MediaNews.ir |
- جاسوسی تصادفی گوگل از کاربران!
- عرضهی جستوجوی رمزنگاری شدهی گوگل
- ترمز و موتور خودروها در معرض تهدید هکرها
- ارسال ویدیوهای شخصی در یوتیوب امکانپذیر شد
- گفتوگو با مدیر مسئول ماهنامه فیلم: مجالی برای حضور نیست
- چرا مدیر بلاگفا بازداشت شد؟
- تولید آی.پد با طلای ۲۲ عیار به قیمت ۱۲۹ هزار پوند
- وزارت بهداشت راه اندازی خبرگزاری سلامت را پیگیری میکند
- از سر گرفته شدن خدمات اینترنتی در شینجیانگ چین
- تذکر هیات نظارت بر مطبوعات به نشریهی «کانون خانواده»
- فیسبوک حافظ یا دشمن شمارهی یک حریم خصوصی؟
- انسانها «بارکد»دار میشوند
- گرامیداشت روز جهانی ارتباطات توسط انجمنهای علمی دانشگاهها به تاخیر افتاد
- ۶۰ هزار آهنگساز با یوتیوب در افتادند
- وزیرارتباطات: محدودیت های سرعت اینترنت کشور حذف میشود
جاسوسی تصادفی گوگل از کاربران! Posted: 15 May 2010 03:36 PM PDT گوگل اعلام کرد خودروهایی که برای ویژگی دید خیابانی سرویس نقشه این شرکت استفاده میشدند، برای سالهای متوالی به اشتباه اطلاعات شخصی ارسال شده از طریق شبکههای وای فای بدون حفاظت را جمعآوری کردهاند. به گزارش ایسنا، این شرکت به خاطر این اشتباه که احتمالا انتقاد مدافعان حریم خصوصی و مقامات از این غول اینترنتی و دید خیابانی را در شماری از کشورها از جمله اروپا تشدید میکند، ابراز تاسف عمیق کرد. گوگل به تقاضای دولت آلمان سیستمهای خود را بهطور دقیق مورد بررسی قرار داده و دریافت طی سه سال گذشته در خودروهای عکسبرداریاش از نرمافزاری استفاده کرده که قادر است اطلاعات ارسال شده برروی شبکههای بدون حفاظت کلمه عبور را جمعآوری کند. از آنجا که این خودروها به طور دائم در حال حرکت بودند و تجهیزات کنترل شبکه آنها کانالهایشان را پنج بار در ثانیه تغییر میدادند، تنها قسمتهایی از اطلاعات توسط سیستمهای این شرکت جمعآوری شده است. طبق اعلام گوگل، این شرکت به جمعآوری اطلاعات از شبکههای وای فای توسط خودروهای دید خیابانی که در 30 کشور مورد استفاده قرار گرفتهاند، پایان میدهد. همچنین اقداماتی را برای از بین بردن این اطلاعات که با گردش این خودروها بهمنظور گرفتن عکس از مکانهای عمومی جمع شدهاند را در پیش میگیرد. دید خیابانی که در آمریکا و برخی دیگر از کشورها موجود است به کاربران امکان میدهد تصویر مناظر 360 درجه گرفته شده از سطح خیابانها و مکانهای عمومی یک شهر را در برنامه نقشه گوگل مشاهده کنند. با نگرانیهای مطرح شده درباره امکان استفاده از عکسهای خانههای شخصی در دید خیابانی برای ورود به آنها و انتشار تصاویر مردم بدون موافقتشان، دید خیابانی، چهرهها و پلاکهای ثبت شده را تیره میکند. اما جمعآوری اطلاعات شبکههای وای فای توسط دید خیابانی که از سال 2006 آغاز شد، بهویژه در آلمان جنجال زیادی به پا کرده است. گوگل مشخص نکرده است چه اطلاعاتی را بهصورت تصادفی جمع آوری کرده اما احتمالا ممکن است شامل ایمیلها و جزئیاتی درباره وب سایتهایی باشد که افراد از آنها بازدید کردهاند. |
عرضهی جستوجوی رمزنگاری شدهی گوگل Posted: 15 May 2010 03:35 PM PDT گوگل از هفته آینده به کاربران سایت جستوجوی Google.com امکان میدهد، جستوجوهای رمزنگاری شده انجام دهند. به گزارش ایسنا، اجازه به کاربران برای انجام جستوجوها با استفاده از https - سیستم امنیت اینترنتی که بسیاری آن را با بانکداری آنلاین و خرید مرتبط میدانند - برای نخستین بار از سوی یک موتور جستوجوی بزرگ انجام میگیرد و ممکن است این اقدام از سوی خدمات اینترنتی دیگر مانند شبکههای اجتماعی نیز عرضه شود. استفاده از این امکان موجب کاهش رخنههای اطلاعاتی شبکه و همچنین جلوگیری از برخی حملات آنلاین میشود. اما انتشار این خبر به طرز مضحکی همزمان با خبر دیگری صورت گرفته که طبق آن، این شرکت جستوجوی اینترنت توضیح داده چگونه با خودروهای عکسبرداری سرویس دید خیابانی به اشتباه اطلاعات شخصی افراد را در شبکههای بیسیم وای فای مورد شنود قرار داده و جمعآوری کرده است. گوگل ویژگی رمزنگاری را که به https:// معروف است، بهعنوان پیش فرض به کاربران سرویس جیمیل عرضه کرده است؛ این ویژگی موجب میشود اطلاعات ارسال شده از مرورگر کاربر به سرورهای گوگل غیرقابل رهگیری شود. جیمیل نخستین سرویس ایمیل بزرگی بوده که رمزنگاری را بهصورت کامل و نه تنها برای ورود به سیستم به کاربران عرضه کرده است البته کاربران گوگل از مدتها قبل میتوانستند از https:// بهعنوان یک گزینه موجود استفاده کنند اما گوگل این ویژگی را تحت فشار مدافعان حریم خصوصی در اوایل سال جاری بهصورت پیش فرض به کاربران سرویس خود عرضه کرد. در مقابل یاهومیل یا هاتمیل https را بهعنوان یک گزینه نیز عرضه نکردهاند. |
ترمز و موتور خودروها در معرض تهدید هکرها Posted: 15 May 2010 03:35 PM PDT محققان امنیتی با بررسی دقیق سیستمهای رایانه مورد استفاده در خودروها، راههای جدیدی را برای هک آنها یافتهاند که نتایج وحشتناکی داشته است. به گزارش ایسنا، محققان در تحقیقی که قرار است هفته آینده در یک کنفرانس امنیتی در اوکلند کالیفرنیا ارایه شود، نشان میدهند چگونه با متصل شدن به یک پورت رایانه استاندارد قرار گرفته در خودروهای مدل جدید، موفق شدند اعمال خرابکارانهای مانند از کار انداختن ترمزها، تغییر خواندن سرعتسنج، انتشار باد داغ یا پخش آهنگ در رادیو و زندانی کردن سرنشینان در داخل خودرو انجام دهند. این محققان در جریان یک آزمایش در اواخر سال 2009، سیستم ترمز الکترونیکی یک خودروی آزمایشی را هک کرده و مانع ترمز کردن راننده در خودروی در حال حرکت شدند. همچنین در آزمایش دیگری توانستند موتور را از کار انداخته، سرعتسنج را دستکاری و ترمز خودرو را بهطور خودکار قفل کنند که این اقدامات خودروی در حال حرکت با سرعت بالا را از حالت تعادل خارج میسازد. این آزمایشها با اتصال یک لپتاپ به سیستم تشخیص خودرو و سپس کنترل بیسیم رایانه از طریق لپتاپی که در یک خودروی دیگر نزدیک به خودروی هدف حرکت میکرد، انجام شد. هدف این تحقیق ترساندن رانندگانی نیست که پیش از این نسبت به گزارشهای مربوط به ایرادهای نرمافزاری، ترمزهای معیوب و فراخوانهای گسترده خودروسازان نگران بودند بلکه هشدار به صنعت خودرو برای مورد توجه قرار دادن مساله امنیت است. |
ارسال ویدیوهای شخصی در یوتیوب امکانپذیر شد Posted: 15 May 2010 03:35 PM PDT کاربران اینترنت میتوانند از این پس ویدیوهایی را به یوتیوب ارسال و آنها را بدون ظاهر شدنشان در جستوجوهای عمومی این سایت، با افراد دلخواه به اشتراک بگذارند. به گزارش ایسنا، یوتیوب اکنون به کاربران امکان میدهد با ویژگی Unlisted Video، ویدیوهای شخصی خود را با شمار نامحدودی از افراد دیگر به اشتراک بگذارند، بدون این که در نتایج جستوجوی عمومی ظاهر شوند. تاکنون کاربران میتوانستند ویدیوهایی را به این سایت اشتراکگذاری ویدیو ارسال کرده و با مشخص شدن آنها بهعنوان خصوصی، تنها کسانی میتوانستند کلیپها را مشاهده کنند که نشانی اینترنتی ویدیو به آنان ارسال میشد. ویژگی جدید این محدودیت را برطرف کرده و اجازه میدهد ویدیوهای خصوصی با هر کسی حتی افرادی که اشتراک یوتیوب ندارند، به اشتراک گذاشته شوند. به گفته یکی از مهندسان نرمافزار گوگل، تنها کسانی که لینک به ویدیو دارند، میتوانند آن را مشاهده کنند و کلیپهای خصوصی در نتایج جستوجوی عمومی سایت، کانال شخصی کاربر یا صفحه مرور قرار نمیگیرند. سایت یویتوب پیش از این شمار افراد مشاهده کننده ویدیوهای خصوصی را به 25 نفر محدود کرده و داشتن اشتراک یوتیوب برای مشاهده این کلیپها الزامی بود. |
گفتوگو با مدیر مسئول ماهنامه فیلم: مجالی برای حضور نیست Posted: 15 May 2010 12:34 AM PDT مرکز آموزش موسسه همشهری، مجید یوسفی - ماهنامه فیلم قدیمیترین رسانه هنری پس از انقلاب اسلامی است. فیلم با قریب به 28 سال سابقه انتشار و ارتباط با مخاطبان حوزه سینما موفقترین رسانهای است که تاکنون روی کیوسک مطبوعات درخشیده است. در اوایل دهه شصت، مجله فیلم در یک واحد کوچک استیجاری در اطراف میدان فاطمی کار خود را آغاز کرد اما بعدها به مهمترین رسانه سینمایی کشور بدل شد. مسعود مهرابی، مدیر مسئول ماهنامه فیلم طی این 28 سال کمتر در جامعه فرهنگی و هنری دیده شد و خودنمایی کرد. او بیشتر کار کرد تا در فقدان حضورش محصولی به بازار فرهنگی ارائه دهد که جامعه سینمایی کشور را سیراب سازد. او در همه این سالها کار و کیفیت تولید و حضور مستمر روی کیوسک مطبوعات کشور و به روز ماندن را پیشه حرفه خود کرده است. *** * مدیریت مجله فیلم به نوعی مدیریت ویژه و منحصر به فرد است. سه دوست که طی نزدیک 28 سال در کنار هم به انتشار مهمترین مجله سینمایی ایران پرداختند. در کمتر بنگاه اقتصادی موفقی این نوع ماندگاری را میتوان دید. این روابط چگونه شکل گرفت؟ ـ من و آقای گلمکانی در گذشته هم دانشگاهی بودیم؛ او در روزنامه آیندگان و من هم در روزنامه کیهان فعالیت میکردیم. چون ما در دانشگاه رشته سینما میخواندیم، همکاری ما بعدها ادامه پیدا کرد. در سال 60 نشریه ای به نام «جهانگرد» منتشر میشد که آقای گلمکانی در آنجا قلم میزدند و مدیر آن نیز آقای فخری زاده بود. آقایان کریمی، ضرغامی و من نیز با آن نشریه همکاری میکردیم. در همان دوران رسانه ویدئو رونق گرفته بود، آقای کریمی پیشنهاد انتشار «راهنمای فیلم» را دادند و معتقد بودند که به وسیله آگهی میشود آن را رونق داد. در ابتدا ما سرمایه چندانی نداشتیم و تنها یک دفتر در خیابان ویلا اجاره کردیم تا شماره اول را منتشر کنیم. آقای یاری و اسدی آگهی میگرفتند، ما هم مرور فیلمها را مینوشتیم. من و گلمکانی کار گرافیک این مجله را هم انجام میدادیم. مجوز شماره اول را دریافت کردیم اما از چاپ شماره دوم جلوگیری کردند. بعد از مذاکرهای مجوز شماره دوم را هم گرفتیم اما زمانی که منتشر و توزیع شد، ایراد گرفته و آمدند بقیه ماهنامه را بردند. این مقارن با ورود گروه آقای انوار به اداره ارشاد آن زمان بود. ویژگی این دوران ممانعت از ویدئو و گسترش سینما بود. * تا سالهای میانی دهه 60 نیز پدیده ویدئو مخالفان جدی داشت؟ ـ این مخالفتها تا اوایل دهه 70 ادامه داشت. حتی ما زمانی که آگهی دوربین ویدئو را چاپ کردیم، از سوی وزارت ارشاد اخطار گرفتیم. * آیا حذف فیزیکی ویدئو کمکی به سینمای ایران کرد؟ ـ تصور میکنم ممانعت از ویدئو برای پیشرفت سینمای ایران یک خطای اساسی بود. همانگونه که استراتژی ممانعت از ماهواره هم دستاورد مطلوبی را به دنبال نداشته است. چون مبارزه با تکنولوژی هیچ گاه اثربخشی لازم را ندارد. بلکه باید با تکنولوژی همراهی کرد و آن از آن خود کرد. به هرحال شماره دو راهنمای فیلم جمع آوری شد. * ادامه کار چگونه پیش رفت؟ ـ کمی بعد به پیشنهاد من نام نشریه از «راهنمای فیلم» به «ماهنامه فیلم» تغییر کرد؛ برای این کار من به ارشاد رفتم و بالاخره موفق به اخذ مجوز شدم و در واقع اولین مجوز برای انتشار ماهنامه فیلم راگرفتم. سرانجام سال 64 شماره 4 مجله را تحت عنوان فیلم منتشر کردیم. * در شماره 4 هم سرمقاله آمد. ـ بله، در همان شماره هدف کلی خود را از انتشار تشریح کردیم. در گذشته مجلههای سینمایی بیشتر فیلمنامه چاپ میکردند. اما این محتوایی نبود که مخاطب به آن علاقهمند باشد. از سوی دیگر، نشریات سینمایی پیش از انقلاب را هم پیش پا افتاده و نازل میدانستیم. چند نشریه سینمایی کوتاه مدت هم منتشر شد که سطح مطالب آنها بسیار روشنفکرانه بود. هدف ما این بود که نه نشریه عوام باشیم و نه نشریه خواص؛ بلکه پاسخ گوی آحاد مردم باشیم. پیشبینی من این بود که کار صعب و دشواری در پیش داریم؛ چون مردم به محض انتشار یک مجله سینمایی فضای پیش از انقلاب برای آنان تداعی میشد. ما براین اساس حرکت کردیم که حداقل در شهر مذهبی قم 500 عدد از این نشریات را بفروشیم و این را موفقیت بزرگی میدانستیم. ما نگاه مثبتی نسبت به نشریات روشنفکری محض و یا عوامگرا نداشتیم. مجله فیلم نمیخواست به یک سمت متمایل شود و تلاش کردیم رویه ایی میان دو گرایش موجود را انتخاب کنیم. همین رویه هم پاسخ داد. مردم و مخاطبان واقعی ما میدانند ما به هیچ سو و جریانی جز صنعت فیلم و سینما گرایش نداشتیم. انگیزه ما تا به امروز ارتقای دانش سینمایی مردم بوده است. * در همان شمارههای اول از این رویه بازخورد مثبتی دریافت کردید؟ ـ بله، رویه ما پاسخ مثبتی به ارمغان آورد و از شماره 8 به یکباره نماینده قم درخواست 1000 مجله فیلم را کرد و این طبیعی بود، چون آنها نسبت به تهرانیها و یا آبادانیها عطش بیشتری برای خرید مجله نشان دادند. سرانجام نشریه در شماره 10ـ9 به تیراژ 35 هزار نسخه رسید. * شما فعالیت خود را در مطبوعات با کاریکاتور شروع کردید؛ اما در حوزه سینما ماندگار شدید. چگونه این تغییر حوزه شکل گرفت؟ ـ من در سال 58 و در دوران وزارت ناصر میناچی درخواست مجله طنزی با عنوان «عبید» کردم. نشریه طنز از نظر مردم عالی و از دید آقای میناچی و هیئت دولت رسانه خطرناکی محسوب میشد؛ چون کشور در بستر رادیکالیسم پیش میرفت و کاریکاتور هم ذاتا هنر رادیکالی است. بنابراین فضا و بستر جامعه و نیز ابزار در دست ما میتوانست به مخاطراتی منجر شود ،به همین دلیل اجازه انتشار ندادند. من از همان زمان حوزه نشریه را از طنز و کاریکاتور به مجله سینمایی تغییر دادم. * مکان تحریریه مجله فیلم طی این ربع قرن چند بار تغییر کرد؟ چه مدت به طول انجامید که شما در مکان ثابتی مستقر شوید؟ ـ ما در تمام این سالها در همین خیابان حافظ و کوچه سام بودیم. البته ـ در روزهای اول ـ غیر از 3 شماره اول که در خیابان ویلا اقامت داشتیم؛ در خیابان فاطمی و در یک زیر پله مشغول بودیم که حتی تلفن هم نداشت؛ اما بعد متوجه شدیم که ادامه این روند دشوار است و در نتیجه با 100 هزار تومان پیش و ماهی 12 هزار تومان همین طبقهایی که مستقر هستیم را اجاره کردیم. بنابراین ما رسما از شماره 5 در همین ساختمان مستقر شدیم. * چه میزان سرمایه اولیه برای اداره این مجله تهیه کردید؟ ـ تقریبا هیچ. * هیچ!یعنی هیچ سرمایه ای نداشتید؟ ـ نه، ما تا حدودی زیادی سینما را میشناختیم و به علاوه توانایی داشته و قبلا نیز کار مطبوعاتی انجام داده بودیم. ما تنها 100 هزار تومان پول قرض گرفتیم و زمانی که میخواستیم ماهنامه را چاپ کنیم، کاغذ و لیتوگرافی نداشتیم اما افرادی که با چاپ و لیتوگرافی مرتبط بودند را از مجله «جهانگرد» میشناختیم. به تدریج توانستیم این روند را ادامه دهیم ، استقلال خود را به دست بیاوریم و کاغذ و سایر ملزومات را خریداری کنیم. حتی در سال 63 چون سرمایه ای نداشتم مجبور به فروش کتابهای شخصیام شدم. این تمام هزینهای بود که برای تولد مجله به کار گرفته شد. * شرکای دیگر شما هم سرمایهای نداشتند. روابط شما هم با شرکای ماهنامه خیلی خط کشی شده و تعریف شده است. حتی خانوادههای شما هم با همدیگر ارتباطی ندارند. آیا تعمدی در این رفتارها وجود دارد؟ ـ من تصور میکنم که در یک فعالیت حرفهای این نوع رفتار درست است. من حتی با هیچ تهیه کننده، بازیگر و کارگردانی مراودهای ندارم. چون معتقدم به محض اینکه رابطهای برقرار میشود، به موازات آن انتظارات هم شکل میگیرد و شاید باعث جهتگیری ذهن ما به سمت و سوی خاصی شود و مجله تحت شعاع این انتظارات و توقعات قرار گیرد. ممکن است همکاران دیگر آزادتر رفتار کنند اما بنده به عنوان مدیر مسئول مجله چنین رابطهای ایجاد نمیکنم. از سوی دیگر، اگر پای خانوادهها به میان کشیده شود، طبیعی است که خانمها و یا افراد خانواده میخواهند اعمال سلیقه کنند و تعدد سلیقهها هم مجله را با مشکل مواجه میکند. زمانی که پای مسأله فرهنگی و منافع یک ملت به میان میآید، به راحتی نمیتوان همه چیز را دست خوش احساسات کرد. به نظر من در سایر قسمتها هم این مسأله صادق است و نباید همه چیز را عشیرهای کرد. یکی از دلایل تداوم ما همین فاصله گذاریهاست. این فاصله و حرمتگذاری بهصورت ویژهای بین من و همکارانم وجود دارد و روابط ما تابع نظم است و این راجع به نویسندگان مجله هم صدق میکند. بعضی اوقات آقای گلمکانی خواستار چاپ مطلبی در مورد فیلمی هستند که من تمایلی به آن ندارم و معمولا اگر غیرمتعارف و خارج از قانون مطبوعات نباشد، آن را میپذیرم. اما مطالبی هم بوده است که من مخالف آن بودهام و بعدها دوستانم به صحت عقیدهام پی بردند. من معتقدم که مطلب را نباید در لحظه دید بلکه باید به سالها بعد اندیشید. در حقیقت باید اثری را تولید کرد که پس از گذشت 10 سال هنوز از حیث تاریخ سینما جذابیت داشته باشد. * نگرش شما حتی نسبت به فضای امروز هم کلاسیک است. مجله فیلم هیچ گاه درگیر جو حاکم بر مسائل روز نشده است. ـ کاملا درست است. اگر مطلبی دستخوش جو روز باشد، آن را چاپ نمیکنیم، اگر هم چاپ کنیم کوشش میکنیم تا حدی نشانی از روزگار خودش در آن باشد. * این تجربه با چه معیار و ظرفیتی دنیای حرفهای شما را شکل داد؟ ـ مطالعه تاریخ، تجربه، مشاهده و شناخت جامعه ایرانی. * مجله فیلم نسبت به فضای فرهنگی جامعه جامع نگر است و به تصورم ماهنامه شما در این فضا تأثیرگذار است. چگونه بازخورد این واقعیت را دریافت میکنید؟ ـ البته ما هم اکنون در فضای فرهنگی حاکم بر کشور خیلی هم تاثیرگذار نیستیم. اما واقعیات موجود را از سوی خوانندگان و نامههای آنها به مجله دریافت میکنیم. در این نامهها و بازخوردها دریافتیم که باید میانهرو باشیم. در ایران اساسا میانهروی پاسخ گوی همه مسائل است. اگر به دوره مشروطیت و دورههای گذشته و حتی پیش از اسلام برگردیم، مشاهده خواهیم کرد که در این منطقه از جهان تنها میانه روی پاسخ گوست؛ چون آب و هوای معتدل این منطقه از جهان، خلق و خوهای مختلفی را میآفریند. اگر تند روی کنیم، خواننده خود را از دست میدهیم؛ به علاوه مجله فیلم همان مجله دهه 60 نیست و اصلاحاتی در آن صورت گرفته است؛ بعضی از نوشتههایی که در حال حاضر منتشر میشود درگذشته امکان انتشار نداشت. الان این موضوع دیده نمیشود چون زمان زیادی از آن میگذرد. این تحول در حال شکلگیری است، اما اگر در این میان بتوانیم فضای خالی میان رأس و عامه مردم را پر کنیم، به راحتی میتوانیم به پیشرفت برسیم. سعی ما بر این است که فاصله خود را با دیگران حفظ کنیم اما پرچمدار نباشیم. فاصلهگذاری را من دلیل تاثیرگذاری ماهنامه فیلم میدانم. * در جامعه مطبوعاتی ایران این موضوع بسیار نادر است که یک نهاد و موسسه فرهنگی استحکام و انسجام خود را حفظ کند و تغییرات جدی در درون خود شکل ندهد. شما همیشه در طول این 28 سال 15ـ10 درصد حاشیه داشتید و 80 درصد بدنه کار را به همین صورت موجود ادامه دادهاید. چه نوع سیاستگذاری وجود داشته تا این مجموعه 3 نفره هم چنان چارچوب و انضباط خود را حفظ کند؟ ـ شاید این موضوع به جدی و خشک بودن و انضباط حرفهای خودم برمیگردد. اگر من مدیر مجله فیلم نباشم و فیلمسازی مرا دعوت کند، دعوت او را اجابت میکنم. اما در حال حاضر به عنوان مدیر مسئول چنین رفتاری از من سر نمیزند. من سعی نمیکنم در محافل سینمایی به عنوان یک مدیر مسئول حضور داشته باشم. حضور من باید در نشریه من پررنگ باشد. اگر بخواهم ماهنامه را جدی بگیرم، دیگر مجالی برای حضور در فضاهای فرهنگی پیدا نمیکنم. من انضباطی را که با آن رشد یافتهام در ماهنامه تعمیم دادم. در بخشهایی سعی کردیم که یک نوع مبادله بین ما انجام شود؛ مثلا اگر کسی بخواهد وام بگیرد با نظر هر سه ما صورت میگیرد. در اینجا نقشهای خوب و بد بین ما تقسیم شده است. من اغلب نقش منفی را در ماهنامه ایفا میکنم. این را به جان خریدم که این نقش را من بازی کنم. * با سوابق درخشانی که در جامعه فرهنگی داشتید تصور نمیکردم چنین روحیاتی داشته باشید. شاید به لحاظ شخصیتی و جایگاه فرهنگی متاثر از پرنسیب و مکاتب آموزشی فرانسه باشید. تصور میکنم ماهنامه فیلم هم تاحدی متأثر از مجله سینمایی کایه دو سینما باشد؟ ـ من این اثرپذیری ـ کایه دو سینما بر ماهنامه فیلم ـ را به دشواری میپذیرم. چون من به زبان فرانسوی مسلط نیستم. اما در دنیا تفکر ، رویه ما کم و بیش در بین نشریات معتبر وجود دارد. مثلا مجلهای بنام «سینه آس» که دو سال پیش سالگرد چهل سالگی آن بود، مدیر آن در جشن چهل سالگی به این اشاره کرد که همانند ما از نشریه دانشجویی آغاز کرده بود و شماره نخست آن به صورت پرینت در بین دانشجویان توزیع شده بود. آنها هم ضدهالیوود بودند و می خواستند در حوزه انتشار خود متفاوت باشند. به تدریج این روند ادامه پیدا کرد و در حال حاضر هم یکی از نشریات معتبر است. این در مورد مجله های جمکات، کایه دو سینما و ماهنامه فیلم آلمان هم صادق است. البته یادتان باشد که کایه دوسینما مربوط به روزنامه لوموند است. لوموندیها چندسال پیش متوجه اصول و موازین تفکر حاکم بر آن شدند، آن را خریدند و آن را حفظ کردند. * اما ماهنامه فیلم به دنبال نشریاتی چون پوزیتیف (Positive) و یا ماهنامه مووی (Movie) هم نرفته است. ـ پوزیتیف کمی اصولگراتر و بستهتر عمل میکند. این درست است که نقدهای خوبی دارد اما از همان ابتدا همینگونه بود و به نظرم بیش از حد اصولگراست؛ ولی در کایه دو سینما به تدریج منتقدهای جوان هم قلم میزنند و برای آن مینویسند. این دقیقا شبیه همان کاری است که ما در ماهنامه فیلم انجام میدهیم و زمانی که مشاهده میکنیم نویسنده جوان استعدادی دارد به او میدان میدهیم؛ اول خبررسانی و بعد هم تهیه گزارش را به او محول میکنیم؛ به تدریج هم نقد کوتاه و بلند را به عهدهاش واگذار میکنیم. به هرحال نمیشود گفت ما چندان پیرو کایه دو سینما هستیم. * اما همچنان شباهتهایی هست؟ ـ نه، حتی زمانی که سردبیر کایه دو سینما به ماهنامه فیلم آمد از وسعت فضا تعجب کرد و گفت: "فضای کایه دو بسیار کوچک است و معمولا روزنامه نگاران کایهدو نقدهای خود را ایمیل میکنند و خیلی کم یکدیگر را ملاقات میکنند." اما ما به این شیوه عمل نمیکنیم و من فکر میکنم فرهنگ ما ایرانی ها در همین شیوه رفتاری بازتاب پیدا میکند. * این فضای میانهروی تا چه حد برآمده از فضای مطبوعاتی ایران است که باید در آن به آرامی حرکت کرد. اگر شما در یک فضای کاملا آزاد مطبوعاتی بودید آیا هم چنان همین روند را ادامه میدادید و یا تغییری در آن ایجاد میکردید؟ اصلا تبدیل به مجله جنجالی میشدید؟ ـ نه، من بارها این موضوع را به دوستانم گفتهام که روش کار ما در همه حال همین خواهد بود. * پس این فضا مربوط به شماست و متأثر از بیرون نیست؟ ـ اگر رژیم گذشته هم بود ما همین رویه را انتخاب میکردیم؛ مگر این که امکان انتشار را برای ما بسیار محدود میکردند. بنابراین ما سعی میکنیم که حدمیانه را حفظ کنیم. البته شاید به دلیل شرایط خاص مجبور باشیم که کمی به چپ و یا راست متمایل شویم، اما باید در یک راستا و با کمترین انحراف مسیر ماهنامه را امتداد دهیم. مثلا زمانی که آقای خاتمی کاندیدای ریاست جمهوری شدند، یکی از دوستان نزدیک ایشان خواهان ترتیب مصاحبهای با ماهنامه فیلم شدند. ما پذیرفتیم اما پیغام دادیم که علاوه بر مصاحبه در مورد سینما، نقد هم به ایشان داریم و آنها هم پذیرفتند، ما شرطی هم مبنی بر مصاحبه همزمان با ناطق نوری گذاشتیم و میخواستیم این دو مصاحبه همزمان انجام شود و آن را چاپ کنیم و اگر امکان آن میسر نشد موضوع اساسا منتفی شود. همکار ما محمد آقازاده وعده دادند که مصاحبهایی را در سفر به مسکو با آقای ناطق نوری ترتیب دهند اما ایشان مصاحبه نکردند. بعدها در پاسخ به گلهای از سوی دوستان آقای خاتمی گفتم "ماهنامه فیلم خط مشی میانهروی را برگزیده و هرگز با موجهای سیاسی ذوق زده نخواهد شد." * طی نزدیک به 28 سال وضعیت تیراژ ماهنامه فیلم چگونه بود. افت و خیزها و فراز و نشیبهای آن در چه سطوحی است؟ ـ در ماههای نخست انتشار ماهنامه 4000 و 6000 تیراژ داشتیم و به همین ترتیب هم افزایش یافت. * در چه سالهایی؟ ـ همان سالهای63 ـ 62 و در شماره 9 ماهنامه که نوروز منتشر شد، تیراژ مجله به 35 هزارنسخه رسید. * 35 هزار نسخه در سال 62؟ ـ بله، چون در جامعه نشریهای تحت عنوان فیلم، سینما و تلویزیون وجود نداشت. * این وضعیت در سالهای بعد چگونه بود؟ ـ نقطه اوج تیراژ ما زمان موشکباران در سال 66 بود. * در چه میزان تیراژ؟ ـ به 65 هزار نسخه رسید. * چرا در این سال تیراژ به این تعداد رسید؟ ارزیابی شما از این افزایش چه بود؟ ـ به دلیل موشکباران شهرها مردم به درون پناهگاهها هدایت شده بودند. پناه بردن مردم به پناهگاهها، کمبود امکانات برای رفتن به سینما و ایجاد دلمشغولی در داخل پناهگاهها از جمله دلایل اصلی آن بود. مردم رویای فیلم و سینما را با خود به درون پناهگاهها میبردند. این وضعیت تا پایان جنگ کم و بیش وجود داشت و با پایان یافتن جنگ از میزان تیراژ هم کاسته شد. * در سالهایی که آقای خاتمی وزیر فرهنگ بودند چه وضعیتی داشتید؟ ـ ایشان تا حدودی مطبوعات را توسعه دادند. آقای احمد ستاری در همان ابتدا سردبیران نشریات مختلف شامل آدینه، حمل و نقل، دنیای سخن، دانستنیها و ماهنامه فیلم را دعوت کردند. در نخستین گردهمایی متوجه شدیم که تیم جدید وزارت ارشاد دیدگاههای بسیار به روز و مقبولی دارد. با ورود احمد ستاری به عنوان معاون مطبوعاتی، به تدریج فضای ارشاد تا حدودی بازتر شد که من هم بخشی از برنامه هایم را به آنها دادم. ما می خواستیم که تولید و توزیع در دست مدیران مطبوعات باشد. از سوی دیگر، از وزارت ارشاد خواستیم هر پولی که به مطبوعات پرداخت می کند آشکارا اعلام کند و بگوید به چه کسی چه چیزی می دهد؟ خوشبختانه آنها نیز موافقت کردند. ما همزمان تعاونی مطبوعات را فعال کردیم و برای این کار ابتدا همه به یکی از مدیران ارشاد رجوع می کردیم و به ایشان گفتیم که نمی خواهیم تعاونی سیاسی باشد. پرسیدند برنامه شما چیست؟ گفتیم ما باید هر کدام واحد لیتوگرافی و دکه مطبوعاتی مخصوص به خود را داشته باشیم. * این کیوسک چه نقشی را ایفا میکرد؟ ـ این کیوسک مرجوعی هر نشریهای را در خود نگهداری میکرد و مردم میتوانستند شماره گذشته را از آن بخواهند. من حتی ایده ای برای تقویت تعاونی به وزارت ارشاد دادم. ایده این بود که ما غیر از کارهایی که برای اداره تعاونی مطبوعات انجام میدهیم، باید روزنامهای مختص نیازمندیها تشکیل دهیم و در دوماه اول به طور رایگان آگهی بپذیریم. از این طریق ما میتوانیم آگهیهای روزنامههای دیگر را جمع کنیم و در ماه سوم از آگهیدهندگان بخواهیم 20 درصد از هزینه را تقبل کنند و با وابستگی آنها همه بخشها روزنامه توسعه پیدا میکند. این ایده بعد از مدتها در روزنامه همشهری به بار نشست. * در حال حاضر وضعیت تیراژتان چگونه است؟ ـ وضعیت تیراژ کنونی ماهنامه فیلم معمولی است. * چرا تیراژ ماهنامه به مرور افزایش نیافت و شما به عنوان یک بنگاه اقتصادی توسعه و گسترش نیافتید؟ ـ بحث مهم این است که ما بسیار وابسته به سینمای ایران هستیم. اگر مانند دهه 60 و 70 فیلم های مناسب و مطلوبی ساخته شود، مطالب ماهنامه هم جذاب شده و به فضا رونق داده میشود. رونق ما به رونق فرهنگ سینمای این مملکت بستگی دارد؛ ما تا اندازهای دوست داریم سینما رونق داشته باشد که دیگر جایی برای صحبت از سینمای جهان نباشد و جداگانه در ضمیمه ماهنامه به آن بپردازیم. * این پتانسیل وجود دارد؟ ـ بله، اگر اینجا آمریکا بود و این مقدار انرژی برای کارمان صرف کرده بودیم، تا به حال مانند مجله تایم شده بودیم. در حال حاضر ما باید روزنامه، هفته نامه، فصلنامه و انتشارات مربوط به کتاب میداشتیم. بنابراین تیراژ ما کاملا متأثر از سینما و وضعیت حاکم بر جامعه ماست. و مردم پس از رویدادهای اخیر کمتر به سینما میروند و وضعیت جشنواره هم امسال بهتر از آن نبود. * آقای مهرابی به غیر از آقایان حمیدرضا صدر، محمدحقیقت و هوشنگ راستی که خودشان با خارج از کشور در ارتباطند، یا مقیم کشورهای خارجی هستند تا به حال اتفاق افتاده است که ماهنامه برای سفرهای خارجی روزنامه نگاران هزینه کند؟ ـ خیر، در هیچ موردی این هزینه ها را متقبل نشدیم. من و سایر همکاران به هزینه خودمان به این سفرها میرویم. * ماهنامه توان پرداخت این هزینه را ندارد و یا اساسا اعتقادی به این نوع خدمات دهی ندارید؟ ـ نه، معمولا اگر کسی بخواهد به سفر هنری برود، ما به او نامه میدهیم و به جشنواره معرفی میکنیم. اگر جشنواره از لحاظ کارکرد در سطح مقبولی باشد، روزنامهنگار هزینهای نمیپردازد و تنها ارائه کارت کافی است. به علاوه آنها هتل را هم رزرو میکنند. البته هزینهها متفاوت است، اما زمانی که مدیریت ماهنامه برای سفر خارجی هزینه کند، نویسندگان برای آن پول گزارش تهیه میکنند. بعدها این موضوع انشقاق، تشتت و اختلاف ایجاد میکند و افراد انتظار دارند یکی بعد از دیگری به سفرهای خارجی بروند. * در واقع شما معتقدید که با این هزینه ها اشتیاق و ذوق افراد از بین می رود و شما بین فردی که با هزینه شخصی میرود و کسی که به خرج مجله میرود، تفاوت قائل میشوید؟ ـ یکی از دلایل این نوع سفرها آشنایی با آخرین تحولات سینمای جهان است. مثلا زمانی که خودم میروم، روزی 5 الی 6 فیلم میبینم و در روزهای بعد به دلیل خستگی ذهنی تنها یادداشت برداری میکنم. هدف ما این است که اگر مطلبی راجع به سینمای جهان نوشته میشود با آن آشنا بوده و قدرت تشخیص داشته باشیم؛ نباید افراد متنی را بدون مشاهده فیلم ترجمه کرده و به نام خود ثبت کنند؛ ما باید با این فیلمها و فضای آنها آشنا شویم. اکثر افرادی که برای ما مینویسند یا مقیم خارج هستند و یا با مراکز هنری غرب در ارتباطند. همان طور که میدانید آقای هوشنگ راستی در ترکیه و محمد حقیقت در پاریس زندگی میکنند. آقای صدر هم با لندن در ارتباط بوده و دائما در حال رفت و آمد هستند. * روزی از یکی از همکاران شما پرسیدم آیا ماهنامه فیلم هزینههای سفر شما را تأمین میکند؟ ایشان گفتند: اگر حق التحریر همه سالهای من در ماهنامه فیلم را جمع کنید به اندازه یک بلیت رفت من به لندن نمیشود. ـ درست و کاملا حقیقت را گفتهاند. من این کار را نمیکنم. من معتقدم در خلق آثار هنری همه عناصر برآمده از احساس ماست؛ من معتقدم اگر ما برای پول کتاب بنویسیم، اصلا موفقیتی کسب نمیکنیم. یکی از دلایل افت مجله فیلم نسبت به دهه 60 و 70 این است که بسیاری دیگر برای مخاطب نمینویسند بلکه برای خودشان مینویسند. منیت و خویشتن خواهی در برخی از مطالب ماهنامه مشخص است. در گذشته هم اوضاع به شیوهای بود که هیچ کس درمجلههایی مانند فردوسی، رودکی و سخن پول دریافت نمیکرد. * مرحوم همایون صنعتی زاده نقل میکند که برای خرید یک دستگاه چاپ به یکی از کشورهای اروپایی رفته بود، از دست اندرکاران چاپ آن کشور خواست که از یک تشکیلات بزرگ چاپ بازدید کند. آنها او را به روستایی بردند و در آن روستا تشکیلات بسیار بزرگ چاپ و نشر مستقر بود. این چاپخانه تنها حدود 800 نفر ویراستار داشت. عقیده من این است که احتمال دارد روزنامه نگار در طول ماه دو گزارش بنویسد اما مانند روزنامهنگاری که در لوموند فعالیت میکند باید هزینه زندگیاش تامین شود. ـ در آنجا هم این چنین نیست. معمولا کسی که برای کایه دو سینما مینویسد، در جاهای دیگری هم کار میکند. مثلا کار کتاب انجام میدهد و فیلم تحلیل میکند. * یک صفحه در مجله فیلم چه میزان حق التحریر دارد؟ ـ برای کسی که مطلب برآمده از دلش باشد و یا فرد خاص و ممتازی باشد، تفاوت قائل میشویم. وقتی ما از آیدین آغداشلو مطلب میگیریم، نمیتوانیم حق التحریر او را صفحه ای 30 هزار تومان محاسبه کنیم. میانگین پرداخت ما 25 هزار تومان است و این با توجه به آمار پرداختی نشریات دیگر کم نیست. مثلا هوشنگ راستی در ترکیه اقامت دارد و به حق التحریر ماهنامه فیلم احتیاجی ندارد اما حتما حق التحریر ایشان را میپردازیم. مثلا پارسال حدود 1 میلیون و 200 هزار تومان از ابتدا تا پایان سال به ایشان پرداخت کردیم. ما حق التحریر را میپردازیم حتی اگر بسیار ناچیز باشد. بسیاری از افراد به ما مطلب داده اند اما با وجود تماس چندباره ما، نیامدهاند که حق التحریر خود را دریافت کنند. بنابراین اگر مطلب برآمده از دل باشد، طبعا مجله خواندنی میشود. * شما چه تعریفی از مخاطبان خود دارید و فکر میکنید مخاطبان شما چه کسانی هستند؟ ـ مخاطبان ما تقریبا افراد فوق دیپلم و لیسانس هستند. 8 درصد از خوانندگان ما راهنمایی به بالا و 8 درصد دیگر پزشک هستند اما میانگین مخاطبان ما لیسانسیه هستند. حتی افرادی که کارمند و کارگر ساده هستند اما جشنواره فجر برای آنها مهم است جزو مخاطبان ماهنامه فیلم محسوب میشوند. * در حال حاضر چند نفر در تحریریه حقوق ثابت می گیرند؟ ـ لیست بیمه ما چیزی در حدود 18 تا 20 نفر است. * چند نفر کار اداری انجام میدهند؟ ـ کادر اداری ما زیادند. دو پیک، سه منشی، یک حروفچین، سه گرافیست، یک حسابدار دائم و یک مسئول امور مالی، افرادی هستند که بافت اداری ما را تشکیل میدهند. * روزنامهنگار چه طور؟ ـ حدود 4 نفر از بخشهای مربوط به رویدادهای ایرانی ماهنامه ثابت هستند. * شامل چه کسانی میشود؟ ـ آقایان قطبی زاده، شجری کهن و... در بخش سینمای جهان هم کسانی داریم که کارشان بسیار خوب است اما تمایل دارند آزاد کار کنند اما مبلغ خوبی به آنها پرداخت میکنیم. * متوسط حقوق پرداختی شما در حال حاضر چه میزان است؟ ـ تقریبا بالاست. * منظورم نویسندههاست. ـ نویسندهها به طور متوسط ماهی 600 هزار تومان دریافت میکنند. * میزان پرداخت شما به کارمندان چه میزان است؟ ـ چون مجله فیلم قدیمی است، کارمندان آن هم به تدریج بازنشسته میشوند. به همین دلیل ما باید 30 ماه حقوق میدادیم. بنابراین از 4 سال پیش به تدریج شروع به بازخرید کردن آنها کردیم و با اینکه رقم هنگفتی بود، 20 سال خدمت حسابداران و کارمندان را خریدیم. به غیر از سال 88، 3 سال بقیه را خریدیم؛ چون حقوق این افراد از 140 یا 150 تومان شروع شد و میانگین حقوقشان بسیار بالاست. تصور میکنم برای عید امسال با در نظر گرفتن کارمندان، اضافه حقوق و غیره نزدیک به 28 میلیون تومان مجموعا باید پرداخت کنیم. پارسال 22 الی 23 میلیون صرف عیدی،حقوق دوبرابر شد؛ اگر بخواهیم این یک ماه را هم حساب کنیم هزینهها افزایش مییابد. * به نظر میرسد سازمان آگهیها متفاوت از این مجموعه است؟ ـ سازمان آگهیها متفاوت نیست اما مستقل است. * به عبارت دیگر آنجا هزینه پرداخت نمیکنید؟ ـ چرا، مقدار کمی مربوط به واحد آپارتمانی است که در اختیار آنهاست. * مسئول آن حقوق بگیر ثابت این مجموعه است؟ ـ هم حقوق بگیر و هم پورسانت بگیر است. * سازمان آگهیها چه درصدی از مجموع هزینههای این مجله را پرداخت میکند؟ ـ شاید 30 درصد. * یعنی مجموع این کار 30 درصد سود دارد؟ ـ بله، به دلیل اینکه آنجا هزار نسخه از ما مجله میگیرند و عین همان را پخش میکنند؛ چون می خواهند آگهی جذب کنند. 1000 تا 1000 تومان یک میلیون تومان و 16 شماره 16 میلیون تومان میشود. به علاوه قسمتی از هزینهها صرف کتاب سال، تقویم، کارت تبریک و آگهی برای نمایشگاههای مختلف میشود. امسال چندان وضع مناسبی نداشتیم و به دلیل اتفاقاتی سیاسی شاید این مقدار به 18 یا 15 درصد برسد. * در اغلب مطبوعات ایران و جهان در ابتدا عدهای کار را با هم شروع میکنند اما در بین راه اتفاقاتی میافتد و برخی از مجموعه روزنامه جدا میشوند اما کار همچنان ادامه دارد. من در قسمت های مختلف از صحبتهای شما ادلههای جابجایی روزنامهنگاران را دریافت کردم؛ اما دوست دارم یک تعریف دقیق از جابجایی آدم های مختلف در ماهنامه فیلم را به ما ارائه دهید. ـ به نظر من باید از دیدگاه مثبت به این قضیه نگاه کرد. افراد بسیاری در مکتب مجله فیلم رشد میکنند. در حال حاضر آقایان علی معلم، شهرام جعفری نژاد، علی طالبی نژاد و غیره هرکدام برای خودشان یک مجله منتشر میکنند. همه این ها روزنامه نگارانی بودند که برای مجله ما می نوشتند. بسیاری از کسانی که در تلویزیون نقد و بررسی میکنند از مکتب مجله ما خارج شده و تکثیر شدهاند. * اگر شما برای سالگرد خود فراخوان داشته باشید، این افراد میآیند؟ ـ بله، ما حدود دو یا سه ماه پیش جشنی گرفتیم که همه افراد در صورتی که مشکل نداشتند، در آن حضور یافتند. * آیا اتفاق افتاده است که برای یک گروه 5 یا 6 نفری مشکلی ایجاد شود که دیگر نیایند؟ ـ بله، در آن زمان که دنیای تصویر به وجود آمد این اتفاق افتاد. * در نشریه سینمایی هفت هم همین جریان پیش آمد؟ ـ نه، چون آقای طالبی نژاد تصور میکرد که آقای اسلامی میتواند کمکش کند، بنابراین با یکدیگر همکاری داشتند. * چه درصدی از روزنامه نگاران ماهنامه فیلم در ابتدا تاسیس بودند اما در حال حاضر نیستند؟ ـ کم نیستند. تعداد زیادی هستند. * بالای 80 درصد هستند؟ ـ نه، بعضی مهاجرت و برخی هم از دنیا رفتهاند و برخی دیگر هم انگیزهای برای نوشتن ندارند. خود من بسیار زیاد نوشتم و نمایشگاه برگزار کردم، اما وقتی انتهای کار برای من یکنواخت میشود، عرصه را برای ورود جوانان باز میکنم. * نسلهای قبلی مطبوعات مانند دکتر خانلری، مصباح زاده و علی بهزادی یک نوع سرمایه گذاری معنوی بر روی روزنامهنگاران داشتند. اما حالا سالهاست که این نوع سرمایهگذاریها به جهت وضعیت اقتصادی و بافت فرهنگی امروزی دیگر مرسوم نیست. میخواستم بدانم هیچ وقت چنین تفکری در ذهن شما متبادر شد؟ ـ حتما وجود داشته است؛ نویسندگان زیادی در ماهنامه فیلم کشف شدند و در مکتب مجله فیلم رشد کردند. در حال حاضر اغلب نویسندگان ماهنامه ما منتقد تلویزیون بوده و دست پرورده این مکتب هستند. همین سابقه و صبغه فیلم در روند کاری بسیاری از روزنامهنگارانی که نام بردم یک نوع سرمایهگذاری معنوی است. * اگر 28 سال پیش این انگیزه و ذوق در شما وجود نداشت، آیا فکر میکنید که باز هم روزنامه نگار میشدید؟ ـ انگیزهام دقیقا در تحصیل دانشگاهی، روزنامهنگاری بود؛ چون زمانی که رفتم امتحان هنرهای دراماتیک را بدهم، آقای پرویز شفا و هوشنگ کاووسی از من پرسیدند چرا میخواهی سینما بخوانی؟ گفتم، من فیلم ساخته ام اما نمیخواهم فیلمساز شوم. من در حقیقت آمادهام که نویسنده سینمایی شوم و هدفم این است که اول این موضوعات را یاد بگیرم تا بتوانم به خوبی در مورد سینما بنویسم که در نهایت آقای شفا من را پذیرفتند. |
Posted: 15 May 2010 12:28 AM PDT آی. تی.ایران - مدیر بلاگفا روز پنج شنبه ساعاتی پس از بازداشت در منزل با قرار وثیقه آزاد شد. شیرازی به دلیل شکایت یکی از مدیران سابق فدراسیون های ورزشی در کرمان از یک وبلاگ مورد شکایت قرار گرفته بود. به گفته شیرازی وبلاگ شاکی به جای شکایت از صاحب وبلاگ، مدیر سرویس وبلاگ را مورد شکایت قرار داده و قاضی نیز حکم به یک سال زندان و شلاق برای شیرازی داده است. در همین حال روز پنج شنبه مدیر بلاگفا پس از حضور در دادسرای نیابت خواستار رسیدگی کارشناسی دقیق به این پرونده از طریق دادسرای جرایم رایانه ای شده است. مدیر بلاگفا در حال حاضر با قرار وثیقه آزاد است. |
تولید آی.پد با طلای ۲۲ عیار به قیمت ۱۲۹ هزار پوند Posted: 14 May 2010 03:42 PM PDT تبلت های مشهور شرکت اپل توسط یک طراح به ابزارهایی گرانقیمت و مجللی تبدیل شده اند که بدنه آنها از طلای 22 و 53 قطعه الماس پوشیده شده است. به گزارش خبرگزاری مهر، نمونه شگفت انگیزی از لوح رایانه یا تبلت آی - پد شرکت اپل که عرضه آن به اندازه کافی در رسانه ها جنجال آفرین بوده است توسط طراحی به نام "کاترین هگز" ارائه شده است که تنها 10 نفر قادر به استفاده از آن خواهند بود. وی 10 مدل از اولین نمونه آی-پدهای طلایی جهان را ارائه کرده است که لوگوی سیب گاز زده اپل در پشت آن به 53 قطعه الماس تزئین شده است. لبه نمایشگر و قاب پشت این آی پدها از قابی یکپارچه از طلای 22 عیار ساخته شده و وزن کلی آن دو کیلو و 100 گرم اعلام شده است. آی پدهای طلایی از نسخه های نسل سومی و 64 گیگابایتی هستند و در صورت علاقه می توانید با پرداخت 129 هزار و 995 پوند مالک یکی از آنها شوید. |
وزارت بهداشت راه اندازی خبرگزاری سلامت را پیگیری میکند Posted: 14 May 2010 03:42 PM PDT مدیر روابط عمومی وزارت بهداشت، درمان وآموزش پزشکی گفت: این وزارتخانه راه اندازی خبرگزاری سلامت را پیگیری می کند. وی تاکید کرد: باید در ارتباط با انعکاس اخبار فعالانه تر برخورد کنیم. نباید وضعیت تدافعی در قبال اخبار و در برخی موارد تکذیب آنها داشته باشیم. وی با اشاره به ایجاد تغییرات در پایگاه اطلاع رسانی وزارت بهداشت اظهار امیدواری کرد که این وزارتخانه عطش خبری در حوزه سلامت را به خوبی پاسخ دهد تا این عطش فروکش کند. حسینی در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه روابط عمومی ها باید یک قدم جلوتر از سایر کارکنان دانشگاههای علوم پزشکی باشند، گفت: یک مدیر روابط عمومی باید توانایی پیش بینی داشته باشد و مسوولان را در رابطه با سووالات احتمالی مردم و رسانه ها آماده کند. مدیر روابط عمومی وزارت بهداشت، همچنین از برخی دانشگاههای علوم پزشکی انتقاد کرد و گفت: متاسفانه به روابط عمومی به عنوان یک کار دست دوم و سوم می نگرند در حالیکه روابط عمومی ها از عوامل تحرک و پیشرفت دانشگاه به شمار می آیند. |
از سر گرفته شدن خدمات اینترنتی در شینجیانگ چین Posted: 14 May 2010 03:29 PM PDT مقامات در منطقه آرامشیافته شین جیانگ چین دسترسی به سایتهای اینترنتی را که به دلیل بروز ناآرامیهای قومی در ماه ژوییه سال گذشته مسدود شده بودند، مجددا برقرار کردند. به گزارش ایسنا، دولت محلی در بیانیه آنلاینی اعلام کرد که خدمات اینترنتی بهطور کامل برقرار شدهاند اما کاربران نباید از اینترنت برای لطمه زدن به یکپارچگی قومی، ثبات اجتماعی یا منافع دولتی استفاده کنند؛ دولت همچنین از مردم خواسته تمامی اطلاعات ناسالم را گزارش کنند. بر اساس این گزارش افراد ساکن در این منطقه در گفتوگو با فرانسپرس تایید کردهاند که دسترسی آنان به اینترنت برقرار شده است. مرور اینترنت، ایمیل و خدمات تلفن همراه به دنبال بروز درگیری میان اویغورهای مسلمان و چینیهای نژاد هان که طی آن 200 نفر کشته و هزار و 600 نفر مجروح شده بودند، قطع شدند. مقامات چینی اویغورهای ساکن در داخل و خارج از این کشور را متهم کردند از اینترنت و تلفن همراه برای ایجاد ناآرامیها استفاده کردهاند. برقراری مجدد خدمات اینترنتی در شین جیانگ بهصورت تدریجی انجام گرفته و در ماه مارس 32 وبسایت که بیشتر توسط دولت یا پورتالهای اینترنتی بزرگ اداره میشدند، باز شدند. چین سیستم وسیعی برای کنترل اطلاعات ارسال شده در اینترنت اداره میکند که به "دیوار آتش بزرگ" معروف است و هدف آن فیلتر اطلاعاتی است که حساس یا مخالف به نظر میرسند؛ جمعیت آنلاین این کشور که بزرگترین در جهان محسوب میشود در اوایل سال جاری به 404 میلیون نفر رسید. |
تذکر هیات نظارت بر مطبوعات به نشریهی «کانون خانواده» Posted: 14 May 2010 03:29 PM PDT دوهفتهنامه "کانون خانواده" به دلیل درج یک لطیفه در صفحه 42 شماره 247 خود که شائبه وهن یکی از اقوام ایرانی و امکان سوءتفاهم و اختلافافکنی را تداعی میکند، ازسوی هیات نظارت بر مطبوعات تذکر کتبی گرفت. بنا بر اعلام روابط عمومی معاونت امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این تذکر کتبی آمده است: طبق بند 4 ماده 6 قانون مطبوعات "ایجاد اختلاف مابین اقشار جامعه" به هر صورتی که باشد، ممنوع است و همکاران رسانهیی باید توجه کنند که تخلف از موارد مندرج در این ماده قانونی مستوجب مجازاتهای مقرر در ماده 698 قانون مجازات اسلامی خواهد بود و درصورت اصرار، مستوجب تشدید مجازات و لغو امتیاز رسانه مربوط میباشد. لازم به یادآوری است که امام امت و مرجع شیعیان در روز 31 فروردینماه امسال در خاتمه درس خارج فقه فرمودند: "تقلید لهجه اقوام ایرانی از باب تمسخر حرام است"؛ طبق فتوای معظم له، همچنین ترویج لطیفههایی که قشر، قوم یا مردم مناطقی از کشور را دربر میگیرد، اگر استهزاء آنان محسوب شود، جایز نیست. |
فیسبوک حافظ یا دشمن شمارهی یک حریم خصوصی؟ Posted: 14 May 2010 03:29 PM PDT فیس بوک مدعی داشتن بیش از 400 میلیون کاربر است اما آیا آنان از چشم کلاهبرداران و بازاریابان ناخواسته در امان هستند؟ به گزارش ایسنا، پاسخ جوآن گودچایلد، از شرکت امنیتی CSO Online خیر است. وی میگوید هنگامی که وارد این سایت شبکه اجتماعی میشوید به دلیل نقصهای امنیتی یا تلاشهای بازاریابی این شرکت، حریم خصوصی کاربران بیش از آنچه تصور میکنند، در معرض خطر بالاتری از نقض شدن است. فیسبوک به تازگی و با شکایت 15 سازمان مدافع حریم خصوصی و مصرفکنندگان به کمیسیون تجاری فدرال علیه این سایت و متهم شدن به دستکاری تنظیمات حریم خصوصی کاربران به منظور قابل دسترس کردن اطلاعات شخصی آنان برای استفاده تجاری، مورد انتقاد شدید قرار گرفته است. همچنین کاربران فیسبوک دریافتهاند چتهای خصوصی آنان برای همه افراد موجود در فهرست تماسهایشان دسترسپذیر شده است؛ مورد اخیر شکاف امنیتی بزرگی محسوب میشود که بسیاری از افراد را درباره مطمئن بودن این سایت به تفکر واداشته است. گودچایلد در یک برنامه گفتوگوی خبری تلویزیونی در آمریکا با مطمئن ندانستن این سایت به بین پنج خطری پرداخته که کاربران فیسبوک بدون اینکه پیببرند ناخواسته در معرض آنها قرار میگیرند: 1- اطلاعات کاربران در اختیار شرکتهای دیگر گذاشته میشود. 2- تنظیمات حریم خصوصی پس از هر طراحی مجدد به حالت پیش فرض که کمتر مطمئن است، بازگردانده میشود. 3- تبلیغات فیسبوک ممکن است حاوی بدافزار باشند. 4- دوستان واقعی شما ناآگاهانه شما را آسیبپذیر میکنند. 5- کلاهبرداران پروفایلهای جعلی در این سایت ایجاد میکنند. اما خلاصه پرسشها و پاسخها: * فیسبوک پلتفرم مطمئنی برای ارتباط با دوستان است؟ فیسبوک یکی از محبوبترین سایتها در جهان است که حفرههای امنیتی بهطور متداول در آن یافت میشود و به آن بیخطری که افراد در هر بار ورود به آن تصور میکنند، نیست. بهطور حتم مشکلات روزافزونی وجود دارد؛ فیسبوک شرکت نوپایی است که چند سالی بیشتر از عمر آن نمیگذرد و با وجود جوان بودن تلاش میکند راههای کسب درآمد را بیابد. مقایسه آن با دیگران دشوار است زیرا پدیدهای است که پیش از این تجربه نشده بود و مردم با یکدیگر تنها با ایمیل ارتباط داشتند. طبق گزارش مرکز شکایت جرایم اینترنتی، قربانیان جرایم مربوط به اینترنت در سال 2009 حدود 559 میلیون دلار از دست دادند که 110 درصد افزایش نسبت به سال گذشته محسوب میشود. در صورتی که هنگام استفاده از فیسبوک احتیاط بهکار بسته نشود ممکن است کاربران در معرض سرقت اطلاعات یا چیزی مانند تهاجم قرار بگیرند. یک سازمان پلیس انگلیس نیز به تازگی گزارش کرده که شمار جرائمی که در ارتباط با فیسبوک مورد رسیدگی قرار داده، 346 درصد افزایش داشته که این موارد تهدید واقعی به شمار میروند. همچنین به تازگی تک کرانچ حفره امنیتی را در فیسبوک کشف کرد که به کاربران امکان میداد چت خصوصی دوستانشان را بخوانند. فیسبوک این آسیبپذیری را برطرف کرده اما کسی نمیداند این مشکل برای چه مدتی وجود داشته است، در حالی که به گمان برخی، ممکن است چند سال از عمر آن گذشته باشد. محققان گروه امنیتی iDefense وری ساین نیز ماه گذشته متوجه شدند یک هکر در یک اجتماع اینترنتی زیرزمینی، نام کاربری و کلمه عبور فیسبوک را به فروش میرساند. برآورد شده که وی اطلاعات یک و نیم میلیون اشتراک را داشته و آنها را به قیمتهایی بین 25 تا 45 دلار به فروش میرسانده است. همچنین این سایت دائما تحت حمله هکرهایی است که سعی میکنند به 400 میلیون کاربر آن هرزنامه ارسال کنند، اطلاعاتشان را به یغما ببرند و یا این که از آنها کلاهبرداری کنند. *حریم خصوصی کاربران در فیسبوک حفظ میشود؟ همه نوع راهی که به شرکتهای دیگر امکان میدهد به اطلاعاتی درباره کاربران فیسبوک دست یابند، وجود دارد. به عنوان مثال هنگامی که کاربران این سایت بازیهای محبوبی مانند FarmVille را انجام میدهند، در هر بار از اجرای بازی اجازه میدهند برنامهای به پروفایل آنان دانلود شود که اطلاعاتی در موردشان به شرکتهای شخص ثالث میدهد. *فیسبوک اطلاعات کاربران را در اختیار شرکتهای دیگر قرار میدهد؟ Open Graph مفهوم جدیدی برای فیسبوک است که ماه گذشته در کنفرانس F8 این شرکت رونمایی شد و در اصل راهی برای اشتراکگذاری اطلاعات موجود در پروفایل کاربر با تمامی شرکتهای دیگر مانند تبلیغکنندگان است و به آنها امکان میدهد درباره علاقهمندیهای کاربران و موضوعات مورد توجه آنها ایده بهتری داشته باشند. * تئوری موجود در پست زمینه Open Graph همان مدل کسب و کار این شرکت نیست؟ این یک مدل کسب و کار است؛ فیسبوک تلاش میکند کاربران را وادار کند تا جایی که ممکن است اطلاعات به اشتراک بگذارند، در نتیجه میتواند با در اختیار گذاشتن آنها برای تبلیغکنندگان، برروی آنها سرمایهگذاری کند. ماموریت فیسبوک واداشتن کاربران به اشتراکگذاری هرچه بیشتر اطلاعات برای دادن آنها به تبلیغکنندگان است. همانطور که به نظر میرسد کاربران هرچه بیشتر اطلاعات به اشتراک بگذارند، فیس بوک پول بیشتری را از تبلیغکنندگان میگیرد. *طراحیهای مجدد سایت مشکل امنیتی به وجود میآورد؟ هر بار که فیسبوک سایتش را مورد بهسازی قرار میدهد که معمولا چند بار در سال صورت میگیرد، تنظیمات حریم خصوصی کاربران را به حالت پیش فرض برمیگرداند که درواقع اطلاعاتشان را در معرض دید عموم قرار میدهد. بررسی تنظیمات حریم خصوصی و تصمیم برای اطلاعاتی که باید و نباید به اشتراک گذاشت، به عهده خود کاربر است. فیسبوک معمولا کاربران را از این تغییرات باخبر نمیکند و تنظیمات حریم خصوصی به حالت پیش فرض عمومی بازمی گردد. به دفعات میتوان از طریق دوستان از تغییرات پیش آمده باخبر شد اما فیسبوک تنها به کاربران امکان میدهد از بهسازی سایت باخبر شوند. * دوستان واقعی هم کاربر را در معرض آسیبپذیری قرار میدهند؟ امنیت کاربر نیز به اهمیت امنیت دوستانش است و در صورتی که کسی در شبکه دوستان یک کاربر کلمه عبور ضعیفی داشته باشد یا پروفایلش هک شود، ممکن است کاربر نیز ویروس دریافت کند. کلاهبرداری معمولی به نام کلاهبرداری 419 وجود دارد که در آن پروفایل کاربر هک شده و پیامی به دوستان وی ارسال میشود که از آنها برای رفع گرفتاری پیش آمده تقاضای دریافت پول میکند و دوستان کاربر نیز با تصور این که دوستشان به کمک نیاز دارد، به ارسال پول اقدام میکنند که به کلاهبرداری الکترونیکی ختم میشود. *باید از بنرهای تبلیغاتی فیسبوک نگران باشیم؟ فیسبوک نتوانسته تمامی این تبلیغات را مورد نظارت قرار دهد و درباره بررسی بیخطر بودن آنها خوب عمل نکرده است. درنتیجه کاربر ممکن است در پروفایل خود تبلیغی را دریافت کند که کد مخربی در آن پنهان شده است. ماه گذشته تبلیغی در فیسبوک منتشر شد که از کاربران دعوت میکرد نرم افزار آنتیویروسی را دانلود کنند که در حقیقت یک ویروس بود. *داشتن شبکه بزرگی دوستان در فیسبوک خطرناک است؟ شاید شما کسانی را بشناسید که 500 یا هزار دوست در فیسبوک دارند اما چه اندازه احتمال دارد که تمام آنها واقعی باشند؟ بررسی انجام گرفته در سال 2008 نتیجهگیری کرد که 40 درصد از کل پروفایلهای فیسبوک ساختگی هستند که توسط سیستمهای خودکار یا شیادان ایجاد شدهاند. |
Posted: 14 May 2010 03:29 PM PDT خبرگزاری مهر - محققان معتقدند استفاده از تراشه های رادیویی که توانایی ساطع کردن فرکانسهای ویژه بارکد هر انسان را خواهند داشت در آینده می تواند امکان دستیابی به انسانها را در سراسر جهان تسهیل کرده و جان بسیاری از افراد را از مرگ نجات دهد. دانشمندان در حال حاضر برای مطالعه رفتارهای جانداران مختلف و محافظت از آنها در برابر انقراض با استفاده از برچسبهایی آنها را نشانه گذاری می کنند. در این میان برخی از دانشمندان بر این باورند همه انسانها نیز باید با استفاده از این برچسبها نشانه گذاری شوند در این صورت زمانی که در جستجوی فردی باشید می توانید با جستجوی کد میکروتراشه وی در گوگل به راحتی وی را بیابید. تراشه برچسبهای شناسایی رادیویی یا RFID از خود سیگنالهای ساده رادیویی مرتبط با بارکدی ویژه را در هر زمان و در هر مکانی ساطع می کند. محققان آینده نگر معتقدند چنین تراشه هایی را می توان به راحتی در زیر پوست بازوی افراد کار گذاشت. تا کنون دولت مکزیک این تراشه ها را که ابعادی برابر یک دانه برنج دارند بر روی پوست بخش بالایی بازوی کارمندان دفتر کل دادگستری مکزیکو سیتی کار گذاشته است. این تراشه ها حاوی کدهایی است که پس از خوانده شدن توسط اسکنرهای ویژه، اجازه ورود به ساختمانهای محافظت شده را به کارمندان داده و از ورود گروه های مافیایی به این محدوده قانونی جلوگیری خواهد کرد. محققان تایوانی نیز طی مطالعاتی جدید تاکید کرده اند استفاده از این تراشه ها می تواند پس از وقوع بلایای طبیعی از قبیل زلزله جان بسیاری از افراد را نجات دهد. در عین حال می توان برای کارمندان سازمانی تراشه هایی حاوی اطلاعات شناسایی برای ورود و خروج و برای مراجعان تراشه های موقتی برای ورود به محدوده های خاصی از یک سازمان یا اداره را صادر کرد. به گفته این محققان اطلاعات کارمندان بیمارستان و بیماران بستری را نیز می توان به چنین تراشه هایی افزود. "ساموئل. جی. پالمیسانو" رئیس شرکت IBM در کنفرانسی صنعتی اعلام کرد: " جهان ما در حال ابزاری شدن است و امروزه در ازای هر انسان در حدود بیلیونها ترانزیستور وجود دارد که تولید هر یک از آنها هزینه ای برابر یک ده میلیونیوم سنت در بر دارد. تا کنون در حدود 30 بیلیون برچسب و تراشه RFID در جهان تولید و مورد استفاده قرار گرفته است." در صورتی که افراد مختلف بتوانند از چنین تراشه هایی استفاده کنند، نگرانی خانواده ها نسبت به فرزندانشان کاهش پیدا کرده و نجات جان انسانها از خطر آسانتر خواهد شد. در عین حال بسیاری از فعالیتهای روزمره از قبیل باز کردن در یا روشن کردن خودرو تنها با تکان دادن دست امکان پذیر خواهد شد. اما این آینده ایمن و ابزاری برای بسیاری از طرفداران آزادی مدنی ترسناک و دلهره آور است به اندازه ای که حتی استفاده از این تراشه ها بر روی گواهینامه رانندگی یا کارت شناسایی هویت ملی انتقاد شدید بسیاری از این افراد را برانگیخته است. به گفته این افراد و گروه ها استفاده از سیستمهای ردیابی به منظور کنترل مسیر کشتی های باربری و کنترل حیوانات خانگی با کمک چنین تراشه هایی سودمند نیز هست اما استفاده از آن برای ردیابی انسان با وجود تاکید بر بی خطر بودن تراشه ها برای انسان و حیوان توسط سازمان دارو و غذای آمریکا، زیاده روی بوده و در حال حاضر بسیاری از مردم را ترسانده است. از دیگر استفاده های تراشه های رادیویی استفاده در صنعت پزشکی است. برای مثال شرکتی از این تراشه ها به عنوان ابزاری پزشکی برای کنترل میزان گلوکز خون در بیماران دیابتی استفاده می کند. این استفاده های پزشکی به اندازه سیستمهای ردیابی فردی بحث برانگیز نبوده و مورد انتقاد واقع نمی شوند. اما به دلیل اینکه این تراشه ها مانند کارتهای هوشمند از فواصلی دور قابل ردیابی و دستیابی هستند نگرانی هایی را در زمینه سرقت اطلاعات ثبت شده بر روی تراشه ها برانگیخته اند. بر اساس گزارش فاکس نیوز، با این همه دانشمندان معتقدند تا زمانی که پاسخی شفاف و قانع کننده برای مسائل ایمنی که در استفاده از این تراشه های رادیویی مطرح شده ارائه نشود، این فناوری در لابراتوارها در قالب یک طرح باقی خواهند ماند. |
گرامیداشت روز جهانی ارتباطات توسط انجمنهای علمی دانشگاهها به تاخیر افتاد Posted: 14 May 2010 03:29 PM PDT گرامیداشت روز جهانی ارتباطات که بنا بر اعلام قرار بود روزهای 26 و 28 اردیبهشتماه توسط انجمنهای علمی دانشگاههای علامه، تهران و آزاد اسلامی برگزار شود، به دلیل تعطیلی دانشگاهها در روز 26 اردیبهشتماه به روزهای یکم، دوم و سوم خردادماه موکول شد. اسماعیل حقپرست - دبیر انجمن دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز - در گفتوگو با ایسنا، با اعلام این خبر افزود: این برنامه از دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز در روز اول خرداد ماه آغاز میشود. وی ادامه داد: درصورت اخذ مجوز توسط انجمن دانشگاه تهران در تاریخ دوم خردادماه، مراسم در این دانشگاه ادامه مییابد و در غیر این صورت هر دو دانشگاه تهران و علامه طباطبایی در روز سوم خردادماه بهطور همزمان همایش را برگزار خواهند کرد. او همچنین از برگزاری غرفههایی برای جذب خبرنگار در حاشیه همایش خبر داد و تصریح کرد: 10 فصلنامه و هفتهنامه که روی گیشه میروند با حضور در غرفههایی در حاشیه همایش به جذب نیرو از دانشجویانی که علاقهمند و یا فعال در عرصه خبرنگاری هستند میپردازند. به گفته دبیر انجمن دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز در این همایش که در ساعت 9 شنبه اول خردادماه در سالن شهید باکری مجتمع ولیعصر (عج) دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز برگزار میشود، علاوه بر مسوول این واحد، اساتیدی چون دکتر کیا، دکتر دادگران و دکتر مسعودی، مدیر مسوول روزنامه فرهیختگان و نیز دکتر صدرالدین که در دانشگاههای ژاپن درس ارتباطات تدریس میکنند، حضور خواهند داشت. |
۶۰ هزار آهنگساز با یوتیوب در افتادند Posted: 14 May 2010 12:29 AM PDT سازمان آلمانی مسوول جمعآوری حق کپیرایت برای موسیقیدانان و آهنگسازان از یوتیوب خواست صدها تصویر ویدیویی را که به صورت غیرقانونی روی این سایت منتشر شده، حذف کند. به گزارش فناوران به نقل از خبرگزاری فرانسه، گروهی از نمایندگان 60 هزار آهنگساز، ترانهسرا و ناشر موسیقی آلمانی با نام GEMA از چندین وبسایت و شبکه رادیویی و تلویزیونی به ازای آثار تولیدی این گروه که بدون اجازه آنها استفاده شده ادعای خسارت کردند و از یوتیوب، سایت محبوب بهاشتراکگذاری تصاویر ویدیویی خواستند که 600 هزار تصویر ویدیویی مربوط به موسیقی این گروه را از وبسایت خود حذف کند. اربن پاپی (Urban Pappi)، مدیر اجرایی گروه GEMA اعلام کرد: قصد تنبیه کاربران یوتیوب را نداریم، ولی میخواهیم به گوگل نشان دهیم که اگر بخواهیم خیلی کارها انجام میدهیم.این گروه آلمانی كه با همکاری شركای بینالمللیاش حق كپیرایت حدود 60 درصد از آهنگهای جهان را دارد، سال گذشته تلاش زیادی کرد که طی مذاکراتش با یوتیوب قراردادش را با گوگل (مالک یوتیوب) كه اول ماه آوریل منقضی شده تجدید كند، اما این مذاكرات همچنان بینتیجه مانده است. باید اضافه کرد که GEMA سال گذشته به خاطر پخش هر نوع موسیقی - از موسیقیهای پخش شده در اتاق انتظار پزشکان تا موسیقیهای پخش شده در رادیو و تلویزیون - بیش از 800 میلیون یورو به جیب زده است.گوگل در بیانیهای اعلام کرد: بیشتر تصاویر موسیقی که در یوتیوب منتشر شده به موسیقیهای محبوبی تبدیل شدهاند و با عملی شدن درخواست این گروه برای حذف موسیقیهای منتشر شده این سایت متضرر خواهد شد. |
وزیرارتباطات: محدودیت های سرعت اینترنت کشور حذف میشود Posted: 14 May 2010 12:28 AM PDT محدودیت های سرعت اینترنت تا شهریور امسال برطرف می شود. به گزارش واحد مرکزی خبر، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در دهدشت گفت: با برنامه ریزی و سرمایه گذاری های ایجاد شده، توسعه و تجهیز باندهای موجود در دستور کار قرار گرفت که نتیجه آن حذف محدودیت های سرعت اینترنت کشور خواهد بود. تقی پور همچنین از فعالیت اپراتور سوم تلفن همراه تا پایان امسال در کشور خبر داد و گفت: اپراتور سوم، ارتباط تصویری مشترکان تلفن همراه را برقرار می کند. وی به کاربرد ارزشمند این طرح مخابراتی اشاره کرد و افزود: بخش مهمی از ارزش افزوده این طرح برای خدمات الکترونیک از جمله پرداخت الکترونیکی در سامانه بانکی است. |
You are subscribed to email updates from MediaNews.ir To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر