۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۶, یکشنبه

صدای خس وخاشاک را بشنوید: كلمه 05/17/2010



Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



کلمه: صبح روز یکشنبه هشت مامور امنیتی که دو تن از آنها زن بودند با حضور در منزل جعفرپناهی، خاناوده این کارگردان معروف را تهدید کردند که در صورت هر گونه مصاحبه واطلاع رسانی درباره وضعیت آقای پناهی بازداشت خواهند شد.

به گزارش خبرنگار کلمه این ماموران که از ساعت ۹ صبح تا یک ظهر در منزل جعفر پناهی حضور داشتند در حالی مجددا به تفتیش منزل این هنرمند سرشناس پرداختند که در شب بازداشت او و خانواده اش ، منزل او تفتیش شده و چندین جعبه حاوی وسایل شخصی او و خانواده اش ضبط شده بود.

گزارش خبرنگار کلمه می افزاید ماموران امنیتی بعد از تفتیش منزل، با نشان دادن احکام بازداشت اعضای خانواده جعفر پناهی ، آنها را تهدید کرده اند که در صورت هر گونه مصاحبه و اطلاع رسانی بازداشت خواهند شد.

براساس این گزارش هدف از این برخوردها ، ترساندن خاناوده جعفر پناهی و ایجاد رعب و وحشت است تا آنها از هر گونهه اطلا ع رسانی در باره آقای پناهی پرهیز کنند.

جعفر پناهی در بند ۲۰۹ زندان اوین در حالی زندانی است که حکم بازداشت او طی روزهای گذشته، به مدت دو ماه دیگر تمدید شده است.


 


کلمه: امام جمعه کاشان گفت: تقوی تنها این نیست که آدم نماز بخواند بلکه تقوی در مدیریت است که کار به کاردان سپرده شود.

به گزارش خبرنگار ایلنا در کاشان آیت الله عبدالنبی نمازی نماینده ولی فقیه و امام جمعه کاشان افزود: اگرچنانچه کسی در واگذاری مسئولیت این خصوصیات را لحاظ نکتد به آن امانتی که اسلام و ملت ایران برعهده او گذاشته خیانت کرده است .

وی خوب بودن را ملاک کاملی برای انتصاب افراد ندانست و خاطرنشان کرد: تقوی تنها این نیست که آدم نماز بخواند بلکه تقوی درمدیریت است که کار به کاردان سپرده شود.

امام جمعه کاشان دربخش دیگری ازخطبه ها با اشاره به افتتاح بزرگترین کارخانه خودروسازی خاورمیانه درکاشان با ۴ هزار و۵۰۰ میلیارد ریال اعتبار و ظرفیت تولید سالیانه ۱۵۰ هزار خودرو سواری گفت: مسئولان صنعت خودرو بویژه مدیران سایپای کاشان تلاش کنند خودروها با بالاترین کیفیت تولید شود تا قدرت رقابت با تولیدات کشورهای ییشرفته را داشته باشد .

وی صادرات محصولات خوردوسازی ایران به بازارهای جهانی را نشان دهنده توان و افتدار مدیریت صنعتی اسلامی در عرصه بین المللی عنوان کرد.

امام جمعه کاشان همچنین ضمن تقدیرازحضوررئیس دولت  درشهرکاشان و دیداربا مردم این شهرو نیزتشکرازمردم قدرشناس کاشان ازسردادن برخی شعارها دراین مراسم انتقاد کرد و گفت: عده ای اندک ازافرادی که شعارهای خلاف اخلاق و خارج از شان مردم کاشان سردادند اعتبار و حیثیت این مراسم را زبرسوال بردند و سفر را به کام رئیس دولت، استاندار و بنده بعنوان نماینده مقام معظم رهبری و امام جمعه کاشان تلخ کردند.

عضو خبرگان رهبری با غیرقبول خواندن این حرکت خواستار عذرخواهی مکتوب این افراد از مسئولان استانی و شهرستان شد.


 


کلمه – محسن آرمین:۱- اظهارات آقایان ابطحی و عطریانفر که صدا و سیما و رسانه های وابسته به جریان حاکم از آن به عنوان اعترافات یاد می کنند، این روزها موضوع بحث محافل مختلف و حتی گفت وگوهای مردم عادی است. بی تردید مردم عادی انتظار داشته و دارند که دست کم چهره های سرشناس اصلاح طلب در شرایط مختلف حتی در زندان و تحت شکنجه یا شرایط نامتعارف بر عقاید خود استوار باشند و در قبال نسبتی که به عنوان یک چهره سیاسی میان خود و جامعه تعریف کرده اند، رفتاری متعهدانه داشته باشند. این انتظار البته کاملاً قابل درک است.

اما در نگاهی منصفانه وضعیت کسانی مانند آقایان عطریانفر و ابطحی که در شرایطی نامعلوم و بریده از عالم خارج و بی اطلاع از هر خبر و اطلاعی در سلول هایی به سر می برند که هر روز یکی از اهالی آن به سرنوشت روح الامینی ها و سهراب ها دچار می شوند، نیز باید برای ما قابل درک باشد. نمی خواهم بگویم با ابطحی و عطریانفر همان کرده اند که با محسن روح الامینی ها. شاید آری و شاید هم نه. اما دست کم این حقیقت قابل کتمان نیست که آنها در زندان ها و شرایط و تحت نظر بازجویان و صحنه گردانانی نگهداری می شوند که محسن و سهراب ها نگهداری می شوند. قصد توجیه سخنان ابطحی و عطریانفر را ندارم. حداقل آنکه این درست است که اعترافاتی که در چنین شرایطی انجام شود بی ارزش است اما مقاومت و پایداری در این شرایط بسیار ارزشمند است.

۲- پایداری بسیاری از یاران ما در زندان برای کسانی که دستی در به بندکشیدن ایشان دارند یک سرشکستگی است اما در هم شکستن و تاب نیاوردن برخی از دوستان ما برای ایشان واجد هیچ افتخاری نیست.

یک چیز مسلم است و آن اینکه اظهارات عطریانفر و ابطحی هیچ چیزی بیشتر از مقالات کیهان و رسالت و یالثارات و اخیراً وطن امروز نداشت. اینها مطالبی نبودند که آنان بیرون از زندان از آن بی اطلاع باشند. در زندان و سلول انفرادی و شرایط بی خبری از عالم و آدم نیز هیچ داده و اطلاع جدیدی به معلومات آنها افزوده نشده است. بازجوها هم افلاطون و ارسطو نیز نبوده و حداکثر معلوماتی در حد آقای حسین شریعتمداری دارند که ابطحی و عطریانفر هر روز در روزنامه کیهان آرا و افکار وی را می خوانده اند. می ماند موانع درونی و وابستگی ها و قید و بندهای دنیایی که مانع درک حقایق می شوند. اگر این فرض نامحتمل را کنار بگذاریم که عطریانفر و ابطحی در مدت یک ماهه زندان ره صدساله مراحل سیر و سلوک عرفانی را طی کرده اند، به این نتیجه می رسیم که آنان در این مدت نمی توانسته اند اویس قرنی و بایزید بسطامی شده باشند به طوری که پرده از چشمان شان افتاده و عالم ملکوت برایشان مکشوف شده و مثلاً دریافته باشند که آقای احمدی نژاد رئیس جمهور واقعی و محبوب کشور است یا باور کرده باشند که اگر به جای سرکوب اعتراضات مسالمت آمیز مردم، به این پیشنهاد ساده میرحسین موسوی عمل می شد و برای اطمینان از صحت نتایج آرای انتخابات مثلاً شماره های کد ملی رای دهندگان ثبت شده در دسته های تعرفه رای با کد ملی موجود در رایانه سازمان ثبت احوال مطابقت داده می شد، هلال ناامنی افغانستان، ایران و عراق کامل می شد و در ایران جنگ داخلی راه می افتاد یا نظام سرنگون می شد،

۳- نمی دانم عدم تحمل دشواری ها و سختی ها تا چه اندازه می تواند شاخصی برای تعیین میزان ایمان ما به راهی که برگزیده ایم باشد. وقتی به ماجرای عمار یاسر می اندیشم که برخلاف پدر و مادرش تاب شکنجه نیاورد و حتی رسالت پیغمبر را انکار کرد، با این حال مورد ملاطفت و نوازش پیغمبر قرار گرفت و چنان بر ایمان خود پایدار ماند که در اعتراض به رفتارهای ناحق خلیفه شکنجه شد و بر سر پیمان خود همچنان استوار بود تا آنکه در پیری در رکاب علی(ع) در صفین شهید شد، احساس می کنم درباره رفتار کسانی مانند ابطحی و عطریانفر نباید و نمی توان بی پروا قضاوت کرد.

۴- عطریانفر در آن مصاحبه در پاسخ آقای مهاجرانی گفت اگر شما نیز در اینجا بودید مثل ما فکر می کردید. تمام سخن در همین لفظ «اینجا» است. اگر مقصود عطریانفر از «اینجا» ایران یا تهران باشد، قطعاً سخنی درست نگفته است، زیرا بسیاری از دوستان این دو که در ایران هستند مانند عطریانفر عمل نکرده اند. اما اگر مقصود وی از «اینجا» زندان باشد، ممکن است حق با عطریانفر باشد و تنها در این صورت است که جمله وی می تواند صحیح باشد و این احتمال نه تنها درباره مهاجرانی بلکه برای هر یک از ما می تواند صادق باشد.

۵- ممکن است در نقد رفتاری که عطریانفر و ابطحی از خود نشان داده اند گفته شود کسانی که در این سطح از فعالیت و عمل سیاسی قرار می گیرند باید تاب تحمل شرایط سخت و دشوار را داشته باشند. بر افراد عادی خرده یی نمی توان گرفت اگر در شرایط زندان تاب نیاورند اما از کسانی که در سطح چهره های شاخص قرار می گیرند و به مرجعی برای جامعه و به ویژه جوانان تبدیل می شوند، چنین بی قراری و ناشکیبایی در شرایط زندان پذیرفته نیست. این سخن نیز کاملاً صحیح است. می توان در تایید آن گفت کسی که تحمل محرومیت و سختی و فشار و شرایط زندان را ندارد نباید در سطح یک لیدر سیاسی خود را مطرح کند.

اما همه سخن در این است که ما چگونه از توان و قدرت خود برای تحمل شرایط سخت و دشوار می توانیم مطمئن شویم؟ آیا ما ارزیابی واقع بینانه یی از توان و قدرت خود داریم؟ حداقل این حقیر به رغم تمام ایمانی که به راه و اندیشه خود دارم و در بسط آن می کوشم و خطرها و محرومیت ها و شرایط سخت و دشوار را به قیمت پایداری بر افکار خویش به جان خریده ام، هنوز نمی توانم ادعا کنم مانند برادران بزرگوار و ثابت قدم در بندم، تاب شرایط دشوار زندان را داشته باشم. تنها کسانی می توانند چنین ادعایی بکنند و در این ادعا صادقند که این شرایط را تجربه کرده باشند.

۶- همه این مطالب را گفتم تا در این بند پایانی بتوانم حدیث نفس کنم.

این روزها از یک سو خط و نشان کشیدن های مراکز اصلی قدرت و تهدیدهای شبانه روزی در رسانه های وابسته به جریان حاکم علیه معترضان به نتایج انتخابات و نیز تهدید صریح آقای احمدی نژاد مبنی بر کوبیدن سر مخالفان به سقف و ادامه دستگیری فعالان سیاسی و… نشان می دهد این ماجرا سری دراز دارد و منتقدان و معترضان به روندهای جاری از جمله این حقیر هر آن باید در انتظار دستگیری و حبس و قرار گرفتن در شرایط مشابه عطریانفر و ابطحی باشند. و از سوی دیگر خود را حداقل در این حد می شناسم که استعداد اویس قرنی و بایزید بسطامی شدن را ندارم که در شرایط خاص یکباره حقایق ملک و ملکوت بر من مکشوف شود و تمام افکار و اندیشه هایم تغییر کند.

بنابراین به عنوان یک فعال سیاسی شناخته شده در عرصه سیاست این کشور، و عضو شورای مرکزی و شورای سیاسی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران، پیش از تحقق چنین احتمالی درباره خود به صراحت اعلام می کنم به آنچه در قالب بیانیه ها و مواضع فکری و سیاسی سازمان متبوعم تاکنون منتشر شده و آنچه تاکنون شخصاً گفته یا نوشته ام اعتقاد راسخ دارم. در این زمینه با دیدگاه ها و مواضع اعلام شده از سوی آقایان میرحسین موسوی، خاتمی و کروبی کاملاً موافقم.

هیچ نقطه سیاه و تاریکی در زندگی سیاسی خود ندارم که به خاطر آن احساس ندامت و شرمندگی کنم، هیچ ارتباطی با بیگانگان نداشته و ندارم، تاکنون هیچ پولی از محافل بیگانه دریافت نکرده ام، نه به انقلاب مخملی معتقدم و نه به براندازی نظام و تنها خواهان اجرای قانون اساسی و قرار گرفتن همگان در چارچوب قانون هستم و معتقدم تنها راه اعتلای کشور و استحکام نظام جمهوری اسلامی ایران و حفظ جمهوریت و اسلامیت نظام، پایان دادن هر چه سریع تر به روش دروغ و نیرنگ و فریب، بازگرداندن کشور به مسیر اصلاحات، رعایت حقوق شهروندی و توقف خودکامگی و قانون شکنی است. بنابراین اگر مشیت و اراده ربوبی بر این تعلق گرفت که به ابتلا و فتنه یی که دوستان و برادرانم گرفتارند، دچار شوم، از هم اکنون اعلام می کنم اگر سخنی برخلاف آنچه گذشت از بنده شنیده شد، اعتقاد و باور این حقیر نبوده و تحت شرایط ویژه زندان و به اکراه و اجبار بدان اقدام کرده ام.

از تمام همفکرانم در جمع فعالان سیاسی می خواهم تا فرصت باقی است به صورت جمعی یا فردی به اقدامی مشابه دست بزنند زیرا در شرایط موجود تنها به این طریق می توان به بدعت سیئه و شیوه زشت و نامبارک اعتراف گیری پایان داد. با چنین اقدامی ممکن است زندان و حبس در انتظار ما باشد، اما این حربه کثیف و غیرانسانی در این کشور برای همیشه بی اثر و ریشه کن خواهد شد.

منبع: روزنامه اعتماد

مرداد ماه ۱۳۸۸


 


کلمه:در پوستر اجلاس گروه G 15 برای چندمین بار در ماههای اخیر رنگ سبز از پرچم ایران حذف شد.


 


کلمه: جعفری دولت آبادی بازداشت عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را تائید کرد.

عباس جعفری دولت آبادی دادستان عمومی و انقلاب تهران در گفتگو با خبرنگار حقوقی خبرگزاری فارس ضمن تائید بازداشت محسن آرمین عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، اتهام وی را ارتکاب جرایم امنیتی اعلام کرد.

وی افزود: تحقیقات در این زمینه ادامه دارد.


 


کلمه : جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی با نزدیک شدن به سالگرد انتخابات مناقشه برانگیز ریاست جمهوری سال گذشته با صدور بیانیه ای ،ضمن شرح دردها و رنج های خود و عزیزانشان در یکسال گذشته  نوشته اند که افق روشنی از چگونگی برخورد حاکمیت با زندانیان سیاسی دیده نمی شود . بسیاری از آنها را با احکام سنگین در زندان نگه داشته اند. برخی را به بهانه هایی که هنوز برای ما روشن نیست به زندان های مخوف و هولناکی چون رجایی شهر فرستاده اند.

متن کامل این بیانیه که نسخه ای از آن در اختیار کلمه قرار گرفته ، به این شرح است

به نام خدایی که دادرس مظلومان است

ملت بزرگ ایران

یک سال از بازداشت همسران ، پدران و فرزندانمان می گذرد . در این یک سال همه ما خانواده های زندانیان سیاسی ، رنج ها و سختی های بسیاری را متحمل شده ایم . سختی ها و رنج هایی که بخشی از آن را با ملت ایران در میان گذاشتیم و بخش مهم آن را برای خود و خلوت خود و باز گو کردن با خدای خود . چه او از هر چیز به ما نزدیک تر و از هر کس به امور آگاهتر است .

امروز که این نامه را برای ملت ایران می نویسیم به همان اندازه روز نخست دستگیری عزیزانمان ، نگران و رنجور هستیم . افق روشنی از چگونگی برخورد حاکمیت با زندانیان سیاسی دیده نمی شود . بسیاری از آنها را با احکام سنگین در زندان نگه داشته اند . برخی را به بهانه هایی که هنوز برای ما روشن نیست به زندان های مخوف و هولناکی چون رجایی شهر فرستاده اند و عده ای معدود را با وثیقه های چند صد میلیون تومانی به مرخصی فرستاده اند . مرخصی هایی که گاه از زندان سخت تر و جانکاه تر است . همه ما در بلاتکلیفی به سر می بریم . پرسش های بسیاری ذهن ما را به خود مشغول کرده و قادر به یافتن پاسخی برای آنها نیستیم . چرا که حاکمیت و قوه قضائیه برای این پرسش ها پاسخی قانع کننده ، روشن و شفاف ندارد .

چرا فرزندانمان را بازداشت کرده اید؟ چرا آنها را در دادگاه های نمایشی حاضر کردید و کمترین اعتنایی به دفاعیات آنها و موکلانشان نشده است ؟ چرا آنها پس از ماه ها هنوز قادر به ملاقات با وکلایشان نیستند . چرا وکلای آنها از روند بررسی پرونده و نوع اتهام شان بی خبرند؟ چرا برای ماه ها آنها را در انفرادی نگه داشته اند و با چشمان بسته مورد بازجویی های خشن و خسته کننده قرار گرفته اند؟ چرا برای آنها احکامی صادر شده که خود قضات صادر کننده احکام اولیه نیز پس از تائید آن احکام در دادگاه های تجدید نظر ، اظهار تاسف می کنند و می گویند ما با این تصور که احکام صادره در دادگاه تجدیدنظر شکسته خواهد شد ،چنان احکام سنگینی صادر کردیم؟

آیا نباید جرم با مجازات هماهنگی داشته باشد ؟ این هماهنگی که یکی از ابتدایی ترین اصول قضائی است را باید در کدامین حکم دید ؟ احکام چندین ساله و اعدام ؟ وثیقه های های چند صد میلیون تومانی و بلاتکلیفی های طولانی و طاقت فرسا؟چرا باید بازجوها بر قضات و بازپرس ها مسلط باشند ؟ چرا کمترین استقلالی در قوه قضائیه دیده نمی شود ؟

ما مدتها براین باور بودیم که قوه قضائیه محل رجوع مظلومان و داد ستاننده از ظالمین است . اما رفته رفته از این قوه قضائیه ناامید شدیم و تنها امید به خدا داریم .

دادستان محترم تهران اخیرا گفته که بدترین گناهان کتمان حقیقت است . ما هم یک سال است که می گوئیم چرا حقیقت را کتمان می کنید .

بیائید شفافیت را در همه رفتارهایتان نشان دهید. آیا این شفافیت و عدم کتمان حقیقت نیاید برای حاکمان و صاحبان قدرت مورد توجه قرار گیرد . یک شهروند عادی ، یک زن خانه دار ، یک روزنامه نگار ، یک دانشجو و یک فعال حزبی چه چیزی را برای کتمان داشته که حتی پس از ماه ها بازجویی طاقت فرسا ، بر کسی معلوم نشده است ؟ آیا شفافیت و عدم کتمان حقیقت برای آنها در اولویت است یا برای صاحبان قدرت ؟

در هفته گذشته پنج نفر را در زندان اوین اعدام کرده اند . اعدام هایی که پر از ابهام در پروسه دستگیری ، بازجویی ، دادگاه ، چگونگی صدور حکم و اجرای حکم و حتی زمان اجرای آنها است. ما خانواده های زندانیان سیاسی با محکوم کردن نحوه اعدام واطلاع رسانی ناقصی که در باره این اعدام ها و رفتاری که با خانواده های داغدار آنها صورت گرفته ، نگرانی خود را بابت سرنوشت فرزندانمان اعلام می کنیم و از قوه قضائیه می خواهیم عدالت و شفافیت و عدم کتمان حقیقت را در برخورد با مسائل از خود شروع کند .

جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی


 


کلمه: تعداد زیادی از دانشجویان با حکم های سنگین زندان و تبعید همچنان در زندان هستند و در بلاتکلیفی به سر می برند .

به گزارش کلمه، برخی از این دانشجویان در اعتراضات پس از انتخابات بازداشت شده اند و تعدادی از آنها نیز به واسطه فعالیتشان در پیش  و در جریان انتخابات بازداشت شده اند.

ضیا نبوی و مجید دری از دانشجویان کمیته دفاع از حق تحصیل از جمله دانشجویانی هستند که در یکی دوسال گذشته به عنوان دانشجوی ستاره دار فعالیت اجتماعی و صنفی گسترده ای داشته و نسبت به رفتار دولت در جلوگیری از ادامه تحصیل شان اعتراض داشته اند . هم اکنون نزدیک به ۱۱ ماه است که این دو در زندان به سر می برند . دادگاه بدوی به ریاست قاضی پیرعباس برای این دو به ترتیب ۱۱ سال و ۱۵ سال زندان که باید پنج سال آن را در زندان ایذه استان خوزستان ، در تبعید باشند ، حکم صادر کرده است . بیش از چهار ماه از اعلام این احکام سنگین توسط دادگاه بدوی می گذرد و هنوز دادگاه تجدید نظر آنها برگزار نشده است .

شنیده ها حاکی است که دانشجویان محروم از تحصیل که تحت عنوان دانشجویان ستاره دار پیش از برگزاری انتخابات تجمع های زیادی را در افشاگری برخورد های وزارت علوم احمدی نژاد با دانشجویان انجام داده بودند ،مورد خشم شخص احمدی نژاد هستند و به همین دلیل این دانشجویان احکام سنگینی را دریافت کرده و در تمام یازده ماه گذشته تحت شدیدترین فشارهای روحی و جسمی در زندان قرار داشته اند.

برخی از وکلا می گویند پرونده های این دانشجویان و دیگر زندانیان سیاسی به عنوان گروگان در دادگاه ها نگه داری می شوند . همچنان که اخیرا تعداد پنج نفر از زندانیان را برای ترساندن مردم اعدام کرده اند ، به نظر می رسد که قوه قضائیه رفتار مشابه ای را با این دانشجویان در پیش خواهد گرفت و آنها را با احکام سنگین مواجه خواهند کردند .

این وکلا معتقدند آنها با این اقدام می خواهند دانشجویان و جوانان را بترسانند . چندی پیش مرتضی نبوی از رهبران جناح راست اذعان کرده بود که بدنه اصلی جنبش سبز را جوانان و دانشجویانی تشکیل می دهند که حاضرند برای رسیدن به اهداف خود هر هزینه ای را بپردازند . از این رو به نظر می رسد که دستگاه قضایی ایران که کارشناسان قضائی و حقوقی آن را به شدت وابسته به جریان های سیاسی می دانند ، در تلاش است تا با بلاتکلبف نگه داشتن این جوانان و دانشجویان و صادر کردن احکام سنگین برای آنها ، شرایط را برای دانشجویان و جوانان سخت تر از این کند .

مهدی کلاری ازدانشگاه شریف ، علی پرویز وسهیل محمدی از دانشگاه خواجه نصیر و مجید توکلی از امیرکبیر ،مجید دری و ضیا نبوی از دیگر دانشجویانی هستند که در بلاتکلیفی به سر می برند و یا با احکام سنگینی روبرو شده اند.


 


کلمه: دولت ایران در حالی حذف یارانه ها را در دستور کار قرار داده که هیچ گزارشی از نحوه اجرای این برنامه در اختیار مردم قرار داده نشده است.

پرسش های فراوانی در باره این برنامه وجود دارد اما دولت در سکوت و پشت پرده مشغول اجرای آن است.

دو سال پیش وقتی دولت تصمیم به اجرای این برنامه گرفته بود، مراکز مختلفی از بانک مرکزی گرفته تا مرکز پژوهشهای مجلس، پژوهشهایی در باره عوارض و عواقب حذف یارانه ها انجام دادند و گزارش آن هم به صورت علنی منتشر شد.

پیش بینی بانک مرکزی ایران در آن زمان این بود که اگر یارانه مواد سوختی حذف و این مواد به قیمت های بین المللی در بازار داخلی عرضه شود، تورم به ۳۱ تا ۳۷ درصد افزایش خواهد یافت و مرکز پژوهشهای مجلس حتی از این نیز فراتر رفته و تاکید داشت که نرخ تورم بعد از حذف یارانه ها، به بالای ۵۰ درصد خواهد رسید.

بحث گسترده ای در باره عوارض و پیامدهای آزاد سازی قیمت ها و نحوه مقابله با آن بین کارشناسان و صاحب نظران در جریان بود اما اکنون که قانونش تصویب شده، همه سکوت کرده اند.

دولت نیز به جای آماده سازی افکار عمومی و برنامه ریزی دقیق برای آزاد سازی قیمت ها، بعد از تصویب قانون آن در مجلس و تائید شورای نگهبان، چنان بلوایی راه انداخت که انگار مجلس باید هر آنچه دولت می گوید تصویب کند. تا جایی که محمود احمدی نژاد در یک برنامه تلویزیونی پیشنهاد کرد برای حذف یارانه ها همه پرسی شود.

بعد از تصویب قانون حذف یارانه ها دولت اصرار داشت که اگر اصلاحات مورد نظرش اجرا نشود، این قانون را اجرا نخواهد کرد اما سرانجام نیز هیچ توافق روشنی به دست نیامد.

برخی صاحب نظران می گویند که دولت با این کار می خواست مجلس را شریک کارهایش کند و پیامدهای منفی و پیش بینی نشده حذف یارانه ها را به گردنش بیندازد و از طرف دیگر با غبارآلودکردن فضا، فرصت را از منتقدان بگیرد تا در باره این قانون و عوارض آن نظر ندهند و دستگاههای دولتی نیز از علنی کردن گزارشهایی تهیه شده، طفره بروند.

برای همین هنوز کسی نمی داند:

* تورم حاصل از آزاد سازی قیمت ها چقدر خواهد بود؟

* آیا اصلا دولت برآوردی انجام داده است که تاثیر حذف یارانه ها تا چه اندازه است؟

* قیمت مواد سوختی و کالاهای اساسی به چقدر خواهد رسید. قیمت این کالاها و خدمات در سال اول چقدر خواهد بود؟

* به چه کسانی پول نقد داده می شود؟ آیا همه ایرانیان پول نقد می گیرند یا فقط کسانی که ثبت نام کرده و از طرف دولت نیازمند تر تشخیص داده شوند.

* میزان پولی که قرار است ماهانه به هر فرد یا خانوار داده شود، چقدر است؟

* به چه شرکت های پول داده می شود؟ آیا به همه شرکت هایی که از حذف یارانه ها آسیب می بینند پول نقد داده می شود یا نه؟ مبنای دولت برای پرداخت این پول به شرکت های چیست؟

* برنامه دولت برای مقابله با عوارض و بحران های احتمالی آزاد سازی قیمت ها چیست؟

پرسشهای کلی بسیاری نظیر این وجود دارد اما پرسشها فقط محدود به این مسائل کلی نیست، در جزئیات هر کدام نیز کلی سئوال وجود دارد؟

به طور مثال:

* قیمت بنزین در طول پنج سال چقدر می شود؟

* نحوه افزایش قیمت بنزین در طول این دوره چگونه خواهد بود؟

* آیا سهمیه بندی بنزین ادامه پیدا می کند؟

* آیا با وجود آزاد سازی قیمت ها اصلا سهمیه بندی معنی دارد؟

* اگر سهمیه بندی ادامه پیدا کند، چقدر بنزین سهمیه ای به خودروها داده می شود؟

و پرسش های فراوان دیگر در باره این موضوع و موضوعات دیگری نظیر گازوئیل، گاز، برق و بقیه وجود دارد که دولت به هیچکدام پاسخی نداده است.

تنها چیزی که بسیار بر آن تاکید کرده، پول نقد و توزیع آن بین مردم است که آن هم به قدری ناروشن است که حتی مقامات دولتی هم نتوانسته اند رقمی دقیقی بدهند. از هر نفر ۷۵ هزارتومان شروع شده و حالا به ده تا پانزده هزارتومان رسیده است.

اوضاع فعلی یک نشانه روشن دارد و آن این که هیچ چیز روشن نیست نه فقط برای مردم که حتی برای قانونگذاران و دولت.

منبع:بی بی سی


 


کلمه:قرار بازداشت عماد بهاور، فعال سیاسی به مدت دو ماه دیگر نیز تمدید شد.

به گزارش  خبرگار کلمه قرار بازداشت عماد بهاور در حالی تمدید شده است که بازجویی های وی به پایان رسیده است.

عماد بهاور رئیس شاخه جوانان نهضت آزادی ایران در بند ۲۰۹ زندان اوین و با جعفر پناهی، کارگردان ایرانی هم سلول است.

این سومین بازداشت عماد بهاور در یک سال گذشته می باشد، در روزهای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری بهاور یکبار به مدت ۴ روز و بلافاصله بعد از انتخابات نیز به مدت دوماه بازداشت شده و تمام این مدت را در سلولهای انفرادی ۲۰۹ محبوس بود.

همچنین نیروهای امنیتی در سالجاری علاوه بر فشار برای اخراج ایشان از محل کارش با فشار بر حراست دانشگاه مازندران از برگزاری جلسه دفاعیه پایان نامه ایشان در مقطع کارشناسی ارشد علوم سیاسی نیز جلوگیری نمودند.

به دنبال وصول احضاریه ای برای ارائه آخرین دفاع در مورد پرونده بازداشت اول بعد از انتخابات به دادگاه انقلاب مراجعه نموده بود که پس از ارائه دفاعیه با تفهیم اتهامی جدید بازداشت شده و به زندان اوین منتقل شد.


 


کلمه:صبح امروز حکم مهدی محمودیان و محمد داوری در غیاب وکلایشان به آنها ابلاغ شد.

به گزارش کلمه مهدی محمودیان از اعضای جبهه مشارکت و محمد داوری سر دبیر سایت سحام نیوز ارگان رسمی حزب اعتماد ملی، به جرم تبانی علیه نظام به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شده اند.

لازم به ذکر است هر دو به رای صادره اعتراض نموده و درخواست تجدید نظر کرده اند.

مهدی محمودیان  از تاریخ ۲۵ شهریور ماه در بازداشت به سر می برد. این روزنامه نگار  نقش عمده ای در افشای فجایع کهریزک داشت.

محمد داوری ،‌سردبیر سحام نیوز( سایت رسمی حزب اعتماد ملی ) نیز روز ۱۷ شهریور با حکم جلب صادره از سوی دادستانی تهران بازداشت شد.


 


کلمه-سبا (زندانی اوین):همین که وارد اوین می شوم می فهمم کیستم. یا بهتر بگویم. چیستم. تا این لحظه به این نکته توجه نکرده ام. ماشین ون پلیس امنیت که جلوی در کوچک اوین نگه می دارد از حرکات و علامت های پلیس خانمی که از همان لحظه اول همراهم شده بود می فهمم که باید پیاده شوم. انگار برای نگهبان دم در، دو ماموری که من را همراهی می کنند کاملا شناخته شده هستند. چه زود در را برای ورود ما باز می کنند. بی هیچ سوال و جوابی. هر سه نفر وارد می شویم.

همان جا روبروی در بالای سر پنجره های اطلاعات عبارتی نوشته قریب به این معنا "همکار گرامی تا تحویل دادن کامل متهم و دریافت رسید دستبند متهم را باز نکنید. در غیر این صورت و در صورت فرار متهم مسئولیت آن به عهده شما خواهد بود."

هاه پس اسم من متهم است. فلانی… فرزند فلانی … به شماره شناسنامه … رفت. اسم من امروز متهم است. دزدی؟ قتل؟ جنایت؟ خانه های فساد؟ مواد فروشی؟ دروغ؟ خیانت به اعتماد دیگران؟ خیانت از اموال عمومی؟ متهم کردن دیگران؟ بردن آبروی کسی؟ شکستن حریم دیگران؟ از این کارها مرتکب نشده ام. ولی اسم من متهم است.

به بهشت زهرا که می رسم یک راست می روم سراغ غسالخانه. همان مرده شور خانه به زبان خودمان. آن جا بعد از سلام و علیک و عرض تسلیت به بازماندگان بی کار نمی ایستم. از همان در غسالخانه که وارد می شوم دو مرده در سمت راست هستند که در انتظار نوبتند. در انتظار غسل دادن. غسل میت. عزیزان بالای سرشان ایستاده اند. همان ها که هنوز اسم دارند خانم دکتر فرزانه … حاج حسن آقا … خانم والده عزیز خانم… آقای دکتر رامین … شهین خانم… آقا نصرت… و … اسم هایی برای شناختن. سمت چپ هم یک راه خروجی از درون غسالخانه است. از این راه مرده ی غسل داده ی کفن شده خارج می شود.

وارد قسمت اصلی می شوم. از پشت پنجره می توانی داخل را ببینی. مرده روی تخت مرده شور خانه است. یکی شیلنگ گرفته و یکی کمک می کند به شستن و غسل دادن. آن کس که روزی کسی بود. می بینی که افتاده است. بی اراده. این طرف. آن طرف. مرده شور است که کارها را می کند. آب با شدت می آید و او غسل داده می شود. باز او را با دست این طرف و آن طرف کنند. این بار برا ی حنوط. برای کفن. پنبه و کافور. پیشانی. کف دست ها. سرزانوها. سر دو انگشت پا. دو انگشت پا را ببندند. دست ها روی سینه. کافور و پنبه و چشم ها. دهان. همان ها که باید پر شود از خاک. کفن ها را بپیچند. تکه بالاتنه. تکه پایین و یک کفن تمام قد. دو سر آن را هم ببندند. او را در راه خروجی که به بیرون راه دارد بگذارند و سر دهند به سمت بیرون.

"میت را تحویل بگیرید."

هاه اسمش میت است. او که برای خودش اسمی داشت و رسمی و هویتی. این جا نامش میت است. راضی؟ ناراضی؟ خوش نام؟ بدنام؟ صالح؟ مفسد؟ چه اهمیتی دارد؟ اسمش میت است.

متهم را و میت را می برند بی آن که او انتخابی داشته باشد. به کجا؟ چه گونه؟ او دخالتی ندارد. انتخابی ندارد. انسان با انتخاب هایش تعریف می شود. با انتخاب انسان است. میت حق انتخاب ندارد. من هم. از وقتی متهم نامیده می شوی دیگر تو نیستی که انتخاب می کنی. برایت انتخاب می کنند. خواه از در عادی ها تو را وارد کرده باشند و به بند عادی ها برده باشند، خواه با چشم بند و با ون. و به بند امنیت برده باشندت. بنشین. بیا. برو. بالا. پایین. این جا. آن جا. یک ساعت. دو ساعت. بگو. بنویس. آن جا که لازم نباشد با تو حرف هم نزنند. یک ساعت. دو ساعت… یک مامور جلو. یک مامور عقب تو فقط بروی آن جا که ببرندت. با دستبند یا بدون دستبند. با چشم بند یا بدون چشم بند. به قول خودشان مامورند و معذور. مهم آن است که تو انتخاب نمی کنی. انتخاب را که بگیرند به جایش چه داده اند؟ تحقیر را معنا کنید. با فحش یا بی فحش. با کتک یا بی کتک. با احترام یا بی احترام. شکنجه ی سیاه یا سفید.

همان که از ابتدا همراه من است عذرخواهی می کند. پلیس مخفی امنیت است. لباس شخصی.

"محترما معروض می دارد شما حق انتخاب ندارید."

"محترما معروض می دارد شما انسان نیستید."

آن کس که مجرم است با شکستن قانون انتخابش را کرده. قتل. غارت. شکستن حریم دیگران. دزدی. جنایت. فساد. این ها سند جرم اوست. اتهام اثبات می خواهد. عمل او دلیل جرم است. من چه؟ اتهام را بگویند تفیهم شد حتی اگر سندی در کار نباشد. بنویس. بگو. امضا کن. آن قدر بنویس تا مدرکی از داخل آن درآید. اقرار بشود مدرک. روش را قبول داری؟ نداری؟ این حرف ها نیست. مهم نیست. ما هستیم که مهم هستیم. ما می گوییم اتهام تفهیم شد. پس شده. دلیل لازم نیست. بنویس. امضا کن. قرار صادر می شود. حکم صادر می شود. در کدام دادگاه؟ با حضور کدام هیئت منصفه؟ با حضور کدام وکیل؟ شکستن قانون جرم است. این بازجوست یا بازپرس؟ هم بازجوست هم حکم می دهد. این بازجوست یا قاضی؟ چشم ها. دهان. از خاک پر خواهند شد. این را بگو. آن را بگو. بنویس. امضا کن. متهم را تحویل بگیرید.

میت را تحویل بگیرید. عزیزان و همراهان بیایند. همه دوستان و فامیل جمع شده اند. آخرین احترام ها برای میت. یک پلاک سیاه همراه میت بیرون می آید. نام میت روی آن است. و چند شماره مخصوص بهشت زهرا. قطعه، ردیف و شماره. پلاک سیاه به جلو و میت به عقب. روی دست می برندش. روی زمین می گذارندش. می روم برای خواندن نماز. همه می رویم. برای او طلب آمرزش کنیم. برای مرده شور میت است. برای بهشت زهرا چند شماره. او که برای خودش نامی داشت و نشانی. بشود عبد خدا. به خدا بگوییم او بنده توست و فرزنده بنده تو. بالاترین مقام یک انسان. به خدا بگوییم جز خوبی از او سراغ نداریم. بازجوها خواهند آمد.

متهم را بیاورید. بیاورند. بنشین. پلاک بر گردن او بیاندازید. بیاندازند. یک عکس با پلاک بر گردن کار را کامل می کند. بشوم یک عکس با یک پلاک بر گردن. بشوم یک شماره. دست هایش را بیاورید برای انگشت نگاری. بیاورند. انگشت به انگشت. یک به یک. با هم. شست. دست راست. دست چپ. متهم را تحویل دهید. انسان به انتخاب هایش تعریف می شود. به انتخاب انسان است. تو چند عدد بیشتر نیستی. باید بشکنی. بشوم یک متهم. بشوم چند عدد. اما برای دستگاه قضا. برای اوین. برای خودم نامی دارم. و نشانی. و هویتی. این هم فرصتی است تا بشوم بنده خدا. خالص برای خدا. کسی که با خداست شکستن ندارد. همان طور که مرگ ندارد. تحقیر ندارد. بزرگی از خداست. تکریم از خداست. انسان به انتخاب هایش معنا می شود. به انتخاب انسان است.

پلاک سیاه بر دست. چند عدد. قطعه، ردیف و شماره. میت را می برند برای دفن. تلقین می دهند. زبان از ما. آموزش از خدا. بازجوها که آمدند این را بگو. آن را بگو. ای فلانی فرزند فلانی. برای خدا و خودش و بازجوها نام و نشان دارد. به او بگوییم گوش کن. بفهم. تلقین می دهیم. گوش کردی؟ فهمیدی؟ می فهمد. پس انسان است. او همان است که بود. به هویت خودش. فلانی فرزند فلانی. هنوز تمام نشده. از خدا بخواهیم که او را در گفتار ثابت، ثابت قدم بدارد و او را به راه راست هدایت کند. استقامت و هدایت از طرف خدا ادامه دارد.

خاک بر او می ریزند. شب او آغاز می شود. پنجه هایم را در خاک فرو می کنم. هفت انا انزلنا. بازجوها خواهند آمد. راهی جز رفتن نیست. او را می گذاریم و برمی گردیم. یادم باشد برایش نماز وحشت بخوانم. و می خوانم. حمد. آیت الکرسی. حمد. ده بار انا انزلنا. می خوانم تا بر وحشتش غلبه کند. برای خودم هم می خوانم. آن جا که چشم بند بر چشم در انتظار نشسته ام. با ورود به سلول. با ورود به سلول است که شب آغاز می شود. فقط ذکر خداست که مایه ی آرامش است.

در بهشت زهرا چه خبر است؟ در اوین چه خبر است؟ در شهر چه خبر است؟ انسان به انتخاب هایش معنا می شود. به انتخاب انسان است. و دیگر میت. کافور. پیشانی. کافور. کف دست ها. کافور. سرزانوها. کافور. دو سر انگشت دو پا. دست قدرت است. توانایی. پا رفتن است. عمل. پیشانی سر است. فکر و اندیشه. دانایی. سر انگشتان پا جهت حرکت را نشان می دهند. همه را با خدا جهت بده. انسان به انتخاب انسان است و با انتخاب هایش معنا می شود. تکریم از خداست. و بزرگی.

نماز بخوان که آرام شوی. و می خوانم. نماز وحشت و ثوابش برای قبر فلانی فرزند فلان. همان که او را گفتند میت. شد چند عدد شماره. هنوز هستی. بگذار برای آن ها متهم باشی و چند عدد شماره. هنوز خودت هستی. فلانی فرزند فلانی. با همان نام. نشان. و هویت. نماز بخوان که برنده باشی. خالص برای خدا. همه چیز رفتنی است. و باقی خدا. بازجوها خواهند آمد. ولی می روند. تو دوباره بازخواهی گشت. همین جا تمام نخواهد شد.

در اوین قطعه، ردیف و شماره من می شود: زندان نسوان. بند دو بالا. اتاق …

"سبا"

اوین. زندان نسوان. بند دو بالا. اتاق …

زمستان ۱۳۸۸


 


کلمه:رئیس کمیسیون طرح تحول اقتصادی مجلس از دعوت نمایندگان دولت برای توضیح در مورد اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‌ها خبر داد.

غلامرضا مصباحی مقدم، در گفت وگو با ایلنا در پاسخ به سوالی مبنی بر این‌که آیا اجرای قانون هدفمندکردن یارانه‌ها در ۶ ماه دوم سال عملا همان ۴۰ هزار میلیارد تومان ملاحظه دولت نیست اظهار داشت: من دولت را محافظه کار‌تر از این دیدم که در طول ۶ ماه بتواند ۴۰ هزار میلیارد تومان را به دست آورد و شاید در ۶ ماه، ۱۰ هزار میلیارد تومان را هم به زور بتواند بدست آورد، زیرا دولت در اجرای قانون تاخیر می‌اندازد و لذا با احتیاط گام بر می‌دارد.

وی افزود: این‌گونه نیست که فکر کنیم دولت حالت لجبازی پیدا کرده است و می‌خواهد ۲۰ هزار میلیارد تومان را ظرف ۶ ماه بدست آورد.

مصباحی مقدم گفت: نمایندگان دولت را به کمیسیون دعوت کرده‌ایم تا دوشنبه هفته آینده در این خصوص توضیح دهند.


 


کلمه:رامین مهمان‌پرست سخنگوی وزارت امور خارجه گفت که مجوز خروج تبعه فرانسوی بازداشت شده در ایران با حکم قوه قضاییه صادر شده است.

به گزارش وب سایت آفتاب رامین مهمان‌پرست سخنگوی وزارت امور خارجه با اعلام اینکه مجوز خروج تبعه فرانسوی بازداشت شده در ایران با حکم قوه قضاییه صادر شده است، در خصوص خروج کلوتید ریس از کشور اظهار داشت:‌ قوه قضاییه پرونده خانم ریس را بررسی کرد و براساس حکم صادره توسط قوه قضاییه، مجوز خروج ایشان صادر شد.

وی در پاسخ به این پرسش که آیا آزادی کلوتید ریس ارتباطی به آزادی مجید کاکاوند تبعه ایرانی بازداشت شده در فرانسه دارد؟ گفت: آزادی خانم ریس هیچ ارتباطی با آزادی آقای کاکاوند ندارد.

کاخ ریاست جمهوری فرانسه (الیزه) امروز طی بیانیه‌ای اعلام کرد: کلوتید ریس امروز ایران را ترک کرد و هم‌اکنون در مسیر بازگشت به فرانسه است.

کلوتید ریس ۲۴ ساله در روز یکم ژوئیه سال گذشته به ‌اتهام شرکت در ناآرامی‌های پس از انتخابات بازداشت و پس از ۴۵ روز بازداشت با قید ضمانت از زندان اوین آزاد شد و تاکنون در سفارت فرانسه به سر می‌برد.

اقدام علیه امنیت ملی به دلیل حضور در تجمعات مورخه ۲۵ و ۲۷ خرداد ماه و همچنین جمع‌آوری اخبار، اطلاعات و تهیه تصاویر از این اغتشاشات و ارائه آن به وابسته علمی سفارت فرانسه از جمله اتهامات ریس است.


 


کلمه: محمدعلی انصاری طی سخنانی در همایش کارگزاران ستاد بزرگداشت ارتحال حضرت امام خمینی(ره)، به بیان خاطراتی از امام پرداخت که گویای شخصیت ایشان و نگاه سیاسیشان به مسائل بود.

به گزارش ایلنا، دبیر ستاد بزرگداشت ارتحال امام(ره)، با بیان اینکه حفظ هویت اسلامی و حفظ نظام از اوجب واجبات است، اظهار داشت: عملکرد هر فرد حتی من به تنهایی یعنی جمهوری اسلامی و اشتباه من یعنی اشتباه جمهوری اسلامی است.

وی در همین رابطه با اشاره به خاطره‌ای اضافه کرد: یکی از دوستان ما که از مبارزین قبل از انقلاب و خدمتگذاران کنونی است و در رژیم ساوک گرفتار انواع شکنجه‌ها بود، پس از انقلاب ضارب خود را دستگیر می‌کند، اما نزد امام آمده و از ایشان می‌پرسد که چکار کنم؟ حضرت امام (ره) می‌فرماید حق ندارید خود تصمیم بگیرید و فقط حاکم شرع باید در این زمینه حکم بدهد.

انصاری اضافه کرد: همچنین زمان دیگری افرادی نزد امام آمدند و گفتند که صدای بلندگوها در مساجد و حسینیه زیاد است و ممکن است مردم اذیت شوند، چکار کنیم؟ حضرت امام فرمود که این کار حرام است. بنابرفرموده امام(ره)، ما نباید به اختیار خود بتوانیم ارزش‌ها و غیر ارزش‌ها را تفکیک کنیم و به‌عنوان مثال بگوییم که صدای بلند گو در این جا اشکالی ندارد. زیرا این امر با اخلاق فاطمی سازگار نیست.

وی در ادامه با اشاره به اختلاف سیاسی دوگروه در زمان حضرت امام(ره) که نزد امام آمده بودند، اظهارداشت: جناح اول افرادی بودند که در هر کجا با عنوان طرفداران خط امام شناخته می‌شدند و البته جناح دوم نه اینکه طرفدارامام نباشند، بلکه تنها خط مشی‌هایی متفاوت با جناح اول داشتند وآنان نیز پیرو امام و انقلاب بودند. وقتی که فردی از جناح اول به امام گفت که این گروه مخالف، مقلد شما نیستند، امام فرمود اگر نبود سوابقی که برای شما نقل شده، همین الان با شما برخورد می‌کردم! زیرا من از اینکه شما مقلد من باشید امتیازی به شما نمی‌دهم و یا از اینکه کسی مقلد من نباشد، ناراحت نمی‌شوم.

انصاری ادامه داد: با این این برخورد و پاسخ امام گروهی که با این تفکر آمده بودند، نمی‌دانستند که چگونه و از کدام در خارج شوند! آنها از من پرسیدند که این چه برخوردی از امام بود و من گفتم این روش امام است.

وی همچنین با انتقاد از برخی مسائلی که در خصوص ظهور حضرت امام زمان(عج)، مطرح می‌شود، گفت: ما اعتقاد به ظهور ولی عصر (عج) داریم. اما تصور‌هایی که از عدالت و ظهور ایشان وجود دارد، متفاوت است. به نحوی که برخی آنقدر کار ظهور امام زمان(عج) را مشکل کرده‌اند که حتی این گونه به نظر می‌آید که ظهور امام زمان(عج) غیر ممکن است. به‌عنوان مثال سوال می‌شود که چند درصد از ملل کره زمین باید قتل عام شوند تا عدالت امام زمان (عج) ممکن شود!

دبیر ستاد بزرگداشت ارتحال امام خمینی(ره)، با بیان اینکه دو اصل عدالت و صلاحیت در ظهور امام زمان (عج) وجود دارد و با بیان اینکه عدالت معنایی است که در همه جا صرف نظر از دین و مذهب محقق می‌شود، در خصوص اصل صلاحیت، اظهار داشت: مومنان، مقدسان و موحدان درست است که در اصل حاکمیت باید باشند، اما جریانی که باید به اداره امور بپردازد، باید جریان صالح باشد ونباید صلاحیت را در نماز شب و مسائلی از این قبیل تفسیر کنیم و آنگاه همین فاکتورها در ۵ میلیارد کره زمین پیاده کرده و بگوییم که کسی صلاحیت ندارد.

وی در پایان با اشاره به فرارسیدن بیست و یکمین سالگرد رحلت حضرت امام(ره)، و با بیان اینکه مراسم امسال یک مراسم استثنایی و ویژه است، اظهار داشت: این مراسم باید ایجاد‌کننده پیوند عمیق بین اقشار ملت، جناح‌ها، ‌گروه‌ها و وفاداران به انقلاب با ولی امر مسلمین باشد.


 


کلمه: سخنگو و عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، صبح امروز بازداشت شد.

دختر محسن آرمین در گفتگو با «پارلمان‌نیوز»، درباره جزئیات بازداشت پدرش گفت:« صبح امروز بعد از دقایقی که از خروج پدر از منزل می‌گذشت، پدرم همراه با چند مامور به منزل مراجعت کرد.»

وی افزود:« ماموران که حکم بازداشت و تفیش منزل که گویا از دادستانی بود را به همراه داشتند بعد از دقایقی که همکاران آن‌ها برای تقتیش خانه آمدند در منزل ماندند و بعد از آن پدرم را به همراه خود بردند.»

فرزند آرمین خاطر نشان کرد: «تیم تفیتش به همراه خود لپ تاب، اوراق و کارت‌های شناسایی را به همراه خود بردند.»

گفتنی است، پیش از این نیز دوبار یکبار بعد از انتخابات و یک‌بار بعد از حوادث عاشورا، ماموران برای بازداشت محسن آرمین به منزل وی مراجعه کرده بودند که در آن مقاطع وی در منزل حضور نداشت.


 


کلمه:کاظم رضایی، عبدالجلیل رضایی، حمدالله نامجو، اسماعیل جلیلوند و یونس میر حسینی از فعالان دانشجویی در دانشگاه شیراز با حکم انضباطی اخراج از دانشگاه مواجه شدند.

به گزارش برخی از سایت‌های خبری آلما رنجبر و هادی الم‌لی نیز از سوی کمیته انضباطی وزارت علوم به تبعید از دانشگاه شیراز محکوم شده‌اند.

آرش روستایی و محسن زرین‌کمر نیز در حالی‌که تمامی واحدهای درسی خود را گذارنده‌اند، تا کنون موفق به اخذ فارغ‌التحصیلی نشده‌اند.

لازم به ذکر است که این دانشجویان مشکل آموزشی نداشتند.

این دانشجویان به دلیل برگزاری مراسم بزرگداشت روز دانشجو در ۱۶ آذر و به اتهام بر هم زدن نظم دانشگاه و توهین به مقدسات در کمیته انضباطی دانشگاه شیراز به ۱ یا ۲ ترم محرومیت از تحصیل و احضار به کمیته انضباطی وزارت علوم محکوم شدند.

گفتنی است که در اولین و تنها حضور رسمی این دانشجویان به وزارت علوم به اکثر آنها گفته شده بود که دانشگاه شیراز برای آنها درخواست تغییر دانشگاه به همراه تغییر رشته کرده است و فقط برای عبدالجلیل رضایی، دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه شیراز، از سوی کمیته انضباطی دانشگاه شیراز در خواست اخراج شده است.

این دانشجویان در حالی با این احکام مواجه شدند که ملاباشی، معاون دانشجویی وزارت علوم ، چندی پیش اعلام کرده بود که تنها احکام صادره از سوی وزارت علوم برای دانشجویان تعلیق و توبیخ بوده است.


 


کلمه: مدیرعامل سابق خبرگزاری ایلنا، صبح امروز بازداشت شد.

بر اساس گزارش‌های رسیده به «پارلمان‌نیوز»، مسعود حیدری که پیش از این به دلیل شکایت وزارت کار و وزارت علوم در مورد مسائل کارگری و دانشجویان ستاره‌دار به ۹۱ روز حبس و یک میلیون و ۵۰۰هزار تومان جزای نقدی محوم شده بود به این حکم اعتراض کرده بود اما حکم دادگاه بدوی تائید شد و این حکم امروز در دادسرای کارکنان دولت به او ابلاغ شد.

این فعال رسانه‌ای اصلاح‌طلب بلافاصله به کلانتری بازار معرفی شد تا روانه زندان شود.


 


کلمه: رئیس ستاد کل نیروهای مسلح با یادآوری اینکه هجمه به زبان فارسی از اهداف تشکیل بی.بی.سی است، گفت: هنوز افرادی به عنوان روشنفکر افتخار می‌کنند که عنوان و کلمه بیگانه را حتی در دستگاه‌های رسمی به کار ببرند.

به گزارش فارس، سردار سرلشکر سید حسن فیروزآبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در نخستین همایش واژه‌گزینی نظامی که صبح امروز در سالن همایش‌های کوثر برگزار شد، با بیان اینکه نگهبانی از زبان فارسی در برابر جنگ نرم مهاجم نوعی جهاد است، اظهار داشت: کلمه خبیثه کلمه‌ای است که نه ریشه دارد و نه میوه و برکت و ما را نیز به عزت و سربلندی نمی‌رساند فلذا در انتخاب واژه باید به طیب بودن آن توجه کنیم به طوری که این کلمه ریشه بگیرد و مردم از این واژه بهره‌مند شوند.

وی در ادامه حکیم ابوالقاسم فردوسی را جهادگر در راه زبان فارسی و دین دانست و تصریح کرد: زبان فارسی خدمات ارزنده‌ای به اسلام داشته و این زبان خصوصیات ترکیبی و ظرفیت بالایی برای بیان هرگونه معنا دارد.

فیروزآبادی در بخش دیگری از سخنانش خاطرنشان کرد: دفتر واژه گزینی نظامی با دستور مستقیم مقام معظم رهبری از سال ۷۵ به طور رسمی راه اندازی شده است و رهبر معظم انقلاب با ذهنی پویا رهنمودهای ارزنده را برای دفتر واژه‌گزینی نظامی ارائه می‌کنند.

رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در ادامه با اشاره به تغییرات زبان‌های مختلف، اظهار داشت: برخی از تغییرات ریشه در خود زبان دارد ولی گروه دیگری از تغییرات در برابر هجمه زبان‌های دیگر است که تغییر نیست بلکه یک تهدید است، مواردی مثل ارتباطات اجتماعی و فنی و بهره‌گیری از رسانه‌ها خود به خود منجر به اثرپذیری زبانی می‌شود و این امری اجتناب ناپذیر است.

فیروزآبادی با بیان اینکه تغییرات تحمیلی از خارج نیز دو نوع است، تصریح کرد: یک سری تغییرات اجتناب‌ناپذیر بی‌ضررند ولی یک سری دیگر از واژه‌های مهاجم، مضرند و باید پذیرفت که بسیاری از تغییرات زبان فارسی حاصل کوتاهی‌ها و سواستفاده فرصت‌طلبان بوده است.

وی با بیان اینکه اگر معتقدیم فارسی عامل فرهنگ متعالی ایران است، باید در تعالی آن با نبرد در مقابل هجمه‌ها تلاش کنیم، گفت: فرهنگستان زبان و ادب فارسی هر چه کوشش کرده عقب مانده است و واژه‌های بیگانه جای زبان محاوره‌ای و نوشتاری ما را گرفته است و واژه های بیگانه همچون محصولات خارجی که اقتصاد را تهدید می‌کند ساختارهای زبانی را نیز تهدید می‌کند.

فیروزآبادی در ادامه اظهار داشت: دست‌هایی در تلاش است حساسیت‌زدایی در تغییرات زبان فارسی صورت بگیرد و هنوز افرادی به عنوان روشنفکر افتخار می‌کنند که عنوان و کلمه بیگانه را حتی در دستگاه‌های رسمی به کار ببرند.

وی با بیان اینکه در عصر ارتباطات هجمه به زبان فارسی با چهره‌ای خشن بنیان‌های دستوری زبان را نشانه رفته است، گفت: رسانه‌هایی مانند بی بی سی با هدف هجمه به زبان فارسی شکل گرفته‌اند، امروزه محدوده جنگ نرم گسترش یافته و هجمه به زبان‌ها را نمی‌توان خارج از این نبرد دانست و حفظ و صیانت از زبان فارسی صیانت از منافع ملی است.


 


کلمه: روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:

در پی انتشار خبر مناظره یکی از کارمندان نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل با یک کارشناس اسرائیلی، یک منبع آگاه در وزارت امور خارجه این خبر را غیرواقعی دانست. وی گفت: متاسفانه برخی رسانه‌های مغرض با انتشار اخبار بی‌پایه و جعلی تلاش می‌کنند به اقدام این کشورها در سازش با رژیم جنایتکار صهیونیستی مشروعیت بخشیده و مواضع اصولی جمهوری اسلامی ایران در قبال رژیم اشغالگر قدس را نزد افکار عمومی جهان به ویژه مسلمانان مخدوش سازند.

درعین حال، همین منبع آگاه اضافه کرد: "در جلسه‌ای که از سوی موسسات مطالعاتی و دانشگاههای آمریکا درحاشیه اجلاس بازنگری خلع‌سلاح در محل سازمان ملل متحد برگزار شد، یکی از اعضای دفتر نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد با نمایندگان این موسسات در چارچوب پرسش و پاسخ به بحث درخصوص مواضع جمهوری اسلامی ایران پرداخته است."

نکته قابل تأمل در این ماجرا این است که برخلاف اظهارات این منبع آگاه وزارت امورخارجه، طرف مناظره با دیپلمات ایرانی، یک کارشناس اسرائیلی به نام "افنرکوهین" بود.


 


کلمه: محمد نوری زاد نویسنده و کارگردان زندانی، برای روز ۲۲ خرداد ۸۹ به‌ دلیل شکایت شورای سیاستگزاری ائمه‌ی جماعات به دادسرای کارکنان دولت احضار شد.

به گزارش کلمه، محمد نوری زاد، نویسنده و کارگردان، درحالیکه نزدیک به ۱۵۰ روز است که از بازداشتش می‌گذرد، برای بار دوم به دادگاه احضار شده است. لازم به ذکر است که وی در تاریخ ۱۶ اسفند ۸۸ نیز درهمین رابطه به دادگاه مجتمع کارکنان دولت احضار شده بود.

این آزاده‌ی دربند پیش‌تر به اتهام توهین به ائمه‌ی جماعات و شخص آیت‌الله علم‌الهدی امام جمعه مشهد، با حکم ۵۰ ضربه شلاق روبرو شد.

وی درحکم بدوی دادگاه، به اتهام توهین به رهبری، توهین به رئیس دولت و تبلیغ علیه نظام به سه سال و نیم حبس تعزیری محکوم شد.

مطالب مرتبط:

شلاق و زندان؛ مجازات صراحت بیان محمد نوری زاد +

مخالفت با صدور قرار وثیقه و آزادی موقت محمد نوری زاد +


 
 

--
دریافت این پیام بدلیل تمایل شما به شنیدن صدای خس وخاشاک است
خواهشمند است برای اطلاع دوستانتان، این ایمیل رابرای ایشان فوروارد کنید
برای عضویت جدید در این گروه، یک ایمیل ارسال کنید به
sedayekhasokhashak+subscribe@googlegroups.com
برای لغو عضویت در این گروه، یک ایمیل ارسال کنید به
sedayekhasokhashak+unsubscribe@googlegroups.com

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر