۱۳۸۹ مرداد ۱۳, چهارشنبه

آزادي، برابري

 اين شعر را تقديم ميكنم به " س.پ " عزيز و گرامي

 

آزادي.برابري

من در قفس اسير خواهم شد

.......اسيرتر از حالا

پر بسته، چشم بسته، جان خسته

اما براي ديدنت، من زنده خواهم ماند

نام ترا در هر نفس فرياد خواهم زد

در دست شب اسير، اما

 ،موج حادثه

 پويا و پرخروش

،سرحلقهء اين موج

 آن انديشه ء زلال جاري در وجود ما

***

من در قفس اسير خواهم شد

فرسنگها دور از تو، اما هر نفس

!نام تو را فرياد خواهم زد

نام ترا كه زايش طوفان ديگريست

طوفان خشم كهنه اي در طول قرنها

نام ترا فرياد خواهم زد

آنگونه كه سلطان شب را سرنگون كنم

نامت، كليد صبح و صلح و مهرباني است

"نامت مقدس است: "آزادي، برابري

ستاره.تهران

http://sabadesetareh.blogfa.com/

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر