۱۳۹۱ فروردین ۹, چهارشنبه

Fw: پاسخ / فروغ فرخ زاد



----- Forwarded Message -----
From: Hossein Usofi <drusofi@yahoo.com>
To: Pari Shan <parishan69@yahoo.com>
Sent: Tuesday, 27 March 2012, 23:33
Subject: پاسخ / فروغ فرخ زاد


علی جان سلام 

شب و روزت به خیر

و اما این شعر که پرسیده ای از فروغ هست یا نه

بله از فروغ است در کتاب «دیوار» که دومین مجموعه شعراوست 

نام شعر هست: پاسخ

و نوع شعر به اصطلاح آن روزها چهارپاره است

یعنی کل شعر از چهارپاره ها یا چهارمصراع هایی تشکیل می شود 

که به لحاظ ردیف و قافیه یکسان هستند

به خاطر همین من ترتیب شعری رو که تو فرستادی کمی تغییر دادم

یعنی به شکل اصلی اش تبدیل کرده ام که در زیر می بینی

از دقت نظرت هم ممنونم

به همه سلام برسون

قربانت : دکتر حسین یوسفی


 
پاسخ
بر روی ما نگاه خدا خنده می زند،
هر چند ره به ساحل لطفش نبرده ایم.
زیرا چو زاهدان سیه كار خرقه پوش،
پنهان ز دیدگان خدا می نخورده ایم
 
پیشانی ار ز داغ گناهی شود سیا
بهتر ز داغ مهر نماز از سر ریا.
نام خدا نبردن از آن به كه زیر لب،
بهر فریب خلق بگوئی خدا خدا.
 
ما را چه غم كه شیخ شبی در میان جمع،
بر رویمان ببست به شادی در بهشت.
او می گشاید … كه به لطف و صفای خویش،
گوئی كه خاك طینت ما را ز غم سرشت.
 
توفان طعنه، خنده ی ما را ز لب نشست،
كوهیم و در میانه ی دریا نشسته ایم.
چون سینه جای گوهر یكتای راستیست،
زین رو بموج حادثه تنها نشسته ایم.
 
مائیم … ما كه طعنه زاهد شنیده ایم،
مائیم … ما كه جامه تقوی دریده ایم؛
زیرا درون جامه بجز پیكر فریب،
زین هادیان راه حقیقت، ندیده ایم!
 
آن آتشی كه در دل ما شعله می كشید،
گر در میان دامن شیخ اوفتاده بود؛
دیگر بما كه سوخته ایم از شرار عشق،
نام گناهكاره رسوا! نداده بود.
 
بگذار تا به طعنه بگویند مردمان،
در گوش هم حكایت عشق مدام! ما.
«هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است در جریده عالم دوام ما»
 
فروغ فرخ زاد از مجموعۀ « دیوار»
 
 



From: Pari Shan <parishan69@yahoo.com>
To: Hossein Usofi <drusofi@yahoo.com>
Sent: Tuesday, March 27, 2012 6:40 AM
Subject: این همان شعری از فروغ فرخزاد است که نام وی را از لیست کتاب شاعران معاصر حذف کرد

سلام عمو جان
حالتان چگونه است
امید چون بهار تازه همیشه سبز بهاری باشد
این ایمیل را قبل از اینکه فوروارد کنم خواستم نظر شما را بدانم
که آیا این شعر به درستی از فروغ است یا نه؟
با سپاس علی




 





 این همان شعری از فروغ فرخزاد است که نام وی را از لیست کتاب شاعران معاصر حذف کرد 
 

فقط یک شعر برای اعتبار یک شاعر کافی‌ است

 

بر روی ما نگاه خدا خنده می زند،
هر چند ره به ساحل لطفش نبرده ایم.

زیرا چو زاهدان سیه كار خرقه پوش،
پنهان ز دیدگان خدا می نخورده ایم

پیشانی ار ز داغ گناهی شود سیا

بهتر ز داغ مهر نماز از سر ریا.

نام خدا نبردن از آن به كه زیر لب،
بهر فریب خلق بگوئی خدا خدا.

ما را چه غم كه شیخ شبی در میان جمع،
بر رویمان ببست به شادی در بهشت.

او می گشاید … كه به لطف و صفای خویش،
گوئی كه خاك طینت ما را ز غم سرشت.

توفان طعنه، خنده ی ما را ز لب نشست،
كوهیم و در میانه ی دریا نشسته ایم.

چون سینه جای گوهر یكتای راستیست،
زین رو بموج حادثه تنها نشسته ایم.

مائیم … ما كه طعنه زاهد شنیده ایم،
مائیم … ما كه جامه تقوی دریده ایم؛

زیرا درون جامه بجز پیكر فریب،
زین هادیان راه حقیقت، ندیده ایم!

آن آتشی كه در دل ما شعله می كشید،
گر در میان دامن شیخ اوفتاده بود؛

دیگر بما كه سوخته ایم از شرار عشق،
نام گناهكاره رسوا! نداده بود.

بگذار تا به طعنه بگویند مردمان،
در گوش هم حكایت عشق مدام! ما.

"هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

ثبت است در جریده عالم دوام ما

 








هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر