نیز باید اینگونه باشد.

گفتنی است حضرت آیت الله مکارم همچنین مبلغ ده میلیون تومان به منظور کمک به امور جاری مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم به هیات رئیسه این مجمع اهدا کرد.


 


کلمه: روزنامه ملت متعلق به محسن رضایی به زودی منتشر خواهد شد.

شرق نوشت:

بنابر توافق اولیه عماد افروغ نماینده اصولگرای مجلس هفتم، داود دانش جعفری وزیر معزول اقتصاد دولت احمدی نژاد و روح‌الامینی رییس سابق انستیتو پاستور از اعضای شورای سیاستگذاری این روزنامه خواهند بود.


 


کلمه:چند جوان کرجی دراقدامی خودجوش برای معرفی قهرمانان راه استقلال و آزادی کشورمان ایران تی شرت های "قهرمان من" (My Hero) را در کارگاهی خانگی طراحی کردند :

طرح هایی از سرداران شهید، آوینی ، همت ، باکری و چمران

منبع : خبرگزاری مهر


 


کلمه: داود سلیمانی روز گذشته در ملاقات با خانواده خود اظهار داشت: اگر قاضی پرونده ام عادل بود حتی یک روز را در زندان بسر نمی بردم، .چرا که حکم او را دیگرانی مثل اطلاعات داده اند نه قاضی.

به گزارش رسیده به جرس، وی در ادامه این روند را نه تنها دور از ارزشهای اسلامی بلکه خارج از قانون دانست و عدم آزادی خود به قید وثیقه بعد از حکم بدوی را غیر قانونی اعلام کرد.

سلمیانی در این دیدار برخوردهای غیر قانونی و ضد انسانی در زندان و دوران بازجویی را نشات گرفته ازوجود بعضی افراد نالایق در سیستم امنیتی خواند وگفت: من نگران روزی هستم که این برخوردها درنظام ما عمومی ودامن گیر شود.

وی تصریح کرد که دراین صورت باز وظیفه و تکلیف سنگین ترمی شود وما باید در برابراین ظلم وستم ها ایستادگی کنیم.

گزارش رسیده به جرس می افزاید که در ادامه خانواده این استاد الهیات دانشگاه تهران روز معلم را به وی تبریک گفته واز خداوند عاقبت خیری را برای عزیزشان؛ از خداوند خواستار شدند.

گفتنی است دکتر داوود سلیمانی عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت و استاد دانشگاه است . وی عضو کمیسیون فرهنگی مجلس و معاون دانشجویی دانشگاه تهران در دوره اصلاحات (زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی) بود. و در سال ۷۸ و در زمان حمله‌ی لباس‌شخصی‌ها به کوی دانشگاه تهران نقش مؤثری در افشای جنایت‌های لباس‌شخصی‌ها و عوامل سرکوبگر نیروی انتظامی در حمله به کوی دانشگاه داشت.

سلیمانی نماینده مردم تهران در مجلس ششم شورای اسلامی بود که برای شرکت درانتخابات مجلس هفتم توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شد. دکتر سلیمانی از اولین سال ریاست جمهوری احمدی نژاد بارها و بارها به صراحت از عملکرد دولت انتقاد کرد.

دکتر سلیمانی که بیش از چهار ماه در سلول انفرادی بوده است در دادگاه بدوی مجموعا به ۶ سال حبس تعزیری و به عنوان تتمیم حکم تعزیری به ۱۰ سال محرومیت از فعالیت در احزاب و مطبوعات محکوم شده است.

وی همچنین از هرگونه امکان مرخصی تاکنون بی بهره بوده است. به رغم وعده های داده شده و قرار وثیقه او حتی به یک مرخصی کوتاه هم نیامده است.

شرایط جسمی وی بسیار نگران کننده گزارش شده است.


 


کلمه: «مهدی کوچک زاده» نماینده حامی دولت در مجلس شورای اسلامی بعد از انتشار نامه چهارم «محمد نوری زاد» به رهبری که در زندان اوین نگاشته شده بود پاسخی به این نامه نوشت و در اختیار سایت رجا نیوز قرار داد . این سایت ساعتی پس از انتشار پاسخ کوچک زاده آن را از سایت خود حذف کرد. البته در مدت کوتاهی که از انتشار این مطلب تا قبل از حذف آن می گذشت چند سایت کم بیننده حامی دولت نسخه ای از آن را به نقل از رجا نیوز منتشر کردند.

خبر مورد نظر در تاریخ ۷ اردیبهشت با تیتر «پاسخ سرگشاده کوچک‌زاده در واکنش به نامه نوری‌زاد به رهبر انقلاب : امیدوارم حبس تو را از خودخواهی بیرون آورد تا حقیقت را وارونه نبینی» منتشر شد که با وارد کردن لینک مربوطه با چنین صفحه ای مواجه می شویم:

«کلمه» در راستای گردش آزاد اطلاعات و ازآنجا که دانستن را حق مردم می داند و نیز قایل شدن این حق برای آَقای کوچک زاده که مردم با نظراتشان و نوع نگاهشان به امور آشنا شوند متن پاسخ ایشان به نامه ی اقای نوری زاد را که در اختیار رجا نیوز قرار داده بودند عینا منتشر می کند:

به نام خالق آزادی

سلام به رهبر گرامی جمهوری اسلامی ایران

این روزها، نزدیک به چهار ماه است که به خاطر نگارش نامه به حضرتعالی در زندانم.

آقای نوری زاد! به نظر خودت به دلیل نگارش نامه زندانی هستی، ولی آنها که تو را زندانی کرده اند دلایل دیگری دارند و من هم حرف آنها را صادقانه تر از تو می یابم چرا که این روزها شاهد نگارش چند نامه دیگر هم به رهبری هستیم که نویسندگان آنها زندانی نشده اند! پس به من حق بده ادعای تو را مبنی بر زندانی بودن به خاطر نگارش نامه به رهبری نپذیرم.

شصت وهشت روز از این مدت را در زندان انفرادی به سربرده ام. توسط بازجوهای خود مورد اهانت و ضرب و شتم قرار گرفته ام. درهمه‌ی این احوال، از جنابعالی به عنوان رهبری فهیم و آگاه اسم برده ام.

اگر در مورد ۶۸ روز انفرادی بودن و توسط بازجوها مورد ضرب و شتم قرار گرفتن راست بگویی که زندانیان تندتر و بی‌منطق‌تر از تو در ماجراهای این روزها آن را انکار می کنند، تازه جای این سوال باقی است که مگر قرار بوده و هست که آگاهی و فهیم بودن رهبر انقلاب با رفتار برخی ماموران زندان تغییر و تحول یابد؟

که اگر قرار باشد تغییری در اوضاع کشور رخ دهد، این تغییر از ناحیه‌ی شما بسیار شدنی‌تر و پایدارتر خواهد بود. من شخصاً امیدی به نقش آفرینی سایر افراد و دستگاه‌های کشور ندارم. شما را از نزدیک می شناسم. به روح بلند شما واقفم. شما نیز نیک و از نزدیک مرا می‌شناسید.در این ماه‌های زندان از آنچه در بیرون گذشت بی خبر بودم، اما در دیدار کوتاهی که فقط یک‌بار، گذرا، با خانواده‌ی خویش داشته ام، دانستم که در غیاب من آقای مهندس موسوی و حجج اسلام خاتمی و کروبی با خانواده‌ی من دیدار کرده اند. نمی‌دانم چرا,

گفته ای چرایی دیدار سران داخلی فتنه با خانواده ات را نمی‌دانی، با این همه ادعایی که در برخورد، فهم و تحلیل مسایل سیاسی داری، بعید می دانستم دلیل این دیدار را نتوانی ارزیابی کنی و تصور می کنم دوست داری خود را به نفهمیدن بزنی! وضعیتی که ریشه بخشی از مشکلاتی است که اکنون با آن دست و پنجه نرم می کنی.

اما بسیار دوست می‌داشتم خود شما نیز با آن بزرگواری که از شما سراغ دارم، به دیدار خانواده ام قدم رنجه می فرمودید، به آنها دلداری می دادید و به آنان می فرمودید که: فلانی -نوری زاد- درست در روزهای بحرانی، با برنامه های تلویزیونی‌اش، با نوشته هایش، برای منِ رهبر که در معرض تهاجمات طوفانی این و آن قرار گرفته بودم، به میان آمد و از من سخت جانبداری کرد. امروز او در زندان است؛ به خاطر انتقاد از من! او باید در زندان ادب شود. همسر و فرزندانش توسط بازجوهای بی‌سواد و بی ادب و تندخو به ناسزا گرفته شوند و خود او به تلخ‌ترین شکل ممکن به ورطه‌ی تهدید و تحقیر و ضرب و شتم درافتد. اما این دلیل نمی‌شود که منِ رهبر قدر زحمت های پیشین او را ندانم و به خانواده اش سر نزنم. یا اگر خود به دیدار آنان نروم، نماینده ام را نیز به این منظور به سراغ‌شان نفرستم.

ادعا کرده ای که در روزهای بحرانی، با برنامه های تلویزیونی‌ات، با نوشته هایت، برای رهبر که در معرض تهاجمات طوفانی این و آن قرار گرفته بود، به میان آمدی و از ایشان سخت جانبداری کردی.

راستی نکند دلیل دیدار سران داخلی فتنه با خانواده‌ات همین جانبداری ادعایی‌ات از رهبر در شرایط بحرانی باشد! آخر اینها خیلی به رهبری و هرکس به او وفادار باشد علاقه‌مندند! راستش را بخواهی من یقین کرده ام آدم اگر نماز را هم برای خدا نخواند، مستوجب عقوبت شرک است. تو هم با این همه استقامت و آزادگی که ادعا می کنی، حتما برای خدا و البته به خیال خودت به یاری و جانبداری از رهبر قلمی زده ای و با رانت و نمی‌دانم هزار رابطه دیگر سریالی بی سر و ته یا فیلمی ساخته ای و به صدا و سیما انداخته‌ای و نان ونامش را برده ای، حالا چرا از رهبری طلبکاری؟!

رهبر گرامی، چشم انتظاری خانواده‌ی من، برای تماشای جمال مبارک شما و رویت نماینده‌ی شما به جایی نرسید. لابد؛ در این گردونه، آدم‌ها، تاریخ مصرف دارند. که اگر به سر رسیدند، مثل دستمال آلوده، باید به دور انداخته شوند.

آقای نوری زاد! راستش از خدا پنهان نیست، از تو چرا پنهان بماند که این فراز طعنه آمیز نامه‌ات به رهبری که به قول خودت فهیم و آگاه است را که خواندم، نفاق و دو رویی تمام قد در برابرم مجسم شد و از خود پرسیدم برای مثل تویی اگر روزی به اندازه دستمال آلوده هم ارزش قایل بوده اند، چه هزینه هنگفتی داده اند البته از آنجا که خداوند به بندگانش علم غیب نداده تا درون و نیت افراد را ببینند، حرجی نیست که در گذر ایام هر از گاهی خزف به جای لعل بنشیند!

اما گرایش من و امثال من به شما، گرایش به شخص خامنه‌ای نبوده و نیست. ما، در جمال اندیشه های شما، افق‌های گمشده‌ی آرزوهای شریف مردم خویش و مردم جهان را می دیدیم. یادم هست این اواخر، وقتی تلاش کردم به دیدار شما بیایم و آقای حسین محمدی -از دفتر شما- ماه‌ها مرا به امروز و فردا وعده می داد، در نامه ای به او نوشتم: من از خود خامنه‌ای، به خدای خامنه‌ای پناه می برم! و دیگر سراغی از شما نگرفتم. و شما نیز!

شنیده بودم آقای حسین محمدی از کسانی است که در حد لیاقتش مورد اعتماد رهبر عزیز است و اکنون با این نقلی که تو کردی و با شناختی که از تو با وقایع این روزها در حد کمال یافته ام، رهبرم را به واسطه این درایت و هوشیاری در انتخاب اطرافیانش ستایش می کنم و به تو اطمینان می دهم آنچه برسرت آمده و می آید و خواهد آمد، جز ناشی از خصلت خود بزرگ بینی و بینش شرک آلودت نیست و خدای خامنه‌ای هم شرک را از بزرگ‌ترین گناهان برشمرده و امیدی نداشته باش که با این خصلت‌ها در آن درگاه نیز تحفه ای نثارت کنند!

چرا که دانستم شما از محاصره‌ی آدم‌های جاهل، از تماشای افق آرزوهای مردم باز مانده اید

آقای نوری زاد! من و بسیاری از همفکرانم بارها و در مجالس و جشنواره ها و محافل مختلف تو را در محاصره انبوهی از آدمهای… دیده ایم که حقیقتا با ترکیب و چهره های رنگ آمیزی شده و اطوارهای غرب‌زده و روشنفکرانه ای که در اطرافت می دیدیم، رغبت نکرده ایم جلو آمده و حرف‌هایمان را در مورد نوشته ها و سریال و فیلم‌هایت برایت بازگو کنیم، با این وصف آیا به ما هم حق می دهی که ادعا کنیم که این تویی که در محاصره خودخواسته ات در میان هوس‌بازان و اوهامی که به تو القا کرده اند، نه تنها از دیدن افق آرزوها بلکه از دیدن خواست فعلی مردم نیز که از تفسیر بی نیاز است، بازمانده ای؟!

من می‎خواستم در آن ملاقات‌های احتمالی، همین نگرانی‌ها را با شما بگویم. اما گویا محاصره کنندگان شما از صراحت سخن من و از اندیشه‌ی من آگاه بودند. همین آقای حسین محمدی، بعد از دیدار اعضای انجمن قلم با حضرتعالی، که حقیر نیز یکی از آنان بود، به من گفت: آقای نوری زاد، من، قربة الی الله از شما می‌ترسم. ترس او، از همان نشست پا گرفته بود که من، بی ملاحظه راجع به اعتیاد گسترده مردم و جوانان به مواد مخدر و آشوبی که در ساختار اجتماعی شهرهای کوچک و بزرگمان درافتاده، به آشنا سخن گفتم.

آه و وای از این من!

اکنون اما چرا از زندان برای شما نامه می‌نویسم؟ برای اینکه هنوز ناباورانه، به شما، آری به شخص شما، امید بسته ام. باورم بر این است که: شما مگر برای این انشقاق بزرگ مردمان چاره ای بیندیشید. شما، امروز رهبر کدام مردمید؟ من مردم فراوانی برای شما نمی‌بینم. رهبری، آن هم بر حداقل مردم، که غرورآفرین نیست. مبادا من و شما را ازدحام مردمی که به استقبال یک مسئول و یا خود جنابعالی می آیند، بفریبد. شما اگر به دیگر افراد مشهور هم اجازه ی سخنرانی و حضور در کشورتان بدهید، غوغای مردمان ما فزونی خواهد گرفت. اجتماع فراوان این مردم، هیچ‌گاه قابل استناد نبوده و نیست(!) امروز شما بر کشوری رهبری می کنید که مردمش از دست رفته است. کشوری که در گردونه‌ی چه کنم‌های بسیاری گرفتار است. کشوری که اتحاد و یکپارچگی‌اش، به دست خود شما و اطرافیان شما، به حاشیه رفته است و نگرشی قلیل و تنگ به میدان آمده.

آقای نوری زاد! از نگاه تنگ و خودخواهانه و آلوده به حسادتت دامنه مقبولیت رهبری را به بحث سخیف حداقل و حداکثر کشانده ای و نتیجه گرفته ای که رهبری، آن هم بر حداقل مردم، که غرورآفرین نیست! معلوم شد نفهمیدی که خامنه‌ای خلف صالح خمینی است که می گفت:

قدرت‌ها و ابرقدرت‌ها و نوکران آنان مطمئن باشند که اگر خمینى یکه وتنها هم بماند، به راه خود که راه مبارزه با کفر و ظلم و شرک و بت پرستى است، ادامه مى‏دهد و به یارى خدا در کنار بسیجیان جهان اسلام، این پابرهنه‏هاى مغضوب دیکتاتورها، خواب راحت‏ را از دیدگان جهانخواران و سرسپردگانى که به ستم و ظلم خویشتن اصرار مى‏نمایند سلب خواهد کرد (صحیفه امام، ج‏۲۰، ص: ۳۱۹)

آری همانطور که برای آن روح خدایی چه آن زمان که در غربت تبعید بود و چه آنگاه که در اوج محبوبیت در چشم وقلب مردم قرار داشت، چیزی جز عمل به تکلیف الهی مطرح نبود، خلف صالح او خامنه‌ای نیز علی‌رغم آنکه بسیجیان جهان اسلام و پابرهنگان مغضوب دیکتاتورها بارها با جان و هستی خویش وفاداریشان را به شخص او و آرمان‌های والایش اعلام نموده و با فداکاری و ایثار و بذل جان اثبات کرده اند که اهل کوفه نیستند، چیزی جز عمل به تکلیف الهی در سر ندارد و همین ویژگی است که مجاهدانی بزرگ چون سید حسن نصرالله را به خضوع در مقابل این مرد بزرگ وا می دارد. آری امروز خامنه‌ای بر کشوری رهبری می کند که مردمش به لطف و عنایت حق تعالی از دست فتنه گران و بازی خوردگان داخلی استکبار جهانی رفته اند و در آغوش اسلام ناب محمدی (ص) پناه گرفته اند، به همین جهت است که سران داخلی فتنه، ریاکارانه و منافقانه برای جلب یکی دو نفر هم که شده، به دیدار خانواده تو می روند. شک نکن اینها اصحاب شیطانند و من دعا می کنم خانواده ات از شر آنها در امان بمانند؛ اگر تو فرصتی برایشان بگذاری!

نمی دانم امسال را سال چه نامیده اید. شنیده ام که به کوشش و تلاش در آن اشاره شده است. این نامگذاری، نشان می‌دهد که بعضاً مشاوران شما، افراد صادق و کارآمدی نیستند. من و همه، آنجا به شما آفرین می گفتیم که امسال را سال آشتی ملی می نامیدید و خود برای این پیوند مبارک اما دشوار و سخت، پیشقدم می‌شدید.اگر کوشش و تلاش برای شما مهم است، از انرژی آن در آشتی ملی باید بهره ببرید.

آقای نوری زاد! من اطلاع دقیق دارم که زندانیان در حبس با امکانات گوناگون رسانه ای از اخبار بیرون مطلعند و سخت متعجبم که تو چرا با استفاده از عباراتی مثل (نمی دانم امسال را سال چه نامیده اید. شنیده ام که به کوشش و تلاش در آن اشاره شده است.) درصددی به دروغ شرایطی را که در آن به سر می بری، بر خلاف واقع جلوه دهی. خدا کند خودت باور نکنی که خیلی اهل استقامت در برابر ناملایمات هستی! اما به‌دنبال القای این دروغ، مشاوران رهبری را به‌دلیل نامگذاری این سال، غیرصادق و ناکارآمد برشمرده ای و اینگونه ادامه داده ای که:

(من و همه، من و همه، من و همه آنجا به شما آفرین می گفتیم که امسال را سال آشتی ملی می نامیدید و خود برای این پیوند مبارک اما دشوار و سخت، پیشقدم میشدید.) به‌راستی چرا فکر می کنی اگر تو ترجیح می دهی امسال سال آشتی ملی نامیده می شد، همه، تاکید می‌کنم همه هم با این ترجیح تو موافقند. بوی تعفن خودبینی و خود بزرگ بینی به مشامت نمی رسد؟!

رهبر گرامی، می‌دانم سخنان ناگوار من چه بسا تلخ و آشوبنده باشد. اما بیایید سخن تلخ و صادقانه مرا، بر شیرینی سخن چاپلوسانه‌ی کسانی که شما را احاطه کرده اند، ترجیح دهید.

باز یک نشانه دیگر از خودبینی در نوشته ات از روز روشن تر است، سخن خود را تلخ ولی صادقانه انگاشتن و مدعی چاپلوسی مابقی اطرافیان شدن را چرا باید خوانندگان نامه تو بپذیرند؟ چون تو ادعا می کنی! آقای نوری زاد! البته اعتراف می کنم سخنانت تلخ است نه از این جهت که حقیقتی را در مورد اطرافیان رهبری اثبات کردی بلکه از این جهت که منویات درونی و خصلت‌های خودت را بروز دادی و انسان تاسف می خورد از اینکه تا چه حد یک انسان می تواند اسیر بافته های ذهن خود شود و خودبینی و خودخواهی او را از حقیقت مشهود دور سازد! خدا را شاکرم که رهبری سخن امثال تو را بر مشورت‌های افراد لایق ترجیح نداد ه است.

جامعه ی ما، در جوار یک انفجار بزرگ است. دیگ جوشانیست که ما به خاطر آزار از خروج پرسروصدای بخار آن، چوب کبریتی در سوپاپ آن فرو کرده ایم. من با همه‌ی اطمینانی که سابقاً در جانبداری از شما می‌نوشتم، اکنون نیز در جانبداری از شما می‌نویسم: ما، به روزهای پایانی فرصت آزمون خویش رسیده ایم. روزهایی که دست تقدیر، سنت‌های ناب و حتمی خدای متعال، ما را از گردونه‌ی امتحان به در می برد. امتحانی که در این ۳۰ سال فرصت، جز خراش و خرابی با ما نبوده است. ما و شما؛ مردم خویش را از دست داده ایم. اگر سکوت و آرامشی در آنان می‌بینید به ضرب زور و اسلحه است. اگر باور ندارید به یک آزمون خیالی تن در دهید. به دو کشور ایران و مثلاً سوئد یا کانادا یا حتی مالزی اعلام می‌کنیم که مردم این دو کشور، یک روز، فقط یک روز پلیس و بسیج و اسلحه‌ای بر سر نخواهند داشت و آزادند که هرچه می‌خواهند انجام دهند. فقط طی یک روز. تصور می‌کنید در پایان این یک روز؛ کشور ما و شما چگونه خواهد بود؟ و کشورهای دیگرچطور؟ قصد من از این مقایسه، مجیزگویی از غرب یا سایر کشورها نیست. بلکه می‌خواهم به شکنندگی آرامش و سکوت دروغین جامعه‌ی خویش اشاره کنم.

آقای نوری زاد! از روز روشن‌تر است که اگر مردم، این نظام مقدس را که رهبری اساسی ترین رکن آن است، نخواهند، با این‌همه دشمنی که قلدران و زورمداران و زراندوزان عالم در داخل و خارج علیه آن می کنند، یک روز هم دوام نخواهد آورد و اگر طی ۳۰ سال این نظام نه تنها پابرجا مانده بلکه بسیاری از مردم جهان را نیز حامی و دوستدار خود نموده، دقیقا به‌خاطر خواست مردم و بسیجیان و محرومان و پابرهنگان مغضوب دیکتاتورها بوده است. آقای نوری زاد! امیدوارم حبس، اندکی تو را از خودخواهی و فضای ذهنی که بزک کرده‌ها و روشنفکران هواپرست غرب‌زده اطرافت برایت ساخته اند، بیرون آورد تا این‌همه حقیقت واضح را وارونه نبینی.

رهبر عزیز! من و بسیاری، هنوز دوستدار شما و سرنوشت کشور خویشیم. به رهبری شما بر مقدرات کشور ایمان داریم. ما دوست داریم با رهبری شما به افق‌های مبارک دست ببریم. اما شما ظاهراً این اشتیاق را طالب نیستید. بعضاً مشاوران و دوستان ناآگاهی شما را در محاصره‌ی خود گرفته اند، به شما اطلاعات و آمار نادرست می‌دهند و از زبان شما، سخن غیرواقع برمی آورند. دوستانی همچون آقای شریعتمداری کیهان، که اطمینان دارم آنگاه که همه از اطراف شما پراکنده شدند و شما و او در یک جزیره تنهایی تنها ماندید، او درجانبداری غلیظ از شما، به مخالفت با خود شما برخواهد خواست!

در این پاراگراف که برای چندمین بار انگیزه‌ات از نگارش نامه برملا شده (شاید ناخواسته) که همان بغض و کینه آلوده به حسادت نسبت به افرادی است که رهبری به دلیل لیاقت‌هایشان به برخی نظرات‌شان توجه می کنند، نکته جدیدی که به آن بپردازم، نیست.

برخلاف ظاهر تلخ نوشته ام، با صدای بلند و آوازی که همه‌ی هستی را درنوردد، اعلام می‌دارم که: ما شما را دوست داریم و به پایان خوب سرنوشت شما سخت علاقه‌مندیم. مرا و ما را باور کنید. حتی در خیال احتمال دهید که ما درست می‌گوییم. این احتمال هیچ هزینه‌ای برای شما ندارد. در خیال خود باور کنید که دوستان خوب شما، فراتر از شما، و در صنفی که انگ دشمن بر پیشانی آحادش خورده است، غم شما را می‌خورند و مضطربانه علاقه‌مند درخششِ نابِ شما در این روزهای پایانی آزمون الهی‌اند و با شجاعت تمام، شجاعتی که من شخصاً در شما باور دارم، امسال را سال آشتی ملی اعلام کنید و از ملامت هر ملامت‌گری نهراسید. که خدا شما و ما را کفایت می‌کند. خدایی که دست خود و دست مردم را در دست شما می نهد. یاعلی!فرزند شما: محمد نوری زاد. اوین بند۲۴۰- سلول۵۷

در پایان همانطور که به خودت حق داده ای به اقرار خودت نامه تلخ بنویسی، امیدوارم به من هم این حق را بدهی که با لحنی مشابه خودت برایت پاسخ سرگشاده بنویسم! و امیدوارم باور کنی که من و همه دوستداران رهبری (که انشاالله دوستیمان برای رضای خدا باشد نه به امید اینکه اگر خدای ناخواسته در نظام حق جمهوری اسلامی به حق یا اشتباه و خطا، که طبیعی است در هر مجموعه انسانی و نظامی رخ دهد، دچار مشکلی شدیم، از رهبری انتظار مساعدت و دیدار با خانواده‌مان را داشته باشیم!) نیز حسب آموزه های دینیمان که از امام و رهبری و شاگردان و همراهان ایشان آموخته ایم نیز به پایان خوب و سرنوشت خیر همه بندگان خدا و از جمله تو علاقه‌مندیم و متقابلا از تو می خواهم برای نجات خودت از توهماتی که گرفتارش شده ای، حتی در خیالت هم که شده، احتمال صدق در این نوشتار را بدهی و در کارت تجدید نظر کنی و واعظ بی عمل نباشی و خود نیز باور کنی که اگر خدا بخواهد کسی را نصرت کند، هیچ غلبه کننده ای بر نصرت شونده خدا نخواهد بود و خود را به خدا بسپاری و از ملامت ملامت‌گران نترسی و بدانی که عزت و ذلت بدست اوست!

کمترین علاقه‌مند خمینی و خامنه‌ای

مهدی کوچک‌زاده


 


کلمه: مراسم تشییع جنازه مرحوم "محمد بهمن بیگی"،بنیان گذار آموزش عشایری در ایران،صبح امروز پنج شنبه ۱۶ اردیبهشت در شیراز برگزار و در بهشت زهرای عشایر به خاک سپرده شد.

به گزارش خبرنگار کلمه از شیراز،در این تشییع جنازه که ده ها هزار نفر از دوستداران مرحوم بهمن بیگی و عشایر حضور داشتند،حرکت آمبولانس حامل پیکر او که از میدان معلم شیراز آغاز شد،به کندی صورت می گرفت.

شرکت کنندگان در این مراسم با شعارهای "گچ سفید فشنگم،تخته سیاه تفنگم – عزاعزاست امروز،جامعه عشایر صاحب عزاست امروز- سلام بر عشایر،درود بر بهمن بیگی- عشایر با غیرت،تسلیت تسلیت – معلم فداکار،روحت شاد روحت شاد "؛پیکر او را در مسیرهای میدان معلم،ایمان جنوبی،همت،کمربندی کشن(koshan) و بهشت زهرای عشایر شیراز بدرقه کردند.

خانواده آقای بهمن بیگی می گویند محل دفن بنیان گذار آموزش عشایر را به یک موسسه آموزشی تبدیل خواهند کرد.

میرحسین موسوی روز چهارشنبه ۱۵ اردیبهشت در پیامی تاکید کرد که "خدمات ارزنده محمد بهمن بیگی معلم عشایر که آموزش عشایر در ایران را پایه ریزی کرد و از ۵۸ سال پیش با برافراشتن چادری برای آموزش این قشر عزیزجامعه اقدام کرد از یادها نخواهد رفت."

آقای موسوی افزود است:"او همگان را به یک قیام مقدس دعوت کرد وآن قیامی برای باسواد کردن مردم ایل بود که امید است این توصیه همیشگی اینمرد فرزانه مورد توجه قرار گیرد."

محمد بهمن بیگی بامداد شنبه یازدهم اردیبهشت پس از ماه ها بیماری، بر اثر عفونت ریوی در بیمارستان کوثر شیراز فوت کرد.

در همین حال روز چهارشنبه ۱۵ اردی بهشت،مقامات امنیتی در شیراز مانع چاپ آگهی مراسم خاکسپاری "محمد بهمن بیگی در روزنامه های شیراز شده بودند.

روزنامه های شیراز از خانواده آقای بهمن بیگی و "ایلات و عشایر ایران" ،آگهی هایی درباره مراسم خاکسپاری او دریافت کرده بودند اما با دستور تلفنی مقامات امنیتی، این روزنامه ها از چاپ آگهی ها منع شدند.


 


کلمه: مسئول بسیج طلاب و روحانیون استان کرمان با اشاره به تجمع صورت گرفته در مقابل دفتر نمایندگان اصلاح‌طلب کرمان و جیرفت، تصریح کرد: در جیرفت طلبه‌های بسیجی ما به خاطر دیدار محکوم نماینده این شهر با سران فتنه عکس‌العمل نشان دادند و تجمع اعتراضی روز جمعه در مقابل دفتر نماینده اصلاح‌طلب کرمان نیز کار همین طلبه‌های بسیجی خودجوش بود.

به گزارش ایسنا،عضو سپاه ثارالله استان کرمان با تمجید از عملکرد بسیج در حوادث پس از انتخابات، گفت: بسیج در مقابله با جنگ نرم دشمن که پس از انتخابات ریاست جمهوری آغاز شد، خوب عمل کرد و هنوز هم این نیرو، در برابر هرگونه فتنه، آماده مقابله با فتنه گران و هم پیمانان آنهاست.

حجت الاسلام و المسلمین"حسین سالارهابیلی" مسئول بسیج طلاب و روحانیون استان کرمان، افزود: کسانی که در حوادث پس از انتخابات بی تفاوت بوده و سکوت کردند، در این امتحان جزو مردودین نظام هستند.

وی با بیان اینکه الحمدلله بسیج در این امتحان خوب عمل کرد، گفت: بسیجیان همچنان که در جبهه‌های جنگ تحمیلی خوب درخشیدند در جریان این جنگ نرم نیز جانانه از آرمان‌های انقلاب دفاع کردند.

حجت الاسلام سالار هابیلی، بسیج طلاب و روحانیون را پرچ‌مداران مقابله با جنگ نرمی که به گفته وی هنوز ادامه دارد خواند و تصریح کرد: از آنجا که تمام اقشار جامعه، روحانیت را قبول دارند و بسیج نیز در صف اول دفاع چه در جنگ سخت و چه در جنگ نرم است، باید گفت که بسیج طلاب و روحانیون پرچ‌مداران مقابله با جنگ نرم هستند.

مسئول بسیج طلاب در این استان اشاره کرد و گفت: ما با شروع فتنه‌های پس از انتخابات جلسات متعددی را برگزار و بسیجی‌ها را نسبت به این فتنه آگاه کردیم.

حجت الاسلام و المسلمین سالار هابیلی افزود: آگاه کردن و خط‌دهی ما نتیجه‌اش همین بود که شد، مقابله بسیجی‌ها با کسانی که در این استان راه‌شان را از مقام معظم رهبری جدا کرده‌اند.

مسئول بسیج طلاب و روحانیون استان کرمان گفت: در جیرفت طلبه‌های بسیجی ما به خاطر دیدار محکوم نماینده این شهر با سران فتنه عکس‌العمل نشان دادند و تجمع اعتراضی روز جمعه در مقابل دفتر نماینده اصلاح‌طلب کرمان نیز کار همین طلبه‌های بسیجی خودجوش بود.

وی افزود: این تنها یک عکس العمل کوچک است و اگر نیاز باشد عکس‌العمل شدیدتری را انجام می‌دهیم.

این عضو سپاه ثارالله استان کرمان معتقد است: کسانی که بخواهند از اقدام به گفته وی محکوم این دو نماینده مجلس در استان کرمان نیز دفاع کنند در مسیر آنها قرار دارند.

حجت الاسلام سالارهابیلی با بیان اینکه"بعضی ها مصاحبه می‌کنند که دستگاه قضایی و امنیتی باید با تجمع کنندگان در مقابل دفاتر این دو نماینده برخورد کند" تصریح کرد: این افراد نیز در مسیر فتنه‌گران قرار دارند، دستگاه قضایی به خاطر رفتن در جلوی یک دفتر و اعتراض کردن چه حکمی می‌خواهد بدهد؟

مسوول بسیج طلاب و روحانیون استان کرمان خاطرنشان کرد: همین بسیجی‌ها به صورت خودجوش دفتر آقای"صانعی" در کرمان را هم بستند و همین‌ها هم نمی‌گذارند هیچ کس به آرمان‌های انقلاب و نظام اهانت و خیانت کند.


 


کلمه: محمد داوری، سردبیر زندانی سایت سحام نیوز، روز یکشنبه در جریان محاکمه خود اعلام کرد که «می خواهند در قضیه تجاوز به زندانیان، کسی را قربانی کنند و بهتر از من کسی را پیدا نکردند».

محمد داوری، سردبیر سایت سحام نیوز، ارگان رسمی حزب اعتماد ملی و عضو کانون معلمان ایران روز ۱۷ شهریور ماه سال گذشته در پی حمله ماموران امنیتی به دفتر حزب اعتماد ملی و همچنین دفتر مهدی کروبی بازداشت شد و بیش از ۸ ماه است که در زندان به سر می برد.

«فعالیت تبلیغی علیه نظام، اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور و اخلال در نظم عمومی» اتهاماتی است که به آقای داوری نسبت داده شده است اما به نوشته سحام نیوز «سردبیر سایت را به بهانه جمع آوری و تهیه مدارک مربوط به تجاوزات جنسی» بازداشت کرده اند.

این سایت ۱۶ فروردین ماه، با وخیم توصیف کردن وضع جسمی و روحی محمد داوری خبر داده بود که «جریان حاکم با اعمال این فشارها بر محمد داوری قصد دارد تا وی در یک مصاحبه خبری و جنجالی صحت ادعاهای مهدی کروبی در خصوص تجاوزات جنسی را زیر سئوال ببرد.»

امری که محمد داوری نیز بدان صحه گذاشته و مینا جعفری، وکیل این روزنامه نگار گفته است که او را تحت فشار قرار داده اند تا علیه مهدی کروبی اعتراف کند؛مساله ای که این معلم، بدان تن نداده است.

بنا به گزارشی که سایت «روزآنلاین» منتشر کرده است و بخش هایی از آن به این شرح است:مینا جعفری که به اتفاق ژینوس شریف رازی، وکالت آقای داوری را برعهده دارد، روز گذشته در گفتگو با «روز» وضعیت موکلش را نگران کننده توصیف کرد و نسبت به قربانی کردن یک انسان بی گناه هشدار داد.

داوری معلم ساده ای که در جنگ جانباز شده است

او، محمد داوری را «انسانی بسیار شریف و سالم و معلمی ساده» توصیف کرد و گفت: «آقای داوری از مقاوم ترین موکلان من است. او معلم ساده ای است با دغدغه های انسانی که در سال ۸۵ نیز در تحصن معلمان مقابل مجلس شورای اسلامی بازداشت شده بود و بارها به ما گفته است که معلم ساده ای است که وضعیت مالی مناسبی ندارد و در مرداد ماه به خواست آقای کروبی و علاقه موکلم به کار حزبی، شروع به همکاری با سحام نیوز کرده است. او جانباز جنگ است و در جبهه از ناحیه چشم و پا آسیب دیده و با تمام توان به مملکتش خدمت کرده است.»

داوری تنها یک ماه و نیم با مهدی کروبی همکاری کرد

به گفته خانم جعفری، موکلش از مرداد ماه سال گذشته، همکاری با مهدی کروبی را آغاز کرده و یک ماه و نیم بعد بازداشت شده است. او توضیح می دهد: «کمیته تشکیل شده از سوی قوه قضائیه از آقای کروبی مدارک و مستندات تجاوز به زندانیان را خواسته بود و آقای داوری بر اساس خواست آقای کروبی و در حضور او، اقدام به فیلمبرداری از قربانیان کرده و این فیلم ها به صورت سی دی در اختیار قوه قضائیه قرار داده شده است. یک نسخه از این سی دی نیز در دفتر آقای کروبی بوده که در جریان تفتیش این دفتر از سوی وزارت اطلاعات، ضبط شده است و نسخه دیگری دست کسی نیست که آن را پخش کرده باشد و در اصل این سی دی جایی منتشر نشده است.»

محمد داوری که در جریان حمله ماموران امنیتی به دفتر مهدی کروبی و حزب اعتماد ملی در این مکان حضور داشته از سوی وزارت اطلاعات بازداشت شده است. اولین جلسه دادگاه او یک آذر ماه سال گذشته در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب برگزار شد. خانم جعفری درباره این جلسه دادگاه می گوید: «جلسه دادگاه خیلی سنگین بود و آقایان فکر می کردند که آقای داوری عضو کمیته پی گیری زندانیان و آسیب دیدگان است که در این زمینه اعضای کمیته از جمله آقای الویری آمدند و گفتند که آقای داوری عضو این کمیته نبوده است. خود آقای داوری هم در دادگاه گفت که من عضو این کمیته نبوده ام و این کمیته ربطی به من ندارد. من آدم ساده ای هستم که به آقای کروبی کمک می کردم.»

۲۰۰ میلیون وثیقه ای که توان پرداخت آن وجود ندارد

در همین جلسه دادگاه وثیقه ای ۲۰۰ میلیون تومانی برای این عضو کانون معلمان ایران تعیین شد که به گفته وکیلش، نه او و نه خانواده اش توان تودیع چنین وثیقه ای را ندارند و درخواست وکلای او در خصوص تبدیل وثیقه به کفالت و یا کاهش مبلغ وثیقه تاکنون از سوی قاضی پرونده رد شده است.

سناریویی برای کروبی و داوری

اما بعد از اولین جلسه دادگاه، فشارها بر محمد داوری به منظور اعتراف تلویزیونی علیه مهدی کروبی تشدید شد و او به دلیل اعتراض به اطاله دادرسی اش در جریان بازدید معاون وزیر اطلاعات از زندان، به سلول انفرادی برده و ممنوع الملاقات شد. همزمان برادر او خبر از قطع حقوق معلمی این عضو کانون معلمان ایران از شهریور ماه سال گذشته داد. جلسه دوم دادگاه او نیز تا ۵ ماه بعد تشکیل نشد تا در این فاصله با تشدید فشارهای روحی و شکنجه روانی، او را وادار به تن دادن به سناریویی کنند که دستگاه حاکم برای مهدی کروبی تدارک دیده بود.

امام محمد داوری تن به این سناریو نداد. وکیل او در خصوص این ۵ ماه توضیح می دهد: «ما منتظر برگزاری جلسه دوم دادگاه بودیم و قبل از عید نوروز، به وضعیت دادرسی اش اعتراض کردیم و درخواست تسریع در روند دادرسی را دادیم اما قاضی پیرعباسی گفت که برای انجام تحقیقات نیاز به زمان دارد. ما نیز اعتراض کردیم که تحقیقات حق قاضی است اما اکنون ۴ ماه گذشته و این اطاله دادرسی است. بعد از عید پرونده اش از شعبه ۲۶ به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب فرستاده شد. معمولا وقتی چند متهم در یک پرونده هستند پرونده های آنها به یک شعبه منتقل می شود که به اصطلاح تجمیع پرونده می گویند اما در خصوص پرونده آقای داوری، متهم دیگری نبود و مشمول تجمیع پرونده نمی شد لذا باز اعتراض کردیم و پرسیدیم که چرا اکنون بعد از گذشت ماهها از تشکیل دادگاه اول، پرونده به شعبه ای دیگر منتقل شده است که هیچ جوابی به ما ندادند.»

خانم جعفری در خصوص دادگاه دوم آقای داوری توضیح داد: «در حالیکه ما منتظر صدور حکم بودیم در این جلسه از دادگاه باز هم ادعاهای قبلی مطرح شد و کیفرخواست قبلی خوانده شد و هیچ بازنگری در کیفرخواست و ادعاها صورت نگرفته بود. ما قبلا لایحه دفاعیه را داده بودیم و مجددا لایحه دفاعیه خود را ارائه کردیم.»

به گفته وکیل آقای داوری،«مدعی هستند که موکلم جریانی درباره تجاوز به زندانیان راه انداخته که باعث آبروریزی نظام شده است».

خانم جعفری در این زمینه نیز توضیح می دهد: «ما نسبت به این ادعا اعتراض کردیم و گفتیم که آقای داوری جز فیلم گرفتن، آن هم برای سی دی که تحویل کمیته قوه قضائیه شده، نقشی در این قضیه نداشته و گفتیم که او فقط نقش چهارپایه دوربین فیلمبرداری را بازی کرده است.»

وی می افزاید: «رفتار آقای مقیسه به گونه ای بود که من ناچار شدم تذکر بدهم و گفتم که نماینده دادستان باید از کیفرخواست دفاع کند و شما باید بی طرف باشید.»

داوری:هیچ کاری نکرده ام که باعث آبروریزی نظام شود

به گفته خانم جعفری، سردبیر سایت سحام نیوز در دادگاه گفته است: «من این ۸ ماه در زندان، قبل از اینکه شما در موردم من قضاوت کنید خودم درباره خودم قضاوت کردم و دیدم هیچ کاری نکرده ام که باعث آبروریزی نظام شود و اتفاقا همه کارهایم در جهت آبروی نظام بوده است.»

وکیل آقای داوری در ادامه می گوید: «من احساس می کنم که سخنان آقای داوری درست است و یک انسان بی گناه دارد قربانی می شود؛ برای همین از آقای کروبی توقع داریم وارد عمل شود. ما به عنوان وکلای آقای داوری از آقای کروبی می خواهیم حمایت خود را از موکلم اعلام کند. در اصل ما در این پرونده از آقای کروبی توقع همکاری داریم و معتقدیم که آقای داوری به ناحق در زندان مانده است.»

نامه به دبیرکل سازمان ملل و افزایش فشار به داوری و خانواده اش

مادر محمد داوری، چهارم اردیبهشت ماه در نامه ای به دبیر کل سازمان ملل از بسته شدن تمام راهها در ایران در خصوص فرزندش خبر داده و از بان کی مون خواسته بود که به وضعیت پسرش رسیدگی کند.

خانم داوری در این نامه نوشته بود: «مسئولان امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران دائما به پسرم فشار وارد می کنند، او را اذیت و مورد انواع شکنجه و صدمه قرار داده اند و زندگی را بر او و بر خانواده من تنگ کرده اند».

پس از انتشار این نامه، دور جدیدی از فشارها بر آقای داوری آغاز شده است. خانم جعفری می گوید: «بعد از انتشار این نامه، بار دیگر موکلم را ممنوع الملاقات و تلفن هایش را نیز محدود کرده اند.»

مادر آقای داوری پیشتر در گفتگویی با وب سایت سخن معلم گفته بود: «من از اینکه بچه ام در زندان است خیلی ناراحتم ولی افتخار می کنم که او به وظیفه اش عمل کرده است. من به او افتخار می کنم. بچه سالمی به جامعه تحویل دادم ولی از فعالیت او به خاطر وظیفه اش ناراحت نیستم.»

مهدی کروبی از داوری دفاع می کند

خانم داوری که ساکن بجنورد است و برای پی گیری پرونده فرزندش مجبورست مرتب به به تهران بیاید، پس از دیدار با مهدی کروبی گفته بود: «آقای کروبی گفته خودم او را آوردم، خودم هم تا آخرش هستم و از او دفاع خواهم کرد. من از حق او دفاع خواهم کرد. کسی او را مجبور نکرد و من او را آوردم و وظیفه دارم تا آخر از او دفاع کنم».

وی همچنین گفته بود که: «مهدی کروبی تاکید کرده که سردبیرسایت حزب اعتماد ملی به دستور او کارها را انجام داده است و مسئولیتی متوجه آقای داوری نیست».


 


کلمه: در پی برخوردهای صورت گرفته با دانشجویان پزشکی و بازداشت دکتر مریم عباسی‌نژاد، انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران نامه‌ای خطاب به رؤسای قوای قضائیه و مقننه و رئیس دانشگاه علوم پزشکی تهران منتشر کرد.

به گزارش کلمه در این نامه ابتدا به برخوردهای غیرانسانی با برخی از دانشجویان پزشکی کشور اشاره شده وآمده است:مگر می توان فراموش کرد ۱۶ آذر را که در حاشیه خیابان پورسینا همکلاسی سال دوممان را بی دلیل بازداشت کردند؛ و۳۰ بهمن ماه را؛  که در کلاس درس بیمارستان حرمت پزشک و دانشجو با هم دریده شد و دوستان سال ششممان را دستگیر و به ناکجای اوین منتقل نمودند تا به زعم ایشان یا ارشاد شوند و یا تاوان گناه ناکرده بپردازند.

در ادامه به سوابق دکتر مریم عباسی نژاد اشاره شده است و این سوال از آقایان لاریجانی پرسیده شده که آیا بازداشت کسانی چون دکتر عباسی نژاد دیگر راهی برای نقد مشفقانه ی دانشجوی بیدار باقی می گذارد؟

متن این نامه که در اختیار «کلمه» قرار داده شده  بدین شرح است:

یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُونُواْ قَوَّامِینَ لِلّهِ شُهَدَاء بِالْقِسْطِ وَلاَ یجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلاَّ تَعْدِلُواْ

اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ (مائده-۸)

«اى کسانى که ایمان آورده‏اید، براى خدا به داد برخیزید و به عدالت شهادت دهید، و نباید دشمنىِ گروهى شما را بر آن دارد که عدالت نکنید. عدالت کنید که آن به تقوا نزدیکتر است، و از خدا پروا دارید، که خدا به آنچه انجام مى‏دهید آگاه است»

حضرت آیت الله صادق آملی لاریجانی؛ ریاست محترم قوه قضائیه

جناب آقای دکتر علی لاریجانی؛ ریاست محترم مجلس شورای اسلامی

جناب آقای دکتر باقر لاریجانی؛ ریاست محترم دانشگاه علوم پزشکی تهران

هنوز زخم هایی که پس از انتخابات بر روح و تن دانشجویان پزشکی دانشگاه تهران وارد آمد از یادمان نرفته است؛ روز ۱۳ آبان ۸۸ را؛ که دو تن از دانشجویان سال پنجم هنگام خروج از درب دانشگاه به مقصد بیمارستان به نیت خدمت به دردمندان جامعه، بازداشت شدند. مگر می توان فراموش کرد ۱۶ آذر را که در حاشیه خیابان پورسینا همکلاسی سال دوممان را بی دلیل بازداشت کردند؛ و۳۰ بهمن ماه را؛ که در کلاس درس بیمارستان حرمت پزشک و دانشجو با هم دریده شد و دوستان سال ششممان را دستگیر و به ناکجای اوین منتقل نمودند تا به زعم ایشان یا ارشاد شوند و یا تاوان گناه ناکرده بپردازند.

به کجا می برند دردانه های ملت را؟

هنوز نمی دانیم جرم دوستانمان چیست؟

به کجا می برند دردانه های ملت را؟ آری؛ به کجا؟ و به کدامین جرم؟ قسم به عدالت که کیمیای این روزهاست هنوز که هنوز است نمی دانیم جرم دوستانمان چیست. خبر احضار و دستگیری و صدور حکم های سنگین و کمرشکن برای دیگر دانشجویان، روز به روز، سختی تحمل این روزگار را غیر ممکن تر می سازد.

دانشگاه از دکتر مریم عباسی نژاد مصداقی کامل تر از دانشجوی خط امامی به خود دیده است؟

او که اصولگرایی حقیقی و در عین حال اصلاح طلبی ثابت قدم است

اما این بار دست اینان که نمی‌خواهند دانشگاه قلب تپنده ملت باشد، بر نامی رفت که دل هر دانشجوی بیداری را به درد می آورد و این سوال را در ذهن ایشان ایجاد می کند که آیا دیگر کورسوی امیدی هم باقی مانده است؟ نمی دانیم دانشگاه ، از دکتر مریم عباسی نژاد مصداقی کامل تر برای عنوان "دانشجوی خط امامی" به خود دیده است؟ همو که دغدغه ی دین در تار و پود وجودش ریشه دوانیده و اعتدال در تمامی رفتار های سیاسی اش نمود دارد. وی نمونه کامل دانشجویی است که احساس سیاسی، درک سیاسی و تحلیل سیاسی را یکجا دارد، همو که به واقع اصولگرایی حقیقی و در عین حال اصلاح طلبی ثابت قدم است. مریم عباسی نژاد، نمونه تمام عیار کسی است که به تعبیر رهبر انقلاب دو بال اصول گرایی و اصلاح طلبی را با هم یکجا دارد. اگردینداری، اعتدال، قانون گرایی و در عین حال آزادیخواهی عباسی نژادها نبود، امروز نه دانشگاهی بود و نه از هویت نقادانه دانشجویان اثری باقی مانده بود.

نمایندگان دولت کسی را بازداشت کردند که همواره بر مدار دین و قانون حرکت می کرد

این بار نمایندگان دولت، که خود را دلسوز دین و قانون می دانند، کسی را فراخوانده‌اند که همواره بر مدار دین و قانون حرکت می کرد و مخالف هر حرکت هیجان زده و بی منطقی بود تا نه نیازی به بولدوزر باشد که دفتر انجمن اسلامی را با خاک یکسان کند و نه نیازی به تاسیس انجمنی فرمایشی.

استاد عزیز، جناب آقای دکتر باقر لاریجانی!

دکتر مریم عباسی نژاد، کسی بود که هر زمان خبر ناگوار احضار، دستگیری و بازداشت دانشجویی می رسید،چه انجمنی و چه غیرانجمنی، از هیچ تلاشی برای آزادی وی – در زبان و عمل – فروگذار نمی کرد و اگر هم کاری از وی ساخته نبود سنگ صبوری بود برای درد دل های آنها. اما امروز که خبردار شدیم دکتر عباسی نژاد بازداشت شد، شکایت و درد دل خود را به که بریم؟

آیا هدفی جز خاموشی دانشگاه دارند؟

آیا این مشی ناصواب که آقایان در پیش گرفته اند، هدفی به جز خاموشی – ولو ظاهری – دانشگاه می جوید؟ آیا فراموش کرده اند این سخن رهبری را که فرمودند"خدا لعنت کند آن دست هایی راکه تلاش کرده اند و می کنند که قشر جوان و دانشگاهی ما را غیر سیاسی کند"؟ آیا بازداشت کسانی چون دکتر عباسی نژاد دیگر راهی برای نقد مشفقانه ی دانشجوی بیدار باقی می گذارد؟ آیا زمانی که پاسخ حرکت اصلاح گرایانه و براندازانه یکی باشد می توان امیدی داشت که دانشجوی دردمند دم بر آورد و نقدهای دلسوزانه خود را با اصحاب قدرت در میان نهد؟ مباد چنین شود که از طریق انصاف و عدل خارج شویم که مولایمان علی (ع) فرمود "هیچ چیزچون ستمکاری نعمت خدا را دگرگون نکند و خشم خدا را برنیانگیزد؛ زیرا خدا دعای ستمدیدگان را می شنوند و در کمین ستمکاران است" وَ سَیعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَی مُنْقَلَبٍ ینْقَلِبُونَ (شعرا – ۲۲۷)

حضرات لاریجانی!

نگذارید کار به جایی رسد که نا اهلان عرصه دانشگاه را برای تحقق اهدافشان مناسب ببینند

شما هر یک بر والاترین مسندهای جمهوری اسلامی تکیه زده اید: ریاست مجلس شورای اسلامی؛ ریاست قوه قضائیه و ریاست بر دانشگاه علوم پزشکی مادر "دانشگاه علوم پزشکی تهران".به یاد آورید که امیرمومنان خطاب به کارگزارش می فرماید"مهربانی به رعیت و دوست داشتن آنها و لطف در حق ایشان را شعار دل خود ساز. چونان جانور درنده مباش که خوردنشان را غنیمت شماری. زیرا آنان دوگروهند، یا هم کیشان تو هستند یا همانند تو در آفرینش". به عنوان فرزندان کوچک شما و عضوی از خانواده بزرگ دانشجویان و جامعه پزشکی خواستاریم آنچه در توان دارید در توقف این روند نامیمون که پایانی جز تباهی سرمایه های ارزشمند جنبش دانشجویی کشور ندارد به کار بندید و نگذارید کار به جایی رسد که نااهلان، عرصه دانشگاه را برای تحقق اهدافشان مناسب بینند.

نه چشم به اجرای عدالت دوخته ایم نه امیدی به رعایت حقوق شهروندی داریم

نویسندگان این نامه از سر درد با شما سخن می گویند که دیگر در این ملک غریب نه چشم به اجرای عدالت دوخته ایم و نه در این آشفته بازار امیدی به رعایت حقوق شهروندی داریم. نمی دانیم که آیا آزادی خانم دکتر عباسی نژاد می تواند امیدی در دلهایمان برویاند یا نه ، اما می دانیم که هزینه ی هر روز در بند بودن فرزندان ملت، به خواب آرام عده ای که آرامش را در سکوت مرگبار دانشگاه می جویند نمی ارزد.

اللّهُمّ لَا أَشْکُو إِلَى أَحَدٍ سِوَاکَ، وَ لَا أَسْتَعِینُ بِحَاکِمٍ غَیرِکَ، حَاشَاکَ، فَصَلّ عَلَى مُحَمّدٍ وَ آلِهِ، وَ صِلْ دُعَائِی بِالْإِجَابَةِ، وَ اقْرِنْ شِکَایتِی بِالتّغْییرِ.

«خدایا من به هیچ کس جز تو شکایت نمی‌کنم و از هیچ حاکمى غیر از تو یارى نمى‏جویم. حاشا که چنین کنم! پس بر محمد و آلش رحمت فرست، و دعایم را به اجابت پیوسته ساز و شکایتم را با تغییر دادن وضع موجود مقرون فرماى. »

ومن الله توفیق

انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده پزشکی

۱۵ اردیبهشت ماه ۱۳۸۹


 


کلمه: محمدرضا خاتمی دبیرکل سابق جبهه مشارکت ایران اسلامی در نامه ای سرگشاده خطاب به حجت الاسلام سیداحمد خاتمی خطیب نمازجمعه تهران نسبت به سخنان کذب وی در خصوص فعالیت‎های جبهه مشارکت و عملکرد آن اعتراض کرده و به وی یادآور شده که خدایی هم هست.

به گزارش نوروز سایت جبهه مشارکت ایران اسلامی،متن نامه محمدرضا خاتمی به قرار زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای سید احمد خاتمی

سلام علیکم،

در سایتهای خبری ، از قول شما مطالبی درباره جبهه مشارکت ایران اسلامی نقل شده است که امیدواریم صحت نداشته باشد . اگر صحت داشته باشد و با توجه به عدم تکذیب شما ، احتمال کذب آن کم می شو


--
دریافت این پیام بدلیل تمایل شما به شنیدن صدای خس وخاشاک است
خواهشمند است برای اطلاع دوستانتان، این ایمیل رابرای ایشان فوروارد کنید
برای عضویت جدید در این گروه، یک ایمیل ارسال کنید به
sedayekhasokhashak+subscribe@googlegroups.com
برای لغو عضویت در این گروه، یک ایمیل ارسال کنید به
sedayekhasokhashak+unsubscribe@googlegroups.com

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر