برای دیدن این بازی باید flash player داشته باشید. اگر به هر دلیلی مرورگر شما بازی را نشان نمی دهد توسط لینک پایین بازی را دانلود کنید و در کامپیوتر خود اجرا کنید. با ۲۷۶ امتیاز و ۶۸ نظر فرستاده شده در بخش سرگرمی نظرات رویداد در حالی اتفاق افتاده است که پلیس و مردم زیادی در حال تماشا بوده اند، هیچ کس شجاعت متوقف کردن قاتلین که چند مرد بودند و وحشیانه سینه خود را جلو داده بودند، را نداشت با ۲۱۵ امتیاز و ۱۹۴ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات رضا ولیزاده و لیلا ملکمحمدی، دو روزنامهنگاری كه پس از دهمین دوره انتخابات بحثبرانگیز ریاستجمهوری ایران از این كشور خارج شدهاند، امروز با انتشار بیانیهای تأیید كردند كه خبر كشته شدن «ترانه موسوی» را نخستین بار آنها منتشر كردهاند. این دو روزنامهنگار در این بیانیه مشترك تاكید كردهاند كه ماجرای كشته شدن ترانه موسوی در جریان اعتراضهای پس از انتخابات سال گذشته، صحت دارد. آنها در این بیانیه نوشتهاند: «ما در این نوشته بار دیگر تأکید میکنیم با شواهد و مستنداتی که این خبر را با تکیه بر آن منتشر کردیم و شواهدی که طی یک سال گذشته به دست آمده، متأسفانه کوچکترین تردیدی نسبت به وقوع تراژدی مرگ ترانه در زمان بازداشت نداریم.» با ۱۸۵ امتیاز و ۱۵ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات سازمان مستقل فریدمهاوس (خانه آزادی) روز سهشنبه در بیانیهای نسبت به "خطر اعدام" برای شیوا نظرآهاری که به "محاربه" متهم شده است ابرازی نگرانی کرده و خواستار آزادی فوری او شد. به گزارش رادیو فردا، این سازمان که مقر اصلی آن در واشینگتن است، روز سهشنبه، دوم شهریورماه، ضمن ابراز نگرانی از طرح این اتهام و همچنین اظهارات رجانیوز، وبسایت حامی محمود احمدینژاد، مبنی بر متهم کردن خانم نظرآهاری به "فعالیت برای سازمان مجاهدین خلق" اعلام کرد که اتهام دخیل بودن در عملیات تروریستی معمولا در جمهوری اسلامی با مجازات اعدام همراه است و تأکید کرد که خانم نظرآهاری هیچگاه در فعالیتهای خشونتآمیز شرکت نکرده و انگیزههای خشونتآمیز نداشته است. خانم پائولا شریفر، یکی از مدیران این سازمان، نیز ضمن ابراز نگرانی از احتمال اعدام شیوا نظرآهاری به دلیل این اتهامات، از دولت ایران خواست تا خانم نظرآهاری را از اتهامات وارده تبرئه کرده و او را بدون آزار و اذیت فوراً آزاد کنند. شیوا نظرآهاری به دنبال ناآرامیهای سال گذشته و یک روز پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری در ایران بازداشت و پس از بیش سه ماه زندان، با قرار وثیقه آزاد شد. وی بار دیگر در آذرماه سال گذشته، هنگامی که قصد شرکت در مراسم درگذشت آیتالله حسینعلی منتظری در قم را داشت بازداشت شد و به گفته وکیلش به محاربه، اجتماع و تبانی جهت ارتکاب جرم و تبلیغ علیه جمهوری اسلامی متهم شد، اتهاماتی که شخص وی آنها را رد کرده است. قرار بر این است که دادگاه شیوا نظرآهاری در تاریخ ۱۳ شهریورماه سال جاری در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب برگزار شود. وکیل سه آمریکایی دربند: موکلانم شش ماه است بازجویی نشدهاند از دیگر سو، مسعود شفیعی، وکیل سه آمریکایی که در تاریخ ۹ مرداد سال ۸۸ به اتهام ورود غیرمجاز به خاک ایران، در منطقه مرزی ایران و عراق بازداشت شدند، روز سهشنبه به کمپین بینالمللی حقوق بشر گفت که سه موکلش ۶ ماه است که بازجویی نشدهاند و این درحالی است که مقامات قضایی اعلام کردهاند تحقیقات بر روی این پرونده همچنان ادامه دارد. وی همچنین با اعلام اینکه سارا شورد، یکی از این سه نفر، از "بیماری حاد زنانه" رنج میبرد گفت که از مقامات ایرانی خواسته است تا زمان دادگاه، خانم شورد به سفارت سوئیس منتقل شود که این درخواست توسط مقامات قضایی ایران رد شده است. آقای شفیعی در این گفتوگو از نوشتن نامهای برای دادستان تهران نیز خبر داد و تصریح کرد که در این نامه اعلام کرده است در صورت بروز هر حادثه ناگواری برای سارا شورد، مسئولین پرونده باید پاسخگو باشند. وی علاوه بر این اتهام "جاسوسی" را که از سوی مقامات قضایی علیه این سه آمریکایی مطرح شده است رد کرد و افزود که با "فرض محال" اگر اتهام جاسوسی هم مطرح باشد، مجازات آن "حداقل یک سال حبس است." وکیل این پرونده در ادامه با اشاره به این که این پرونده از حالت قضایی خارج شده و جنبه سیاسی به خود گرفته است افزود: "چون آب و رنگ قضایی در این پرونده نمیبینم، هر اتفاقی ممکن است رخ بدهد." با ۱۶۴ امتیاز و ۳ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات انتشار ویدئوی قتل دو جوان پاکستانی توسط اوباش موجی از خشم و اندوه در پاکستان برانگیخته است. به گزارش آسوشیتد پرس این دو برادر روز 15 اوت پس از صرف صبحانه برای بازی کریکت عازم می شوند و کیفی حاوی وسائل این بازی را در دست داشتند. این دو به اشتباه به عنوان دزد به دام اوباش افتاده و در برابر چشم دهها تن از جمله چند مامور پلیس وحشیانه با ضربات چوب به قتل می رسند. سپس اوباش، پیکر آنها را در برابر همگان به دار آویخته اند. به گفته مقامات این دو جوان بی گناه بوده و فرزندان 15 و 17 ساله یک تاجر بوده و یکی از آنان نیز حافظ قرآن (کتاب مقدس مسلمانان) بوده است. با انتشار تصاویر حضور پلیس در این صحنه ها، توانائی دولت پاکستان در اداره امنیت این کشور به شدت زیر سوال رفته است. با ۱۶۰ امتیاز و ۲۶ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات لطفا آدرس محل اقامتتان در فرانسه را بدهید. نترسید، بمب ساعتی نیست. می خواهم عکس سهراب اعرابی را برایتان پست کنم.سلام آقای افتخاری! ببخشید که مزاحم اوقات شریفتان شدم. حقیر از همان اهالی هجمه هستم که فرمودید دچار سوء تفاهم شدهاند و خلق مبارک را تنگ کردهاند. البته هجمه من در حد یک مقاله کوتاه بود که نوشتم و بس. دچار سوء تفاهم هم نشدهام بحمدالله والمنه. نمیدانم سایر هموطنان چطور از خجالتتان در آمدهاند، اما به شما تبریک میگویم. باور کنید باید از آنچه وادار به مهاجرتتان کرده خوشحال باشید. این نشان میدهد که شما به عنوان یک هنرمند در ذهن و زندگی مردم جایگاهی داشتید. شاید به همین دلیل بوده که از شما انتظار چنان حرکت ناشایستی را نداشتند. اینکه تا این حد در جامعه ملامت شدهاید، نشان از آن دارد که لااقل تا همین اواخر، پیش از آن که هنرتان را به پای یک کودتاچی بریزید، علاقه مندان فراوانی داشتید. چرا کسی مثلا احمد خاتمی را ملامت نمیکند؟ چون همه میدانند که از مانند اویی چشمداشت مردم دوستی و پاسداشت ارزشهای انسانی بیهوده است. اما هنرمند چه؟ آیا مردم یک جامعه حق ندارند از هنرمندانشان انتظار داشته باشند که در هنگامه هایی اینچنین، اگر باری از دوش غمهایشان بر نمیدارند، دست کم چیزی بر آن نیافزایند؟ آیا هرگز کسی از شما و امثال شما درخواست کرد که در خیابان همراهشان تظاهرات کنید و سینه سپر گلولۀ سربازان امام زمان کنید؟ آیا از شما خواستند که جلوی زندان اوین همراه خانوادۀ اسرا فریاد دادخواهی بکشید؟ آیا وادارتان کردند که به رهبر نامه بنویسید و پشت بندش به سیاهچال بیافتید؟ همۀ آنچه به حق، مردم از هنرمندانشان میخواستند این بود که دعوت یک مشت جانی را نپذیرند. اگر پذیرفتند، در آغوش نکشندشان؛ اگر کشیدند، حداقل ابراز عشق و محبت نکنند. آیا این خواستۀ زیادی است؟ یاد آن جوک میافتم که طرف به زنش گفت: «دزدان وادارت کردند برقصی و رقصیدی به درک، اما آنهمه قِر و عشوۀ اضافه چه بود؟» آقای خواننده! باور کنید خیلی از شما محبوبتر هم در آن مملکت هستند که حتما به این گونه مراسم دعوت شدهاند و نیامدهاند. شما فکر میکنید دولت کودتایی که در به در گدایی مشروعیت میکند، سعی در جذب سایر هنرمندان صاحب نام نکرده است؟ به نظر شما تلاش نکردهاند پیشکسوتانی مثل انتظامی و نصیریان، شجریان و ناظری، بیضایی و مهرجویی، سیمین بهبهانی و صدها چهرۀ شناخته شده را جلوی دوربین بیاورند و برای خودشان کسب مقبولیت اجتماعی کنند؟ من شک ندارم که همه جامعه هنری و حتی ورزشی زیر چنین فشارهایی قرار داشته و دارند و هزینه اش را هم مثل سایر هموطنانشان میپردازند. راستش با دیدن صحنههای کریه خاکساری و دریوزگی افراد صاحب نام، از موسیقیدان گرفته تا ورزشکار، و ابراز ارادت و جان نثاریشان در برابر ارباب قدرت به فکر فرو میروم. میاندیشم که آیا ما همان ملتی نیستیم که شاعر بزرگمان سعدی فرزانه گفت: به دست آهن تفته کردن خمیر به از دست بر سینه پیش امیر یا ناصرخسرو که سرود: من آنم که در پای خوکان نریزم مر این قیمتی دُر لفظ دری را و هزاران مورد دیگر که به نیکی نشان میدهد که چاپلوسی و زبانبازی در نزد قدرتمداران تا چه مایه در فرهنگ ما زشت و ناپسند است. حال چه رسد که آن قدرتمند، رذل تمام عیاری باشد که هنوز اثر لکههای خون فرزندان بی گناه آن سرزمین بر پیراهنش عیان باشد. چه بر ما رفته که همۀ بزرگواریها و سربلندیهای فرهنگیمان را فراموش کردهایم؟ تا جایی که هزینۀ مزدوری نکردن برای بعضی از ما گران به نظر میرسد. از خودم سوال میکنم که آیا میشود پنداشت که آقایان افتخاری و شریفینیا و نجفی و سایر سرشناسهای از این قماش فیلم جان دادن دختر جوان هموطنشان بر سنگفرش داغ خیابان را ندیده باشند؟ آیا امکان دارد که هرگز، دستکم در یک سال گذشته، صدای الله اکبر پشتبامها، گلولهها و فریادها را نشنیده باشند؟ دیوارنویسیها را چطور؟ اتفاق نیافتاده که تصادفا شعار سبزی را بر دیوار کوچه یا روی اسکناسشان دیده باشند؟ شاید هم دیدهاند و شنیدهاند اما کار از جای دیگر خراب است. آقای افتخاری! بعد از آنکه مالهکشان سعی بلیغی در رفع و رجوع عمل ناپسندتان کردند، حالا خود آب پاکی را روی دست همه ریختید. خواندم که گله کردهاید که بعد از این همه – به قول خودتان- هجمه، احمدینژاد حال و احوالی از شما نپرسیده است. گفتهاید نامهای برایش خواهید نوشت و از او خواهید خواست تا جواب مردم را خودش بدهد. کم حافظه که نشدهاید ان شاءالله! جواب مردم را یک سال پیش داد این کسی که در آغوش کشیدیدش و همچنان چشم انتظار احوال پرسیش هستید. لطفا آدرس محل اقامتتان در فرانسه را برای حقیر بفرستید تا یکی از آن پاسخهایی که مردم از آنکه رئیس جمهور می خوانیدش دریافت کردند، برایتان پست کنم. نترسید، بمب ساعتی نیست، فقط یک عکس ساده است، یک عکس خیلی ساده از پسری با سربند سبز که قرار بود چندروز دیگر کنکور بدهد اما نشد. نتوانست در کنکور شرکت کند چون جسدش در سردخانه بود. اسمش سهراب اعرابی بود اگر احیانا به گوشتان خورده باشد! آقای افتخاری! چقدر جای خوشنودی است که نبض آزادی خواهی جامعه همچنان میزند. کاش دیگر هنرمندانی هم که تصور میکنند از مردم چک سفید گرفتهاند و فارغ از آنکه چه بکنند و چه نکنند همواره بر دلها جا دارند، عبرتی بگیرند؛ پیش از آن که دیر بشود. خیلی دیر! با ۱۴۲ امتیاز و ۲۵ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات اخیرا کسی که خود را منبع خبری شهادت ترانه موسوی اعلام میکند ادعا میکند که ماجرا ترانه نادرست است. وی در نوشته های خود گفته است که قبلا به صحت این خبر شک کرده بودم اما به دلیل اینکه منابع خبری من به خطر نیفتند چیزی نگفتم. هنگامی که دیدم آنها از کشور خارج شدند تصمیم گرفته ام که واقعیت را منتشر کنم. حال سوال این است. آیا لازم بود که شما در زمانی که منابع خبری ایشان در ایران بودند برای تکذیب خبر آیا لازم بود که منابع خبری خود را معرفی کنید؟ فقط بایستی میگفتید که خب نادرست بود. در اینصورت منابع خبری شما نیز به خطر نمی افتادند. اگر ماجرای ترانه دروغ بود برای چه صدا و سیما به این تب و تاب افتاد که انکار کند؟ ماجراهایی که همه ما حفظ شدیم. ابتدا گفتند ترانه موسوی زنده است و در گروه موسیقی اش فعالیت می کند. سپس گفتند سه ترانه موسوی بیشتر در ثبت احوال وجود ندارد که دو نفر از آنن خارج کشور و شخص سوم نوزاد است. بعد از این ماجرا نیز تصویری که از سایت کتاب اول منتشر شد دروغ آنان را نیز آشکار کرد. تصویر زیر را میگویم : در روایت سوم نیز تصاویری از مادر و خواهر به اصطلاح ترانه موسوی نشان داده شد که اولا تصویری که آنان ادعا میکردند تصویر فرزندشان است با تصویر ترانه موسوی متفاوت بود و شخصی که خود را مامور ثبت احوال میخواند مامور نیروی انتظامی بود : سپس سید حسین شاهمرادی نامه ای به کروبی ارسال کرد و از خیمه شب بازی بودن این نمایش پرده برداشت و هنگامی که کروبی گفته های شاهمرادی را بازگو کرد شاهمرادی گفته های کروبی را تایید کرد و گفت من از کروبی عهد گرفته بودم که این مطالب باز گو نشود. توضیحات بیشتر به نظر میرسد سخنان اخیری که در فیس بوک این فرد منتشر شده است ادامه سناریو جمهوری اسلامی برای پاک کردن این لکه سیاه است. سناریویی که ابتدا سعی کرد با دروغ خواندن شهادت ندا آقاسلطان فجایع و کشتار های اخیر را انکار کند. سپس با ماجرای کهریزک و اکنون نیز با انکار ماجرای ترانه موسوی سعی در انکار تمام کشتارهای یک سال و نیم اخیر و حتی سی سال گذشته دارد. احتمالا با شکست این سناریو سعی در انکار شهادت سهراب اعرابی، اشکان و یا هر کس دیگری داشته باشند با ۱۲۸ امتیاز و ۵۲ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات بهدنبال برکناری پروفسور یوسف ثبوتی چهره برجسته علمی کشور از ریاست مرکز تحصیلات تکمیلی علومپایه زنجان، حجتالاسلام والمسلمین مهدی کروبی با انتشار بیانیهای این اقدام خسارتبار را محکوم کرد. شایان ذکر است که پروفسور یوسف ثبوتی در انتخابات اخیر ریاستجمهوری از حجتالاسلام والمسلمین مهدی کروبی حمایت کرده بود. بهگزارش سحامنیوز، متن کامل بیانیه حجتالاسلام والمسلمین مهدی کروبی بهشرح ذیل است: «با کمال تأسف مطلع شدم که وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در راستای تصفیه دانشگاهها و مراکز علمی کشور از نخبگان و چهرههای برجسته علمی مستقل، اقدام بهبرکناری دانشمند محترم آقای پروفسور یوسف ثبوتی کرده است. تأسفبارتر اینکه این اقدام خسارتبار و مخالف منافع ملی در حالی انجام شده است که قاطبه دانشگاهیان اعم از اساتید، دانشجویان، کارکنان دانشگاهها و مردم فهیم استان زنجان، نه تنها مخالف این سوءتدبیر بودهاند، بلکه بسیاری از آنها با انتشار بیانیه و اقدام بهتجمع و تحصن نارضایتی خود را ابراز داشتهاند، بهطوری که علیرغم اعمال فشار از طرف نهادهای خاص و ایجاد جو امنیتی و بستن راههای منتهی بهدانشگاه و جلوگیری از ورود مردم و دانشگاهیان بهدانشگاه، چندینبار برگزاری مراسم معارفه رئیس جدید این دانشگاه معتبر کشور بهعلت اعتراضات شدید مردمی و دانشجویی لغو و بهزمان دیگری موکول شده است و در نهایت با کنترل و اداره دانشگاه توسط نیروهای خارج از دانشگاه، عدهای از مقامات استان همراه با تعدادی نیروی محافظ و … وارد سالن آمفیتئاتر شده و در غیاب پروفسور ثبوتی، دانشجویان، اساتید و کارکنان این دانشگاه اقدام بهمعرفی رئیس جدید کردهاند. وبلافاصله بعد از این معارفه وارد دفتر کار پروفسور ثبوتی شده و کتابها، مقالات علمی ارائه شده در ژورنالها و همایشهای جهانی و مدالهای افتخار آقای دکتر ثبوتی را بیرون ریختهاند! و این در حالی بوده است که ایشان در تهران بودهاند! اینجانب از نزدیک این شخصیت علمی برجسته را میشناسم و با فضائل اخلاقی ایشان آشنا هستم و شاهد ایثار و فداکاری این دانشمند عزیز بودهام و اطلاع دارم که چگونه علیرغم وجود زمینه برای حضور ایشان در بزرگترین و مهمترین دانشگاههای جهان، این استاد فرهیخته بهتمامی مظاهر دنیوی پشت پا زد و با حضور در زادگاه خویش و با استفاده از علم و تجربه و نفوذ معنوی خود در طول بیست سال یکی از مهمترین دانشگاههای علوم پایه کشور را پایهگذاری و مدیریت کرد. از اینرو ضمن ابراز اعتراض بهاین اقدام و محکوم کردن آن تصریح کنم که یقیناامام راحل هرگز به دنبال چنین حاکمیتی نبودهاست» با ۱۲۰ امتیاز و ۸ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات بنا به گفته یکی از وکلای "شیوا نظر آهاری"؛ در بیدادگاهی که اخیراً برای شیوا تشکیل گردیده بود، ملای خونخوار رییس بیدادگاه او را با اتهام محاربه بازجویی، محاکمه و محکوم نموده که پیامد چنین اتهامی اعدام می تواند باشد. این حکم با اعتراض وکلای مدافع "شیوا نظرآهاری" ، به بیدادگاه تجدیدنظر ارایه گردیده است با ۱۲۰ امتیاز و ۳ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات مصاحبه شبکه پاکستانی با خانواده این دو جوان و اشک های پدربزرگ پیر بخاطر این اتفاق دلخراش را در این فیلم مشاهده میکنید و در ادامه تصاویر سلاخی کردن آنهای توسط مردم در وسط خیابان به جرم دزدی را خواهید دید // ویدئو هایی که بوسیله موبایل افراد حاضر در صحنه ضبط شده بود جهان را در حیرت فرو برده, و نکته غیر قابل باور حضور پلیس در این صحنه هاست که هیچ کاری نمیکند و فقط در حال تماشای این صحنه فجیع است. ( نکته : تصاویر کمی دلخراش است) با ۱۱۷ امتیاز و ۱۱ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات فعالان محترم حوزهی رسانه، اهالی فکر و نظر و مردم شریف ایران/ و شما سربازان پیدا و پنهان نظام اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی// ما (لیلا ملکمحمدی و رضا ولیزاده) امروز به ضرورتی روی سخن با تمام شما داریم؛ شما که زخمخورده و زخمزننده، به میدان درآمده و هستی خود را برای رسوایی ستمکاریِ دشمنان خانگی، عیارانه به میدان آورده یا گوشهی عافیت اختیار کرده یا دست و زبان خود را به کام دشمن، تازیانهی مردم کردهاید. چه بسیار اتفاق نادرهایست که بیانهای خطاب به جمعی بدین پایه ناهمگون و ناهمبسته نوشته شود؛ اما کدام شماست که نام «ترانه موسوی» را نشنیده باشد و خود را بازجویانه به قضاوت چیستی ماجرایش ننشانده باشد. این خود نقطهی اشتراک همهی ماست. این نوشته خطاب به همهی شماست که یا تنها گوشی برای شنیدن ماجرا بودهاید یا دلآشوبههای هولناکیاش را یک سال تحمل کرده یا با خلوص نیت در واقعیت آن تردید کردهاید یا به دستور، آنرا دروغ و دغل خواندهاید. ما نویسندگان این نوشته رسماً اعلام میکنیم برای نخستینبار خبر بازداشت، احتمال تجاوز به عنف و یافتن جسد ترانه موسوی – کسی که در 7 تیر 1388 بازداشت و در بازداشتگاهی غیر رسمی با تعدادی همبند بازجویی شد؛ آسیب جسمی فراوان دید و به گفتهی خانوادهاش سوزانده شد – را در وبلاگهامان منتشر کردیم. ما که سالها با عناوین مختلف در تحریریهی خبرگزاریها و روزنامههای ایران فعالیت کردهایم به مسوولیت خطیر خود آگاه بوده و مسوولانه نسبت به انتشار خبری اقدام کردیم که منابع مختلف آنرا تأیید کرده و شواهد و مستنداتی امکان چون و چرا در راستی آنرا رد میکرد. ما اکنون نیز پس از 14 ماه همچنان بر این عقیده استواریم و کوچکترین تردیدی در وقوع این جنایت نداریم؛ زیرا در روزهایی که سرنوشت ترانه در پردهی ابهام قرار داشت و پس از آنکه جنازه ی او پیدا شد نزدیکترین نمایندگان افکار عمومی به خانوادهی ترانه بودیم واز اضطراب و دلهرهای آگاهی داشتیم که پس از چند روز بیخبری از ترانه با تماسهای تلفنی مشکوک بر سر خانوادهی او آوار میشد... با ۱۱۱ امتیاز و ۱۱ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات با دیدن این لبخند واقعا شرحی ندارم برای گفتن... با ۱۰۹ امتیاز و ۸ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات سازمان عفو بین الملل روز دوشنبه طی بیانیه ای، از مقامات جمهوری اسلامی خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط، و رفع تمامی اتهامات از شیوا نظر آهاری، روزنامه نگار و فعال حقوق بشر گردید، چرا که به گفته این سازمان وی زندانی عقیدتی ای است که تنها به خاطر فعالیت های مسالمت آمیز حقوق بشری اش زندانی است. این سازمان ضمن ابراز نگرانی از اتهامات نسبت داده شده به این فعال حقوق بشر گفت كه چنين اتهامات مبهمي نمي تواند براي اثبات يك جرم كافي باشد. به گزارش کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، سازمان عفو بین الملل در بیانیه روز دوشنبه خود با اشاره به اتهام «محاربه» نسبت داده شده به این فعال حقوق بشر گفت که این اتهام می تواند مجازات مرگ را در پی داشته باشد. جلسه بعدی محاکمه نظرآهاری برای سیزدهم شهریور ماه سال جاری در شعبه 26 دادگاه انقلاب تهران تعیین گردیده است. به گفته عفو بین الملل، نظر آهاری زندانی عقیدتی ای است که صرفا به خاطر فعالیت های مسالمت آمیزش برای آزادی بیان و آزادی تجمعات زندانی شده است. شیوا نظر آهاری، از اعضای کمیته گزارشگران حقوق بشر (CHRR) در 29 آذرماه 1388 دستگیر، و ظاهرا بر اساس ماده 186 مجازات اسلامی، به «محاربه»، و همچنین «اجتماع و تبانی جهت ارتکاب جرم» (ماده 610) و «تبلیغ علیه نظام» (ماده 500) متهم گردیده است. عفو بين الملل با اشاره به اتهامات فوق، ابراز نگراني كرد كه چنين اتهامات مبهمي نمي تواند براي اثبات يك جرم كافي باشد. در بهمن ماه 1388 عباس جعفری دولت آبادی در دیدار با خانواده نظرآهاری گفت: «بنابر گزارش کارشناسان پرونده سایت کمیته گزارشگران حقوق بشر وابسته به منافقین (سازمان مجاهدین خلق) است و هرگونه همکاری با (این) سایت جرم محسوب میشود.» مقامات قضایی و خبرگزاری های وابسته به دولت، کمیته گزارشگران حقوق بشر و شیوا نظر آهاری را متهم به ارتباط با سازمان مجاهدین خلق ایران (PMOI) کردند، که کمیته گزارشگران حقوق بشر و شیوا نظر آهاری این اتهام را قاطعانه رد کردند. به گفته مادر شیوا نظر آهاری، در آوریل 2010، شیوا به «تشویش اذهان عمومی از طریق نوشتن در وبسایت کمیته گزارشگران حقوق بشر و سایر وب سایت ها» و «اقدام علیه امنیت ملی از طریق شرکت در اعتراضات (ضد دولتی) 13 آبان و 16 آذر 1388» متهم شد. شیوا نظر آهاری حضور در اعتراضات را رد کرده و به گفته وی در آن روزها در محل کارش بوده است. وی که مدت زیادی را در سلول انفرادی سپری کرده بود، در بیست و دوم بهمن ماه سال گذشته، در تماسی تلفنی به خانواده اش گفت که وی در سلول انفرادی ای بسیار کوچک و قفس مانندی که وی در آن حتی توانایی حرکت دادن دست ها و پاهایش را ندارد نگهداری می شود. وی تاکنون تنها دسترسی محدودی به خانواده خود داشته است. در خاتمه، سازمان عفو بین الملل از همگان خواست تا با ارسال فوری نامه به دفاتر رهبر جمهوری اسلامی، رییس دادگستری استان تهران و رئیس ستاد حقوق بشر جمهوری اسلامی، و همچنین نمایندگی های جمهوری اسلامی در خارج از ایران، ضمن فراخواندن مقامات جمهوری اسلامی به لغو تمامی اتهاماتی که علیه شیوا نظر آهاری در ارتباط با فعالیت های مسالمت آمیز وی برای آزادی بیان و آزادی تجمعات مطرح گردیده، که در میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی سازمان ملل متحد، که ایران نیز از شرکای این میثاق می باشد تضمین گردیده است، خواستار تضمین ایشان برای حفاظت نظرآهاری از شکنجه و سایر بدرفتاری ها، و اعطای منظم و فوری دسترسی به وکیل مورد دلخواه، خانواده اش و هرگونه مراقبت های پزشکی که ممکن است نیاز داشته باشد گردند. با ۱۰۷ امتیاز و ۵ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات دو فروند هواپیمای مسافربری ایران صبح امروز ناچار به فرود اضطراری در فرودگاه آتاتورک استانبول شدند. به گزارش واحد مرکزی خبر، محمود حیدری سرکنسول کشورمان در استانبول گفت: یکی از این دو هواپیما از نوع ایرباس آ-300 و حامل 209 مسافر و 18 خدمه که از تهران عازم دوسلدورف بود که پس از ورود به حریم هوائی ترکیه با برج مراقبت فرودگاه استانبول ارتباط برقرار و درخواست فرود اضطراری کرد. هواپیمای مذکور در ساعت 10:02 صبح امروز به وقت محلی و در حالیکه از موتور سمت چپ آن آتش و دود بر می خاست موفق به فرود اضطراری شد. سرکنسول کشورمان در استانبول افزود: هواپیمای دیگر از تهران عازم استکهلم بود که بدلیل بروز نقص فنی ساعت یازده و سی دقیقه به وقت محلی ناچار به فرود اضطراری در فرودگاه استانبول شد. حیدری با اشاره به خوب بودن حال همه مسافران و خدمه هواپیماها گفت: این دو فروند هواپیما تا ساعاتی دیگر پس از کنترل های نهایی به مسیر خود ادامه خواهند داد. با ۱۰۶ امتیاز و ۱۱ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات هنرمند ، با مردم هنرمند می شود بدست namesabz همه می دانند که هنرمندان ، اعتبار و محبوبیت خود را از مردم می گیرند . اینکه حالا چقدر به آن وفادار بمانند و به مردم پشت نکنند ، بحث دیگری است . اما به واسطه دیدار چند روز پیش بعضی از هنرمندان با دیکتاتور ، خیلی چیزها ، ناگفته ماند . عده ای می گفتند که هنرمندان را به زور و یا تهدید و یا تطمیع به این دیدار کشانده اند که باز هم حرفی با آنهایی نیست که به هر دلیلی به این دیدار رفته اند . اما چندروز پیش در جمعی که چند تن از اهالی هنر هم آنجا بودند ، اتفاقا راجع به همین دیدار هنرمندان با دیکتاتور حرف هایی زده شد . یکی از دوستان ، می گفت که مسولین صدا و سیما ، به دنبال کشاندن افراد زیادی به این دیدار بوده اند . اما ظاهرا خیلی در این مورد موفق نشدند . این دوست که اتفاقا دستی هم در سینما دارد می گفت : " … یکی از مسولین ارشد تلویزیون به پرویز پرستویی زنگ زده و از او خواسته که به این دیدار برود . وقتی پرویز ، علت آمدنش را به این دیدار پرسیده ، همان آقای مسوول گفته که چون شما هنرمند محبوب و مردمی هستید ، بهتر است که به این دیدار بیایید . اما پرویز پرستویی در جواب گفته است : اگر می خواهید باز هم محبوب و مردمی بمانم ، اجازه بدهید که به این دیدار نیایم . " بحث بر سر رفتن و نرفتن به چنین دیدارهایی با زور و تهدید و تطمیع نیست . مهم این است که هنرمند ، جایگاه خودش را بشناسد و همیشه به یاد بیاورد که توسط مردم است که به این جایگاه رسیده است ، نه به خاطر حضور در کنار دیکتاتوری که فرمان قتل مردم را صادر می کند . با ۱۰۱ امتیاز و ۶ نظر فرستاده شده در بخش هنر و ادبیات نظرات گفتگوی کامل با مادر شیوا نظر آهاری را میتوانید در بخش پادکست خودنویس بشنوید!/// طرح اتهام «محاربه» علیه شیوا نظر آهاری که به زودی محاکمه میشود باعث بروز نگرانیهای بسیاری در عرصه ملی و بینالمللی شده است. موسوی و رهنورد از جمله حامیان مهم شیوا در داخل هستند و این اتهام را بیدلیل و پایه خواندهاند. امروز نیز جان مککین با انتشار بیانیهای، اعتراض خود را در به برخوردهای نامتعارف با این فعال مدافع حقوق بشر را ابراز کرد. در رابطه با وضعیت پرونده شیوا و نگرانی بیش از پیش همگان، با مادرش، شهرزاد کریمان، گفتگو کردهایم. شهرزاد کریمان، مادر شیوا نظر آهاری در گفتگو با خودنویس گفت که تا زمانی که حکم خانم بدرالسادات مفیدی از سوی دادگاه اعلام نشده بود، چندان نگران اتهام محاربه نبودیم، اما بعد از حکم خانم مفیدی که بر خلاف انتظار بسیار سنگین بود، دکتر محمد شریف دلنگران برخوردی است که ممکن است در زمان دادرسی پرونده صورت گیرد. به گفته مادر شیوا نظرآهاری، حقوق انسانی زندانیان برای او اهمیت داشت، نه موقعیت اجتماعی متهمین و او حتی به کمک اراذل و اوباشی رفته بود که در کهریزک بازداشت شده بودند و کمتر کسی به آنها توجه داشت: «شیوا در طرح جمعآوری اراذل که هیچکس برایشان کاری نمیکرد، بعد از آنکه معلوم شد در کهریزک چه بلایی سرشان آمده بود شیوا مقالات زیادی در باره اینها نوشت (در باره تجاوز به حقوق انسانیشان) و از آنها دفاع میکرد و حتی بچههایی که با او کار میکردند معتقد بودند که نباید خودش را درگیر این گروه کند...شیوا نگران حقوق بهاییها و اقلیتها و زنان همه بود و هرجا مشکلی وجود داشت، میشد ردپای شیوا را در دفاع از حقوق نقض شده همه مشاهده کرد.» خانم کریمان معتقد است که با توجه به حمایت آقای میرحسین موسوی و خانم رهنورد از شیوا، قاعدتا اتهام همکاری او با گروههای ضدانقلاب و وابستگی به سازمانهای سیاسی بی اساس است. مادر شیوا نظر آهاری میگوید که خانم رهنورد پس از بررسی زندگی شیوا معتقد است که تمامی اتهامات وارده به شیوا واهی و بی اساس است. بنا به گفته خانم کریمان، اتهام محاربه وارد شده به شیوا، بعد از انتخابات صورت گرفته است. این در حالی است که شیوا نظر آهاری تنها دو روز بعد از انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ دستگیر شد و در هیچیک از راهپیماییهای بعد از انتخابات نمیتوانست حاضر باشد و پس از آزادی موقت نیز به واسطه اینکه از سوی وزارت اطلاعات تحت نظر بوده نمیتوانسته کاری کند که مشمول چنین اتهامی باشد. با ۹۹ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات :؛دیدار موسوی و رهنورد با محمدرضا جلایی پور؛؛ جرس: میر حسین موسوی در دیدار با محمد رضا جلایی پور تصریح کرد که یکی از نشانه های ملموس، مریی و رو به رشدی که زیر پوست جامعه در جریان است روند ریزش تدریجی حامیان دولت و رویش بدنه جنبش سبز است. موسوی و زهرا رهنورد با محمدرضا جلاییپور، مدیر پویش موج سوم که به تازگی از زندان آزاد شده است، دیدار و گفت و گو کردند. در این دیدار میرحسین موسوی ضمن ابراز تاسف از پنج ماه بازداشت انفرادی محمدرضا جلاییپور در طول سال گذشته، گفت: یکی از نشانه های ملموس، مریی و رو به رشدی که زیر پوست جامعه در جریان است روند ریزش تدریجی حامیان دولت و رویش بدنه جنبش سبز است. اتفاقاتی از جنس چنین برخوردهای ناعادلانه و تاسفباری با جوانان نخبه، افتخارآفرین، قانونگرا، اخلاقی و متدین از جمله عواملی است که توجه وجدانهای بیدار را بیشترجلب میکند، سرعت این ریزش و رویش را افزایش میدهد و در نظام باور و مواضع مخالفان جنبش سبز ترکهای بیشتری ایجاد میکند که پس از مدتی آثار خود را در رفتار افرادی که به واسطه چنین برخوردهای کوری دچار تردید و سپس تغییر میشوند، نشان میدهد. در ادامه زهرا رهنورد ضمن ابراز خرسندی از آزادی محمدرضا جلاییپور، گفت: متاسفانه بسیاری ازاین برخوردها بر اساس تصمیمگیریهای روزمره انجام می شود و عاملان چنین برخوردهایی در عمل طرحی منسجم و کلی ندارند که در چارچوب آن تصمیم بگیرند و آثار مخرب و هزینههای رفتارهای خود را بسنجند. با ۹۸ امتیاز و ۲ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات ترانه موسوی یکسال و اندی پیش به شهادت رسید .خبر آمد که جسدش را پس از تجاوز به وی سوزانده اند و قبری برایش تعیین نگشت.زمانی سپری شد .رسانه های گوناگون هجمه گر کودتا سعی و تلاش بسیاری نمودند تا نشان دهند که آری ترانه نامی اصولا وجود نداشته و همه این رخدادها و فجایع روی داده نمایشی بیش نبوده است.سیمای کودتا در برنامه ای در خبر ۲۰:۳۰ روایتی پخش نمود تا نشان دهد که ترانه موسوی نامی در کانادا مشغول به فعالیت است.چندی بعد اخباری منتشر شد که شیخ شجاع پیگیر شد و خبرهایی درآمد که از ارتباط فرمانده بسیج وقت حسین طائب با خانواده ترانه خبر می داد .اما گویا این پایان خبرها نبود .رسانه های کودتا گاه و بیگاه اخباری منتشر می کردند که اصولا ترانه نامی جعلی است و چنین فردی کشته نشده است.چندی پیش نیز روزنامه نگار و وبلاگ نویسی که وضعش مشخص است مطلبی منتشر کرد تا بر این شایعات دستگاه های اطلاعاتی کودتا دامن بزند .اما بیانیه منتشر شده توسط رضا ولیزاده و ليلا ملکمحمدی، نخستين ناشران خبر شهادت ترانه موسوی درباره راستی اين رويداد مهر تاییدی بود بر صحت و واقعیت این جنایت.اما جدای از همه اینها ترانه موسوی نمادی است از مظلومیت .ترانه یک نفر نیست .ترانه نماد ظلمی است که در حق شهدای جنبش روا شده است.زین روست که نامش تا این حد برای کودتا سنگین و تحمل ناپذیر است.اما همگان باید بدانند که ترانه موسوی در قلب ملتی جاودانه شد. با ۹۸ امتیاز و ۱۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات بهدنبال برکناری پروفسور یوسف ثبوتی چهره برجسته علمی کشور از ریاست مرکز تحصیلات تکمیلی علومپایه زنجان، حجتالاسلام والمسلمین مهدی کروبی با انتشار بیانیهای این اقدام خسارتبار را محکوم کرد. شایان ذکر است که پروفسور یوسف ثبوتی در انتخابات اخیر ریاستجمهوری از حجتالاسلام والمسلمین مهدی کروبی حمایت کرده بود. بهگزارش سحامنیوز، متن کامل بیانیه حجتالاسلام والمسلمین مهدی کروبی بهشرح ذیل است: «با کمال تأسف مطلع شدم که وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در راستای تصفیه دانشگاهها و مراکز علمی کشور از نخبگان و چهرههای برجسته علمی مستقل، اقدام بهبرکناری دانشمند محترم آقای پروفسور یوسف ثبوتی کرده است. تأسفبارتر اینکه این اقدام خسارتبار و مخالف منافع ملی در حالی انجام شده است که قاطبه دانشگاهیان اعم از اساتید، دانشجویان، کارکنان دانشگاهها و مردم فهیم استان زنجان، نه تنها مخالف این سوءتدبیر بودهاند، بلکه بسیاری از آنها با انتشار بیانیه و اقدام بهتجمع و تحصن نارضایتی خود را ابراز داشتهاند، بهطوری که علیرغم اعمال فشار از طرف نهادهای خاص و ایجاد جو امنیتی و بستن راههای منتهی بهدانشگاه و جلوگیری از ورود مردم و دانشگاهیان بهدانشگاه، چندینبار برگزاری مراسم معارفه رئیس جدید این دانشگاه معتبر کشور بهعلت اعتراضات شدید مردمی و دانشجویی لغو و بهزمان دیگری موکول شده است و در نهایت با کنترل و اداره دانشگاه توسط نیروهای خارج از دانشگاه، عدهای از مقامات استان همراه با تعدادی نیروی محافظ و … وارد سالن آمفیتئاتر شده و در غیاب پروفسور ثبوتی، دانشجویان، اساتید و کارکنان این دانشگاه اقدام بهمعرفی رئیس جدید کردهاند. وبلافاصله بعد از این معارفه وارد دفتر کار پروفسور ثبوتی شده و کتابها، مقالات علمی ارائه شده در ژورنالها و همایشهای جهانی و مدالهای افتخار آقای دکتر ثبوتی را بیرون ریختهاند! و این در حالی بوده است که ایشان در تهران بودهاند! اینجانب از نزدیک این شخصیت علمی برجسته را میشناسم و با فضائل اخلاقی ایشان آشنا هستم و شاهد ایثار و فداکاری این دانشمند عزیز بودهام و اطلاع دارم که چگونه علیرغم وجود زمینه برای حضور ایشان در بزرگترین و مهمترین دانشگاههای جهان، این استاد فرهیخته بهتمامی مظاهر دنیوی پشت پا زد و با حضور در زادگاه خویش و با استفاده از علم و تجربه و نفوذ معنوی خود در طول بیست سال یکی از مهمترین دانشگاههای علوم پایه کشور را پایهگذاری و مدیریت کرد. از اینرو ضمن ابراز اعتراض بهاین اقدام و محکوم کردن آن تصریح کنم که یقیناامام راحل هرگز به دنبال چنین حاکمیتی نبودهاست» با ۹۷ امتیاز و ۲ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات جمهوری اسلامی "بد" است. اما اگر من هم یک شهروند ناراضی ایرانی هستم که فقط شکایت میکنم، این واقعیت را نادیده گرفتهام که جامعه و افراد سازنده یکدیگر هستند. آیا من تلاش کردهام که بهتر باشم؟ به این معنی که یک فرد "خوب" باشم. آیا نامناسب بودن قوانین جامعه و عرف، به این معنی است که راهی برای خوب بودن افراد وجود ندارد؟ به نظر میرسد که در جامعه ما زندگی انفرادی نیز قربانی قوانین و عرف نادرست شده است. مثلا با توجه به قوانین و عرف موجود، میزان دانش یک فرد در به دست آوردن کار مرتبط با دانشی که آموخته است، چندان تاثیرگزار نیست. این موضوع سبب شده است که بسیاری از افراد تلاش کردن را در کسب مهارت های فردی در زندگی نیز کنار بگذارند. با توجه به رواج دروغگویی و فرهنگ تقیه که در توجیه جنایات و بی کفایتی های حکومت کاربرد دارد، دروغ در زندگی شخصی و روابط خصوصی افراد هم ریشه دوانده است. از آنجایی که امور مملکت با تکیه بر پول نفت پیش میرود و برنامه ریزی برای بهبود نحوه اداره جامعه و مدیریت آن و همینطور گردش بهینه چرخهای صنعت، مصرف انرژی و موارد مشابه وجود ندارد، در زندگی فردی بسیاری از افراد نیز همین بی برنامگی و عدم استفاده بهینه از وقت، انرژی و امکانات تبدیل به عادت شده است. موارد بسیاری از این دست وجود دارند که منجر به سقوط اخلاق و کمرنگ شدن میل به تلاش و کسب مهارتهای زندگی شدهاند که ملزومات تجربه یک زندگی شاد توام با احساس رضایت هستند. آیا میتوان خود دست به کار شد؟ یا باید منتظر ماند و از دست حکومتی نالایق فقط شکایت نوشت و آه و ناله سر داد؟ بسیار خوب، پنیر ما را جابجا کردند! حال بهتر نیست به جای اینکه بگوییم "چه کسی پنیر مرا جابجا کرد"، خود دست بهکار شویم؟ آیا تا به حال سعی کردهایم که در رعایت دقیق قوانین راهنمایی و رانندگی پیشقدم شویم؟ آیا سعی کردهایم از وقتمان بهتر استفاده کنیم و بازدهی فردی و اجتماعی خود را بالا ببریم؟ آیا سعی کردهایم اخلاق را از چنگ حکومت در آورده و الگوی آزاد زیستن شویم؟ نمیخواهم این نوشته هم خود فقط گونهای "غر زدن" باشد. اما ذکر این نکته لازم است که براي گسترش يک انديشه سالم و آزاد، بايد شاد بودن و خوب زندگی کردن در کنار مهربانی با هستی، تجلي آن انديشه باشد. اگر من بی لیاقتی حکومت را در بوق و کرنا کردهام و از رواج فساد در ابعاد مختلف و ظلم و ستم و بی اخلاقی فریاد میزنم، خود باید تا سر حد توان برای خوب زیستن و موفق بودن و با اخلاق بودن تلاش کنم. یک فرد موفق و شاد که ازتلاش خود احساس رضایت دارد، الگوی دیگران خواهد شد. و این به نوبه خود موجب گسترش رویه زندگی آن فرد در جامعه میشود. مثلا لازم است که رابطه بهتر زیستن و شاد بودن با دفع خرافات قابل لمس باشد. اگر من از دوری جستن از خرافات و تکیه بر اندیشه میگویم، باید ثمره این دیدگاه نیک، در قالب یک زندگی شاد توام با احساس رضایت، قابل لمس باشد. این ممکن نیست مگر اینکه دست از سخن گفتن بردارم و وارد عمل شوم. تصور کنید که در جامعه اعتقاد به خرافه بودن خرافهای چون نامه انداختن در چاه، فراگیر شود. درچنان شرايطي حکومت نيز مجبور است به دنبال این افزایش سطح شعور بدود! انجام دادن کارهایي که موجب بهبود زندگی فردی میشوند، در بهتر شدن اوضاع جامعه بسیار موثر هستند. به هر حال این کاری است که از دست افراد بر میآید و دلیلی جز عادت کردن به بد زیستن برای انجام ندادنش وجود ندارد. اگر دمکراسی میخواهیم خود اولین دمکرات باشیم. اگر آزادی میخواهیم خود اولین آزادیخواه باشیم. اگر دم از اخلاق میزنیم، خود اولین فرد با اخلاق باشیم. اگر انسانیت میخواهیم خود اولین انسان باشیم. میتوان با پیش قدم شدن در خوب بودن و عرضه نتایج آن، به رشد جامعه خود در جنبههای مختلف کمک کرد. پس چرا دریغ کنیم؟ با ۹۷ امتیاز و ۳۶ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات ایندو روزنامهنگاری که نخستين بار خبر کشته شدن ترانه موسوی در بازداشتگاههای جمهوری اسلامی را منتشر کردند، پس از ترک ايران با انتشار بيانيهای از همگان خواستهاند که پیگير چگونگی قتل اين جوان معترض باشند. آنها از روند کشف اين جنايت و ماجراهای پس از آن، فضای پليسی حاکم بر ايران و درستی اين رويداد نوشتهاند. آنها نوشتهاند: "ما در اين نوشته بار ديگر تأکيد میکنيم متأسفانه کوچکترين ترديدی نسبت به وقوع تراژدی مرگ ترانه در زمان بازداشت نداريم و روزی را انتظار میکشيم که پرتو شهادت شاهدان عينی در دادگاهی صالح، ابعاد دردناک اين فاجعه را روشن کند و آمران، عاملان و زمينهسازان آن را به سزايی برابر و به بزرگی اين عمل وحشيانه برساند." ما نويسندگان اين نوشته رسماً اعلام میکنيم برای نخستينبار خبر بازداشت، احتمال تجاوز به عنف و يافتن جسد ترانه موسوی – کسی که در ۷ تير ۱۳۸۸ بازداشت و در بازداشتگاهی غير رسمی با تعدادی همبند بازجويی شد؛ آسيب جسمی فراوان ديد و به گفتهی خانوادهاش سوزانده شد – را در وبلاگهامان منتشر کرديم. ما که سالها با عناوين مختلف در تحريريهی خبرگزاریها و روزنامههای ايران فعاليت کردهايم به مسووليت خطير خود آگاه بوده و مسوولانه نسبت به انتشار خبری اقدام کرديم که منابع مختلف آنرا تأييد کرده و شواهد و مستنداتی امکان چون و چرا در راستی آنرا رد میکرد. ما اکنون نيز پس از ۱۴ ماه همچنان بر اين عقيده استواريم و کوچکترين ترديدی در وقوع اين جنايت نداريم؛ زيرا در روزهايی که سرنوشت ترانه در پردهی ابهام قرار داشت و پس از آنکه جنازه ی او پيدا شد نزديکترين نمايندگان افکار عمومی به خانوادهی ترانه بوديم واز اضطراب و دلهرهای آگاهی داشتيم که پس از چند روز بیخبری از ترانه با تماسهای تلفنی مشکوک بر سر خانوادهی او آوار میشد. اکنون که ۱۰ ماه است از ايران خارج شدهايم پيوسته به لحاظ انسانی و حرفهای خود را مسوول پيگيری اين ماجرای دردناک میدانيم و برای کسب شواهد و مستندات بيشتر تلاش میکنيم؛ تا آنجا که بتوان ماجرای ترانه موسوی را به پروندهای حقوقی عليه ماشين سرکوب و جنايت جمهوری اسلامی تبديل کرد و در اين راه دست کمک به سوی تمامی کسانی دراز میکنيم که در هر نقطهی جهان دل در گرو حقيقت و آزادی دارند؛ با ۹۳ امتیاز و ۲ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات چندین روز است نشسته ام و نظاره می کنم به رفتار و گفتار شخصیتها و سازمانهایی که هنوز دادگاهی برپا نشده و حکمی صادر نشده، خود پیش از دادگاه انقلاب تهران، برای شیوا حکم اعدام صادر می کنند و بعد هم فریاد وااسفا سر می دهند. و البته این موج خطرناک، همینطور ادامه می یابد تا جایی که لقلقله زبان و بدتر از آن ذهن همگان شود و هزینه صدور حکم اعدام را برای دستگاه قضایی-امنیتی ایران پایین بیاورد و جوهری باشد برای روانتر شدن قلم قاضی شعبه 26. به مدد این عادی سازی مجدانه پاره ای حقوق بشری ای ها و رسانه ای ها، اگر تا پیش از این، مقامات امنیتی تامل می کردند برای اینکه به قاضی "به فرموده" شان بگویند چه حکمی برای شیوا صادر کند، حالا دیگر کلیه واکنش های داخلی و بین المللی اش را سنجیده اند و آخر آخر میزان هزینه سیاسی را که باید بدهند، دستشان آمده است. به راستی چرا اینان به استقبال حکم اعدام شیوا نظرآهاری می روند در حالی که اولا، محاربه، "اتهام" شیواست و هنوز دادگاه مهر تایید به عنوان محکومیت و جرم برآن نزده است، ثانیا، اعدام تنها یکی از مجازاتهای محاربه است(ماده 183 قانون مجازات). فرق اتهام و محکومیت را می دانند اصلا؟! می خواهند بدانند اصلا؟! دستگاه قضایی- امنیتی، اتهام واهی و دروغین محاربه را به شیوا می زند و هنوز موعد محاکمه نرسیده، به جای اعتراض به روند غیرقانونی بازداشت او، بلاتکلیف نگه داشتن او برای ماهها در زندان و صحبت از آزادی او، مدام و مدام از اعدام صحبت می کنند و به خیال خود، اینگونه توجه افکار عمومی بین المللی را به پرونده شیوا جلب می کنند، غافل از آنکه با این کار، اتفاقا صدور حکم اعدام را آسان و کم هزینه می کنند. دوباره با درد بسیار، کلید جست و جو را برای کلمات "شیوا نظرآهاری" و "اعدام" می زنم. چندین نتیجه با تیتر " شیوا نظرآهاری در آستانه اعدام" می آید! و بدتر از آن، کسی فاتحه شیوا را می خواند: "از فعالیت برای حقوق بشر تا اعدام"! هرچه حافظه تاریخی ام را جست و جو می کنم، یادم می آید که این تیتر را برای محکومان به اعدامی که حکمشان قطعی شده بود و رفته بود به اجرای احکام استفاده می کردیم. حالا چه شده که اینقدر زود و بی هیچ ملاحظه ای، رفته ایم تا ته ماجرا، انگار حکم قاضی را خوانده باشیم، انگار رای دادگاه تجدید نظر را ما داده باشیم، و … متاسفم بگویم، انگار که خودمان به دست خودمان شیوا را برده باشیم پای چوبه دار. تصویر کردنش دردناک است، نه؟ غیرقابل باور است، نه؟ اما شماها، همین شماها، دارید خیلی آرام و بی سر و صدا، باور پذیرش می کنید، انگار که سرنوشت محتوم شیوا باشد. شهید می سازید از او که همه سلولهای بدنش، زندگی است. اگر تحلیل سیاسی ندارید، اگر شرمتان نمی آید، همینطور ادامه دهید! سیرداغ- پیاز داغش را هم بزنید! داغش که قرار نیست به دل شما بماند! با ۹۰ امتیاز و ۱۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات در حالی که کمتر از دو هفته دیگر دادگاه «شیوا نظرآهاری» فعال حقوق کودکان و فعال حقوقبشر، برگزار میشود، دوستان این فعال حقوقبشر، با ایجاد کمپینهای مختلف در فضای مجازی، تلاش دارند تا نگاه جامعه جهانی را به وضعیت این روزنامهنگار دربند جلب کنند. علاوه بر کمپین هایی که خواستار آزادی این فعال حقوق کودک هستند، کمپینی هم با نام «اگر شیوا محارب است، من محاربم» در فیس بوک کار خود را آغاز کرده است. همچنان که بسیاری از کاربران فیس بوک عکس های پروفایل خود را،در حرکتی نمادین، به عکس شیوا تغییر دادهاند. نظرآهاری در نخستین روزهای پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری – بیست و چهارم خردادماه – در محل کار خود بازداشت و پس از تفتیش منزل، به زندان اوین منتقل شد. این فعال اجتماعی در روز اول مهر با وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی به طور موقت از زندان آزاد شد، اما روز سیام آذرماه و در راه رفتن به شهر قم برای شرکت در مراسم ختم ایتالله منتظری، توسط نیروهای امنیتی به همراه کوهیار گودرزی و محبوبه عباسقلیزاده آزاد شد. گرچه محبوبه عباسقلیزاده چند روز بعد ازاد شد، اما نظرآهاری به همره کوهیار کودرزی، همچنان در بازداشت به سر میبرند. نظرآهاری به غیر از اتهام محاربه، به «تشویش اذهان عمومی از طریق نوشتن در وبسایت کمیته گزارشگران حقوق بشر و سایر وب سایت ها» و «اقدام علیه امنیت ملی از طریق شرکت در اعتراضات ضد دولتی ۱۳ آبان و ۱۶ آذر ۱۳۸۸» متهم شده است. با ۸۹ امتیاز و ۲ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات ما نویسندگان این نوشته رسماً اعلام میکنیم برای نخستینبار خبر بازداشت، احتمال تجاوز به عنف و یافتن جسد ترانه موسوی - کسی که در 7 تیر 1388 بازداشت و در بازداشتگاهی غیر رسمی با تعدادی همبند بازجویی شد؛ آسیب جسمی فراوان دید و به گفتهی خانوادهاش سوزانده شد – را در وبلاگهامان منتشر کردیم. ما که سالها با عناوین مختلف در تحریریهی خبرگزاریها و روزنامههای ایران فعالیت کردهایم به مسوولیت خطیر خود آگاه بوده و مسوولانه نسبت به انتشار خبری اقدام کردیم که منابع مختلف آنرا تأیید کرده و شواهد و مستنداتی امکان چون و چرا در راستی آنرا رد میکرد. ما اکنون نیز پس از 14 ماه همچنان بر این عقیده استواریم و کوچکترین تردیدی در وقوع این جنایت نداریم؛ زیرا در با ۸۹ امتیاز و ۸ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات مبادا منتظر خبر "شیوا نظر آهاري اعدام شد" بنشینیم و برای آزادی او و همه زندانیان سیاسی هیچ اقدامی نکنیم . روز قدس نزدیک است، این روز فرصت خوبی است برای اعلام اعتراضی دوباره به دیکتاتور پلید ایران، ضحاک خون آشامی که با خوردن این همه خون سیر نگردیده و بازهم خون می خواهد. در این روز با شعار " زندانی سیاسی آزاد باید گردد " فریاد مظلومیت زندانیان سیاسی در بند دیکتاتوری را به همه جهان خواهیم رساند .فریاد نظر آهاری ، زید آبادی و همه زندانیان سیاسی در بند را. هموطنان عزیز در روز قدس با حضور خود پاسخی سخت به دیکتاتور خواهند داد و اعلام می نمایند که جنبش سبز زنده است و تا مرگ دیکتاوری در ایران به حیات خود ادامه خواهد داد. با ۸۴ امتیاز و ۴ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات ما همه شیوا هستیم! برای حمایت از شیوا نظرآهاري متحد شویم. نگرانی عفو بین الملل نسبت به پرونده شیوا نظر آهاری/ نگرانی خانه آزادی نسبت به داگاه شیوا نظر آهاری / فراخوان گزارشگران بدون مرز برای آزادی شیوا نظر اهاری / ابراز نگرانی شدید وکیل شیوا نظرآهاری در خصوص رای احتمالی دادگاه و اتهام محاربه با ۸۲ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات در پی برکناری پروفسور یوسف ثبوتی، چهره برجسته علمی کشور، از ریاست مرکز تحصیلات تکمیلی علومپایه زنجان، مهدی کروبی با انتشار بیانیهای این اقدام را "خسارتبار" و "مخالف منافع ملی" خواند. پروفسور یوسف ثبوتی، فیزیکدان سرشناس ایرانی و مؤسس مرکز تحصیلات تکمیلی علوم پایه زنجان، در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته، از مهدی کروبی حمایت کرده بود. مهدی کروبی در بیانیه خود خاطرنشان کرده است: "با کمال تأسف مطلع شدم که وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ... اقدام بهبرکناری دانشمند محترم آقای پروفسور یوسف ثبوتی کرده است. تأسفبارتر اینکه این اقدام خسارتبار و مخالف منافع ملی در حالی انجام شده است که قاطبه دانشگاهیان اعم از اساتید، دانشجویان، کارکنان دانشگاهها و مردم فهیم استان زنجان، نه تنها مخالف بودهاند، بلکه بسیاری از آنها با انتشار بیانیه و اقدام بهتجمع و تحصن نارضایتی خود را ابراز داشتهاند، بهطوری که ... چندینبار برگزاری مراسم معارفه رئیس جدید این دانشگاه معتبر کشور بهعلت ا | |
|
--
دریافت این پیام بدلیل تمایل شما به شنیدن صدای خس وخاشاک است
خواهشمند است برای اطلاع دوستانتان، این ایمیل رابرای ایشان فوروارد کنید
برای عضویت جدید در این گروه، یک ایمیل ارسال کنید به
sedayekhasokhashak+subscribe@googlegroups.com
برای لغو عضویت در این گروه، یک ایمیل ارسال کنید به
sedayekhasokhashak+unsubscribe@googlegroups.com
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر