۱۳۸۹ خرداد ۶, پنجشنبه

مهتاب

با سلام
و درود فراوان شعر مهتاب اثر شاعر فقید فریدون توللی برگرفته از دیوان
رهاتقدیم به تمامی دوستان رادیوگلها

در زیر سایه روشن ماه پریده رنگ

در پرتوی چو دود٬غم انگیز و دلربا

افتاده بود و زلف سیاهش بدست باد

مواج و دلفریب

میزد بروشنایی شب ٬ نقش تیرگی .
***
میرفت جویبار و صدای حزین آب

گویی حکایت غم یاران رفته داشت

وز عشقهای خفته و اندوه مردگان

رنجی نهفته داشت .
***
در نور سرد و خسته مهتاب ٬ کوهسار

چون آرزوی دور

چون هاله امید

یا چون تنی ظریف و هوسناک در حریر

میخفت در نگاه

وز دشتهای خرم و خاموش میگذشت

آهسته شامگاه .
***
او ٬ آن امید من آن سایه خیال

میسوخت در شراره گرم خیال خویش

میخواند در جبین درخشان ماهتاب

افسانه غم من و شرح ملال خویش .
****
تهران - پاییز ۱۳۲۴
*

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر