۱۳۸۹ خرداد ۲۸, جمعه

صدای خس وخاشاک را بشنوید: خودنویس 28 خردادماه 89


Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



شکایت احمد منتظری به مراجع تقلید

متن نامه احمد منتظری به شرح زیر است:


بسم الله الرحمن الرحیم ‏

( لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم )‏

خدمت حضرات مراجع معظم تقلید و علمای اعلام دامت برکاتهم‏ ‏پس از سلام و تحیت ; جهت اطلاع از چگونگی فجایع و حوادث مولمه‏ ‏اخیر در شهر مقدس قم ، مطالبی را مختصرا به استحضار می‎رسانم :

‏ ‏عصر یکشنبه عده ای از افراد لباس شخصی به همراه تعدادی ملبس به‏ ‏لباس روحانیت با در دست داشتن عکسهای رهبری و با شعارهایی در‏ ‏حمایت از ایشان ، به بهانه ورود حجة الاسلام والمسلمین آقای کروبی به‏ ‏منزل حضرت آیت الله العظمی صانعی ، به دفتر ایشان و دفتر مرحوم والد،‏ ‏حضرت آیت الله العظمی منتظری قدس سره حمله نمودند.

‏ ‏این حملات از ساعت ۳ بعدازظهر شروع و تا ساعت ۵ صبح فردای آن‏ ‏روز ادامه داشت . با گذشت زمان تعداد افراد حمله کننده زیادتر شد و آنان‏ ‏بطور کاملا سازماندهی شده هر لحظه بر شدت حملات خود می‎افزودند.‏ ‏حملات به حدی دور از انتظار و وحشیانه بود که واقعا و بدون اغراق‏ ‏صحنه هایی از حملات وحشیانه و ضد انسانی مأموران رژیم صهیونیستی‏ ‏را در ذهن تداعی می‎کرد.

‏ ‏حملات همراه با شعارهایی موهن و خلاف شرع و ایراد کلماتی مستهجن‏ ‏بود که شرعا موجب تعزیر می‎باشد.

‏ ‏اینجانب پس از خواندن نماز مغرب و عشاء چندین بار با استانداری و‏ ‏شورای تأمین استان و نیروی انتظامی تماس گرفته و با اعلام وضعیت‏ ‏موجود صریحا یادآور شدم که نمازگزاران در دفتر تأمین جانی ندارند.

‏ ‏در ساعت ۴ بعد از نیمه شب و هنگام اذان صبح در اول ماه رجب که ماه‏ ‏حرام و ماه عبادت است ، مهاجمین با سر دادن شعارهایی بر علیه مرحوم‏ ‏والد معظم ، با سنگ و آجر و چوب و لگد، با شکستن شیشه ها، با دیلم‏ ‏درب دفتر را از جای درآورده و وارد دفتر شدند و به تخریب وحشیانه‏ ‏وسایل و شکستن و خرد کردن هر آنچه بود پرداختند و سپس با نوشتن‏ ‏شعارهای موهن بر در و دیوار، دفتر را ترک کردند. قابل تأسف آن که در‏ ‏تمامی این ساعات نیروهای انتظامی و امنیتی و بعضی از مسئولین شهر در‏ ‏محل حضور داشتند. مسئولین و نیروهایی که باید حافظ جان و مال مردم‏ ‏باشند فقط تماشاگر بوده و هیچ گونه برخوردی نسبت به آنان انجام‏ ‏نمی دادند، گویا حضورشان برای این بود که مبادا کسی مانع و مزاحم انجام‏ ‏مأموریت محوله توسط مهاجمین گردد، و در این راستا بنا بر گفته یکی از‏ ‏مسئولان انتظامی هیچ کس در این قضیه بازداشت نشد ! !

‏ ‏پس از انجام تخریب گسترده لوازم و اموال داخل دفتر، در ساعت ۶ صبح‏ ‏مأمورین دادگاه ویژه روحانیت و اداره اطلاعات وارد دفتر شده و آنچه از‏ ‏اموال و اثاثیه و لوازم صوتی و تصویری که سالم مانده بود و وجوهی را که‏ ‏بعضا امانت افراد بوده و همچنین با شکستن درب گاو صندوق ، وجوهاتی‏ ‏را که برای شهریه ماه رجب آماده شده بود با خود بردند; و پس از‏ ‏جمع آوری و خارج نمودن وسایل و لوازم شکسته شده توسط مهاجمین و‏ ‏پاک نمودن آثار جرم و شعارهایی که بر در و دیوار دفتر و درب منازل‏ ‏اطراف نوشته شده بود درب دفتر را پلمب نمودند.

‏ ‏حضرات مراجع معظم و علمای اعلام

‏ ‏این گونه هتک حرمت مرجعیت و فقاهت و حمله به دفاتر و بیوت مراجع و‏ ‏علما و برخوردهایی اینچنین در رژیم شاه هیچگاه دیده نشد. آنچه بیشتر‏ ‏موجب تأسف و تأثر است این که تمام این وحشی گری ها و تخریب و‏ ‏توهین و غارت اموال و اثاثیه و مصادره شهریه طلاب ، در حکومتی انجام‏ ‏می‎شود که ادعای اسلامیت و تشیع و پیروی از حضرت علی (ع) را دارد.‏ ‏آن حضرت بخاطر ربودن خلخال پای یک زن یهودی آنگونه آزرده خاطر‏ ‏گشتند که فرمودند: اگر انسان از غصه چنین کاری بمیرد جای ملامت ندارد.‏ ‏اکنون چگونه می‎توان اینگونه تجاوزات آشکار و حملات وحشیانه به‏ ‏دفاتر و بیوت مراجع و غارت اموال آنها به نام اسلام و حمایت از ولایت‏ ‏فقیه و با حمایت نهادهای حکومتی را توجیه نمود؟

‏ ‏اینجانب مطمئن هستم که شما حضرات از اینگونه اعمال که در مرآ و‏ ‏مسمع همگان انجام شده که نه اولین است و نه آخرین ، نگران و ناراحت‏ ‏می‎باشید; جسارتا عرض می‎نمایم که هر گونه صلاح می‎دانید خطر این‏ ‏اعمال زشت را برای وجاهت حوزه و مرجعیت و نیز قبح آن را به نحو‏ ‏موثر به اطلاع مسئولان حکومتی تصمیم گیرنده برسانید، به یقین در جهت‏ ‏رفع مظالم وارده و نیز در جهت جلوگیری از تکرار و سرایت آنها به سایر‏ ‏بیوت و دفاتر حضرات علما و مراجع محترم موثر خواهد بود. آنچه قابل‏ ‏انکار نیست اینکه اگر حرمت مرجعیت در سالهای گذشته شکسته نمی شد و‏ ‏در همان هنگام به شکل معقول و موثر تقبیح و محکوم می‎گردید، حوزه ‏علمیه قم امروزه شاهد این بی آبروئی ها و هتک حرمت ها و بازی خطی و‏ ‏سیاسی با مرجعیت و فقاهت نبود.

‏ ‏اینجانب به خود اجازه نمی دهم که با وجود حضرات مراجع ذی نفوذ در‏ ‏حوزه علمیه قم و نجف ، تظلم خود را به مراجع حقوقی بین المللی اعلام‏ ‏دارم ، و امید وافر دارم که با اقدامات موثر شما فشارها و تضییقات به آنجا‏ ‏نرسد که برای دفع ظلم ، از سازمانها و مجامع خارج از کشور استمداد شود.‏ ‏در خاتمه ضمن عذرخواهی از اطاله کلام ، سلامتی و طول عمر را برای‏ ‏شما در جهت خدمت به اسلام و دفع ظلم از مظلومین را از خداوند قادر‏ ‏متعال مسألت دارم .
‏ ‏والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته .


‏۲۷ خرداد ۱۳۸۹‏
‏احمد منتظری


 


سانسور سردبیر

در خط مشی چنین نشریه‌ای نوشته نشده که نویسنده و کاریکاتوریست نباید به روش سیاسی رهبران جنبش سبز انتقاد کند، یا اگر نوشته و کاریکاتوری مورد استفاده‌ی نشریات حکومتی قرار گرفت، آن نوشته یا کاریکاتور حذف خواهد شد. اگر بنا به دلایلی این چنین، حذفی صورت بگیرد، آن حذف، سانسور خواهد بود.

چنین سانسوری در نشریات و رسانه‌های کوچک معمولاً به دست سردبیر (*) انجام می‌شود. سردبیر هنگام سانسور، در واقع به جای مخاطب فکر می‌کند و پسند و سلیقه‌ی او را در نظر می‌گیرد. در مثال ما، کسی که در مقام حذف برآمده است، تصور کرده که کاریکاتور نیک‌آهنگ، اهانت به جنبش سبز یا مهندس موسوی‌ست و این اهانت به مذاق خواننده خوش نخواهد آمد و چون رسانه‌های حکومتی از آن سوءاستفاده کرده‌اند لذا انتشار آن درست نیست. در اصل سردبیر، خود ارائه دلیل می‌کند، قضاوت می‌کند، حکم صادر می‌کند، اجرا می‌کند و همه‌ی این‌ها ظاهراً به نفع مخاطب. 

اِشکال سانسور سردبیر دقیقاً در همین به جای دیگران فکر کردن و تصمیم گرفتن است. مثلاً او نمی‌تواند بداند که ممکن است خواننده‌ای به درستی و زیبایی، از کاریکاتور نیک‌آهنگ چنین برداشت کند که موسوی تا ده سال دیگر هم بر کار خود و راه خود پای می‌فشارد هر چند نتیجه نگیرد و شیوه‌ی عمل‌اش بی‌فایده باشد؛ او نمی‌تواند بداند که ممکن است چنین کاریکاتوری، روح جنبش سبز را در برخورد با مخالف فکری، زنده و با طراوت نگه دارد؛ نمی‌تواند بداند که ممکن است چنین کاریکاتوری، به مهندس موسوی نگاهی را نشان دهد که جنبش فعلی را خمود و تنبل می‌بیند و این نگاه باعث شود تا ایشان در برنامه‌های آتی‌اش تجدیدنظر کند.  

از این "نمی‌تواند بداند"ها زیاد است چرا که همه چیز را همگان دانند، و متاسفانه کسانی که گمان می‌کنند همه چیز را می‌دانند بدترین سانسورکنندگان‌اند؛ سانسورکنندگانی که به رشد فکری جامعه آسیب می‌زنند و تحرک و پویایی اندیشه را از آن سلب می‌کنند. 

من تاکنون چند مطلب در باره‌ی سانسور رسانه‌های سبز و اصلاح‌طلب نوشته‌ام، با این امید که نگاه سانسورگرِ سردبیرانِ این نشریات تغییر کند و جز حذف بر اساس خطوط از پیش تعیین شده، دست به حذف سلیقه‌ای نزنند. خودنویس باید جایگاهی باشد که با نشان دادن مصادیق سانسور و خسارت‌های آن، فضای رسانه‌ای را برای اهل اندیشه و قلم بازتر کند. 

-------

 

* سردبیر در این مطلب می‌تواند شورای سردبیری، هیئت تحریریه، یا هر فرد و جمعِ تصمیم‌گیرنده‌ی دیگر باشد. از این واژه تنها به منظور سهولت در نگارش استفاده شده است و منظور، سردبیرِ محترم روزآنلاین نیست.


 


موسوی «مقدس»
 


تحریم‌های چند بعدی برعلیه جمهوری اسلامی

تحریمهای اقتصادی وضع شده برعلیه جمهوری اسلامی یک بعدی هستند.‌


اعمال مجازاتهای نظیر تحریمهای اقتصادی که تا کنون سه دهه است که از سوی آمریکا بر علیه جمهوری اسلامی اجرا میشود. ‌‌‌


و چهار قطعنامه از سوی شورای امنیت بر علیه برنامه های اتمی جمهوری اسلامی صادر شده است که بیشتر تحریمهای  ذکر شده در زمینه اقتصادی واخیرا نظامی  است.  ‌


اگر آمریکا سه دهه است که ایران را مشمول تحریم قرار داده است و در زمانهایی هم تحریمها را نادیده گرفته و برای نجات گروگانهایش تحریمهای وضع شده اش را نقض کرده است ولی اتحادیه اروپا هم به جرگه تحریم کنندگان جمهوری اسلامی پیوسته است و تحریمهای بیشتری از قطنعامه چهارم را بر علیه جمهوری اسلامی به کار گرفته است و روسیه هم از تحویل موشکهای اس - سیصد خود داری کرده است و چین از خرید نفت از ایران کاسته است .


سوالی مطرح می شود که این تحریمها چه هدفی را دنبال می کنند و چرا یک بعدی هستند. 

 

 

 

در قعطنامههای تصویب شده شورای امنیت سازمان ملل از جمهوری اسلامی ایران خواسته شده است که فعالیتهای اتمی را کاهش دهد و غنی سازی را در خلوص کمتری انجام دهد و با اژانس هسته ای همکاری کند .‌‌‌


آمریکا  هم با اعمال تحریمها بدنبال کاهش ج .ا در خاورمیانه است. همانطور که پیداست هدف از این تحریمها بهبود وضعیت داخلی ایران در زمینه حقوق بشر و کاهش سرکوب معترضان نیست و تنها  یک بعد را دنبال میکنند و آن هم کنترل جمهوری اسلامی در زمینه کاهش غنی سازی است .یعنی چیزی که برای غرب مهم است نرسیدن ج.ا به بمب اتمی است. ‌‌‌‌


اگر تحریمها چند بعد را دنبال میکردند  و درکنار فشار بر ج.ا دردست نیافتن به بمب اتم  فشاری هم بر بهبود وضع حقوق بشر   وارد می شد  وضعیت بهتری در زمینه ازادی اجتماعات رسانه ها انتخابات ازادی بیان اجتماعات را شاهد بودیم
کشورهای مدعی و مدافع حقوق بشر اعلام کرده اند در صورتیکه جمهوری اسلامی غنی سازی را کاهش دهد تحریمها لغو خواهند کرد. ‌


اگر بتوان موجی مانند ازادی جعفر پناهی و اکبر گنجی از زندان  را هم در همراهی بیشتر کشورهای بزرگ در زمینه حقوق بشر همراه کرد و تحریمهای هوشمند را با چند هدف توامان که هم شامل برنامه اتمی و از سوی دیگر بهبود وضعیت حقوق بشر  به اجرا گذاشت امید بیشتری می رود که نتیجه بخش باشد.


تحریمهای سازمان ملل بر علیه اپارتاید در افریقای جنوبی بهترین نمونه درباره اصلاح وضعیت حقوق بشر  به شمار می رود که کاملا موفق بوده است.


اقای نوری پور نماینده مجلس المان در همین زمینه امروز به این مسئله اشاره کرد و از جامعه جهانی خواست به وضعیت داخلی ایران بیشتر از مسلئه اتمی توجه کنند و  گفت:


«ما باید نسبت به تک‌تک موارد نقض حقوق بشر در ایران اعتراض کنیم و نسبت به آن حساس باشیم. تنها در چند هفته گذشته چندین نفر در ایران اعدام شده‌اند، اما تنها عده کمی از آن با خبر هستند، چون توجه کافی به این موضوع صورت نمی‌گیرد و پوششی برای جنایت‌های دولت ایران  است، مسئله حقوق بشر از موضوع هسته‌ای ایران جداشدنی نیست. شما مشاهده می‌کنید که حکومت ایران در تبلیغات خود تا چه حد مسئله هسته‌ای را در مقایسه با آنچه در داخل کشور می‌گذرد، بزرگ جلوه می‌دهد.»


 


ژیروسکوپ!

شرکت «اپل»، روی سیستم‌های تلفنش، موسوم به «آی فون‌»، یک ژیروسکوپ نصب کرده که دستگاه را قادر به تشخیص موقعیت فیزیکی خود می‌کند.

این قابلیت شگفت آور، درهای جدیدی را به سوی ما باز خواهد کرد…

در واقع تمام موجودات عالم هستی از جایی که هستند خبردارند، غیر از انسان هوشمند!

انسان به خاطر داشتن اطلاعات فراوان، گاهی قاطی می کند که کی هست و کجا هست وچه کار باید بکند؟ چه بگوید؟ کی سکوت کند؟ کی وارد بازی شود؟ چه زمانی بازی را ترک کند و غیره …

اگر این ژیروسکوپ را ما هم داشتیم، می فهمیدیم که یک هنرمند، یا ورزشکار یا سیاستمدار که همواره روی دوش مردم زندگی می کند، باید به خاطر حفظ موقعیتش، عکس العمل مناسبی هم داشته باشد.

نمونه ی سیاستمداری که ژیروسکوپ دار شده، مثلاً تاجزاده است. او دیر، اما دلیر، حرفی را که همه منتظرش بودند زد.

نمونه های بدش را هم که الی ماشاالله … اما برای نمونه عطاالله مهاجرانی!

او ژیروسکوپ دارد! اما خراب شده، باید تعمیر اساسی شود!

در زمان فتوای قتل سلمان رشدی، توسط آیت الله خمینی، مهاجرانی، کتاب « نقد توطئه ی آیات شیطانی» را نوشت که خواندش به همه توصیه می شود. او می خواست جنازه ی شاملو را بدزدد، «دلکش» را به عنوان آلترناتیو «مرضیه» جا بزند و هنرهای دیگر…

او موج سوار خوبی است! اما گاهی روی موج حوض سوار می شود.اگر چه اوج نمی گیرد، اما غرق هم نمی شود.

نمونه‌ی یک هنرمند با ژیروسکوپ شگفت آور، محمدرضا شجریان است. دلایلش هم روشن است واشارات من کمکی به روشن تر شدنش نمی کند.

اما نمونه های «هنرمندانی» - به تعبیر عمومی آن، که آشپزی و گلدوزی را هم شامل می شود- که درکی از زمان و مکان ندارند فراوان هم اگر نباشد، حداقل چند مورد آن الان در ایران هستند.

آنها البته دلایل شخصی خودشان را دارند، اما مردم هم ارزیابی خودشان را می کنند…

نمونه ی ورزشکاری اش هم تختی بود. او هم ژیروسکوپ داشت.

«ورزشکارانی» -به تعبیر عمومی آن که داژبال را هم شامل می شود- هم هستند که زیر بار بدنامی مچاله می شوند، اما وزنه های سنگین بلند می کنند، یا می کردند… یا به تیم های درجه سه گل می‌زدند‌… یا راکت بلند می کردند اما بلد نبودند ریموت کنترل تلویزیونشان را بلند کنند ببینند چه خبر است …

در دنیای آزاد، هنرمندان و سیاستمداران و کلاً آدم هایی که زیادی قلمبه هستند، و می دانند که ژیروسکوپ نعمتی خداداد بوده که ممکن است، مثل خیلی چیزهای دیگر، مانند چشم عسلی، قدبلند، دماغ کوچک و … به بعضی ها داده نشود، می روند و یک ژیروسکوپ استخدام می کنند. این کار نیاز به پول دارد و به آدم های معمولی توصیه نمی شود. از طرفی از قدیم گفته اند که کسی اهمیتی به ننگ پولدار و مرگ گدا نمی دهد. البته مزخرف گفته اند!

مدیر روابط عمومی یا همان ژیروسکوپ، هنرمندان و سیاستمداران و ورزشکاران و غیره را از دادن سوتی های غیر قابل جبران، نجات می دهد. او به صاحب کارش نمی گوید که اخلاقش را بهتر کند یا مطابق عرف رفتار کند یا پیرهنش را عوض کند.

او می گوید:

-شما نباید الان با دعوت دولت، به ایران مسافرت کنی!

- دکی! به تو چه؟!

- به وجهه ی مردمی ات آسیب می رسد!

- بیشین بینیم با! ۶۳٪ مسافر کِشای تهرون دارن با نوارای من حال می‌کنن!

- آره! اما این درصد کاهش پیدا می کند! یا حداقل دیگر به جای جمله ی «‌یه میم بذار حال کنیم!»، می گویند «‌نوار این ک…کش را بنداز حلقش بینیم چه گهی خورده؟!».

- خاک تو سرِ بی تربیتت!


 


رامین مهمان پرست گفت: جمهوری اسلامی مهد دمکراسی و آزادی است

بیانیه ۵۶ کشور عضو سازمان ملل  در شورای حقوق بشر سازمان ملل در اعتراض به نقض حقوق بشر در ایران در حالی صادر شد که سرکوب معترضان در ایران شدت یافته است در همین حال رامین مهمان پرست با جعلی بودن ادعاهای مطرح شده در این بیانیه گفت:

اصلا تو دنیا ۲۲۰ کشور وجود داره و اگر بررسی کارشناسی صورت بگیره مشخص میشه که ۲۳ درصد از کشورهای همسو با نروژ صهیونیستی که آخر خفقان و سرکوب در دنیاست و مردمش در رنج وعذاب هستند و هیچی آزادی ندارند و با پول اسراییل و آمریکا  برای ضایع کردن جمهوری اسلامی در جهان با غرب استکباری کار می‌کنه این بیانه ضعیف و مضحک را صادر کردند‌. این ۵۶ کشور دنیا  هم عددی محسوب نمی‌شوند وناقض اصلی حقوق بشر در دنیا هستند و  در روابط جهانی جایی ندارند و از نظر ما اینها کشورهای مرده و مهره‌های بی خاصیت هستند و  جز اقلیت محسوب می‌شوند‌.‌ ما  برای این جور بیانیه‌ها که تازه غیرالزام اور هم است تره خووررد نمی‌کنیم . ما اصلا از ‌۴ بیانیه الزام اور تحریمی  شورای امنیت  برعلیه جمهوری اسلامی به جای دستمال استفاده می‌کنیم چه برسه به این بیانیه که نمونه این بیاینه‌ها در ایران تازگی‌ها زیاد می‌بینم و با اشاره به بیانیه میرحسین موسوی گفت:‌

این غرب نمی‌تونه کاری بکنه چپ و راست از داخل و خارج برای ما قطعنامه  وبیانیه صادر می‌کنه.

میمان پرست در جلوی خبرنگاران  برای اینکه باور کنند قطعنامه اخری شورای امنیت برعلیه برنامه هسته ای جمهوری اسلامی دستمال است . آب دماغش را با برگه قطعنامه تحریمی ارسال شده از شورای امنیت  پاک کرد و فین بزرگی کرد که صدایش را خبرنگاران حاضر در جلسه مطبوعاتی ضبط کردند.

مهمان پرست در سوال اختصاصی خبرنگار ما که این تحریمها چه تاثیری بر جمهوری اسلامی داشته است گفت:

این تحریمها باعث خودکفایی و شکوفایی ما شده است مثلا از این پس که باتوم و گاز اشک اور  چینی  وروسی نمی تونیم بخریم ولی به جاش از چماق و بطری استفاده میکنیم . در روابط   بانکی  و مالی هم از سوریه ولبنان ونزوئلا استفاده می کنیم 

در مورد نفت هم از سپاه و  بسیج مستضعفان  استفاده میکنیم و قراردادی که دیروز بستیم که یه حالی هم به سپاه داده باشیم.

اصولا این برگه دستمالهای بیانیه و قطعنامه  چه داخلی چه  خارجی  بیشتر صادر  بشه برای نظام ما بهتره و ما را از دستمال بی نیاز می کنه

مهمان پرست ادامه داد:

اصلا جمهوری اسلامی مهد دمکراسی و ازادی در جهان است و این اقلیتها چه خارجی چه داخلی هیچ غلطی با این بیانیه ها نمی توانند بکنند مگه میشه با مهد دمکراسی و ازادی  در جهان جنگید.

اگر مدیریت جهان دست دکتررر ا. ن بود الان وضعیت جهان جور دیگری بود من از ۱۴۴ کشور جهان ‌که به این قطعنامه رای ندادند می خواهم مدیریت جهان را به  دکتررر محبوب ا.ن  بدهند و در عرض یک سال جهان را عوض میکنیم و مستضعفان جهان را نجات می‌دهیم و مشت محکمی به دهان غرب خواهیم زد .


 


اعتراض ایران به بیانیه ۵۶ کشور

سخنگوی دولت ایران در پاسخ به بیانیه ۵۶ کشورعلیه وضعیت حقوق بشر که همزمان بااولین سالگرد انتخابات ایران در اجلاس حقوق بشرخوانده شدآن راسیاسی و برای منحرف کردن افکارعمومی از وضعیت نقض حقوق بشردراسراییل خواند. عصبانیت دولت ازبیانیه ۵۶ کشور علیرغم تلاش های چندماهه گسترده هیات ایرانی و دیپلمات ها در کشورهای مختلف برای جلب رای کشورهای مخلتف صورت گرفت. در واقع تا خوانده شدن بیانیه دولت ایران تلاش می کرد که خواندن گزارش خود و پاسخ به توصیه‌های کشورها را یک نوع پیروزی به حساب بیاورد واین چنین وانمود کند که گزارشش پذیرفته شده درحالی که از اساس تصویب و یا عدم تصویب گزارش روش کار شورای حقوق بشر نبود. اما جنجال ایران برای خوانده نشدن بیانیه که نشان دهنده بی‌ثمر بودن لابی های هیات ایرانی بود علی‌رغم حمایت اولیه کشورهای هواداراش، پس از یک وقفه چند ساعته و با تنها گذاشتن تهران در توافقی که برای خوانده شدن بیانیه شد عملا بی نتیجه ماند.

در واقع هیات ایرانی حاضر در اجلاس حقوق بشر سازمان ملل درژنو هیچگاه گمان نمی کرد یک جلسه اداری که فقط به منظوربررسی گزارش ایران درمورد وضعیت حقوق بشر بود با انتشار بیانیه ۵۶ کشور در انتقاد به وضعیت وخیم بازداشت ها، اعدام و درخواست برای فرستادن گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل به ایران مواجه شود. بیانیه ای که علیرغم تلاش های گسترده گروه ایرانی برای خوانده نشدنش، با وقفه چندساعته در جلسه به تمامی قرائت شد و بار دیگر نگاه ها را یک سال پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران  به وضعیت وخیم حقوق بشر در ایران جلب کرد.

 حمایت کشوهای دوست  از ایران یا نگرانی از وضعیت خود؟


درحالی که تنها سه روز به پایان نشست شورای حقوق بشر باقی مانده بود،  سه شنبه درجریان پرداخت به بند ۸ (Item 8)  در رابطه با اجرای پیمان نامه وین، ۵۶ کشورجهان دراشاره به موارد نقض حقوق بشر در ایران خواستارآن شدندکه دولت ایران به وضعیت کنونی نقض حقوق بشر درحوزه های مختلف پایان دهد. هنوز چند پاراگرافی از خواندن بیانیه توسط نماینده نروژ نگذشته بود که (متن بیانیه را اینجا بخوانید) با اولین اشاره به نام ایران هیات ایرانی با صدای بلند به ادامه خواندن بیانیه اعتراض کرد. رییس جلسه به هیات ایرانی اجازه داد که نقطه نظر خودرا مطرح کند. یکی از اعضای هیات ایرانی گفت که در «بند۸» نباید نام کشورها مطرح شود و به لحاظ آیین نامه ای باید فقط به موارد کلی اشاره کرد.

رییس جلسه گفت که مادامی که موارد مطرح شده مربوط به حقوق بشر است ادامه خواندن بیانیه بلامانع است. به دنبال ایران کشورهایی همچون پاکستان، ونزوئلا، چین، کره شمالی، نیجریه، مصر،سودان وچندین کشور دیگر نیز با حمایت از موضع ایران گفتند که نباید نام ایران در بیانیه منعکس شود. به دنبال اعتراضات کشورهای دوست ایران ریاست جلسه چند دقیقه ای جلسه را متوقف کرد و پس از آنکه گفت وگو ها دراین چند دقیقه به نتیجه ای نرسید رییس جلسه از حضار خواست که ساعت ۳ بعد از ظهر برای ادامه بحث به جلسه بیایند ( حدود چهارساعت بعد).

ساعت ۳، رییس جلسه گفت که بیانیه خوانده خواهد شد ولی این موضوع بدعتی برای بررسی «بند۸» نخواهد بود. یکی از کسانی که مذاکرات بین کشورهای اعتراض کننده با ریاست شورا را طی این ساعات از نزدیک دنبال می کرد به کمپین بین المللی حقوق بشردر ایران گفت اعتراض برخی کشورها مانند پاکستان از این جهت بود که نگران بودند با بیان کردن نام ایران این موضوع سابقه ای شود برای اینکه در اجلاس آتی نیز کشورهای دیگر نیز به این صورت مورد انتقاد قرارگیرند و وقتی که رییس شورا به آنها اطمینان خاطر داد که چنین اتفاقی نخواهد افتاد آنها هم به خواندن بیانیه علیه ایران رضایت دادند. به گفته این منبع حتی کشورهایی که ایران توانسته بود به کنار خود بیاورد بیشتر از ایران نگران خودشان بودند و به محض اینکه مطمئن شدند درآینده چنین اتفاقی برای آنها رخ نخواهد داد پشت ایران را خالی کردند.

حتی ایجاد وقفه نیز نتوانست قرائت بیانیه ۵۶ کشور علیه ایران را متوقف کند. کشورهایی که ابتدااز موضع ایران برای متوقف کردن خواندن بیانیه به دلیل اشکال آيین نامه ایی حمایت کرده بودند ساعاتی پس از وقفه و وقتی مطمئن شدند که آنچه درمورد ایران رخ می دهد به بدعتی برای بردن نام آنها درجلسات آتی شورا منجر نخواهد شد از موضع خود کوتاه امدند و هیات ایرانی را دراجلاس حقوق بشرتنها گذاشتند.



برخی از نمایندگان هیات ایرانی درحین جلسه به میان اعضای هیات کشورهایی که از موضع ایران حمایت کرده بودند رفتند و حمایت آنها تشکر کردند. اما این تشکرها به درازا نکشید تا هیات ایرانی متوجه شود حتی کشورهایی که خود سابقه بدی درزمینه حقوق بشر دارند هم بیشتر نگران خود هستند تا درکنار ایران قرارگرفتن در چنین مجمعی. به این ترتیب تلاش های جوادلاریجانی و تیم همراهش برای اینکه بدون سروصدا به اجلاس حقوق بشر سازمان ملل که بیشتر جنبه بوروکراتیک دارد تا اینکه مانند جلسه مجمع عمومی احتمال انتشارقطعنامه داشته باشد با شکست دیپلماتیک به پایان رسید.

تصویب گزارش یا بستن گزارش؟ تحریف آنچه درشورای حقوق بشر رخ داد...

مقامات هیات ایرانی پس از بررسی گزارش ایران در جلسه پنج شنبه گذشته هم در تلویزیون رسمی دولتی و هم در برخی از رسانه های دولتی اینطور وانمود کردند که گزارش ایران مورد تصویب قرار گرفت. درحالی که از اساس قرارنبود چنین اتفاقی بیافتد. درواقع در جلسات شورا، کشورها چهارسال یک بار گزارش وضعیت حقوق بشر را به صورت دوره ای در مورد تمام کشورها مطرح می کنند. در کنار گزارش کشورها، سازمان های غیردولتی و بین المللی و نیز کمسیاری عالی حقوق بشر نیز گزارش خود را مطرح می کنند. براساس مواردی که مطرح می شود کشورهای عضو شورا به دولت ها پیشنهادات خود را برای بهبود وضعیت ارائه می کنند وکشورها نیز یا همان زمان (مانندجلسه ماه فوریه) پاسخ خود را ارائه می کنند یا در جلسه بعدی (مانند جلسه روز پنج شنبه) مواردی را نیازمند به بررسی بیشتری داشته مطرح می کنند. بعد از اینکه دولتی که گزارش دوره ای وضعیت حقوق بشر درکشورش روی میزاست مورد بررسی قرار گرفت بدون اینکه تصمیم گیری خاصی بشود پرونده آن کشور در شورا بسته می شود.

بنابراین تلقی پذیرفته شدن گزارش ایران موضوع خلاف واقعی است که توسط هیات دولتی ورسانه های طرفدار آن مطرح شد و تحریف واقعیات است.  تلاش هیات ایرانی برای مخفی کردن وسرپوش گذاشتن موارد نقض حقوق بشر در ابعاد مختلف و طرح اینکه موضوع حقوق بشر باید با توجه به زمینه های فرهنگی مطرح شود و درنهایت حمله به برخی کشورهای غربی با این عنوان که از موضوع حقوق بشر برای حملات سیاسی استفاده می کنند همه نشان می داد که دولت ایران حتی در قالب این روند بوروکراتیک که در نهایت هیچ قطعنامه یا بیانیه ای را بر علیه به همراه نمی آورد نیز  به دنبال پیروزی سیاسی است.

ناقضان  حقوق بشر و قربانیان حقوق بشر آن زیر  یک سقف

اجلاس شورای  حقوق بشر ماه جاری برای بسیاری از کشورهایی که نگاه بدبینانه ای به هدف قراردادن کشورهای درحال توسعه و حتی مسلمان به نقض حقوق بشر دارندویژگی های منحصر به فردی داشت. از یک سو هیات ایرانی وسازمان های غیردولتی همراه بودند که به دفاع از وضعیت جاری می پرداختند واز طرف دیگر سازمان های غیردولتی بین المللی که موارد نقض را با جزییات مطرح می کردند. علاوه بر آن حضور چند تن از افرادی که خود با نقض همه موارد قانونی زندانی شده و در زندان مورد آزار واذیت قرارگرفتند در اجلاس چشمان زیادی را به خود خیره کرد. چندین تن از نمایندگان کشورها وقتی با قربانیان آزارواذیت درزندان ها مواجه شدند  به واقعی بودن وخامت وضعیت حقوق بشر در ایران اذعان می کردند. اظهارا جوادلاریجانی مبنی بر عدم وجود شکنجه در زندان های ایران و یا اینکه اعدام برای جرائم بسیار سخت اعمال می شود نیز با توجه به اعدام چندین تن پس از انتخابات عملا ادعایی پوچ به نظر می رسید. این موضوع در اجلاس دیگری که همزمان درمقر سازمان ملل برگزار می شد توسط اعضای سازمان جهانی کار و با اعتراض به اعدام فرزاد کمانگر و نیز زندانی بودن منصور اسانلو مورد توجه قرار گرفت و هیچ جای گریز و سرپوش گذاری برای مقامات ایرانی باقی نمی گذاشت.

لابی  گسترده مقامات ایرانی برای پیروزی سیاسی  به جای پاسخگویی

نکته‌ای که برای هیچ یک از فعالان حقوق بشر  چه در قالب سازمان های غیردولتی بین المللی و چه برای کسانی که این موضوعات را ازنزدیک در اجلاس دنبال  می کردند پوشیده نبود لابی شدید مقامات جمهوری اسلامی در اجلاس برای یارگیری و تضعیف گروه منتقدان بود. یک فلسطینی الاصل که یکی از سازمان‌های بین المللی را در این اجلاس همراهی می‌کرد به کمپین گفت که جلسات متعددی توسط هیات ایرانی با کشورهای منطقه و کشورهای اسلامی درهمین زمینه برگزارشده است تا نظر مساعد این کشورها را در حین جلسات جلب کنند. به گفته او عمده توجیه مسوولان ایرانی روی مسائل سیاسی و لزوم اتحاد در برابر کشورهای غربی و مواردی از این دست است.  در راهروهای سازمان ملل شایعات بسیاری مطرح می شود در خصوص اینکه رای هر کشورچقدر خریده می شود که اگر چه کمپین قادر به تایید چنین اظهاراتی نیست اما معتقد است طرح چنین مباحثی نشان دهنده تلاش جدی مقامات ایرانی برای کمرنگ کردن موارد نقض حقوق بشردر کشور است.

این چهره برخی دوتن از چهره های اصلی هیات ایران است که در جلسه شورای حقوق بشرسازمان ملل پس از ایجادوقفه در جلسه به سوی کشورهایی که از موضعشان حمایت کردند می روند وبا آنها دست می دهند. حمایتی که چندساعتی بیش به طول نیانجامید

 



علاوه بر آن بسیاری از نمایندگان کشورها درگفت  وگو های خود به این نکته اذعان  می کنند که رای آنها درجلسات سامان ملل و نیز رای دادن آنها به یک بیانیه علیه یک کشور- چه درخصوص مباحث حقوق بشر وغیر آن - کاملا سیاسی است.  درواقع کشورهایی که با ایران تجارت جدی دارند ویا به لحاظ منطقه ای و یا ایدئولوژیکی روابط نزدیکی دارند عملا از اینکه رایی مخالف ایران بدهند خودداری می کنند.

البته ایران  در جلب کشورهای منطقه ای متحدان ایدیولوژیک خود کار دشواری درپیش  ندارد. چرا که بسیاری از آنها همچون  کره شمالی، سودان و چین خود  کارنامه درخشانی در زمینه حقوق بشر ندارند و پرونده آنها در این  زمینه درمواردی حتی سیاه تر از دولت تهران است. نکته ای که مسوولین ایرانی همچون جوادلاریجانی از درک آن عاجز می مانند این است که اتکای دولت به چنین دولت های سرکوب گری برای حمایت از وضعیت حقوق بشر در ایران به تنهایی نشانگر ماهیت حکومت ایران در سرکوب مخالفان و نقض گسترده حقوق بشر است. شاید به همین جهت است که وقتی نماینده کشور سودان یا کره شمالی برای حمایت از مواضع ایران درزمینه حقوق بشر وقت می گرفتند می شد لبخند را روی صورت بسیاری از حاضران دید. یکی از دیپلمات های سازمان ملل به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت : « این باشگاه بچه های بد است. (Bad Boys Club) اگر دولت ایران دروضعیت خوبی بود اصلا نباید اجازه می داد که این کشورها برای حمایت از آن ثبت نام کنند.»

سه تن از اعضای هیات ایرانی که ساعاتی را برای جلوگیری از قرائت بیانیه ۵۶ کشورصرف کردند.



بنابراین  همین که ایران آنچنان منزوی می شود  که برای اثبات حرف خود مجبور  می شود به بدنام ترین کشورها درزمینه  حقوق بشر تکیه کند، نشان از نادیده گرفتن مواضع جمهوری اسلامی در نادیده گرفتن حقوق بشر شهروندان خود است. حتی اگر در بازگشت هیات اعزامی گزارش های افسانه ای درمورد توفیق کار هیات اعزامی اش منتشر کند، همچنان عمده کشورهای جهان ایران را یکی از کشورهای ناقض حقوق بشر می داند. چه آنهاکه مستقل هستند و بستگی های اقتصادی و روابط سیاسی وایدیولوژیکی شان باعث می شود که در نهایت رای خود را به صندوق ایران بریزند چه کشورهای مستقل  که ابایی از انتقاد از دولت تهران در زمینه نقض موارد حقوق بشرندارند.

 اهمیت بیانیه ۵۵ کشور علیه موارد نقض حقوق بشر در ایران

درچنین شرایطی است که انتقاد از وضعیت بحرانی حقوق بشر در ایران توسط ۵۶ کشور خشم  هیات ایرانی را برانگیخت. البته هیات ایرانی از چند روز قبل می دانست  که چنین بیانیه ای خوانده خواهد شد. همه  امید آنها این بود که با بسیج کردن کشورهای بدسابقه ای چون کره شمالی و سودان  و حتی و کوبا ومصر جلوی خوانده شدن بیانیه را بگیرد. درحالی که اعتراض ایران عملا چشم ها بیش از پیش به وضعیت حقوق بشر ایران و آنچه پس از انتخابات در ایران رخ داده باز کرد تا با این شکست سیاسی هیات ایرانی روانه تهران شود که هم اکنون موج جدیدی از بازداشت ها و صدور احکام سنگین را شاهد است.


 


سانسورسبز!

وقتی در بالاترین خواندم که کاریکاتور جنجالی نیک آهنگ کوثر درباره موسوی که سروصدای زیادی به پاکرده از آرشیو روز حذف شده است ابتدا فکر کردم اشتباه خوانده‌ام یا مطلب نادرست است ولی وقتی آرشیو کارتونهای روز را دیدم و اثری از کاریکاتور مذکور ندیدم فهمیدم قضیه حقیقت دارد. به سلامتی آنقدر زنده ماندیم که سانسور سبز راهم ببینیم. آنهم در رسانه‌ای که از صبح تا شب از نبود آزادی در دستگاه خامنه‌ای گلایه دارد خودش سانسورچی می‌شود. البته ممکن است این امر به رضایت خود کاریکاتوریست و حتی تقاضای او صورت گرفته باشد ولی به هرصورت سانسور یا خود سانسوری آفت جامعه ما است که حتی خارج از مرزهای ولی فقیه در جهان آزاد نیز مار رها نمی‌کند. اگر یک کاریکاتور ساده که انتقادی ساده‌تر از موسوی را بیان می‌کند این اندازه با انتقاد و مخالفت مواجه می‌شود باید فاتحه جنبش سبز را خواند و پذیرفت که این اصلاح طلبان همان اصلاح طلبان سابق هستند که طاقت یک انتقاد ساده که به هیچ وجه توهینی را هم دربر نداشت ندارند.

باید پذیرفت که مشکل اصلی نه از دستگاه خامنه‌ای بلکه از کم ظرفیت بودن و استبداد زدگی ما است که فقط به خامنه‌ای و احمدی نژاد محدود نمی‌شود و کم و بیش در اکثر ما ایرانیان وجود دارد. این خصیصه غلط که هرآنچه ما می‌گوییم درست و آنچه برخلاف ما است نادرست است حتی در جهان آزاد نیز ما را رها نمی کند. امیدوارم این آخرین مورد باشد و نیک آهنگ و سایر روزنامه نگاران و کارتونیست‌ها به انتقاد جدی خود از همه چیز و همه کس ادامه بدهند و مایوس نشوند که اگر بشوند فاتحه آزادی و آزادی‌خواهی را باید خواند و سانسور و خودسانسوری آنهم از مدل سبزش را جایگزین کرد.


 


یگان ویژه: مردانگی در حمام زنانه <w:LsdException L

--
دریافت این پیام بدلیل تمایل شما به شنیدن صدای خس وخاشاک است
خواهشمند است برای اطلاع دوستانتان، این ایمیل رابرای ایشان فوروارد کنید
برای عضویت جدید در این گروه، یک ایمیل ارسال کنید به
sedayekhasokhashak+subscribe@googlegroups.com
برای لغو عضویت در این گروه، یک ایمیل ارسال کنید به
sedayekhasokhashak+unsubscribe@googlegroups.com

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر