۱۳۹۱ تیر ۲۹, پنجشنبه

عارفی مشعل به دست گفت:



--
 عارفی را دیدند مشعلی و جام آبی در دست پرسیدند: کجا میروی؟   گفت: می روم با آتش، بهشت را بسوزانم و با آب جهنم را خاموش کنم تا مردم خدا را فقط به 
 
خاطر عشق به او بپرستند، نه به خاطر عیاشی در بهشت و ترس از جهنم


بهترین درودهایم نثار آنانی باد که کاستی هایم را میدانند و باز هم دوستم دارند


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر