MediaNews.ir |
- همه تصمیمها درباره فیلترینگ شبکههای اجتماعی موبایل
- صفحات حوادث پرخواننده ترین بخش روزنامه های ایرانی است
- بیش از ۵۰ درصد روزنامهنگاران جذب روابط عمومیها شدهاند
- عینک اپسون با نصف قیمت عینک گوگل به بازار می آید
- بیاخلاقیهای رایج در تعامل روابط عمومیها و رسانهها
- چشمانداز مثبت صنعت موبایل در ایران
- بازخوانی نقش و آرای پدر علوم ارتباطات ایران
- سهم وزارت ارشاد از بودجه فرهنگی کمتر از یکپنجم است
- آشنای با رویه «کوتاه کن و بگو» در روزنامهنگاری
همه تصمیمها درباره فیلترینگ شبکههای اجتماعی موبایل Posted: 13 May 2014 01:32 PM PDT چند ماهی از فیلتر شدن اپلیکیشن موبایل «وی چت» میگذرد و در این میان با صدور ابلاغیه کمیته تعیین مصادیق محتوای مجرمانه رایانهای مبنی بر فیلترینگ «واتس اپ» بار دیگر احتمال فیلترینگ شبکههای اجتماعی خارجی دیگر قوت گرفته است. به گزارش ایسنا، دبیر کمیته فیلترینگ در صحبتهای متعدد خود به انتقاد از عدم راه اندازی شبکههای اجتماعی مناسب داخلی پرداخته و یادآور شده است که پس از«واتس اپ» نرمافزارهای دیگر هم در نوبت قرار دارند. البته با این وجود عبدالصمد خرمآبادی این را هم گفته است که ما در خصوص فیلترینگ نرمافزارهای مجازی مانند وایبر، تانگو و اینستاگرام اتخاذ تصمیم نکردهایم و شاید فیلترینگ این نرم افزارها در آینده در دستور کار کارگروه قرار گیرد، البته نتیجه نهایی بستگی به رای اعضای کارگروه دارد. اما در این میان برخی کاربران این شبکهها در موضوع فیلترینگ شبکههای اجتماعی موبایل، طرفداری از حقوق و سود اپراتورهای تلفن همراه را دخیل دانسته و معتقدند این تصمیم برای جلوگیری از ضرر اپراتورها گرفته شده است. با این وجود وزیر ارتباطات چندین بار در صحبتهای خود تاکید کرده که ما بر این باوریم که هیچیک از شبکههای اجتماعی نباید به دلیل مسائل اقتصادی و تسهیلاتی که برای کاربران فراهم میکند فیلتر شوند؛ مگر اینکه این شبکهها مضرات دیگر و یا بحث مشکلات اخلاقی را به دنبال داشته باشند. اما پس از بحث و گفتوگوهای مختلف مسوولان کمیته فیلترینگ و وزارت ارتباطات وزیر ارتباطات از تصمیم رئیس جمهوری در این زمینه به دلیل چند صدایی پیش آمده در ارتباط با فیلترینگ واتس اپ خبر دادند. محمود واعظی با تاکید بر این که در حکم تصویب شده در کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه نوعی نقصان وجود داشته اظهار کرد: در خصوص فیلترینگ واتس اپ در کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه رایانهای جلسهای برگزار شد و در آن در این زمینه رای گیری شد اما درآن جلسه یکی اعضا که سمت او تغییر کرده بود و برای خداحافظی آمده بود، با وجود این که هیچ اختیاری در دست نداشت رای بر فیلتر شدن این شبکه داد اما زمانی که وزیر آن دستگاه متوجه این موضوع شد به رییس جمهوری و کارگروه تعیین مصادیق اعلام کرد که که نماینده آن وزارتخانه دارای اختیارات لازم نبوده و نظر وزیر در زمینه فیلترینگ واتس اپ مخالف است اما کارگروه در نهایت این مساله را نپذیرفت و باعث شد که این موضوع در شورای عالی فضای مجازی مطرح و پیگیری شود. وی ادامه داد: با توجه به صحبتهای انجام شده رییس جمهوری به عنوان رییس این شورا و پس از یک ساعت بحث مقرر کرد که تصمیم کمیته تعیین مصادیق اجرایی نشود تا این مساله در کمیسیونهای مختلف شورای عالی فضای مجازی مورد بررسی قرار گیرد. براساس نظر رییس جمهوری قرار بر این بوده که برای سیاست گذاری در مورد سایر شبکهها هم در کمیسیونهای مختلف شورای عالی فضای مجازی بررسیهای لازم صورت گیرد و سیاست گذاریهای مناسب در این زمینه انجام شود. در حال حاضر آنچه در شورای عالی فضای مجازی تصمیم گرفته میشود اجرای آن برای کارگروه تعیین مصادیق، وزارت ارتباطات و سایر نهادها لازم الاجرا خواهد بود و به گفته وزیر باید مبنای عمل دستگاههای مختلف براساس دستور و تصمیم گیریهای این شورا باشد. در این میان این سوال ایجاد شد که اگر کارگروه تعیین مصادیق، فیلترینگ این شبکه را به وزارت ارتباطات ابلاغ کند آیا این وزارتخانه آن را اجرا خواهد کرد؟ وزیر در این باره توضیح داد: اگر کارگروه مسالهای را تصدیق و به ما ابلاغ کند مانند گذشته آن را اجرا خواهیم کرد مگر آن که شورای عالی فضای مجازی نظر دیگری در این باره داشته باشد؛ به عبارت دیگر در میان تصمیمات کارگروه تعیین مصادیق و شورای عالی فضای مجازی تصمیم گیریهای شورای عالی فضای مجازی برای ما اولویت خواهد داشت. وی در پاسخ به این سوال که آیا این امکان هم وجود خواهد داشت تا بررسی شورای عالی فضای مجازی شبکه وی چت که پیش از این فیلتر شده است در دسترس مردم قرار گیرد؟ تصریح کرد: فیلترینگ این شبکه در کارگروه تعیین مصادیق تصویب شده بود اما اکنون اگر درباره واتس اپ به گونهای دیگر عمل میشود به دلیل آن است که آنچه در این کمیته تصویب شده با یک مشکل مواجه است و حتی اگر برای این شبکه هم رای گیریها شفاف بود و مساله به شورای عالی فضای مجازی کشیده نمیشد، پس از ابلاغ کارگروه تعیین مصادیق ما بحث را اجرایی میکردیم. اما هنوز مدت زیادی از صحبتهای واعظی نگذشته بود که یک عضو کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه از اعلام آمادگی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات برای طراحی و تولید دو نرمافزار شبکههای اجتماعی و فیلتر هوشمند داخلی خبر داد. محمدعلی اسفنانی در این باره گفت: وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در جلسات مختلف بر توانایی مهندسان و نخبگان رشته آی تی برای طراحی و تولید نرمافزار شبکه اجتماعی تاکید کرده است. سخنگوی کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس افزود: محمود واعظی همچنین بر آمادگی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات برای طراحی ساز و کاری جهت هوشمند کردن فیلترینگ سایتهای اینترنتی تاکید کرده است که امیدواریم این اعلام آمادگیها هرچه زودتر به مرحله اجرا برسد. او رویکرد کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه را فیلتر صفحات با محتویات مجرمانه دانست و افزود: رویکرد کارگروه حذف مصادیق مجرمانه از محتویات سایتهای اینترنتی است ولی در صورت بیتوجهی مدیران سایتهای خاصی چارهای جز اعمال فیلترینگ ندارد. وی متذکر شد: با وجود توانایی مهندسان آی تی برای تولید نرم افزارهای فیلتر هوشمند صفحات دارای محتویات مجرمانه ولی به دلیل ضعف در این حوزه چارهای جز فیلتر کل سایتهای دارای صفحات مجرمانه نداریم. اسفنانی در عین حال به رفع فیلتر شبکه اجتماعی فیس بوک را مشروط به طراحی نرامافزار فیلتر هوشمند صفحات با محتویات مجرمانه دانست و تاکید کرد: با طراحی چنین نرمافزاری امید به رفع فیلتر سایتهای دارای صفحات مجرمانه نظیر فیس بوک و یوتیوب افزایش مییابد. وی یادآور شد: با طراحی چنین نرمافزارهایی عدم دسترسی مردم به سایتهای اجتماعی بینالمللی محدود به صفحات با محتویات مجرمانه میشود. |
صفحات حوادث پرخواننده ترین بخش روزنامه های ایرانی است Posted: 13 May 2014 01:24 PM PDT مرکز ملی مطالعات و سنجش افکار در یک نظرسنجی به سفارش معاونت مطبوعات و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دربارهی میزان و الگوی مصرف مطبوعات در تهران، نتایجی را منتشر کرد. به گزارش ایسنا، این نتایج حاصل دومین نظرسنجی از 923 نفر شهروند تهرانی دربارهی میزان و الگوی مصرف مطبوعات است که در اسفندماه سال 1392 از 55.8 درصد از زنان و 44.2 درصد از مردان ساکن در شهر تهران انجام شده و نتایج این پژوهش نشان میدهد که میزان استفاده و اعتماد پاسخگویان از مطبوعات بعد از صداوسیما در مقام دوم قرار دارد و مهمترین شیوهی دسترسی آنها به مطبوعات هم از طریق کیوسکهای روزنامهفروشی است. میزان مطالعهی روزنامه در میان خوانندگان آنها 49.3 دقیقه در شبانهروز است و در رابطه با مجلات هم این رقم به 48.4 دقیقه میرسد. بیشترین روزنامهی مورد مطالعه و قابل اعتمادترین آنها از نظر پاسخگویان با رقم بالایی، روزنامهی همشهری و در میان مجلات هم خانوادهی سبز است. مهمترین معیار پاسخگویان که از تمام مناطق 22گانهی تهران انتخاب شده و میانگین تحصیلات آنها 12.1 سال است، در مطالعهی روزنامه، داشتن صداقت و بیان واقعیات و در رابطه با مجلات نیز تنوع مطالب و موضوعات آن است. عدد قابل تأمل اعتقاد به نبودن آزادی بیان براساس این پژوهش میدانی، 23.6 درصد افراد همیشه برای کسب اخبار و اطلاعات گوناگون از صداوسیما استفاده میکنند، 35.8 درصد اغلب، 24.1 درصد گاهی، 9.6 درصد بهندرت و 7 درصد هم هرگز از رسانهها برای کسب اخبار استفاده نمیکنند. در رابطه با نحوهی بهرهمندی از مطبوعات داخلی یا سایتهای مرتبط با آنها هم 6.8 درصد همیشه، 15 درصد اغلب، 26 درصد گاهی، 18.7 درصد بهندرت و 33.5 درصد هم هرگز از این رسانه بهرهای نمیبرند. از ماهوارهها هم 7.2 درصد همیشه، 12.6 درصد اغلب اوقات، 19.7 درصد گاهی و 9 درصد هم بهندرت برای کسب خبر از آنها بهره میبرند و در مقابل، 51.5 درصد هرگز استفادهای نمیبرند. از پاسخگویان پرسیده شد «به نظر شما روزنامهها و مجلات منتشره در کشور تا چه حد در اطلاعرسانی از آزادی برخوردارند؟» از میان 861 پاسخگویی که به این پرسش جواب دادهاند، 14.5 درصد آزادی مطبوعات را در این زمینه بسیار زیاد و زیاد دانسته، 30.5 درصد تاحدی، 43.5 درصد کم و بسیارکم و از نظر 11.5 درصد هم این آزادی در بین مطبوعات اصلا وجود ندارد! به عبارتی، حدود 60 درصد از پاسخگویان معتقدند مطبوعات آزادی بیان ندارند یا آزادی بیان بسیار کمی دارند.
در این تحقیق که در دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها و به سفارش معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در اسفند 92 انجام شده، از پاسخگویان خواسته شد تا حداکثر به نام چهار روزنامهای که بیش از سایر روزنامهها مطالعه میکنند، اشاره کنند؛ نتایج نشان داد که 44.1 درصد پاسخها مربوط به کسانی است که روزنامهی همشهری را مطالعه میکنند، سپس با فاصله بسیار زیادی، 12.2 درصد در این زمینه به روزنامهی ایران، 7.5 درصد به جامجم، 5.9 درصد به انواع روزنامههای ورزشی اشاره کردند. نکتهی جالب اینجاست که در تحقیقی که سال 85 انجام شد، رتبهی دوم برای روزنامهی جام جم بود و رتبهی سوم به ایران رسیده بود و حالا بعد از 7 سال، این جابهجایی معنادار صورت گرفته است. دربارهی روزنامهی همشهری، 21.2 درصد گفتهاند که بهطور مرتب و هر روز، 31.8 درصد بیشتر روزهای هفته، 30 درصد یکی دو روز در هفته و 17 درصد هم کمتر از یکی، دو روز در هفته این روزنامه را مطالعه میکنند. در رابطه با روزنامهی ایران نحوهی مطالعه 23.1 درصد بهطور مرتب و هر روز، 27.9 درصد بیشتر روزهای هفته، 27.9 درصد یکی، دو روز در هفته و نحوهی مطالعه 21.2 درصد هم کمتر از یکی، دو روز در هفته است. از میان خوانندگان روزنامهی جامجم هم 18.2درصد بهطور مرتب و هر روز، 30.3 درصد بیشتر روزهای هفته، 37.9 درصد یکی، دو روز در هفته و 13.6 درصد هم گفتهاند که کمتر از یکی، دو روز در هفته این روزنامه را میخوانند. روزنامههای ورزشی هم توسط 13.7 درصد پاسخگویان بهطور مرتب و هر روز، 31.4 درصد بیشتر روزهای هفته، 35.3 درصد یکی دو روز در هفته و توسط 19.6 درصد هم کمتر از یکی دو روز در هفته مورد مطالعه قرار میگیرند. علت مطالعه 8.9 درصد مردم بهروز بودن مطالب روزنامه، 8.9 درصد آگهی و نیازمندیها، 7.6 درصد تنوع مطالب آن، 6.7 درصد بیان جامع و کامل اخبار و 6.3 درصد هم کسب موضوعات مورد علاقهشان بوده است. به گزارش ایسنا، علاوه بر این، دلایل 6 درصد دیگر صداقت و بیان واقعیات توسط روزنامهها، 5.2 درصد کیفیت و محتوای مناسب و دلیل مطالعه 4.9 درصد هم علاقهمندی به مطالعه روزنامه بوده است. در این رابطه 4.6 درصد دیگر از پاسخها به دسترسی آسان به روزنامهها و دلیل 3.5 درصد هم اعتماد به روزنامه بوده است.
از میان آن دسته از پاسخگویانی که به روزنامههای قابل اعتماد خود در سطح کشور اشاره داشتهاند، نتایج نشان میدهد در میان روزنامههای منتشره 41.4 درصد از پاسخها به روزنامهی همشهری، 8.5 درصد ایران، 7.9 درصد جامجم و 7.6 درصد هم به روزنامهی اطلاعات اختصاص دارد. |
بیش از ۵۰ درصد روزنامهنگاران جذب روابط عمومیها شدهاند Posted: 13 May 2014 01:24 PM PDT معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: طبق آمار رسمی که دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها اعلام کرده، بیش از 50 درصد روزنامهنگاران حرفهای جذب روابط عمومیها شدهاند. به گزارش ایسنا، حسین انتظامی که در دومین همایش روز جهانی ارتباطات انجمن علمی ارتباطات دانشگاه تهران سخن میگفت، با اشاره به اینکه الگوی مصرف رسانهای تغییر کرده است، اظهار کرد: بیش از 10 سال است که در اروپای غربی و آمریکای شمالی، میزان مصرف کاغذ مطبوعات کاهش یافته است. البته این به آن معنی نیست که مخاطبان از رسانهها استفاده نمیکنند، بلکه به این معناست که از کاغذ کمتر استفاده میکنند. او ادامه داد: در تاریخ رسانههای ما، با ظهور هر رسانهی جدیدی جای رسانهی دیگری تنگ میشد؛ اما در موج جدید رسانهای که موج چند رسانهای است، چنین بحثی مطرح نیست. انتظامی با بیان اینکه جمع تیراژ روزنامههای کشور حدود یکمیلیون نسخه است، اظهار کرد: همکاران ما از دکههای تهران، معدلگیری کردهاند و نتیجهی آن، موید همین امر است. البته برخی رسانههای مکتوب ما به نسخههای تحت وب یا اپلیکشنهای موبایل برای اطلاعرسانی رو آوردهاند. معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد با اشاره به رجوع 50 درصدی روزنامهنگاران حرفهای به روابط عمومیها، توضیح داد: روابط عمومیها فینفسه نهاد بدی نیستند و به عبارت دیگر، در همسایگی روزنامهها قرار دارند؛ اما تفاوت این دو در نقد است. نکتهی دیگری که موجب چنین اتفاقی میشود، مقولهی امنیت شغلی و حرفهای پایین روزنامهنگاران است. ما باید تلاش کنیم تا زمینهی کاری و امنیت حرفهای روزنامهنگاران را فراهم کنیم. وی افزود: یکی از مشکلات خبرنگاران ما، بیمه نبودن آنهاست؛ تا کنون دولت از سر خیرخواهی به این حوزه وارد میشد و روزنامهنگاران را بیمه میکرد؛ اما بیمهی دولتی با استقلال حرفهای روزنامهنگاران و قانون مطبوعات مغایرت دارد. بنابر همین موضوع، در برنامهی ما برنامهریزی برای اینکه بنگاههای مطبوعاتی بتوانند خودشان روزنامهنگاران را بیمه کنند، وجود دارد. او در پایان دربارهی سازمان نظام صنفی مطبوعاتی و شباهتهای آن با نظام پزشکی توضیحهایی داد. |
عینک اپسون با نصف قیمت عینک گوگل به بازار می آید Posted: 13 May 2014 01:24 PM PDT شرکت اپسون که تا به حال بیشتر با چاپگرهایش در میان عموم مردم شناخته شده بود، قصد دارد با عرضه عینک دیجیتال به رقابت با گوگل بپردازد. |
بیاخلاقیهای رایج در تعامل روابط عمومیها و رسانهها Posted: 13 May 2014 01:03 PM PDT علیرضا کتابدار*: مطبوعات و روابط عمومی از سویی به منزله دو برادر و یا دو همسایه دیوار به دیوار هستند که روابط نزدیک و منافع مشترک فراوانی دارند و از سوی دیگر، دو برادر از مادرانی متفاوت و یا همسایههایی هستند که هر چند منافع مشترکی دارند، اما بهشدت با دیدگاهی منفی و خصمانه نسبت به یکدیگر مینگرند. به طور کلی، دو نگرش عمده در زمینة ارتباط روابط عمومیها و رسانهها وجود دارد: الف ـ روابطعمومیها نقطة مقابل رسانهها هستند؛ بدین معنا که رسانهها مدافع منافع مردم و روابطعمومیها، مدافع منافع سازمان هستند. ب ـ روابط عمومیها و رسانهها دو شاخة تنومند درخت ارتباطات و مکمل یکدیگرند و هر دو منافعی یکسان را از این ارتباط متقابل جستوجو میکنند. (1) یکی از حوزههای مهم و موثر فعالیت روابط عمومی، فعالیت آن در زمینة اطلاعرسانی صحیح و اصولی از طریق وسایل ارتباط جمعی است. بسته به اینکه این دو نهاد، از کدام زاویه با یکدیگر تعامل داشته باشند، هر دو شکل موجود اعم از صمیمانه و یا خصمانه امکانپذیر است. بسیاری از وظایف روابطعمومیها و رسانهها با یکدیگر مشترک است. شاید مهمترین وظایف مشترک آنها را بتوان در «اطلاعرسانی»، «تاثیرگذاری بر افکار عمومی» و «استفاده از ابزارهای نسبتاً مشترک» تقسیمبندی کرد. همچنین آنها به دنبال تاثیر بر مخاطبِ کمابیش یکسانی هستند، البته معمولا دامنة گسترش پیامهای روابط عمومی محدودتر از رسانههاست. در کنار اهداف مشترک، روابطعمومیها و رسانهها نقاط افتراقی نیز با یکدیگر دارند که میتوان از تعارض اهداف و کارکردها ـ در بسیاری از موارد ـ و نوع سازمانی و مدیریتی که بر آنها اعمال میشود، نام برد. برای روابط عمومی تعاریف مختلفی ذکر شده است؛ آن را چشم، گوش، زبان و آیینه تمامنمای سازمان نامیدهاند. از آن به عنوان وکیل مدافع و تصویرساز سازمان یاد کردهاند و البته خیلی از مواقع، توجیهگر فعالیتهای اشتباه سازمان است. اخلاق یکی از اصول مسلم در حرفة روابط عمومی است، چرا که سر و کار داشتن با افکار عمومی و مردم موضوعی نیست که بتوان بهسادگی از کنار آن گذشت. اهمیت افکار عمومی و مردم ایجاب میکند تا کارشناسان روابط عمومی با تاسی از یک سری اصول اخلاق حرفهای، سلامت فعالیتهای روابط عمومی را تنظیم کنند. (2) اگر مطبوعات و روابط عمومیها به اصول حرفهای و اخلاقی در نظر گرفته شده پایبند باشند، قطعا ارتباطی حرفهای و همراه با احترام متقابل پیش رو خواهند داشت، در غیر این صورت آفتهای زیادی متحمل میشوند که در نهایت، ضعف هر دو نهاد را در پی خواهد داشت. در این مقاله سعی شده است بیاخلاقیهای رایج در تعامل متقابل روابط عمومیها و رسانهها بیان شده و به اختصار مورد بررسی قرار گیرد؛ طبیعی است که با توجه به مخاطبان این مقاله بیشتر به بیاخلاقهایی که روابط عمومیها در تعامل با رسانهها مرتکب میشوند، پرداخته شود. اخلاق و تبعیت از اصول و چارچوبهای آن در هر دورهای، چه در اشکال ارتباط سنتی و چه مدرن، که به «اصول اخلاقی روابط عمومی» شهرت یافته است، دارای ارکانی همچون صداقت، درستکاری، امانتداری، حفظ حقوق ذینفعان، پرهیز از مبالغه و حفظ کرامت انسانی است. بعضی از این اصول اخلاقی بهطور خاص در «اساسنامه انجمن بینالمللی روابط عمومی» IPRA مورد تاکید قرار گرفته است که از آن جمله میتوان به «رعایت مقررات اعلامیه جهانی حقوق بشر در انجام امور مربوط به حرفه روابط عمومی»، «فدا نکردن حقیقت در هر شرایطی» و «پاسداری از عدم انتشار اخبار و اطلاعات غیرموثق» اشاره کرد. (3) برقراری و توسعه ارتباط با رسانهها یکی از وظایف اصلی روابط عمومیهاست، به گونهای که یکی از تعاریف روابط عمومی، آن را «کاربرد خردمندانه رسانهها» برای نفوذ در افکار عمومی میداند. روابط عمومی بدون مساعدت و همکاری وسایل ارتباط جمعی نمیتواند اهداف خود را بهویژه در زمینة اجرای برنامهها و تبلیغاتِ فراگیرِ جذاب و تاثیرگذار تامین کند. همچنین بدون استفاده از ظرفیتها و قابلیتهای رسانهها، روابط عمومی نمیتواند به اهداف خود دست یابد و برای توفیق خود، سخت محتاج داشتن ارتباطی اصولی با رسانههاست. (4) عمدة مشکل ارتباطی بین روابط عمومیها و رسانهها از آنجا نشات میگیرد که روابط عمومیها به دنبال برجستهسازی نقاط قوت و پوشاندن نقاط ضعف سازمان متبوع خود هستند، در حالی که اغلب رسانهها میکوشند نقاط ضعف را به اطلاع مردم برسانند تا آنها را به سوی برطرف کردن نقاط ضعف خود و کارآمد شدن هر چه بیشتر سوق دهند. همچنین یکی از عوامل مهم در برقرار نشدن ارتباط مطلوب بین روابط عمومیها و رسانهها، آشنا نبودن آنها با محدودیتهای یکدیگر بهویژه در مورد انعکاس اخبار است. (5) عوامل مختلف و فراوانی در دو زیرگروه «درونسازمانی» و «برونسازمانی» در انتشار اخبار در رسانهها موثرند که یکی از مهمترین آنها در زیرگروه «برونسازمانی»، روابط عمومیها هستند. روابط عمومیها از روشهای مختلف اعم از تهدید و تطمیع خبرنگاران و رسانهها، همکاری نکردن با آنان و یا ارایه اطلاعات نادرست و یا جهتدار بر روند اطلاعرسانی رسانهها تاثیر میگذارند. در مجموع، عوامل متعددی در ارتباط روابطعمومیها و رسانهها موثر هستند که به اختصار میتوان از موارد زیر نام برد: الف: مدیریت و مالکیت رسانهها: دولتی بودن، خصوصی بودن و یا تعاونی بودن مالکیت رسانهها در انعکاس اخبار و مطالب نقش دارد. ب: سیاستها و خطمشیها: تعلقات سیاسی، اقتصادی و ... در انعکاس مطالب موثر است. ج: زمینة انتشار: هر چه موضوع رسانه و نشریه به عملکرد سازمان نزدیکتر باشد، احتمال انعکاس مطالب بیشتر است. د: شرایط سیاسی و اجتماعی: تراکم خبری به دلیل رویدادها و وقایع سیاسی به چاپ نشدن یا کوتاه شدن اخبار میانجامد. ه: دورة انتشار: نشریات براساس دورۀ انتشار یعنی روزانه، هفتگی، ماهانه و ... مطالب خاصی چاپ میکنند. و: مناسبتها: روزهای ویژه مرتبط با عملکرد سازمان، موقعیت انعکاس مطالب را بیشتر میکند. (6) بیاخلاقیهای رسانهها یکی از منابع مهم کسب خبر مستقیم و غیرمستقیم رسانهها، روابط عمومیها هستند. براساس بررسیها مشخص شده است که تعداد زیادی از سردبیران رسانههای جمعی، بیشتر وقت خود را صرف پردازش اطلاعات و نه جمعآوری آن میکنند. به عبارت دیگر، مطالب روابط عمومیها، موجب صرفهجویی در وقت، پول و فعالیت رسانهها به جای گردآوری اخبار توسط خودشان میشود؛ در واقع روابط عمومیها، گزارشگران مجانی رسانهها هستند. (7) البته در این میان، رابطة برخی رسانهها با روابط عمومیها به مثابه جاده یکطرفهای است که انتظار دارند تنها خدمات یکسویهای به آنها ارایه شود. مهمترین بیاخلاقهایی که رسانهها در تعامل با روابط عمومیها مرتکب میشوند، شامل موارد زیر است: 1ـ ارایه اخبار همراه با حب و بغض: مواردی بسیاری مشاهده میشود که رسانهها به دلیل خطمشی خود و یا گهگاه دیدگاه و سلیقة شخصی سردبیر، دبیر و حتی خبرنگارانشان اخبار دروغ و یا جهتدار از یک سازمان منعکس میکنند و حتی تعامل مختصری نیز با روابط عمومی آن نهاد یا سازمان ندارند. 2ـ درنظر نگرفتن اصول حرفهای در پوشش اخبار: برخی رسانهها نسبت به مفاهیم اساسی خبرنویسی یعنی دقت، صحت و جامعیت بیتوجه هستند و این بیدقتی آنها باعث ظلمی در حق سازمان بهویژه روابط عمومیها میشود. متاسفانه در شرایطی که رسانههای آنلاین و سایبر در کشور ما رشد کمی چشمگیری داشتهاند، بسیاری از آنها از نظر کیفیت با سرویس تحریریه یک روزنامه یا خبرگزاری حرفهای قابل مقایسه نیستند. همچنین وجود خبرنگاران با حداقل تخصص در حوزة موردنظر و بیدقتی مفرط بسیاری از آنان را نیز میتوان در این گروه گنجاند. 3ـ تبعیض در اطلاعرسانی: برخی رسانهها خارج از چارچوب حرفهای به دلایل مختلف در اطلاعرسانی عملکرد نهادهای دولتی و غیردولتی تبعیض قائل میشوند. این دلایل میتواند اقتصادی، سیاسی و یا موارد دیگری باشد. ضرورت نگاه منصفانه به حوزههای مختلف خبری ـ فارغ از نگاههای سیاسی ـ دربارۀ خبرگزاریها به دلیل نوع کارکرد آنها اهمیت بیشتری دارد. 4ـ تقاضای دریافت پول یا هدایای غیرنقدی: متاسفانه باید گفت این شایعترین آفت حال حاضر ارتباط رسانهها با روابط عمومیها است که البته خود کارگزاران و مدیران روابط عمومی نقش مهمی در گسترش و رواج این معضل دارند. اینکه یک رسانه، رسالت حرفهای و وظیفۀ اطلاعرسانی خود را منوط به دریافت هدایای نقدی و غیرنقدی کند، نشان از رویکرد غیرحرفهای آن است. تا یک دهه پیش بهندرت این موضوع به عنوان یک رویکرد در سطح کلان یک سازمان رسانهای مشاهده میشد و تنها بعضی خبرنگاران به صورت خودسرانه چنین تعامل غیرسالمی را با بعضی روابط عمومیها برقرار میکردند، اما در کمال تاسف این بدعت فسادآور تبدیل به یک رویه شده و حتی در سطح کلان، مدیریت یک رسانه رویکرد مثبت نسبت به یک سازمان یا نهاد را منوط به ارتباط مالی در سطح گرفتن آگهی و دریافت هدایای نقدی و غیرنقدی از آن میکند. 5ـ برخوردهای نامناسب موردی خبرنگاران و مدیران رسانه: گهگاه شاهد هستیم بعضی خبرنگاران یا مدیران رسانه برخوردی یک سویه و از بالا به پایین با مدیران و کارشناسان روابط عمومی دارند. نگاه این افراد به روابط عمومی تنها به عنوان حلقۀ ارتباطدهنده مدیران ارشد با رسانهها است و با کمال تاسف، به دلیل فقدان شناخت لازم از کارکردهای این نهاد تاثیرگذار، تنها نقشی معادل رئیس دفتر یک مدیر را برای کارگزاران روابط عمومی قائل هستند. بیاخلاقیهای روابطعمومیها ارتباط هیچگاه یکطرفه نیست؛ اگر بیاخلاقی، بیقانونی و یا فسادی در ارتباط متقابل بین رسانهها و روابط عمومیها وجود دارد، حتما هر دو سوی ارتباط با درصدهای متفاوت در بروز آن دخیل هستند؛ البته از آنجایی که در بیشتر موارد به نوعی روابط عمومی آغازگر این ارتباط است و با توجه به رویکرد این مقاله، در اینجا به مهمترین بیاخلاقهایی که روابط عمومیها در تعامل با رسانهها مرتکب میشوند، میپردازیم: 1ـ کتمان حقایق از رسانهها: روابط عمومی قوی هیچگاه حقیقت را کتمان نمیکند. رعایت اصل صداقت، امر مسلمی در مطبوعات است؛ بهویژه که در عصر اطلاعات و با کمک ابزارهای سریع و متنوع کسب خبر، روزنامهنگاران حرفهای سریع به حقیقت دست پیدا میکنند و اگر یک روابط عمومی حقیقت را انکار کند، در نزد روزنامهنگاران حرفهای فاقد ارزش و اعتبار است. (8) البته همانطور که رسانة «بیطرف»، افسانهای است که وجود خارجی ندارد، روابط عمومی نیز نمیتواند «بیطرف» باشد، اما میتواند و باید «انصاف» داشته باشد؛ انصاف بدین معنا که به حداقلهای حرفهای پایبند باشند و تنها انکارکننده واقعیتها و توجیهگر عملکرد مدیران سازمان نباشند. تجربههای فراوان سالهای اخیر بهویژه در کشور ما حاکی از این است که کتمان حقیقت، سادهترین و ابتداییترین کاری است که یک روابط عمومی میتواند انجام دهد؛ هر چند این راهکار عمری بسیار کوتاه دارد و باعث نادیده گرفتن روابط عمومی در موارد بعدی از سوی رسانهها میشود. 2ـ ارایه اخبار نادرست: روابط عمومیها گهگاه تنها حقیقت را بیان نمیکنند، اما در مواردی علاوه بر کتمان حقیقت، به انعکاس اخبار نادرست نیز میپردازند. در واقع، برخی روابط عمومیها با ارایه اخبار نادرست سعی در منحرف کردن رسانهها و افکار عمومی به نفع سیستم خود دارند. ارایه آمار نادرست و غیرواقعی و یا اظهارنظرهای شتابزدة فاقد تعقل و منطق از جمله این موارد هستند. اخبار نادرست و یا توجیههای غیرمنطقی شاید به صورت موردی بتواند منافع کوتاهمدتی برای یک سازمان داشته باشد، اما به یقین این رویکرد در میانمدت و بلندمدت باعث ایجاد بیاعتمادی و به تبع آن ضررهای جبرانناپذیری به سازمان میشود. 3ـ ارایه آگهی به جای خبر: روابط عمومی خوب هرگز آگهی را به جای خبر به روزنامه یا نشریهای ارسال نمیکند. ارایه آگهی به عنوان خبر هم توهین به روزنامهنگار و هم توهین به مخاطب محسوب میشود. در بسیاری از موارد، آنچه برای یک روابط عمومی خبر محسوب میشود، برای رسانه کارکرد آگهی دارد. توقعات بیجای بعضی روابط عمومیها و اصرار آنها بر پوشش «رپورتاژ آگهی»هایی که بهزعم آنان خبر تلقی میشود در این دسته قرار میگیرد. 4ـ تبعیض قائل شدن بین رسانهها: بعضی روابط عمومیها براساس سلایق سیاسی و یا شخصی مدیران خود، رویکردی تبعیضآمیز با رسانهها دارند. به عنوان نمونه، به تعداد زیادی از نهادها و سازمانهای دولتی در دولتهای نهم و دهم دستور داده شده بود که از ارایه آگهی به روزنامه همشهری ـ پرتیراژترین روزنامه کشور ـ به دلیل اختلافات رئیسجمهور وقت با شهردار تهران خودداری کنند. همچنین یکی دیگر از جلوههای این تبعیض مربوط به تفاوت قائل شدن مدیران و کارشناسان روابط عمومیها بین رسانهای همچون صداوسیما با مطبوعات است. بهزعم بسیاری از مدیران، خون خبرنگاران صداوسیما به دلیل رسانهای که در اختیار دارند از خون رسانههای مکتوب پررنگتر است. این دیدگاه بهویژه در کنفرانسهای مطبوعاتی باعث رنجش خاطر خبرنگاران رسانههای مکتوب میشود. به عنوان نمونه، بهویژه در بیشتر شهرستانها، تا زمانی که خبرنگاران صداوسیما به یک کنفرانس خبری نرسند آن برنامه شروع نمیشود و گهگاه حتی یک برنامة خبری، تنها براساس زمانبندی هماهنگشده با تیم خبری صداوسیما برگزار میشود. 5ـ پرداخت رشوه به رسانهها: موارد بسیاری بهویژه در دهة اخیر پیش آمده است که یک سازمان از طریق روابط عمومی خود، رشوههای فراوانی به یک رسانه پرداخت کرده و اصطلاحاً آن رسانه را خریده است. حتی مواردی وجود دارد که روابط عمومی یک شرکت با فردی قرارداد بسته است که او رسانهها را بخرد و اجازه انعکاس مطلب منفی علیه آنها را ندهد. این موضوع در میان سازمانهای بزرگ شایعتر است؛ حتی روابط عمومی برخی از سازمانها یا نهادها با فرد یا افرادی قرارداد میبندند که ماهانه مبلغی به خبرنگاران فعال در حوزه تحتنظر آنان پرداخت کنند. 6ـ پرداخت هدایای نامتعارف به روزنامهنگاران: یکی از موارد بحثانگیز در ارتباط بین روابط عمومیها و رسانهها، ارایه هدایا به خبرنگاران است. در بسیاری از منابع مکتوب اخلاق روزنامهنگاری، خبرنگاران از دریافت هدیه منع شدهاند. با وجود این، به نظر میرسد اگر هدیه در حد متعارف برای همۀ خبرنگاران یک حوزه تهیه شود و به عنوان مثال در یک کنفرانس مطبوعاتی به آنان عرضه شود، مشکلی به وجود نخواهد آمد. مشکل زمانی تبدیل به معضل میشود که روابط عمومیها به صورت مخفیانه و «تبانیگونه» مبالغ نقدی و یا رانتهای قابلتوجه به خبرنگاران حوزۀ خود میپردازند و طبیعی است که در قبال آن، انتظاراتی دارند که با روح حاکم در روزنامهنگاری حرفهای بیگانه است. طبیعی است که اهدای یک قالیچه یا فرش ابریشم به ارزشی بالاتر از 20 میلیون تومان و یا پرداخت های بُنهایی با ارزشی بالا را نمیتوان یک هدیه معمولی دانست. 7ـ تهدید خبرنگاران و رسانهها: تهدید مکرر خبرنگاران و رسانهها به شکایات قانونی و یا حتی استفاده از ابزارهای غیرقانونی برای تحت فشار قرار دادن آنان یکی دیگر از شیوههای مذمومی است که برخی روابط عمومیها در برخورد با رسانهها در دستور کار قرار میدهند. این موضوع بهویژه دربارة سازمانها و نهادهایی که از قدرت بیشتری برخوردار بوده و مدیران آن وابسته به نهادهای امنیتی، اطلاعاتی، نظامی و قضایی هستند بیشتر به چشم میخورد. 8ـ حرفهای نبودن کارگزاران روابط عمومی: متاسفانه بسیاری از کارگزاران روابط عمومیها شناخت حداقلی از وضعیت رسانههای مرتبط با سازمان خود و اصول حرفهای حاکم بر آنها ندارند. در کمال تاسف، هنوز شاهد هستیم افرادی که در قسمتهای مختلف یک سازمان فاقد کارآمدی لازم شناخته شدهاند به روابط عمومیها فرستاده میشوند. این رویکرد که هنوز در بسیاری از نهادها بهویژه سازمانهای دولتی رایج است ناشی از کوتهفکری مدیران آن سازمان نسبت به نقش مهم روابط عمومیهاست. از سوی دیگر، برگزاری دورههای آموزشی نیز نتوانسته است تحول چشمگیری در این افراد ایجاد کند. علاوه بر اینکه بسیاری از این افراد انگیزه لازم را ندارند و به نوعی از تبعید خود به روابط عمومی ناراحت و سرخورده هستند، کیفیت برگزاری دورههای آموزشی نیز متناسب با نیازهای آنان نیست و در عمل این آموزشها، تاثیر کمی در ارتقای توان حرفهای آنان دارد؛ آثار ارسالی به جشنوارههای مختلف روابط عمومی در سالهای اخیر گواهی بر این مدعاست. همچنین بسیاری از کارگزاران روابط عمومی تعامل مستقیم و موثری با رسانههای فعال حوزۀ کاری خود ندارند. به عنوان نمونه، چند ماه پیش روابط عمومی یکی از سازمانهای مطرح کشور در حالی از یکی از استادان علوم ارتباطات و روزنامهنگاران پیشکسوت کشور به عنوان سردبیر خبرگزاری میراث فرهنگی شکایت کرد و برای وی احضاریه ارسال کرد که ایشان بیش از 6 سال است دیگر در این رسانه حضور ندارند! راهکاری برای تفاهم دوجانبه همانطور که در ابعاد حرفهای میتوان رسانه و روابط عمومی را به یکدیگر نزدیک کرد، از نظر اخلاقی نیز میتوان مسایل و مشکلات بین این دو را تا حد زیادی مرتفع کرد؛ البته این مهم در گروی اهتمام این دو گروه مهم، به تحقق استانداردهای حرفهای و اخلاقی است. از سالها پیش سبک خبرنویسی مورد علاقه روزنامهنگاران، «هرم وارونه» و سبک مورد علاقه روابط عمومیها «سبک تاریخی» بوده است؛ در حال حاضر بسیاری از روابط عمومیها از سبک مختصر و مفید هرم وارونه استفاده میکنند و یا حتی خبرهای طولانی و مهمشان را با سبک «تشریحی» تنظیم میکنند که تلفیقی از سبک هرم وارونه و سبک تاریخی است. این رویکرد و تفاهم دوجانبه را میتوان در ابعاد اخلاقی نیز ایجاد کرد و توسعه داد. اگر یک روابط عمومی از ارتباطات قوی و موثر برخوردار باشد و پنهانکننده و یا توجیهگر سیاستهای غلط سازمان خود نباشد، قطعا از خرید رسانهها و دادن رشوه و باج به آنها بینیاز خواهد بود. اگر سازمان یا نهادی وظایف خود را بهدرستی انجام دهد، دیگر دلیلی وجود ندارد که بخواهد برای سرپوش گذاشتن بر نقاط ضعف خود اقدامات غیرمتعارف انجام دهد. اگر روابط عمومی یک سازمان قصد کمک به رسانهها را داشته باشد، این کار باید در قالب مواردی همچون اختصاص آگهی به آن رسانه از کانالهای شفاف و روشن انجام شود. در واقع باید روابط بین رسانهها و روابط عمومیها تبدیل به یک رابطۀ برد ـ برد شود؛ راهی که بسیاری از روابط عمومیها در حال حاضر در پیش گرفتهاند در صورت تداوم، یک رابطۀ باخت ـ باخت در بلندمدت و یا حتی میانمدت را به دنبال خواهد داشت. *کارشناسارشد علوم ارتباطات و مدرس مرکز مطالعات و تحقیقات رسانههای وزارت ارشاد منابع: 1ـ فرقانی، محمدمهدی؛ روابط عمومی و ارتباط با رسانهها؛ تهران: ادارهکل تبلیغات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی؛ 1377 |
چشمانداز مثبت صنعت موبایل در ایران Posted: 13 May 2014 01:03 PM PDT ارتباطات امروزه یکی از مهمترین عوامل و مزایای رقابتی در رشد و توسعه بنگاهها و حتی اشخاص است و حتی میزان مشترکان خطوط همراه و ثابت و دسترسی به پهنای باند ارتباطی به عنوان شاخصهای توسعه یافتگی مطرح میشود. حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات و صنایع وابسته به آن بسیار متنوع و گستردهاند، اما به گواه آمار و ارقام از رشد شاخصها، یکی از جذابترین و پویاترین آنها فناوری GSM (تلفن همراه) است. امروزه با ورود صنعت تلفن همراه به نسل 3و 4، قابلیت ارائه سرویسهای دیتای باند وسیع همراه با ویژگیهای منحصربهفرد همچون امکان حرکت (Mobility) برای کاربران فراهم شده است. با تجاری شدن فناوری نسل چهارم موبایل سرعت تحول در این حوزه به مراتب بیشتر شده و بهخصوص افزوده شدن امکانات جدیدی چون رایانش ابری چشمانداز صنعت موبایل و کسب و کار در این عرصه بسیار روشن و پرامید است. امروزه به فناوریهایی که بتوانند نیازمندیهای دولتمردان و مردم را همزمان برآورده کنند، لقب فناوری امید (Hope Technology) میدهند فناوری که میتواند شاخص امید را به مثابه یک سرمایه گرانسنگ اجتماعی ارتقا دهد.
توسعه فناوریهای موبایل منافع اجتماعی – اقتصادی فراوانی دارد و به گواه مطالعات انجامشده بین ضریب نفوذ (Penetration) موبایل و رشد اقتصادی رابطه مستقیمی وجود دارد و بهازای هر 10 درصد افزایش ضریب نفوذ موبایل در کشورهای درحال توسعه، تولید ناخالص داخلی (GDP) بین 8/0 تا 2/1 درصد افزایش مییابد. همچنین مطالعات جدیدتر نشان میدهد جایگزینی هر 10 درصد موبایل نسل دوم با نسل سوم یا 10 درصد افزایش ضریب نفوذ موبایل نسل سوم، تولید ناخالص داخلی را 15/0 با رشد مواجه میکند. همچنین دوبرابر شدن مصرف دیتا در موبایل نسل سوم موجب رشد 5/0 درصدی در تولید ناخالص داخلی میشود. سهم اکوسیستم موبایل در تولید ناخالص داخلی و نیز اشتغالزایی از بارزترین منافع اقتصادی و اجتماعی است که موردتوجه محققان و نیز سیاستگذاران قرار دارد.متوسط ضریب نفوذ موبایل در ابتدای سال 2013 به 96 درصد رسیده است. امروزه ضریب نفوذ موبایل در کشورهای توسعه یافته به 128درصد و در کشورهای درحال توسعه 89درصد است. از سوی دیگر درآمد اکوسیستم موبایل در پایان سال 2012 به 1551 میلیارد دلار رسیده است که معادل 2/2 درصد کل تولید ناخالص داخلی جهان است. سهم اپراتورهای موبایل از کل درآمد اکوسیستم 65 درصد یعنی 1008 میلیارد دلار و سهم آنها در تولید ناخالص داخلی جهان 62/1 درصد است. همچنین از نظر تاثیر موبایل در بهرهوری نیز مطالعات نشان میدهند هر 10 درصد افزایش ضریب نفوذ موبایل موجب رشد 2/4 درصد در شاخص بهرهوری کل(Total Factor Productivity یا TFP) شده است. با توجه به بررسیهای انجام شده اخیر در هند، میزان درآمد کارگرانی که دارای تلفن همراه هستند، بهطور متوسط 10 درصد بیشتر از درآمد کارگرانی است که از این فناوری استفاده نمیکنند. ایران و نسل سوم موبایل روند رشد مشترکین موبایل در ایران و دنیا نشان برآن دارد که این فناوری به عنوان یکی از بسترهای ارتباطی اصلی در بازار کسب و کار آینده و همچنین تعاملات اجتماعی، جایگاه ویژهای در بین تمامی مردم و بنگاهها خواهد داشت. لذا محروم بودن از این پدیده و سرویسهای بروز مرتبط با آن نه تنها باعث کاهش فرصتهای رشد توسعه افراد حقوقی و حقیقی شده، بلکه منجر به افزایش ارقام شاخصهای عقب ماندگی و کاهش شاخصهای توسعه یافتگی در بین کشورهای منطقه و جهان میگردد. لذا به نظر میرسد دولت نیز در راستای رشد و ارتقای این صنعت در کشور، خود سهم بسزایی دارد. بنابراین بسیاری از دولتها که در دهه اول قرن 21 به توسعه خدمات دولتی از طریق بستر اینترنت با نام دولت الکترونیک (e-Goverment) پرداخته بودند، امروزه سعی دارند توسعه اینگونه خدمات را روی بستر موبایل (m-Government) فراهم کنند.همچنین سرویسهای ارزش افزوده روی موبایل (MVAS) مانند آموزش همراه (m-Learning)، بهداشت همراه (m-Health)، تجارت همراه امسال در ایران با پایان یافتن دوره حفاظت از سرمایهگذاری اپراتور سوم (رایتل) و زمینه برای ورود دو اپراتور پرمشترک به بازار نسل سوم تلفن همراه فراهم میشود. این موضوع احتمالا باعث علاقهمندی سرمایهگذاران فعال در حوزه فاوا چه از حوزه داخلی و چه خارجی به بازارخواهد شد. کاهش شکاف دیجیتالی توسعه نسل سوم تلفن همراه موجب افزایش دسترسی به اینترنت پرسرعت نیز میشود. این موضوع بهخصوص به ترمیم شکاف دیجیتالی بین کشورهای در حال توسعه منجر میشود. از سوی دیگر توسعه در این بخش درآمدهای مبتنی بر سرویسهای دیتا را به نحو چشمگیری در مقابل درآمدهای مبتنی بر صوت افزایش میدهد. امروزه با توجه به نیاز سرمایهگذاری کمتر در توسعه فناوریهای نسل سوم و چهارم پیشبینی میشود که تعداد مشترکان سرویسهای پرسرعت موبایل از مشترکان اینترنت پرسرعت ثابت (مبتنی بر فناوریهای سیمی) پیشی بگیرد. اپراتورهای موبایل بخشی از اکوسیستم بزرگتر موبایل هستند که شامل تامینکنندگان گوشی، شرکتهای زیر ساخت، توزیعکنندگان، ارائهکنندگان محتوا و سرویسهای ارزش افزوده هستند. این بخشها در کنار هم، محصولات و خدمات ارتباط موبایل را به مصرفکنندگان عادی و تجاری ارائه میکنند. درآمد این اکو سیستم متشکل از ارزشی است که در داخل زنجیره ارزش موبایل ایجاد میشود. منبع: روزنامه دنیای اقتصاد |
بازخوانی نقش و آرای پدر علوم ارتباطات ایران Posted: 13 May 2014 01:03 PM PDT همایش بررسی مساله ارتباطات در ایران با تاکید بر دیدگاه های علمی دکتر کاظم معتمدنژاد به مناسبت هفته جهانی ارتباطات با حضور استادان و دانشجویان در دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد. حریم دکتر معتمدنژاد باید رعایت شود به گزارش شفقنا رسانه، هادی خانیکی استاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت:ما امروز برای این جمع شده ایم تا یاد استاد را زنده نگه داریم و در کنار آن از مقام علمی دکتر معتمدنژاد هم تجلیل شود. او در ادامه گفت: تداخل چند مناسبت با هم مثل هفته آموزش و روز معلم، روز پدر و روز جهانی ارتباطات فی نفسه خوب و ارزنده است. او با توجه به تغییر نام میدان جوانان به دکتر معتمدنژاد افزود: نام میدان جوانان به نام دکتر معتمدنژاد برگشت و همین که این تغییر نام در سطح رسانه ها بیاید، اتفاق خوبی است و حتی شورای شهر هم به دنبال این است که روز بیست و هفت اردیبهشت ماه به طور رسمی این تغییر نام را اعلام کند. او افزود: ما به این دلیل گرد هم آمده ایم تا به مقام دکتر معتمدنژاد ادای احترام کنیم و باید حد، حریم و حق دکتر رعایت شود چون بیش از چهل و پنج سال است که ایشان به این ساختمان رفت و آمد داشتند و حتی در اواخر عمر با بی مهری هم از اینجا رفتند و هر آنچه که وفا کردند، جفا دیدند. فرقانی: مهمترین مساله فهم ذات روزنامهنگاری است محمدمهدی فرقانی، عضو هیئت علمیدانشگاه علامه طباطبایی، گفت: آنچه در روزنامهنگاری حرفهای مهم است، فهم ذات روزنامهنگاری و فلسفه آن است و همچنین داشتن تعهد و مسوولیت اجتماعی و قدرت نظارت و نقد روزنامهنگار. دانشجو قبل از یادگیری تکنیک باید این اصول را بیاموزد، شخصیت و تفکرش تربیت شود؛ تکنیک ذیل این اصول خواهد آمد. او با اشاره به اینکه جفاهای زیادی بر دکتر معتمدنژاد وارد شد اما دانشکده هنوز با نام و یاد ایشان عجین است، افزود: در روزنامهنگاری آنچه برای دکتر معتمدنژاد مهم بود، تعهد به اخلاق حرفهای روزنامهنگاری است؛ چیزی که امروز باید چراغ دست بگیریم و به دنبالش بگردیم. فرقانی با بیان اینکه در سال 1993 م روز 13 اردیبهشت را روز جهانی آزادی مطبوعات نامگذاری کردند و هر سال در کشورهای مختلف مراسم گرامی داشت این روز برگزار میشود، افزود: آزادی مطبوعات فراتر از جنس کاغذ روزنامه است، نه اینکه آیا ورق روزنامه گزارش، خبر، مقاله و... دارد یا خیر. او با اشاره به اینکه آزادی مطبوعات سنگ بنای آزادیهای دیگر است، گفت: با آزادی مطبوعات، آزادی قلم، آزادی بیان و... متولد میشود. اعتراض برای آزادی مطبوعات از کارگران چاپخانهها شروع میشود و با اتحاد کارکنان روزنامهها و تشکیل نخستین اتحادیه روزنامهنگاری دست به دست هم میدهند تا تضمینی برای استقلال حرفهای روزنامهنگاری باشد؛ چراکه اگر آزادی مطبوعات نباشد، انواع آزادیها دچار تعطیلی خواهد شد. فرقانی ادامه داد: برخی فکر میکنند روزنامهنگاری حرفهای به معنی دانستن سبک هرم وارونه، گزارش و خبر است اما به نظرم آموزش تکنیک و اصول روزنامهنگاری بخش کوچکی از آموزش تخصصی روزنامهنگاری حرفهای است. او افزود: متأسفانه بعضاً با رسانههایی مواجه میشویم که به جای اطلاعرسانی، به جعل و تحریف اخبار میپردازند. من گناه را متوجه دانشجو و بدنه رسانه نمیدانم؛ مشکل اساساً مدیریتی است. پیام اصلی میراث دکتر معتمدنژاد را آموزش شرافت حرفهای، اخلاق حرفهای و پاسداشت مسوولیت و تعهد اجتماعی است. فرقانی در پایان افزود: برخی دوستان ادعا میکنند که روزنامهنگار حرفهای هستند اما من درباره روزنامهنگاری حرفهای این اعتقاد را ندارم. فرق میکند کجا، برای چه کسی و چگونه کار کنید. رسانهای تصمیم میگیرد که به مردم دروغ بگوید، جعل خبر کند و به شخصیتی توهین کند برای اینکه نان بخورد اما وقتی کسی وارد حرفه روزنامهنگاری میشود دغدغهاش نباید دغدغه معیشت باشد. قدیمی: کلاسهای دانشگاه باید عملی تر بشوند اسماعیل قدیمی در بخش دیگری از این نشست گفت: افتخار می کنم که در سه مقطع شاگرد ایشان بودم و اگر قدمی در راستای توسعه این رشته برداشتم به راهنمایی های دکتر معتمدنژاد بر می گردد. او گفت: استاد در کنار دیگر اساتید بزرگی مثل اسدی، صفوی، امینی، بدیعی و ... تلاش کردند تا این رشته را که به نوعی پدیده اجتماعی است ایجاد کنند. ایشان با پشتکار و درایت خوب تمام تلاش خود را کردند تا این رشته بنا شود پس ما باید از دستاوردهای ایشان قدردانی کنیم چون هرچه که می دانیم و به شما ارائه می دهیم بدون تردید سرمایه هایی است که دکتر معتمدنژاد در آن نقش کلیدی داشتند. اما سوال اصلی این است که چطور باید با این سرمایه ها برخورد شود؟ استاد دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه گفت: کتاب نظریه جامعه اطلاعاتی را با توصیه استاد معتمدنژاد ترجمه کردم. ما باید با نگاه جدید و توجه به مدیریت آموزشی در بازنگری و ترویج رشته ارتباطات بکوشیم. او با توجه به مراسم تجلیل از دکتر معتمدنژاد گفت: تجلیل از استاد باید دستاورد داشته باشد و باید کرسی هایی را بگذاریم تا بتوانیم افکار و عقاید ایشان را مطرح کنیم و این تجلیل باید به فرآیندهای نظریه پردازی تبدیل بشود. قدیمی با اشاره به مطرح کردن تفکر مدیریتی در دانشکده گفت: ما باید در دانشکده تفکر مدیریتی را مطرح کنیم و قدمهای جدی تری را برای ترویج علوم ارتباطات اجتماعی در جامعه برداریم. حلقه مفقوده علوم ارتباطات اجتماعی و ترویج آن در ایران، تئوریزه نشدن همه آن چیزهایی است که به دست آورده ایم یا نیاورده ایم. او افزود: پیشنهاد بنده در این است که بیاییم همه مسائل فراهم شده در دانشگاه را بازنگری کنیم چون نظام آموزشی ما در دانشگاه نیازمند بازنگری است. روزنامه نگاری جایگاه خوبی ندارد و خیلی ها روابط عمومی را به عنوان پوستر چسبان می شناسند. قدیمی با اشاره به ابزار نقد در جامعه گفت: ما باید ذهنیت قوی داشته باشیم و منافع را خوب بشناسیم و از ابزار نقد برای آنچه که تاکنون به دست آورده ایم استفاده کنیم. ما باید از فرصت تجلیل دکتر استفاده و دستاوردها را بازنگری کنیم و کلاس های آموزشی را با تولید گذاره ها و دستاوردهای نظریه ها غنی تر کنیم.کلاسها هم باید عملی تر بشوند. او در نتیجه سخنانش افزود: ما باید خلاء ها را پر کنیم و به سمت تولید کتاب برویم و مسائلی را که معتمدنژاد در پی احیای آن بود را زنده نگه داریم. لذا وظیفه ما این است که مدیریت علوم اجتماعی را تقویت کنیم و به سمت عملگرایی و اثربخشی واقعی برویم. خانیکی: مساله ارتباطات در ایران پیچیده و غامض است در ادامه مراسم هادی خانیکی با اشاره به زندگی دکتر معتمدنژاد گفت: دوستان روزنامهنگار برای تعیین خبر به ارزشهای خبر توجه میکنند. دکتر معتمدنژاد هنوز یک خبر است به علت شگفتیهایی که در زندگی ایشان وجود داشت. یعنی ارزشهای متناقض در زندگی ایشان بود که میتواند او را برای شما و ادامه دهندگان راه او مطرح کند. او درباره علت خبر بودن زندگی دکتر معتمدنژاد گفت: ایشان خصوصیتهایی که در فرد جمع نمیشود را در خود پروراند. آدم برجسته علمیکه در کنارش تواضع هم داشت. متعارف است که فرد دانشمند به گونهای حرکت کند که با دیگران تفاوت داشته باشد اما دکتر این تفاوت را بین خود و دیگران قائل نشد. خانیکی با اشاره به اینکه مرحوم معتمدنژاد در طرح جامعه اطلاعاتی و تفهیم اهمیت آن به سیاستگذاران نقش پدر داشتند، افزود: سال 82 که هفته پژوهش را در وزارت علوم برگزار کرده بودیم از دو استاد (یک استاد پیشکسوت و یک استاد جوان) دعوت کردیم که به طرح مساله بپردازند. دکتر معتمدنژاد به عنوان استاد پیشکسوت اهمیت جامعه اطلاعاتی را مطرح کردند و این برای ما جالب بود که این استاد پیشکسوت مساله جدیدی را با تبحر مطرح و پیگیری کردند که جوانان باید مطرح میکردند. او ادامه داد: اگر به ایشان نام پدر را میدهیم به این دلیل است که پدرانه مسائل را پیگیری میکردند. بزرگ فکر میکردند و از کارهای کوچک شروع میکردند. خانیکی با اشاره به اینکه دکتر معتمدنژاد را در دنیا، دانشگاه مسکو، تورنتو، سوربن و حتی یونسکو میشناختند، افزود: از رسانهها تقاضا دارم قدر سرمایهها را بدانیم و به خودزنی نیفتیم. او افزود: دانشکده مسکو با 110 سال سابقه در حوزه ارتباطات، سنت خود را حفظ کرده است. ما نیز باید سنت 50 ساله خود را حفظ کنیم. خانیکی ادامه داد: از نظر دکتر معتمدنژاد ارتباطات مسالهای چندوجهی است که ابعاد حرفهای، علمی، فرهنگی، تاریخی، سیاسی و اقتصادی را در برمیگیرد. او مثلث تله ماتیک (ارتباط جمعی، کامپیوتر و راه دور)، جامعه اطلاعاتی و جهانی شدن را در کنار یکدیگر مطرح کرد. او افزود: اگر از من مساله ارتباطات را در ایران بپرسید میگویم مساله ارتباطات در ایران بسیار پیچیده و غامض است و ریشه در سه موضوع دارد: اول اینکه از لحاظ فرهنگی دچار انسداد و اختلال ارتباطی هستیم. به این معنا که نمیتوانیم با یکدیگر حرف بزنیم و حرف مشترک نداریم. دومین مورد از لحاظ اجتماعی و ضعف نهادهای مدنی و شبکههاست و سومین مورد ضعف تحزب است. احزاب در ایران به جای اینکه فعالیتها را در شرایط قانونمند پیش ببرند، به صورت پنهانی و تحت گروههای ذی نفوذ جلو میبرند. فرقانی: کارهای بر زمین مانده را انجام دهیم محمد مهدی فرقانی در ادامه این همایش گفت: جامعیت کار دکتر معتمدنژاد از کار روزنامه نگاری شروع می شود و تا پیشرفته ترین حوزه جامعه اطلاعاتی پیش می رود. او افزود: استاد در دوره ای که کار جامع اطلاعاتی را به صورت جدی دنبال می کردند هم زمان در جلسه ها و نشستهایی که در پی تدوین نظام جامعه اطلاعاتی هم بود شرکت می کردند و دنبال استقلال حرفه ای روزنامه نگاران بودند. فرقانی با اشاره به این میراث تاریخی بزرگ افزود: مجموعه این اتفاق ها یک میراث تاریخی را برای ما، شما و دانشکده کنار گذاشته است. هیچ دانشکده ای این تاریخ بزرگ را نمی تواند برای خود داشته باشد. این میراث تاریخی هویتی را به مجموعه می دهد که بسیاری از ضعف ها و کژتابی ها را زیر چتر خود می پوشاند. عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه گفت: این دانشکده از زیر خاکستر آوارها بیرون آمده، فراز و فرود زیادی را داشته است و بعضی از این حوادث می توانست خاکستر ما را بر باد بدهد که همین هویت و ریشه در خاک داشتن حیات این مجموعه را حفظ کرده است. پس با وجود بسیاری از این مشکلات این دانشکده قطب علمی ارتباطات محسوب می شود. او با اشاره به تلاش علمی و نهادی دانشجویان گفت: آنچه که این دانشکده را شاخص می کند تلاش علمی و نهادی، شخصیت شما دانشجویان و سنتی که به آن پایبندید است. این مدرس روزنامه نگاری افزود: باید این سنتها را بشناسیم و در دراز مدت آن را ماندگار کنیم. امیدوارم بتوانیم کارهای بر زمین مانده را انجام دهیم. قدیمی: جامعه اطلاعاتی را با کمک ایدههای معتمدنژاد مفهوم سازی کنیم اسماعیل قدیمیگفت: با توجه به جریانهای طی شده حالا به نقطهای رسیدهایم که باید فرآیند آموزشی خود را آسیب شناسی کنیم. باید از انفعال خارج شویم؛ اگرچه این انفعال علت بیرونی دارد. او افزود: آسیب شناسی پیشنهادی من امتیازاتی دارد اینکه: تاکنون چه کردهایم، چه راههایی جدیدی داریم و چطور نظریهپردازی کنیم. من به گروه ارتباطات دانشکده پیشنهاد میکنم این کار را انجام دهند و در فرایند تصمیمگیری خود آسیب شناسی کنیم درباره آنچه به دست آوردهایم و آنچه از دست دادهایم و آنچه میتوان به دست آورد. قدیمیادامه داد: دکتر معتمدنژاد پیشتاز و نقش اساسی در تولید جامعه اطلاعاتی را داشت. کتاب جامعه اطلاعاتی نقد عملکرد صاحبنظران جامعه اطلاعاتی است اما زمینههای اجتماعی برای استفاده در دانشکده فراهم نشده است. مثلا بعضی از خبرنگارانی که با من تماس میگیرند سوالاتشان بوی ادبیات مارکسیستی داشت در حالی که نگاه جامعه اطلاعاتی مثبت است. پس باید به سمت تغییر این نگاهها برویم. او در پایان افزود: در حال تدوین کتاب مبانی جامعه اطلاعاتی هستم که به نظرم گامی در جهت مثبت شدن نگاهها به جامعه اطلاعاتی است. جامعه اطلاعاتی باید با کمک ایدهها و اندیشههای دکتر معتمدنژاد مفهوم سازی شود. خانیکی: معتمدنژاد حرف آخر را در ارتباطات نگفت خانیکی در ادامه گفت: هدف از برگزاری نشست این بود که بگوییم به دکتر معتمدنژاد به عنوان سرمایه در علوم ارتباطات باید توجه جدی کرد. او افزود: دکتر معتمدنژاد حرف آخر را در ارتباطات نزدند بلکه حرف اول را زدند و باید این را دنبال کنیم. خانیکی با اشاره به آستانه تولد دکتر معتمدنژاد گفت: این نشست در آستانه تولد ایشان است پس باید تولد استاد را بهانه ای بگیریم تا یادی از استاد کنیم. او افزود: امیدوارم در کنار دو پایه ارتباطات یعنی روزنامه نگاری و روابط عمومی پایه سوم یعنی مطالعات ارتباطی و فناوری اطلاعات هم به دانشکده برگردد. محسنیان راد: دوره دبستان، بهترین دوره آموزش انتقاد است محسنیان راد در ادامه نشست گفت: میراث دکتر مانده است و آن میراث استادانی هستند که پشت به پشت هم ایستاده اند. او افزود: انسجام شما دانشجویان و حمایت شما باعث می شود که نام، یاد و خاطره استاد حفظ شود و خوشبختانه این مساله در ایران بسیار عالی رعایت می شود. محسنیان راد در ادامه سخنانش گفت: اگر بخواهیم راجع به یک نظریه پژوهش کنیم کمکی به آن کار نمی کنند. در حالی که در هرجای دنیا اگر فردی بخواهد حرفش را برای اولین بار بزند حتما به آن فرد کمک می شود و مکانی را به آن فرد اختصاص می دهند. محسنیان راد در ادامه سخنانش افزود: روزی وزارت علوم نامه ای به من داد که داوری پروژه ای را بر عهده بگیرم و من پرسیدم هزینه پروژه چقدر است که گفتند 250 میلیون هزینه دارد در حالی که هزینه پروژه با 10 میلیون هم انجام می شد و من به این دلیل این داوری را نپذیرفتم.پس لازم است این فرهنگ در ایران شکل بگیرد و در کنار نقد از استادان باید از دیگر افراد مربوطه هم نقد کنیم. او با اشاره به اهمیت انتقاد در کشور گفت:چند سال قبل تحقیقی را راجع به وضعیت انتقاد در مطبوعات ایران انجام دادم و به این نتیجه رسیدم که بهترین دوره برای آموزش انتقاد دوره دبستان است. مهدی زاده: میراث دار باشیم نه میراث خوار در پایان مراسم محمد مهدی زاده، مدیر گروه علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی، ضمن تقدیر از حضور استادان و دانشجویان در همایش گفت: میراث دار امانت های دکتر معتمدنژاد باشیم نه میراث خوار آن. این همایش از ساعت 13:45 الی 16 روز شنبه 20 اردیبهشت در سالن مطهری دانشکده ی علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی به همت انجمن علمی روابط عمومی این دانشکده برگزار شد. کاظم معتمدنژاد، 14 آذر ماه سال 1392 بعد از مدتها بیماری دار فانی را وداع گفت. او از پایه گذاران انجمن جامعه اطلاعاتی ایران بود و سالها زندگی خود را وقف گسترش و تداوم آموزش علوم ارتباطات ایران کرد. گزارش از مهدیه شکری و سمانه مومنی |
سهم وزارت ارشاد از بودجه فرهنگی کمتر از یکپنجم است Posted: 13 May 2014 01:03 PM PDT خبرآنلاین، محمدرضا رستمی - «چرا نتوانستهایم بعد از 35 سال کاری کنیم که بزرگان ما از اوضاع فرهنگی جامعه رضایت داشته باشند. اشکال از کجاست؟ اگر قرار بود با فشارها و شیوههای پلیسی مسأله فرهنگی حل شود که امروز نباید بعد از گذشت این سالها باز هم نگران فرهنگ جامعهمان باشیم.» این جملات را حسن روحانی بر زبان آورد، آن هم زمانی که برای شرکت در مراسم اختتامیه جشنواره مطبوعات به تالار وحدت آمده بود. او در زمستان سال ۱۳۹۲ گفت که بخش بزرگی از مشکل اعتیاد، طلاق، اختلافات اجتماعی، شکافهای اجتماعی، نادیده گرفتن قواعد بازی در مسایل سیاسی و بسیاری از مسایل و مشکلات اخلاقی و اجتماعی که با آن مواجه هستیم، مربوط به ضعف در حوزه فرهنگ است. رئیس دولت یازدهم در همین مراسم پرسشهایی را مطرح کرد که هنوز هم از سوی منتقدان دولت او بیپاسخ مانده است؛ «امروز فرهنگ در اختیار کیست؟ چه مقدار از مسائل فرهنگی ما در اختیار وزیر [فرهنگ و ارشاد اسلامی] است؟ چه مقدار بودجه فرهنگی در اختیار بخشهای فرهنگی دولتی است؟ چند برابر بودجهای که در اختیار دولت، به عنوان قوه مجریه برای امور فرهنگ است در اختیار نهادهای دیگر و مراکزی است که از بودجه عمومی بهرهبرداری و استفاده میکنند؟ نیازی به نام بردن آنها نیست. اگر با این حرفها فرهنگ درست میشد، میبایست همه امروز اظهار رضایت میکردیم.» جداول پیوست لایحه بودجه سال ۱۳۹۳ نشان میدهد که سهم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از بودجه فرهنگی تنها 18.9 درصد است. این در حالی است که 41.8 درصد بودجه بخش فرهنگی کشور از منابع عمومی به سازمان صداوسیما (29.3) و شورای عالی حوزههای علمیه (12.5) اختصاص یافته است. ساختارهای موازی در حوزه فرهنگ و هنر ایران ما با نهادها، سازمانها و مراکز مختلفی مواجه هستیم که نه تنها بودجههای ریز و درشتی دارند، بلکه در فرایند تصمیم گیری و اجرا هم به صورت مستقل عمل میکنند. سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران، حوزه هنری سازمان تبلغات اسلامی، کانون پروش فکری کودکان و نوجوانان، بخش فرهنگی سپاه وبسیج و سایر ارگانها و نهادهایی از این دست سالانه رقمهای ریز و درشتی را خرج فرهنگسازی و تولیدات هنری میکنند. تولید تئاتر، فیلم، موسیقی، کتاب و برگزاری جشنوارهای مختلف هنری و فرهنگی محصول کار این نهادها و سازمان هاست که به صورت موازی با ارشاد کار خود را پیش میبرند. ورود سایر نهادها و ارگانها به بحث فرهنگ و تولیدات فرهنگی فی نفسه اتفاق مثبتی است، اما وقتی این نهادها به سمت سیاستگذاری در حوزه فرهنگ میروند، مشکلات آغاز میشود. هر نهادی ساز خودش را در این عرصه میزند و درنهایت همه مشکلات هم به گردن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دولت میافتد. در واقع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با بودجه محدودی که در اختیار دارد، تنها میتواند بر کار معاونتها و نهادهای زیر مجموعه خود نظارت داشته باشد. اما باید پاسخگوی عملکرد همه بخشها در حوزه فرهنگ باشد. بخشهایی کهگاه مسیری خلاف جهت سیاستهای کلی دولت را در پیش میگیرند. شاید به همین خاطر بود که حسن روحانی در مراسم اختتامیه جشنواره مطبوعات به صراحت گفت که «امروز بودجه عظیم فرهنگی در اختیار نهادها و بخشهایی است که لااقل تحت نظارت قوه مجریه یک کشور به معنی خاص کلمه نیستند. البته باید شورای عالی انقلاب فرهنگی، برای این امر تدبیری بیندیشد و مسیری را در پیش بگیرد تا بدانیم بخش فرهنگی ما با بودجه عمومیای که در اختیار میگیرد چه میکند.» نگاهی به ارقامی که نهادهای مختلف از بودجه عمومی میگیرند در این زمینه گویاتر از هر نوشتهای است. هر چند در جداول لایحه بودجه ارقامی که صرف فعالیتهای فرهنگی سپاه، بسیج و برخی دیگر از نهادها میشود، در ردیفها نیامده است. |
آشنای با رویه «کوتاه کن و بگو» در روزنامهنگاری Posted: 13 May 2014 11:18 AM PDT هلن صدیق بنای - آیا همیشه اصل کوتاه بنویس و مخاطب بیشتر جذب کن درست است؟ یا اینکه برای انتخاب تعداد کلمات یا واژههای یک گزارش خبری، مصاحبه و ... استاندارد خاصی وجود دارد؟ آیا "کوتاه کن و بگو" یا "ساده کن و بنویس" یک سبک است یا کاربردی عمومی در همه سبکهای روزنامهنگاری دارد؟ چرا بر روی کوتاه گویی و کوتاه نویسی تاکید میشود؟ کاربرد آنها در دنیای مدرن چیست؟ برخی از پژوهشها در این زمینه نشان میدهد که مطالبی مانند گزارشهای خبری تنها تا ۵۰۰ یا ۱۰۰۰ کلمه اول خواننده دارند و بعد از آن مخاطب میل چندانی به خواندن ادامه مطلب نشان نمیدهد. در این صورت آیا گزارشهای خبری مفصل و یا گفتگوهای چند هزار کلمهای خوانده میشوند؟ اگر پاسخ نه است! چه باید کرد؟ سبک روزنامهنگاری کیس (KISS ) یکی از طراحیهای ساده و دور از پیچیدگی است که سعی دارد به این سوال پاسخ دهد. اصل و سبک کیس مخفف عبارت "Keep It Short, and Say" به معنی "کوتاه کن و بگو" است. البته با عنوان "Keep It Short and Simple" به معنای "کوتاه و ساده کن" نیز رایج است. این سبک میخواهد، بگوید؛ اگر اکثر سیستمها و ساختارها ساده و دور از پیچیدگی باشند، عملکرد بهتری خواهند داشت. بنابراین سادگی باید هدف اصلی و کلیدی در طراحی سیستمها باشد و از پیچیدگیهای بیهوده در آنها اجتناب کرد. یکی از کاربردهایرایج این سبک در رسانهها به خصوص در رسانههای آنلاین است. بسیاری از کارشناسان و مدرسان اصول خبرنویسی با تکیه بر همین اصل KISS بر اختصار و مفید بودن عبارتها و جملههایی که قرار است خبری را گزارش کند، تاکید میکنند.
این خبر ساده، کوتاه و کامل یا توسط یک خبرنگار نوشته و منتشر میشود یا روزنامهنگاران و نویسندگان از آن به عنوان یک نقطه شروع بسیار ایده آل برای تهیه اطلاعات تکمیلی به منظور نوشتن یک گزارش، مقاله، برای تلویزیون یا رادیو یا در روزنامهنگاری الکترونیک و وبلاگ استفاده کنند. به طور معمول، یک خبر ساده، خلاصه، موجز و کامل را میتوان همزمان توسط چند روزنامهنگار و از ابعاد مختلف نوشت. اما اولین و مهمترین قدم در نوشتن و انتشار چنین خبری (ساده، خلاصه و در عین حال کامل) این است که دربرگیرنده همه واقعیت باشد.
ویژگی خبرهای کوتاه و خلاصه چیست؟ اگرچه، این موارد که به گونهای اساس کار همه روزنامهنگاران حرفهای و آماتور است، ممکن است تکراری به نظر آید، ولی با وجود این تکرار و خواندن آنها بیاثر نخواهد بود. چرا که تمرین خواندن و نوشتن برابر با قدرت قلم یک روزنامهنگار است. به همین خاطر این اصول را یکبار دیگر در قامت و سبک "کیس" مرور میکنیم؛ - خبر ساده، خلاصه، کوتاه و موجزی که برای انتشار نوشته میشود باید شبیه به یک سرمقاله کوتاه روزنامه یا یک آیتم خبری کوتاه در رادیو یا تلویزیون باشد.
- داستانی را روایت کند که مخاطب مایل به خواندن یا شنیدن آن باشد. به عبارت دیگر، انتشار خبر خلاصه، ساده و اثرگذار؛ پاسخی باشد برای یکی از سوالهای زیر: - آیا این خبر درباره مردم است؟ دوم اینکه با عنوانی کوتاه و تحریک کننده آغاز شود که در حقیقت جوهره و زیرساخت اصلی یک داستان را تشکیل میدهد. اولین پاراگراف پس از تیتر باید حقایق و دلایلی روشن و صریح بر توضیح اهمیت بیان چنین خبری باشد. در حقیقت چنین ساختاری همان شیوه "هرم وارونه"است که بهترین راه برای انتخاب گزارش مهمترین اطلاعات است.
- پاراگراف دوم میتواند طوری سازماندهی شود که دلیل انتشار آن خبر و اهمیت بیان آن را توضیح دهد. - چک کردن عددها را فراموش نکنید. - وقتی خبری کوتاه، ساده و در عین حال کامل را هر چقدر هم با سرعت برای انتشار آماده میکنید، قبل از انتشار باید اسامی، مقیاسها، اعداد و ارقام و تاریخ آن را به دقت کنترل کنید و از صحت و درستی آن مطمئن شوید. ضمنا به یاد داشته باشید که از عبارتهای مخفف شده به درستی استفاده کنید. از اصول کیس به درستی استفاده کنید. یک خبر ساده، کوتاه و در عین حال کامل نباید بیشتر از پانصد کلمه (یک الی دو صفحه با فاصله خط استاندارد) باشد. فقط به عناصر مهم خبری توجه کنید. - تحکمامیز ننویسید. - در این سبک از نوشتن اعداد زیاد اجتناب کنید. - پرسیدن پرسشی مستقیم از یک فرد سرشناس رادر اولویت قرار دهید. - به یاد داشته باشید که فرد در دسترس همیشه امکان تهیه یک گزارش یا مصاحبه مفصل را برایتان فراهم نمیکند، بنابراین همه اطلاعات ارتباطی مانند؛ شماره تلفن، موبایل، نشانی محل کار، سکونت و... این افراد را حفظ کنید. امروزه دنیای روزنامهنگاری به خصوص روزنامهنگاری آنلاین در اینترنت مجبور به کوتاه نویسی است. به عبارتی ناگزیر به استفاده از این سبک نوشتاری "کیس" است. "ساده کن و بگو "یا "کوتاه کن و بگو "به گونهای در شبکههای اجتماعی اینترنت، وبلاگها و موبایلها جای باز کرده و با دیجیتالها پیوند خورده است که خود به یک زبان و نوشتار دیجیتالی تبدیل شده است. گاهی خواندن و درک این زبان و نوشتار؛ فرهنگ و دانش خاص خود را میطلبد. با این وجود، بیشتر جوانان دنیای اینترنت با این سبک یا به قولی با این زبان دیجیتالی مکاتبه و محاوره میکنند. سبک کیس نه تنها در شبکههای اجتماعی اینترنت جایگاه خاصی دارد، بلکه در روزنامهنگاری آنلاین و بین روزنامهنگاران چاپی نیز طرفداران بیشماری پیدا کرده است. شاید یکی از علتهای گرایش به این سبک عامل زمان باشد. زیرا زمان انتقال و تهیه خبر در این سبک بسیار سریع است و به همین علت سرعت، رقابت در عرصه انتشار خبر تنگتر و بیشتر شده است. سوخت خبر نیز در این رقابتهابسیار است. در نهایت روزنامهنگاران حرفهای باید این جمله معروف را به خاطر داشته باشند که اگر نتوانند چیزی را به سادگی توضیح دهند، نمیتوانند آن را به خوبی درک کرده و انتقال دهند. برگرفته از: ewc-popcomm/ journalismt |
You are subscribed to email updates from MediaNews.ir To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر