۱۳۸۹ خرداد ۲, یکشنبه

صدای خس وخاشاک را بشنوید: News from Kaleme for 05/24/2010




Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



دادگاه شیوا نظرآهاری ،روزنامه نگار و فعال حقوق بشر که قرار بود صبح امروز ،دوم خرداد در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب برگزار شود به تعویق افتاد.

به گزارش خبرنگار کلمه، شیوا نظرآهاری صبح امروز برای حضور در دادگاهش از بند ۲۰۹ اوین به دادگاه انقلاب در خیابان معلم تهران منتقل شد .در ساعت مقرر وکلای مدافع نظرآهاری دکتر محمد شریف و افروز مغزی نیز در دادگاه حضور یافتند و لایحه دفاعیه خود را به دادگاه ارائه کردند.

قاضی پیرعباسی ،رییس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب با اطلاع از این موضوع که شیوا نظرآهاری علاوه بر پرونده ای که قرار است در این شعبه مورد رسیدگی قرار گیرد ،پرونده دیگری نیز در دادگاه دارد که پس از ماهها هنوز به آن رسیدگی نشده است ،پیشنهاد تجمیع پرونده ها را داد.

این پیشنهاد که از سوی قاضی پیرعباسی به منظور تسریع در رسیدگی به پرونده نظرآهاری مطرح و رفع بالاتکلیفی وی مطرح شد ،مورد استقبال وکلای مدافع قرار گرفت.

پیرعباسی طی تماس با بخش های مختلف دادگاه و همچنین با مسوولان بند ۲۰۹ اوین خواستار ارسال فوری پرونده پرونده به شعبه ۲۶ شد.

شیوا نظرآهاری ، فعال حقوق کودکان کار، عضو کمپین یک میلیون امضا، روزنامه‌نگار، وبلاگ نویس، و از دانشجویان محروم از تحصیل می‌باشد که در جریان نا آرامی‌های پس از انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری ، روز یک شنبه، ۲۴ خرداد ماه ۱۳۸۸، توسط نیروهای اطلاعاتی در محل کار خود بازداشت شد و در اول مهرماه با تودیع قرار وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی از زندان آزد شد. وی مجددا در تاریخ ۲۹ آذرماه در حالیکه عازم قم برای شرکت در مراسم خاکسپاری آیت الله منتظری بود بازداشت شد.


 


«دیگر برای کار به وزارت کار نروید». این جمله‌ای بود که هجدهم اردیبهشت ماه از سوی وزیر کار به متقاضیان اشتغال در کشور اعلام شد.

به نوشته «تهران امروز»، در این روز محمد عباسی، وزیر تعاون دولت دهم اعلام کرد که از این پس وزارتخانه متبوعش مسئولیت اشتغال کشور را بر عهده گرفته و وزارت کار دیگر به طور کامل متولی امر اشتغال نیست. این امر باعث شد که در این تاریخ (۱۸ اردیبهشت) ۲۶۰ هزار متقاضی اشتغال با مراجعه به سایت وزارت تعاون نسبت به پر کردن فرم اشتغال اقدام کرده بودند.

به گفته محمد عباسی وزیر تعاون، ایجاد اشتغال و جمع بندی مشاغل وظیفه وزارت تعاون است. توانمندی جوانان در این موضوعات هم به وزارت تعاون ارتباط دارد. وزارت کار به دلیل اینکه عنوان کار را دارد، بخشی از این اقدامات را هم انجام می‌دهد اما وزیر کار اعلام کرد که بحث بهره‌وری کار و وظایف ویژه دیگری برعهده وزارت متبوعش است لذا برای اینکه برخی امور مانند ساماندهی اشتغال مغفول نماند، بخشی از امور مربوط به اشتغال در اختیار وزارت تعاون قرار گرفت.

وی افزود: شورای عالی اشتغال که به ریاست  محمود احمدی‌نژاد تشکیل می شود، تصمیم گرفت تا برای سامان دادن به بحث اشتغال در کشور، برخی وظایفی که پیش از این بر عهده وزارت کار بود را به وزارت تعاون محول کند لذا مسئولیت اصلی اشتغال در کشور برعهده وزارت تعاون است البته وزارت تعاون و کار دقیقا با یکدیگر امور مربوط به اشتغال را انجام می‌دهند. وزارت کار متولی ایجاد کار نیست چون کار هماهنگی، مواظبت از روابط کارگر و کارفرما، جریان بهره وری کار و تشکل‌های کارگری و کارفرمایی به وزارت کار مربوط می شود.

موضوع واگذاری اشتغالزایی از وزارت کار به وزارت تعاون هفته گذشته واکنش و اعتراض منفی قدرت الله علیخانی نماینده شهر قزوین در مجلس شورای اسلامی را در پی داشت و موجب شگفتی وی بود.


 


به گزارش خبر، «خنکای ختم خاطره» به نویسندگی حمیدرضا آذرنگ نمایشی است که به نقد بی‌توجهی مسئولان نسبت به وضعیت خانواده‌های شهدا و بازماندگان جنگ در ایران می‌پردازد.

این نمایش به دعوت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خوزستان و دبیرخانه جشنواره سیزدهم تئاتر ملی مقاومت به این جشنواره دعوت شده بود و در بخش غیر رقابتی به صحنه رفت.

به گفته یکی از عوامل نمایش، «خنکای ختم خاطره» پس از آنکه روز چهارشنبه اجرای پرتماشاگری را در شهرستان آبادان پشت سر گذاشت و مورد استقبال مردم قرار گرفت با واکنش مختلف از طرف مخالفان مواجه شد و افراد ناشناس با ارسال پیام‌هایی گروه را تهدید کردند که در صورت ادامه این اجرا با آنان برخورد می‌شود.

گروه نمایشی دومین اجرای خود را روز با تأخیر ساعت ۲۱:۳۰ شب به صحنه برد که در نیمه اجرا با خاموش شدن ناگهانی چراغ‌های سالن و حمله نیروهای ناشناس لباس شخصی اجرا متوقف شد و این مسئله اعتراض تماشاگران را به همراه داشت.

«خنکای ختم خاطره » به عنوان نمایش برگزیده بیست و هشتمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر با حضور بازیگران حرفه‌ای مهر‌ماه گذشته همزمان با هفته دفاع مقدس در سالن شماره دو ایرانشهر اجرای عمومی شد.

این نمایش تولید انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس بنیاد روایت فتح است. «خنکای ختم خاطره» قرار بود چهار اجرای عمومی برای مردم آبادان و خرمشهر داشته باشد.

سیزدهمین جشنواره ملی تئاتر مقاومت – فتح خرمشهر به دبیری محمد جمال پور از ۲۹ اردیبهشت آغاز شده و تا دوم خرداد در آبادان و خرمشهر ادامه دارد.


 


در جلسه امروز شورای شهر تهران، احمد مسجد جامعی به مناسبت سالروز آزادی خرمشهر در تذکری به صدا و سیما گفت: در فیلم ها و سریال های تلویزیونی که درباره دفاع مقدس پخش می شود، تقریبا نقش و جایگاه امام در پیروزی ها فراموش شده است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، مسجد جامعی با انتقاد از برنامه های برنامه های صدا و سیما در خصوص امام خمینی گفت :در فیلم ها و سریال های تلویزیونی که درباره دفاع مقدس پخش می شود، تقریبا نقش و جایگاه امام در پیروزی ها فراموش شده است.این در حالی است که در عموم یادداشت و گفتارهای رزمندگان و وصیت نامه های شهدا عموما پیامی به امام یا درباره امام وجود دارد.

عضو شورای شهر تهران اظهار داشت: در عکس مشهور مسجد جامع خرمشهر که در سالروز پیروزی خرمشهر توسط شهرداری در سطح تهران نصب شده است به خوبی، تعلق خاطر رزمندگان به امام نمود دارد.

وی ادامه داد: این اظهار علاقه و ارادات به ایشان در ایام آزادسازی خرمشهر به قدری اوج گرفت که امام با همان نگاه عارفانه و متواضعانه آن تعبیر ماندگار را به کار بردند که خرمشهر را خدا آزاد کرد.

مسجد جامعی تاکید کرد: حیف است به اندیشه و جایگاه ایشان به ویژه از منظر هنری و آن چنان که شایسته است نپردازیم.

وی با بیان اینکه خرداد بیش از هر ماه دیگری ماه امام است، گفت: خوب است برنامه های این ایام از سازمان فرهنگی هنری تا سازمان زیباسازی و گروه نشریات همشهری و به ویژه صدا و سیما بیش از هرچیز دیگری، پیرامون بیعت مجدد و همه جانبه و نه گزینشی همه آحاد ملت با افکار و اندیشه های امام باشد.


 


یک تشکل مذهبی درعراق از ایران خواست از دریافت غرامت جنگ هشت ساله صرف نظر کند!

به گزارش عصر ایران ، "هیئت علمای مسلمین" عراق از دولت ایران خواست از «درخواست نامشروع» خود برای دریافت غرامت جنگی از عراق صرف نظر کند.

این تشکل همچنین از ایران خواست تا اقدامات علیه ملت عراق را متوقف کند.

در بیانیه هیئت علمای مسلمین آمده است: درخواست های مقامات ایران برای دریافت هزار میلیارد دلار غرامت جنگی از عراق در چارچوب افزایش فشارهای سیاسی بر دولت بغداد برای به دست آوردن امتیازات جدید است.

این بیانیه با اشاره به اقدام ایران در سیطره بر یکی از چاه های میدان نفتی فکه می افزاید: درخواست های ایران برای دریافت غرامت ، نقاب را از طمع ایران به منابع عراق به ویژه منابع نفتی و سیطره بر آنها بر می دارد.

هیئت علمای ملسمین همچنین از احزاب هم پیمان با ایران در عراق نیز خواست تا به صورت همه جانبه علیه تهران فشار بیاورند.

این بیانیه اضافه کرده است: ملت عراق از حقوق مشروع خود و درخواست غرامت از همه کشورهایی که در تجاوز به عراق مشارکت داشتند و اشغالگران را پشتیبانی کردند و در راس آنها ایران، کوتاه نخواهد آمد .

در این بیانیه همچنین پیشنهاد رئیس گروه دوستی ایران و عراق در مجلس شورای اسلامی نیز به سخره گرفته شده است. وی گفته بود که می توان برای اینکه به بودجه عراق فشاری تحمیل نشود، برخی از چاه های نفتی عراق به جای غرامت به ایران واگذار شوند.

هیات علمای مسلمین به عنوان مهم ترین حامی مذهبی جریان بعثی ها در عراق معروف است و همچنان عملیات نظامی علیه خارجی ها در عراق را مشروع و واجب می داند.


 


محمد باقر نوبخت*: در رابطه با ارتقای بهره وری باید به سیاست های کلی برنامه پنج ساله پنجم که سال ۸۷ توسط مقام معظم رهبری ابلاغ شد اشاره کرد. طبق این سیاست‌ها برای رسیدن به جایگاه نخست علمی، فن‌آوری و اقتصادی در منطقه باید سالانه رشد اقتصادی ۸ درصد محقق شود که یک سوم این رقم از مسیر بهره‌وری به دست خواهد آمد.

این مهم باید از طریق تلفیق سرمایه و بهره وری انجام شود به طوریکه یک سوم این ارتقا از مسیر بهره وری به وجود آید. این موضوع در حالی است که در چهار سال اول برنامه پنجم بیش از ۶ دهم واحد درصد سهم بهره وری در رشد اقتصادی نبوده است که این میزان تحقق تنها ۲۷ درصد برنامه را رقم زده است. در برنامه چهارم توسعه هم از ۸ درصد ۲٫۵ درصد مربوط به رشد بهره وری و ۵/۵ درصد نرخ رشد از محل تشکیل سرمایه ثابت نیز توفیق چندانی نداشته است و حداکثر نرخ رشد اقتصادی به کمتر از ۲٫۵درصد رسیده است.

در این چهار سال که البته گزارش آن هم موجود است نه آن ۵/۵ درصد سرمایه گذاری و نه این ۲٫۵ درصد بهره وری محقق نشد. در عین حال فضای عمومی اقتصاد داخلی و اقتصاد جهانی افق روشنی به دست نمی دهد؛ هر چند که اخبار امیدبخشی در این زمینه به گوش می رسد که سرمایه گذاری خارجی ۳۰۰ برابر شد.

ابتدا فکر می کردیم که منظور این است که ۳۰۰ درصد رشد کرده است یعنی سه برابر شده اما بعد متوجه شدیم که نه منظور همین است که ۳۰۰ برابر شده است که امیدواریم همین طور باشد. این موضوع را هم باید در نظر داشت که این رشد سرمایه گذاری باید در جایی خود را نشان دهد.

گفتنی است که رشد سرمایه گذاری در طول برنامه چهارم توسعه که ۱۲٫۲درصد تعیین شده بود محقق نشد و رقم محقق شده نصف برنامه است.

در این شرایط باید امید بیشتری به بهره وری داشته باشیم تا از طریق ارتقای بهره وری به رشد اقتصادی مورد نظر که از الزامات اهداف ملی است دست یابیم.

در اینجا باید بدانیم که برای رسیدن به بهره وری باید به کدام مولفه ها توجه داشته باشیم مولفه هایی همچون، کاهش هزینه، کاهش زمان و نیز افزایش کیفیت باید مد نظر قرار گیرد.

بر همین اساس یکی از مشکلات اینجاست که شاخص تعریف شده ای برای اینکه بدانیم در چه بخشی از اهداف بهره وری عقب مانده ایم نداریم تا با نگاه به آن شاخص ها بفهمیم که در چه وضعیتی قرار گرفته ایم.

نتایج مطالعات صورت گرفته حکایت از این دارد که ساختار جمعیتی کشور جوان است اگر حاضر شویم برای این جمعیت جوان به هر قیمتی شغل ایجاد کرده و برای ایجاد شغل سرمایه گذاری کنیم، بهره وری زیر چرخه ایجاد این اشتغال له خواهد شد.

این در حالیست که فقدان یک سازمان نظاره گر نیز حس می شود در عین حال که ما انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی را نیز داشته ایم که اگر می خواستیم دستگاهی نظارتی داشته باشیم تا مصوبات با سلام و صلوات به تصویب نرسد باید با انحلال آن مخالفت می شد.

ارتباط دستمزد و بهره‌وری، افزایش دستمزدی که بیانگر بهره‌وری نیروی کار باشد، هزینه‌های تحقیق و توسعه بر پایه اقتصاد دانش بنیان و نظام آموزش فنی و حرفه‌ای و آموزش عالی برپایه تقاضای جامعه را چهار پیشنهادی است که باید در این شرایط مورد توجه قرار گیرد.

دولت باید موظف باشد در سه ماه پس از تصویب قانون برنامه پنجم، سند اجرایی توسعه ملی را مدون کند و گزارش سالانه در خصوص بهره وری بدهد تا مشکلات و دلایل محقق نشدن نرخ بهره وری مشخص شود چرا که اگر عدد بزرگی برای اهداف تعیین کنیم و در نهایت تحقق هدف تنها ۶ دهم واحد باشد برنامه پنجم هم جا پای برنامه چهارم می گذارد.

*معاون اقتصادی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام

منبع : خبرآنلاین


 


هدفمندسازی یارانه‌ها در نخستین گام خود، قیمت سبد کالاهای انرژی را به نفع شرکت‌های دولتی واقعی خواهد ساخت. اما به تبع آن قیمت خدماتی که دولت از کارمندان خویش می‌خرد نیز باید واقعی شود. اگر بنا باشد که قیمت‌ حامل‌های انرژی به سطح قیمت خلیج فارس برسد، آیا دستمزد کارمندان و کارگران نیز به چنین سطحی خواهد رسید؟

به گزارش فرارو، این روزها معمولاً بحث هدفمندی یارانه‌ها، لرزه بر پشت افراد می‌اندازد. به هر حال کسی مایل نیست تا وضعیتی که به آن عادت کرده است به وضعیتی تغییر نماید که ممکن است آن ثبات پیشین را نداشته باشد. این نگرانی به خصوص در میان طبقه متوسط قابل مشاهده است.

اما هدفمندسازی یارانه‌ها روی خوشی نیز دارد. در کشاکش مکاتب اقتصادی مختلف که راجع به نظام تامین اجتماعی، نظرات مختلفی داشته اند، بعضی از قوانین و قواعد ثابت شده اند. یکی از این قواعد این است، در کشوری که یارانه‌های بسیاری پرداخت می‌شود، قیمت‌ها واقعی نیست و غیرواقعی بودن، یک پیامد بسیار مهم دارد و آن چیزی جز از میان رفتن رقابت نیست.

دیگر حاجتی به ذکر این نکته نیست که زمانی که رقابت وجود نداشته باشد، نمی‌توان انتظار وجود بازار (حداقل یک بازار قدرتمند) را داشت و تبعات ناشی از فقدان بازار نیز که بر همه هویداست. مثلاً در بازارهای غیر رقابتی کالاها به اندازه قیمت، کیفیت ندارند.

ربط این مسئله به هدفمندسازی یارانه‌ها در همین واقعی‌سازیِ بخش عمده‌ای از قیمت‌ها و شکل‌گیری رقابت واقعی است. به اظهارات دو سال پیش رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران توجه کنید: «عاملی که اقتصاد ایران را از حالت تعادل خارج و آن را متزلزل کرده، پرداخت یارانه است و آنچه امروز با آن روبه رو هستیم یک نظام یارانه ای به ویژه در حوزه انرژی است.»

گام بعدی نقدی کردن یارانه‌ها، آزادسازی قیمت‌هاست. قریب یک ماه پیش، تمدن به رادیو گفتگو گفت: «تا قبل از این که قیمتها واقعی شود، ما مبلغی را که باید به حساب مردم واریز کنیم، واریز خواهیم کرد. بعد از اطمینان از وجوه وارد به حساب مردم، دولت بحث آزاد سازی و واقعی کردن قیمت ها را در دستور کار قرار خواهد داد.»

اما در کنار این مسئله باید توجه داشت، واقعی شدن قیمت‌ها دومینویی است که از سبد کالاهای انرژی شروع می‌شود و پس از آن بسیاری از قیمت‌ها باید واقعی شود، مقاومت نهادها در برابر این واقعی شدن، هیچ فرجامی جز ناقص ماندن چرخه تحول اقتصادی نخواهد داشت.

برخی کارشناسان اتاق بازرگانی معتقدند: «گرچه واقعی شدن قیمت انرژی باعث بالا رفتن هزینه های تمام شده تولید و حمل ونقل می‌شود اما همزمان قیمت سایر کالاها، خدمات، دستمزد و حقوق نیز باید واقعی شود تا صنایع و تولید بتواند بهره وری و سود و نقطه سر به سر واقعی را اندازه گیری کند.»

به باور این کارشناسان: « باید نرخ کالاها و خدمات نیز در کنار حذف یارانه ها واقعی گردد تا رشد هزینه های تمام شده تولید جبران شود و هر صنعتی علاوه بر رشد هزینه های خود با درآمد بیشتری همراه شود و سود بازار سرمایه و سهامداران نیز افزایش یابد تا امکان تامین منابع تولید و شناخت مزیت های جدید فراهم شود.»

با این حال ممکن است دولت، پرداخت نقدی یارانه‌ها را بهانه‌ای برای عدم افزایش حقوق کارمندان نماید، به عنوان مثال در بند ۱۳ لایحه تقدیمی بودجه سال ۸۸ آمده بود که حقوق و دستمزد کارکنان در سال ۸۸ به دلیل پرداخت یارانه‌های نقدی افزایش نمی‌یابد.

غلامعلی فرجادی که از اقتصاددانان لیبرترین به شمار می‌رود، در این باره عقیده دارد: «بازار کار بازاری مستقل از بازار کالاها و خدمات است. در شرایطی که تورم قدرت خرید نیروی کار را کاهش می‌دهد و بازار کار نیز یک بازار رقابتی نیست، کمترین کمکی که دولت می‌تواند به حقوق بگیران کند حفظ قدرت خرید آنان است.»

وی این نکته را نیز اضافه می‌کند که « کسانی که در مشاغل آزاد به کار و فعالیت می پردازند از این امکان برخوردارند که به تناسب نرخ تورم کالاهایی را که در اختیار دارند به قیمت بالاتر و یا حداقل متناسب با تورم به بازار عرضه کنند و در واقع خود را از گزند تورم محفوظ نمایند.»

به همین دلیل وی اگرچه از منظریبه درستی اعتقاد دارد که پرداخت نقدی یارانه‌ها هیچ ارتباطی به تثبیت دستمزدها ندارد و به عبارتی قیمت خدمات نیز باید واقعی شوند.»

اگر بنا باشد که قیمت‌ حامل‌های انرژی به سطح قیمت خلیج فارس برسد، آیا دستمزد کارمندان و کارگران نیز به چنین سطحی خواهد رسید؟


 


شنیده‌ها حاکی از آن است که سردار سید محمد حجازی به عنوان فرمانده جدید نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران معرفی خواهد شد.

به گزارش خبرنگار «تابناک»، ظاهرا قرار است، سردار سرتیپ سید محمد حجازی به عنوان فرمانده جدید ناجا و به جای اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده کنونی این نیرو منصوب شود.

شنیده‌های خبرنگار «تابناک»، حاکی از آن است که حکم وی به زودی منتشر خواهد شد و وی رسما به عنوان فرمانده جدید نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران آغاز به کار خواهد کرد.

بنا بر این گزارش، سردار سرتیپ سید محمد حجازی متولد ۱۳۳۵ در اصفهان است. حجازی از آغاز انقلاب و با تأسیس سپاه پاسداران به عضویت این نهاد درآمد و تحصیلات دانشگاهی خود را نیز ادامه داد. او اکنون دانشجوی دوره دکترای دانشکده عالی دفاع ملی در رشته مدیریت استراتژیک و عضو هیأت علمی دانشگاه امام حسین(ع) است.

وی در حکمی در سال ۱۳۸۶ از جانب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، فرمانده کل قوا به سمت رئیس ستاد مشترک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب و پس از آن، به عنوان جانشین فرمانده کل سپاه مشغول به کار شد. وی همچنین بین سال‌های ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۶ فرماندهی نیروی مقاومت بسیج را به عهده داشت.

گفتنی است، سردار حجازی هم اکنون معاونت آماد و پیشتیبانی تحقیقات صنعتی ستاد کل نیروهای مسلح را به عهده دارد.

شایان ذکر است که سردار احمدی مقدم در تیر ماه ۱۳۸۴ از سوی رهبر معظم انقلاب به عنوان فرمانده ناجا و به جای محمد باقر قالیباف منصوب شده بود.

رادان: تکذیب می شود

البته بلافاصله جانشین فرمانده نیروی انتظامی خبر تغییر فرمانده ناجا را تکذیب کرد.

سرتیپ احمد رضا رادان در گفت و گو با فارس گفت: تغییر فرمانده ناجا صحت ندارد و سردار احمدی مقدم همچنان در سمت خود باقی است.

سردار رادان درباره خبر یکی از سایت‌ها مبنی بر احتمال معرفی سردار حجازی به عنوان فرمانده ناجا افزود: چنین خبری شایعه است و صحت ندارد.


 


دادستان قزوین از پیگیری قانون قطع دست برای کاهش سرقت در قزوین خبر داد.

به گزارش ایسنا،حجت الاسلام صادقی نیارکی با بیان این‌که برخی جرایم در قزوین در حال افزایش است، اظهار کرد: مواد مخدر، سرقت و ضرب و جرح عمدی به ترتیب بیشترین جرایم را به خود اختصاص داده است که با احکام صادر شده و اجرای فوری آنها مطابق با قانون درصدد کنترل این جرایم هستیم.

صادقی با تاکید بر این‌که اجرای احکام با جدیت و حتمیت پیگیری می‌شود، گفت: در اجرای احکام در حال حاضر ۱۵ هزار رای در جریان است که ۷ هزار مربوط به اجرای احکام انقلاب و بقیه در حوزه مواد مخدر است.

دادستان قزوین به آمار بازداشت شده‌های سال گذشته اشاره کرد و گفت: در دو ماهه سال گذشته ۸۰۲ نفر بازداشت و روانه زندان شده‌اند که این رقم در مدت مشابه سال جاری هزار و ۸۱۹ نفر است.

به گفته وی، در زمینه مبارزه با بزهکاری و مجرمان ۱۲۶ درصد رشد وجود داشته است.

صادقی خاطرنشان کرد: درباره توزیع کنندگان و فروشندگان مواد مخدر احکام سنگین تری اجرا می‌شود و قرار است اجرای احکام سرقت بر مبنای قطع دست پیگیری شود.

وی تاکید کرد: در اجرای احکام در همه جرایم با شدت و حتمیت بالاتری عمل خواهد شد.


 


هیئت منصفه مطبوعات استان تهران، مدیر‌مسئول نشریه اندیشه نو را در مورد شکایت نماینده مدعی‌العموم مبنی بر توهین به دولت جمهوری اسلامی ایران به اتفاق آرا ‌را مجرم دانست.

به گزارش روابط عمومی ‌دادگستری کل استان تهران، جلسه رسیدگی به کیفر‌خواست‌های مطروحه علیه مدیران مسئول نشریات اندیشه نو و فرهنگ آشتی امروز یکشنبه ‌در شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان به ریاست قاضی مدیر‌ خراسانی و با حضور اعضای ‌هیئت منصفه مطبوعات برگزار شد.

‌هیئت منصفه مطبوعات استان تهران، مدیر‌مسئول نشریه اندیشه نو را در مورد شکایت نماینده مدعی‌العموم مبنی بر توهین به دولت جمهوری اسلامی ایران به اتفاق آرا ‌را مجرم دانست و به اتفاق آرا متهم را مستحق تخفیف در مجازات نشناخت.

‌همچنین هیئت منصفه مطبوعات‌ مدیر مسئول نشریه فرهنگ آشتی را در مورد شکایت وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی با اتفاق آرا مجرم تشخیص نداد.


 


فخرالسادات محتشمی پور به مناسبت دوم خرداد یادداشتی درباره حال و هوای دوم خرداد سال ۱۳۷۶ نوشته است. متن این یادداشت که نسخه ای از آن در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:

… در ستاد انتخاباتی سید محند خاتمی در سال ۷۶، زنان زیادی حضور نداشتند. وقتی قرار شد زهرا شجاعی به عنوان گزینه ای مناسب و مقبول به همراهی خانم خواجه نوری همکار سابق کاندیدای اصلاح طلبان در وزارت ارشاد اسلامی، مسئولیت کمیته زنان را بپذیرد، من هم قول همکاری دادم و باز هم یک دوره آموزشی را تحت نظر معلم پیشین خود و این بار در یک محیط جدید، تجربه کردم. اولین اقدام ارتباط با زنان تأثیر گذار و گرفتن مشورت از آنان برای تبلیغات انتخابی ویژه جامعه زنان بود .

یادم هست اولین کسانی که با آنان وارد گفتگو شدیم خانم ها رجائی، دستغیب، دکتر رهنورد، دکتر ابتکار و فائزه هاشمی بودند که هر یک برای من حکم یک معلم را برای تجربه حضور اجتماعی و فعالیت در حوزه زنان داشتند. آن روزها در ستاد انتخاباتی کاندیدای اصلاح طلبان ما با تشکیل جلسات گروهی و هم اندیشی هایی با حضور گروه های مختلف زنان بویژه دانشجویان و دختران جوان، فرهنگیان و زنان خانه دار از آنان ایده می گرفتیم.

یادش به خیر خاتمی با آن چهره گشاده و خلق محمدی و صداقت ذاتی اش، خیلی زود در دل ها جای باز کرد و همین مسئله باعث شد که شعله حسد و کینه در دل مخالفانش شعله ور شود و درست از همان زمان تا پایان دوره دوم ریاست جمهوری پرافتخارش، به توطئه چینی و دسیسه سازی و ایجاد بحران علیه او دست بزنند. داستان پرفریب کارناوال عصرعاشورا که برای صاحبان تدبیر مضحکه ای بیش نبود، توانست از همان آغازین روزها بذر بی اعتمادی را در دل برخی متدینین ساده دل بکارد و متاسفانه آن چه از این کشتگاه شوم حاصل آمد مانع از انجام بسیاری از منویات و برنامه های اصلاح طلبانه فرزند فاضل امام شد و روند توسعه یافتگی را در کشورمان کند کرد.

باری علیرغم همه تبلیغات منفی علیه خاتمی، مردم و بویژه دو گروه بزرگ زنان و جوانان به او اقبال کردند و برنده میدان رقابت نابرابر آن دوران، هم او بود. روحانی روشنفکر و متعهدی که درد مردم درد او بود اما با شعار نان و حل مشکلات اقتصادی مردم پا به میدان رقابت نگذاشت. خاتمی با شعار رجحان آزادی بر سایر نیازهای روز، آمد و صداقت او و صراحتش دل ها را با او همراه کرد و آنگاه که نام خاتمی از صندوق های آراء به عنوان رئیس جمهور هفتم بیرون آمد، غریو شادی خیابان ها و محلات پایتخت و متعاقب آن سایر شهرها را فراگرفت اما رسانه ملی براثر شوکی که بر دست اندرکاران آن وارد آمده بود خیلی دیرتر از عموم مردم و بالاجبار با جشن مردمی همراه شد و …

نهالی که روز دوم خرداد توسط مردم فهیم و آگاه ایران کاشته شد، روز به روز توسط خود آنان و با همیاری دولت آبیاری شد و ما شاهد اقتار ملی و بین المللی ایران و اندک شدن فاصله دولت – ملت بودیم تا آنگاه که وسوسه خناسان به کار افتاد و صداقت پشت پرده فریب مهجور افتاد و شد آن چه نباید می شد.

اینک در آستانه دوم خردادی دیگر وقتی به پشت سر خود می نگریم، افسوس آن روزها خوب سرشار ازاعتماد بین مردم و خدمتگزارانشان و خدمت بی دریغ کارگزاران دولتی و احترام به کرامت انسانی و خیزهای بلند برای تحقق جامعه مدنی دلمان را سخت می فشارد و شکرانه هایی که بدل به ناسپاسی شد و سرنوشت محتوم همه ناسپاسان در طول تاریخ اشک به دیدگانمان می آورد اما نگاه به آینده هنوز افق های روشن را نوید می دهد و خرداد، ماه پرحادثه را مطلع روزهای سبز و سرفراز برای میهن پرافتخارمان و برای جوانان برومند و همه فرزندان سخت کوشش می نمایاند.

و در سال صبر و استقامت، نورامید بر دل هامان راه باز می کند و ما به آفتاب سلامی دوباره می دهیم و به ساختن وطن می اندیشیم با استخوان خویش و عشق را به انتظار می نشینیم که در حال بازگشت است.


 


هفته گذشته بود که کلمه خبر بازداشت احمد یزدانفر محافظ ارشد میرحسین موسوی  را منتشر کرد. البته همزمان  سایت محافظه کار جهان که  معمولا دسترسی  خوبی به اخبار امنیتی دارد نیز از طریق منبع خود اقدام به انتشار این خبر کرد.

به گزارش خبرنگار "کلمه"  رسانه های وابسته به برخی نهاد ها پس از نزدیک به بیست و چهار ساعت سکوت و پس از آنکه  ابتکار عمل  رسانه ای را از دست داده بودند  در اخباری انفعالی و ضد و نقیض  خبر بازداشت حاج احمد یزدانفر را تکذیب کردند.

سایت منتسب به جریان به اصطلاح اصولگرای " آتی نیوز"  برای نخستین بار به نقل از یک منبع آگاه خبر برکناری یزدانفر را به دلیل عدم کارایی و توانمندی! منتشر کرد و آن را در مقابل خبر بازداشت قرار داد. این سایت در توضیح مطلب خود نوشت: «یزدانفر که مدتهاست سر تیم حفاظت میر حسین بوده شب گذشته بدلیل نا کارآمدی و ناتوانی در امور محوله(!) از سمت خود برکنار و شخص دیگری جایگزین وی گردید.»

خبرگزاری فارس هم پس از آن به دوباره به نقل از منابع آگاه!  خبر بازداشت را تکذیب کرد و  نوشت یزدانفر فقط برکنار شده است.   اما این شیوه  تکذیب این ابهام را در ذهن مخاطب پدید می آورد که در پس پرده چه اتفاقی رخ داده است که درست همزمان  با انتشار خبر بازداشت ( و تکذیب آن) خبر برکناری منتشر می شود.

به نظر می رسید تکذیب های مکرر با توجه به ابهامی که به آن دامن زده می شد کارساز نبود  چرا که  واکنش افکار عمومی  و رسانه ها  خصوصا فضای مجازی به  بازداشت  یزدانفر بسیار فراتر ازحد  تصور بود. در فاصله ای کوتاه کمپین هایی برای حمایت از  محافظ  قدیمی میرحسین شکل گرفت و حتی در شبکه های اجتماعی کمپین هایی با نام " هر ایرانی یک محافظ برای میرحسین"  تشکیل شد.

پس از آن باز هم  روابط عمومی یکی از نهاد ها که مسئولیت تعیین محافظان را دارد در خبری که از آن بوی کنایه و توهین به  کلمه می آمد برای بار چندم خبر  بازداشت  محافظ موسوی را تکذیب  کرد و اینبار نوشت صرفا یک جابجایی کاری صورت گرفته است.

این روابط عمومی که بنا به اقتضای نهاد مربوطه نباید  اینچنین توهین آمیز  در مورد یک خبر  واکنش نشان  می داد فراموش کرده بودکه سایتهای نزدیک به  جناح محافظه کار نیز  از منابع خود این خبر را با عناوینی چون بازداشت و احضار منتشر کرده بودند.

با توجه به وسعت انتشار این خبر و حساسیت زیاد مردمی،  بسیاری از مخاطبان  محترم  کلمه خواستار واکنش در این زمینه بودند که با توجه به اینکه «کلمه» از صحت خبر مطمئن بود طبق رویه  همیشگی برای جلوگیری از افتادن در بازی تایید و تکذیب  از اظهار نظر  پیرامون  تکذیب  انفعالی خبر خودداری کرد.

جدای از جزییاتی که شاید در حال حاضر طرح آن ضرورتی نداشته باشد توضیحات میرحسین موسوی در پاسخ به سوال یکی از خانواده های شهدا  که به دیدار وی آمده بودند در این باره خواندنی است.

وی در پاسخ به این سئوال که شایعات برکناری سرتیم محافظان شما – حاج احمد یزدانفر – تا چه حد صحت دارد گفت: اگر ماموریت کسی تمام می شود به او ابلاغ می کنند نه اینکه او را در وسط خیابان درحالی که به نمازمی رفته بگیرند و با خود به پادگان ببرند. آقای یزدانفر از سال ۶۰ درتیم حفاظت بوده اند. ایشان از برادرهای قدیمی و بسیار خوب سپاه بودند و به وظایف خودشان عمل می کردند. برادر دو شهید هم هستند و بسیار مومن و معتقد و فداکار در وظایف خود عمل می کردند.

وی ادامه داد: در طول این سی سال موقعیت هایی پیش آمد که ایشان می توانستند به موقعیت های بالای مالی و پستی دست پیدا کنند اما نرفتند و قبول نکردند. ایشان بر سر چیزی که به آن اعتقاد داشت می ایستاد. موسوی تاکید کرد : اینها با دستگیری آقای یزدانفر خودشان را در معرض آسب پذیری بزرگی قرار داده اند و من نمی دانم این پروژه به کجا ختم خواهد شد.

به هر حال کلمه  از اینکه خبر "بازداشت"  یزدانفر  به خبر "برکناری" تغییر یافت!  خوشحال است . اما این سوال باقی می ماند که حاج احمد یزدانفر  این فرزند خالص و بی ریای انقلاب چرا باید با تهمت عدم توانمندی در انجام وظایف آن هم پس از اینهمه ایثارگری مواجه شود.  چه چیزی در تایید  توانمندی یزدانفر از این گویا تر که او وظیفه اش را که همانا حفاظت از مهندس موسوی است به درستی انجام داده است ؟ اگر  این طور هست،  آیا منظور از توانمندی برای  یک سرتیم حفاظت، توانایی در اموری غیر از حفاظت  مد نظر بوده است که یزدانفر از پس آن بر نیامده است؟

نکته آخر اینکه  یزدانفر  سی سال با خلوص و در راه رضای خدا  در انجام و ظیفه ی خود موفق بوده است. این وظیفه مسوولان امر را در حفاظت از موسوی  صد چندان می کند.


 


جمعی از  خانواده های  سرداران شهید دوران دفاع مقدس ، رزمندگان، جانبازان و ایثارگران  با زهرا رهنورد و میرحسین موسوی دیدار کردند.

به گزارش خبر نگار "کلمه" دکتر زهرا رهنورد، قرآن پژوه و استاد دانشگاه در این دیدار ضمن تشکر و خوش آمد گویی از حضوراین جمع  ، بزرگداشت سالروز فتح خرمشهر را به خاندان شهادت و ایثار و رزمندگی تبریک گفت و افزود: روز فتح خرمشهر، روز  بزرگی است که بر تارک حفظ تمامیت ارضی ما مثل خورشید می درخشد . من در ایام  حصر آبادان و فتح خرمشهر با همسران اعضای کابینه مهندس موسوی در خرمشهر و آبادان بودیم و شاهد ایثارگری ها ، فداکاری ها و شهادت ها از نزدیک بودیم. رهنورد افزود : واقعا  از آنچه می دیدیم ،نیرو گرفتیم و قسم خوردیم که همیشه پاسدار این همه ایثار و فداکاری باشیم  و فکر نمی کنم سایه نورانی آن رویدادها بر زندگی ام هیچ وقت حذف شود . همیشه مثل حضرت موسی که می فرمود  من هیچ وقت ظهیرا للکافرین نخواهم شد ،  انجا قسم خوردم که هیچ وقت یار کافرین چه بی دینان و چه کسانی که حق ، زیبایی ، عدالت و آزادگی را پایمال می کنند نباشم .

این استاد دانشگاه در ادامه گفت : بر تارک تمامیت ارضی ما فتح خرمشهر و آبادان  می درخشد. وقتی بیشتر درخشش این پیروزی ها درک خواهد شد که آن را با برخی از توافقنامه های امروزی مقایسه کنیم .توافقنامه هایی که از قرار دادهای ننگین ترکمنچای و گلستان بدتر است و آخرین نمونه اش همین معاهده  هسته ای هفته گذشته  است.

وی با یاد آوری این که  در  زمان قاجار هم  ما با این معاهدات روبه رو بودیم ، گفت :  فقط شاید فرق آن قرار دادها با الان این باشد که قاجارها وقتی این شکست ها را خوردند شخصی مثل عباس میرزا بود که تمام دلایل شکست را احصا کرد و اقداماتی برای نوسازی کشور انجام داد .

رهنورد ادامه داد :  شاید اگر حیات پربرکت امیر کبیر ادامه می یافت ، نوسازی ای که در زمان عباس میرزا آغاز  شد ،خوب پیش می رفت و کار به اینجا نمی رسید که بعد از ۲۰۰ سال یک ترکمنچای دیگر امضاکنیم و آن را فتح الفتوح و فتح المبین بگوییم.

رهنورد با اشاره به این که  ایثارها و رزمندگی ها و شهادت های ایام جنگ تحمیلی نهایتا به شکوه و حفظ تمامیت ارضی انجامید ، گفت:  جنبش سبز به نوعی دیگر به همان دوره متصل  است  و تمامیت و هویت شکوهمند ملی را حفظ می کند. جنبش سبز  امروز در جهت احیای آن ارزش های متعالی است که انقلاب اسلامی با آن ارزش ها شکل گرفت و شهدای عزیز  ،رزمندگان و جانبازان یه خاطر آن ارزش ها زندگی خودشان را تقدیم کردند.

رهنورد همچنین یادآور شد: امروز هم جنبش سبز به دنبال همان ارزش های متعالی و در امتداد اهداف انقلاب و دفاع مقدس است و  شهدای جنبش سبز و رزمندگان و جانبازان این جنبش   ، رهروان همان شهدای هشت سال دفاع مقدس  و بویژه فتح آبادان و خرمشهر هستند.

وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت :

"شهدای جنبش سبز امروز همان پرچم شهدای دفاع مقدس  را بلند کرده اند  و خاطره فداکاری مادرانی را زنده می کنند که گهواره های فرزندان شهیدان ، رزمندگان و جانبازان را به حرکت در می آوردند. امروز آن فرزندان از گهواره ها برخاسته و هرکدام به یک سلحشور و ایثارگر تبدیل شده اند. اینجاست که نقش بانوان، دختران و همسران بیت شهدا به عنوان پرچمداران پاکی ، عدالت و آزادگی واقعا فراموش نشدنی است و فرا روی همه ما خواهد بود.

دکتر رهنورد در ادامه با تشریح معنای اصلاحات افزود:  "اصلاحات همیشه در جهان اسلام  بوده و چیز تازه ای هم نیست . بیداری ، احیاو اصلاح همواره همراه هم بوده اند و این سه مقوله در امور سیاسی تئوریزه شده اند . جنبش سبز نیز همین پدیده ها را دنبال می کند، احیا ارزش ها ، اصلاح کجی ها ، بیداری و دردمندی ای که براساس آن به مظالم حکومت ها و دولت ها تن ندهیم .مظالمی که در هرحکومتی ممکن است  مثل یک اژدها به جان مردم بیفتد."

وی خطاب به خانواده های شهدا گفت :"مایلم در حضور شما که هرکدام شاهدانی ارزشمند بر ارزش های شهدایتان بوده و هستید بگویم که این نظام اگر در پی درخواست ها و مطالبات متعالی  وارزشی جنبش سبز نباشد قطعا خودش، خودش را شکست خواهد داد. حاکمیت باید بداند که طبع اصلاحات " اصلاح "است و برانداز نیست.اما ممکن استاین نظام با روشی که در پیش گرفته ،خودش را براندازد.  حکومت امروز نه ۹۰ درجه که۱۸۰ درجه  ازارزش های متعالی اسلام و انقلاب و جنگ تحمیلی انحراف پیدا کرده است ."

رهنورد در پایان سخنانش خطاب به دولتمردان امروز ایران گفت :" جنبش سبز نمی خواهد شما سقوط کنید ، انقلاب کبیر اسلامی ما به ۲۵۰۰ سال شاهنشاهی خاتمه داد و به نهضت انبیا پیوست. این انقلاب هیچ وقت سقوط نمی کند ولی این حاکمیت فعلی اگر خودش را اصلاح نکند و به مطالبات مردم پاسخ  ندهد ، جنبش سبز آن را بر نمی اندازد، بلکه این حاکمیت خودش، خودش را بر می اندازد. ما امیدواریم که این گونه نشود. ما دلمان می خواهد که همه چیز به بهترین وجه اصلاح شود. امیدواریم خود نظام پیشوایی این مطالبات را بر عهده بگیرد و آن را به انجام برساند. اگر  هم به مطالبات مردم بی توجه باقی بماند،  تیشه به ریشه خود زده و امیدواریم اینطور نشود.


 


"شهید ابراهیم همت" اسطوره دفاع مقدس مردم ایران و مردی است که هر ایرانی از بردن نام او احساس غرور و سرافرازی می‌کند. گفت‌وگو درباره چنین شخصیتی با فردی که وجود او را کامل درک کرده بود، هم تلخ و هم شیرین بود. "ژیلا بدیهیان" در زندگی نه چندان طولانی خود با شهید همت، در اوج عملیات‌های مهم و اساسی جنگ به ابعاد گوناگون شخصیتی این مرد بزرگ پی برده بود. او شهید همت را یک انسان مومن، عاطفی و اخلاق‌گرا می‌داند که در بحث‌ها به کسی توهین نمی‌کرد و برای همه احترام قائل می‌شد. در کنار این مسائل سخنان این زن مبارز انقلابی از ایام بعد از شهادت شهید همت نیز سخنانی تلخ و شیرین بود؛ تا جایی که وی به صراحت می‌گوید "همسر همت بودن مشکل بود".

خانم بدیهیان، این روزها بسیار مطرح می‌شود که اکثر شهدا نگاه ایدئولوژیک به زندگی داشتند. نگاه شهید همت به زندگی چگونه بود؟

باید بحث نگاه ایدئولوژیک به زندگی را بیشتر باز کرد و در این‌باره بیشتر توضیح داد. نگاه شهدا به زندگی ایدئولوژیک بود ولی آنها به ایدئولوژی واقعی اعتقاد داشتند. من فکر می‌کنم اگر نگاه انسان‌ها به زندگی مانند شهدا ایدئولوژیک باشد با انسان‌ها با کرامت بیشتر و خیلی زیباتر رفتار می‌کنند. من بزرگترین شاخصه‌ای که در همت دیدم، ارزشی بود که برای انسان‌ها، نفس و کرامت انسان قائل بود. من قسم می‌خورم همت از اینکه حتی عراقی‌ها کشته می‌شدند گریه می‌کرد و از اینکه انسانی سقوط کند، ناراحت می‌شد. حال اگر نگاه همه ما ایدئولوژیک باشد و برای کرامت انسانی ارزش و احترام قائل باشیم شاهد بسیاری از رفتارها در جامعه نخواهیم بود.

در قضیه حجاب من به عنوان فردی که حجاب کامل دارم همیشه به دوستان می‌گویم که آیا اگر اکنون حکومت پیامبر(ص) یا امیرالمومنین(ع) بود با زنان جامعه ما اینگونه برخورد می‌شد. من خودم بارها وقتی در خیابان عبور می‌کنم و می‌بینیم به آن شکل با دختران جوان برخورد می‌شود، در گوشه‌ای می‌ایستم و گریه می‌کنم.

در زمان جنگ در مراسمی بودیم که یکی از خانم‌های حاضر حجاب خود را به درستی و آن‌گونه که باید رعایت نکرده بود. همت هول کرد که من باید چه کار کنم؟ به او گفتم اسلام به تو می‌گوید چه کار کن؟ از من خجالت کشید گفت راست می‌گویی.

پس می‌توان گفت معتقدید دید ایدئولوژیک واقعی در جامعه وجود ندارد.

ای کاش نگاه همه ما به زندگی مانند همت ایدئولوژیک بود. آن وقت خیلی کارهایی که این روزها می‌بینیم انجام نمی‌شد. افرادی که در راس حکومتند باید ببینند بلاتشبیه اگر در راس حکومت پیامبر خدا(ص) یا همین شهدا بودند، آیا این رفتارها در جامعه پیاده می‌شد؟

اگر شهدای ما بودند آیا اجازه می‌دانند اینگونه تهمت و افترا در جامعه زده شود؟ اجازه می‌دانند نمایشگاه کتاب بدون غرفه کتاب‌های آیت‌الله شهید بهشتی برگزار شود؟ به راستی اگر حکومت پیامبر(ص) بود با منتقدین اینگونه رفتار می‌شد؟ پس اگر ما رفتار خلافی در جامعه می‌بینیم، به این خاطر است که دید ایدئولوژیک نسبت به زندگی نداریم. تمام درد ما و اعتراض ما در جامعه این است که دید ما نسبت به جامعه، حکومت، انسان‌ها و هموطنانمان و همچنین نسل جوان ایدئولوژیک نیست. دید ایدئولوژیک مانع از دروغ‌گویی می‌شود و جلوی تهمت و افترا را می‌گیرد. ما تلاش کردیم برای پیاده کردن اخلاق اسلامی و علوی در جامعه و من به عنوان همسر شهید تعارف ندارم و این ایده‌آل را همه جا دارم. من فعالیت‌های زیادی در زمان مبارزات علیه رژیم شاهنشاهی داشتم و در دوران دانشجویی در دانشگاه رژیم شاه در آن فضا به مبارزه می‌پرداختم و در آن زمان در دانشگاه با آن رژیم مخالفت کردم و به آن خاطر هزینه دادم. در آن زمان با تمام مخالفت‌ها در فضای زندگی خصوصی به کردستان رفته‌ام و بعد از انقلاب یتیم شهید بزرگ کرده‌ام. من هرگز نمی‌گویم همسرم شهید شده و همیشه می‌گویم پدر بچه‌هایم شهید شده است. باید دید ایدئولوژیک را برای جوانان به درستی تفسیر کنیم و به نظر من بزرگترین افتخار همت این بود که دید ایدئولوژیک واقعی داشت.

تمام درد و مشکل ما اکنون ایدئولوژی است. آیه شریفه قرآن می‌گوید شما تقوا پیشه کنید من فرقان به شما عطا می‌کنم. ما همین آیه قرآن را اگر سرلوحه کار خود قرار دهیم بسیاری از مشکلات امروز جامعه‌مان برطرف می‌شود.

شهید همت از اسطوره‌های دفاع مقدس مردم ایران است و جایگاه عمیقی در قلب نسل جوان پیدا کرده است. سوال من از شما این است که همت چرا می‌جنگید و هدف او از حضور در جبهه‌ها چه بود؟

همت روزهای آخر حیات عملیات خیبر را در جزایر مجنون در آن شرایط سنگین دنبال می‌کرد که من این روزها وقتی کتاب‌های مربوط به شرایط سخت عملیات خیبر را می‌خوانم، وحشت می‌کنم. شهید همت در سن حدود ۲۹ سالگی به شهادت رسید و این روزها وقتی در این مورد فکر می‌کنم و مطالعه می‌کنم که این جوان کجا می‌جنگید به وجودش افتخار می‌کنم. همت دلش برای بسیجی‌های ۱۴ و ۱۵ ساله‌ای که می‌جنگیدند می‌سوخت و می‌گفت: "چرا همسن‌های ما و بزرگترهای ما نمی‌آیند که باید بار جنگ بر دوش این نوجوانان بیفتد".

از همه اینها گذشته، روزهای آخر نمی‌دانم چه بر همت می‌گذشت و نمی‌دانم چه بر جنگ می‌گذشت، فقط می‌دانم روزی به من گفت وضعیت جنگ به جایی رسیده که نه فقط به خاطر اعتقادات و آب و خاک، که حداقل به خاطر ناموسمان باید بجنگیم. این روزهای آخر وقتی بالای سر بچه‌ها می‌نشست یا آنها را می‌خواباند، مدام این صحبت‌ها را می‌کرد، بالای سر مهدی می‌نشست و گریه می‌کرد و می‌گفت: "بابایی فکر نکن اینقدر بی‌غیرتم که بگذارم دشمن به شماها آسیبی برساند و مطمئن باش من حریم شماها را حفظ می‌کنم".

معتقدم اگر شهدا را در یک بعد خلاصه کنیم و انگیزه آنها برای جنگیدن را تک بعدی ببینیم، ظلم به شهداست. همت عاشق مردمش بود. اگر می‌خواهید میزان عشق همت به مردم را ببینید، بروید ببینید همت با کردها چگونه برخورد می‌کرد. یکی از کردها که بعداً به درجه شهادت نائل شد به شهید همت گفته بود که شیعه‌ها به من می‌گویند سنی ولی من و تو که هر دو شبیه هم هستیم. من همیشه معتقدم اگر کل انسان‌ها در کره زمین را در یک دایره فرض کنیم، اگر درست عمل کنیم حتی با ایدئولوژی‌های مختلف مطمئن باشید همه به مرکزیت دایره که کمال انسانی است که خداوند از انسان به عنوان تکلیف انتظار دارد می‌رسیم. اگر هر انسانی با هر تفکری خالص و مخلص حرکت کند خداوند عاقبت به خیرش می‌کند.

با شناختی که شما از شهید همت دارید، اگر ایشان شهید نشده بود و جنگ به پایان می‌رسید، بعد از جنگ با ایدئولوژی که داشت چه راهی را دنبال می‌کرد؟

یک زمان انسان ایده‌آلی دارد و یک وقت با واقعیت‌هایی مواجه است. ولی من فکر می‌کنم اگر همت بعد از جنگ زنده می‌ماند، نه به صورت شعار و تظاهر و ریاکاری بلکه واقعا بیشتر وقت خود را برای خدمت به مردم می‌گذاشت و مطمئناً به ادامه تحصیل بسیار اهمیت می‌داد.

شهید همت به من می‌گفت بعد از پایان جنگ دوست دارم به دزفول برگردم و دوست دارم در دزفول زندگی کنم. الان وقتی بچه‌هایی که از خرمشهر و دزفول می‌آیند و از ویرانه‌های این شهرها می‌گویند، به یاد این گفته همت می‌افتم و واقعاً دلم می‌سوزد.

همت همیشه دلش در جنوب بود. هرچند ارادت خاصی هم به جنوب و هم به کردستان داشت ولی می‌گفت دوست ندارم در کردستان شهید شوم، شهدای کردستان خیلی مظلوم هستند و به شهادت رسیدن در کردستان ایمان بالایی می‌خواهد.

در کل مطمئنم اگر جنگ به پایان می‌رسید و همت به شهادت نمی‌رسید، به مناطق جنگی باز می‌گشت و هر کاری می‌کرد در همان مناطق بود.

از حضور شهید همت در عملیات بیت‌المقدس خاطره‌ای دارید؟

همت مردی نبود که وقتی از جبهه به خانه می‌آمد از سختی‌ها بگوید فقط از وقتی می‌رسید گزارش‌وار وضعیت جبهه‌ها را برای من تعریف می‌کرد که من عصبانی می‌شدم و می‌گفتم من تو را بعضی مواقع حدود ۲ ماه نمی‌بینیم، حالا وقتی ۲۴ ساعت می‌یایی گزارش کار می‌آوری. من کمتر از جزئیات کارها سوال می‌کردم ولی از عملیات بیت‌المقدس خاطره‌ای در ذهن دارم که بسیار برای من سنگین است. پس از این عملیات و پس از اینکه شهید همت را بعد از حدود ۲ ماه دیدم، آنقدر ضعیف شده بود که شاید در این عملیات حداقل ۱۵ کیلوگرم وزن کم کرده بود. زمانی که او را به خانه آوردند زیر بغل او را گرفته بودند چون نمی‌توانست راه برود و بعد مدتی استراحت و خروج همراهان، دیدم از تب می‌سوزد. قرار بود بعد از استراحت کوتاه به جلسه‌ای در سپاه برود و زود برگردد که بعد از گذشت چند ساعت خبری از شهید همت نشد. آن زمان قدری ناراحت شدم چون شهید همت به من گفته بود بعد از جلسه زود به خانه می‌آید. بعداً فهمیدیم همت همان اوایل جلسه حالش بد شده و به بیمارستان منتقل شده است. آدم دلش می‌سوزد. خانم باکری بعضی مواقع به من می‌گوید اگر ما به جای شهدا بودیم دلمان می‌آمد دل از عزیزانمان بکنیم و برویم؟ ولی آنها دل کندند و رفتند. همت سراپا لطافت روحی بود و آنقدر لطافت روحی و روانی داشت که تنها در بندگان خاص خدا چنین نمونه‌ای قابل رویت است. بعد از عملیات والفجر۲ مرا به اصفهان فرستاد و گفت نمی‌خواهم در زمان عملیات اینجا باشی. من مدام تماس گرفتم که می‌خواهم بیایم و وقتی آماده شدم تا با اتوبوس به اسلام‌آباد غرب بروم، همت زنگ زد و وقتی دید من دارم به آن منطقه می‌روم، گفت: "من هم سعی می‌کنم خودم را به خانه برسانم". وقتی به خانه آمدم دیدم یک مرد جنگی و یک فرمانده جنگ، خانه را تمیز و مرتب کرده و تمام میوه‌های فصل را در ظرف‌های همرنگ چیده است. یک نامه هم نوشته بود و کنار عکسش در یخچال گذاشته بود.

نقش شهید همت را در آزادسازی خرمشهر چگونه می‌بینید؟

من اگر چیزی بگویم همت مرا محکوم خواهد کرد چون همت نقش اصلی در پیروزی‌های جبهه را برعهده همان بسیجی‌های بی‌ادعای کم سن و سال می‌دانست و هیچ‌گاه نقشی برای خود قائل نبود. چند باری که با شهید همت سر مزار شهدا رفتیم شاهد بودیم که ایشان دو جا به شدت گریه می‌کرد. اول بر سر مزار شهدای گمنام و دوم بر سر مزار شهدای بسیجی کم سن و سال.

زندگی دو ساله من با همت در اوج فشردگی عملیات‌ها بود و اینقدر که در این ۲ سال عملیات برگزار شد، در دیگر سال‌های جنگ بی‌سابقه است. در این سال‌ها ۳ بار همراه شهید همت به گلزار شهدا رفتیم که هر ۳ بار قضایای عجیبی دارد. در گلزار شهدای شهرضا که بعد از عقدمان به آن جا رفتیم، همت دقیقاً به جایی رفت و گریه کرد که بعدا دفن شد. بار دوم در دزفول نیز ماجرای عجیبی داشت. همت به شهر دزفول و مردم دزفول علاقه عجیبی داشت. ماجرای عجیب حضور در گلزار شهدای دزفول اینگونه بود که هنوز چند قدم از خانه فاصله نگرفته بودیم که ماشینی جلوی پای ما ایستاد. سوار ماشین شدیم و این موضوع خیلی عجیب بود که پیش از اینکه همت بگوید کجا می‌رویم انگار خود راننده در مسیر افتاده بود و انگار می‌دانست ما کجا می‌خواهیم برویم. به گلزار شهدا رسیدیم و از راننده خداحافظی کردیم و بر سر مزار شهدا رفتیم و چند ساعتی آنجا بودیم و وقتی برگشتیم دیدیم همان ماشین در مسیر برگشت ما ایستاده است، بدون اینکه بداند ما از کدام مسیر بر می‌گردیم. دفعه آخر در نزدیکی شهادت ایشان، در گلزار شهدای اصفهان بر سر قبر شهدای بسیجی و کم سن و سال بسیار گریه کرد و دل شهید همت برای این بچه‌های خالص و مخلص می‌سوخت.

امروز هیچ‌کس باور نمی‌کند وقتی به یاد می‌آورم که همت شهید شده چقدر خوشحال می‌شوم. هیچ‌کس باور نمی‌کند. خبر شهادت ایشان که آمد وقتی بر سر جنازه حاضر شدم با اینکه جنازه بسیار وحشتناک بود و سر نداشت، بالای سر جنازه ایشان دو حس داشتم. اول احساس حسادت کردم که رفته است و دوم گفتم خدا را شکر که این تن خسته آرمید.

بدون تردید مدیریت، از خودگذشتگی و اتحاد مثال‌زدنی رزمندگان در عملیات بیت‌المقدس آزادسازی خرمشهر را پایه‌ریزی کرد. آیا این مدیریت در زمان حاضر نیز وجود دارد؟

انسان‌ها مجموعه‌ای از چند خصلت هستند. من بیشتر بعد عاطفی شهید همت را مدنظر دارم. همت یک انسان مومن عاطفی اخلاق‌گرا بود. در بحث‌ها به کسی توهین نمی‌کرد و برای همه احترام قائل می‌شد. حال ما در کشور چه می‌بینیم؟ وقتی نام یاران امام را خدشه‌دار کنند چگونه ادعای اخلاق‌گرایی داریم؟ همت بی‌نهایت به آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی علاقه داشت و می‌گفت دعا کنید خداوند او را برای مملکت نگه دارد.

من به یکی از بچه‌ها که از نظر سیاسی تفکرات متفاوتی با من داشت گفتم زمانی مشکل ما با برخی افراد مشکل سیاسی بود، کنار گذاشتیم و گفتیم مردم را از نظر سیاسی شقه شقه نکنیم و گذشتیم و در خانه من بر روی بسیاری افراد با تفکرات سیاسی مختلف باز بود. بعد مشکل ما با آنها تبدیل به مشکل اقتصادی شد. گفتیم مردم این شرایط را دارند و با مشکلات گوناگونی مواجه هستند. در این مرحله از مشکلات اقتصادی هم گذشیم ولی من دیگر از این مرحله نمی‌گذرم چون در این مرحله تضادی که داریم تضاد اخلاقی است و با اینها از نظر اخلاقی درگیریم. مگر می‌شود کسی مومن باشد و با وجود اینکه خداوند می‌فرماید پیامبر را برای مکارم اخلاقی فرستادیم، به اخلاق پایبند نباشد و تظاهر و ریا کند. یقیناً با افرادی که متوجه مسائل اخلاقی نباشند نمی‌توان رفت و آمد کنیم و اگر رفت و آمد داشته باشی احساسی می‌کنی به مرور زمان خودت هم دچار سقوط می‌شوی. فکر نکنید درد من فقط به الان برمی‌گردد. من سال‌ها این جریانات را می‌دیدم و زن همت بودن واقعا مشکل است.

اگر بخواهیم به مدیریت و اتحادی که خرمشهر را پیروز کرد برگردیم، چه حلقه مفقوده‌ای داریم؟

ملت. . . . . فردی مطرح کرده بود که "جمهوری اسلامی دموکراسی غربی نیست که رای مردم تعیین کننده باشد" من حرف ایشان را کنار حرف حضرت امام خمینی(ره) که فرمودند "میزان رای ملت است" گذاشتم.

من با تمام سختی‌هایی که برای پیروزی انقلاب کشیدیم و حضور در کردستان و مناطق درگیری و بزرگ کردن دو یتیم شهید، امروز خدا را شاکرم که خود را قیم انقلاب نمی‌دانم. خدا را شکر می‌کنم که معتقدم "میزان رای ملت است". مطمئناً این مساله خواسته شهدا ما نیز بوده که در این راه به شهادت رسیدند. همت معتقد نبود که حتی اسلام را به مردم تحمیل کنند. مردم بسیار خوب هستند. امروز توقع داریم عدالت اجرا شود و حرمت ملت حفظ شود. همت هم با اینکه فرمانده لشگر بود و برای انقلاب جانفشانی‌های زیادی کرده بود، خود را قیم انقلاب و هیچ‌کس نمی‌دانست و برای کرامت انسان‌ها احترام ویژه‌ای قائل بود.

همت قبل از شهادت در روزها آخر به من زد و گفت من به زودی می‌روم بدون اینکه کسی بفهمد همت که بود. ما شهدا را نشناخته‌ایم و جریانات اخیر بزرگترین ظلم به فرهنگ شهدا بود که می‌خواستیم به این نسل ارائه کنیم. من تا ابد خود را پاسدار این جمله حضرت امام(ره) که فرمودند "میزان رای ملت است" می‌دانم و مراقب باشیم این جمله از بین نرود که اگر برود دیگر هیچ نداریم.

نسل جوان شهدا را دوست دارند و آنان را الگوی خود می‌دانند. آنان همت را بسیجی واقعی می‌دانند، این بچه‌ها باید چه کار کنند که به همت برسند؟

قرار نیست به همت برسند و به همان چیزی که خودشان هستند برسند کافی است. خدا را شکر می‌کنم با اتفاقاتی که افتاد، این نسل اتفاقات را به حساب شهدا نگذاشت. نسلی که شهید همت را بسیجی واقعی بداند و عکس شهدا را به روی تی‌شرت خود چاپ کند یعنی به سمتی پیش می‌رود که با این که شهدا را ندیده‌اند، با شهدا آشنایی دارند چون دارای فطرت پاک همان شهدا هستند. به طور یقین هرکس خودش را به سمت فطرت پاک خود بکشد یعنی خود را به سمت ائمه اطهار، صدیقین و شهدا حرکت داده است.

فرمودید نسل جوان حرمت خون شهدا را نگه داشته و نگه می‌دارد. آیا شما بی‌حرمتی‌هایی نیز به خون شهدا دیده‌اید؟

احترام مرده‌ها به احترام زنده‌هایشان هست. خدا عقل و صداقت قلب همه ما را زیاد کند تا بسیاری از مشکلات کشور برطرف شود. دغدغه‌های امروز ما را شهدا هم داشتند. شهید همت روزهای آخر خیلی گریه می‌کرد و می‌گفت: "من می‌روم و دلم برای پدر و مادرم نمی‌سوزد چون سال‌های اساسی زندگی‌شان گذشته و چه توفیقی بهتر از این که انسان در این سن به افتخار شهادت فرزندش بشیند. دلم برای خواهر و برادرم نمی‌سوزد چون به دنبال زندگی خود می‌روند. دلم برای بچه‌هایم نمی‌سوزد چون آنها را دست زنی مانند تو می‌دهم ولی گریه می‌کرد و می‌گفت چه کار کنم که زنم را در جامعه‌ای می‌گذارم که در هزار نفر یک مرد پیدا نمی‌شود و گفت تو را هم دست خدا می‌سپارم. شهدای ما می‌دانستند چه اتفاقی برایشان رخ می‌دهد.

منبع: ایلنا


 


خرمشهر آزاد شد اما چرا آنگونه که باید آباد نشد. این سؤالی است که در درون نه تنها یک خرمشهری، یک خوزستانی بلکه در درون هر ایرانی بارها و بارها طی بیست و هشت سالی که از آزادی خرمشهر گذشته است مرور می شود.


 


میرحسین موسوی و مهدی کروبی امروز در محل دفتر مهندس موسوی با هم دیدار و گفت و گو کردند. به گزارش خبرنگار "کلمه" در این دیدار این دو شخصیت پیرامون مسایل مهم منطقه ای و کشور به تبادل نظر پرداختند. خبر تکمیلی ارسال می شود.


 


با نزدیک شدن به اول خردادماه، سالگرد اعتراضات مردم شهرهای ترک نشین ایران به چاپ کاریکاتور توهین آمیز در روزنامه دولتی ایران در سال ۸۵ ، بازداشت فعالین مدنی آذربایجان شیبی صعودی به خود گرفته است بطوریکه گستردگی این بازداشت ها و برخوردها در چند سال اخیر بی سابقه بوده است. این بازداشت ها در حالی صورت می گیرد که برخلاف سالهای پیش فعالین مدنی آذربایجان هیچ گونه برنامه یا تجمعی در این رابطه تشکیل نداده و افراد بازداشت شده بدون ارتکاب هیچ گونه جرمی توسط مامورین امنیتی بازداشت شده اند.

به گزارش ندای سبز اسامی بازداشت شدگان آذربایجانی در یک ماه اخیر که اکثرا از فعاین فرهنگی و دانشجویی می باشند، به شرح زیر است:

آیدین خواجه ای : عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی پلمپ شده ی دانشکده علوم انسانی، عضو شورای مرکزی انجمن ادبی پلمپ شده ی سهند در دانشگاه تبریز،عضو شورای سردبیری نشریاتی چون ستار خان و چیلتیک و از فعالان سرشناس جنبش دانشجویی آذربایجان – تاریخ بازداشت: ۲۹ اردیبهشت

بهبود قلیزاده: فعال مدنی آذربایجانی- تاریخ بازداشت: ۱ خرداد ۸۹

ولی آذریون: برادر شهید توحید آذریون از شهدای خرداد ۸۵ – تاریخ بازداشت: ۳۱ اردیبهشت ۸۹

احمد آقایی: دبیر سابق کانون ترکی دانشگاه بو علی سینای همدان و سردبیر سابق نشریه ایلدیریم- تاریخ بازداشت: ۳۱ اردیبهشت ۸۹

بهمن آراز: شاعر- تاریخ بازداشت: ۳۱ اردیبهشت ۸۹

حسین محمدی الوار : نوع فعالیت: فعال مدنی آذربایجانی – تاریخ بازداشت: ۱۴ اردبیهشت ۸۹

علیرضا حسین زاده : نوع فعالیت: فعال مدنی آذربایجان – تاریخ بازداشت: ۲۱ اردیبهشت ۸۹

رضا عبدی : نوع فعالیت: فعال مدنی آذربایجانی – تاریخ بازداشت: ۲۱ اردیبهشت

توفیق مرتضی پور : نوع فعالیت: اعضای کانون صنفی معلمان در تبریز – تاریخ بازداشت: ۸ اردیبهشت ۸۹

مصطفی جمشیدی : نوع فعالیت: روزنامه نگار آذربایجانی – تاریخ بازداشت: ۲۸ اردیبهشت ۸۹

رامین جباری : نوع فعالیت: روزنامه نگار آذربایجانی – تاریخ بازداشت: ۲۷ اردیبهشت ۸۹

حافظ سردارپور : نوع فعالیت: فعال فرهنگی آذربایجانی – تاریخ بازداشت: ۲۷ اردیبهشت ۸۹

مهناز کریمی : نوع فعالیت: شاعر آذربایجانی – تاریخ بازداشت: ۲۸ اردیبهشت ۸۹

نادر عزیزی : نوع فعالیت: فعال فرهنگی آذربایجانی – تاریخ بازداشت: ۲۷ اردیبهشت ۸۹

مهدی زینالی : نوع فعالیت: فعال فرهنگی آذربایجانی – تاریخ بازداشت: ۲۸ اردیبهشت

محمد فرجیان : نوع فعالیت: فعال مدنی آذربایجانی و معلم – تاریخ بازداشت: ۲۹ اردیبهشت ۸۹


 


زندانیان سیاسی علی اکبر عجمی و حسن سرچاهی، از بازداشت شدگان حوادث بعد از انتخابات، کماکان در زندان اوین و در وضعیت بلاتکلیف به سر می برند. همزمان مبین لاری، از بازداشت شدگان حوادث بعد از انتخابات که به بیماری MS مبتلا می باشد، بعد از ماهها نگهداری در بازداشتگاههای مختلف، به زندان اوین منتقل شد.

به گزارش منابع خبری جرس، علی اکبر عجمی از دانشجویان دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، که در تاریخ ۲۱ بهمن ماه ۱۳۸۸ بازداشت شده بود، کماکان در بند ۳۵۰ زندان اوین و در وضعیت بلاتکلیف و نامعلوم به سر می برد.

وی بعد از دستگیری در منزل خود در شهرستان سبزوار، به تهران و زندان اوین منتقل شده و تحت بازجویی قرار گرفت.

حسن سرچاهی، از بازداشت شدگان حوادث عاشورا نیز، در وضعیت نامعلوم و بلاتکلیف به سر می برد.

این گزارش خاطرنشان کرد سرچاهی از وکلای عضو کانون وکلای دادگستری می باشد.

در خبری دیگر اینکه، مبین لاری از بازداشت شدگان حوادث ب


--
دریافت این پیام بدلیل تمایل شما به شنیدن صدای خس وخاشاک است
خواهشمند است برای اطلاع دوستانتان، این ایمیل رابرای ایشان فوروارد کنید
برای عضویت جدید در این گروه، یک ایمیل ارسال کنید به
sedayekhasokhashak+subscribe@googlegroups.com
برای لغو عضویت در این گروه، یک ایمیل ارسال کنید به
sedayekhasokhashak+unsubscribe@googlegroups.com

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر