۱۳۸۹ مرداد ۲۵, دوشنبه

سرو سبز آزاد - حجت قهرماني

با درود
 
شعري بسيار زيبا از جناب آقاي حجت قهرماني عزيز و گرانقدر
"در پاسخ به شعر: "از اين بيغوله بيزارم
با يك باغ گلهاي قشنگ و يك كهكشان آرزوهاي خوب براي جناب آقاي قهرماني گرامي و تمام انسانهاي پاك و شريف و آزاده و مهربان
پيوست را هم ملاحظه فرماييد
با احترام و دوستي
ستاره.تهران
 


 
سروِ سبزِ آزاد


بیغوله نیست یارا این خانه، خانه ی ماست

وین سروِ سبزِ آزاد خاک هزاره ی ماست

عطر هزار نرگس آید ز هر نسیمش

یاد هزار عاشق آید ز هر شمیمش

غمخانه نیست اینجا، اینجا سرایِ شادی ست

دلگیر شاید اما، اینجا هوا بهاری است

بنگر! شکفته لاله هر گوشه و کنارش

وز خون پاک یاران، گلرنگ سبزه زارش

یاران به انتظارند، تنها کجا شتابان؟

بیگانه را رها کن، مسپُر ره بیابان

شب تیره است اما، پنهان مشو "ستاره"

بگشا دری ز فردا بر روی ما دوباره


قهرمانی

 


 

از اين بيغوله بيزارم - ستاره.تهران

هواي خانه دلگيرست، من زين خانه خواهم رفت

به هر فرصت كه پيش آيد، ازين غمخانه خواهم رفت

سفر خوبست با ياران، ولي افسوس  تنهايم

ازين پس  راه را همراه با بيگانه خواهم رفت

نميدانم چرا، حتي  نميدانم كجا،  آري

فقط اينقدر ميدانم  كزين كاشانه خواهم رفت

در اين مخروبه دلتنگم، ازين بيغوله بيزارم

بدون هيچ برگشتي  از اين ويرانه خواهم رفت

فضا آكنده از وحشت، پر از بوي غم و نكبت

به شوق عطر نرگس ها به يك گلخانه خواهم رفت

چه بايد گفت  وقتي كه  زبانم را نمي فهمند

نخواهم ماند اينجا، بي چك و بي چانه خواهم رفت

نگاهم نيز ميخندد  ميان آينه  بر من

در اين بي همزباني ها  چه معصومانه خواهم رفت

گريزان مثل يك سايه، ز خود هم مي گريزم من

اگر مستم  اگر عاقل، و گر ديوانه  خواهم رفت

ستاره" ! خوب ميداني كه خانه جاي ماندن نيست"

غريب و خسته و تنها به مهمانخانه خواهم رفت

ستاره.تهران


 

 
 



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر